پروفایل اشتراکی khotbehsara

مداحی محسن جسور مرند انایوردم خطبه سرا - مطالب خرداد 1393 | انایوردم خطبه سرا - مطالب مرداد 1394 | انایوردم خطبه سرا - مطالب آبان 1393 | انایوردم خطبه سرا - مطالب شـهریور 1394 | انایوردم خطبه سرا - مطالب تیر 1395 | انایوردم خطبه سرا - مطالب تیر 1393 | پخش زنده کربلا - پخش مستقیم از حرم امام حسین و بین الحرمـین | انایوردم خطبه سرا - مطالب فروردین 1394 | انایوردم خطبه سرا - مطالب اسفند 1393 | انایوردم خطبه سرا - مطالب شـهریور 1392 |

مداحی محسن جسور مرند

انایوردم خطبه سرا - مطالب خرداد 1393

عقب نشینی داعش از موصل وحرکت تروریستها بـه سوی مرز سوریـه از جدیدترین خبرهای امنیتی عراق بـه شمار مـی رود.

در روزهای اخیر داعش تحرکاتی را درون مناطقی از شمال و شمال غرب عراق آغاز کرده و به مدد تسلیحات رسیده از برخی کشورهای منطقه مناطقی از عراق را بـه اشغال خود درون آورده است.

14:07:عقب نشینی ناگهانی نیروهای داعش از موصل/ حرکت تروریستها بـه سوی نقاط مرزی سوریـه

به گزارش خبرگزاری مـهر، مداحی محسن جسور مرند شاهدان عینی درون شـهر موصل امروز اعلام د: مداحی محسن جسور مرند نیروهای داعش از ساعتی پیش درون پی رسیدن دستوراتی درباره عقب نشینی بـه سوی منطقه ربیعه، خیـابانـهای موصل را تخلیـه د. مداحی محسن جسور مرند بنابر اعلام شاهدان، هم اکنون هیچ نشانـه ای از نیروهای داعش درون خیـابانـهای موصل دیده نمـی شود و به نظر مـی رسد بـه طورکامل از این شـهر عقب نشینی کرده اند.

این منابع از دستورات فرماندهان داعش بـه نیروهای تحت امر خود درون زمـینـه لزوم عقب نشینی بـه منطقه ربیعه درون 125 کیلومتری موصل و در نزدیکی مرز سوریـه خبر مـی دهند.

14:02حمله مجدد تروریستها بـه سامرا ناکام ماند/ شورای امنیت اقدام علیـه داعش را بررسی مـی‌کند

سرلشکر "فاضل برواری" فرمانده نیروهای کماندویی ارتش عراق امروز از ناکام ماندن حمله گروه تروریستی داعش بـه شـهر سامرا خبر داد. مداحی محسن جسور مرند وی اعلام کرد: نیروهای یگان طلایی تلاش تروریستها به منظور نفوذ بـه سامرا را ناکام گذاشتند و هم اکنون شرایط کاملا امن است.

از سوی دیگر، منابع سیـاسی درون عراق اعلام د: شورای امنیت سازمان ملل درون نظر دارد با برگزاری نشستی تدابیر احتمالی و اقدام علیـه داعش درون عراق را بررسی کند.

12:58:دو منطقه مـهم موصل از تروریستها بازپس گرفته شد/ حملات مسلحانـه عناصر داعش بـه شـهروندان بغداد

ارتش عراق درون آخرین درگیریـها با گروه تروریستی داعش درون موصل توانست بر دو منطقه مـهم این شـهر سیطره پیدا کند. بنابراین گزارش، ارتش عراق توانسته تاکنون بر دو منطقه القدس و التحریر درون موصل سیطره پیدا کند. درگیری نیروهای ارتش با تروریستها درون مناطق مختلف موصل همچنان ادامـه دارد.
در تحولی دیگر، منابع امنیتی عراقی از حملات افراد مسلح وابسته بـه داعش بـه مردم درون برخی نقاط بغداد خبر مـی دهند.

12:48: سیطره ارتش عراق بر تکریت کامل شد/ انتشار اخباری درباره لشکرکشی داعش بـه بغداد

یک منبع امنیتی درون استان صلاح الدین عراق از کامل شدن سیطره ارتش عراق بر شـهر تکریت و پاکسازی کامل این شـهر از تروریستها خبر داد. بنابراین گزارش، ارتش عراق روز گذشته با ورود بـه تکریت پاکسازی و خنثی نمودن بمبهای کار گذاشته شده توسط تروریستها را آغاز کرده بود.

در تحولی دیگر، شبکه اسکای نیوز عربی از حرکت نیروهای داعش بـه سوی بغداد خبر داد. منابع عراقی هنوز این خبر را تایید نکرده اند.

12:29: تروریست خطرناک سعودی بـه داعش پیوست/ مسلح شدن 200 زن عراقی درون دیـالی علیـه تروریستها

"حامد احمد" وکیل مع اتباع بازداشت شده سعودی درون موصل درون گفتگو با روزنامـه الوطن عربستان از فرار این تروریست سعودی خبر داد. وی بدون اعلام نام این تروریست خطرناک، افزود: تروریست سعودی درون جریـان یک عملیـات بزرگ فرار از زندان گریخته و به گروه داعش پیوسته است.

در تحولی دیگر،بیش از 200 زن عراقی درون استان دیـالی با حضور درون یکی از مراکز نظامـی ، مجهز بـه سلاح شدند.

11:06:حمله ناکام تروریستها بـه کرکوک/ 17 عضو داعش کشته و زخمـی شدند

یک منبع امنیتی درون گفتگو با خبرنگار پایگاه عراقی السومریـه نیوز اظهار داشت: درگیریـهای نیمـه شب گذشته مـیان داعش و نیروهای پیشمرگه کردستان عراق درون کرکوک با کشته و زخمـی شدن 17 تروریست همراه شد.

10:46:واکنش داوداوغلو بـه اقدامات داعش/ی نباید قدرت ترکیـه را آزمایش کند

"احمد داود اوغلو" وزیرخارجه ترکیـه پیش از ترک نیویورک بـه مقصد آنکارا، درباره اقدامات اخیر تروریستها درون موصل اظهار داشت: ما بـه شدیدترین نحو ممکن باانی کـه به شـهروندان ما آسیب برسانند، برخورد مـی کنیم.

10:40: آمریکا حمله پهپادهایش بـه داعش را بررسی مـی کند

در پی تحولات عراق و تصرف بخش هایی از این کشور از سوی گروه تروریستی داعش آمریکا وعده کمک های بیشتر بـه عراق را داده و در عین حال قصد دارد حمله پهپادهای خود بـه گروه مذکور را بطور جدی بررسی کند.

10:35: تشکیل یگان امنیتی توسط مردم استان ذی قار به منظور مواجهه با تروریستها

مقامات محلی درون استان ذی قار (جنوب بغداد) از تشکیل یک یگان امنیتی با حضور مردم این استان خبر دادند.

این یگان امنیتی به منظور کمک بـه ارتش عراق درون مواجهه با گروههای تروریستی تشکیل شده و تجهیزات نظامـی متعدد را درون اختیـار آنـها قرار داده است.

10:16: عراق از آمریکا به منظور حمله بـه تروریست ها کمک خواست

روزنامـه آمریکایی نیویورک تایمز درون خبری بـه نقل از مقامات آمریکایی و عراق مدعی شد کـه نوری المالکی نخست وزیر عراق از ماه پیش بطور مخفیـانـه خواستار حمله پهبادهای آمریکا بـه ترریست های داعش بوده است.

۱۰:۰۷:عقب نشینی نیروهای ارتش عراق از نقاط مرزی سوریـه

یک منبع عشایری درون استان الانبار عراق اعلام کرد: نیروهای ارتش عراق از نوار مرزی عراق و سوریـه درون غرب استان الانبار عقب نشینی کرده و نیروهای عشایری با کمک پلیس محلی درون این نقاط جایگزین شده و امنیت را بر عهده گرفته اند.

08:00:تاکید سران سیـاسی بر وحدت ملی عراق و مجازات خاطیـان

در پی ناامنی های اخیر درون نقاط مختلف عراق بـه ویژه استانـهای صلاح الدین، نینوا و الانبار سران سیـاسی عراق درون منزل "ابراهیم الجعفری" رئیس ائتلاف ملی درون بغداد گرد هم آمدند.

این نشست با حضور "نوری المالکی" نخست وزیر عراق و "اسامـه النجیفی" رئیس پارلمان و برخی دیگر از سران سیـاسی این کشور برگزار شد.

7:25: بان کی مون خواستار آزادی اتباع ترکیـه درون عراق شد

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد خواستار آزادی فوری اتباع ربوده شده ترکیـه درون عراق شد.

وی با اشاره بـه اصل مصونیت کنسولی و دیپلماتیک گفت : 49 تبعه ربوده شده ترکیـه از کنسولگری این کشور درون موصل حتما بدون قید و شرط و سالم آزاد شوند.

۰۵:۱۱:نماینده بان کی مون : عراق با بزرگترین هجمـه تروریستی روبرو است/سیـاستمداران علیـه داعش متحد شوند

نیکلای ملادینوف نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد درون عراق با بیـان اینکه عراق با بزرگترین هجمـه تروریستی روبرو است، بر ضرورت اتحاد سیـاستمداران به منظور مقابله با داعش تاکید کرد.

4:۱۴ :تروریستهای داعش 16 عراقی را درون موصل تیرباران د

تروریستهای تکفیری داعش درون جنایتی هولناک، 16 نفر از ساکنان شـهر موصل را بـه ضرب گلوله کشتند.

شاهدان اعلام د تروریستهای گروه موسوم بـه دولت اسلامـی عراق و شام(داعش)، روز چهارشنبه 16 عراقی را درون مرکز شـهر موصل بـه رگبار بستند و همـه آنـها را بـه قتل رساندند.

۰۲:۰۲:کشته شدن یک فرمانده ارتش درون جنگ با داعش/ضربات دقیق هوایی بـه مواضع تروریستها

یک منبع امنیتی گزارش داد فرمانده لشکر چهارم پیـاده ارتش عراق کـه پیشاپیش سربازانش با تروریستهای داعش درون تکریت مـی جنگید، بـه شـهادت رسید.
وی افزود سرلشگر نذیر عاصم کوران بعد از آنکه نبرد شجاعانـه ای با تروریستهای داعش درون منطقه العوجه درون جنوب تکریت داشت، جان خود را از دست داد.

۰۰:۵۸ : نشست فوق العاده ناتو درباره حوادث موصل/سفر نیمـه تمام داود اوغلو بـه نیویورک

همزمان با درخواست ترکیـه از ناتو به منظور برگزاری نشست فوری درباره حوادث موصل، وزیر خارجه ترکیـه هم سفر خود بـه نیویورک را نیمـه تمام گذاشت و به تصمـیم گرفت بـه کشورش بازگردد.

۰۰:۱۴: سیطره ارتش بر فرودگاه موصل/نشست سران عراق درون منزل ابراهیم الجعفری

آغاز نشست ملی با حضور مالکی، حکیم، الجعفری و النجیفی
رسانـه های عراق از آغاز نشست ملی با حضور نخست وزیر، رئیس پارلمان، رئیس ائتلاف ملی و رئیس مجلس اعلای اسلامـی عراق خبر دادند.

بر اساس گزارش الفرات، نشست ملی درون دفتر ابراهیم الجعفری نخست وزیر اسبق با حضور نوری المالکی نخست وزیر، اسامـه النجیفی رئیس پارلمان، سید عمار حکیم رئیس مجلس اعلای اسلامـی عراق و برخی دیگر از مقامات سیـاسی با هدف بررسی اوضاع امنیتی بـه ویژه سیطره گروه تروریستی داعش بر برخی مناطق موصل و صلاح الدین برگزار شده است.

چهارشنبه 21/3/93
۲۳:۳۸: استاندار کربلا : اوضاع امنیتی کربلا عالی است/ مردم بـه شایعات توجه نکنند

عقیل الطریحی استاندار کربلای معلی تاکید کرد عشایر و بزرگان و مردم کربلا همواره مواضع شرافتمندانـه درون رویـارویی با گروههای تکفیری و تروریستی داشته اند و همـه حتما در حفظ امنیت و مقابله با شایعات مشارکت کنند.

۲۲:۴۸: نماینده پارلمان عراق درون گفتگو با مـهر :آنچه درون موصل رخ داد کودتا علیـه دموکراسی بود/ رد پای آمریکا و اسرائیل درون ناآرامـی ها

نماینده شـهر موصل و استان نینوا درون پارلمان عراق رخدادهای این شـهر و فروپاشی امنیتی را کـه در مناطق مختلف عراق رخ داده بـه کودتای سیـاسی و نظامـی علیـه دموکراسی درون این کشور تشبیـه کرد و درباره پیـامدهای خطرناک آن هشدار داد.
شیخ محمد تقی مولا نماینده عضو فراکسیون المواطن(مجلس اعلای اسلامـی عراق) از استان نینوا بـه مرکزیت موصل درون گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری مـهر ، رخدادهای این شـهر و از هم گسیختگی امنیتی را کـه در مناطق مختلف عراق رخ داد بـه کودتای سیـاسی ونظامـی علیـه دموکراسی درون این کشور تشبیـه کرد و هشدار داد درون صورتی کـه اقدامـی جدی علیـه این تجاوزات صورت نگیرد که تا چند روز دیگر شاهد ورود تروریستها بـه شـهرهای مذهبی و به ویژه سامرا و کربلا خواهیم بود. وی بر دست داشتن آمریکا و رژیم صهیونیستی درون ناآرامـی های عراق تاکیدکرد.

۲۲:۰۰: ورود 4000 نظامـی آمریکایی بـه فرودگاه بغداد

منابع امنیتی از حضور 4000 نظامـی آمریکایی بـه فرودگاه بین المللی بغداد به منظور پشتیبانی از نیروهای امنیتی عراق درون جنگ علیـه داعش خبر دادند. این چهار هزار نظامـی آمریکایی از پایگاه نظامـی درون ترکیـه به منظور حمایت از ارتش عراق ضد داعش مطابق با توافقنامـه استراتژیک مـیان دو کشور وارد عراق شده اند.

۲۱:۳۱: حمایت اتحادیـه اروپا و عرب از عملیـات ضد داعش/اعزام نیروی کمکی بـه سامراء

حمایت اتحادیـه اروپا و اتحادیـه عرب از عملیـات ضد داعش، اعزام نیروی کمکی بـه سامراء و صلاح الدین و آزاد سازی تکریت از آخرین اخبار امنیتی عراق است.

۲۰:۳۶: اخبار هولناک از احتمال منـهدم شدن سد موصل/ جان 250 هزار نفر درون خطر است

انـهدام سد موصل کـه بزرگترین سد درون عراق بـه شمار مـی رود، یک خطر جدی درون مبارزه ارتش عراق با تروریست های داعش است. بر این اساس درون صورت منـهدم شدن این سد، حجم آب عظیمـی کـه در پشت آن جمع شده بـه سمت شـهر جاری شده و جان صدها هزار نفر را بـه خطر مـی اندازد.

۲۰:۳۳: پیشروی عشایر عراق درون صلاح الدین/ ارتشبد الغراوی:تا پای جان مـی جنگم

منابع عراقی اعلام د: نیروهای ویژه با همکاری عشایر منطقه بیجی درون چهل کیلومتری شمال تکریت را از لوث داعش بـه طور کامل آزاد د.

منابع عراقی از تسلط نیروهای امنیتی بر ساختمان استانداری صلاح الدین خبر دادند. این منابع بـه پیشروی عشایر بـه سوی نینوا و آزادی منطقه الوحده و هلاکت 23 داعشی کـه اغلب آنـها درون سوریـه جنگیده اند اشاره د.
۲۰:۰۷:درگیری سنگین داعش و ارتش درون ورودی سامرا/ کینـه شدید تروریستها از امامـین عسکریین(ع)

یک منبع امنیتی درون استان صلاح الدین از درگیریـهای شدید گروه تروریستی داعش و ارتش عراق درون ورودی شـهر سامرا خبر مـی دهند.

۱۸:۳۹: نشست ویژه رهبران عراق درون منزل ابراهیم الجعفری/ داعش 300 زندانی را درون تکریت آزاد کرد

نشست ویژه مسئولان برجسته عراقی درون منزل ابراهیم الجعفری، فرار 300 زندانی از سوی داعش درون تکریت و اعدام 15 داعشی از سوی ارتش عراق از آخرین اخبار عراق است.

۱۷:۵۹:نیروهای ارتش عراق وارد موصل شدند/ سیطره تروریستها بر شبکه تلویزیونی صلاح الدین

نیروهای امنیتی عراق با ورود بـه برخی مناطق موصل عملیـات پاکسازی و خنثی بمبهای کار گذاشته شده توسط تروریستها را آغاز د.

۱۷:۴۶ :ابو الولید با لشگری عظیم درون نزدیکی موصل اردو زد

منابع امنیتی عراقی اعلام د: نیروی نظامـی گسترده ای بـه فرماندهی سرلشکر ابو الولید از سوی فرمانده کل نیروهای مسلح مامور آزادسازی موصل از لوث داعش شده است.

۱۷:۴۴ :مرکز پلیس العوجه درون تکریت بـه آتش کشیده شد/ انفجار کلیسای شـهر موصل توسط داعش

یک منبع امنیتی درون استان صلاح الدین اعلام کرد: تروریستهای داعش مرکز پلیس العوجه درون تکریت (جنوب استان صلاح الدین) بـه آتش کشیدند.

در تحولی دیگر، منابع امنیتی از وقوع انفجاری شدید درون یکی از کلیساهای شـهر موصل کـه تحت کنترل تروریستها داعش قرار دارد، خبر مـی دهند.
۱۷:۳۵: انتشار نقشـه حملات داعش بـه شـهرهای عراق

گروه تروریستی داعش با انتشار یک نقشـه اعلام کرد شماری از شـهرهای شمال عراق را کاملا تصرف کرده و مدعی شد شمار دیگری از شـهرها را نیز که تا حدودی بـه کنترل خود درآورده است.

۱۷:۲۴:تسلط داعش بر تکریت و فرودگاه الظلوعیـه درون صلاح الدین

منابع امنیتی اعلام د: داعش بعد از درگیری با واحدهای نظامـی ارتش عراق بـه طور کامل بر شـهر تکریت مرکز استان صلاح الدین مسلط شده است.

۱۷:۱۶ :تشکیل ارتش جدید به منظور رویـارویی با داعش/ مردم نینوا سلاح بـه دست گرفته اند

"نوری المالکی" نخست وزیر عراق امروز درون یک کنفرانس خبری تاکید کرد: مقامات عراقی بعد از مشاهده کوتاهی نیروهای ارتش، درون تلاش به منظور تشکیل ارتشی جدید با استفاده از نیروهای داواطلب جهت جنگیدن با نیروهای داعش هستند.

۱۷:۱۲ :آمادگی عشایر به منظور بازپس گیری الحویجه/ داعش سرکنسول ترکیـه درون موصل را ربود

آمادگی عشایر به منظور بازپس گیری الحویجه، تشکیل گردانـهای اسود نینوی درون بصره و درگیری های شدید مـیان پیشمرگان و داعش درون جنوب غرب نینوا و تسلط داعش بر کنسولگری ترکیـه درون موصل از مـهمترین اخبار عراق بـه شمار مـی رود.

۱۶:۵۳ : اثیل النجیفی: فرماندهان امنیتی موصل حتما در دادگاه های نظامـی محاکمـه شوند

اثیل النجیفی استاندار نینوا اعلام کرد: نیروهای امنیتی عراق درون موصل و کرکوک بـه دلیل شایعات از بین رفتند.

۱۶:۰۷:ارتش عراق حمله داعش بـه غرب بغداد را دفع کرد

یک منبع امنیتی وابسته بـه وزارت کشور عراق اعلام کرد: درون درگیری های شدید شب گذشته که تا بامداد امروز مـیان ارتش عراق و اعضای گروهک داعش درون منطقه الزبدان درون منطقه ابوغریب درون غرب بغداد دو نظامـی عراقی کشته و چهار نفر دیگر زخمـی شدند.

۱۵:۵۸:هشدار درباره خطر تروریسم/مجامع بین الملل بـه مسئولیت خود عمل کنند

رئیس ائتلاف العربیـه ضمن درخواست نشست فوری به منظور بررسی اوضاع امنیتی عراق از مجامع بین المللی خواست کـه به مسئولیت خود عمل کنند.

۱۵:۵۸: کشته و زخمـی شدن 11 نفر درون انفجار خودرو بمبگذاری شده درون بصره

یک منبع امنیتی درون استان بصره از کشته شدن دو نفر و زخمـی شدن 9 نفر دیگر بر اثر انفجار خودرو بمبگذاری شده درون بازاری مردمـی درون منطق سفوان درون جنوب غرب بصره خبر داد.

15:40:مسئولان محلی بصره آماده باش کامل نیروهای امنیتی عراق را خواستار شدند

مسئولان محلی استان بصره امروز خواستار آماده باش کامل نیروهای امنیتی عراق شدند. این درخواست بعد از آن مطرح مـی شود کـه برخی شـهرهای مختلف عراق از روز گذشته تاکنون هدف حملات تروریستی گروه داعش قرار گرفته هست و برخی از مناطق تحت سیطره این گروه درآمده است.

آمادگی مقتدی صدر به منظور دفاع از مقدسات

خبرگزاری خبر (واخ) درون خبری فوری اعلام کرد کـه مقتدی صدر رهبر جریـان صدر آمادگی خود را به منظور تشکیل گردان های موسم بـه "گردان های صلح" به منظور دفاع از مقدسات درون عراق اعلام کرد.

منطقه "بیجی" از داعش پاکسازی شد/اتاق عملیـات مشترک درون منطقه "الملتقی"

نیروهای امنیتی عراق با همکاری عشایر این کشور منطقه بیجی درون شمال تکریت را از حضور عناصر گروه داعش پاکسازی د. نیروهای عراقی هم اکنون ساختمان پلیس بیجی را تحت کنترل خود دارند.
نیروهای پیشمرگ استان کرکوک را محاصره د

منابع کرد زبان عراق اعلام د کـه نیروهای پیشمرگ استان کرکوک را محاصره کرده اند.

این اقدام با هدف جلوگیری از استقرار عناصر تروریستی داعش درون کرکوک صورت گرفته است.
انبار مـهمات آمریکا درون موصل بـه دست داعش افتاد

خبرنگار یک روزنامـه آمریکایی درون پیـامـی فوری اعلام کرد کـه یک انبار تسلیحات آمریکایی درون شـهر موصل عراق بدست گروه تروریستی داعش افتاده است.

انفجار دو خودرو درون کربلا/چند نفر کشته و زخمـی شدند

رسانـه های عراقی از کشته و زخمـی شدن چند نفر درون انفجار 2 دستگاه خودروی بمبگذاری شده درون کربلا خبر دادند. یک منبع پلیس استان کربلا امروز اعلام کرد کـه 2 دستگاه خودروی بمبگذاری شده درون مـیدان الخنافسه درون شـهر کربلا منفجر شده است.

این انفجار شماری کشته و زخمـی بر جا گذاشته است. بـه جزئیـات بیشنری اشاره نشده است.

اعلام آماده باش کامل درون استان بابل

یک منبع امنیتی استان بابل امروز اعلام کرد کـه این استان درون آماده باش کامل بسر مـی برد. وی از عشایر عراق خواست کـه داوطلبانـه و برای حفظ وحدت عراق بـه صفوف ارتش بپیوندند.

این منبع کـه خواست نامش فاش نشود افزود: این تصمـیم از سوی "صادق السلطانی" استاندار بابل و برای حفظ امنیت شـهروندان اتخاذ شده است.

داعش بـه طور کامل بر منطقه بیجی سیطره پیدا کرده است

منابع امنیتی عراق درون استان صلاح الدین اعلام د کـه گروه تروریستی داعش بـه طور کامل بر منطقه بیجی درون شمال استان صلاح الدین سیطره پیدا کرده اند. بنابر اعلام این منابع، نیروهای امنیتی عراق درون منطقه بیجی حضور ندارند.

داعش ساختمان دادگاه و پلیس درون بیجی را بـه آتش کشید/پالایشگاه نفت همچنان درون کنترل ارتش

یک منبع پلیس استان صلاح الدین عراق اظهار داشت: افراد مسلح گروه داعش از شب گذشته تاکنون درون منطقه بیجی درون شمال تکریت مستقر شده اند. تروریست ها ساختمان دادگاه بیجی درون شمال تکریت و نیز ساختمان پلیس را بـه آتش کشیدند.

بازسازی ساختار نیروهای امنیتی و محاکمـهانی کـه کوتاهی مـی کنند

نوری المالکی نخست وزیر عراق درون بیـانیـه ای تاکید کرد کـه هیئت دولت تصمـیمات مـهمـی را درون زمـینـه حوادث فعلی و مبارزه با تروریسم اتخاذ کرده است.

واکنش وزارت خارجه و دفاع آمریکا بـه تحرکات داعش/ از پاسخ محکم بغداد به منظور سرکوب حمایت مـی کنیم

جن ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درون بیـانیـه ای اعلام کرد کـه واشنگتن بسیـار نگران رویدادها درون موصل درون 48 ساعت گذشته بوده و از پاسخ محکم و منسجم بغداد به منظور سرکوب این تجاوزگری حمایت مـی کند.

سازمان ملل حملات تروریستی داعش را محکوم کرد/ بان کی مون: حامـی عراق درون مبارزه با تروریسم هستیم

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد درون بیـانیـه ای نسبت بـه اوضاع امنیتی وحشتناک درون استان موصل ابراز نگرانی کرد.

۰۵:۰۳: واکنش امارات و انگلیس بـه اشغال موصل/ ائتلاف ملی خواستار اتحاد عراقیـها درون مقابل داعش شد

شیخ عبدالله بن زاید اعلام کرد کشورش با نگرانی شدیدی حوادث تروریستی را کـه در شـهر موصل عراق رخ داده هست دنبال مـی کند.

آمادگی جیش المـهدی به منظور کمک بـه ارتش عراق

مقتدی صدر رهبر جریـان صدر از آمادگی جیش المـهدی به منظور کمک بـه ارتش عراق به منظور مقابله با داعش خبر داد.

۰۱:۲۷: ادامـه حمایت علمای نجف از مبارزه با تروریسم/واکنش حکیم و آماده باش سلیمانیـه به منظور استقبال از آوارگان

سید عمار حکیم رئیس مجلس اعلای اسلامـی عراق درون واکنش بـه اشغال شـهر موصل از سوی تروریستها اعلام کرد حتما با تحکیم جبهه داخلی، تروریستها و قاتلان را سرکوب کرد و با حمایت از غیرنظامـیان بیگناه، فرصت را از تروریستها گرفت.

۰۰:۳۱: اعزام نیروهای ویژه به منظور پاکسازی موصل/ واکنش دیرهنگام آمریکا بـه تحولات عراق

شبکه المـیادین بـه نقل از وزارت دفاع عراق از اعزام نیروهای امنیتی ویژه بـه شـهر موصل به منظور بیرون راندن تروریستهای داعش از این شـهر خبر داد.

۰۰:۳۱: واکنش دیرهنگام آمریکا بـه اشغال موصل

آمریکا درون واکنشی دیرهنگام بـه تحولات امنیتی عراق بـه ویژه اشغال شـهر موصل از سوی تروریستهای داعش، بـه ابراز تاسف از این حادثه بسنده کرد.

۰۰:۰۹ : حمایت آیت الله سیستانی از ارتش عراق درون جنگ با تروریستهای تکفیری

به دنبال ادامـه عملیـات ارتش علیـه تحرکات اخیر گروه تروریستی دولت اسلامـی عراق و شام موسوم بـه داعش درون این کشور، "آیت الله سیستانی" مرجع عالیقدر شیعیـان عراق، بر حمایت خود از نیروهای مسلح و ارتش عراق درون سرکوب تروریسم تأکید کرد.

۰۰:۰۰ : بسیج مردمـی درون مبارزه با تروریسم/علیـه داعش سلاح بـه دست مـی گیریم

گروه تروریستی دولت اسلامـی عراق و شام موسوم بـه داعش درون ادامـه حملات تروریستی اخیر خود درون کرکوک توانست بر مناطق مختلفی از این استان سیطره پیدا کند.

سه شنبه: 93/3/20

۲۳:۲۴: سیطره داعش بر بخشـهایی از کرکوک/واکنش بان کی مون بـه اشغال موصل

یک منبع امنیتی عراق اعلام کرد تروریستهای داعش بر بخشـهایی از استان کرکوک مسلط شده اند. تروریستهای تکفیری پیش از این بر شـهر موصل مسلط شده اند.خبر دیگر اینکه بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد بـه تحولات عراق واکنش نشان داد و اوضاع امنیتی این کشور بـه ویژه موصل را نگران کننده خواند.

۲۱:۴۳ : عملیـات نظامـی با مشارکت پیشمرگان/داعش 3000 زندانی را فراری داد

نوری المالکی اعلام کرد: نیروهای مسلح ظرف 24 ساعت موصل را بعد خواهند گرفت.این درحالی هست ک وزارت دفاع عراق با صدور بیـانیـه ای از اختصاص منطقه التاجی بـه عنوان مکان تجمع نیروهای مسلحی کـه از موصل عقب نشینی کرده اند و انتقال هواپیماهای نظامـی بـه کرکوک خبر داد.

۱۹:۲۴ :برکناری رئیس پلیس صلاح الدین/ اعزام نیروی کمکی از کرکوک به منظور مقابله با داعش

دستور نوری المالکی به منظور مجازات مقصران سقوط موصل، تسلط داعش بر فرمانداری الشرقاط، واکنش اتحادیـه عرب، برکناری رئیس پلیس صلاح الدین، اعزام نیروی کمکی از کرکوک به منظور مقابله با داعش از مـهمترین اخبار امنیتی عراق است.

۱۶:۳۰:حملات برق آسای جنگنده های ارتش عراق علیـه داعش/ دولت تیم بحران تشکیل داد

منابع امنیتی درون عراق از حملات جنگنده های ارتش عراق بـه مواضع گروه تروریستی داعش درون شـهر موصل خبر مـی دهند.

۱۶:۰۹:ده ها تبعه ترکیـه درون عراق ربوده شدند

یک مقام ترک کـه نامش نشده هست در مصاحبه ای با رویترز با اشاره بـه تصرف شـهر موصل عراق توسط گروه تروریستی داعش گفت: ما از طریق کنسولگری درون حال بررسی صحت خبر ربوده شدن 28 راننده ترک هستیم.

۱۶:۰۷:جلوگیری از ورود نیروهای داعش بـه کربلا/ ارتش عراق بـه حالت آماده باش کامل درآمد

منابع امنیتی درون عراق اعلام د: چندین عضو گروه تروریستی داعش پیش از نفوذ بـه کربلا درون پوشش راننده تانکرهای نفتی بازداشت شدند.

۱۵:۳۴:بیـانیـه ائتلاف اتحاد ملی درباره تحرکات داعش/ مالکی خواستار برقراری حالت فوق العاده شد

ائتلاف اتحاد ملی عراق ساعتی پیش با صدور بیـانیـه بـه تحرکات جدید گروه تروریستی داعش درون استانـهای مختلف عراق واکنش نشان داد.

۱۵:۰۸ :تکفیریـها وارد استان کرکوک شدند/ انتشار بیـانیـه دولت عراق که تا دقایقی دیگر

یک منبع درون پلیس کرکوک اعلام کرد: نیروهای داعش بـه سوی کرکوک پیش روی کرده و وارد منطقه الحویجه شده اند.

۱۵:۰۲:تسلط داعش بر فرودگاه نظامـی الشرقاط درون صلاح الدین/حرکت تروریست ها بـه سوی تلعفر

منابع آگاه اعلام د: مسعود بارزانی بـه نیروهای پیشمرگه و آسایش دستور داده هست که اجازه ورود آوارگان موصلی بـه شـهرهای اربیل، سلیمانیـه و دهوک را ندهند. صفهای طولانی درون برابر مراکز ایست بازرسی منتهی بـه شـهرهای کردستان عراق کشیده شده است.

۱۴:۵۰: آماده باش درون دیـالی/ تسلط داعش بر پایگاه هوایی درون جنوب موصل

عبدالامـیر الزیدی فرمانده عملیـات دجله اعلام کرد: همـه نیروهای امنیتی درون استان دیـالی بـه دنبال اشغال موصل از سوی داعش بـه حال آماده باش درآمده اند.
۱۳:۳۳ :داعش مناطقی از صلاح الدین را هم اشغال کرد/ فرار 1400 زندانی خطرناک درون نینوا

یک منبع وابسته بـه پلیس عراق درون استان صلاح الدین اعلام کرد: گروه تروریستی داعش ساعاتی بعد از تسلط بر شـهر موصل، فروگاه و ساختمان استانداری و همـه مقرهای امنیتی آن درون حال پیشروی بـه سوی استان صلاح الدین هستند و مناطق الساحل الایسر درون شرق الشرقاط درون شمال تکریت را اشغال خود درآورده اند.

۱۲:۴۶:سیطره کامل داعش بر موصل/استاندار نینوا گریخت

یک منبع پلیس استان نینوا امروز اعلام کرد کـه عناصر گروه تروریستی داعش بـه طور کامل شـهر موصل را تحت سیطره خود قرار داده اند.

۱۱:۳۱ :سرکرده داعش درون دیرالزور بـه هلاکت رسید

درگیری دو گروه تروریستی جبهه النصره و داعش درون استان دیرالزور سوریـه همچنان بـه شدت ادامـه دارد.

۱۱:۱۵ :تخلیـه دفاتر احزاب کرد درون موصل/ سیطره داعش بر فرودگاه شـهر

یک مسئول اطلاع رسانی حزب دموکراتیک کردستان درون استان نینوا اظهار داشت: مقرهای دو حزب دموکراتیک کردستان و اتحادیـه مـیهنی کردستان درون شـهر موصل بـه طور کامل تخلیـه شدند.

۰۸:۵۸ :پنج انفجار تروریستی درون شرق بغداد/اخبار ضد و نقیض درباره اوضاع موصل

انفجار پنج بمب درون مناطق مختلف بغداد بـه کشته و زخمـی شدن بیش از 40 غیر نظامـی منجر شد.

8:58: اخبار ضد و نقیض درباره فرودگاه موصل

خبرگزاری آناتولی ترکیـه بـه نقل از یک منبع امنیتی از سیطره تروریستهای داعش بر فرودگاه شـهر موصل خبر داد.

به گفته این منبع امنیتی، تروریستهای داعش توانسته اند بر فرودگاه شـهر موصل مسلط شوند .
انفجار پل فلوجه-بغداد با قایق بمبگذاری شده/ افزایش تدابیر امنیتی

شبکه السومریـه خبر داد، صادق الحسینی رئیس کمـیته امنیتی شواری استان دیـالی اعلام کرد: دستگاههای امنیتی تدابیر پیشگیرانـه ای درون اطراف سی مرقد و مزارهای دینی درون مناطق مختلف دیـالی ظرف 24 ساعت گذشته به منظور مقابله با اقدامات تروریستی اتخاذ کرده اند.

وی افزود: مرقدها و مزارهای شخصیت های دینی یکی از اهی هست که گروههای افراطی بـه دنبال حمله بـه آن و فتنـه افکنی هستند.

انفجار ها درون بغداد و کرکوک و مقر اتحادیـه مـیهنی کردستان

بغداد شامگاه شنبه درپی حملات تروریستهای تکفیری بـه الرمادی و موصل و دیـالی و خنثی شدن توطئه اشغال مرقد مطهر امامـین عسکریین(ع) از سوی داعش، شاهد انفجار هفت بمب و شش خودرو بمبگذاری شده بود کـه 20 کشته و 77 زخمـی بـه جا گذاشت.
سومریـه نیوز نیز خبر داد، یک منبع پلیس استان دیـاله اعلام کرد کـه یک دستگاه خودرو بمبگذاری شده صبح امروز مقر حزب اتحادیـه مـیهنی کردستان عراق درون منطقه جلولاء درون 70 کیلومتری شمال شرق بعقوبه منفجر شد.

ناکامـی داعش درون اشغال حرمـین عسکریین

تروریستهای تکفیری داعش روز پنجشنبه هفته گذشته قصد حمله بـه حرمـین امامـین عسکریین علیـهما السلام و اشغال این مکان مطهر را داشتند کـه با دخالت بـه موقع نیروهای امنیتی و عشایر، درون این راه ناکام ماندندو متحمل تلفات سنگین شدند.




[انایوردم خطبه سرا - مطالب خرداد 1393 مداحی محسن جسور مرند]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 18 Jul 2018 07:50:00 +0000



زلزله درگهواره

انایوردم خطبه سرا - مطالب مرداد 1394

دوشنبه 12 مرداد 1394-11:56 ب.ظ


دورنانیوز- سرویس شبکه‌های اجتماعی: زلزله درگهواره زبان آذربایجان، زلزله درگهواره زبان ترکی است. زلزله درگهواره من حتی معتقد هستم کـه زبان ترکی حتما تدریس شود چون به منظور بچه‌ای کـه به مدرسه مـی‌رود، دو چیز برایش فوق‌العاده مشکل است، یکی کـه خط یـاد بگیرد و یکی هم یک زبان دیگر، درون صورتی کـه یک بچه تهرانی کـه به مدرسه مـی‌رود، همان زبان مادری خودش را یـاد مـی‌گیرد ولی درون آذربایجان این‌طور نیست. زلزله درگهواره درون آنجا وقتی کـه معلم مـی‌نویسد، آب، حتما اول آب را معنی کنند و این بـه قدری مشکل هست که گاهی فلج مـی‌کند. بـه همـین جهت، من معتقدم کـه یک دانش‌آموز آذربایجانی حتما با زبان خودش یـاد بگیرد و در سال‌های دوم و سوم زبان فارسی را یـاد بگیرد.

به گزارش دورنانیوز، اصغر زارع کهنمویی یکی از روزنامـه نگاران فعال آذربایجانی درون عرصه مطبوعات کشور درون صفحه شخصی خود درون فیس بوک نوشت: امروز درون جریـان تحقیقی، بـه مجموعه گفتگوهای جالب غلامحسین مـیرزاصالح با دکتر عباس زریـاب خویی، یکی از موثرترین و جدی‌ترین تاریخ‌نگاران معاصر ایران برخوردم. او درون یکی از گفتگوها، ضمن پاسخ بـه سوالی درباره ماجرای فرقه دموکرات، به‌تفصیل، بـه اهمـیت آموزش زبان ترکی بـه عنوان زبان مادری آذربایجانی‌ها تاکید کرده است. سخن دکتر زریـاب خویی از آن حیث حائز اهمـیت هست که مورد اعتماد بسیـاری از اصحاب قلم از جمله رادیکال‌ترین طیف‌های پان‌ایرانیست و روشنفکران وطنی است. خلاصه‌ای از سخن ایشان را اینجا مـی‌آورم:

«زبان آذربایجان، زبان ترکی است. من حتی معتقد هستم کـه زبان ترکی حتما تدریس شود چون به منظور بچه‌ای کـه به مدرسه مـی‌رود، دو چیز برایش فوق‌العاده مشکل است، یکی کـه خط یـاد بگیرد و یکی هم یک زبان دیگر، درون صورتی کـه یک بچه تهرانی کـه به مدرسه مـی‌رود، همان زبان مادری خودش را یـاد مـی‌گیرد ولی درون آذربایجان این‌طور نیست. درون آنجا وقتی کـه معلم مـی‌نویسد، آب، حتما اول آب را معنی کنند و این بـه قدری مشکل هست که گاهی فلج مـی‌کند. بـه همـین جهت، من معتقدم کـه یک دانش‌آموز آذربایجانی حتما با زبان خودش یـاد بگیرد و در سال‌های دوم و سوم زبان فارسی را یـاد بگیرد؛ کردها و گلیک‌ها هم همـین‌طور، وقتی مدرسه مـی‌رود خیلی چیزهای فارسی را نمـی‌داند. بـه هرحال هری اول حتما زبان مادری خودش را یـاد بگیرد.

اما این غیر از این مساله هست که بگوییم کـه آذربایجان یک ملت جداگانـه‌ای هست و بـه کلی غیر از ایرانی هست و حتما مستقل باشد. نـه اینطور نیست… نظیر این مساله درون سوییس هم هست. درون دانشگاه‌های زوریخ آلمانی مـی‌خوانند، درون ژنو ژاپنی مـی‌خوانند و در یک قسمت دیگر، ایتالیـایی. اما ملت یک ملت است، ملتی واحد بنام ملت سوییس. درون ارکان هم خللی وارد نمـی‌شود.

من خودم را ایرانی مـی‌دانستم و مـی‌گفتم کـه زبانم ترکی هست و خیلی هم افتخار مـی‌کنم بـه زبان ترکی کـه ادبیـات خیلی قوی دارد چون فرماسیون فکری من با کتاب‌های ترکی و با کتاب‌های ادبیـات ترکی کـه در باکو یـا ترکیـه منتشر مـی‌شد، یکی بود ولی با اعتقاد بـه ادبیـات و فرهنگ فارسی… زبان، زبان مردم هست و زبان مردم را نمـی‌توان ازشان گرفت. این زبان خیلی ریشـه دارد، ادبیـات غنی دارد منتهی فرهنگ، فرهنگ ایرانی است، ملیت، ملیت ایرانی است…»

منبع: گفتگو با دکتر عباس زریـاب خویی (تاریخ، نظریـه تاریخ، تاریخ‌نگاری)، بـه کوشش غلامحسین مـیرزاصالح، انتشارات فرزان روز، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۱، صص ۲۰ الی

دوشنبه 12 مرداد 1394-10:57 ب.ظ


امروزه استفاده از لباس‌های محلی و سنتی درون بسیـاری از نقاط ایران از جمله استان اردبیل منسوخ شده و مردم از لباس‌های معمول شـهرهای بزرگ استفاده مـی‌كنند ولی درون برخی از مناطق این استان همچون منطقه مغان و ارسباران و در مـیان عشایر كوچ‌نشین و مـیان روستاییـان، استفاده از لباس‌های محلی توسط مردان و زنان عمومـیت دارد. لباس‌های محلی ایل شاهسون و ارسباران یكی از مـهم‌ترین جاذبه‌های فرهنگی این ایل بـه شمار مـی‌آیند. مردان ایل پوشاک اختصاصی ندارند، كت و شلوار و كلاه آنان معروف بـه كِپی (kepi) یـا كلاه ترک داری كه نظیر كلاه مردان گیلان است؛ تشكیل دهندۀ پوشاک مردان شاهسونی است.

لباس بانوان ایل شاهسون هریك یـادآور گوشـه‌ای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمـین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشكیل مـی‌دهد كه با یك كلاغی بسته مـی‌شود. پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگ‌های متنوع و شاد تشكیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیته‌ای هست كه مـی‌پوشند و شبیـه تنبان‌های بانوان گیلان، بختیـاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسون را پارچه‌های دوخته شده بدون آستین تشكیل مـی‌دهد كه روی آن‌ها سكه‌های طلا و نقره دوخته شده هست و تعداد سكه‌ها نشان دهنده مـیزان ثروت خانواده است. زنان كفش‌های دست‌دوزی بـه پا مـی‌كنند كه درون رنگ‌های متنوع و شاد تهیـه شده‌اند. پوشش یـاد شده درون مـیان برخی روستاهای استان آذربایجان شرقی و غربی نیز متداول است.

در موزه مردم شناسی شـهر اردبیل ( تاریخی آقانقی (ظهیرالاسلام))، واقع درون مـیدان عالی‌قاپو ابتدای خیـابان سعدی، نوع پوشش محلی مردان و زنان، نحوه زندگی، آداب و رسوم، نحوه پخت غذاهای محلی و آیین‌های خاص این استان، توسط 33 نوع مجسمـه نمایش داده شده است.

دوشنبه 12 مرداد 1394-10:37 ب.ظ


اردبیل یـا «ارده بئل» شـهری هست که درون مورد قدمت و معنی لغوی آن سخنان زیـادی گفته شده است. درون مورد معنی لغوی اردبیل و تاریخ ساخته شدن این شـهر مـی‌توان بـه قدیمـی‌ترین سنگ نوشته‌ها و متون قدیمـی بـه زبان ترکی سومری مراجعه کرد کـه در آن‌ها بـه شـهر «آرآتا» اشاره شده هست که بزرگ‌ترین ایـالت آن دوران بوده هست که درون زبان ترکی بـه معنی «پدر قهرمان» مـی‌باشد.

کلمـه اردبیل یـا ارده بئل از سه واژه "ار" کـه در زبان ترکی بـه معنای مرد قهرمان و جنگجو و "ده" درون اصل بـه صورت "دا" و "آدا" بوده هست که درون اثر قانون هماهنگی اصوات درون زبان ترکی، صوت کوتاه و ظریف فتحه را بـه خود گرفته و به شکل کنونی درآمده و در زبان ترکی سومری بـه معنی پدر مـی‌باشد کـه در ترکی امروزی نیز بـه صورت آتا، تاتا و ده‌ده درآمده است. کلمـه "بئل" درون سرزمـین‌های ترک‌نشین بسیـار بـه کار رفته است:

شوربیل (یـا شورقان بئل بـه معنی کمره شوره زار)، بئلاساغون (پناهگاهی درون کمره کوه)، اربیل (اربئل بـه معنی دامنـه کوه مرد قهرمان)، بئلداشی (سنگ دامنـه کوه)، بیله دره (بیله درق بـه معنی دماغه کوه و گندمـی کـه در دامنـه کوه سال‌ها بماند و مزه‌اش از بین برود) و بئلو (نام شـهرکی هست در سرزمـین آرغوی ترکستان کـه بر دامنـه کوه آمده است. درون نتیجه معنی کلی ارده بئل درون زبان ترکی یعنی "دامنـه کوه پدر قهرمان" یـا "سرزمـین پدر قهرمان" مـی‌باشد.

دوشنبه 12 مرداد 1394-12:16 ق.ظ


صادق زیباکلام درون نامـه‌ای سرگشاده خطابه بـه محمد باقر قالیباف شـهردار تهران بـه چاپ پوستر علیـه سفر فابیوس بـه تهران اعتراض کرد.

متن این نامـه درون ادامـه مـی آید:

بسمـه تعالی

جناب آقای دکتر محمد باقر قالیباف

شـهردارمعظم پایتخت دامت توفیقاته

با سلام و تحیـات،همزمان با سفر وزیرخارجه فرانسه بـه کشورمان،شـهرداری تهران اقدام بـه چاپ پوستراعتراضی بـه این سفر نمود. پوستر نشان مـی داد کـه قرمزی "فرش قرمز"ی کـه زیر پای آقای لوران فابیوس گسترده شده آغشته بـه خون قربانیـان واردات خون‌های آلوده از آنکشور مـی باشد. البته اعتراض دیگرآنست کـه چرا فرانسه درجریـان مذاکرات هسته ایی مواضع سخت گیرانـه ایی علیـه ایران اتخاذ مـی نماید. جناب آقای قالیباف،نمـی دانم موضع گیری‌های شـهرداری درقبال سیـاست خارجی چقدر درون حوزه وظایف شـهرداری قرار مـیگیرد و آیـا شـهرداری‌های کشورهای دیگر هم همچون بلدیـه تهران خود را موظف مـی‌دانند که تا درخصوص سیـاست خارجی کشورهای‌شان هم موضع‌گیری نمایند. آنچه مطمئن‌تر هستم آنست کـه بعید بنظرم مـیرسد جنابعالی و سایر معترضین بـه داستان خون‌های آلوده خیلی علم و اطلاعی از کم وکیف آن داستان داشته باشید. برخلاف پوسترشما،و برخلاف هو و جنجال هایی کـه رسانـه های اصولگرایـان براه انداختند، خون های آلوده نـه تعمدا بـه ایران ارسال شده بود و نـه ایران تنـها کشوری بودکه فرانسه بـه آن فراورده‌های خونی صادر کرده بود. بـه یک دوجین کشور دیگر هم آن خون‌ها صادر شده بود از جمله بـه آلمان، آرژانتین، عربستان و...ضمن آنکه صدها نفر درون خود فرانسه هم بواسطه مصرف آن محصولات جان باختند. درون محاکمـه‌ایی هم کـه همان وقت صورت گرفت شخص آقای فابیوس کـه درآن مقطع نخست‌وزیر مـی بودند تبرئه شده اما وزیر بهداشت فرانسه و شمار دیگری از مقامات آنکشور محکومـیت یـافتند. 

درخصوص نقش فرانسه هم درمذاکرات هسته ایی، اگر چه به منظور ما دشوار مـی بود اما فراموش نکنیم کـه فرانسه هم همانند هرکشور دیگری علی القاعده مـی‌بایستی مصالح و منافع ملی خودش را درون نظرمـی گرفت نـه اینکه چگونـه موضع‌گیری کند کـه بمذاق ما ایرانیـان خوش آید. جناب آقای دکتر قالیباف،این البته نـه اولین باراست کـه جنابعالی شـهرداری را وارد سیـاست خارجی مـی کنید و نـه آخرین بار خواهد بود.

نصب بیلبوردهای توهین‌آمـیز بـه رئیس‌جمـهور آمریکا از اقدامات دیگر جنابعالی بوده. نمـی‌دانم آیـا ۱۳ مـیلیون مردم تهران کی بـه جنابعالی وکالت دادند کـه اختیـاردارید که تا بودجه شـهرشان را خرج تبلیغات سیـاسی معطوف بـه انتخابات به منظور خودتان نمایید؟ آیـا درست هست که به منظور جلب رضایت جریـان تندرو از بودجه شـهرداری هزینـه نمایید؟ بنظر مـی‌رسد جنابعالی مصمم هستید که تا برای چندمـین باربخت و اقبال خودتان را به منظور احراز کرسی ریـاست جمـهوری بیـازمایید. همـه این بیلبورد بازی‌ها بعلاوه تلاش و تقلاهای دیگرتان ازجمله انتقاد تند از تیم مذاکره کننده هسته‌ایی درون بحبوحه مذاکرات، موضع‌گیری‌های بی‌وقفه علیـه اصلاح طلبان، توهین بـه "فتنـه‌گران" حمله و انتقادهای مداوم از دولت آقای روحانی جملگی درجهت برآوردن آن آرزوی دیرینـه‌تان مـی‌باشند. اما همانطور کـه در جریـان کارناوال تفکیک‌تی کـه در شـهرداری بـه راه انداخته بودید عارض شدم، صد از این مجلس‌آرایی‌ها را هم کـه بنمایید، اصولگرایـان درون تجزیـه و تحلیل نـهایی شما را نامزد اصلی خودشان نخواهند کرد. سه بار این تجربه تلخ را آزموده‌اید اما همچنان امـیدوار هستید. نمـی‌دانم خادمـین و مشاورین سیـاسی‌تان چه م‌هایی بـه خاکپای ساحت معظم اقدس جم جاه معدلت آثارتان معروض مـی دارند. اما از این دعاگو بشنوید کـه حکم "ازاین طرف رانده و ازآن طرف مانده" را پیدا کرده‌اید. اشکال کار اینجاست کـه اصولگرایـان مـی‌بینند چگونـه به منظور جلب رضایت آنان حاضر مـی‌شوید که تا اصلاح‌طلبان را لگد‌مال نمایید.چه تضمنی هست کـه فردا به منظور جلب رضایت یک گروه دیگر بـه آنان پشت نکنید؟

ممکن هم هست کـه بفرمایید بنده خبث طینت دارم و زمانی کـه اقدام بـه برافراشتن بیرق و بیلبورد آمریکا و اروپاستیزی مـی‌نمایید تنـها فکری کـه از مخیله مبارک عبور نمـی‌کند انتخابات ریـاست جمـهوری و جلب رضایت اصولگرایـان هست که بنده از شما واقعا پوزش مـی‌طلبم. درعین حال ناچارم عرض نمایم کـه صد البته این جزء حقوق خدادادی حضرتعالی هست که همـه خیـابانـها و کوچه بعد کوچه های پایتخت را غرق بیلبورد‌های ضد آمریکایی بنمایید .منتهی آیـا مطمئن هستید کـه اهالی پایتخت رضایت دارند کـه عوارض نوسازی و سایر وجوهاتی کـه به بلدیـه مـی‌پردازند بجای نظافت شـهرشان و گسترش فضای سبز آن صرف مبارزه با آمریکا بشود؟ چرا به منظور یکبارهم کـه شده نظر موکلینتان را جویـا نمـی‌شوید؟

ایـام بکام باد

صادق زیباکلام

نـهم مردادماه یکهزاروسیصدونودوچهار

منبع: خبرآنلاین

تاریخ:یکشنبه 11 مرداد 1394-11:19 ب.ظ


آفتاب :

صادق زیباکلام درون نامـه‌ای سرگشاده خطابه بـه محمد باقر قالیباف شـهردار تهران بـه چاپ پوستر علیـه سفر فابیوس بـه تهران اعتراض کرد.

متن این نامـه درون ادامـه مـی آید:

بسمـه تعالی

جناب آقای دکتر محمد باقر قالیباف

شـهردارمعظم پایتخت دامت توفیقاته

با سلام و تحیـات،همزمان با سفر وزیرخارجه فرانسه بـه کشورمان،شـهرداری تهران اقدام بـه چاپ پوستراعتراضی بـه این سفر نمود. پوستر نشان مـی داد کـه قرمزی "فرش قرمز"ی کـه زیر پای آقای لوران فابیوس گسترده شده آغشته بـه خون قربانیـان واردات خون‌های آلوده از آنکشور مـی باشد. البته اعتراض دیگرآنست کـه چرا فرانسه درجریـان مذاکرات هسته ایی مواضع سخت گیرانـه ایی علیـه ایران اتخاذ مـی نماید. جناب آقای قالیباف،نمـی دانم موضع گیری‌های شـهرداری درقبال سیـاست خارجی چقدر درون حوزه وظایف شـهرداری قرار مـیگیرد و آیـا شـهرداری‌های کشورهای دیگر هم همچون بلدیـه تهران خود را موظف مـی‌دانند که تا درخصوص سیـاست خارجی کشورهای‌شان هم موضع‌گیری نمایند. آنچه مطمئن‌تر هستم آنست کـه بعید بنظرم مـیرسد جنابعالی و سایر معترضین بـه داستان خون‌های آلوده خیلی علم و اطلاعی از کم وکیف آن داستان داشته باشید. برخلاف پوسترشما،و برخلاف هو و جنجال هایی کـه رسانـه های اصولگرایـان براه انداختند، خون های آلوده نـه تعمدا بـه ایران ارسال شده بود و نـه ایران تنـها کشوری بودکه فرانسه بـه آن فراورده‌های خونی صادر کرده بود. بـه یک دوجین کشور دیگر هم آن خون‌ها صادر شده بود از جمله بـه آلمان، آرژانتین، عربستان و...ضمن آنکه صدها نفر درون خود فرانسه هم بواسطه مصرف آن محصولات جان باختند. درون محاکمـه‌ایی هم کـه همان وقت صورت گرفت شخص آقای فابیوس کـه درآن مقطع نخست‌وزیر مـی بودند تبرئه شده اما وزیر بهداشت فرانسه و شمار دیگری از مقامات آنکشور محکومـیت یـافتند. 

درخصوص نقش فرانسه هم درمذاکرات هسته ایی، اگر چه به منظور ما دشوار مـی بود اما فراموش نکنیم کـه فرانسه هم همانند هرکشور دیگری علی القاعده مـی‌بایستی مصالح و منافع ملی خودش را درون نظرمـی گرفت نـه اینکه چگونـه موضع‌گیری کند کـه بمذاق ما ایرانیـان خوش آید. جناب آقای دکتر قالیباف،این البته نـه اولین باراست کـه جنابعالی شـهرداری را وارد سیـاست خارجی مـی کنید و نـه آخرین بار خواهد بود.

نصب بیلبوردهای توهین‌آمـیز بـه رئیس‌جمـهور آمریکا از اقدامات دیگر جنابعالی بوده. نمـی‌دانم آیـا ۱۳ مـیلیون مردم تهران کی بـه جنابعالی وکالت دادند کـه اختیـاردارید که تا بودجه شـهرشان را خرج تبلیغات سیـاسی معطوف بـه انتخابات به منظور خودتان نمایید؟ آیـا درست هست که به منظور جلب رضایت جریـان تندرو از بودجه شـهرداری هزینـه نمایید؟ بنظر مـی‌رسد جنابعالی مصمم هستید که تا برای چندمـین باربخت و اقبال خودتان را به منظور احراز کرسی ریـاست جمـهوری بیـازمایید. همـه این بیلبورد بازی‌ها بعلاوه تلاش و تقلاهای دیگرتان ازجمله انتقاد تند از تیم مذاکره کننده هسته‌ایی درون بحبوحه مذاکرات، موضع‌گیری‌های بی‌وقفه علیـه اصلاح طلبان، توهین بـه "فتنـه‌گران" حمله و انتقادهای مداوم از دولت آقای روحانی جملگی درجهت برآوردن آن آرزوی دیرینـه‌تان مـی‌باشند. اما همانطور کـه در جریـان کارناوال تفکیک‌تی کـه در شـهرداری بـه راه انداخته بودید عارض شدم، صد از این مجلس‌آرایی‌ها را هم کـه بنمایید، اصولگرایـان درون تجزیـه و تحلیل نـهایی شما را نامزد اصلی خودشان نخواهند کرد. سه بار این تجربه تلخ را آزموده‌اید اما همچنان امـیدوار هستید. نمـی‌دانم خادمـین و مشاورین سیـاسی‌تان چه م‌هایی بـه خاکپای ساحت معظم اقدس جم جاه معدلت آثارتان معروض مـی دارند. اما از این دعاگو بشنوید کـه حکم "ازاین طرف رانده و ازآن طرف مانده" را پیدا کرده‌اید. اشکال کار اینجاست کـه اصولگرایـان مـی‌بینند چگونـه به منظور جلب رضایت آنان حاضر مـی‌شوید که تا اصلاح‌طلبان را لگد‌مال نمایید.چه تضمنی هست کـه فردا به منظور جلب رضایت یک گروه دیگر بـه آنان پشت نکنید؟

ممکن هم هست کـه بفرمایید بنده خبث طینت دارم و زمانی کـه اقدام بـه برافراشتن بیرق و بیلبورد آمریکا و اروپاستیزی مـی‌نمایید تنـها فکری کـه از مخیله مبارک عبور نمـی‌کند انتخابات ریـاست جمـهوری و جلب رضایت اصولگرایـان هست که بنده از شما واقعا پوزش مـی‌طلبم. درعین حال ناچارم عرض نمایم کـه صد البته این جزء حقوق خدادادی حضرتعالی هست که همـه خیـابانـها و کوچه بعد کوچه های پایتخت را غرق بیلبورد‌های ضد آمریکایی بنمایید .منتهی آیـا مطمئن هستید کـه اهالی پایتخت رضایت دارند کـه عوارض نوسازی و سایر وجوهاتی کـه به بلدیـه مـی‌پردازند بجای نظافت شـهرشان و گسترش فضای سبز آن صرف مبارزه با آمریکا بشود؟ چرا به منظور یکبارهم کـه شده نظر موکلینتان را جویـا نمـی‌شوید؟

ایـام بکام باد

صادق زیباکلام

نـهم مردادماه یکهزاروسیصدونودوچهار

منبع: خبرآنلاین

یکشنبه 11 مرداد 1394-11:03 ب.ظ



نویسنده : حاج رمضان انصاری
زاکانی مطرح کرد

خبرگزاری تسنیم: علیرضا زاکانی گفت: مسئله کرسنت درون زمان وزارت همـین وزیر نفت فعلی رخ داده هست که یک فاجعه ملی هست و ضرر ما درون این پرونده از بین ۱۴ مـیلیـارد دلار که تا ۳۰ مـیلیـارد دلار پیش‌بینی مـی‌شود

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم، علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی صبح امروز درون جمع تعدادی از اساتید دانشگاه درون مرکز فناوری پژوهشگاه شاخص پژوه با اشاره بـه موضوع کرسنت گفت: مسئله کرسنت درون زمان وزارت همـین وزیر نفت فعلی رخ داده هست که یک فاجعه ملی است.
وی اضافه کرد: هم‌اکنون شرکت ترکیـه‌ای 2.8 مـیلیـارد دلار از ما درخواست غرامت کرده و دوباره به منظور گرفتن غرامت نامـه زده هست و ما درون این قضیـه محکوم شدیم؛ از وزیر فرهنگ درون مجلس سوال کردیم کـه چرا اجازه نمـی‌دهید درون مورد کرسنت حرف بزنیم و ایشان پاسخ داد چون ما 14 مـیلیـارد دلار ضرر کرده‌ایم؛ البته یک رقم حدودی از سوی وزیر فرهنگ ذکر شد و ضرر ما از بین 14 مـیلیـارد دلار که تا 30 مـیلیـارد دلار پیش‌بینی مـی‌شود.
زاکانی ادامـه داد: یکی از علل مخالفت من با وزیر نفت این بود کـه ما مـی‌گفتیم اگر منسوب شوی ما درون این قضیـه محکوم مـی‌شویم زیرا معاون شما این قرارداد را امضا کرده است.
نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با اشاره بـه نطق 10 دقیقه‌ای خود درون مخالفت با وزارت زنگنـه تصریح کرد: وزیر تنـها حرفی کـه زد این بود کـه من حاکمـیت سرزمـینی را لغو نکردم. من بـه جایگاه هیـات رئیسه رفتم و گفتم سند این موضوع را دارم و آقای زنگنـه دروغ مـی‌گوید ولی آقای لاریجانی برخلاف قانون اجازه صحبت نداد و گفت اگر تو حرف بزنی مجلس بـه هم مـی‌ریزد.

انتهای پیـام/

یکشنبه 11 مرداد 1394-10:34 ب.ظ


تهیـه و تنظیم: مرجان والا

فقدان رویکرد بوم‌شناسی فرهنگی آسیبی هست که محیط‌زیست شکننده ایران و نیز راهکارهای ارائه شده به منظور آن را تهدید مـی‌کند. تشکیل پرونده اینترنتی محیط‌زیست ایران تلاش به منظور شناخت دانش موجود درون این حوزه بود، بررسی داده‌های موجود درون فضای مجازی کشور نشان داد، نـه تنـها نبود مطالعات فرهنگی (انسان‌شناسی محیط‌زیست) بلکه پراکندگی مطالعات طبیعی، گیـاهی و جانوری از یکسو و از سوی دیگر شکاف مـیان مطالعات دانشگاهی و سایت‌های خبرگذاری محیط‌زیست امکانب دانش درون خصوص وضعیت زیست‌محیطی ایران را دشوار مـی‌سازد.
مطالعات فرهنگی پیرامون محیط‌زیست بـه همان مـیزان کـه مـی‌بایست ساختارها، فرایندها و شرایط فرهنگی، اقتصادی و سیـاسی را درون نظر داشته باشند، وابسته بـه بررسی تنوع اقلیمـی و سرزمـینی پهنـه جغرافیـای ایران نیز هستند اما پراکندگی ذکرشده و نبود رویکرد ترکیبی سبب شد درون این پرونده تنـها پهنـه ساحلی دریـای خزر مورد بررسی قرار بگیرد، کلیـات موقعیت دریـای خزر، آسیب‌های زیست‌محیطی، تنوع اقلیمـی، تخریب ساحل، انتقال آب دریـای خزر، اقتصاد منطقه، روابط بین‌المللی و موقعیت فرهنگی و اجتماعی ساحل‌نشینان از جمله مـهم‌ترین سرفصل‌هایی هستند کـه مطالعات دانشگاهی و نیز اخبار منتشرشده درون فضای اینترنت بر روی آنـها تمرکز کرده‌اند.

فهرست مطالب
کلیـات: آشنایی با دریـای خزر
دریـای خزر/ ویکی‌پدیـای فارسی
زیرساخت اطلاعات مکانی دریـای خزر/ پایگاه ملی داده‌های علوم زمـین کشور
آسیب‌های زیست‌محیطی/ آلودگی دریـای خزر
آلودگی آب دریـا و سایر مسائل بهداشتی درون پلاژهای سواحل شمالی/ پایگاه الکترونیکی نشریـات دانشگاه تهران
آلودگی بزرگترین معضل دریـای خزر: ورود هزاران تن زباله های خام بـه خزر/ مـهر
ارزیـابی اثرات زیست‌محیطی توسعه درون شمال ایران با مدل تخریب/ پایگاه الکترونیکی نشریـات دانشگاه تهران
درآمدی بر مسائل زیست محیطی، جغرافیـایی و پرسش های مطرح درون پژوهش های ساحلی (نمونـه، سواحل دریـاچه های ارومـیه و مازندران)/ پرتال جامع علوم انسانی
تعیین آسیب‌پذیری اکولوژیک اکوسیستم‌های حاشیـه جنوب دریـای خزر/ پایگاه مجلات تخصصی نور
قلب دریـای خزر کدر است/ بانک اطلاعات نشریـات کشور (جام جم)
مردمـی کـه روزنامـه نخوانند، غرق مـی شوند/ اعتماد
نگرشی بر برخی ویژگی‌های جغرافیـایی دریـای خزر/پرتال جامع علوم انسانی
تنوع اقلیمـی دریـای خزر و آسیب‌های موجود
آلودگی خزر فک‌ها را محکوم بـه مرگ کرد/ همشـهری آن‌لاین
تغییرات اقلیمـی تنوع زیستی دریـای خزر را تهدید مـی‌کند/ خبرگزاری جمـهوری اسلامـی
ذخایر ماهیـان خاویـاری دریـای مازندران درون وضعیت قرمز/ همشـهری آن‌لاین
خزر چند سال دیگر فک دارد؟/ خبر آن‌لاین
مس سازی سواحل/ تخریب ساحل دریـای خزر
تخریب محیط زیست ایران‌ تجاوز شـهرک سازان بـه منابع طبیعی/ پایگاه مجلات تخصصی نور
سواحل دریـای خزر درون اشغال ویلاها/ همشـهری آن‌لاین
طرح انتقال آب دریـای خزر بـه مناطق مرکزی ایران
انتقاد از انتقال آب دریـای خزر/ مـهر
سازمان محیط زیست: اجرای طرح انتقال آب خزر بـه فلات مرکزی منتفی نیست/ اعتماد
نگاهی بر پروژه انتقال آب دریـای خزر بـه سمنان و پیـامدهای آن/ شرق
اقتصاد دریـای خزر
آلودگی دریـای خزر درون کمـین ماهی و ماهی‌گیر/ همشـهری آن‌لاین
ایران و خطوط انتقال انرژی از حوزه خزر/ پایگاه نشریـات الکترونیکی دانشگاه تهران
چالش‌های ژئوپلیتیکی ایران درون بهره‌برداری از منافع خود درون خزر /پایگاه نشریـات الکترونیکی دانشگاه تهران
منابع زنده دریـای خزر و کنوانسیون محیط‌زیست/پایگاه نشریـات الکترونیکی دانشگاه تهران
روابط بین‌المللی حوزه دریـای خزر
بستر جغرافیـایی تهدیدهای بیرونی‌ مطالعه موردی: حاشیـه دریـای مازندران/ پایگاه مجلات تخصصی نور
چالش‌های فراروی ایران‌ درون دریـای مازندران/ پایگاه مجلات تخصصی نور
عقب ماندگی تاریخی درون استفاده و محافظت از ظرفیت دریـایی/ شرق
نگاه ایران بـه سیر تحولات رژیم حقوقی دریـای خزر/ پایگاه نشریـات الکترونیکی دانشگاه تهران
مطالعات اجتماعی- فرهنگی انجام‌شده درون خصوص گروه‌های ساکن حاشیـه دریـای خزر
الگوی توزیع فضایی جمعیت درون جنوب دریـای خزر/ پایگاه الکترونیکی نشریـات دانشگاه تهران
بررسی تغییرات سیمای طبیعی و کاربردی اراضی سواحل جنوبی دریـای خزر با استفاده از عهای هوایی و GIS (مطالعه موردی: سواحل شـهرستان نور)/ پایگاه مجلات تخصصی نور
جلوه‌هایی از فرهنگ غیرمادّی درون حوزه فرهنگی غرب دریـای خزر/پایگاه مجلات تخصصی نور
چگونگی ارزش‌یـابی منافع نـهایی مردم از دریـای خزر یـا برآورد تقاضای کیفیت محیط‌زیست آبی دریـای خزر/ پایگاه مجلات تخصصی نور

دریـای خزر/ ویکی‌پدیـای فارسی
دریـای خَزَر یـا دریـای مازَندَران یـا دریـای کاسپین پهنـه‌ای آبی هست که از جنوب بـه ایران، از شمال بـه روسیـه، از غرب بـه روسیـه و جمـهوری آذربایجان و از شرق بـه جمـهوری‌های ترکمنستان و قزاقستان محدود مـی‌شود.
دریـای خزر کـه گاهی بزرگترین دریـاچه جهان و گاهی کوچکترین دریـای خودکفای کره زمـین طبقه‌بندی مـی‌شود، بزرگترین پهنـه آبی محصور درون خشکی است. طول آن حدود ۱۰۳۰ که تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ که تا ۴۳۵ کیلومتر است. سطح دریـای خزر پائین‌تر از سطح دریـاهای آزاد هست و اکنون (ابتدای سده بیست‌ویکم) ۲۶٬۵ که تا ۲۸ متر پایین‌تر از سطح دریـا است. خط ساحلی دریـا حدود ۷ هزار کیلومتر، مساحت آن ۳۷۱ که تا ۳۸۶ هزار کیلومترمربع و حجم آب آن نیز ۷۸۷۰۰ کیلومترمکعب است. دریـای خزر درون گذشته بخشی از دریـای تتیس بود کـه اقیـانوس آرام را بـه اقیـانوس اطلس متصل مـی‌کرد. از حدود ۵۰ که تا ۶۰ مـیلیون سال پیش بـه تدریج راه این دریـا ابتدا بـه اقیـانوس آرام و سپس بـه اقیـانوس اطلس بسته شد. قسمت شمالی این دریـا بسیـار کم‌عمق هست به طوری کـه تنـها نیم درصد آب دریـا درون یک‌چهارم شمالی دریـا قرار دارد و عمق آن بـه طور مـیانگین کمتر از ۵ متر است. حدود ۱۳۰ رودخانـه بـه این دریـا مـی‌ریزند کـه اکثر آن‌ها از شمال غربی بـه دریـا مـی‌پیوندند. بزرگترین آن‌ها رود ولگا هست که هر سال بـه طور مـیانگین ۲۴۱ کیلومترمربع آب را وارد دریـای خزر مـی‌کند. رودهای کورا ۱۳، اترک ۸.۵، اورال ۸.۱ و سولاک ۴ کیلومتر مربع آب را سالانـه وارد دریـا مـی‌کنند. طبیعت بسته خزر آن را منزلگاه جانوران و گیـاهان منحصر به‌فردی کرده هست اما درون عین حال موجب شده که تا در مقابل آلودگی‌های کشاورزی و صنعتی و نفتی بسیـار آسیب‌پذیر باشد. این دریـا از نظر منابع نفت و گاز بسیـار غنی هست و ذخایر نفتی آن حدود ۱۷ که تا ۳۵ مـیلیـارد بشکه برآورد مـی‌شود. بخشی از نفت دریـاچه کـه از مـیدان نفتی باکو پایتخت جمـهوری آذربایجان برداشت مـی‌شود از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیـهان بـه سواحل مدیترانـه منتقل مـی‌شود.
از منابع مـهم این دریـا؛ ذخایر نفت و گاز موجود درون زیر بستر دریـا و همچنین انواع ماهیـان خاویـاری را مـی‌توان نام برد.
مطابق بخشنامـه دولتی سال ۱۳۸۱ نام رسمـی دریـای شمال ایران درون مکاتبات فارسی دریـای خزر و در مکاتبات خارجی Caspian Sea است. همان‌گونـه کـه در مورد بسیـاری دیگر از عوارض جغرافیـایی جهان رایج هست برای این دریـا نیز نام‌های متفاوتی درون زمان‌های گوناگون استفاده شده‌است. ولی «دریـای هیرکان» و «دریـای کاسپی» از نظر تاریخی مطرح تر بوده است.
دریـای هیرکان
دریـای گرگان یـا دریـای ورکانـه نام این دریـاچه بزرگ درون عهد هخاان و همچنین اشکانیـان هست که درون واقع یک ساتراپی (شـهربانی یـا درون واقع استانداری امروزین) بوده‌است. ورکانـه نام پارسی آن و ([Hyrcania]) نام یونانیش مـی‌باشد. این نامگذاری بدان جهت هست که ورک بـه معنی گرگ درون پارسی امروزین و ورکانـه بـه معنی همان گرگان هست و هیرکانیـا گرگان بزرگترین و آبادترین شـهر درون اطراف آن دریـا بود. نام یونانی آن هیرکانیـا (Hyrcania) نامـی علمـی هست که غربیـان بـه جنگل‌ها و ببرهای شمال ایران داده‌اند. اعرابی کـه به تازگی بـه ایران تاخته بودند آن را دریـای گرگان (بحر جرجان) مـی‌نامـیده‌اند.
دریـای کاسپین
به باور عنایت‌الله رضا، درون کتاب نام دریـای شمال ایران، محتمل‌ترین نام امروز به منظور این دریـا، دریـای کاسپین است. سپین/کاسپین/کاسپیس/کاسپیش.... اصطلاحی هست که درون بسیـاری از زبان‌های غربی و حتی درون زبان عبری به منظور دریـای شمال ایران بـه کار مـی‌برند. کاسیـان یـا کاسی‌هامردمانی سفید پوست بودند کـه از هزاره دوم پیش از مـیلاد که تا دوره ساسانی، مکتوب‌ها واشاره‌هایی بـه حضور آن‌ها درون شمال و غرب ایران وجود داردو بخشی از آنـها بـه مرکز و غرب ایران و مـیان رودان (بین النـهرین) مـهاجرت نمودند، کاسپین، صفت وصفی یـا نسبتی هست برای «کاسپی» (فرانسوی/انگلیسی) و بطور کلی کاسپیناروپایی شده کاسی و کاسپی است. اگر بخواهیم بصورت مفرد با پسوند فارسی، آنرا تلفظ کنیم، بـه دلیل گرفتن «یـای نسبت» باید«کاسی» و یـا «کاسپی» بگوییم، همان‌گونـه کـه بقیـه کشورها این دریـای را با پسوند خود بیـان مـی‌کنند. نام دریـای «کاسپی» درون زبان یونانی Kaspia Thalassa، لاتینی Mare Caspium و در آلمانی Caspisches see درون انگلیسی Caspian Sea است. به‌طور کلی دو نام «هیرکانی‌ها» و «کاسپی» قدیمـی ترین نامـهای این دریـا هستند و آنـهارا حتما اساس گرفت.
دریـای خزر
در هیچ یک از نوشته‌های مؤلفان شرقی و غربی دوران پیش از اسلام نامـی از «خزر» بر دریـای شمال ایران دیده نشده‌است. درون نوشته‌های مؤلفین اسلامـی، این دریـا درون کنار نامـهای دیگر، خزر هم نامـیده شده‌است. درون آغاز سده هفتم مـیلادی قوم خزران درون دشت‌های سفلای رود تِرِکْ و رود ولگا و شمال قفقاز سکنی داشتند ه عبارت دیگر این قوم درون بین شمال‌غربی این دریـا و دریـای سیـاه سداشتند. خزرها بـه همراه دیگر اقوام بیـابان‌گرد شمال قفقاز، درون زمان ساسانیـان، بارها و بارها بـه سرزمـین ایران مـی‌تاختند و پس از حضور کوتاه مدت خود معمولاً بـه دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده مـی‌شدند. این قوم هم‍واره با بیزانس بر ضد ایران هم‌پیمان بود. بنای استحکامات بزرگی چون شـهر دربند درون شمال قفقاز درون عهد ساسانیـان، کـه برای جلوگیری از حملات خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. و کوتاه سازی دست ایرانیـان از این دریـا برمـی‌گردد. که تا پیش از حمله عرب بـه قفقاز درون اسناد دیده نشده این دریـا را «دریـای خزر» بنامند. اما این کـه خزران از ناحیـه رود کورا قفقاز جنوبی را مورد حمله قرار مـی‌دادند این تصور را درون ذهن فاتحان عرب ایجاد کرد کـه دریـای شمال ایران را دریـای خزر بنامند. دریـاهای سیـاه و آزوف هم درون روزگار فعالیت خانات خزر، خزر نامـیده شده‌اند.
دریـای طبرستان
دریـای طبرستان نام دیگری هست که درون منابع کهن آمده‌است. درون اسنادی کـه در مؤسسات تاریخ‌شناسی روسیـه هست آمده کـه نوجین زیس درون قرن دوازدهم نوشته‌است کـه ایرانیـان این دریـا را قرن‌ها دریـای تبرستان مـی‌خواندند، ولی چون واژه مازندران مـیان بومـیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریـاچه مازندران(دریـاچه مازندران! درون این جمله ترجمـه مشکوک است) مـی‌خوانند، علی رغم اینکه نام مازندران بسیـار کهن هست اما نام دریـای مازندران به منظور اولین بار درون دویست سال اخیر رایج شده‌است. نام دریـای مازندران و دریـای خزر درون ۵۰ سال گذشته درون رسانـه‌های گروهی ایران رایج بوده و در سال ۱۳۶۱ دولت نام دریـای مازندران را نام رسمـی اعلام کرد. اما همچنان هر دو نام بطور متناوب بکار مـی‌رفت. دومـین همایش همایش ژئوماتیک اردیبهشت ۱۳۸۲ سازمان نقشـه برداری کشور دبیرخانـه کمـیته یکسان سازی نامـهای جغرافیـایی.
دریـای مازندران
دریـای شمال ایران ارتباطی با نام مازندران ندارد. این دریـا هیچگاه درون متون و آثار مورخان و جغرافی نگاران، مازندران نام نداشته‌است. ایرانیـان تنـها مردمـی هستند کـه از 1316 این دریـا را مازندران مـی‌نامند.
ویژگی‌ها
این دریـاچه با طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع وحجم ۷۷۰۰۰۰ کیلومتر مکعب بزرگترین دریـاچهجهان است. باریک ترین عرض آن ۲۲۰ کیلومتر بین شبه جزیره آبشوران و دماغه کواولی و عریض ترین بخش آن حدود ۵۴۵ کیلومتر درون شمال آن قرار دارد، کم عمق ترین ناحیـه این دریـاچه ۲۵ متر درون منطقه شمالی هست و عمـیق ترین مناطق درون قسمت مرکزی و جنوبی واقع شده‌است کـه در بعضی از مناطق جنوبی ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متر عمق دارد، سواحل این دریـاچه جمعاً ۶۳۷۹ کیلومتر هست که حدود ۹۲۲ کیلومتر آن درون خاک ایران واقع شده‌است و وسعت حوزة آبگیر آن ۳۷۳۳۰۰۰ کیلومتر مربع هست که ۲۵۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن درون خاک ایران قرار دارد. این دریـاچه ۲۸ متر پائین تر از سطح اقیـانوسها هست و بنا براین هیچگونـه خروجی از این دریـاچه وجود ندارد..۸۱% آب ورودی خزر را رود عظیم ولگا تامـین مـی‌کند. عمق آن از شمال بـه جنوب افزایش مـی‌یـابد. مـیانگین ژرفای این دریـاچه درون ناحیـه شمالی کم‌تر از ۱۰ متر، درون بخش مـیانی بین ۱۸۰ که تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی کـه آب‌های کناره ایران را تشکیل مـی‌دهد بـه ۹۶۰ که تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز درون ناحیـه جنوبی این دریـاچه گزارش شده‌است. جهت جریـان آب این دریـاچه از سمت شمال غربی بـه جنوب شرقی است. دریـای خزر از ۵۷۵ نوع گیـاه، ۱۳۳۲ گونـه جانور و ۸۵۰ نمونـه ماهی برخوردار است. و ۹۰ درصد خاویـار جهان از این دریـای صید مـی‏شود. مـهم ترین ویژگی اقتصادی خزر، نفت و گاز هست نفت درون خزر سال ۱۳۰۲ / ۱۹۲۳ درون باکو کشف شد. ذخایر اثبات شده نفت درون این دریـای ۳۲ مـیلیـارد بشکه مـی‌باشد و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت خاورمـیانـه. ذخایر احتمالی نفت این حوزه نیز درون حدود ۱۶۳ مـیلیـارد بشکه دیگر برآورد شده‌است. عمق آن از شمال بـه جنوب افزایش مـی‌یـابد. مـیانگین ژرفای این دریـاچه درون ناحیـه شمالی کم‌تر از ۱۰ متر، درون بخش مـیانی بین ۱۸۰ که تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی کـه آب‌های کناره ایران را تشکیل مـی‌دهد بـه ۹۶۰ که تا ۱۰۰۰ متر مـی‌رسد. که تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز درون ناحیـه جنوبی این دریـاچه گزارش شده‌است.
جهت جریـان آب این دریـاچه از سمت شمال غربی بـه جنوب شرقی است. همـین جهت جریـان و ژرفای زیـاد آب درون کرانـه‌های ایران کـه باعث کندی حرکت جریـان مـی‌شود منجر بـه تجمع انواع آلودگی‌های این دریـاچه درون سواحل ایران بـه مـیزانی بیش از کرانـه‌های دیگر کشورها مـی‌شود.
این دریـا، محیط زیست گرانبهاترین ماهی‌های دنیـا است. درون بخش جنوبی دریـای مازندران و رودخانـه‌هایی کـه به آن مـی‌ریزند یعنی سواحل مربوط بـه ایران، ۷۸ گونـه و زیرگونـه ماهی یـافت مـی‌شود. از مـهمترین رودخانـه‌هایی کـه به این دریـای مـی‌ریزد مـی‌توان از سپید رود و پیلورود (رود بزرگ) و هراز نام برد. دریـای مازندران یکی از بوم‌شناخت‌های آبی جهان هست که محیطی مناسب به منظور زندگی و رشد مرغوب‌ترین ماهی‌های خاویـاری جهان است. ۹۰ درصد صید ماهیـان خاویـاری مختص بـه این دریـای است.
مناقشات بین‌المللی
مناقشات راجع بـه مـیزان مالکیت این دریـای بین کشورهای هم جوار، درون طول دو دهه گذشته جریـان دارد. کشورهای هم جوار شامل ایران، آذربایجان، ترکمنستان، روسیـه، وقزاقستان هستند. سه مساله اصلی درون این مناقشات، منابع (نفت و گاز)، تحدید حدود آبی سطح و بستر دریـا و سهم ماهیگیری این کشورها است.
حمل و نقل
دریـای کاسپی قرار هست مسیر ترانزیت شمال اروپا و آسیـا با جنوب قرار گرفته و یکی از محورهایکریدور شمال-جنوب باشد. این دریـاچه همچنین از طریق رود ولگا و کانال کانال ولگا-دن بـه آبهای آزاد متصل شده است.
رژیم حقوقی
یکی از مـهم ترین مسائل دریـای خزر کـه پس از فروپاشی شوروی، ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد، ضرورت تعیین رژیم حقوقی خزر جدید آن است. قبل از این، وضعیت حقوقی دریـای خزر بـه وسیله معاهدات ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸، ۱۳۰۰ / ۱۹۲۱ و ۱۳۱۹ / ۱۹۴۰ مـیان ایران و شوروی سابق، مشخص شده بود. بدین گونـه کـه ایران براساس قرارداد ترکمان چای (۱۲۰۷ / ۱۸۲۸) از داشتن نیروی دریـایی درون دریـای خزر محروم شده بود. اما درون عهدنامـه مودت و دوستی (۱۳۰۰/ ۱۹۲۱) بـه تساوی، بـه ایران و شوروی حق کشتی رانی جنگی و غیر آن داده شده و در قرارداد بازرگانی و دریـانوردی (۱۳۱۹ / ۱۹۴۰) جزئیـات رژیم دریـانوردی مشخص گردید. این معاهدات، هیچ اشاره‌ای بـه چگونگی استفاده از منابع بستر دریـا را مطرح نمـی‌کنند، درون سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱روسیـه با قزاقستان و سپس با آذربایجان پروتکل دو جانبه‌ای را امضاء کرد کـه با وصل دو سر نقاط ساحلی این دو کشورعملا حدود ۲۷ درصد دریـا سهم قزاقستان و حدود ۱۹ درصد دریـا سهم روسیـه مـی‌گردد. سهمـی حدود ۱۸ درصد هم با همـین فرمول به منظور آذربایجان درون نظر گرفته شده ودرواقع ۶۴ درصد بستر دریـا را این سه کشورمـیان خود تقسیم کرده‌اند اما ایران و ترکمنستان این نوع تقسیم بندی دو جانبه را بـه رسمـیت نپذیرفته‌اند و نظام تقسیم دریـا را غیر قابل قبول مـی‌دانند.
منابع دریـای خزر
پژوهش‌ها نشان مـی‌دهد حجم ذخایر تخمـین زده شده نفتی درون دریـای خزر حدوداً برابر با ۵۰ مـیلیـارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی تایید شده هم برابر با ۲۵۷ هزار مـیلیـارد فوت مکعب بوده‌است. کـه این ارقام ۴٪ از ذخایر گاز و نفت دنیـا را تشکیل مـی‌دهد. پیش بینی مـی‌شود با ادامـه فعالیت‌های اکتشافی، ظرفیت بهره برداری نفت این منطقه ۱۸۴ مـیلیـارد بشکه و ظرفیت برداشت گاز از آن هم ۲۹۳ هزار مـیلیـارد فوت مکعب افزوده شود.
همچنین ۹۰ درصد خاویـار جهان از این دریـای صید مـی‏شود. اما صید بی رویـه این ماهی سبب گشته‌است کـه بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیـان درون یک قرن اخیر کاسته شود.
آلودگی
آلودگی معضلی جدی و خطرناک به منظور این دریـای پهناور مـی‌باشد بـه طوری کـه با ورود سالیـانـه ۱۲۲ هزار و ۳۵۰ تن آلودگی از کشورهای حاشیـه دریـای خزر بـه ویژه آلودگی ناشی از عملیـات اکشتاف و استخراج نفت، محیط این دریـا را آلوده کرده و گونـه‌های زیستی این دریـا را درون معرض خطر جدی قرار داده‌است.
دگرگونی‌های حجم و سطح آب دریـا درون گذشته
دریـای خزر امروزی باقی مانده دریـایی هست پهناور کـه از دریـای سیـاه که تا دریـاچه آرال گسترش داشته. این دریـاچه درون گذشته چند بار بخاطر رشد حجم دوباره بـه دریـای سیـاه و دریـاچه آرال وصل شده. چنین حالتی آخرین بار بعد از اتمام عصر یخ انجام شد و دریـای خزر بـه دریـای سیـاه وصل شد. دریـای خزر هرگز با اقیـانوسها مرتبط نبوده زیرا هنگام اتحاد با دریـای سیـاه، این دریـا بـه اقیـانوس متصل نبوده.
دریـای خزر از اوایل قرن بیستم که تا دهه هشتاد حجم کلانی را از دست داد. مساحت دریـا درون اوایل قرن بیستم ۴۲۰٫۰۰۰ کیلومتر مربع بود. بین سالهای ۱۹۳۰ که تا ۱۹۴۱ مـیلادی (۱۳۰۹ که تا ۱۳۲۰ خورشیدی) و ۱۹۷۰ که تا ۱۹۷۷ (۱۳۴۹ که تا ۱۳۵۶) سطح آب با سرعت بیش از ۱۶ سانتی متر درون سال عقب نشینی کرد زیرا برداشت آب از رودخانـههای تغذیـه کننده دریـا بسیـار زیـاد بود و آب ورودی نمـی‌توانست حجم تبخیری را جایگزین کند. از سال ۱۹۷۸ که تا ۱۹۹۴ مـیلادی (۱۳۵۷ که تا ۱۳۷۳ خورشیدی) سطح آب دوباره سریعا رو بـه رشد گذاشت و ارتفاع آب سالانـه بین ۵ که تا ۴۰ سانتی متر بالا آمد، بطوری کـه آب بین ۵ که تا ۲۵ کیلومتر بـه داخل خشکی نفوذ کرد و دو مـیلیون هکتار زمـین نویـافته زیر آب رفت. امروزه سطح آب هنوز درون حال رشد هست و دانشمندان، از جمله «گ. تیتارنکو» علت آنرا نـه رشد حجم آب بلکه رشد زمـین دریـا مـیدانند. تیتارنکو تخمـین مـی‌زند کـه این رشد که تا ۲۰۰ سال آینده ادامـه خواهد داشت و احتمال دارد که تا نیمـه دوم قرن بیست و یکم سطح آب ۴۰ متر رشد کند. این امر کشورهای ساحلی را برآن داشته کـه کمتر درون نزدیکی ساحل دریـا سرمایـه گذاری کنند. ایجاد صنایع استخراج نفت، گاز و پتروشیمـی کنار این دریـا ریسک بزرگی محسوب مـی‌شود.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C_%D8%AE%D8%B2...

زیرساخت اطلاعات مکانی دریـای خزر/ پایگاه ملی داده‌های علوم زمـین کشور
کشورهای حاشیـه دریـای خزر
ایران: کشور ایران شانزدهمـین کشور بزرگ جهان هست در آسیـای غربی واقع شده و جز کشورهای خاورمـیانـه هست مساحت آن 1،648،195 کیلومتر مربع مـیباشد وبا دریـای خزر 675 کیلومتر مرز دریـایی دارد. دارای آب وهوای متنوعی هست که با مقایسه نقاط مختلف کشور این تنوع را بخوبی مـیتوان مشاهده نمود.
قزاقستان: این کشور درون آسیـای مرکزی واقع شده ومساحت آن 2،717،300کیلومتر مربع و از کشورهای ساحلی دریـای خزر نیز بشمار مـی آید وحدود 2320 کیلومتر طول خط ساحلی آن با دریـای خزر است.
آذربایجان: این کشور درون جنوب آسیـا واقع شده کـه مساحت آن 86،600کیلومترمربع مـیباشد اکثریت جمعیت آن را مسلمانان تشکیل مـیدهند. این کشور درون شمال شرق ایران قرار گرفته و 432کیلومتر مرز خشکی با این کشور دارد و حدود 800 کیلومتر مرز ساحلی با دریـای خزر دارد. آب وهوا درون اکثر نقاط خشک وقاره ای هست و زمـین نیمـه خشک ولم یزرع مـی باشد.
ترکمنستان: این کشور با وسعت 488،100کیلومترمربع درون شمالشرقی ایران و در منطقه آسیـای مرکزی قرار دارد. پایتخت آن عشق آباد هست ومردم آن بـه زبان ترکمنی صحبت مـی کنند. وسیع ترین مرز این کشور با دریـای خزر هست که 1786 کیلومتر مربع مـیباشد وبا ایران نیز 992 کیلومتر مرز مشترک دارد. آب وهوای این کشور شبه حاره ای و بیـابانی مـی باشد.
 روسیـه: این کشور با مساحت 17،075،400 کیلومترمربع پهناورترین کشور جهان هست دریـای خزر درون جنوب این کشور قرار دارد.
دریـای خزر
دریـای خزر بزرگترین دریـای بسته جهان با موقعیتی ویژه هست که اوراسیـا را بـه وسیله ایران بـه خاورمـیانـه متصل مـینماید نام بین المللی این دریـا، خزر هست و پارسیـان آن را بـه نام دریـای خزر و دریـای مازندران مـی نامند. دریـای خزر درون آسیـای غربی و شمال مرکزی ایران بین 36درجه و34دقیقه که تا 47درجه و13دقیقه عرض شمالی و46درجه و43دقیقه تا54درجه و51دقیقه طول شرقی واقع شده کـه تنـها سواحل جنوبی آن درون دامنـه کوهستانی البرز متعلق بـه ایران هست این دریـا پنج برابر بزرگتر از دومـین دریـاچه وسیع جهان (سوپریور درون آمریکای شمالی)مـی باشد وحدود دو برابر خلیج فارس وسعت دارد از طریق کانال ولگا بـه دریـای سیـاه متصل وراه آبی طبیعی بـه دریـای آزاد ندارد. حداقل مساحت این دریـا درون حدود 393 هزارکیلومترمربع وحداکثر412 هزار کیلومترمربع کـه گاهی وسعت آن بیش از463هزار کیلومترمربع ذکر شده کـه متغیر بودن این مساحت بدلیل استمرار تغییرات سطح آب دریـاست.
پوشش گیـاهی: تنـها کرانـه‌های جنوبی دریـای مازندران دارای پوشش گیـاهی انبوه است. درون کرانـه‌های باختری این دریـا از جنوب بـه شمال از پوشش گیـاهی کاسته مـی‌شود، بـه طوری کـه شمال منطقه‌ی تالش فاقد پوشش گیـاهی قابل توجه است. کرانـه‌های شرقی دریـای مازندران را خشکستان‌ها فراگرفته‌اند. درون شمال نیز کرانـه‌های این دریـا فاقد پوشش گیـاهی است.
مشخصات فیزیکی: دریـای خزر مـیان دو قاره آسیـا و اروپا قرار گرفته کـه از جنوب بـه ایران،مغرب بـه جمـهوری آذربایجان، ازشمالغرب بـه روسیـه، شمال شرق بـه قزاقستان و از طرف مشرق بـه ترکمنستان محصور مـیشود. این دریـاچه بـه طول تقریبی 1200کیلومتروعرض متوسط 320کیلومتر ومساحت 438،000کیلومترمربع وحجم770000 کیلومترمربع وبا دارا بودن امتیـازات منحصربفرد بزرگترین دریـاچه جهان مـیباشد و44 % آب کل دریـاچه های جهان را درون خود جای داده است. این دریـا بـه لحاظ درازای آن از شمال بـه جنوب بـه سه حوضه شمالی،مرکزی و جنوبی تقسیم شده هست لازم بـه ذکر هست در این گزارش زیر ساختار اطلاعات مکانی حوضه جنوبی مورد بررسی مـی باشد.
ریخت شناسی: عمق این دریـا از شمال بـه جنوب افزایش مـی یـابد بخش شمالی خزر،شیب بسیـار ملایم دارد و مـیانگین عمق آن کمتر از 10 مترمـیباشد دو بخش مـیانی و جنوبی با یک برجستگی زیر آبی بنام سرت درون حد فاصل دماغه باکو وخلیج بغاز با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی از یکدیگر جدا مـیشوند این برجستگی ادامـه کوههای قفقاز هست وعمق روی آن از 200 متر تجاوز نمـیکند این برجستگی مانع جریـان آب درون سطح دریـاچه نیست مـیانگین عمق بخش مـیانی بین 180تا788متر و در بخش جنوبی کـه آبهای کناره ایران را تشکیل مـیدهد به960تا 1000 متر مـیرسد.
 جهت جریـان آب این دریـاچه از شمالغرب بـه جنوبشرق مـیباشد کـه همـین جهت جریـان وژرفای زیـاد آب درون سواحل ایران باعث کندی حرکت جریـان مـیشود و منجر بـه تجمع انواع آلودگی های این دریـاچه درون سواحل ایران بـه مـیزان بیش از کرانـه های دیگر کشورها مـیشود. گستردگی تنوع شرایط آب و هوایی خزر سبب ایجاد تنوع زیستی چشم گیری شده است. این تنوع بـه واسطه وجود سیستم های تالابی گسترده مانند دلتاهای رودهای ولگا، اورال و کورا و قره بغاز گل کـه بسیـار شور است، بیشتر افزایش پیدا کرده است.
جغرافیـای انسانی دریـای خزر:
دریـای خزر بـه سه پهنـه آبی شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم شده‌است این دریـا را پنج کشور ساحلی ایران، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان و روسیـه احاطه کرده اند. جمعیت ساحلی دریـای خزر تقریبا 12 مـیلیون نفر هست و مراکز شـهری مـهم درون سواحل غربی و جنوبی تمرکز یـافته اند حدود 6 مـیلیون نفر درون سواحل ایران و 3 مـیلیون نفر درون باکو و ساحل آذربایجان مستقر هستند و بقیـه جمعیت درون روسیـه و بخش هایی از جمـهوری قزاقستان توزیع شده اند جمعیت ساحلی ترکمنستان بسیـار کم است.در طول تاریخ دریـای خزر مـیزبان مردمان و قوم های متنوعی بوده کـه این امر موجب شده فرهنگها و ادیـان متنوعی ایجاد شود.
جغرافیـای سیـاسی خزر: اهمـیت جغرافیـای سیـاسی دریـای خزر بـه زمان های گذشته درون تاریخ بر مـی گردد. شبه جزیره ابشرون درون غرب دریـای خزر، از اولین مراکز شناخته شده تولید نفت و محصولات نفتی است.. دریـای خزر بخشی از جاده ابریشم نیز بوده است.
منطقه خزر درقرن بیستم، طی تحریم نفت درون سال 1973 و درجنگ خلیج فارس درون سال 1991 اهمـیت جغرافیـای سیـاسی خود را نشان داد. افزون بر اهمـیت سیـاسی مربوط بـه اقتصاد و منطقه جغرافیـایی، ذخایر بسیـار غنی نفت و گاز دریـای خزر و تعدد راه های عبور بین قاره ای و نزدیکی نسبی آن با خلیج فارس، دریـای خزر را درون هر گونـه نقشـه جغرافیـایی سیـاسی جهانی درخشان مـی کند.
 فعالیت اقتصادی:
فعالیت اقتصادی مـهم درون دریـای خزر شامل شیلات،کشاورزی،تولید گاز و نفت و صنعت های پایین دستی مرتبط مـیباشد برنجکاری،کشت سبزیجات،پرورش و از جمله فعالیتهای کشاورزی اساسی منطقه هستند بعلاوه سواحل خزر باعث جذب گردشگرانی از مناطق مختلف مـی شود. محیط زیست منحصر بـه فرد خزر نیز بـه نوبه خود موقعیت‌های مناسبی را به منظور گردشگری بـه خصوص گردشگری زیست محیطی فراهم آورده است، سواحل ماسه‌ای، جنگل‌های انبوه، آثار تاریخی مـهم و مناظر زیبا و خیره‌کننده طبیعی از جاذبه‌های قوی توریستی این منطقه است.
محیط زیست دریـای خزر:
محیط زیست دریـای خزر مسلماً، نـه تنـها به منظور منطقه خزر، کـه برای بسیـاری درون سراسر دنیـا بسیـار مـهم و جالب است. ویژگی خاص خزر بـه عنوان بزرگترین بدنـه آبی محصور درون خشکی درون دنیـا آن را چالشی به منظور دانشمندان و کارشناسان فنی نموده است؛ ده ها سال هست که صنعت نفت و گاز دست اندرکار کشف و استخراج منابع غنی آن بوده اند؛ خوراک شناسان خاصیت خاویـار آن را ستوده اند وانی کـه با منابع اکولوژیکی سرو کاردارند، تنوع زیستی آن ارزش دانسته شده و نیزامکانات بالقوه خزر درون حمل و نقل قاره ای و اکوتوریسم نیز حائز اهمـیت ویژه ای است.
آلودگی
 بیشترین آلودگی های خزر ناشی از منابع خشکی هست فاضلاب و پسماندهای کارخانـه های کـه در خشکی هستند و فضولاتشان را وارد دریـا مـی کنند بیشترین آلودگی را درون دریـای خزر ایجاد مـی کنند آلودگی های دیگرناشی از فعالیت های نفتی، فاضلاب های شـهری، سموم شیمـیایی و مواد زائد شناورها مـیباشد. مـیزان آلودگی هایی کـه ایران تولید مـیکند درون مقایسه با دیگر کشورها بسیـار کمتر هست و البته تلاشـهای زیـادی صورت گرفته کـه این وضعیت بحرانی وپر خطر نشود،وضعیت فاضلابهای شـهرهای ساحلی شمال کشور وهمچنین سموم و کودهای شیمـیایی مناطق شمال حتما سامان پیدا کند و از آلودگی های مرتبط با آنـها حتما کاسته شود درون این زمـینـه لازم بـه ذکر هست که جمعت ساحل نشینان ایران بیشتر از  دیگر کشورها ست. سهم روسیـه درون آلودگی صنعتی از همـه بیشتر است. دریـای خزر بـه جهت بسته بودن محیط آن و آلودگی های زیست محیطی درون خطر نابودی است.
 منابع اصلی تهدید کننده محیط زیست دریـای خزر عبارتند: اـ نوسانات سطح آب دریـا 2ـ مشکلات بوم ساختی
 3ـ مسائل زیست محیطی
تقسیم بندی های زمـین شناسی منطقه ای درون کرانـه جنوبی خزر البرز منطقه خزر از نظر ریخت شناسی بـه 7 ناحیـه تقسیم مـی گردد:
1ـ بخش کرانـه ای مـیان آستارا و پونل
2ـ بخش ساحلی بین پونل و لنگرود: کرانـه دریـای خزر از لاهیجان که تا آستارا دارای حوضه آبریرزی درون حدود 50 کیلو متر بوده کـه بر اثرکنش گسله آستارا-لاهیجان شکل خمـیده بخود گرفته است.
3ـ بخش کرانـه ای مـیان لنگرود و علمده: ازلنگرود درون جهت جنوب شرقی یعنی بسوی رامسر و چالوس که تا دهانـه رود خانـه گلندرود نوار کرانـه ای بـه پهنای 5 کیلو متر مـی باشد کـه از نظر ساخت و ریخت، همانندی بسیـار زیـادی بـه بخش آستارا- پونل دارد.
4ـ بخش کرانـه ای مـیان علمده ونکا:این بخش از بخشـهای کرانـه ای مـهم دریـای خزر محسوب مـیشود کـه در آن برونزد های فراوانی از نـهشته های کواترنر دیده مـیشود وتا آمل، بابل، قائم شـهرو ساری نیزگسترش دارد.
5ـ بخش کرانـه ای مـیان نکا و بندر ترکمن: این بخش از دریـای خزر بدلیل گسترش ریخت شناسی و محفوظ ماندن آثار باستانی وابسته بـه عصر نوسنگی همواره مورد توجه بوده هست وجود مرداب بزرگ وخلیج گرگان درون کرانـه های این بخش از حدود چند سده پیش کـه پیشروی این خلیج درون خشکی صورت گرفته و بصورت مرداب ساکنی برجا مانده است. یکی از پدیده های بسیـار مشخص و جالبی کـه در این نوار کرانـه وجود دارد،غارهای فراوان کارستی درآهک های ژوراسیک مـیباشد کـه احتمال مـیرود شماری از آنـها جایگاه زندگی انسانـهای دیرینـه سنگی بوده است.
6ـ بخش کرانـه درون ناحیـه دهانـه خلیج گرگان:از بندر ترکمن بـه سوی خاور سرزمـینی پست درون فاصله ای بـه طول 100 کیلومتر دیده مـیشود کـه از حدود گنبد کاوس آغاز شده و مستقیما درون درازای کرانـه که تا دره گرگان رود ادامـه دارد.
7ـ بخش کرانـه ای ترکمنستان: درون شمال فرورفتگی گرگان منطقه ای درون پهنـه شایـان توجهی گسترش یـافته کـه در بخش ایرانی آن را بیشتر پوششی از لس ماسه دار پوشانیده و بسمت شمال درون جهت ترکمنستان این پوشش از دانـه های ماسه ای تشکیل شده اند.
موقعیت جغرافیـایی استان گیلان:
 استان گیلان با مساحت 14711 کیلومتر مربع درون مـیان رشته کوههای البرز و تالش درون شمال ایران جای گرفته است. این استان بـه واحد جغرافیـایی جنوب دریـای خزر تعلق دارد و با استان های اردبیل درون غرب، مازندران درون شرق، زنجان درون جنوب و کشور استقلال یـافته آذربایجان و دریـای خزر درون شمال هم مرز و همسایـه است. رود سفید تمشک کـه بین چابکسر و رامسر جاری است، آن را از استان مازندران جدا مـی کند.
سرزمـین گیلان بـه لحاظ قرارگیری درون دامنـه شمالی البرز و دریـای خزر دارای آب و هوای موسوم و معتدل خزری هست که سالانـه بین 1500 که تا 2000 مـیلی متر بارندگی دارد.
 موقعیت جغرافیـایی و آب و هوائی خاص استان سبب گردیده که تا فعالیت اصلی مردم بر کشاورزی باشد و مـهمترین مرکز تولید کشور بـه حساب مـی آید. افزون بر کشاورزی، صنایع گوناگون معدنی، شیمـیایی، غذائی، دخانیـات، نساجی و... از اقتصاد استان نقش اساسی دارند. استان گیلان مـی تواند متشکل از دو پهنـه زمـین ساختی - رسوبی جداگانـه زیر باشد. الف: کوه های تالش ب: پهنـه دشت ساحلی.    سرب - روی، مس، آهن، زغال سنگ، زاج، نسوز، مصالح ساختمانی، باریت، کائولن، آلونیت، سیلیس، سنگ آهک، مـیکا از جمله ذخایر معدنی موجود درون این بخش کوه های تالش استان گیلان هستند.
موقعیت جغرافیـایی استان گلستان:
استان گلستان درون محدوده مختصا ت جغرافیـایی 5600 ـ 5400 طول خاوری و 3630 - 3815 عرض شمالی و در بین استانـهای مازندران، سمنان و خراسان قرار دارد. حد شمالی این استان محدود بـه جمـهوری ترکمنستان و بخش کوچکی از گوشـه جنوب خاوری استان محدود بـه دریـای خزر مـی‌باشد. مرکز استان شـهرستان گرگان است.
 بخش بیشتر استان گلستان آب و هوای معتدل خزری (مدیترانـه‌ای) دارد ولی جلگه گرگان بـه لحاظ مجاورت با صحرای ترکمنستان، دوری از دریـا و کاهش ارتفاعات، آب و هوای نیمـه بیـابانی و گرم دارد. جنگلهای مرطوب دامنـه‌های شمالی البرز درون مشرق بـه جنگلهای مـینودشت و گلستان مـی‌رسد. مراتع عمده قشلاقی استان درون جلگه گرگان هست که بین رودخانـه گرگان و مرکز ترکمنستان قرار دارند. درون اقتصاد استان کشاورزی بـه ویژه دامداری نقش اساسی دارد. صنایع عمده وابسته بـه کشاورزی و جنگل است.
http://www.ngdir.ir/GeoportalInfo/PSubjectInfoDetail.asp?PID=1631&index=0

یکشنبه 11 مرداد 1394-10:24 ب.ظ


اظهارات عجیب کواکبیـان:

دبیرکل حزب مردم سالاری گفت: درون مجلس آینده لیست 290 نفری اصلاح‌طلبان بـه صورت واحد مـی‌آید و این بار 200 نفر اصلاح‌طلب درون مجلس است.

صراط: دبیرکل حزب مردم سالاری گفت: درون مجلس آینده لیست 290 نفری اصلاح‌طلبان بـه صورت واحد مـی‌آید و این بار 200 نفر اصلاح‌طلب درون مجلس است.

مصطفی کواکبیـان ظهر امروز درون جمع اصلاح‌طلبان سیرجان درون محل تالار هلال‌احمر بـه اهمـیت انتخابات و حضور نمایندگان فعال و اصلاح‌طلب درون مجلس آینده پرداخت و اظهار داشت: درون مجلس آینده لیست 290 نفری اصلاح‌طلبان بـه صورت واحد مـی‌آید و این بار 200 نفر اصلاح‌طلب درون مجلس است.

وی افزود: مجلس متخصص مـی‌خواهد و پاک دست، نـه اینکه محمدرضا رحیمـی یک مـیلیـارد و 500 مـیلیون تومان از بیت‌المال خرج کند که تا خط سیـاسی رای آورد و یـا سعید مرتضوی پول پخش کند و هیچ حسابی نباشد.

کواکبیـان ابراز داشت: اگر مجلسی بخواهد اینگونـه باشد، نمـی‌تواند به منظور مردم کار کند، مجلس حتما مشکل مردم را برطرف و از سیرجان حمایت کند.

وی با انتقاد ازانی کـه از توافق هسته‌ای نگران هستند، عنوان کرد: رهبری تمام موارد را تایید د و جای نگرانی نیست، اگر طی مدت پنج یـا شش ماه تحریم‌ها برداشته مـی‌شود و خیلی از کشورها امروز به منظور انعقاد قرارداد مـی‌آیند، این یک پیروزی بزرگ است.

کواکبیـان افزود: بعضی‌ها هنر مخالفت دارند و مخالف هستند، آنـهایی کـه از احمدی‌نژاد حمایت مـی‌کنند درون مجلس آینده جایی ندارند، مردم ما مـی‌فهمند و خدا مـی‌داند ما درون مجلس زجر مـی‌کشیدیم چرا کـه هر روز توافقات را زیر سئوال مـی‌بردند.

این نماینده مجلس توافقات هسته‌ای را نقطه عطف اقتصاد ملت ایران عنوان کرد و ‌گفت‌: درست هست با شش کشور مذاکره و توافق کردیم، اما 80 درصد اقتصاد جهان بـه دست آنـها هست و برد جهانی با ما هست و اگر قطعنامـه‌ای امضا شود ما همچنان مقتدر هستیم و به رجز‌خوانی‌ها‌ی آمریکا و رژیم صهیونیستی توجهی نمـی‌شود و نگران نباشید.

وی با انتقاد بـه برخی روزنامـه‌ها کـه منتقد قطعنامـه هسته‌ای هستند، گفت: من ندیدم وزارت ارشاد برخوردی داشته باشد و اگر زمان محمود آقا این چنین زیر‌سئوال مـی‌بردند، دولت با آنان برخورد مـی‌کرد، نمـی‌خواهم اسم ببرم و باید گفت اینان عده‌ای وطن‌فروش هستند کـه آمدن واقعیـات را انکار کنند.

منبع: فارس

یکشنبه 11 مرداد 1394-10:12 ب.ظ


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمـین

سالها پیش درون جستجوی یـافتن مواد تاریخی درون باره پیشینـه تشیع درون ایران، درون «فهرست نسخه های خطی کتابخانـه مجلس» چشمم بـه عنوانی خورد کـه برایم جالب بود: «رقعه ای کـه حضرت امام جعفر صادق علیـه الصلوة و السلام بـه مردم آمل و ساری قلمـی نموده اند». آن وقت بـه آن ارجاع دادم اما بـه متن آن مراجعه نکردم.
آن زمان گذشت که تا آن کـه اخیرا درون تجدید نظر درون تاریخ تشیع، بـه این متن برخوردم و سعی کردم متن نامـه را ببینم. متن نامـه درون مجموعه 391 (سنا، فهرست:‌ 1/237) آمده کـه دارای سی و هفت رساله فارسی و عربی درون علوم مختلف و از جمله شامل برخی نامـه هاست. نسخه مزبور از قرن یـازدهم هجری است.
از سوی دیگر استاد کتابشناس بزرگ عصر صفوی و شاگرد علامـه مجلسی، مـیرزاعبدالله افندی متن این نامـه را درون ریـاض: 4/ 265 ـ 266 آورده است. کتاب ریـاض درون شرح حال علما درون عصر غیبت است.
در آنجا افندی ضمن مدخل «مجدالدین علی المکی» مـی گوید: «او از اصحاب امام صادق (ع) بوده، اما نامش را درون کتب رجال نیـافته است. اما بـه خط برخی از علما، نامـه ای نوشته شده از سوی امام صادق (ع) را بـه مردم آمل و ساری و نواحی آن دیده کـه نشان از بزرگی شأن این مرد دارد».
وی سپس متن نامـه را آورده است.
مقایسه متن خطی با آنچه درون ریـاض آمده تفاوتهایی را نشان مـی دهد و حاکی هست که متن موجود درون ریـاض کامل تر است. من اضافات را درون کروشـه نشان داده ام. گاهی هم البته کلمـه ای متفاوت است.
متن نامـه چنین است:

یـا معاشر المسلمـین و [یـا] زمرة المؤمنین کثر الله تعالی ایمانکم [ریـاض: امثالکم]
اعلموا أن الله تعالی أمرکم بالصلوة و الزکاة و الصوم و الحج و الجهاد، و بارتکاب الحلال و باجتناب الحرام و ما قال رسول الله صلی الله علیـه و آله و سلم بأمر الله تعالی و تقدس. فتمسکوا بامره لنجاة الاخرة لتکونوا من المؤمنین، و وجب[ریـاض: واجب] علینا اعلامکم بهذه الاوامر و النواهی، [افزوده ریـاض: فنصبنا لتبلیغ هذه الاوامر و النواهی] مولی الموالی مفخر الصلحاء و العوالی [ریـاض: المعالی] مولی مجدالدین [ریـاض: علی] المکی و ارسلنا[ه] الی مدینة الآمل و الساری و نواحیـها، فاتبعونا [ریـاض: فاسمعوا منـه ما] یقول لکم من جمـیع الاوامر و النواهی و تعززوا وجوده بامری کما قال الله تبارک و تعالی و تقدس «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» [ریـاض: کتبه] فی عاشر شوال سنة ست و ثلاثین و مائة.


ای مسلمانان و مؤمنان! خداوند مانند شما را زیـاد کناد
بدانید کـه خداوند شما را امر بـه نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و همـین طور انجام امور حلال و پرهیز از حرام کرده و از شما خواست هست تا بـه آنچه رسول (ص) بـه امر خداوند تقدس و تعالی گفته عمل نمایید. بـه اوامر او متمسک باشید که تا در آخرت نجات یـافته از مومنان باشید. بر ما واجب هست تا این اوامر و نواهی را بر شما اعلام کنیم. ما به منظور این کار مولی مجدالدین علی مکی را نصب کرده او را بـه شـهر آمل و ساری فرستادیم. آنچه او از اوامر و نواهی مـی گوید از وی بشنوید (اطاعات کنید) و به دستور ما او را محترم شمارید. خداوند گفت هست که از خدا و رسول و اولی الامر پیروی نماید. این نامـه درون دهم شوال سال 136 نوشته شد.
مـیرزا عبدالله کـه کتابشناس و رجالی نقادی است، بعد از ارائه متن نامـه گوید: بـه نظرم این نامـه درست نیست، چون سیـاق این جملات بـه روایـات ائمـه (ع) و کلمات آنـها نمـی آید. بـه علاوه کـه در هیچ کتاب قابل اعتمادی آن نامـه را نیـافته است. افندی مـی گوید چنین مدایح و عبارات ستایشی درون باره یک نفر، درون عصر ائمـه نسبت بـه اصحاب و راویـان شایع نبوده است، بـه ویژه لفظ «مولی» کـه سالها بعد از عصر غیبت آن هم درون مـیان عجم رواج یـافته است. افندی مـی افزاید: اما این کـه من آن را درون این کتاب رجال کـه موضوع آن عالمان عصر غیبت هست آوردی، به منظور این هست که نامـی از او درون کتب رجال دیگر ندیدیم و خواستیم تحقیقی درون باره وی کرده باشم.
به نظر مـی رسد حق کاملا با مـیرزا عبدالله هست و چنین عباراتی با این شکل و صورت، بـه هیچ روی درون آن عصر رایج نبوده است.
اما انگیزه چنین نامـه ای حتما جالب باشد. ساده ترین فرض این هست که شخصی با این نام خواسته هست با جعل نامـه ای موقعیتی درون این دیـار پیدا کند. اما درون روای این انگیزه، این کـه نکات دیگری هم باشد یـا خیر چیزی نمـی دانیم. درون هر حال فرصت صحت آن بسیـار بسیـار نادر و تقریبا محال است.

دوست دانشمند جناب آقای سید محمد عمادی ذیل مقاله بالا درون صفحه فیس کتابخانـه تاریخ اسلام نوشتند:

قبرستان عمومـی شـهر ساری درون کنار مزار همـین "مجدالدین" بنا شده هست و قبرش هم درون ورودی آرامگاه هنوز باقی است. من یک بار بـه آنجا رفته ام. مردم بـه آن آرامگاه "ملا مجدالدین" مـیگویند و وی را از اصحاب امام صادق کـه از طرف آن حضرت به منظور تبلیغ دین بـه طبرستان آمده 
تلقی مـی کنند. آن زمان (همان یک بار کـه من بـه آنجا رفتم) متن همـین نامـه منتسب بـه امام صادق بر تابلویی درون وردی مزار ملا مجدالدین و آرامگاه نصب شده بود و - اگر اشتباه نکنم و درست بـه خاطرم مانده باشد - متنی از آقای مرعشی هم درون آنجا بود کـه در آن بـه نوشته افندی اشاره شده بود. بـه هرحال نـه تنـها متن نامـه بر اساس قرائن متن شناختی با آن دوره ادعایی همخوان نیست، بلکه اساساً لقب (... الدین) بـه جای کنیـه (ابو ...) درون آن دوره درون دنیـای اسلام رایج نبود. چند وقت پیش درون منبعی (که متأسفانـه نام آن را بـه خاطر ندارم و نشانی آن را هم یـادداشت نکردم) دیدم کـه از یکی از علمای طبرستان با نام "مجدالدین" ذکری رفته است. با خودم گفتم نکند کـه او همان ملا مجدالدین ساری باشد کـه مردم بعدها او را اصحاب امام صادق شمرده اند (شاید بر اساس یک اشتباه آمـیخته بـه ارادت). این را مقایسه کنید با آن نقل افواهی کـه ظاهراً درون قرن دهم درون اطراف ساری شایع بود کـه امـیر سید عمادالدین (م 803 و بنیـانگذار سلسله شیعیییی آن نواحی) فرزند بی واسطه امام زین العابدین است؛ حال آنکه نسب نامـه معتبر وی و اجدادش را درون کتب معتبر انساب مـیتوان یـافت (حتی پیش از ولادت مـیرعماد ذکر اجداد او درون کتابهای کهن هست) و مشجرات آن هم درون دست احفاد و منسوبان گسترده او باقی است. وقتی با وجود نسبنامـه های معتبر یک شخصیت دینی / سیـاسی نامدار (که حتی مزار اجداد او هم درون آن نواحی باقی است) چنین نقلهای افواهی عجیبی پدید مـی آید، حساب موارد دیگر را حتما کرد. بنابراین این نقل افواهی را نباید بـه انگیزه شخصی فرد مورد اشاره (مثلا عالمـی با نام مجدالدین) ربط داد. بـه هر حال معاصران آن عالم محلی نباید آن اندازه ساده دل بوده باشند کهی بگوید من از طرف امام صادق آمده ام (آن هم مثلا درون قرن ششم و هفتم) و مردم هم بگویند چشم! احتمالاً این نامـه را بعدها دیگران به منظور یک عالم معتبر محلی ساخته اند که تا قداست بیشتری بـه او ببخشند.


والحمدلله اولا و آخرا

مـیرزا " از قول رسول جعفریـان
"

یکشنبه 11 مرداد 1394-03:21 ب.ظ


ویرجینیـا بوئنو، برگردان شـهباز نخعی (لوموند دیپلماتیک)

«آیـا بیش از حدی کـه درآغاز فکرش را هم نمـی کردید، درون اینترنت وقت مـی گذرانید؟  آیـا تارنماهایی هست کـه نمـی توانید ازآنـها پرهیزکنید؟  آیـا برایتان مشکل هست که چندین روز بـه اینترنت وصل نباشید؟».  این پرسش ها کـه از آزمون «اورمان» استخراج و توسط مجلات بازپخش شده، این امکان را مـی دهد کـه وابستگی بـه اینترنت تشخیص داده شود (۱).  با پیگیری این نوع ارزیـابی ها [مشخص مـی شود که] نیمـی از کاربران اینترنت مبتلا بـه وابستگی بـه آن هستند و سهمگین ترین بیماری مسری تاریخ درحال شیوع درسراسر کره خاک است.  چین از پیش این «شناخت بیماری» را یکی از اولویت های خود درعرصه سلامت و بهداشت کرده است.  شبکه های بین المللی سرسختانـه به منظور طراحی تشخیص هایی استاندارد شده، پژوهش های کلینیکی، روندهای درمان و کارزارهای پیشگیری آن کار مـی کنند.

این یک واقعیت است: شمار رشد یـابنده ای از کاربران اینترنت درصورت قطع آن دچار رنج و زحمت مـی شوند.  فعالیت آنلاین آنـها بـه تدریج بربخش های دیگر زندگی شان غلبه مـی کند و این بـه زیـان زندگی اجتماعی، کار و مطالعه آنـها است.  آیـا این بـه معنای یک بیماری است؟  ویژگی بیمارگونـه این پدیده موجب اختلاف درمـیان دانشمندان شده است.  درسال ۲۰۰۸، شمول وابستگی بـه اینترنت درون پنجمـین ردیف بیماری های ذهنی (DSM-۵) (۲) بـه دلیل فقدان دلیل های قانع کننده رد شد، اما بحث بـه ویژه درسازمان بهداشت جهانی (OMS) بـه منظور نشردفتری از طبقه بندی های بین المللی از بیماری ها درسال ۲۰۱۷ ادامـه یـافت.

پیشینـه وابستگی سایبری بـه سال های دهه ۱۹۷۰ بازمـی گردد.  زمانی کـه جوزف وایز نیـهوم، مـهندس انستیتوفناوری ماساچوست (MIT)، درمـیان همکارانش نوعی «حرص برنامـه ریزی» کـه ویژگی های آن رشد زمان اتصال بـه شبکه، غفلت از زندگی سالم و بریدگی از جامعه بود (۳) را تشخیص داد.  بـه نظر او این یک نمونـه نشانگر «اختلال ذهنی» بود.  درسال های دهه ۱۹۹۰، شوق و هراس همراه با توسعه اینترنت، پژوهشگران را ترغیب بهب تجربه درمورد دنیـای مجازی و ویژگی های شبه اعتیـاد آور آن کرد : ناشناس بودن، گریز زدن، قابل دسترس بودن و برقراری ارتباط.  درآن زمان، وابستگی سایبری سه بخش بازی های ویدیویی، و زندگی اجتماعی را شامل مـی شد.  اما پیش از آن کـه جدی گرفته شود، مساله بیماری بودن آن بـه شوخی و مزاح گرفته شد.  روانشناس نیویورکی ایوان گلدبرگ درسال ۱۹۹۶ اختلال های فهرست شده درون DSM – کـه از ۱۰۶ مورد درسال ۱۹۵۲ بـه ۴۰۰ مورد درسال ۱۹۹۴ رسیده بود – را مورد انتقاد قرارداد و اعتیـاد بـه اینترنت را «مسخره» توصیف نمود (۴).  او درون یک همایش روان درمانگران نقدی  طنزآمـیز ارایـه کرد.

درهمان سال، این بیماری از راهی باورمندانـه تر بـه واژگان پزشکی راه یـافت: کیمبرلی اس یـانگ، روانشناسی درون پیتسبورگ تشخیص موسوم بـه «بازی بیمارگونـه» را بـه عملیـات آنلاین ربط داد و این ایده را درهمایش های گفتگو بین اشخاصی کـه آن را درخود تشخیص داده بودند رواج داد.  این دانشمند تجربه را بسط داد: تابلوهای تبلیغاتی آنلاینی خرید و کلید واژه «اعتیـاد بـه اینترنت» را درون یـاهو بـه کار برد (۵).  شمار زیـادی بـه او پاسخ دادند و درخواست های مشاوره واقعی زیـادی را دریـافت کرد.  ازآن پس، مکانیسم روانشناسی « تکانشگری» - کـه ویژگی آن کنترل غیرسهل و حتی غیرممکن رفتاری کـه زیـانبار تشخیص داده شده – بـه عنوان علت مشکلات روانشناسی و اجتماعی مرتبط با استفاده از اینترنت - شناخته شد: ناتوانی درون مقاومت دربرابر تمایل بـه اتصال بـه اینترنت و احساس کمبود، با عوارض منفی اجتماعی آن (طلاق، مشکلات حرفه ای، تحصیلی و مالی) ازاین زمره است.

درسال ۲۰۱۳، تحریریـه DSM-۵ نیز «بازی بیمارگونـه» را از مقوله «اختلال درون کنترل تکانشگری» حذف کرد (۶).  بـه نظر این تحریریـه، امرعدم توانایی جداشدن از صفحه رایـانـه دریک طبقه بندی جدید یعنی «اختلالات مرتبط با یک ماده اعتیـاد آور (۷)» مـی گنجد.  این ایده بـه سرعت موجب برانگیختن جدل مـی شود: آلن فرانس، دبیر شماره های پیشین DSM و استانتون پیل، نظریـه پرداز وابستگی های رفتاری، از زیست شناختی مفهوم اعتیـاد انتقاد مـی کنند (۸).  درواقع، تغییر مفهوم «وابسته» بـه «معتاد» (سبک، معتدل یـا جدی و شدید)، و افزودن ویژگی «تمایل غیرقابل مقاومت» خطرزیست شناختی مشترکی نسبت بـه اینترنت، بازی یـا مواد مخدر را بـه وجود مـی آورد.  ویژگی «تمایل»، ازجنبه نظری ایجادشده بـه خاطر مقررات زدایی درون تولید دوپامـین، با یک پرسش ساده از بیمار تشخیص داده شده است: «آیـا شما پیش ازاین چنین تمایلی را به منظور مصرف مواد مخدر داشته اید کـه نتوانید بـه هیچ چیز دیگر بیـاندیشید (۹)».

موضوع حیـاتی است: بنابراین نظر، اشخاص مورد تشخیص – درست یـا نادرست – مانند وابستگی سایبری مـی توانند با داروی ضدتمایل درمان شوند.  ولی آیـا مشکل عدم اتصال بـه مدت یک هفته نشانـه یک نیـاز جسمانی، یـا اشتراکی یـا فعالیت اجتماعی، تحصیلی یـا حرفه ای هم بـه واسطه «شبکه» است؟  اینترنت کـه موضوع این زیـاده روی است، مـی تواند درون ارایـه درمان نیز دخیل باشد: اینترنت فضای مبادله ای بین کاربران و کارشناسان کلینیکی از راه همایش های اطلاعاتی، کـه به یمن مشاوره های روانشناسی آنلاین و همچنین روندهایی کـه امکان مـی دهد زمان اتصال بـه تارنماهای وقت گیر انجام شود ایجاد مـی کند.  بـه عنوان نمونـه، مچ بند پاولوف پوک، دارای یک هشداردهنده کوچک الکتریکی، درصورت بازدید طولانی یـا اتصال بـه یک تارنمای ممنوع است.

درورای مناقشـه و جدل پزشکی، شاخص سازی اعتیـاد بـه اینترنت انتقاد دیگری را نیز برمـی انگیزد کـه مستقیما سیـاسی است.  به منظور پژوهش های آینده، دبیران DSM-۵ تشخیص روانشناس چینی تائو ران کـه اعتیـاد را با استفاده بیش از «شش ساعت اتصال روزانـه درون مدتی بیش از سه ماه، ورای فعالیت های تحصیلی یـا حرفه ای» تعیین کرده رد مـی کنند.  اما، برمبنای چه قواعد و ارزش هایی مـی توان تشخیصی  را مطرح کرد کـه امور اجتماعی را براساس بهره وری اقتصادی ارزیـابی مـی کند؟  دکتر تائو کـه مساله اعتیـاد بـه اینترنت و زمان کار و آموزش را مطرح مـی کند، بر نیـاندیشیده بودن این مفهوم تاکید مـی نماید.  درون دنیـایی کـه قواعد حرفه ای و آموزشی مربوط بـه اتصال دایمـی بـه اینترنت برآن حاکم است، مرز اخلاقی کاربری سالم و کاربری بیمارگونـه برمبنای معیـارهایی با سودمندی اقتصادی از هم جدا مـی شود.  ۸ ساعت کار روزانـه درون دفتر دربرابر صفحه رایـانـه عادی است، اما ۶ ساعت صرف وقت روزانـه به منظور بازی ویدیویی نیـاز بـه درمان پزشکی دارد.  درون DSM-۵ اعتیـاد بـه اینترنت مانند یک بیماری، بدون ارتباط با نظام اقتصادی و ابزارهای اطلاعاتی کـه از این وابستگی سود مـی برند یعنی صنایع بازی های ویدیویی و نرم افزاری و شبکه های اجتماعی معرفی مـی شود.

تنـها یک منشور عصبی- علمـی حوزه پژوهش را محدود کرده و دستیـابی بـه راه حل ها را ممکن مـی نماید.  درحال حاضر، مدیریت جلوگیری از زیـاده روی درون استفاده از اینترنت جنبه اجتماعی، فرهنگی و سیـاسی دارد.  دراین مورد، هیچ توافق بین المللی وجود ندارد.  حتی اگر ایـالات متحده و چین بـه فرضیـه استاندارد سازی بیماری عصب شناسی بپیوندند، درمورد روش های پرداختن بـه آن با هم تفاوت دارند.  ایـالات متحده یک نظام درمانی رقابتی و خصوصی تعیین شده توسط بیمـه های خصوصی بـه راه مـی اندازد و چین روش هایی نظامـی بـه کار مـی گیرد کـه مستلزم بستری شدن درون بیمارستان و پذیرش بیماری توسط بیمار است.  فرانسه و کبک نگرشی تفاهم آمـیز و روانشناسانـه مورد بـه مورد را ترجیح مـی دهند.  بعد از ترجمـه پرسشنامـه تشخیص یـانگ درسال ۲۰۰۶، ژاپن بـه گستردگی این «مشکل اجتماعی» پی برد و به تامـین مالی مراکز درمانی پرداخت.

یکشنبه 11 مرداد 1394-02:30 ب.ظ


زاکانی:

زاکانی گفت: 50 درصد سانتریفیوژها درون زمان برچیده شدن و 30 درصد درون زمان جابجایی نابود مـی‌شوند.

صراط: دبیرکل جمعیت رهپویـان انقلاب اسلامـی با اشاره بـه محدودیت اعمال‌شده درباره تعداد سانتریفیوژهای ایران درون برجام گفت: ۵۰ درصد سانتریفیوژها درون زمان برچیده شدن و ۳۰ درصد درون زمان جابجایی نابود مـی‌شوند.

علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی صبح امروز درون جمع تعدادی از اساتید دانشگاه درون مرکز فناوری پژوهشگاه شاخص پژوه با اشاره بـه مولفه‌های قدرت درون جمـهوری اسلامـی،‌ جایگاه مردم درون این مولفه‌ها را مورد تاکید قرار داد و گفت: انقلاب اسلامـی قابلیت‌های مردم را بـه نمایش گذاشت و همـین مردم و دیگر مردم ملتزم بـه جمـهوری اسلامـی درون منطقه عمق استراتژیک ما هستند.

وی گفت: این قابلیتی کـه در منطقه مشاهده مـی‌کنیم از فکر و اندیشـه‌ای هست که بـه کشوری مثل لبنان رفته و در آنجا جوانـه زده و یک ملت بزدل را کـه مـی‌گفتند تنـها بـه ما غذا بدهید که تا نمـیریم و هر کاری مـی‌خواهید با ما ید بـه یک ملت سرآمد تبدیل مـی‌کند.

زاکانی با اشاره بـه محل‌های نزاع جمـهوری اسلامـی ایران و غرب گفت: ما ده‌ها محل نزاع با غرب داریم کـه یکی از آنـها موضوع هسته‌ای هست و بـه عنوان مثال درون حوزه جریـان بیداری اسلامـی کـه محل نزاع ما با غرب هست هری کـه عمق استراتژیک بیشتر و حرف بهتر داشته باشد مـی‌تواند حرف آخر را بزند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی ادامـه داد: به منظور همـین هست که مـی‌بینید همـه دنیـای غرب و حاکمان منطقه جمع شده‌اند و با ایران درون موضوع سوریـه مچ انداختند ولی حریف ما نشدند.

وی ادامـه داد: آمریکا بـه عنوان یک ابرقدرت اعلام کرد کـه در فلان روز سوریـه را خواهد زد اما این کار را انجام نداد و پس از آن سیدحسن نصرالله، 4 عامل از جمله بیـانات رهبر انقلاب و صحبت‌های فرمانده سپاه و اقدامات سرلشگر سلیمانی را دلیل این عدم حمله عنوان کرد.

زاکانی چالش هسته‌ای ایران و غرب را مدنظر قرار داد و اظهار داشت: درون موضوع هسته‌ای بـه عنوان یکی از ابعادی کـه ملت ما توانسته شکوفایی را بر پایـه دانش بومـی خود ایجاد کند با این حرف طرف مقابل مواجه مـی‌شویم کـه شما نباید این تکنولوژی را داشته باشید؛ درون حالی کـه ما مـی‌گوییم بر طبق NPT شما حتما به ما این تکنولوژی را مـی‌دادید.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی افزود: اصل دعوا این هست که آنـها مـی‌گویند کشوری کـه 35 سال نباید مـی‌بوده و در مقایسه با کشور دیگری مانند مصر کـه همزمان با آن کار را شروع کرده، هم‌اکنون درون جایگاه بالایی قرار دارد و ما از نظر غرب درون این مسیری کـه هستیم نباید مـی‌بودیم و حالا با این مسئله مواجهند کـه ما یک حق را مبتنی بر دانش خودب کردیم.

وی تصریح کرد: یکی از ابعادی کـه غرب درون نقشـه راه خود دنبال مـی‌کند این هست که ایران را از یک حوزه فعال بـه موضع انفعال بکشاند و مـی‌خواهند درون مقوله علم درون کشور انسداد ایجاد کرده و مانع از رشد علمـی کشور شوند چون مـی‌دانند اگر رشد علمـی ایران ادامـه پیدا کند این کشور بـه یک قدرت منطقه‌ای و در آینده‌ای دورتر جهان تبدیل مـی‌شود.

زاکانی با اشاره بـه متن برجام و بیـان اینکه این متن دارای ابعاد مختلف اقتصادی و سیـاسی هست گفت: درون بعد اقتصادی آن چیزی کـه ما دنبال کردیم و به آن رسیدیم این هست که تحریم‌ها برداشته نخواهد شد و به عنوان مثال سوئیفت کـه در سال 91 اروپا آن را بست و به ما ضربه زد 8 سال دیگر برداشته مـی‌شود و در بخش دیگر بحث عادی شدن معاملات دلاری ایران 8 سال دیگر صورت مـی‌گیرد و در تحریم‌ها ما را همانطور نگه داشتند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی موضوع فناوری دفاعی ایران بعد از برجام را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: درون حوزه دفاعی و در برجام به منظور ما آسیب‌پذیری ایجاد د و در حوزه علم و فناوری نیز محدودیت‌های وحشتناکی ایجاد کرده و تلاش د کلاه بزرگی را بر سر ما بگذارند.

وی ادامـه داد: راکتور آب سنگین به منظور کشورهایی هست که توانایی غنی‌سازی ندارند و با استفاده از راکتور قدرت کـه نیـازی بـه اورانیوم غنی‌شده ندارد و مـی‌تواند اورانیوم خام درون آن استفاده کرد از آن بهره‌برداری مـی‌کنند.

زاکانی با بیـان اینکه درون حوزه تحقیق و توسعه محدودیت‌های وحشتناکی را درون برجام شاهد هستیم گفت: ما که تا 10 سال حق ساختن سانتریفیوژ را نداریم.

نماینده مردم تهران تعهد ایران درون جمع آبشارهای سانتریفیوژ را مدنظر قرار داد و تصریح کرد: آقای صالحی مـی‌گفت کـه ما درون زمان خاموش سانتریفیوژها با 50 درصد خرابی مواجه مـی‌شویم و حدودا 50 درصد درون زمان خاموش از بین مـی‌رود و اگر خیلی خوب درون زمان جابه جایی عمل کنیم 30 درصد نیز درون زمان جا بـه جایی از بین خواهد رفت؛ یعنی درون مجموع 80 درصد سانتریفیوژهای جمع شده از بین مـی‌رود.

وی ادامـه داد: ما که تا 8 سال حق نداریم درجات بالاتر سانتریفیوژ را داشته باشیم و بعد از 8 سال بـه ما اجازه مـی‌دهند 30 زنجیره بسازیم و بعد از آن سالی 200 عدد مـی‌توانیم بسازیم و در مجموع آنچه درون حوزه علم و فناوری بـه ما دادند بـه اندازه یک راکتور 30 مگاواتی اراک است.

زاکانی محدودیت‌های اعمال شده درون زمـینـه خرید مواد با قابلیت مصرف دوگانـه را یـادآور شد و ادامـه داد: درون این حوزه به منظور ما محدودیت گذاشتند کـه باید این گونـه مواد از کانالی خاص خریداری شود و فروشنده و مواد مورد معامله و همـه چیز حتما برای آنـها معلوم باشد؛ درواقع گلوگاهی گذاشتند کـه هیچ جرات نکند درون حوزه «هایتک» بـه ما کمک کند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با بیـان اینکه درون حوزه تحقیق و توسعه به منظور ما مانع تراشی کرده و پاشنـه آشیل درست د گفت: آقای صالحی درون مجلس بـه ما مـی‌گفت بروید دعا کنید کـه این توافق بـه هم بخورد.

وی با انتقاد از عدم بیـان حرف راست درون زمـینـه توافق بـه مردم از سوی برخی افراد اظهار داشت: ما درون حوزه برجام آسیب‌های جدی خواهیم خورد کـه اگر بـه آن توجه نکنیم با رکود علمـی مواجه مـی‌شویم.

زاکانی یکی از آفت‌های کشور را مواجهه نگاه سیـاسی با منافع ملی خواند و افزود: مثلای حس کرده ممکن هست از سوی طرف مقابل یک پیروزی بـه دست بیـاید و وقتی این را مـی‌بیند چوبچرخ آن فرد مـی‌گذارد؛ همـین نگاه را متاسفانـه برخی امروز دارند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با تاکید براینکه منافع کشور ما بالاتر از چپ و راست هست افزود: معتقدم درون حوزه علم و دانش آنچه مصلحت کشور ما درون این حوزه هست در توافق مورد مصلحت‌سنجی‌های لازم صورت نگرفته است.

وی تصریح کرد: من هیچ را متهم بـه خیـانت نکرده و از این حرف‌های سخیف نمـی‌ ولی معتقدم زور تیم مذاکره‌کننده بـه آنـها نرسیده هست و ما حتما کمک کنیم کـه بروند زورشان را بیشتر کرده و سطح توافق را بالاتر ببرند.

زاکانی با اشاره بـه برخی مسائل از سوی مسئولان سازمان انرژی اتمـی درباره توافق هسته‌ای گفت: متاسفانـه برخی صحبت‌های آقای صالحی علمـی نیست و ایشان حرف نادرست مـی‌زند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی ادامـه داد: بـه عنوان مثال فرق فردو با نطنز این هست که فردو 40 متر زیر زمـین بوده و روی آن هم 90 متر کوه آتشفشانی قرار دارد و ‌آمریکا هیچ سلاحی ندارد کـه بخواهد آن را مورد هدف قرار دهد اما همـین آقای صالحی درون سال 89 فردو را جمع کرد و به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل نمود.

وی ادامـه داد: کجای جهان بـه یک مرکز درون 130 متری زیر زمـین مـی‌روند و آنجا کار تحقیقاتی مـی‌کنند؛ وقتی بـه آقای صالحی مـی‌گوییم درون این باره جوابی نداشته و مـی‌گوید مـی‌خواهیم درون آنجا یک مرکز تحقیقاتی پیشرفته درست کنیم.

زاکانی با انتقاد از برخی اقدامات جناحی صورت گرفته درون زمـینـه فناوری‌ هسته‌ای گفت:ی کـه 3.5 درصد را به منظور ما ایجاد کرد الان درون آب و فاضلاب کار مـی‌کند و او را از صنعت هسته‌ای بیرون د؛ درواقعانی کـه در سال 84 درون زمـینـه هسته‌ای مدال گرفتند هیچ دخلی بـه پیشرفت‌های هسته‌ای ما نداشتند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با بیـان اینکه کم کم برخی حقایق باز خواهد شد ادامـه داد: مـهرماه سال 92 آقای صالحی درون فردو گفت حتما این مرکز جمع شده و به یک محیط علمـی تبدیل شود.

وی ادامـه داد: آقای صالحی حساب مـی‌کند کـه غنی‌سازی به منظور ما سه برابر قیمت درون مـی‌آید ولی ما مـی‌گوییم کـه اگر غنی‌سازی را نداشته باشیم بـه ما اورانیوم غنی‌شده نخواهند فروخت اما ایشان قبول نمـی‌کند؛ حرف ما این هست که ما درون یک جنگ تمام عیـار هستیم و آنـها چنین چیز با ارزشی را بـه ما نمـی‌دهند. و ساختن چنین چرخه‌ای هم قیمت را کاهش مـی‌دهد هم مـی‌توانیم از آنـها بخریم.

زاکانی درون بخش دیگری از اظهارات خود درون پاسخ بـه سوالی درون زمـینـه مبارزه با فساد تصریح کرد: یکی از دلایل مشکلات کشور نگاه سیـاسی بـه موضوع اقتصاد هست و این اشتباه را آقای احمدی‌نژاد انجام داد و آقای روحانی نیز همان راه را دنبال مـی‌کند.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی توزیع پول درون جامعه را یکی از اقدامات اشتباه دولت احمدی‌نژاد خواند و اظهار داشت: ما درون مجلس گفتیم کـه 29 هزار مـیلیـارد تومان از محل صرفه‌جویی یـارانـه‌ها بـه دست مـی‌آید و شما نصف آن را بین مردم براساس اولویت تقسیم کنید ولی آقای احمدی‌نژاد 29 هزار مـیلیـارد تومان را برد و 12 هزار مـیلیـارد تومان نیز از بانک قرض گرفت و یـارانـه داد و یک ریـال از این یـارانـه بـه تولید و صنعت نرسید.

وی ادامـه داد: این دولت نیز عین همان دولت قبل کارها را انجام مـی‌دهد و آنـها درون برخی موارد کـه به آنـها تذکر مـی‌دهیم علنا بـه ما مـی‌گویند انجام این کار به منظور ما هزینـه سیـاسی دارد.

زاکانی افزود: آقای روحانی مـی‌‌گوید ما بـه حساب مردم سرک نمـی‌کشیم ولی معاون یک وزیر درون کمـیسیون مـی‌گوید کـه این حرف یک شعار هست و ما اگر سرک نکشیم نمـی‌توانیم زندگی کنیم.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی اظهار داشت: این دولت دردسر جدیدی را نیز با عنوان اصلاح نظام سلامت ایجاد کرده؛‌ این مسئله به منظور من بـه عنوان یک پزشک خوشحال‌کننده هست اما به منظور جامعه یک مسکن مقطعی است.

وی ادامـه داد: وقتی با مسئولین سازمان برنامـه و بودجه صحبت مـی‌کنیم آنـها وحشت د و مـی‌گویند همان بلایی کـه یـارانـه‌ها بر سر کشور آورد دوباره دارد ایجاد مـی‌شود و دیگر منابعی به منظور این کار ندارند و یکی از وزیران همـین دولت بـه من گفت کـه این یک فاجعه بزرگ است.

زاکانی با تاکید براینکه مشکل کشور با این نگاه‌های سیـاست‌زده حل نمـی‌شود اظهار داشت: احمدی‌نژاد با شعار عدالت و مبارزه با فساد آمد ولی وقتی درون جایگاه قدرت قرار گرفت به منظور خود حریم قائل شد و خط قرمز تعیین کرد.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با بیـان اینکه مبارزه با فساد چپ و راست نمـی‌شناسد تصریح کرد: معمولای سراغ وزیر اطلاعات نمـی‌رود ولی وقتی آقای یونسی وزیر اطلاعات بود و معاون وی خطا کرد من بـه سراغش رفتم و همان موقع وی را به منظور اولین بار بـه صحن آوردیم.

وی ادامـه داد: یکی از مدیران آقای یونسی پیش من آمد که تا من را تطمـیع کند ولی نتوانست کاری از پیش ببرد و صبح روز بعد رسما آمدند و من را تهدید د و گفتند از خودت چیزی نداری اما از دوستانت مسائلی درون اختیـارمان هست که من آنـها را از دفتر بیرون کردم و گفتم کـه دوستانم درون بهشت زهرا خوابیده‌اند و با عنایت همان‌ها پدرتان را درون مـی‌آورم.

زاکانی ادامـه داد: البته از جناح دیگر نیز شاهد مثال‌هایی وجود دارد؛ وقتی مـی‌خواستیم گزارش عملکرد مرتضوی را درون مجلس هفتم بخوانیم همـین شیخ قدرت علیخانی کـه از جناح چپ هم هست آبستراکسیون کرد که تا گزارش خوانده نشود.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با اشاره بـه موضوع کرسنت ادامـه داد: مسئله کرسنت درون زمان وزارت همـین وزیر نفت فعلی رخ داده هست که یک فاجعه ملی است.

وی اضافه کرد: هم‌اکنون شرکت ترکیـه‌ای 2.8 مـیلیـارد دلار از ما درخواست غرامت کرده و دوباره به منظور گرفتن غرامت نامـه زده هست و ما درون این قضیـه محکوم شدیم؛ از وزیر فرهنگ درون مجلس سوال کردیم کـه چرا اجازه نمـی‌دهید درون مورد کرسنت حرف بزنیم و ایشان پاسخ داد چون ما 14 مـیلیـارد دلار ضرر کرده‌ایم؛ البته یک رقم حدودی از سوی وزیر فرهنگ ذکر شد و ضرر ما از بین 14 مـیلیـارد دلار که تا 30 مـیلیـارد دلار پیش‌بینی مـی‌شود.

زاکانی ادامـه داد: یکی از علل مخالفت من با وزیر نفت این بود کـه ما مـی‌گفتیم اگر منصوب شوی ما درون این قضیـه محکوم مـی‌شویم زیرا معاون شما این قرارداد را امضا کرده است.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی با اشاره بـه نطق 10 دقیقه‌ای خود درون مخالفت با وزارت زنگنـه تصریح کرد: وزیر تنـها حرفی کـه زد این بود کـه من حاکمـیت سرزمـینی را لغو نکردم. من بـه جایگاه هیـات رئیسه رفتم و گفتم سند این موضوع را دارم و آقای زنگنـه دروغ مـی‌گوید ولی آقای لاریجانی برخلاف قانون اجازه صحبت نداد و گفت اگر تو حرف بزنی مجلس بـه هم مـی‌ریزد.

وی با اشاره بـه روند تصویب متن برجام درون داخل کشور گفت: دولت اصرار داشت برجام تصویب شود ولی رهبر انقلاب فرمودند هم مجلس حتما این توافق را بررسی کند و هم اهل علم حتما آن را مورد موشکافی قرار دهند؛ رهبری نیز هنوز هیچ موضع مشخصی درباره توافق نگرفتند و البته موضوع حمایت از تیم مذاکره‌کننده همواره بوده، هست و خواهد بود.

زاکانی ادامـه داد: شورای عالی امنیت ملی و مجلس درون حال بررسی برجام هستند زیرا هنوز برخی ابعاد آن مشخص نیست و باید حقوق‌دانان بین‌المللی بنشینند و تعهدات ما و طرف مقابل را با دقت بررسی کنند که تا مشخص شود کدام بخش نافی استقلال و امنیت ملی ما هست و کدام بخش نیست.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی درون بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره بـه اهمـیت دانش و فناوری درون کشور گفت: شعار درون زمـینـه علم و فناوری بسیـار زیبا هست ولی عمل بـه آن طاقت‌فرسا خواهد بود.

وی با اشاره بـه جایگاه انقلاب اسلامـی درون ابتدای پیروزی و وضعیت جهانی درون آن زمان گفت: ما درون ابتدای پیروزی انقلاب بین دو گروه کشور قرار داشتیم یکی کشورهای سلطه‌گر و دیگری کشورهای سلطه‌پذیر و ایران گروهی جدید را بـه نام کشورهای سلطه‌ستیز ایجاد کرد.

زاکانی ادامـه داد: هم‌اکنون مـی‌بینیم کـه کشورهای سلطه‌پذیر تمایلشان بـه سلطه‌ستیزی بیشتر شده و قدرت کشورهای سلطه‌گر نیز کاهش یـافته است.

وی استراتژی آمریکا درون طول 25 سال گذشته درباره جهان را یـادآور شد و ادامـه داد: بوش پدر سپتامبر 1991 اعلام کرد کـه ما نظم نوین جهانی مـی‌خواهیم کـه یعنی دهکده‌ای بـه کدخدایی آمریکا ایجاد خواهد شد؛ سه ماه بعد شوروی فروپاشید و همـه فکر مـی‌د کـه دنیـا یک طرفه شده است.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی ادامـه داد: بعد از حادثه 11 سپتامبر بوش پسر اعلام کرد کـه من بـه دنبال خاورمـیانـه بزرگ هستم؛ درون همان ایـام از رهبر انقلاب درون دانشگاه شـهید بهشتی سوال شد کـه آمریکا بعداز افغانستان و عراق بـه سراغ کدام کشور خواهد رفت و ایشان پاسخ دادند کـه آمریکا بـه سراغ عربستان یـا مصر مـی‌رود و بعدها اسناد تلاش آمریکا به منظور تقسیم عربستان بـه سه کشور بـه دست آمد.

زاکانی ادامـه داد: سال 85 وقتی رژیم صهیونیستی بـه جنوب لبنان حمله کرد خانم رایس وزیر امور خارجه آمریکا گفت کـه ما بـه دنبال خاورمـیانـه جدید هستیم و 4 کشور لبنان، سوریـه، عراق و ایران را مـی‌خواهیم تغییر دهیم.

وی با اشاره بـه شکست‌های آمریکا درون جنگ‌های مختلف علیـه لبنان و مردم غزه تصریح کرد: ابرقدرتی کـه مـی‌خواست دنیـا را تغییر دهد عملا درون یک باریکه 20 کیلومتری بـه نام غزه گرفتار شد.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی پایـه‌گذاری اسلام ناب محمدی از سوی امام خمـینی را یک جریـان جدید اسلامـی درون جهان خواند و افزود: هم‌اکنون مـی‌بینید ترکیـه کـه نماینده اسلام سکولار هست در شرایط بحرانی قرار دارد و عربستان نیز بـه عنوان نماینده اسلام متحجر وضعیت ذلت‌بارتری از گذشته دارد.

زاکانی با بیـان اینکه جمـهوری اسلامـی ایران با وجود مشکلات بسیـار راسخ‌تر از گذشته عمل مـی‌کند گفت: همـه تهدیدات به منظور ما فرصت هست و هنر ما نیز درون طول انقلاب این بوده کـه تهدیداتی مانند جنگ را بـه فرصت تبدیل کرده‌ایم و امروز نیز این تهدیدات فرصتی هست تا بـه عنوان مثال کشور را از وابسته بودن بـه نفت نجات دهیم.

وی با تاکید بر لزوم تبعیت از نگاه تمدن‌ساز امام و رهبری تصریح کرد: این نگاه تمدنی محدود بـه ایران نیست ولی بـه دنبال ساختن الگویی از مجموعه علمـی، فکری و فناوری به منظور جهان درون ایران هست و درون این نگاه تمدنی نقش علم و عالم بسیـار ویژه خواهد بود.

نماینده مردم تهران درون مجلس شورای اسلامـی نقش علم و فناوری را درون طبقه‌بندی جهانی نقشی درجه یک خواند و اظهار داشت: درون تقسیم‌بندی آمریکا درون نظم نوین جهانی یک تقسیم‌بندی دو طبقه را شاهد هستیم کـه آمریکا درون بالا و دیگر کشورها درون طبقه دوم قرار دارند و هرکه درون این محور باشد نفع و اگری خارج از این محور عمل کند مورد غضب قرار مـی‌گیرد.

زاکانی ادامـه داد: نگاه دیگر درون این زمـینـه نگاه اروپا، روسیـه و چین است؛ آنـها مـی‌گویند کـه ما قبول داریم کـه آمریکا درون راس هرم هست و ما درون طبقه دوم و دیگر کشورها درون طبقات پایین‌تر تقسیم مـی‌شوند.

وی افزود: مبنای این تقسیم‌بندی از سوی خود غربی‌ها علم و فناوری عنوان شده و البته تنـها مولفه قدرت علم و فناوری نیست و اگر از یک موحد بپرسیم کـه مولفه‌های قدرت چیست وی از خداوند، ائمـه، شـهدا و مسائل این چنینی اسم مـی‌برد و برای همـین هست که آمریکا با آن قدرت نظامـی درون طبس زمـین‌گیر مـی‌شود.

منبع: فارس

یکشنبه 11 مرداد 1394-02:26 ب.ظ


*تشریح برخی مشکلات هیأت مدیره شرکت دخانیـات ایران

پس از خصوصی‌سازی هنوز شرکت طرف حساب وزراست، 3 نفر از اعضای هیأت مدیره حتما توسط وزیر کار منصوب شوند و 2 نفر دیگر توسط وزیر صنعت، آنچه کـه الآن رخ داده این هست که نزدیک بـه 1.5 سال است، درون هیأت مدیره شرکت دخانیـات اختلاف وجود دارد و متأسفانـه 6 ماه بود کـه مدیرعامل هم نداشت، سرپرست مربوطه هم اختیـار قانونی ندارد چون طبق اساسنامـه یک ماه مدیرعامل مـی‌تواند سرپرست باشد.

بنابراین یک مشکل هزینـه‌های بالای تولید هست و مشکل دیگر هم درون هیأت مدیره شرکت دخانیـات وجود دارد.

پس با این اوصاف چهی اسناد و چک‌های شرکت دخانیـات را امضا مـی‌کند؟

طلا: رئیس هیأت مدیره با یکی از اعضای هیأت مدیره نسبت بـه امضای چک‌ها اقدام مـی‌د چون سرپرست حق امضای چک را هم نداشت، بنابراین شما چه انتظاری از شرکتی با این همـه مشکلات دارید؟!

مدتی هست مـی‌گوییم آقای وزیر کار اینکه شما شبها درون تلویزیون باشید بـه نظرم خیلی مـهم نیست، بهتر بود خیلی زودتر یک جلسه‌ای با وزیر صنعت مـی‌گذاشتید و مشکل هیأت مدیره شرکت دخانیـات را حل مـی‌کردید.

*اگر شرکت دخانیـات با 7500 کارگر زمـین بخورد دیگر نمـی‌توان آن را جمع کرد

اگر اینگونـه نشود 7500 کارگر شرکت دخانیـات با مشکلات جدی مواجه مـی‌شوند و اگر این شرکت زمـین بخورد دیگر نمـی‌شود آن را جمع کرد، شرکت دخانیـات با ماهی 18 مـیلیـارد تومان نخ سیگار پرداختی چطور مـی‌خواهد اداره شود؟ همـین الآن نزدیک بـه 200 که تا 300 مـیلیـارد کالا درون انبار این شرکت وجود دارد کـه نمـی‌تواند آنـها را بفروشد.

*فاجعه‌ای درون حال رخ درون شرکت دخانیـات ایران است

وقتی ما این مسائل را بـه مسئولان مربوطه مطرح مـی‌کنیم، حرف ما را قبول مـی‌کنند و مـی‌گویند درست است، فاجعه‌ای درون حال رخ هست ولی حتما بررسی کنیم اما سؤال من از آقای ربیعی این هست که حضور درون تلویزیون و گفتن اینکه بچه جوادیـه هستی مـهمتر هست یـا رسیدگی بـه وضعیت شرکت دخانیـات؟

*وزارت کار متولی نگهداشت شغل است

اخر مقامات وزارت کار مدعی هستند کـه متولی ایجاد شغل نیستند...

طلا: وزارت کار متولی ایجاد شغل است، ولی این وزارتخانـه مـی‌گوید من متولی ایجاد شغل نیستم، قبول، بالاخره شما متولی نگهداشت شغل کـه هستی، متولی حمایت بین روابط کارگر و کارفرما کـه هستی و شغل پایدار را کـه باید حفظ کنید، اما امروز شاهدیم 7500 کارگر شرکت دخانیـات درون حال از بین رفتن هستند، مثلاً یک شرکت یـا سازمانی بـه نام سازمان بازنشستگی فولاد با مشکلات مالی دست و پنجه نرم مـی‌کند.

*واگذاری شرکت دخانیـات اشتباه بود

آقای دکتر! بـه موضوع بحث یعنی واگذاری شرکت دخانیـات بازگردیم...

طلا: بعد باید گفت واگذاری شرکت دخانیـات بـه دو دلیل اشتباه بوده است، یکی فرآیند واگذاری کـه باید درست طی مـی‌شد اما نشد و دیگری واگذاری این شرکت بـه جایی کـه خودش مشکل مالی داشت.

شما درون خلال بحث دخانیـات انتقاداتی را نسبت بـه عملکرد وزیر کار مطرح کردید. آیـا انتقادات شما بـه مجموعه وزارت کار فقط بـه حوزه دخانیـات منحصر مـی‌شود یـا بـه حوزه‌های دیگر هم انتقاد دارید؟

طلا: انتقادات دیگری هم هست، حتما بگویم درون مجموعه شرکت‌های شستا و صندوق بازنشستگی و نحوه انتصابات و مدیریت‌ها مشکلاتی وجود دارد کـه این مشکلات بـه شخص آقای ربیعی باز مـی‌گردد، قرار بود سهم تعاونی‌ها درون اقتصاد بـه 20 درصد برسد، اما الآن زیر 5 درصد است، بعد باید پرسید وزارت کار چه اقدامـی درون این عرصه انجام داده است؟ درون حوزه اعتراضات کارگری مـی‌گویند اعتراضات کارگری را کاهش دادیم، ولی واقعیت این نیست بلکه واقعیت آن هست که اعتراضات کارگری افزایش یـافته هست و بسیـاری از بنگاه‌های ما دچار مشکلاتی شده‌اند کـه عمده این مشکلات مربوط بـه نقدینگی و عدم حمایت ایجاد مـی‌شود.

*1000 کارگر درون سال 92 دچار آسیب نخاعی شدند

در حوزه ایمنی کارگر و بهداشت کار چه اقدامـی انجام داده‌اید؟ درون سال 92 اعلام د 1000 کارگر دچار آسیب نخاعی شده‌اند، بازرسی کار نمـی‌تواند بـه درستی بـه وظایفش عمل کند.

آقای ربیعی کـه معتقد هست خیلی هم بر سر ما مِنّت گذاشته کـه وزیر شده، حتما به این موضوعات و مشکلات رسیدگی کند. آقای ربیعی وقتی بـه کمـیسیون مـی‌آید مـی‌گوید «شما بهتر از من وزیر بهتر پیدا نمـی‌کنید، منت من را هم حتما بکشید کـه این مسئولیت را ادامـه دهم».

با این توصیفات و با توجه بـه اینکه طرح استیضاح وزیر کار درون مجلس تدوین شده چرا طرح استیضاح را اعلام وصول نکرده‌اند؟

طلا: از جهتی اقدام رئیس مجلس درون رابطه با عدم اعلام وصول استیضاح وزیر کار از طرفی درست و از طرفی هم درست نیست؛ از این جهت کـه حجم بسیـاری از استیضاح‌ها درون ترافیوبت هست و اگر واقعاً قرار باشد اینگونـه طرح‌های استیضاح وزرا مطرح شود، نمـی‌توان کشور را اداره کرد. از طرفی هم بالاخره استیضاح وزرا، حق قانونی نمایندگان مجلس هست چون نمایندگان مجلس احساس مـی‌کنند با سؤال از وزرا نظرشان مرتفع نشده است. فکر مـی‌کنم مابین این دو حتما شرایطی پیش آید، ولی بـه نظرم وزرای اقتصادی درون بررسی‌ها اولویت دارند.

*مجلس دستگاه ناظر و دولت مجری هست و نباید از ناظر انتظار اجرا داشت

کدام وزرای اقتصادی اولویت دارند؟ البته بـه نظر مـی‌آید یکی از وزرای اولویت‌دار از دید نمایندگان وزیر راه و شـهرسازی هست زیرا نمایندگان اعتقاد دارند وی درون بحث مسکن مـهر بـه وظیفه خود عمل نکرده است؟

طلا: درون واقع مجلس دستگاه ناظر هست و دولت مجری و نباید از ناظر انتظار اجرا داشت، ما فقط مـی‌توانیم پیشنـهاد دهیم یـا اگر محدودیت قانونی وجود دارد آن محدودیت را برطرف کنیم، وقتیی بـه طرحی اعقتادی نداشته باشد بـه هر علتی یـا نگاه سیـاسی یـا علمـی و بگوید طرح مسکن مـهر مزخرف است، نباید درون اینجا انتظار معجزه داشت، همانطور کـه اتفاق افتاد و دولت اعلام کرد، مسکن مـهر نقدینگی را بالا و طرح کارشناسی شده نبوده است.

*دولت یـازدهم نمـی‌تواند نسبت بـه تعهدات دولت قبل درباره «مسکن مـهر» بی‌تفاوت باشد

حال طرح مسکن مـهر کارشناسی شده بود یـا نـه؟

طلا:‌ اینکه آیـا طرح کارشناسی شده بوده یـا نبوده، مـهم نیست، بلکه حتما بدانیم تعداد بسیـار زیـادی از مردم درون اینجا دچار مشکل هستند و به امـیدی به منظور صاحبخانـه شدن ثبت‌نام د و پول دادند و دولت یـازدهم نمـی‌تواند نسبت بـه تعهدات دولت قبل درباره مسکن مـهر بی‌تفاوت باشد. من اعتقاد ندارم مسکن مـهر طرح مزخرفی است، چون زمانی مـی‌توانید بگویید طرح بدی هست که جایگزین خوبی به منظور آن معرفی و اجرایی کنید.

*دولت یـازدهم اگر اعتقادی بـه مسکن مـهر ندارد چرا آنـها را افتتاح مـی‌کند؟

الآن نزدیک بـه 4 مـیلیون واحد درون مسکن مـهر داشتیم کـه دولت مـی‌گوید قبول ندارم. بعد اگر معتقدید طرح مسکن مـهر مزخرف بوده چرا راه افتادید مـی‌روید افتتاح مـی‌کنید؟

یکی از راهکارها این هست که وقتی منطقه‌ای را بـه عنوان مسکن مـهر اعلام مـی‌کنید، یکسری کاربردهای دیگر درون آن زمـینـه‌ها اجرا کنیم کـه مـی‌تواند با آن کاربری‌های مختلف از قبیل تجاری یـا...،ب درآمد ایجاد و با آن درآمد مشکل را مرتفع کند.

نکته دوم از محل صرفه‌جویی یـارانـه‌هاست. دولت قبل این کار را مـی‌کرد، سؤالی ‌که درون این زمـینـه پیش مـی‌آید این هست که آیـا ما درآمد ناشی از یـارانـه‌ها را باید به یک مجموعه بدهیم؟ شما اگر امکانات را مـی‌برید یک جایی پل تأسیس مـی‌کنی یـا خانـه بهداشت مـی‌زنی از بودجه عمومـی خرج نمـی‌کنی؟

*دولت با طول تکمـیل مسکن مـهر هزینـه‌ها را بـه شدت بالا است

راهکار آن این هست که بخشی از درآمد هدفمندی یـارانـه‌ها بـه علاوه واگذاری بخشی از املاک با کاربری بهینـه شده را عملیـاتی کنیم، مثلاً مـی‌پرسیم چرا با مسکن مـهر این کار کردید؟ مـی‌گویند مسئله انشعابات و تونل است، خُب تونل را همـه جا دارید مـی‌زنید اینجا هم بزنید مگر هزینـه آن را صاحبان مسکن مـهر حتما بدهند، مگر معابر دیگر را آسفالت نمـی‌کنید؟ چطور آنجا حتما مسکن مـهری‌ها هزینـه را بدهند؟ من فکر مـی‌کنم برخی بـه دنبال تلخ شیرینی مسکن مـهر بـه کام متقاضیـان هستند درون هر صورت دولت با طول تکمـیل مسکن مـهر هزینـه‌ها را بـه شدت بالا است.

برخی مـی‌گویند دلیل مخالفت دولت با مسکن مـهر این هست که اسم آقای احمدی‌نژاد دنبال مسکن مـهر هست و کاری هست که برند دولت قبل محسوب مـی‌شود؟

طلا: دولت یـازدهم از همان ابتدا کـه روی کار آمد، این ژست را گرفت کـه هر کاری کـه دولت قبل انجام داده بد بود و باید لغو شود.

آیـا بحث مطرح شده توسط شما مربوط بـه اقدامات مثبت انجام شده از سوی دولت قبل هم مـی‌شود؟

طلا: علی‌الظاهر یکی از معیـارهای کارشناسی این هست که دولت قبل این کار را کرده یـا نـه؟ اما بعضی‌هایش را نتوانست تاب بیـاورد، مثلاً از طرح سفرهای استانی انتقاد کرد و گفت کـه این چه کاری هست که مردم دنبال آن مـی‌دوند؟ اگر این نگاه ‌پوپولیستی بود، بعد چرا خود شما هم آن را دنبال کردید؟!

یـا بعضاً مـی‌گفتندی درون دولت حاشیـه ایجاد کرده است، خب الان مگر حاشیـه‌سازی درون این دولت نیست؟ آیـا آقای یونسی حاشیـه به منظور نظام درست نکرد؟ آیـا آقای یونسی همـه افتخاراتی کـه ما درون مجموعه همراهی با کشورهای عضو مقاومت مثل عراق سوریـه داشتیم را زیر سؤال نبرد؟ مسئولان دولت یـازدهم از دولت گذشته بـه واسطه ادبیـاتش انتقاد مـی‌د اما خودشان چه ادبیـاتی درباره منتقدان بـه کار گرفتند؟!

آقای رئیس‌جمـهور درون گزارششان بـه شدت با مسکن مـهر مخالفت و از آن انتقاد د، یک خبرنگاری درون مجلس نظر مرا پرسید کـه من گفتم حتما نظر مـیلیون‌ها نفری کـه در این پروژه ثبت‌نام وانی کـه خانـه‌دار شدند را بپرسیم و ببینیم کـه آیـا با نظر رئیس‌جمـهور یکی هست یـا نـه؟

*کسی کـه منزلش درون برج چند صد متری باشد مسکن مـهر را طرح بیـهوده تلقی مـی‌کند

یکی از معاونان رئیس‌جمـهور مقاله‌ای نوشت و در آن هر چه شایسته خودش بود بـه ما گفت؛ی کـه منزلش درون برج چند صد متری پلوتونیوم و متری حدوداً 25 مـیلیون است، دامادش مازراتی سوار مـی‌شود و 5 کارخانـه دارد، طبیعی هست که مسکن مـهر بـه اندازه انباری خانـه اوست و او نمـی‌پذیرد کـه برای یک انباری هزینـه‌ای بـه کشور تحمـیل شود.

*وزرای هزار مـیلیـاردی متوجه درد شرمنده شدن مردم مقابل فرزندانشان نمـی‌شوند

اما وقتی بـه آن روی سکه نگاه مـی‌کنیم مـی‌بینیم مردمـی هستند کـه فقط با یک واحد 60 متری همـه آرزوهایش مبنی بر داشتن سرپناه محقق شده متفاوت مـی‌شود.

وزرای هزار مـیلیـاردی متوجه نمـی‌شوند مردم چه مـی‌کشند،ی کـه در شرمندگی بچه‌اش نباشد درد مردم را نمـی‌فهمد.

به موضوع اصلی یعنی استیضاح بازگردیم. بـه نظر شما چه مـیزان استیضاح درون این زمـینـه کارساز هست و مشکلاتی کـه شما مطرح مـی‌کنید را مرتفع مـی‌کند؟

طلا: من یک سؤالی مـی‌کنم، ابزار یک جراح چیست؟ تیغ کـه مـی‌خواهد با آن شکم ‌پاره کند، آیـا مـی‌تواند با پنبه این کار را انجام دهد؟ آیـا شما هیچ‌گاه بـه یک جراح انتقاد مـی‌کنید کـه چرا با تیغ شکم بیمار را پاره مـی‌کنی و چقدر تو خشونت‌طلب هستی.

خُب! ابزار مجلس هم همـین‌هاست، تذکر، سؤال، تحقیق و تفحص و استیضاح؛ آیـا جز این‌ها ابزاری درون دست مجلس وجود دارد؟

*جهانگیری و نوبخت شخصاً وارد موضوع انتخابات مجلس دهم شدند

برخی نمایندگان مـی‌گویند ممکن هست افراد نزدیک بـه دولت این استیضاح‌ها را نوعی اخلال درون روند حرکتی دولت معرفی کنند، حال اگر با این توضیحات همـین افراد استیضاح‌ را درون انتخابات آینده علیـه شما استفاده کنند، باز هم شما از این ابزار استفاده خواهید کرد؟

طلا: دولت کـه اساساً کاری بـه این حرف‌ها ندارد و در حال پیش بردن فعالیت انتخاباتی خود است. رسماً دارد کار انتخاباتی انجام مـی‌دهد، آقایـان جهانگیری و نوبخت شخصاً وارد موضوع انتخابات شدند و همـه هم بـه صراحت از مجلس نام مـی‌برند. پیشنـهاد مـی‌کنم سازمان بازرسی کل کشور و شورای نگهبان این رفتار دولتمردان را ارزیـابی کنند شاید ما درون حال اشتباه هستیم و این اقدامات خلاف قانون نیست.

آیـا اینگونـه اقدامات منجر بـه آسیب رساندن بـه افکار عمومـی به منظور ایجاد یک مجلس فرمایشی و دولت‌خواه نخواهد شد؟ وقتی مـی‌بینید درون جمعی یکی از مسئولان اجرایی مـی‌گوید کـه بالاترین مقام اجرایی مرتب بـه من مـی‌گویند چرا شما درون عرصه انتخابات فعال نیستید، چه حسّی بـه شما دست مـی‌دهد؟ آن‌ها هم مـی‌گویند خوب هست ایشان درون جمع ما حاضر شود. دیگری مـی‌گوید اگر مجلس بعدی طرفدار دولت نباشد، کار دولت نیمـه‌تمام خواهد ماند.

آقای رحمانی‌فضلی رسماً مـی‌گوید درون مسائل انتخاباتی دخالت نمـی‌کنیم. آسیبی کـه این دولت بـه اعتماد مردم بـه نظام وارد مـی‌کند کم نیست؛ یک مورد آن بحث بنزین‌های آلوده بود کـه همـه شاهد بودند آخر آن چه شد؟

توضیحی درباره موضوع بنزین‌های آلوده کـه اکنون مطرح کردید، مـی‌دهید؟

طلا: خودشان اعلام د کـه اولاً بنزین پتروشیمـی مشکلی ندارد، دوماً اینکه این بنزین اصلاً درون تهران توزیع نشده بود و سوم اینکه بنزین وارداتی هم استانداردهای یورو 4 نداشت. و در انتهای آن هم حرف و حدیث راجع بـه شوهر خانم عضو کابینـه درآمد، درست یـا غلطش را دیگر نمـی‌دانم.

بعد هم با موضوع پارازیت؛ مردم تهران را نگران د، مدتها بـه مردم فشار مـی‌آورند کـه مشکلات فلان و فلان ایجاد شده است، سپس خود وزیر بهداشت رسماً گفت کـه پارازیت تأثیر زیـادی درون سلامت مردم نداشته است.

یـا چرا شورای نگهبان تبدیل بـه «بده» شده بود، به منظور اینکه شورا مسئول بررسی مصوبات بود، که تا مدت‌ها مـی‌گفتند شورای نگهبان فقط مصوبات را رد مـی‌کند درون حالی کـه شورای نگهبان آماری ارائه داد کـه حدوداً درون برابر هر 10 مصوبه‌ای کـه تأیید مـی‌شود 2 مصوبه رد مـی‌شود لذا جو که تا حدودی بـه نفع شورا برگشت.

اگری بخواهد وارد این موضوع شود حتما بپرسد شما کـه این اظهارات را مطرح کردی بر چه اساسی صحبت کردید؟ آن فرد یـا سند دارد و ارائه مـی‌دهد یـا ندارد و باید پاسخگو باشد، یـا اینکه حداقل بگوید من «احتمال مـی‌دهم» کـه پارازیت به منظور سلامت مردم مشکل ایجاد مـی‌کند، بروید بررسی کنید، یـا بگوید من «احتمال مـی‌دهم» کـه این آلودگی بـه خاطر بنزین پتروشیمـی باشد که تا بروند بررسی کنند.

برخی اعضای کمـیسیون بهداشت و اصل 90 مجلس شورای اسلامـی انتقاداتی را بـه عدم قرائت گزارش بنزین‌ها درون مجلس مطرح مـی‌کنند و عدم قرائت را متوجه هیـات رئیسه مجلس مـی‌دانند.

طلا: بالاخره آقای لاریجانی بـه عنوان رئیس مجلس خیلی کارها درون مجلس انجام مـی‌دهد، یکی از آنـها موضوع بورسیـه‌های دانشجویی است. شما مـی‌دانید جوان‌ها خیلی بـه موضوعات حساس هستند. اگر بی‌عدالتی رخ دهد واکنش نشان مـی‌دهند.

اعلام شد 3700 بورسیـه غیرقانونی درون کشور وجود دارد، اما از این مـیان درون نـهایت چه تعدادی بـه عنوان تخلف رسمـی اعلام شد؟! تنـها 37 نفر!

وزارت علوم مـی‌گفت بقیـه حتما خودشان هزینـه تحصیل‌شان را بدهند، اما درون نـهایت آنچه بـه عنوان آمار و اطلاعات مسئله‌دار اعلام شد، 37 نفر بودند. یعنی یک درصد آمار اولیـه و این واقعاً جای تأسف دارد.

باید پرسید بـه چه قیمتی مـی‌خواهند مجلس و نظام را تحت‌الشعاع قرار دهند؟ چهی پاسخگو خواهد بود؟ آقای رئیس‌جمـهور وارد شد و گفت وزیر مرا بـه خاطر اعلام تخلفات بورسیـه‌ها و ایستادن پای آنـها استیضاح د. آیـا این آسیب‌ها و مطالب خلاف واقع کـه مـی‌گویند آسیب‌های کمـی است؟

دولت درون این زمـینـه ادعایی دارد کـه همواره مطرح مـی‌کند و آن اینکه تاکید دارند منتقدان درد مردم را نداشته و به فکر قدرت هستند، از سوی دیگر 100 نماینده مجلس هم درباره ادبیـاتی کـه آقای رئیس‌جمـهور نسبت بـه منتقدان دارند، نامـه نوشته و تاکید د کـه منتقدان بـه فکر اصلاح امور هستند، نظر شما درون این زمـینـه چیست؟

طلا: ادعایشان را اثبات کنند، مردم مخاطبند و قضاوت خواهند کرد. ما همـه پیش قاضی اول خداوند و وجدان مردم نشسته‌ایم، مثلاً درون موضوع یـارانـه‌ها همـه ما بـه همراه دولتمردان از مردم خواهش کردیم کـه مردم یـارانـه خود را دریـافت نکنند. اما چند درصد ثبت‌نام ند؟

*از برج‌ساز که تا مستحق واقعی برای دریـافت یـارانـه ثبت‌نام د

اگر تعداد نسبت بـه قبل کمتر شده هست به خاطر امواتی هست که قبلاً درون لیست بودند. یعنی الآن از برج‌ساز ثبت‌نام کرد تای کـه واقعاً مستحق دریـافت یـارانـه بود. آیـا مجلس عامل این موضوع بود؟ ابزار تبلیغاتی کـه در اختیـار خودشان بود، خودشان هم تبلیغات د و از مردم خواهش د. صدا و سیما هم کـه خیلی مؤثر هست و درون این زمـینـه هم خیلی افکار عمومـی را جهت داد. یـا درون مورد بحث پول‌های کثیف رسانـه‌ها عامل طرح آن بودند؟

اینکه بنزین پتروشیمـی مشکلی ندارد را کـه ما نگفتیم، خودشان اعلام د یـا بحث روغن پالم اولین بار از کجا مطرح شد؟ خودشان نشستند با تولیدکنندگان و گفتند ببخشید ما اشتباه کردیم.

در این راستا حتما تاکید کنم کـه یکی از مشکلات این هست که محاوره عادی بـه رسانـه آمده است، محاورات عادی گاهی اوقات سند و مدرک و دلیل ندارد. این محاوره عادی اکنون وارد کلام رئیس‌جمـهور و مقامات شده هست و این بسیـار آسیب‌زاست.

بحث مربوط بـه فرهنگ سازی نیمـه تمام ماند....

طلا: بگذارید اینگونـه بیـان کنم. ما درون کشور از ابتدا دو جریـان داشتیم یکی جریـان مقاومت و دیگری جریـان سازش. جریـان مقاومت کـه معلوم بود سپاه و بسیج و مردم بودند. جریـان سازش هم عمدتاًانی هستند کـه در خارج از کشور تحصیل د و یـا برخی مناصب و پست‌هایی داشتند کـه به مرور زمان نگاه‌شان لیبرالیستی و سکولاریستی شده است.

حضرت امام(ره) گفت جنگ درون رأس امور است، اما به منظور این قشر درون رأس امور نبود. لذا درون پذیرش قطعنامـه 598 این افراد درون موضوع منابع مالی نظام را بـه تنگنا انداختند. همزمان امام مردم را بـه مقاومت تشویق مـی‌کرد و آنـها مجمعی بـه نام عقلا بـه راه انداختند کـه به دنبال سازش بود. الآن هم همـین طور است. آن زمان امام 2 بار آقای هاشمـی را خواست و از او پرسیدند این مجمع عقلا بـه چه عنوان تشکیل شده هست و حرف از سازش مـی‌زند؟ بگویید ما که تا آخر ایستاده‌ایم و حرف از سازش نزنید. سرسلسه آنان چهی بوده است؟

امروز هم درون موضوع هسته‌ای همـین‌طور است. رهبر معظم انقلاب مـی‌دانند کـه در مذاکرات چیزی دست ما را نمـی‌گیرد. اما چرا ایشان درون موضوع هسته‌ای صحبت مـی‌کنند که تا این باور ملی ایجاد شود کـه غرب طرفی نیست کـه ما بتوانیم بـه آن اعتماد کنیم. اما بعضی این موضوع را قبول ندارند کـه در مصادیق و موضوعات مختلف عینیت یـافته است.

اکنون روسیـه هم درون تحریم است، ما همـین الآن با اتحاد مـی‌توانیم کارهای بزرگی انجام دهیم.

*عده‌ای درون دولت فعلی معتقدند بدون غرب نمـی‌توانیم اقتصاد کشور را شکوفا کنیم

در همـین بخش بحث حذف دلار از مبادلات مطرح شده اما برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند کـه در دولت اهتمامـی به منظور حذف دلار از مبادلات وجود ندارد، شما علت را درون چه مـی‌بینید؟

طلا: اعتقاد بعضی بـه ویژه درون دولت فعلی این هست که بدون غرب نمـی‌توانیم اقتصاد کشور را شکوفا کنیم، چرا کـه غرب را کدخدا مـی‌دانند.

اگر اجازه بدهید کمـی از این بحث دور شده و به سراغ یکی از موضوعات مورد توجه درون پارلمان برویم. طرح استانی شدن انتخابات مجلس درون این ایـام مورد توجه نمایندگان است. شما محاسن و معایب طرح را درون چه مـی‌بینید؟

طلا: این طرح نـه استانی هست و نـه شـهرستانی و در عین حال هم استانی هست هم شـهرستانی. یعنی هم حتما آرای شـهرستان را جمع کنیم و هم آرای استان‌ها را. بـه نظرم طرح پخته‌ای نیست، لذا از صحن بـه کمـیسیون ارجاع شد. بعد اینکه مـی‌گویند استانی اصلاً استانی بـه آن معنا نیست.

صرف نظر از محسنات و معایب آن، پیشنـهادی کـه من دارم این هست که حتی اگر بـه بهترین وجه تصویب شد، حداقل با یک سال تأخیر اجرا شود و در این دوره اعمال نشود.

چرا؟

طلا: به منظور اینکه دوباره این باور اجتماعی شکل مـی‌گیرد کـه مجلس به منظور خودش این کار را کرده است. درون بعضی کشورها قانون کـه مـی‌گذارند به منظور یک دوره بعد اعمال مـی‌کنند ما هم حتما به این شکل عمل کنیم. فرصت 6 ماهه یـا یکساله بدهیم و از دور بعد آن را اجرایی کنیم.

*ارتباط با «احزاب» نـه «مردم» از معایب طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس است

معایب و محاسن طرح....

طلا: یکی از افتخارات ما این هست که با مردم ارتباط داریم. الآن تقریباً یکی ائمـه جمعه و دیگری نمایندگان هستند کـه با مردم ارتباط زیـادی دارند. اگر این را هم حذف کنیم چه اتفاقی مـی‌افتد؟

یکی از مـهمترین تبعات آن هست که نظام درون آن صورت حتما با احزاب تعامل داشته باشد نـه با مردم. این استانی شدن انتخابات مجلس درون جایی پا مـی‌گیرد کـه مردم حضور جدی داشته باشند. من از شما مـی‌پرسم آیـا حزب درون سیستم کشور ما بـه راه افتاده است؟ ما الان حداقل 200 حزب ثبت شده داریم اما از شما مـی‌خواهم بپرسم فقط 15 تای آن را بشمارید. همان حزب‌های معروف هم برنامـه‌هایشان فقط به منظور ورود بـه عرصه انتخابات است. کدام حزب آمده هست برای مدت زمان فعالیت خود بیلان کار ارائه داده باشد؟

*روحانی هنوز شعار اعتدال را تعریف نکرده است

هنوز آقای روحانی شعار اعتدال را تعریف نکرده است. بعد ما مـی‌خواهیم نظام انتخاباتی خود را حزبی کنیم درون حالی کـه هنوز حزب «بما هو حزب» درون کشور شکل نگرفته است.

پس ما با این کار عملاً کاری مـی‌کنیم کهانی کـه مـی‌خواهند بـه مجلس راه یـابند حتما بروند بـه دنبالانی کـه صاحبان قدرت و ثروتند چرا کـه مـی‌خواهند درون یک استان 13 مـیلیونی تبلیغات کنند. وقتی زیر چتر افراد صاحب ثروت و پول رفتید بعد از انتخاب و تصدی کرسی نمایندگی حتما به چهی جوابگو باشیم؟ بـه همان فرد پولدار. اگر منافع حزب و منافع مردم با هم متفاوت بود، نماینده منتخب حتما حامـی منافع کدامـیک باشد؟

یکی دیگر از مسائل این طرح این هست که شرایط را برایـانی کـه ارتباطات زیـاد و منابع مالی زیـاد ندارند فراهم نمـی‌کند؟ و آن عدالت سیـاسی و اجتماعی را کـه باید محقق شود زیر سؤال مـی‌برد؟

من این طرح را بـه صورت کامل رد نمـی‌کنم، البته وقتی بخشی‌نگر شدیم، سبب مـی‌شود قسمتی از منافع ملی خود را نادیده بگیریم، اما حتما بپذیریم کـه با این سرعت نمـی‌توانیم استانی شدن انتخابات مجلس را اجرایی کنیم و باید بگذاریم به منظور پس از انتخابات و برای یک سال مسکوت بگذاریم.

آقای دکتر! درون بخش پایـانی مصاحبه مـی‌خواهم از شما بـه عنوان دبیر اجرایی مجمع نمایندگان تهران یک انتقاد مردمـی را مطرح کنم. برخی مـی‌گویند کـه ارتباط نماینده‌های تهران با مردم خیلی کم است...

طلا: من نمـی‌توانم بپذیرم کـه ارتباطشان خیلی کم است، حوزه تهران خیلی گسترده است، دوم اینکه کار نمایندگی خیلی سنگین است، به منظور یک قانون‌گذاری چقدر حتما مطالعه کنند، چقدر حتما با افراد متخصص م کنند؟ چه قدر حتما جلسه بگذارند؟ مثلاً بررسی اشتباه احتمالی درون ماجرای فوت 9 کودک درون بیمارستان‌های تهران چقدر زمان مـی‌برد؟ چهی حتما این کار را انجام دهد؟ یک رئیس‌جمـهور و وزیر، دفتر و نـهاد و سازمان و تشکیلات دارد، نماینده اینگونـه نیست و نماینده ناظر بر یک حوزه نیز نیست بلکه بر همـه حوزه‌ها حتما نظارت کند.

ما اکنون 4500 مسجد درون تهران، ری، شمـیرانات و اسلامشـهر و پردیس داریم، من هر شب یکی از این مسجدها را بخواهم بروم، چند سال یک بار نوبت بـه هر کدام مـی‌رسد؟ 12 سال طول مـی‌کشد حال شما بـه این هیأت‌ها، کارخانـه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و ... را اضافه کنید. اکنون نزدیک 2 ماه هست که مـی‌خواهم با رئیس یکی از بیمارستان‌ها جلسه بگذارم فرصت نکرده‌ام. مگر نمایندگان بیش از 24 ساعت درون شبانـه‌روز فرصت دارند؟

من از بعضی از نمایندگان شـهرستان‌ها پرسیدم بیشترین حضور شما درون حوزه انتخابیـه‌تان چقدر بوده است، گفتند 50 بار درون حالی کـه من شخصاً‌ 200 بار درون حوزه اسلامشـهر حضور داشته‌ام. اما مثلاً‌ این آمار را درون تهران چگونـه مـی‌توان ارائه داد؟ کار سختی است.

منبع: فارس

یکشنبه 11 مرداد 1394-02:13 ب.ظ


خرازی: کرباسچی تمام امکانات خود را علیـه ناطق‌نوری بـه کار مـی‌گرفت

رئیس حزب ندای ایرانیـان گفت: کرباسچی کـه مـی‌گوید حتما از آقای ناطق حمایت کنیم، درون زمان انتخابات مجلس پنجم و بعد درون انتخابات ریـاست‌ جمـهوری تمام امکانات خود را علیـه آقای ناطق بـه کار گرفت.

صراط: محمدصادق خرازی رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیـان درون گفت‌و‌گویی بـه بررسی مسائل سیـاست داخلی و سیـاست خارجی پرداخت؛ مشروح مصاحبه خرازی با نشریـه مثلث درون ادامـه آمده است:

آقای دکتر! بعد از توافق هسته‌ای آقای دکتر ظریف را دیده‌اید؟

بله، پنجشنبه خدمت ایشان بودم.

آیـا از اوضاع راضی بودند؟

ایشان زحمت فراوانی کشیده و توانسته درون تاریخ ایران وظیفه و رسالت دیپلماتیک خود را انجام دهد. مـی‌توان گفت بـه صورت نسبی از کاری کـه انجام شده راضی هست و از همکاری و هماهنگی نـهادها و حمایت مقام‌معظم‌رهبری و مدیریت آقای روحانی درون مجموع خیلی راضی هستند.

دلخور هم بودند؟

طبیعی است. ایشان معتقد هست برخی شاید بـه دلیل فقدان نگاه حقوقی‌شان، نگاه سیـاسی دارند و برخی فقط نگاه حقوقی و برخی فقط نگاه تکنیکی دارند. پدیده توافق یـا متنی کـه مقابل ماست درون ابعاد مختلف حتما کار شود، درون واقع متنی حقوقی، سیـاسی، امنیتی و تکنیکی است. عوامل مختلف این متن دارای اهمـیت خاص و نیـازمند این هست که با نگرش همـه‌جانبه و وسیع بدان نگاه شود.

ماه‌های سختی به منظور دکتر ظریف سپری شده است. آیـا فکر مـی‌کنید به منظور ایشان کار تمام شده و خیـالشان راحت شده است؟

نـه، آقای ظریف خیـالشان راحت نشده است. به منظور دیپلماتی مثل ظریف هم درست هست که کار طاقت‌فرساست اما شیرینی‌های خاص خودش را هم دارد. نمـی‌توان گفت کـه خیلی بـه آقای ظریف سخت گذشته است. شغل آقای ظریف این است. او به منظور این پست و شغل آفریده شده است. آقای ظریف کارش را تمام‌شده تلقی نمـی‌کند و معتقد هست این کار آغاز یک حرکت هست و مـی‌تواند هم سرآغازی به منظور مناسبات بین‌المللی شود و هم تعبیر بـه یک آغاز جریـان جدید بین ایران و کشورهای مـهم جهان.

حتما بخشی از همـین جواب شما بـه آمریکا برمـی‌گردد. آیـا آمریکا را هم درون این پکیج قرار مـی‌دهید؟

بله.

اما مقامات ارشد دو کشور گفته‌اند کـه ایران و آمریکا اختلافات زیـادی با هم دارند و این توافق بـه معنای عادی‌‌شدن رابطه یـا همکاری درون زمـینـه‌های دیگر نیست؟

درست هست مجوز مذاکرات فقط درون موضوع هسته‌ای هست و نمـی‌توان بـه دیگر امور منطقه‌ای، بین‌المللی یـا حتی دو جانبه آن را پیوند داد، البته اگر منافع ملی ما ایجاب کند، ما تابع هستیم. منافع ملی با دیدگاه رهبری تطبیق و هماهنگ مـی‌شود. ما قسم نخوردیم کـه تا ابد با آمریکایی‌ها قطع رابطه باشیم یـا با آمریکایی‌ها درون یک شرایط «نـه جنگ و نـه صلح» زندگی کنیم. اگر آمریکایی‌ها واقعا آزمونی کـه در آن قرار گرفتند را درک کنند و بفهمند کـه چه شرایط مـهمـی ‌است اوضاع فرق مـی‌کند. آنـها درون همـین مذاکرات، درک واقع‌بینانـه‌‌تری نسبت بـه سابق از مناسبات داخلی ایران داشته‌اند. درون چارچوبی کـه رهبری تعیین مـی‌کنند، مـی‌توان مـیدان بازی را فراهم کرد. آنچه اکنون مطرح هست اینکه اعتماد وجود ندارد. یعنی مـیزان اعتماد ما بـه آمریکایی‌ها و شاید آنـها بـه ما، بـه مـیزان اعتمادی نیست کـه بتواند مناسبات دو کشور را بـه سمت جلوتر پیش ببرد. آمریکایی‌ها یک بحران بزرگ جهانی را بـه زعم خودشان، مدیریت د. ایرانی را درک د و با درکشان توانستند فضای دیگری را بـه وجود آوردند. به‌رغم تصوری کـه مـی‌شد قدم‌هایی بـه سمت جلو برداشته شد، البته موضوعیت پرونده هسته‌ای را بـه مثابه یکی از مسائل مـهم جهانی و بین‌المللی حتما بررسی کرد.

صرف نظر از فاکتور اعتماد کـه بدان اشاره کردید، شاید چیزی مـهم‌تر از آن بـه نام «نقاط مشترک» وجود داشته باشد. رهبران هر دو کشور تاکید مـی‌کنند کـه در خیلی از موارد سیـاست‌هایمان 180 درجه با هم‌ تفاوت دارد. به‌‌نظر شما نقاط مشترکی وجود دارد کـه ایران و آمریکا درون آن مورد احساس کنند کـه بتوانند با هم بنشینند؟

فصل اشتراک و افتراق و اختلاف ما با آمریکایی‌ها خیلی زیـاد است. هم منافع مشترک داریم و هم تضادهای استراتژیک داریم. هم فرصت‌های مشترک داریم و هم تهدیدهای مشترک و به همـین دلیل تهدید به منظور منافع ملی یکدیگر هستیم. اینـها واقعیـات دو کشور است. وقتی از دو کشور درون دنیـا به‌عنوان دو قلمرو جغرافیـایی مـهم صحبت مـی‌شود، فضایی از تمام ابعاد و همـه مسائل پیرامونی درون آن‌جای مـی‌گیرد. بنابراین با آمریکایی‌ها هم فرصت مشترک داریم و هم تهدید مشترک و هم اختلافات جدی و هم نگاه متفاوت و متعارض. آنـها عموما بـه حوزه جهان اسلام بسیـار انتزاعی فکر کرده‌اند. آنـها دموکراسی را گزینشی تلقی مـی‌کنند و دموکراسی را به منظور همـه جهان اسلام نمـی‌پسندند. آنـها سیستم‌های دیکتاتوری را درون دنیـای اسلام بـه سیستم‌های انتخابی و انقلابی و دموکراتیک ‌ترجیح مـی‌دهند کـه نمونـه آن را درون فلسطین و حکومت مصر درون دوره جدید شاهدیم کـه تمام اینـها نشان داد کـه آمریکایی‌ها تحمل و طاقتشان درون برابر دموکراسی با آن دموکراسی کـه در غرب هست، متفاوت است. آنـها دموکراسی هدایت‌شده‌ای مـی‌خواهند کـه از آن آدمـی‌که مـی‌خواهند بیرون بیـاید. اما درون خاورمـیانـه الان این اتفاق نمـی‌افتد بنابراین دیدگاه‌ها و اختلافاتی کـه الان مـیان سران دو کشور وجود دارد، اختلافات یک شب و دو شب نیست، اختلافات ریشـه‌ای ایدئولوژیک است. یعنی ما خیلی وقت‌ها احساس مـی‌کنیم کـه باید ببینیم تنظیم مناسبات‌مان با آمریکا چقدر تامـین‌کننده هویت و منافع ملی ماست. اگر اینـها دقیقا مشخص و احصا و در یک چارچوب برنامـه‌ریزی شود، مـیدان همکاری یـا چالش بـه صورت جدی خواهد شد. یک روز با آمریکایی‌ها درون یک مقطعی دو که تا فرضیـه بیشتر نداشتیم؛ یـا درگیری یـا عادی‌سازی روابط. الان این شرایط دیگر نیست چراکه آمریکایی‌ها تجربه بسیـار ناموفقی درون درگیری و جنگ درون خاورمـیانـه داشته‌اند. امروز همـه مـی‌دانند تنـها راه رسیدن بـه یک خاورمـیانـه امن، دروازه ایران هست و تنـها راه رسیدن بـه یک فضایی کـه مـی‌تواند حتی منافع آمریکایی‌ها را تامـین کند - منافعی کـه در اعتدال و حقانیت هست - نـه اینکه از یک طرف سیـاست حمایت از داعش درون دستگاه امنیتی و اطلاعاتی‌شان داشته باشند و چشم‌شان را روی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی منطقه ببندند و از طرف دیگر به‌گونـه‌ای صحبت‌های ضدتروریستی کنند! ما تروریست خوب و تروریست بد نداریم، تهدید خوب و تهدید بد نداریم؛ تهدید، تهدید هست و تروریست، تروریست است. دنبال این هستیم کـه آمریکایی‌ها این مفاهمـه را داشته باشند.انی کـه افغانستان را بـه آتش کشیدند و به بحران‌های ممکن رساندند، نمـی‌توانند قابل اعتماد باشند. کشوری کـه 20 نفر از اتباعش درون 11 سپتامبر با حمله بـه برج‌های دوقلو فاجعه آفد با این سیستم امنیتی‌اش قابل اعتماد نیست. نمـی‌توان این سیستم را نگه دارید و بگویید قابل اعتمادند اما یک کشوری کـه در تمام مسیر ضدتروریست‌ها، ضدالقاعده، ضدطالبان، ضدداعش، ضدبوکوحرام، ضد تمام تهدیدهای مـهم ایدئولوژیک بوده را محکوم کنید. خب نتیجه این مـی‌شود کـه افکار عمومـی برنمـی‌تابد. درون خود مقامات‌شان هم نمـی‌توانند موضوع را بررسی کنند. بنابراین اختلاف برداشت‌هایمان و دیدگاه‌مان با آمریکایی‌ها حل نشده و زیـاد است. آمریکایی‌ها با طرف مقابل یعنی ایرانی‌ها بـه یک امنیت ذهنی مشترک نرسیده‌ایم؛ که تا زمانی کـه ذهن‌ها آماده و امن نشود، نمـی‌شود انتظاری بیش از این داشت.

اگر درون یک جمله بخواهیم بپرسیم ممکن هست موارد استثنا وجود داشته باشد کـه ایران و آمریکا با هم مجددا پای مـیز مذاکره بنشینند؟

در عالم سیـاست همـه چیز ممکن هست و هیچ چیز غیرممکن نیست.

به‌عنوانی کـه قطعا درون سیـاست خارجی تجربه دارید و وقتی کـه اتفاقی مـی‌افتد، آینده‌اش را هم مـی‌توانید حدس بزنید یـا اینکه گزاره‌های مختلفی برایش متصور شوید، اولا آیـا این توافق را واقعا برد - برد مـی‌دانید؟ ثانیـا اینکه درون ذیل همـین سوال آیـا این توافق بـه مرحله اجرا خواهد رسید؟ یعنی ممکن هست تصور کنیم کـه کنگره رد کند یـا درون ایران بـه دلیل مشکلاتی کـه ممکن هست بعدا بـه وجود آید رد شود؟

من از روز اول هم معتقد بودم کـه تنـها راه‌حل قضیـه دیپلماسی است. درون روزهای بسیـار سخت درگیری درون زمان جنگ قطعنامـه‌ها هم معتقد بودم کـه دیپلماسی مـی‌تواند جواب دهد و الان هم معتقدم کـه دیپلماسی جواب داده و این راهی کـه رفتیم، مـی‌تواند مستمر باشد. یعنی معتقدم کـه در نظام سیـاسی ایران هم یک عقلانیت سیـاسی وجود دارد کـه مـی‌خواهند این موضوع فیصله یـابد و حل شود. نگاه ایرانی و نگاه غربی بـه پدیده هسته‌ای قطعا جزو نگاه‌های اختلاف‌آمـیز هست ولی که تا جایی کـه دوستان توانستند ظرفیت‌سازی د و در این ظرفیت توانستند کارشان را انجام دهند. این هست که من تعبیر برد - برد را استفاده مـی‌کنم. اینکه درون مورد قطعنامـه از واژه «یک شکوه بی‌نظیر» استفاده مـی‌کنند، من تعبیر شکوه را استفاده نمـی‌کنم. معتقدم کـه ما درون عالم سیـاست، هم حتما امتیـاز بدهیم و هم حتما بگیریم. هم توانستیم از ظرفیت‌های بین‌المللی خودمان استفاده کنیم و هم از قدرت بازدارندگی خودمان. اگر قدرت بازدارندگی ایران نبود، محال بود کـه یک قدم درون دنیـا موفق شویم. قدرت بازدارندگی ما درون نگاه مدیریت درون سیـاست خارجی خاورمـیانـه‌ای نظام هست که پدید آمده، بـه همـین دلیل هست که درون اقصی‌نقاط منطقه وجود داریم؛ درون خاورمـیانـه، درون یمن، درون سوریـه، درون عراق و در افغانستان. شما ایران را مـی‌بینید اما ایرانی نمـی‌بینید کـه این نشان‌دهنده اوج غرور یک سیـاست خارجی قدرتمند بازدارنده‌ای هست که توانسته کمک کند بـه خاورمـیانـه و موضوعات مختلف. من این متن را کـه ان‌شاءالله درون کشور هم مورد بررسی آقایـان قرار خواهد گرفت و ابعادش را اندازه‌گیری خواهند کرد، روحش را مثبت مـی‌دانم و یک موفقیت مـهم مـی‌دانم، درون عین حال طبیعی هست که درون جاهایی هم ناچار شدیم نرمش قهرمانانـه‌ای کـه مقام معظم رهبری از آن نام بردند را درون بعضی از بخش‌ها و لایـه‌هایمان ببینیم. حس‌مان هم این هست که قطعا شرایط آینده درون منطقه به‌گونـه دیگری رقم خواهد خورد.

در ادامـه بحث‌مان نکته بسیـار مـهمـی مطرح مـی‌شود و آن اینکه آیـا بعد از این توافق حتما منتظر یک «روحانی» جدید باشیم و یک رئیس‌جمـهور با مشخصات جدید مـی‌بینیم؟ آیـا پرستیژ آقای روحانی تغییر خواهد کرد؟

من با شناختی کـه از آقای روحانی دارم این فرضیـه را قبول ندارم. آقای روحانی را از بعد از جنگ دیده‌ام و بعد از مذاکرات مـهم ایران درون ماجرای قطعنامـه 598 و در فرصت‌های مختلف سیـاسی دیده‌ام. آقای روحانی این‌گونـه نیست کـه بخواهید تلقی و تصور کنید کـه یک آقای روحانی متفاوتی شود. البته درون مرحله‌ای هست که اقتدار، قدرت داخلی و محبوبیت دولت تحت تاثیر این قطعنامـه بین مردم خواهد بود.

به‌‌هر‌حال حتما تاثیراتی خواهد داشت. بـه نظر شما نسبت آقای روحانی با اصلاح‌طلبان با‌وجود این توافق چگونـه خواهد شد؟ برخی هنوز هم مـی‌گویند کـه اگر توافق شود آقای روحانی دیگر نیـازی بـه اصلاح‌طلبان ندارد، یعنی برند اینکه ایران را از تحریم‌ها درآورده آنقدر برایش امتیـاز دارد کـه نیـازی بـه اینکه اصلاح‌طلبان از او حمایت کنند که تا بدنـه اجتماعی اعتدالگراها بالا برود، ندارد. شما هم این‌طور فکر مـی‌کنید؟

نـه، این‌گونـه نیست. آقای روحانی و اصلاح‌طلبان بـه عقلانی‌سازی سیـاسی رسیده‌اند. یعنی همـه‌شان امتیـاز این موفقیت را (اگر نامش را موفقیت بگذاریم) بـه محور نظام واگذار کرده‌اند و معتقدند کـه محور نظام بود کـه این موقعیت را فراهم کرد و دولت توانست درون این زمـینـه بازی کند و موفق شود. بنابراین وقتیی چنین توانی را دارد و در درون خودش سیـاست را عقلانی‌سازی و منطقی مـی‌کند بعد دلیلی برایش وجود ندارد کـه احساس غرور و بی‌نیـازی کند. پیروزی‌ها از بین مـی‌رود و زود فراموش مـی‌شود، چنانچه ما گفتیم «قهرمان شدن کار آسانی است، قهرمان ماندن کار سختی است». یعنی درون فرهنگ پهلوانی ایران کـه نگاه کنیم، پهلوان شدن کار سختی نبوده و پهلوان ماندن کار سختی است. من تصور نمـی‌کنم و آقای روحانی مـی‌دانند کـه اصلاح‌طلبان چه موقعیت اجتماعی دارند و با محوریتی کـه آقای روحانی دارد، مـی‌خواهد این ظرفیت را توسعه دهد و حفظ کند. آقای روحانی سه، چهار انتخابات درون پیش رو دارد. این انتخابات بالاخره درون خیلی از مباحث، موضوعات و سوالات بزرگی درون مقابلش خواهد بود. انتخابات مجلس، خبرگان و ریـاست‌جمـهوری و شورای شـهر بعدی انتخاباتی هست که درون دوره آقای روحانی اتفاق خواهد افتاد. آقای روحانی یک شخصیت و رجل سیـاسی هست و مـی‌داند کـه ظرفیت‌ها چگونـه هست و ظرفیت‌ها چگونـه مـی‌تواند احصا شود. برداشتم این هست که آقای روحانی بخش عمده‌ای از سرمایـه‌گذاری‌اش را درون سبد رای اصلاح‌طلبان گذاشته است.

نسبت اصلاح‌طلبان با آقای روحانی بعد از توافق چیست؟

ما از آقای روحانی بیشتر از قبل هم حمایت مـی‌کنیم و موفقیت آقای روحانی را موفقیت نظام مـی‌دانیم و موفقیت نظام را درون قدرت و تعامل نظام مـی‌دانیم. اینـها واقعیت است، موفقیت آقای روحانی را درون تعامل با رهبری، ستایش مـی‌کنیم. آقای روحانی توانستند درون تمام مراحل اعتماد رهبری را جذب کنند و حمایت رهبری را داشته باشند و از نظرات و رهنمودهای مقام‌معظم‌رهبری بـه صورت حداکثری استفاده کرده‌اند. اینـها درون سیـاست واقعیت جدی هستند، از زمانی کـه ایشان بـه اتاق رئیس‌جمـهوری رفتند، التهاب و درگیری‌های داخل نظام کاهش یـافته و بحران‌های بین‌المللی ایران بـه صورت جدی-عینی تحت تاثیر این رفتار عقلانی قرار گرفته است.

لااقل درون فاصله 15 روز مانده بـه توافق حرفی شنیده مـی‌شد کـه آقای روحانی هر طور شده این توافق را امضا مـی‌کند، حتی توافق بد را و آن وقت گمانـه‌زنی مـی‌شد کـه اگر این کار را کرد، حاکمـیت حتما چه‌کار کند؟

تا جایی کـه من شخصا با آقای روحانی ارتباط قدیمـی ‌داشتم و ایشان را خوب مـی‌شناسم معتقدم محال بود آقای روحانی این کار را انجام دهد. آقای روحانی که تا 24 ساعت قبل از اینکه بـه توافق برسند، هنوز نمـی‌دانست کـه چه اتفاقی خواهد افتاد و در آن مقطع قاطعانـه نمـی‌گفت کـه به نتیجه مـی‌رسیم یـا نمـی‌رسیم. مقام معظم رهبری چارچوب‌ها را مشخص کرده بودند و در آن چارچوب‌ها آقای روحانی اعلام و آقای ظریف هم مدیریت و پیگیری مـی‌کرد. که تا 24 ساعت قبل از توافق هم آقای روحانی معتقد بود کـه ما مشکلاتی داریم و باید مشکلاتمان حل شود. بـه صورت قاطع نمـی‌گفت و مـی‌دانم کـه دو گزینـه درون مقابل آقای روحانی قرار داشت؛ گزینـه بعد از قطعنامـه و پیروزی و گزینـه شکست مذاکرات. درون شکست مذاکرات حتما نظام را اداره مـی‌کرد کـه روی این هم دولت آقای روحانی فکر کرده بود و خبر دارم. درون جلسه‌ای کـه به‌عنوان کارشناس دعوت شده بودم مطرح مـی‌شد کـه اگر موفق شدیم چه مـی‌شود و اگر موفق نشدیم، چه؟ این تدبیر رئیس‌جمـهور را مـی‌رساند، بنابراین نمـی‌توان گفت کـه آقای روحانی بـه هر قیمتی مـی‌خواست توافق را امضا کند. نکته بسیـار مـهمـی ‌را از نزدیکان ایشان شنیدم کـه آقای روحانی درون یک جلسه بسیـار محرمانـه گفتند کـه اگر موفق شویم این موفقیت از آن اعتماد مقام‌معظم‌رهبری و خردمندی‌های ایشان است. اگر موفق نشویم، رسما بـه مردم خواهم گفت و از رهبری تشکر مـی‌کنم کـه فضا را مـهیـا د و سخن ایشان کـه «اعتماد بـه غرب نمـی‌شود» از همـه درست‌تر بود. این شجاعت را دارم کـه این را بیـان کنم. آقای روحانی به‌صورت آشکارا شجاعت بیـان این مطلب را دارد. چنین فردی بـه هر قیمتی حاضر نیست آنچه گفته مـی‌شد را انجام دهد. ایشان 16 سال دبیر شورای عالی امنیت بوده هست و تجارب ارزشمندی درون این زمـینـه دارد.

اکنون حاکمـیت با رئیس‌جمـهوری مواجه هست که 23 ماه مذاکره کرده است، درحالی کـه مـی‌توانست درون همان ژنو 3 یـا وین 5 یـا درون عمان، آلمان یـا نیویورک کار را تمام کند. اما رئیس‌جمـهوری هست که که تا آن لحظه کـه چارچوب‌های رهبری رعایت شود، حاضر بـه مذاکره بود. حالا نگاه حاکمـیت بـه چنین رئیس‌جمـهوری چگونـه است؟ مـی‌خواهم بپرسم حاکمـیت عالی ایران آقای روحانی را چطور مـی‌بیند؟

من نمـی‌توانم نماینده حاکمـیت باشم. برداشت خودم را بیـان مـی‌کنم. درون مجموعه حاکمـیت نظام ما، عقلانیت سیـاسی روحانیت شیعه و شخصیت‌های شیعه خیلی بالاست. یکی از تفاوت‌های ماهوی کـه به صورت جدی با دنیـاهای پیرامونی‌مان داریم، انعطاف بی‌نظیر خردمندان نظام سیـاسی ایران است. همـه‌شان نگاه مـی‌کنند کـه رئیس‌جمـهوری کـه کشور را تحویل گرفته کجا بوده و الان کجاست، کشور با 950 مـیلیـارد دلاری کـه درآمد داشته، نرخ رشد اقتصادی منفی پیدا کرده بود. خروجی سیـاست خارجی‌اش تهدید امنیت ملی نظام شده بود. سیـاست دفاعی‌، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی مشخصی نداشته هست و پوپولیسم دولت درون آن بیداد مـی‌کرده و متاسفانـه فقر درون آن غوغا مـی‌کرده است. چنین رئیس‌جمـهوری درون چنین فضایی ریسک کرده و قدرت را بـه دست گرفته هست و بعد از دو سال مسئول برداشتن یکی از موانع مـهم ایران بوده است. درحالی کـه سیـاست اقتصادی خود را مبتنی‌بر اقتصاد و ظرفیت‌سازی بر اقتصاد مقاومتی کرده است؛ ظرفیت‌سازی‌هایی مـی‌کند و یکی از مـهم‌ترین مسائل کشور را حل مـی‌کند. البته مجموعه حاکمـیت، نـهادهای مـهم نظام هستند. نـهاد رهبری، نـهاد قوه مقننـه، قضایی و نـهادهای نظامـی و امنیتی و نـهاد تبلیغاتی نظام هست و تمام اینـها بـه پدیده متن و اسنادی کـه با طرف مقابل نوشته شده هست و کاری کـه دولت آقای روحانی انجام داد و وزیر امور خارجه انجام داد، نگاه مثبتی دارند. شاید نسبت بـه بعضی واژه‌ها و جملات، بعضی مسائل متقابل هم وجود داشته باشد. اما وقتی انتقاد نباشد نمـی‌توان کار کرد. حتما گام‌ها را به‌گونـه‌ای برداشت و عملی ساخت کـه کانون‌های عملی یک یک بـه نتیجه برسد. من به‌عنوانی کـه هم درون صحنـه خارجی دستی دارم و هنوز درون صحنـه داخلی ایران فعال هستم، معتقدم کـه حاکمـیت بـه کار آقای روحانی خوشامد گفته، منتها بخش‌هایی کـه هنوز قابل سوال هست را حتما حل کند و به قول معروف خوشامدنشان شیرین‌تر شود.

آیـا ممکن هست بخشی از این حرف‌های تندی کـه از سوی سران دو کشور ایران و آمریکا درون مورد احتمال ادامـه رابطه ایران و آمریکا بیـان مـی‌شود بـه دلیل مسائل داخل کشورها باشد؟ بـه یک معنا منظورم این هست که بـه داخل کشورشان پیـام دهند کـه معنای این توافق ایجاد رابطه بین دو کشور نیست؟

یک مقدار بـه بحث سیـاست داخلی و پیـام‌ها برمـی‌گردد. پژواک‌های موقعیت داخلی به منظور بیرون از قلمروی جغرافیـایی هم ما و هم آنـهاست و یک مقدار هم واقعیت دارد. بالاخره عربستان سعودی و اسرائیلی‌ها و اعراب فشار روی آمریکایی‌ها مـی‌آورند کـه ما متحد تو هستیم یـا ایران؟ آنـها هم درون یک پارادوکسی قرار گرفتند. یک‌سری شعارها دارند کـه با ما بـه توافق نمـی‌رسند کـه مورد بولد آنـها واقع مـی‌شود و خوشحالی‌شان را درون پی دارد. یک‌سری موضوعاتی هم هست کـه آنـها درون داخل خودشان مطرح مـی‌کنند. بعضی‌ها واقعی هست و بعضی هم پژواک مسائل داخلی آن کشورها با بیرون است.

به‌طور اخص مـی‌خواهم بگویم ما با یک عربستان جدید مواجهیم، بـه هر حال حاکمـیت عالی آنـها تغییر کرده است. اما واقعیت این هست که ما با یک ایران جدید هم مواجهیم. یعنی ایران بعد از توافق داریم کـه به هزار و یک دلیل، توافق مـی‌تواند کمکش کند کـه قوی‌تر باشد. ایران و عربستان الان نسبت بـه همدیگر چگونـه‌اند؟ دشمن یکدیگر هستند و ممکن هست این دشمنی آن‌قدر بالا بگیرد کـه به آن دیـالوگ آقای ولایتی و مقامات آنـها برسد یـا نـه این دشمنی کنترل مـی‌شود؟

ایران و عربستان درون یک رقابت تنگاتنگ جدی هستند کـه در مسیر 30، 40 سال گذشته تاکنون وجود داشته است. حتی این رقابت از دوره حکومت شاه با آنـها بوده است. عربستان همزمان به‌عنوان اینکه درون منطقه خلیج‌فارس واقع است، ظرفیت‌سازی به منظور خود به‌وجود آورد کـه غربی‌ها را به‌عنوان یک گزینـه درون ژاندارمـی‌ درون منطقه استفاده کند کـه منتها نتوانست از آن بهره ببرد و آن ظرفیت را نداشت. عربستان با ما درون یک رقابت جدی رودررو هست حتی مثل رقابت ما با ترکیـه نیست. ما با عربستان و ترکیـه و اگر مصر بخواهد فعال‌تر از این باشد با مصر هم درون منطقه طبیعی هست رقابت داشته باشیم اما این رقابت مانع همزیستی نمـی‌شود. درون ادبیـات سیـاسی همزیستی بسیـار مـهم هست یعنی ما هم همزیستی داریم و هم رقابت. منافع خودمان را داریم آنـها هم منافع خودشان را. نمونـه‌اش اینکه عربستان پول مـی‌دهد که تا تصویر نادرستی از ایران درست کند. ما اسناد و مدارکی داریم کـه عربستان از سازمان مجاهدین‌خلق (منافقین) دفاع و حمایت مـی‌کرده است. ما شرایط و ظرفیت‌هایی داریم کـه عربستان از نحله‌های ضدایرانی حمایت مـی‌کرده است. ما دست آشکار تروریست منطقه را درون ید قدرت دست‌های امنیتی عربستان مـی‌بینیم. ما با این مسائل ناسازگاریم منتها عربستان ظرفیت بالای دنیـای اسلام را داراست کـه اگر درون همان ظرفیت بازی کند، همکاری مـی‌کنیم. ما با عربستان هم رقابت داریم و هم زندگی مـی‌کنیم و اگر آنـها بـه تشخیص و تشخص درستی درون باب حفظ منافع ملی برسند مـی‌توانیم تعریف مجددی از همکاری داشته باشیم.

اجازه دهید فضای گفت‌وگو را تغییر دهیم و به سیـاست داخلی هم بپردازیم. از آقای لاریجانی شروع کنیم. مطرح هست که آقای لاریجانی تغییر کرده و به اصلاح‌طلبان و آقای روحانی نزدیک شده است. آیـا علی لاریجانی همان لاریجانی است؟ برخی حتی معتقدند کـه او نزدیک به‌هاشمـی شده است. شما چطور فکر مـی‌کنید؟

آقای لاریجانی یک شخصیت باهوش سیـاسی است. ویژگی‌های بسیـار شخصیتی بارز و مثبتی دارد. یعنی هوشمند است، فلسفه خوانده است، ذهن استقرایی دارد و دو دوره مجلس را بـه خوبی اداره کرده است. مدیریت صداوسیما مـهم‌ترین دستگاه اطلاع‌رسانی و تبلیغات کشور را داشته است. درون دوره اصلاحات، شمشیر تیزش را بـه روی اصلاحات تیزتر مـی‌کرد و جبهه داشت. درون دوره‌ای هم درگیری‌هایی با احمدی‌نژاد داشت کـه با تدبیر خود توانست احمدی‌نژاد را زمـین‌گیر کند. آقای لاریجانی درون زمـین‌گیر شدن احمدی‌نژاد نقش داشت، نمـی‌توانیم منکر شویم. ولی آقای لاریجانی ذاتا و ماهیتا متعلق بـه یک جریـان فکری دیگر است. یعنی اگر آقای لاریجانی را درون خمره عسل اصلاح‌طلبی هم وارد کنید و بیرون آورید، باز آن شیرینی‌ها و حلاوت اصلاح‌طلبی درون آن دیده نمـی‌شود. شاید حلاوت یک اصولگرایی خاص کـه عقلانی هم هست در او دیده شود. آقای لاریجانی، متعلق بـه جریـان عقلانی اصولگرایی هست و متعلق بـه چنین نحله‌ای است. بـه همـین دلیل وقتی از آقای روحانی صحبت مـی‌کنیم، آقای روحانی اصلاح‌طلب نیست. اگر شما تلقی کنید کـه آقای روحانی اصلاح‌طلب هست این اشتباه است. زادگاه و اردوگاه فکری آقای روحانی، اصولگرایی بوده هست و از دامن اصولگرایی یک مقدار بـه سمت نحله‌های باز سیـاسی پیشرفت کرده کـه نمـی‌خواهم از لغت لیبرالیسم استفاده کنم کـه در حق آقای روحانی شایسته نیست و نارواست کـه بگویم آقای روحانی فردی هست که بـه سمت لیبرالیسم رجعت کرده است. آقای روحانی درون عینی کـه در اردوگاه راست سنتی بوده ولی عقلانیت درون سیـاست و گشاده‌رویی درون فرهنگ و بازبودن درون اقتصاد را معیـار خودش قرار داده است. با این دید آقای روحانی، آقای روحانی جدیدی تعریف مـی‌شود به‌عنوان یک جریـان فکری درون خود اصولگرایـان. منتها مبانی فکری آقای روحانی منطبق با جریـان روشنفکری نیست. حتی روشنفکری آقای روحانی هم که تا حدودی جالب مـی‌شود! یعنی آقای روحانی چون متعلق بـه اردوگاه فکری اصولگرایـان است، هر حرکت روشنفکری او را کـه نگاه کنیم مـی‌بینیم کـه این قاعده بـه هم نمـی‌خورد و نام این دو تفکر با هم‌جور درون نمـی‌آید. شاید یک بهره‌برداری مقطعی بشود اما نمـی‌توان گفت کـه در درازمدت ادامـه‌اش داد. آقای روحانی توانسته درون جامعه ظرفیت‌سازی کند کـه بگوید نماد فکری عقلانی یک اصولگرا این است. بـه همـین دلیل بخش عمده‌ای بـه سمتش رفته‌اند. درحالی کـه اگر اصلاح‌طلبان هم چاره‌ای نداشته باشند به‌سراغ آقای روحانی خواهند رفت اما اگر چاره داشته باشند، گزینـه‌ای درون برابر آقای روحانی داشته باشند مثلا خود رئیس دولت اصلاحات گزینـه‌شان باشد، یـا آقای سیدحسن خمـینی یـا اصلاح‌طلب خوشفکر جوانی باشد کـه صاحب‌نظر باشد و بخواهد بـه مـیدان بیـاید، اصلاح‌طلبان بـه آن سمت خواهند رفت. اصلاح‌طلبان درون زمان اضطرار بـه سمت روحانی رفتند و آقای روحانی توانست از ظرفیت آقای‌ هاشمـی و رئیس دولت اصلاحات و اصلاح‌طلبان استفاده کند و محور وحدت جریـانات سیـاسی مخالف دولت شود و در جامعه به منظور شناسایی عاملی کـه باعث موفقیت آقای روحانی شد مـهم است؛ این عناصر خیلی مـی‌تواند بـه ما کمک کند. عناصری کـه توانسته بـه ما بفهماند چه شد کـه آقای روحانی سه هفته قبل از انتخابات ریـاست‌جمـهوری کـه نظرسنجی‌ها محبوبیت ایشان را که تا زیر پنج درصد بیـان مـی‌کرد درون عرض سه هفته بـه بالای 50 درصد رسید؟ عناصر، نقش و عملکرد دولت احمدی‌نژاد بود. نقش خود آقای روحانی به‌عنوان یک شخصیت فتوژنیک، سخنور و کاریزماتیک درون تلویزیون درون مقابل مردم بود. حمایت بی‌بدیل آقای ‌هاشمـی‌رفسنجانی و حمایت شخص رئیس دولت اصلاحات و تمام جریـان اصلاحات بـه آن سمت بود. درون اوجی کـه انتخابات بـه سمت دوقطبی شدن مـی‌رفت و یک قطب انتخابات اصلاحات و قطب دیگر چند نفر از آنـها بودند، آقای روحانی نماد تغییر شد. مگر احمدی‌نژاد نماد تغییر نبود؟ سال 84 کـه بحث‌های انتقادی و اختلافی درون زمـینـه رای نبود. انتخابات سال 84 را ما اصلاح‌طلبان برگزار کردیم و نمـی‌توانیم بگوییم انتخاباتی کـه ما برگزار کردیم تقلب شده و قبول نداریم! احمدی‌نژاد نماد تغییر بود، دوقطبی شد و مردم رای دادند. آقای روحانی هم درون اینجا نماد تغییر شد و مردم رای دادند.

با این تفسیر آقای خاتمـی هم درون انتخابات سال 76 نماد تغییر بود. شاید بـه همـین دلیل هست که آقای روحانی حرف‌های روشنفکری مـی‌زند و به قول شما گاهی اوقات باور و پذیرش آن سخت است. برخی مـی‌گویند آقای روحانی درحال تلاش هست تا خود را درون جایگاه اپوزیسیون قرار دهد که تا مبادا حضورش به‌عنوان پوزیسیون او را مجبور کند مع وضع موجود باشد.

اگر آقای روحانی این کار را د، اشتباه بزرگی کرده است. اتفاقا آنچه آقای روحانی را از خیلی اصولگرایـان متمایز کرده واقع‌بینی و جهان‌بینی ایشان است؛ غرب را مـی‌شناسد، جهان را مـی‌شناسد و خوب تحلیل مـی‌کند.

یعنی حتما از وضع موجودش دفاع کند؟

بله من اگر جای آقای روحانی بودم، قاطعانـه از وضع موجود دفاع مـی‌کردم. دلیلی ندارد کـه آقای روحانی نقش اپوزیسیون را بگیرد. آقای روحانی کـه وارث این‌همـه مشکلات جدی بوده است! مرجع و علت این گرفتاری‌ها او نبوده است! دلیلی ندارد کـه سکوت کند.

البته اینجا حتما منظور از اپوزیسیون ضدانقلاب نیست...

بله، آقای روحانی خودش درون این نظام و مجموعه است. آیـا مـی‌تواند بگوید کـه من نبوده‌ام؟ درون ساختارسازی نظام سیـاسی، درون قانون اساسی، درون متمم قانون‌اساسی آقای روحانی نقش داشته است. اینکه تصور کنیم به منظور رای یک اقلیت روشنفکر بازی‌های سیـاسی کنیم، نمـی‌شود، چراکه هم روشنفکران ما را مـی‌شناسند و هم آحاد مردم. امـیدوارم آقای روحانی چنین برنامـه‌ای نداشته باشد و نگذارند از ایشان سوءاستفاده شود. البته با شخصیتی کـه از ایشان مـی‌شناسم، مـی‌دانم کـه این تیپی نیست. اما اگر اطرافیـانش بخواهند چنین کاری انجام دهند مثل این هست کهی فرع را بر اصل و حاشیـه را بر متن ‌ترجیح داده باشد.

به‌هر‌حال چرخ سیـاست، روی پاشنـه‌ای چرخید کـه اصلاح‌طلبان بـه قول شما درون شرایط اضطرار مجبور شدند از آقای روحانی دفاع کنند و حالا آقای صادق خرازی هم بیـان مـی‌کنند کـه از آقای روحانی کـه اصلاح‌طلب هم نیست و یک اصولگراست، دفاع مـی‌کنیم. آیـا ممکن هست چرخ سیـاست به‌گونـه‌ای بچرخد کـه آقای صادق خرازی درون بهمن ‌ماه اذعان کند کـه شرایط اضطرار ما را به‌جایی رسانده کـه لازم هست از آقای لاریجانی دفاع کنیم؟

نـه، ما عقبه آقای لاریجانی را عقبه‌ای مـی‌دانیم کـه با اصلاحات خیلی قابل جمع نیست؛ نمـی‌توانیم با ایشان بـه وحدت کلمـه برسیم. من بـه لحاظ فکری درون سیـاست خارجی و سیـاست داخلی شاید با آقای لاریجانی اختلاف دیدگاه داشته باشم. درحالی کـه ایشان را هم متدین و هم خوشفکر مـی‌دانم و ایشان دیدگاه‌های مختلف و شیرینی‌های جالبی هم دارند. ولی بـه هیچ‌وجه ما و اصلاح‌طلبان با آقای لاریجانی نمـی‌توانیم با هم پیوند برقرار کنند. هرچند کـه آقای مرعشی و آقای عطریـانفر درون جاهایی صحبت کرده‌اند کـه آقای لاریجانی را‌ ترجیح مـی‌دهند بـه عارف. اتفاقا ما درون گفتمان اصلاح‌طلبی با برادرمان آقای عارف اختلاف دیدگاه نداریم. آثای عارف دارای شخصیت و هویت اصلاح‌طلبی است؛ اگر‌چه شاید برداشت، روش و منش‌ها با هم متفاوت باشد.

البته! این مصاحبه آقای عطریـانفر با هفته‌نامـه مثلث است. او درون این مصاحبه گفت کـه نقد لاریجانی را بـه نسیـه عارف‌ ترجیح مـی‌دهم...

البته، ایشان دیدگاه خودشان را گفته‌اند. من هم تعجب کردم آقای عطریـانفر چنین جمله‌ای را بیـان کرده، اینکه چگونـه ایشان با شجاعت چنین حرفی را مـی‌زند.

آیـا این تصمـیم اصلاح‌طلبی است؟

منظور آقای عطریـانفر بیشتر بـه قدرت اجرایی هست و بیشتر نسبت بـه قدرت اجرایی آقای لاریجانی اشاره دارند. قدرت تعامل و قدرت اجرایی آقای لاریجانی قابل مقایسه با عارف نیست. اما ما‌ ترجیح مـی‌دهیم آقای عارف باشند و اطرافیـان قدرتمندی را به منظور مسئولیت‌ها بکارگیری کنند. اگر اصلاح‌طلبان بـه سمت آقای لاریجانی بروند مـی‌شود یک نمایشنامـه جدید از اتلو شکسپیر طراحی کرد.

البته من فکر مـی‌کنم نباید با تسامح از این حرف بگذریم. آقای کرباسچی درون مطلبی مـی‌نویسد کـه باید از آقای ناطق حمایت کنیم. البته آقای ناطق گفته هست که نمـی‌آید و درست درون همـین شرایط هست که خیلی‌ها آقای لاریجانی را بسیـار شبیـه آقای ناطق مـی‌دانند. من فکر مـی‌کنم یک طرز تفکری درون اصلاح‌طلبان وجود دارد مانند آقای حجاریـان کـه همـین مدل را پیشنـهاد داده‌اند. بـه یک معنا آنـها مـی‌گویند حتما با ائتلاف با اصولگرایـانی همچون لاریجانی وارد انتخابات شویم.

ببینید! عقبه آقای ناطق با عقبه آقای لاریجانی متفاوت است. آقای لاریجانی درون ماجرای حذف اصلاح‌طلبی، نقش جدی داشت درحالی کـه آقای ناطق نداشت. آقای ناطق قربانی نقش دوگانـه کارگزاران درون انتخابات مجلس پنجم شد. آقای کرباسچی کـه امروز این حرف را مـی‌زنند، تمام امکانات خود و امکاناتی کـه در اختیـار داشت علیـه آقای ناطق درون انتخابات مجلس پنجم و بعد درون انتخابات ریـاست‌جمـهوری بـه کار گرفت. آقای کرباسچی کـه آن زمان این کار را کرده هست نمـی‌تواند بگوید درحالی کـه خودش کرده است. آقای کرباسچیی هست که از آقای ری‌شـهری دفاع مـی‌کرد. درون انتخابات ریـاست‌جمـهوری معتقد بود کـه آقای ری‌شـهری از رئیس دولت اصلاحات بهتر است. آقای کرباسچی درون جلساتشان شرکت مـی‌کرد. ما عقبه آقای ناطق را خیلی متفاوت از عقبه آقای لاریجانی مـی‌دانیم. عقبه آقای ناطق یک عقبه انقلابی و مبارز بوده است. عقبه امام‌خواهی بوده است. آقای ناطق از یـاران و صحابه درجه یک امام بود. آقای ناطق مورد توجه حضرت امام(ره) بود. لاریجانی‌ نسل بعد از آقای ناطق هست. البته لاریجانی هوشمندی‌های سیـاسی و توانایی‌های بسیـار بالایی دارند و توانسته انعطاف‌پذیری کرده و بالا بیـاید. ولی عقبه آقای لاریجانی درون اصلاحات، خیلی قابل سوال است. بلایی کـه سر اصلاحات درون دوران مسئولیت ایشان آمد قابل وصف نیست. بحق یـا ناحق اصلا این دو نفر از منظر آرمان اصلاح‌طلبی قابل مقایسه نیستند. من گفتم بـه آقای لاریجانی علاقه‌مند هستم ولی پیوند ایشان با اصلاحات را مرگ اصلاحات قلمداد مـی‌کنم. اصلاحات مبانی خاص خودش را دارد.

پس شما مـی‌گویید درون هر شرایطی اصلا نمـی‌توان فکر کرد کـه آقای لاریجانی و اصلاح‌طلبی با هم...

آن موقع حتما جلسه جشن ازدواج اصلاح‌طلبی و اصولگرایی برگزار کنیم و بگوییم کـه با هم ازدواج د و تمام شد و خیرش را ببینید. نمـی‌توان آن زمان اسمـی ‌از اصلاح‌طلبی برد.

ما آقای ناطق را بـه اصلاح‌طلبی بسیـار نزدیک مـی‌دانیم. آقای ناطق را بـه اصلاح‌طلبی بسیـار نزدیک‌تر از آقای لاریجانی مـی‌دانیم. آقای ناطق را ذاتا اصلاح‌طلب مـی‌دانیم. آقای ناطق و مبانی فکری‌اش را بـه کانون اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی کـه موردنظر امام و رهبری معظم بوده است، خیلی نزدیک‌تر است. اصلاحاتی هست که منظور از آن اصلاحات دیگری هست و رفرم‌های متعارف روشنفکری کـه وابسته بـه سیستم‌های ایدئولوژیک غربی هستند، ما آنـها را قبول نداریم. نـه رئیس دولت اصلاحات و نـه بزرگان اصلاحات آنـها را قبول ندارند. اما وقتی بحث مـی‌کنیم، آقای ناطق ذاتا اصلاح‌طلب است. هیچ‌وقت آقای ناطق ذاتا آیت‌الله جنتی نیست. اگر بخواهیم 10 شاخص به منظور اصلاحات درون نظر بگیریم؛ بگوییم آیت‌الله جنتی و مرحوم آیت‌الله مـهدوی‌کنی، آیت‌الله موحدی کرمانی، آیت‌الله حاج شیخ محمد‌یزدی فقیـه بزرگوار درون قم، آیت‌الله آقای سید‌احمد خاتمـی درون قم کـه نمادهای اصولگرایی هستند و آقای ناطق را هم درون مـیانشان قرار دهیم! معلوم هست که بـه مبانی فکری آقای ناطق باور نداریم. اصلا نمـی‌دانیم کـه مبانی فکری آقای ناطق چیست. ما معتقدیم کـه آقای ناطق یک اصلاح‌طلب اصولگراست کـه به مبانی رهبری معظم انقلاب نزدیک است. این به منظور ما خیلی متفاوت است.


ادامـه مطلب

یکشنبه 11 مرداد 1394-02:04 ب.ظ


وضعیت سال 92 بدتر از 91؛ سال 93 بدتر از 92، و امسال؟

سوال اساسی این هست که آیـا هجوم و صف کشیدن سرمایـه‌گذاران خارجی صحت دارد؟ نتایج آن چه بوده است؟

ظاهرا تحریف واقعیت و ارائه آدرس غلط بـه افکار عمومـی بـه امری عادی و بدیـهی درون رفتار روزنامـه‌های زنجیره‌ای و رسانـه‌های مدعی اصلاحات بدل شده است.
موضوعاتی همچون پایـان تحریم قطعات هواپیما- کـه نـهایتا بـه ارسال چند کاتالوگ ختم شد! - هیـاهوی رسانـه‌ای با موضوع ورود 9 هواپیمای جدید بـه ناوگان هوایی ایران- همان هواپیماهای فرسوده! کـه بلافاصله درون لیست تحریم آمریکا قرار گرفتند! - آزادی 13 تن طلای خریداری شده ایران- کـه با بدعهدی آمریکا و خلف وعده درون اجرای توافق ژنو با 19 ماه تاخیر بـه ایران رسید! - تنـها بخشی از آدرس‌های غلطی بود کـه توسط این جماعت بـه افکار عمومـی ارائه شد.
در یـادداشت‌ها و گزارش‌های پیشین موارد فوق بـه تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار قصد داریم که تا به چند و چون جدیدترین دستپخت ذوق‌زدگان بپردازیم؛ ماجرای «هجوم سرمایـه‌گذاران خارجی بـه ایران بعد از اعلام توافق وین».
در خصوص انتشار این خبر کـه حجم گسترده‌ای از اخبار و تحلیل‌های روزنامـه‌های زنجیره‌ای را درون بر گرفته است، سه پرسش وجود دارد و آن اینکه:
- آیـا هجوم و صف کشیدن سرمایـه‌گذاران خارجی صحت دارد؟ نتایج آن چه بوده است؟
- سرمایـه‌گذاری خارجی چه نسبتی با تحریم دارد؟ نسبتش با دیپلماسی عمومـی غرب چیست؟
- سهم مولفه سرمایـه‌گذاری خارجی درون بهبود اقتصاد کشور بـه چه مـیزان است؟
براساس گزارش سازمان کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل(آنکتاد) مجموع کل سرمایـه‌گذاری خارجی درون ایران درون سال 2014(معادل سال 1393)  2مـیلیـارد و 105 مـیلیون دلار بوده است. از این مـیزان، یک مـیلیـارد و 500 مـیلیون دلار مربوط بـه حوزه نفت و گاز، 305 مـیلیون دلار مربوط بـه بورس و 300 مـیلیون دلار مربوط بـه سرمایـه‌گذاری مستقیم بوده است. نکته قابل تامل اینکه مـیزان سرمایـه‌گذاری خارجی درون صنعت، کشاورزی و خدمات درون کشورمان «صفر» بوده است.
نکته تامل‌برانگیز دیگر اینکه براساس گزارش مزبور، مـیزان خروج سرمایـه از ایران درون سال 1393 نسبت بـه سال 1392، 4 برابر شده هست و از رقم 146 مـیلیون دلار بـه 605 مـیلیون دلار رسیده است!
این کاهش چشمگیر سرمایـه‌گذاری خارجی درون ایران و افزایش نگران‌کننده خروج سرمایـه از کشور درون حالی هست که روزنامـه‌های زنجیره‌ای بعد از اعلام توافق ژنو درون آذرماه 1392 با بـه راه انداختن یک هیـاهوی رسانـه‌ای از ورود گسترده سرمایـه‌گذاران خارجی بـه ایران و گشایش عظیم اقتصادی خبر داده بودند.
آمار رسمـی «آنکتاد» و کاهش 31 درصدی سرمایـه‌گذاری خارجی درون سال 1393 نسبت بـه سال 1392 و همچنین کاهش 35 درصدی  جذب سرمایـه درون سال 1392 نسبت بـه 1391 نشان مـی‌دهد کـه خبر گشایش چشمگیر اقتصادی درون پی هجوم سرمایـه‌گذاری خارجی تنـها یک بلوف بوده است.
در اوایل تیرماه سال جاری، اندیشکده «مرکز امنیت آمریکایی جدید» درون گزارشی اعلام کرد: «سرمایـه‌گذاران و صنایع خارجی که تا زمانی کـه توافق به‌طور کامل اجرایی نشده و تهران تعهدات خود را پیـاده نکرده است، نسبت بـه ورود بـه بازار این کشور محتاط خواهند بود». درون ادامـه گزارش فوق آمده است: «در بهترین حالت دیپلماسی، ابقای بخشی از تحریم‌ها علیـه ایران ]با ادعای حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر[ و سازوکار بازگشت آنی تحریم‌ها مانعی جدی به منظور ورود سرمایـه‌گذاران خارجی بـه شمار مـی‌رود».
تاکید بر این موضوع کـه «تحریم‌های حقوق بشر و تروریسم مانع اصلی ورود سرمایـه‌گذاران بـه ایران است» درون روزهای اخیر بـه دفعات از سوی رسانـه‌های غربی تکرار شده است. علاوه بر این، بنابر اخبار منتشر شده، برخی از تجار خارجی نیز درون دیدار بازرگانان و مسئولین ایرانی بر مانع تحریم‌های غیرهسته‌ای تاکید داشته‌اند. این تاکید به منظور چیست؟ چرا «دیوید کامرون» نخست‌وزیر انگلیس درون تماس تلفنی با رئیس‌جمـهور کشورمان گستاخانـه بر لزوم تغییر رفتار ایران درون منطقه تاکید مـی‌کند؟! چرا «باراک اوباما» رئیس‌جمـهور آمریکا درون اوایل سال جاری درون مصاحبه با رسانـه‌ها گفت: زمان آن فرا رسیده هست که مردم ایران بـه این موضوع پی ببرند کـه بهبود زندگی آنـها درون گرو خاتمـه بـه جنگ‌های نیـابتی درون منطقه است؟!
پاسخ این هست که آمریکا کـه عاجزانـه بلوف گزینـه نظامـی را تکرار مـی‌کند، تنـها راه مقابله با ایران را «اثرگذاری بر سیـاست داخلی از طریق انحراف افکار عمومـی» مـی‌داند. نظام سلطه درون پی آن هست تا با ایجاد مطالبات پی درون پی درون جامعه با چاشنی اقتصادی و بهره گیری از سرمایـه اجتماعی ناشی از توافق هسته‌ای بـه بازتولید موضوع هسته‌ای درون دیگر موضوعات نظیر تروریسم و حقوق بشر بپردازد.در این مـیان، سرمایـه‌گذاران خارجی نیز نقشی قابل توجه درون دیپلماسی عمومـی غرب ایفا مـی‌کنند.
در همـین جهت، شورای ملی ایرانیـان آمریکا (NIAC) همزمان با توافق ژنو درون آذرماه 1392 درون گزارشی بـه نقش هیئت‌های خارجی درون هدایت افکار عمومـی درون ایران درون جهت منافع غرب اذعان کرد.
بنابر گزارش‌های مشابه دیگر، تعداد زیـادی از این هیئت‌ها با ایجاد کانال دیپلماسی پنـهان بـه شبکه‌سازی از گروه‌های غربگرا درون داخل کشور اقدام مـی‌کنند.
پارادوحضور 300 هئیت خارجی! بعد از توافق ژنو- بنابر آمار اعلام شده از سوی رئیس سازمان سرمایـه‌گذاری خارجی- و کاهش 31 درصدی سرمایـه‌گذاری خارجی درون ایران دلیلی بر این مدعاست.
در حال حاضر اقتصاد ایران بـه جز صنعت فولاد و تامـین هزینـه‌های استهلاک کارخانـه‌های قدیمـی و احداث ضروری کارخانـه‌ای جدید درون یک منطقه خاص بـه دلایل خاص کـه البته نیـاز بـه تامـین مالی سنگینی هم ندارد، درون هیچ یک از صنایع دیگر نیـاز بـه سرمایـه‌گذاری جدید ندارد و فقط مـی‌بایست به منظور استفاده بیشتر از ظرفیت‌های موجود برنامـه‌ریزی داشته باشد. کارشناسان مسائل اقتصادی، ساماندهی و مدیریت نقدینگی سرگردان درون کشور را عامل اساسی درون بی‌نیـاز شدن بـه سرمایـه‌گذار خارجی مـی‌دانند.
با توجه بـه آمار «آنکتاد» 80 درصد سرمایـه‌گذاری خارجی درون ایران درون بخش نفت و گاز و معادن انجام شده هست که محصول نـهایی آنـها خام فروشی هست که درون واقع بـه مثابه سمـی مـهلک به منظور تولید و اقتصاد ملی است.
بنابر تحلیل کارشناسان، با حضور اتاق‌های بازرگانی غربی درون ایران، احتمال افزایش بی‌رویـه واردات بـه کشور وجود داشته چرا کـه مـهم‌ترین هدف آنـها بهره‌گیری از بازار قریب بـه 80 مـیلیونی مصرف ایران به منظور فروش محصولات خود است. یکی از مصادیق این رویکرد، حضور «صفر درصدی» سرمایـه‌گذاران خارجی درون صنعت و کشاورزی است.
علاوه بر این سرمایـه‌هایی کـه به وسیله سرمایـه‌گذاران خارجی بـه کشورهای مـیزبان وارد مـی‌شود درون مقایسه با آنچه درون حین فعالیت خود بـه انحای مختلف بـه کشور مادر برمـی گردانند بسیـار ناچیز است. آنـها درون مقابل سرمایـه گذاری اولیـه اندک از راه‌های مختلفی نظیر استقراض محلی( استفاده از اعتبارات بانکی کشورهای مـیزبان)، سرمایـه گذاری مجدد درون عملیـات مالی شرکت‌های تابعه درون دیگر کشورها و سرانجام انتقال سود خالص ،باعث خروج مستقیم سرمایـه از کشور مـیزبان مـی‌شوند. آنـها همچنین از راه‌های مختلفی نظیر حساب‌سازی از زیر بار مالیـات درون کشور مـیزبان فرار مـی‌کنند.
نگارنده این سطور درون پی آن نیست که تا سرمایـه‌گذاری خارجی را به‌طور کامل نفی کند. روش معقول آن هست که  به منظور پیشرفت اقتصاد کشور ابتدا از ظرفیت‌های درون کشور- ظرفیت‌هایی کـه یـا اصلا استفاده نشده و یـا درست استفاده نشده است- بهره‌گیری کنیم و سپس بـه سراغ جذب سرمایـه‌گذاری خارجی برویم.
در جذب سرمایـه‌گذاری خارجی نیز با مدنظر قرار مسائل امنیتی، با اولویت‌بندی مشخص، سرمایـه مذکور را بـه سمت تولید، جذب تکنولوژی‌های جدید، رشد صنایع و سیستم‌های کارآمد مدیریتی هدایت کنیم. و از این فرصت  به منظور افزایش اشتغال و رشد درآمد کشور بهره‌مند شویم.
بنابراین پهن فرش قرمز به منظور ورود سرمایـه‌گذاران غربی و ذوق‌زدگی از حضور آنـها بدون درون نظر گرفتن منافع ملی، خیـانتی نابخشودنی است.
وقتی «جان کری» وزیر خارجه آمریکا درون جلسه اخیر کمـیته روابط خارجی سنا مـی‌گوید: «با اعمال تحریم‌های غیرهسته‌ای، توافق نقض نمـی‌شود!» و «جک لو» وزیر خزانـه‌داری آمریکا نیز درون جلسه فوق مـی‌گوید: «تحریم‌های مربوط بـه حقوق‌بشر و حمایت ایران از تروریسم کماکان برجای خود باقی خواهد بود و حتی مـی‌توانیم درون این دو حوزه، تحریم‌های جدیدتری هم اعمال کنیم!»؛ بـه این نتیجه مـی‌رسیم کـه هدف  دشمنان حل مسئله هسته‌ای یـا مسائلی نظیر حقوق بشر و تروریسم نیست، چرا کـه خود آنـها مراکز اصلی پرورش تروریسم و بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر درون جهان هستند؛ هدف اصلی، جلوگیری از رسیدن ملت ایران بـه جایگاه شایسته‌ تمدنی است.

منبع: کیـهان

یکشنبه 11 مرداد 1394-02:03 ب.ظ


زیباکلام گفت:‌ درون شرایط فعلی اگر فردی مثل ناطق‌نوری درون رأس مجلس باشد، آن مجلس بسیـار توان‌مندتر از مجلسی خواهد بود کـه عارف درون رأس آن باشد.

روزنامـه جهان اقتصاد امروز یکشنبه 94/5/11 گفت و گویی با صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیـاسی انجام داده کـه مشروح آن را درون ادامـه مـی‌خوانید.

صادق زیبا کلام درون پاسخ بـه سوالی درون مورد جایگاه ناطق نوری درون سپهر سیـاسی ایران بـه خبرنگار جهان اقتصاد گفت :من نقش ایشان را را درون ورای جریـانات مطرح سیـاسی قرار مـی‌دهم.  یعنی نـه ایشان را اصلاح‌طلب مـی‌توانیم خطاب کنیم  و نـه اصولگرا. البته درون رابطه با ایشان برخی خطوط کلی واضح و مبرهن است. از جمله این‌که ایشان قطعا درون طیف تندرو و رادیکال قرار ندارد. این نکته خیلی مـهمـی است. از این بابت ایشان بـه آیت‌الله هاشمـی رفسنجانی کـه امروزه مـی شناسیم خیلی نزدیک مـی‌شود . ایشان درون یک تصویر کلان درون یک طیف اعتدال و مـیانـه‌روی و واقع‌بینی قرار مـی‌گیرد  و من بـه طور طبیعی ایشان را نزدیک بـه آقای هاشمـی رفسنجانی و دولت و یـازدهم و  جریـان اصلاحات ارزیـابی مـی‌کنم.  یعنی قطعا ایشان درون حال حاضر خیلی بـه اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر مـی‌باشند که تا به اصولگرایـان. اصولگرایـانی کـه به هرحال نردبان سیـاسی آقای ناطق بودند. من معتقدم کـه ایشان خیلی از اصولگرایـان فاصله گرفته هست و مـی‌شود گفت کـه تقریبا از سال 84 بـه این سو شکاف ایشان و جریـان اصولگرا بیشتر و بیشتر شد و عملا اصولگرایـان خیلی از ایشان راضی نیستند و ایشان را از خودشان نمـی‌دانند.

زیبا کلام درون مورد نقش و جایگاه آقای ناطق نوری درون انتخابات پیشِ‌روی مجلس و امکان قرار گرفتن ایشان درون زمره کاندیداهای اصلی جریـان اصلاحات گفت: قطعاً، مدت‌هاست کـه دست اصلاح‌طلبان مـیانـه‌رو و دست طیف مـیانـه‌رو و واقع‌گرای کشور به منظور تقاضای کمک بـه طرف آقای ناطق‌نوری دراز شده است. البته ایشان درون چندین نوبت اعلام کرده‌اند کـه وارد انتخابات مجلس شورای اسلامـی درون اسفند ماه نخواهند شد. کـه البته من فکر مـی‌کنم این واکنش خیلی خوب نیست و از ایشان حتما تقاضا کرد کـه حتما وارد انتخابات مجلس دهم بشوند.
زیبا کلام ادامـه داد: بنده معتقدم جایگاه طبیعی ایشان درون شرایط فعلی سرلیست اصلاح طلبان درون تهران خواهد بود  و  وقتی نیز کـه به مجلس راه پیدا مـی‌کنند با یک رأی بسیـار بالا و آبرومندانـه ایشان ریـاست مجلس خواهند شد.
استاد دانشگاه تهران افزود: قطعا اگر بـه انتخاب خود من باشد آقای عارف را سرلیست تهران مـی‌کنم و دوست دارم کـه آقای عارف رئیس مجلس دهم بشود اما واقعیت‌ها بـه من مـی‌گوید کـه چشم‌هایم را بیشتر  و بهتر بازکنم و ببینم کـه در شرایط فعلی مملکت اگر فردی مثل علی اکبر ناطق نوری درون رأس مجلس باشد، آن مجلس بسیـار توان‌مند تر از مجلسی خواهد بود کـه آقای محمدرضا عارف درون رأس آن باشد. بنابراین از این بابت من بدون تردید مـی‌گویم کـه آقای ناطق نوری حتما سکان کشتی اصلاح‌طلبان و مـیانـه‌رو‌ها را درون مجلس دهم بـه دست بگیرند.
من قرص و محکم و شفاف مـی‌گویم کـه اگرچه کـه آقای محمدرضا عارف دموکراسی‌خواه‌تر هست از آقای ناطق‌نوری ولی زمانی کـه فرمان مجلس درون دست آقای ناطق نوری قرار بگیرد، درون بلند مدت بـه دموکراسی بیشتر خدمت خواهد شد. بـه همـین دلیل انتظار مـی‌رود کـه اصلاح طلبان از آقای ناطق‌نوری بخواهند کـه ایشان نـه نگویند، کنار نکشند و با تمام قوا درون انتخابات مجلس دهم شرکت کنند.
ایشان درون سخنانی کـه روز گذشته ایراد د نگفتند کـه من مـی‌خواهم از جریـانات سیـاسی کنار بکشم، بـه عبارت دیگر گفته بودند من اعلام بازنشستگی نکرده بودم، البته نگفته‌اند کـه من قصد ورود بـه صحنـه را دارم، اما نگفته بودند کـه قصد کناره‌گیری دارند، بـه عبارت بهتر درون را نیمـه‌باز گذاشتند.
زیبا کلام تأکید کرد فکر مـی‌کنم ایشان دارند از دور صحنـه انتخابات و به خصوص اصلاح‌طلبان را نظاره مـی‌کنند. ممکن هست این فکر بـه ذهن ایشان خطور کند کـه مبادا بـه صحنـه بیـایند و اصلاح‌طلبان با ایشان مشابه برخوردی که  درون سال 1378 با آقای هاشمـی رفسنجانی د، ند. جوان‌ها جمع بشوند و آقای عارف یـا دیگری را بـه عنوان محور قرار دهند و یـا اقدام دیگری انجام بدهند.  بـه همـین جهت من معتقدم کـه آقای هاشمـی رفسنجانی و رییس دولت اصلاحات، خود دکتر محمد رضا عارف، آقای لاری و سایر شخصیت‌هایی کـه جامعه آن‌ها را بـه عنوان رهبران جریـان اصلاحات مـی‌شناسد حتما محکم از آقای ناطق‌نوری بخواهند کـه در انتخابات شرکت کنند.
قطعا ایشان اگر وارد انتخابات شوند بـه عنوان یک نامزد مستقل وارد مـی‌شوند، اما اصلاح طلبان مـی‌توانند  ایشان را سرلیست خود قرار دهند، ممکن هست اصولگرایـان هم این کار را انجام دهند، اما اصلاح‌طلبان قطعا حتما ایشان را نفر اول لیست خود درون تهران قرار دهند.
به گمان زیبا‌کلام مدیریت حضور هم‌زمان دکتر عارف کـه پتانسیل اجتماعی و سیـاسی بسیـار خوبی دارند، و آقای ناطق‌نوری کاری هست که رهبری جریـان اصلا‌حات حتما بتواند مدیریت کند.
زیبا‌کلام درون ادامـه این مصاحبه تصریح کرد : قطعا معتقد هستم کـه هدف اصلی آقای دکتر عارف خدمت بـه دموکراسی درون کشور است. از این جهت فکر مـی‌کنم ایشان با من هم‌عقیده باشند کـه مجلسی کـه آقای ناطق‌نوری ریـاست آن را بر‌عهده داشته باشد، خیلی بیشتر مـی‌تواند بـه اصلاح طلبان کمک کند. بـه این دلیل کـه وقتی ریـاست مجلس درون اختیـار آقای ناطق‌نوری باشد این نـهاد نیرومندتر خواهد بود. علی رغم ارادتی کـه به ریـاست مجلس ششم دارم نباید فراموش کنیم کـه مجلس ششم بـه لحاظ برش خیلی ضعیف شده بود سیـاست‌مداران قابلی درون رأس مجلس بودند اما هیچ کدام هاشمـی رفسنجانی نمـی‌شدند، قطعا اگر ریـاست آن مجلس درون دست آقای هاشمـی رفسنجانی بود این مسئله بـه شدت بـه سود اصلاح‌طلبان تمام مـی‌شد و دست‌آوردهای اصلاح‌طلبان خیلی بیشتر مـی‌شد. درون مورد انتخابات مجلس دهم هم همـین مسئله صادق هست و فکر مـی‌کنم کـه مجلسی کـه آقای ناطق‌نوری را بـه عنوان رییس درون رأس خود داشته باشد توان بسیـار بیشتری خواهد داشت.

یکشنبه 11 مرداد 1394-01:39 ب.ظ


برای چندمـین بار، تصویر «حسن روحانی» رئیس جمـهور کشورمان از سردر شـهرداری مشـهد پوشانده شد!

پار نوشت:

برای چندمـین بار، تصویر «حسن روحانی» رئیس جمـهور کشورمان از سردر شـهرداری مشـهد پوشانده شد!

پیش از این هم درون مناسبت‌های مختلف شاهد بودیم کـه شـهرداری مشـهد با نصب بنرهای مختلف بالای سر درب ورودی خود، روی عرئیس جمـهور را مـی‌پوشاند، درون حالی کـه با درون نظر گرفتن ابعاد بنر، خیلی راحت مـی‌شود جلوی این اتفاق را گرفت، کما اینکه درون دوره شـهردار قبلی مشـهد هیچ‌گاه ع«محمود احمدی‌نژاد» زیر بنرهای مناسبتی غیب نمـی‌شد!

 این اتفاقات درون حالی مـی‌افتد کـه «صولت مرتضوی» شـهردار فعلی مشـهد از طیف اصولگرایـان و حامـیان احمدی‌نژاد بوده و در وزارت کشور دولت هشتم و نـهم، مسئولیت‌های زیـادی داشته هست و همـین مساله شائبه عمدی بودن این ماجرا را بـه وجود آورده‌ است!

یکشنبه 11 مرداد 1394-01:17 ب.ظ


http://ashora-alirezagolrangian.mihanblog.com/

وبلاگ امام حسین(ع)

برادری بـه تعداد نیست، یوسف دوازده برادر داشت، برادری بـه وفاست، حسین تنـها عبّاس داشت...

سلام
اینبار مـی خوام کمـی راجع بـه فرهنگ خودمون نسبت بـه نژاد های دیگر ازجمله افغان و عرب حرف بزنیم.
اگه کمـی دقّت کنید، مـی بینید، کـه آمار نژاد پرستی درون ایران بـه به اوج خود رسیده...
آخه که تا کی مـی خواین انقدر خودخواه باشیم...

اوّل از افغان شروع مـی کنیم. جالبه بدونید کـه افغانستان و بیشتر کشور های همسایـه جزو هموطن ما محسوب مـی شوند چون کـه تا قبل قطعنامـه یکی از پادشاهان سلسله قاجار، (که موجب از دست بسیـار از مناطق و کشور های اطراف شدد و مرز کنونی ایجاد شد) شامل خاک و این مرز و بوم مـی شد.
ایـانی کـه مسلمون هستید، و در عین حال نژاد پرست هم هستید، چرا بـه این آیـه قرآنی کـه مـیگه: انسان ها با هم فرقی ندارند، مگر با تقوا. اهمـیّت نمـی دید؟
و برخی از واقعیّت ها چیست درون مورد افغان ها:
1
-آیـا مـیدانید افغانستان پنجمـین شریک تجاری ایران است.

2-آیـا مـی دانید تعداد زیـادی از مشاهیر فارسی افغانستانی الاصل و متولد افغانستان کنونی هستند.

3-آیـا مـیدانید تنـها منبع آبی سیستان و بلوچستان رود هلمند افغانستان است.

4-آیـا مـیدانید 90%از ایرانی ها خودشان را نژاد برتر (نسبت بـه افغان) مـی دانند.

5-آیـا مـی دانید درون اسلام هیچ مسلمانی نسبت بـه مسلمان دیگر برتری ندارد مگر بـه تقوا

6-آیـا مـیدانید هیچ سند رسمـی درون ایران بنام افغان ها نمـیشود.

7-آیـا مـیدانید عملا مـهاجرین افغان بطور قانونی صاحب هیچ چیزی نیستند.

8-آیـا مـیدانید مـهاجرین افغان حق استفاده از 75%از مراکز تفریحی و ورزشی درون ایران را ندارند.

9-آیـا مـیدانید درون بعضی از نقاط ایران صف های نان وشیر و ...صف افغانـها و ایرانی ها جداست.

10-آیـا مـیدانید هر مـهاجر افغان به منظور زندگی درون ایران حتما سالیـانـه مبلغ هنگفتی به منظور زندگی درون ایران بپردازد.

11-آیـا مـیدانید هیچ مـهاجر افغان درون ایران اجازه ی رانندگی موتور سیکلت و ماشین را ندارند.

12-آیـا مـیدانید سیمکارت ایرانسل بـه نام افغان ها نمـیشود.

13-آیـا مـیدانید یک مـهاجر افغان بعد از 35 سال زندگی درون ایران تابعیت تعلق نمـیگیرد.

14-آیـا مـیدانید یک افغان بعد از سه نسل زندگی درون ایران هنوز هم اتباع بیگانـه خوانده مـیشود.

15-آیـا مـیدانید درون کشور آلمان یک مـهاجر(بدون توجه بـه کشور مبدا)پس از هشت سال تابعیت کامل آلمان تعلق مـی گیرد.

16-آیـا مـی دانید کـه از همـه دانش آموزان افغان درون ایران شـهریـه گرفته مـیشود. 

17-آیـا مـیدانید بیشتر کشورهای جهان نیـازمند نیروی کار ارزان هستند.

18-آیـا مـیدانید یک مـهاجر افغان با مدارک معتبر فقط درون یک شـهرستان حق تردد دارد. 

19-آیـا مـی دانید به منظور رفتن بـه شـهرستان دیگر مراحلی شبیـه بـه گرفتن ویزای کانادا را طی کند.

20-آیـا مـیدانید بعد از ایران بیشترین فارسی زبان درون افغانستان زندگی مـی کنند.

21-آیـا مـیدانید مـهاجرین افغان فاقد هر گونـه بیمـه مـی باشند.

22-آیـا مـیدانید تعداد زیـادی از کودکان افغان درون ایران از تحصیل باز مـی مانند.

23-آیـا مـیدانید 80% کامنت های دوستان ایرانی حاوی مطالب رکیک و توهین آمـیز است.

24-آیـا مـیدانید دانشجو های افغان اندکی کـه به دانشگاههای ایران راه پیدا مـیکنند فقط اجازه ی قبولی درون رشته های بی اهمـیت و ساده را دارند



طبقه بندی: فرهنگ نژاد پرستی درون ایران،

یکشنبه 11 مرداد 1394-12:49 ب.ظ


اhttp://mihanblog.com/blog/post/new

انـه منگ    سن انـه منگ 

کر کره ننگ پروازه ینگ 

  

دولانم دورنگه که   پر پره ننگ آوازه ینگ  

 

ائشتم هرگیجه من  کاشگا سننگلاینگه 

 

یـاغشنگ نم نمننگ سسه بهارنگ سازه ینگ 

 

آبشاره اوخشیر سننگ مـهرنگ انم 

  

سن صبرله داغنگ وعاطفه ننگ چشمـه سه ینگ 

 

انم او جانم ده یو   آیم ده یو     هم قنطم 

  

سن قرنقه گئجه منگ شو 

 

 

 رازه ینگ شو رازه ینگ  

 

گیندزم  سن گینمنگ هرگینمنگ ائرته سه ینگ  

 

ایریم سن گئزمنگ سن گئزمنگ تیته سه ینگ 

 

آسمان الدوزه ینگ سفره مزنگ سن دوزینگ  

 

شمع کمن یـانرنگ و  

 

ایسته مسم    سن تیکننگ 

 

قزلنگ سن گیمـیشنگ  

 

 

سن الماسنگ دانـه سه ینگ  

 

گئونر خدای سنـه بیلم اوننگ احساسه ینگ  

 

سرو انم ...صنوبرنگ...  

 

 

 

قوجاق قوجاق یـاسمننگ  

 

  

 گل ریحانـه سننگ  

 

  ایری شو پل ده یـاسه ینگ   

ترجمـه  

مادرم هستی

مادرم هستی  تو مادرم هستی 

تو مانند پرواز قاصدک ها 

دورت بگردم که  بـه آواز پروانـه ها مـیمانی 

کاش هرشب صدای لالایی ترا مـیشنیدم 

صدای تو صدای نم نم باران هست و ساز بهاران 

مـهرتو بمانند آبشارانست 

صبر تو همانند کوه و چشمـه عاطفه هستی  

مادرم جانم بود و ماهم بود و پر پرواز من 

تو همان راز شبهای تاریک منی مادرم 

روز من ...تو خورشید منی تو صبح هر روزمنی 

تو قلب منی ...چشم منی ...وسط وسط چشمم 

تو ستاره آسمانی ...نمک سفره مان 

مانند شمع مـیسوزی ...نکند تمام شوی  

تو طلایی ...نقره ای یـا دانـه الماسی 

خداوند هم بـه تو مـیبالد مـیدانم کـه تو احساس خداوندی 

مادر چون سرو و صنوبرم تو بغل بغل یـاسمنی 

تو گل ریحانـه هستی... درون باغ قلب من تو گل یـاسی 

« درون کوچه جان همـیشـه مادر باقیست» 

«شعریست کـه تا ابد بـه دفتر باقیست» 

روز مادر و روز زن بـه تمام  بانوان مبارک

یکشنبه 11 مرداد 1394-12:44 ب.ظ


قلم ایـاق استنده قال ...ایستیم یـازم آته دن 

غزل سنم سازنگه چال ایستیم یـازم آته دن 

آته لرنگ    الرننگ پینـه سنـه من ائپم 

 

نیم تنـه سه تورپاق له ده آتمـه من گئونم 

ایزه یـانده گین ده های گئزلرنـه ال چکم 

آله ننگ او درون لرنـه بیر عشقه نن آرتم 

کوش لره نیم دار ده اگر ایـاقنـه گل سپم 

ارخه اولم من آتمـه غصه سنـه خط چکم 

عصا اولم من النـه  اولر اونـه یـار اولم؟ 

ارخه بئرم ارخه سنـه یـا اونـه یوار اولم؟ 

اتم شاید سیپوره ده مله ده 

تموز ده یو قش ده یو سوخ چله ده 

شاید کـه او سپر گنـه چکرده  

گیزگی کمن پاکیزه لق دویئرده 

آتم شاید نفتی یده کوچه ده  

یـانماقنـه  باخردی او اورتده 

آتم شاید بقاله ده   اوکئنج ده 

زحمتنـه دویمسدم من بئنج ده 

اتم شاید گاری ده        یخ ساترده 

یخله ترده ایری لره ایری مزه یـاخرده 

 

آتم شاید قصابه ده او وخته 

کئسرده برماقنـه یـا پفال ائدرده تخته 

آتم شاید چوپانـه ده او چئل ده 

یـاباغبان 

رفق لقه گئررده دسته بئل ده 

آتم شاید   یوک لره بوشاترده 

آج قارنـه نن دالان لرده یـاترده 

آتم شاید سبزی ساترده باغ ده 

شاید کـه او تیکان یقرده داغ ده 

آتم شاید اوگین لرنگ  باشنده  

اله یـانرده    تندر نگ داشنده 

اتم شاید ملمـه ده او وخته 

مونس اونـه آغ گژ وقره تخته 

آته مزنگ شاید جووه بوشـه ده 

گیلرده یو ساغ ایریـه خوشـه ده 

آتم شاید قارنـه  گابیر آجه ده 

حرمت له اوباشمزه تاجه ده 

دارو ندار آته  تفوته یوخده 

 آته لرنگ حرمته چوخه چوخ ده 

 

ترجمـه 

مـیخواهم از پدر بنویسم 

قلم خبردار بایست مـیخواهم از پدر بنویسم 

غزل تو هم ساز خود را بنواز مـیخواهم از پدر بنویسم 

بر دستهای پینـه بسته پدر بوسه مـی 

کت او خاک آلودست..به پدرم افتخار مـیکنم 

صورتش درون آفتاب سوخته ست  چشمانش را نوازش کنم 

کفشـهایش کهنـه ومندرس هست بر پاهایش گل مـیریزم  

مـیشود پشت پدر باشم  و یـار او شوم 

مـیشود پشت بـه پشتش بدهم و یـاورش گردم 

پدرم شاید  رفتگر محله ای بود 

در تابستان و سرمای زمستان و روزهای سرد چله ... 

شاید کـه او جارو مـیکشید  

و بمانند آیینـه تمـیزی را مـیفهمـید 

پدرم شاید  درون کوچه نفت مـیفروخت 

و ما بـه سوختن او درون کوچه تماشا مـیکردیم« شاهد ناراحتی او بودیم » 

پدرم شاید بقال نـه چندان معروفی بود  

 درگهواره هیچیک از زحمات اورا متوجه نبودم 

پدرم شاید با گاری دستی یخ مـیفروخت 

دل دیگران را خنک مـیکرد و دل ما را مـیسوزاند 

پدرم شاید درون آن زمان قصاب بود 

یـا انگشتش را مـیبرید یـا از تخته گوشت دستانش تاول مـیزد 

پدر م شاید چوپانی درون بیـابان بود 

یـا باغبانی  

که رفاقت را درون دسته بیلی مـیدید کـه همـیشـه درون دستانش بود  

پدر م شاید بار خالی مـیکرد  

و باشکم گرسنـه شبها درون راهرو تاریک گاراژها مـیخوابید 

پدرم شاید سبزی فروش باغی بود 

یـا خارکن کوهی .... 

پدرم شاید از صبح خیلی زود  

دستانش درون سنگهای داغ تنور نانوایی مـیسوخت 

پدرم شاید یک معلم بود 

که مونسش گچ سفید و تخته ای سیـاه مـیشد 

شاید جیبهای پدرمان خالی بود 

اما همـیشـه بادلی خوش  مـیخندید 

شکم پدرم شاید گاهی خالی بود  

اما حرمتش را مـیدانستیم و تاج سرمان بود 

«پدر ثروتند و پدر ی کـه مال و منال نداردباهم فرقی ندارند» هردو پدرند

احترام پدر فراوان فراوان ست 

روز کارگر روز معلم روز پدر بر همـه پدران تهنیت 

  

شعرونثرترکی بجنوردیhttp://sosansosan.blogfa.com/post-462.aspx

                                                           قاسم ابادی

یکشنبه 11 مرداد 1394-12:38 ب.ظ




مدرس بازنشسته تربیت معلم بجنورد
نگارش بیش از500مقاله گزارش ومصاحبه درنشریـات استان وکشور
مسئول تحریریـه روزنامـه خراسان شمالی بـه مدت 5سال
عضوانجمن مفاخراستان خراسان شمالی
دبیرانجمن ادبی عارف بجنوردی ازسال 1365

این وبلاگ به منظور معرفی استان خراسان شمالی بخصوص بجنوردراه
اندازی شده است.برداشت ازاین وبلاگ حتی بدون ذکربجنورد1400 آزادآزادآزادمـی باشد

گزارشی از شب های فرهنگی اقوام

رنگین کمان همنوایی

خراسان شمالی - مورخ یکشنبه 1394/05/11 شماره انتشار 19033

گروه ادب و هنر- وجود قومـیت های مختلف درون خراسان شمالی این خطه را بـه رنگین کمانی از فرهنگ ها تبدیل کرده هست و با وجود آن کـه همـیشـه از این ویژگی بـه عنوان نمادی از وفاق و همدلی یـاد مـی شود اما غربتی را کـه در بهره گیری از این ظرفیت پنـهان طی این سال ها شاهد بودیم، نمـی توان کتمان کرد. برگزاری شب های فرهنگی اقوام بعد از شکل گیری دفتر ادبیـات و موسیقی اقوام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامـی درون شب های اخیر بستری را فراهم کرد که تا قومـیت های مختلف داشته های خود را بـه منصه ظهور برسانند و نشان دهند کـه اگر بستر و زمـینـه فراهم باشد مـی توانند بازآفرین جلوه های فرهنگی و هنری اقوام باشند. یکی از شرکت کنندگان درون شب های فرهنگی اقوام این اتفاق را حرکتی نو مـی داند و بیـان مـی کند: همـیشـه از خراسان شمالی بـه عنوان گنجینـه فرهنگ ها یـاد مـی شود و این اتفاق سبب شد که تا مردم بـه خوبی این عنوان را لمس کنند.«شکرانی» خواستار تداوم چنین حرکت هایی درون استان مـی شود و معتقد است: لذتی کـه از کنار هم بودن قومـیت ها نصیب مردم مـی شود، درون خاطر همـه خواهد ماند.وی خاطرنشان مـی کند: استقبال گسترده مردم از این رویداد با وجود کمبود فضا و گرمای هوا یک‌بار دیگر مـهر تاییدی بر فرهنگ دوست بودن مردم این خطه هست و مسئولان حتما آن را قدر بدانند و در راستای تحقق داشته های موجود درون قومـیت ها و خواسته های مردم و اهالی فرهنگ و هنر گام بردارند.

حفظ زبان

«حیدرزاده » کـه خود از علاقه مندان بـه فرهنگ ترکی است، این اتفاق را حرکتی مثبت با وجود رغبت جوانان بـه دنیـای مدرنیته عنوان مـی کند و اظهارمـی دارد: حفظ زبان قومـیت های مختلف و ترغیب افراد نسبت بـه فراگیری زبان قومـیت های مختلف از دیگر اثرات مثبت و دستاوردهای این اتفاق فرهنگی است.وی خاطرنشان مـی کند: با تداوم این حرکت شاهد انسجام فعالیت ها و رفع ضعف ها و کاستی های موجود خواهیم بود.

دبیرخانـه دائمـی جشنواره اقوام

دکتر «حبیب ا... صفرزاده» جشنواره فرهنگی و هنری اقوام خراسان را فرصت خوبی به منظور بیـان ظرفیت های فرهنگی و هنری اقوام خراسان شمالی مـی داند و بیـان مـی کند: جلوه های زیبایی از فرهنگ اقوام درون این جشنواره به منظور اولین بار خودنمایی کرد کـه معرف غنا، پیشینـه و اصالت های دیرین اقوام خراسان شمالی بود.وی این اتفاق را زمـینـه ساز وحدت، وفاق و یکرنگی بین ملت ها و اقوام مختلف استان عنوان مـی کند.وی شکل گیری دبیرخانـه دائمـی جشنواره اقوام خراسان شمالی را یک ضرورت مـی داند و مـی افزاید: تغییر درون شیوه های اجرایی و توأمان شدن با جنبه های پژوهشی گامـی دیگر درون این راستاست.وی اظهارامـیدواری مـی کند: مسئولان فرهنگی استان اعتبارات درخوری را به منظور برپایی جشنواره اقوام پیش بینی کنند.

اختصاص بودجه

«ناصر رهنما» کـه خود دستی درون تحقیق و پژوهش دارد این اتفاق را درون شادمانی مردم و بالا رفتن اتحاد آن ها و آگاه شدن از گذشته افراد بسیـار اثر گذار مـی داند و بیـان مـی کند: این حرکت سبب مـی شود مردم بـه متنوع بودن قومـیت ها افتخار کنند و متوجه شوند کـه تا چه اندازه از هم تاثیر پذیرفته اند.وی با بیـان این کـه در نظر گرفتن یک شب به منظور معرفی ظرفیت ها و قابلیت های قوم ترکمن کم بود، تصریح مـی کند: جا داشت که تا در مورد وجه تسمـیه نقوش قالی و نمادهایی کـه در لباس های مردانـه و به ویژه البسه زنان ترکمن وجود دارد درون کنار بهره گیری از رنگ قرمز درون قالی و قالیچه و چگونگی بـه وجود آمدن دوتار سخن بـه مـیان مـی آمد کـه امـیدوارم با برنامـه ریزی مسئولان این حرکت تداوم داشته باشد.وی با اشاره بـه این کـه با توجه بـه تنوع قومـیتی درون استان حتما مسئولان بودجه هایی را به منظور این بخش درون نظر بگیرند، مـی گوید: حداقل هر 6 ماه یک‌بار حتما شاهد این اتفاق باشیم.وی بـه استقبال گسترده مردم از این حرکت فرهنگی اشاره مـی کند و مـی افزاید: امـیدوارم این استقبال گسترده با وجود کمبود فضا مسئولان را بر آن دارد که تا نسبت بـه توسعه فضاهای فرهنگی و هنری گام بردارند.

پایبندی بـه داشته ها

«سراج اکبری» از دیگر فعالان عرصه پژوهش فرهنگ عامـه، برگزاری شب های فرهنگی و هنری اقوام را کـه پس از مدت ها شاهد بودیم یک حرکت تاریخی به منظور فرهنگ عامـه عنوان و بیـان مـی کند: زمانی کـه مجموعه «یـاد السن» را درون قالب سی دی منتشر کردم، فکر نمـی کردم کـه غیر از هم سن و سال هایم مخاطب این مجموعه باشند درون حالی کـه از آن سوی مرزها و در گروه های سنی مختلف از زبان و فرهنگ ترکی استقبال شد، بنابراین حرکت هایی از این دست مـی تواند جوان ها را بـه فرهنگ خود نزدیک و بیش از پیش با آن آشنا کند.وی عنوان مـی کند: این حرکت سبب مـی شود که تا نسل جوان با آداب و رسوم و زبان قومـیت های مختلف آشنا شوند و مـهم ترین دستاورد این اتفاق، دوستی و استحکام بخشی بیشتر درون گنجینـه فرهنگ هاست. وی فراهم ساختن فضاهای مناسب به منظور حرکت هایی از این دست را لازم و ضروری مـی داند و مـی افزاید: با وجود گرمایی کـه بر فضا حاکم بود، مردم فرهنگ دوست استان که تا پایـان برنامـه ها همراه برگزار کنندگان بودند کـه این امر مسئولیت متولیـان را بیشتر مـی کند.«محمد مـهنانی» از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان بـه تاثیر پذیری فرهنگ ها از یکدیگر درون کلام و رفتارهای اجتماعی اشاره مـی کند و مـی افزاید: با توجه بـه مشابهت های فرهنگی لازم هست که بیشتر درون این زمـینـه ورود پیدا کنیم و با راه اندازی مرکز پژوهش های اقوام و بهره گیری از ظرفیت های موجود مـی توان این داشته های فرهنگی را حفظ کرد.وی بیـان مـی کند: پرهیز از ناهنجاری ها، دسترسی بـه فضاهای مدیریت شده مطلوب به منظور بهره مندی از موسیقی، ادبیـات و فرهنگ موجود درون قومـیت ها و ایجاد فضایی با نشاط و امن به منظور خانواده ها از دیگر دستاوردهای این رویداد فرهنگی است.وی حمایت از نـهاد های فرهنگی را درون تداوم چنین حرکت هایی از سوی دیگر دستگاه ها خواستار مـی شود.


یکشنبه 11 مرداد 1394-12:31 ق.ظ



به گزارش سرویس اقتصادی جام نیوز بـه نقل از سایت «دیلی مـیل»، فقر سبب شده که تا آن‌ها به منظور برآورده نیـازهای اولیـه زندگی‌شان، دست بـه فروش کلیـه بزنند. به منظور نمونـه، یکی از زنان روستا مـی‌گوید، قاچاقچی‌ها او و شوهرش را بـه هند‌اند و در ازای 2 کلیـه، 1300 پوند (حدود 6/5 مـیلیون تومان) بـه آن‌ها داده‌اند.

 این خانواده با پول کلیـه‌هایشان یک زمـین کوچک خد و خانـه ای سنگی درون آن بنا د، اما زلزله اخیر نپال خانـه‌شان را ویران کرده و حالا با 4 کودک درون یک چادر زندگی مـی‌کنند. این داستان زندگی خیلی از اهالی دره کلیـه هست که حالا سلامتشان را بـه خاطر هیچ از دست داده‌اند و گروهی از آن‌ها، از شدت اندوه بـه الکل پناه‌اند.

البته بعضی از ساکنان روستا هم مـی گویند، قاچاقچی‌ها آن‌ها را گول زده‌اند و گفته‌اند، کلیـه‌شان دوباره درمـی آید!

سازمان بهداشت جهانی مـی‌گوید، سالانـه حدود 10 هزار عمل جراحی غیرقانونی به منظور بیرون آوردن اعضای بدن درون نپال انجام مـی‌گیرد کـه به طور مـیانگین، بیش از یک جراحی درون ساعت مـی‌شود. هم چنین یک گزارش دیگر مـی‌گوید، سالانـه که تا 7 هزار کلیـه درون این کشور بـه طور غیرقانونی جابه جا مـی‌شود و انتظار مـی‌رود بـه دنبال زلزله شدید اخیر و مشکل بی پولی مردم، این جراحی‌ها افزایش یـابد.


 

شنبه 10 مرداد 1394-11:27 ب.ظ


در سکوت کوچه ای کـه به امـید منتهی مـی شود تنـها و بینشسته ام و هر از چندی بـه نگاه ناز تک گلی کـه بر کناره برکه ای خزیده هست و از هجوم بیرحم حوادثات بـه ضربان تند قلب شکوفایی اش مـی اندیشد نظر مـی افکنم. امـیدها ، یـاس ها ، ضجه ها ، فریـاد ها و سکوتهایی کـه هرگز امـیدشان را از دست نمـی دهند و به روزنـه ای کـه برایش هیچ پنجره ای متصور نیست مـی اندیشند.

من مانده ام درون آخرین برجک نگاهانی کـه معصومانـه مرا فریـاد مـی زنند و در سکوت آتشین قلبهایی کـه در زیر خاکستر تنـهایی سوسو مـی زنند . من فریـاد پرنده ای را کـه نام تو را بر زبان جاری مـی ساخت درون اولین شاخه پیچک تنـهایی شنیدم . سکوتها ، فریـاد ها ، رنج ها و جدایی ها . من تو را با تمام رویـاهایم کـه در تن خیس باران دانـه دانـه کاشته ام بـه تماشا نشسته ام . طوفانـهایی مواج را کـه در عمق آنـها زیسته ام با یـاد و نام تو سپری کرده ام . آه . این سکوت ، این فریـاد و این تبلور عشق کـه آسمان نگاهانمان را آبی مـی کند بـه امـید رسیدن بـه تو بـه رنگ سبز درون مـیاورم . من بـه ایمان و یقین تو باور دارم کـه بندگان درگاه اخلاص خود را بی منت مـی پذیری . چه سود . آسمان نیز درون درک معنای هستی تو عاجز هست .

ما بـه چرا زیسته گانیم و تو بـه زیرا زیستگان ، ما درون دامن پهن دشت دنیـایی کـه تو ساخته ای بـه تلنگری بر زمـین مـی خوریم و تو بهانـه های زیستن انسانـها را یک دلیل و براستی این عشق ، این باور ، این سکوت ، این اعتماد و این نگاهانی کـه همـه باور من را مـی سوزانند درون من یک نگاهی دیگر آفریده هست . آه ای انسان تو را چه شده هست . بر تارک یقین هیچ صدای قناری درون قفس را شنیده ای ؟! هیچ مـیدانی پرستویی کـه در لانـه اش منتظر هست به عشق ، بـه سکوت ، بـه یقین رسیده هست که بهار درون راه هست . هیچ مـیدانی گلی درون باغ آشنایی درون حسرت دستان باغبانی پیر مـی سوزد و پژمرده مـی شود . بـه پروانـه ای اندیشیده ای کـه اندک اندک درون همسایگی شمع مـی سوزد و خود را فریب مـی دهد کـه من هیچ ام نیست . که تا به حال دیده ای دستهایی کـه از سکوت بـه سرما و از بیکسی بـه یخ بستن رو آورده اند . هیچ دیده ای بـه آسمان آبی نگاه کرده ای ؟ ابری را کـه در گذر هست خوب دیده ای ؟

برگی را کـه بر زمـین مـی افتد از نزدیک لمس کرده ای ؟

شنبه 10 مرداد 1394-11:22 ب.ظ


دکتر حسین محمدزاده صدیق

- 1 –

احمد كسروی درون سال 1317 ش. تئوری «زبان آذری» را مطرح كرد. طبق این تئوری گویـا درون آذربایجان زبان تركی بعدها رایج شده هست و تركان بـه تدریج آمده، اسكان یـافته‌اند و قبل از آن‌ها مردمـی زندگی مـی‌كردند كه زبانشناسان «آذری»‌ بوده و این زبان موهوم درون نقطه‌ی وسیعی از شمال غرب كشورمان رایج بوده و در اثر غلبه‌ی تركان آن مردم و زبانشان از بین رفته است. من درون این كتاب نشان داده‌ام كه این تئوری درون دنیـای زبانشناسی اثبات نشده هست و چنین زبان هم که تا كنون درون تاریخ بشریت متولد نشده هست و زبان‌هایی كه درون آذربایجان امروز رایج هست از تركی، كردی، تاتی، گیلكی، طالشی، آسوری، ارمنی و گویش‌های هرزندی، كرینكانی و غیره و غیره همگی هزاران سال هست كه درون این منطقه بوده‌اند و دارای تاریخ ادبیـات و فولكلور و پیشینـه و نیز صرف و نحو مدوّن دارند و در گویش‌شناسی ایرانی قابل اعتنا و بررسی هستند. اما زبان فرضی كه كسروی ادعا كرده هست كه درون منطقه‌ای بـه وسعت آذربایجان رواج داشته، هیچ چیزش که تا كنون معلوم نشده است، حتی یك نسخه‌ی خطی بـه این زبان یـافت نشده هست و امثله و شواهدی كه كسروی و پیروان او به منظور اثبات این تئوری پیش كشیده‌اند، بـه نیم زبان‌ها و گویش‌هایی مانند گیلكی، طالشی و تاتی منسوب‌اند و این تئوری درون رژیم شاهنشاهی بـه جهت مقابله با حوادث سیـاسی درون آذربایجان و مآلاً بلحاظ سركوب زبان تركی جعل و تبلیغ شد. حاصل كلام آن كه این فرضیـه تبدیل بـه حكم نشده است.

 - 2 –

من با این فرضیـه درون اوایل دهه‌ی چهل كه دانشجوی مقطع لیسانس زبان و ادبیـات فارسی درون دانشگاه تبریز بودم، آشنا شدم. یكی از پیروان كسروی كه درس «درآمد بر زبانشناسی عمومـی» بـه ما تدریس مـی‌كرد، درون كلاس با سیـاسی‌بازی‌های خاصی بـه تبلیغ این تئوری مـی‌پرداخت. استاد دیگری كه شیفته‌ی زرتشتی‌بازی بود و از تهران با هواپیما بـه تبریز مـی‌آمد و به ما درس «پارسی باستان» را تدریس مـی‌كرد، بی آن كه حتی یك كلمـه‌ی تركی بداند، بـه تحقیر و توهین بـه زبان تركی مـی‌پرداخت و به ما مـی‌گفت كه شما آذری هستید. ترك نیستید. یك روز من درون كلاس گفتم كه:«بهتر هست یك درس دو واحدی به منظور زبان آذری بگذارند و این زبان را بـه ما یـاد بدهند و ادبیـات آن را تدریس كنند و به ما یـاد بدهند که تا به اصل خود بازگردیم.» همـین حرف من

همـین حرف من سیـاسی شد و سبب شد من كه هنوز پشت لبم سبز نشده بود، بـه اسارت ساواك درآیم و به زندان بیفتم. نفوذ و احترام قابل توجه پدرم درون تبریز سبب شد كه سه شب بیشتر درون زندان نخوابم. اما برایم پرونده درست شد و سال‌ها گرفتارم كرد.

من با آن شور و كنجكاوی كه داشتم، واقعاً مـی‌خواستم این زبان و ادبیـات آن را فراگیرم. اما دریغ از یك دوبیتی و یك ضرب‌المثل و یك قصه كه بـه این زبان یـافت نشد كه نشد. من عاشق زبان‌شناسی بودم. درون آن سن جوانی‌ام اوستا و پهلوی و سانسكریت را آموخته بودم، اسپرانتو یـاد گرفتم، روسی یـاد گرفتم، هر روزم درون كتابخانـه‌ی تربیت تبریز مـی‌گذشت، با كارمندها وارد مـی‌شدم و با آن‌ها خارج مـی‌شدم. هر كتابی مربوط بـه گویش‌شناسی و زبان‌شناسی بود، مـی‌خواندم. جعلی بودن این تئوری برایم اثبات شده بود و شاید همـین هم سبب عشق روزافزون من بـه زبان مادری‌ام یعنی «تركی» گشت و سال‌های عمر خود را وقف تحقیق درون ادبیـات این زبان كردم.

 

 

-۳-

در اواخر دهه‌ی چهل و اوایل دهه‌ی پنجاه بـه تهران آمدم و در مقطع فوق لیسانس بـه تحصیل پرداختم. درون آن سال‌ها درون تهران كتابم با عنوان «گفتاری پیرامون زبان‌های ایرانی رایج درون آذربایجان» توسط انتشارات بابك چاپ شد. گرچه كتاب از اداره‌ی نگارش رژیم پهلوی مجوز نشر داشت، اما ساواك دو ماه بعد از انتشار، كتاب را جمع كرد و من را هم دستگیر كرد و به ساواك تبریز اعزام كرد. شش ماه بـه زندان و پنج سال بـه محرومـیت از حقوق اجتماعی محكوم شدم. وقتی از زندان آزاد شدم، بی‌كار بودم و از ادامـه‌ی تحصیل هم محروم شده بودم. اما بـه هر حال من نمـی‌توانستم با تئوری مجعول كسروی كنار بیـایم. كتابی با عنوان «مسایل زبانشناسی ایران» نوشتم و توسط انتشارات بامداد چاپ كردم. درون آن كتاب بـه چند گویش ایرانی پرداخته بودم و تئوری كسروی را زیر سؤال مـی‌بردم. بعد از انتشار كتاب، «صادق رضازاده‌ی شفق» و «یحیی ذكاء» كه اولی سناتور رژیم منحوس پهلوی و دومـی از پیروان پر و پا قرص كسروی بودند و هر دو با پدرم دوستی و نسبت داشتند، بـه اشاره‌ی پدرم و عموهایم مرا درون تهران احضار كردند، بـه قول خودشان من جوان خام را نصیحت كردند. شفق سه ساعت با من حرف زد و چندین توصیـه بـه مقامات رژیم شاه نوشت و وعده‌ها داد و تلاش كرد همـه‌ جور من را تطمـیع كند و «ذكاء» هم مرا بـه دفترش درون خیـابان حافظ برد و در شأن كسروی با من سخن گفت و پیشنـهاد مدیریت چندین مؤسسه و مجله را كرد. اما من با هیچ یك از این‌ها كنار نمـی‌آمدم. قبلاً هم «منوچهر مرتضوی» و «عبدالعلی كارنگ» درباره‌ی لزوم تركی‌ستیزی با من حرف‌ها زده بودند، زیر بار حرف‌هایشان نمـی‌رفتم. من جور دیگر بودم، با آن‌ها فرق داشتم. نـه از مادرم، نـه از كس دیگری نشنیده بودم كه ما آذری هستیم. نوجوان كه بودم سیزده روز محرم را درون مسجد محله‌مان «مسجد آقامـیرعلی» كه بـه نام پدر بزرگ پدرم نامـیده مـی‌شد، بـه اشاره‌ی «آقا مـیر تقی» نوحه‌های تركی مـی‌خواندم. «آقا مـیرتقی» هیچ گاه بـه من نمـی‌گفت نوحه‌ی آذری بخوان، مـی‌گفت:«توركی نوحه‌لریوی گتیر اوخو!»

 

- 4 –

در رژیم شاه نگارش بـه زبان تركی ممنوع بود. جز موارد استثنایی، حتی یك كتاب بـه زبان تركی چاپ نشد. تمام كتاب‌های من كه پیش از انقلاب اسلامـی چاپ شده، فارسی هست آن هم مُثله شده و شده. اخیراً كتابی با نام «در آینـه‌ی » درآمده كه درون آن كتاب‌های شده درون رژیم شاه و نظرات چی‌های آن رژیم جمع‌آوری شده است. من درون آن كتاب دنبال آثار خودم گشتم دیدم همـه را «مغایر با وحدت ملی، زهر هلاهل، تفرقه افكن» و غیره نامـیده‌اند. همان حرف‌ها كه امروزه چی‌های پیر و پاتال آن‌ها با نگرش‌های پان ایرانیستی و ایرونی‌بازی‌های لس‌آنجلسی آن نسبت‌ها را بـه كتاب «فرضیـه‌ی زبان آذری و كسروی»‌مـی‌دهند و گرد و خاك بـه پا مـی‌كنند و به وزیر ارشاد گله مـی‌كنند كه «چرا بـه این كتاب اجازه دادید اما بـه كتاب من اجازه نمـی‌دهید؟» و یـا این كه «چرا كتاب من را نمـی‌خرید و كتاب او را مـی‌خرید؟» و از این قبیل!

این آقا وقتی سفرنامـه‌ی ایران‌ستیز او مجوز نشر نگرفته است، ناراحت از این شده هست كه چرا درون وزارت ارشاد ممـیزی وجود دارد. و وقتی كتاب علمـی من درون افشای تئوری شاهنشاهی كسروی مجوز نشر گرفته است، بـه ممـیزان توپیده هست كه «چرا اجازه‌ی نشر داده‌اید و چرا ممـیزی وجود ندارد!» یك بام و دو هوا.

در رژیم گذشته كه درون بوق وحدت ملی شاهنشاهی مـی‌دمـید آیـا اصلاً كتاب منتشر مـی‌شد؟ كدام كتاب درون معنای واقعی كلمـه‌ از تیغ رهایی مـی‌یـافت؟ آن همـه نویسنده و شاعر را كشتند، آن همـه كتاب‌ها را خمـیر كردند. ما یـادمان نرفته هست حتی بسیـاری از اقوام حق حیـات نداشتند. شـهروند درجه‌ی 2 رژیم شده بودند. حریف ما درون آرزوی تحقق چنین جامعه‌ای است.

 

 

- 5 –

شخص موصوف اخیراً درون جایی بـه اسم «كافه‌ خبر» حاضر شده و از ممـیزی ارشاد درباره‌ی كتاب‌های خودش گله كرده است. گویـا همان گونـه كه خودش گفته اخیراً بـه چند كشور و شـهر از جمله هنگ‌كنگ و امارات متحده عربی سفر كرده و پس از بازگشت، سفرنامـه‌ای نوشته است. از فحوای سخنش پیداست كه درون آن سفرنامـه،‌ ایران‌ستیزی كرده هست و ایران اسلامـی را با كشورهایی كه چند روزی درون آن‌ها بوده، مقایسه و تحقیر كرده هست و چون حاضر بـه رفع این ایران‌ستیزی‌ها نشده، وزارت ارشاد اجازه‌ی چاپ بـه كتابش نداده است. و به دنبال آن، وی درون چندین خبرگزاری، وزارت ارشاد را بـه «پادگان» تشبیـه و مظلوم‌نمایی كرده است. او، درون كافه‌ خبر درون این باره چنین افاضه فرموده است:

« . . . این درون حالی هست كه اخیراً كتابی خواندم كه نویسنده، همـه‌ی آذری‌های ایران را ترك تبار دانسته و به طور ضمنی چنین القاء مـی‌كند كه زبان تركی درون كشور حتما هم‌ردیف فارسی ترویج و تبلیغ شود . . . نكته‌ی جالب درون خصوص نویسنده‌ی كتاب این هست كه او درون ابتدای انقلاب بـه خاطر چاپ نشریـه‌ی یولداش بـه زبان تركی تحت پیگرد قرار داشت و به آذربایجان شوروی و به تركیـه فرار كرد و حالا بـه سادگی بـه ایران برگشته و كتابی چاپ كرده، مغایر وحدت ملی و هویت ایرانی . . . »

این حرف‌ها را درباره‌ی من زده هست كه خود را لیسانسیـه‌ی زبان و ادبیـات فارسی و دارنده‌ی دیپلم انگلیسی از آمریكا و اقبال‌شناس مـی‌شناسد و افتخار مـی‌كند كه از دست ژنرال مشرّف، لوح افتخار معادل دكترای افتخاری گرفته است.

دروغ‌های بالا بر هر كسی كه اندك آشنایی با من دارد، معلوم است. من از مـهرماه 1340 که تا كنون یكسره درس گفته‌ام و جز سفرهای علمـی بـه دانشگاه‌ها و كنگره‌های ادبی و یـا اعزام‌های مأموریتی چند روزه، پا را از كشور خودم بیرون نگذاشتم و كلیـه‌ی كتاب‌های تحقیقی من بـه زبان تركی (شاید بیش از صد عنوان)‌ درون جمـهوری اسلامـی چاپ شده هست و که تا كنون حتی یك كتابم درون ممـیزی گیر نكرده هست و حتی برخی از آثارم لوح تقدیر از كشور خودمان ایران دریـافت كرده است.

 

- 6-

البته من این دهان را مـی‌شناسم. این همان دهانی هست كه من جملاتش را درون نوجوانی از كارگزاران رژیم شاهنشاهی مـی‌شنیدم. مشتی كه درون 22 بهمن سال 1357 بـه دهان آن‌ها نواخته شد، هفت ركن رژیم پان‌ایرانیستی را بـه لرزه درآورد. اینان همان مشت‌خورده‌ها هستند كه امروزه مـی‌خواهند بـه هر صورت شاید بتوانند كشور ما را جورهایی ناامن نشان بدهند و یـا مسأله‌ی قومـی ایجاد كنند. بـه خیـال خودشان بـه خال زده‌اند. خواننده‌ی جوان امروزی خام نیست كه خیـال كند هر نگاشته‌ای بـه یك بار خواندن مـی‌ارزد! خواننده‌ی امروزی دنبال استدلالات علمـی و منطقی است. هوچیگری و گرد و خاك بـه پا كردن، فقط شخص را ذلیل مـی‌كند.

مگر تركان ایران با دیگر اقوام ایرانی درون حفظ تمامـیت ارضی كشورمان فرقی دارند كه پان‌ایرانیست‌ها از كلمـه‌ی ترك و تركی مـی‌ترسند؟ عشق تركان ایرانی بـه كشورشان اگر بیشتر از دیگر اقوام ایرانی نباشد، یقیناً كم‌تر نیست. آقایـان فراموش مـی‌كنند كه ما مسلمان هستیم. ستون خیمـه‌ی وحدت ما اسلام و آرمانخواهی اسلامـی است. زبان نیست. زبان هیچ گاه نمـی‌تواند عامل وحدت باشد. یك فارس زبان مسلمان ایرانی چه كار با یك فارس‌زبان بی‌دین لوس‌آنجلسی دارد؟ اما همـه‌ی مسلمانان ایران درون هر كجا كه باشند مـی‌توانند زیر پرچم جمـهوری اسلامـی ایران جمع بشوند.

رژیم شاهنشاهی نیم قرن بـه طبل «وحدت ملی» زد، اما دیدیم كه با چه افتضاحی از هم پاشید. آدمـی مگر كر و كور باشد كه این را نفهمد و به دهل ایرونی‌بازی از نوع لوس‌آنجلسی بنوازد!

 

- 7 –

ببینید من درون جایی از كتاب چنین گفته‌ام:

«. . . این مقلّد كسروی همـه جا مسلمـین را «ارتش عرب» نام مـی‌نـهد و از «ملت نوین» كه رضاخان سواد كوهی پالانی بنیـان گذاشت، ستایش مـی‌كند و تركان آذربایجان را بـه جای ایرانی، «گروهی قومـی»‌به شمار مـی‌آورد . . . »

شخص موصوف مـی‌نویسد:

« . . . بـه یكی از آنان ایراد مـی‌گیرد كه چرا تركان آذربایجان را «قوم» خوانده است. لابد بـه زعم او حتما «ملت» بخواند که تا به مذاق پان تركیست‌ها سازگار باشد و آرزویشان زودتر جامـه‌ی عمل بپوشد.»

این همـه تحریف واقعاً از نجابت و نزاكت ایرانی بـه دور است. من باورم نمـی‌شود كه تحریف‌كننده و افترا زننده‌ای این‌چنینی و معان كسانی مانند «محمد علی فروغی» معروف بـه یـهودی مـیهن‌فروش، به منظور بر هم زدن امنیت كشور مباحث علمـی صرف را با هوچیگری‌های سیـاسی درون هم مـی‌آمـیزند.

 

- 8 –

اینان بـه ظاهر بـه زبان فارسی دلسوزی مـی‌كنند، اما این‌ها همـه بهانـه است. ما دیدیم كه درون رژیم شاهنشاهی چه قدم‌هایی درون تخریب زبان و ادبیـات فارسی برداشتند. فارسی را ناب و سره و خالص و ضعیف و خفیف كردند. سعی كردند فارسی را از محتوای اسلامـی، معنوی و عرفانی آن خالی كنند. تلاش داشتند هر لغت قرآنی درون فارسی است، آن را بیگانـه قلمداد كنند و كلمات عجیب و غریبی كه من درون كتاب «فرضیـه‌ی زبان آذری و كسروی» كم و بیش برشمرده‌ام بـه جای لغات قرآنی بـه زبان فارسی وارد كنند. حتی اینان از وارد كردن تنوین بـه زبان فارسی ناراحت بودند. چرا كه تنوین ریشـه درون زبان قرآن داشت. نقش ما تركان ایرانی را درون تقویت زبان فارسی كم‌رنگ جلوه مـی‌دهند. سعی مـی‌كنند بگویند كه نظامـی، خاقانی، مولوی، ابن‌سینا، فارابی، پروین اعتصامـی، علی اكبر دهخدا، شـهریـار و . . . تركی بلد نبودند و اصلاً ترك ایران نبودند. بعد چه بودند؟ از كره‌ی مریخ آمده بودند؟ البته كه ایرانی و ترك بودند و گرچه فارسی به منظور آن‌ها زبان مادری (Native Language) و حتی زبان دوم (Secound Language) نبود، بهترین و زیباترین نمونـه‌های ادبیـات ایرانی را هم بـه زبان فارسی و هم بـه تركی آفریده‌اند. غزلیـات تركی مولوی[1] از مآخذ شعری ادبیـات اسلامـی بـه شمار مـی‌رود. علی اكبر دهخدا كه دیوان تركی دارد، به منظور فارسی لغت‌نامـه نوشت. یكی دیگر پیدا كنند كه چنین خدمتی بـه فارسی كرده است. مرحوم دكتر جعفر شعار كه تبریزی بودند به منظور زبان فارسی «فرهنگ املایی» نوشته‌اند. این حرف‌ها كه مـی‌زنند آیـا تفرقه افكنانـه نیست؟ جریحه‌دار كردن احساسات تركان ایرانی نیست؟ اینان بروند خودشان را اصلاح كنند.

خاقانی درباره‌ی خودش مـی‌گوید:«تركی عجمـی، ولی دری گوی/ یلواج‌شناس تنگری جوی.» و نظامـی بعد از فوت همسرش «آپّاق» با تضرع بـه درگاه خدا درباره‌ی پسرش مـی‌گوید:«الهی تُرك‌زادم را تو دانی» و در جایی وقتی سخن از خود دارد، مـی‌فرماید:«پدر بر پدر مر مرا ترك بود.» و مولوی علاوه بر ترك‌ستایی درباره‌ی منسوبیت قومـی خود نیز مـی‌گوید:«بیگانـه مگوئید مرا، زین کویم، / درون شـهر شما خانـه‌ی خود مـی‌جویم. / دشمن نی‌ام ار چند کـه دشمن رویم، / اصلم ترک است گر چه دری  مـی‌گویم.»

 

ترك‌ستایی‌های مولوی و سعدی و حافظ و دیگران را بگذاریم كنار، آیـا این كه آدمـی بـه اصلیت منسوبیت قومـی خود اشاره كند، توهین مـی‌شود؟ این فقط درون قاموس پان‌ایرانیست‌ها هست كه درون رژیم سلطنتی جوك‌های تركی نُقل محافلشان بود. این بزرگان نگفته‌اند ما ایرانی نیستیم و ما هم چنین حرفی بر زبان نیـاورده‌ایم. وقتی شـهید مطهری مـی‌گوید:«فارابی که تا آخر عمر درون زی تركان زیست.» آیـا منظورش این هست كه او ایرانی نبوده است؟ البته كه نـه. بـه نظر ما همـه‌ی ترك‌های داخل و خارج ایران، همگی ایرانی‌اند و ایرانی‌تر از هر ایرانی‌اند كه بیش از هزار سال بر ایران حكومت كرده‌اند و پرچم اسلام را از دوش خود پایین ننـهاده‌اند و حتی ما رسمـیت یـافتن مذهب حقّه‌ی جعفری را مدیون تركان و قزلباشان صفوی هستیم كه از شـهر مذهبی اردبیل بلند شدند و تبریز را پایتخت جهان تشیع قرار دادند. اگر شمشیر پولادین نظر كرده‌ی شاه اسماعیل صفوی نبود نقشـه‌های جغرافیـایی الان یقیناً طور دیگر بود. من بسیـار متأسف هستم كه حریف، مرا وادار ساخته هست این همـه از ترك و فارس صحبت كنم. مـی‌خواهم پیروان و اذناب كسروی معدوم یكبار به منظور همـیشـه بفهمند كه درون كشور اسلامـی جایی به منظور جولان آن‌ها وجود ندارد، بروند خودشان را اصلاح كنند. بحث مـهم ما الان دوش بـه دوش هم سائیدن و مقابله با سكولاریست‌های دین‌ستیز است. كسانی كه بحث‌های فرعی این چنینی را پیش مـی‌كشند و جوانان ما را اغفال مـی‌كنند که تا به خیـال خود سد مقاومت، شجاعت و شـهامت مسلمانان مـیلیونی ما را درون مقابل هیمنـه‌ی پوشالی غرب، آمریكا و اسرائیل بشكنند و جان مـی‌كنند كه بـه هر ترتیبی شده، كشور ما را ناامن و مسأله‌دار نشان دهند و خوراك تبلیغاتی به منظور دشمن آماده سازند.

وقتی ما مـی‌گوئیم: زبان دوم (Secound Language) یعنی زبانی كه غیر از زبان رایج درون منزل آدمـی، درون كوچه و بازار حرف زده شود. ما مـی‌گوئیم وقتی مولوی از مادر ترك خوارزمشاهی متولد شده بود و در محیط تركان سلجوقی صد درون صد ایرانی زندگی مـی‌كرد، نیز درون شـهر قونیـه زبان فارسی رایج نبود، یعنی فارسی به منظور مولوی ایرانی، نـه زبان مادری بود و نـه زبان دوم. با این همـه شاهكار جهانی خود را بـه زبان فارسی آفرید. فارسی زبان بلیغ و مكتوب شعر و عرفان بوده است. این تركان سلجوقی بودند كه زبان ادبی فارسی را بـه اوج قله‌ی عرفان رسانیدند و در فهم فارسی از همـه جلو زدند. دیگران نیز همـین طور بودند که تا شـهریـار و . . . اما این حریف كه زبان‌ مادری‌اش و زبان دوّمش فارسی هست چرا از درك دو که تا جمله‌ی ساده‌ی فارسی عاجز هست و یـا طفره مـی‌رود و مسأله را وارونـه نشان مـی‌دهد؟

 

- 9 –

او كه ادعا مـی‌كند نزدیك سی جلد از كتاب‌های فلسفی و عرفانی «اقبال لاهوری» را خوانده و انتشار داده و در مكتب او تلمذ كرده است، اصولاً حتما بداند كه «عدم اطلاع شخص دلیل بر عدم وجود شیء نیست.» اگر وی تركی بلد نیست و مـهارت فهم و درك زبانشناسی ندارد، دلیل بر این نیست كه «زبان تركی درون ایران وجود ندارد.» اجازه بدهید من بـه خبری خیلی كوتاه از نمایشگاه كتاب امسال درون تهران بـه نقل از خبرگزاری ایكنا اشاره كنم:

« . . . ایشان (مقام معظم رهبری) همچنین درون بازدید از غرفه‌ی نشر تكدرخت درباره‌ی كتاب «تورك بایـاتیلاری» - نوعی شعر تركی- توضیح خواستند و در پاسخ بـه سخنان ناشر كه كلمات عربی و فارسی را سبب درك مفاهیم تركی عنوان كرده بود، نكاتی ارزنده را ایراد فرمودند. . .»[2]

 

زبان تركی درون ایران وجود دارد از سواحل دریـای خزر که تا جزایر آب‌های نیلگون خلیج فارس. حتی درون جزیره‌ی قشم هم امروزه مـی‌توان با زبان تركی زندگی كرد. اگر وجود نداشت چرا لسان الغیب، حافظ آسمانی از «ترك شیرازی» سخن مـی‌گوید؟ ما تركان ایرانی درون همـه‌ی استان‌ها هستیم و از خونمان درون سر که تا سر مرزهای جمـهوری اسلامـی لاله روئیده است. این حرف‌های من كه درباره‌ی زبان تركی ایرانی هست و درون این كتاب هم آورده‌ام از سوی این شخص چنین تعبیر شده هست كه گویـا مثلاً علیـه فارسی برخاسته‌ام! درون حالی كه باز عرض مـی‌كنم این مدعی تحصیل درون فلسفه چگونـه این اصل فلسفی را از یـاد مـی‌برد كه «اثبات شیء، نفی ماسوی نمـی‌كند.» این جا درباره‌ی زبان تركی و تركان ایرانی كه رژیم شاهنشاهی بساط تحقیر آن‌ها را راه انداخته بود حرف زده‌ایم. درباره‌ی زبان‌های دیگر هم درون جای خود داد سخن داده‌ایم و خواهیم داد.

اینان وقتی اهشان بر ملا مـی‌شود، سعی مـی‌كنند با اتهام زدن بـه فعالین فرهنگی اقوام ایرانی، حاكمـیت را بـه مقابله با آنان بكشند و كشور را ناامن نشان دهند. مانند ماجرای سوسك كه همـین سكولاریست‌ها چند سال پیش درون روزنامـه‌ی ایران ایجاد كردند. جوانان ما حتما چنان هوشیـار باشند كه درون دام‌های گوناگون این ایرونی‌بازان لوس‌آنجلسی نیفتند.

 

- 10 –

مدیر محترم انتشارات تكدرخت درون جوابیـه‌ای كه بـه مقاله‌ی «اینجا ایران است» تهیـه كرده بود، گفته بود كه:«جمـهوری اسلامـی ایران درون سی سال اخیر بـه سی‌هزار كتاب تركی مجوز نشر صادر كرده است.» من مـی‌خواهم بـه این حرف ایشان اضافه كنم كه ده‌ها روزنامـه و هفته‌نامـه نیز انتشار یـافته است. درون چهار استان، صدا و سیما چهار كانال تركی دارد، حتی رادیو همدان نیز برنامـه‌ی تركی دارد. زیرا درون آن جا زبان تركی شیرینی رایج هست و این زبان درون ایران عزیز ما رواج دارد و جزو ذخیره‌های فرهنگی اسلامـی ایرانی ما است.

زبان تركی درون ایران خودی است،‌ بیگانـه نیست، تفكر پان ایرانیستی و ایرونی‌بازی از نوع سلطنت‌طلبی بیگانـه است. ما آن تفكر را بـه زباله‌دان تاریخ سپرده‌ایم. بنابر این حق داریم كه درون پناه احكام اسلام، معارف قرآن و قانون‌های مصوبه‌ی جمـهوری اسلامـی زبان خود را ترویج دهیم، از آن لذت ببریم، ادبیـات آن را تحصیل و تدریس كنیم و بدین وسیله ایران اسلامـی را قوی‌تر سازیم. ناسیونالیسم زبانی بـه دنبال حذف ما است، اگر مـی‌تواند، بسم الله، این گوی و این مـیدان. ما نخواهیم گذاشت ایران خفیف بشود و بر بال ناسیونالیسم زبان از نوع سلطنت‌طلبی سوار شود.

 

- 11 –

من مسلمان و ایرانی و ترك هستم و این مصراع تركی پیوسته ورد زبانم هست كه:«ذره‌جه عشق اولانین دریـا قده‌ر تابی گره‌ك.» از سوی دیگر پیر و پاتال‌های امروزی كه زمانی مجیزگوی اداره‌ی نگارش رژیم شاهنشاهی بودند، البته حتما كه بر من بتازند. این عجب نیست، جز این بودی، عجب بودی!

این اشخاص سیـاسی‌باز و سیـاسی‌كار، مثلاً وزیر ارشاد را تهدید مـی‌كنند كه اگر كتاب من را یكجا نخری یـا حمایت مادی نكنی، من هم زشت را زیبا و زیبا را زشت جلوه مـی‌دهم و ده‌ها مقاله مـی‌نویسم و در كیـهان سلطنتی درون لندن بـه چاپ مـی‌رسانم!

بوق‌های تبلیغاتی آمریكا، غرب و اسرائیل سال‌هاست كه مـی‌خواهند كشور و حاكمـیت اسلامـی را درون منطقه ناامن نشان دهند و اینان آب بـه آسیـاب آن‌ها مـی‌ریزند و جالب آن كه بـه ظاهر از زبان فارسی و تمامـیت ارضی ایران هم دفاع مـی‌كنند! آیـا دفاع از تمامـیت ارضی ایران این هست كه احساسات قومـی تركان ایرانی را با وارونـه نشان زبان و فرهنگ بومـی ایرانی آنان تحریك كنند. این همـه هوچیگری و تلاش به منظور سوق حاكمـیت بـه مقابله با تركان ایرانی و انكار و نفی و طرد زبان تركی به منظور چیست؟ آیـا این هوچیگران واقعاً دل بـه تمامـیت ارضی ما مـی‌سوزانند؟

 

- 12 –

در كشور ما خطر اصلی سكولارهایی هستند كه وابسته بـه غرب‌اند. از نظر آن‌ها سمت خارجی رفتن و دنبال آمریكا و اسرائیل بودن مشكلی ندارد، اما توجه بـه تركی و زبان‌های دیگر عالم اسلام مشكل دارد، ایرانی نامـیدن زبان تركی مشكل دارد! این همـه كتب سكولاریستی را با محتوای ضد دین و اسلام بـه خورد جوانان ما مـی‌دهند، اما از نشر یك كتاب علمـی زبانشناسی كه حتما در محافل علمـی و دانشگاهی تجزیـه و تحلیل شود، برمـی‌آشوبند و گرد و خاك بـه پا مـی‌كنند و شلوغ مـی‌كنند.

تركی و فارسی دو بال‌اند كه اسلام با آن درون ایران گسترش یـافته است. اینان ظاهراً بـه نفع فارسی حرف مـی‌زنند، اما آیـا واقعاً بـه دنبال چه هدفی شوم هستند؟ پان ایرانیست‌ها دنبال تفرقه و تجزیـه‌اند، نـه ترك‌ها كه زبان خود را بلحاظ وفور نوحه‌های پرتأثر و سوزناك كربلایی «مقدس» مـی‌نامند. البته مقدس است. زبانی هست كه سه علامـه (طباطبایی، امـینی، جعفری) منویـات دل خود را با آن بیـان كرده‌اند. زبان شـهید آیت‌الله غفاری‌ها و شـهید باكری‌ها است. زبان دخیل و قمری است. زبان صراف و راجی هست و برتر از همـه زبان ایرانی و اسلامـی است. درون مـیان صدها دیوان شعری كه بـه این زبان ایرانی تدوین یـافته است، حتی یك بیت تملق‌آمـیز كه بخواهد خورشید را زیر پای قزل ارسلان بنـهد نخواهید یـافت. رواج این زبان چه خطری مـی‌تواند به منظور اسلام وایران داشته باشد؟ اما سركوب آن، مـیدان را به منظور سلطنت‌طلب‌ها و لوس‌آنجلسی‌ها باز خواهد كرد. حریفان بی‌دانش، ما را بـه كجا دعوت مـی‌كنند؟ دانش ما ناشی از قرآن است، ناشی از نـهج البلاغه و احادیث معصومـین – علیـهم السلام- است.

 

- 13 –

درباره‌ی مجله‌ی ضد سلطنتی «یولداش» كه اوایل انقلاب منتشر مـی‌شد، مـی‌نویسد:«نویسنده‌ی كتاب درون سال‌های آغازین انقلاب اسلامـی نشریـه‌ی افراطی و چپ‌گرای «یولداش» را بـه گویش آذری منتشر مـی‌كرد كه بعد از چندی بـه دلیل محتوای تجزیـه‌طلبانـه و مخالفت آذربایجانی‌ها توقیف شد.»

در مطلب فوق چند دروغ و عدم اطلاع نـهفته است. اولاً این كه این مجله درون بهمن 1357 متولد شد و ماهیت ضد سلطنتی داشت كه حریف، آن را «افراطی» مـی‌نامد. ثانیـاً بـه تركی انتشار مـی‌یـافت كه حریف، این زبان را گویش موهوم آذری مـی‌نامد. ثالثاً شعار اصلی مجله‌ی «یولداش»، «ایرانلیلارین و مسلمانلارین اتحادی» (یعنی: اتحاد ایرانیـان و مسلمـین) بود كه حریف آن را تجزیـه‌طلبانـه مـی‌نامد. رابعاً این مجله اصلاً توقیف نشد و در آن زمان دولتی هم نبود كه توقیف كند، بلكه نام عوض كرد و با عنوان «انقلاب یولوندا» از سال 1358 بـه بعد ماه‌ها انتشار یـافت. این تحریفات را البته ناشی از عدم اطلاع حریف مـی‌دانم. اما متأسفانـه تحریفاتش همـیشـه ناشی از جهالت نیست.

من این را قبلاً هم مـی‌دانستم و از همـین روست كه كتاب خود را با حدّت و غیرت دینی نوشته‌ام، هدفم افشاء كردن اه پنـهانی پیروان كسروی است. اگر كسروی حداقل این شـهامت را داشت كه بتواند حرف آخرش را اول بزند، پیروان جاهل آنان بسیـار محیلانـه دست بـه قلم مـی‌برند، ولی بـه قول مثل تركی ایرانی:«كور هر اویوندان چیخار دئیر بس هئچ كیم گؤرمور!»

 

- 14 –

كسروی محقق بود، من نمـی‌گویم نبود. اما محقق بودن بدون داشتن تقوا كافی نیست. منظورم تقوای علمـی است، وجدان علمـی است. كسروی درون تحقیق درون باب شخصیت حضرت علی (ع) هم بی‌راهه رفته هست و بی‌پروا و بی‌تقوا حرف زده است. درون باب حافظ هم با وجدان علمـی سخن نگفته است. اگر نبوغ داشت، نبوغ منفی داشت، منحرف بود، بی‌ذوق و بی‌سلیقه بود. با این همـه اعتراف مـی‌كنم كه او محقق بود، اما بقیـه كه پیروی او را كرده‌اند، مقلدند. من تمام كسانی را كه اهشان را درون پیروی از تئوری آذری كسروی برملا ساخته‌ام، مقلد مـی‌دانم. بـه قول مولانا:«از محقق که تا مقلّد فرق‌هاست / كان چو داود هست و این همچون صداست.» اینان صداهای نتراشیده و نخراشیده‌ای هستند كه از امر آزادی بیـان سوء استفاده مـی‌كنند و هر چه دلشان از تهمت، افترا و نشر اكاذیب مـی‌خواهد بر زبان مـی‌آورند.

 

- 15 –

من البته بـه دلیل افترا و توهین و نشر اكاذیب و به لغو كشاندن یك بحث لغوی و سیـاسی بازی بر سر منافع مادی، حق شكایت بـه قوه‌ی قضائیـه را از خود سلب نكرده‌ام. من خود 25 سال هست كه كارشناس رسمـی قوه‌ی قضائیـه هستم. كتب قانون‌های مختلف جمـهوری اسلامـی ایران را از قانون اساسی که تا قانون مجازات اسلامـی بـه تركی ترجمـه كرده‌ام كه چاپ شده است، قراردادهای حقوقی فیمابین كشورمان با كشورهای تركی زبان را نوشته‌ام و مـی‌دانم كه «نشر اكاذیب»‌ و «افترا» و «توهین» چه عواقب قانونی دارد، آن هم از سوی كسانی كه افتخارشان گرفتن لوح تقدیر از ژنرال‌های بیگانـه است.

حریف، تهمت، افترا و اكاذیب را انتشار داده هست و قانون بـه من حق دفاع مـی‌دهد. اینك من درون مقام دفاع هستم و حریف را پای مـیز محاكمـه خواهم كشاند. این جا، فرد نـه، بلكه جریـان فكری شاهنشاهی محاكمـه خواهد شد و فكر مـی‌كنم با تشكیل چنین جلسه‌ی محاكمـه‌ای، بساط ضد فرهنگی شاهنشاهی كاملاً رسوا خواهد شد و بلحاظ قضایی محكوم خواهد گشت.

اما بلحاظ علمـی، من از همـه‌ی پیروان كسروی و معان تئوری «زبان آذری» دعوت بـه مناظره‌های صرفاً علمـی مـی‌كنم و آمادگی دارم بـه هر صورت كه بخواهند درون این مناظره حاضر شوم. اگر درون برداشت‌های علمـی خود سهوی دارم، اصلاح كنم و اگر آن‌ها بـه این نتیجه رسیدند كه فریب خورده‌اند، اقرار نمایند.

 

- 16 –

من چشم داشتم كه پژوهش‌های چهل ساله‌ام درون باب فرضیـه‌ی زبان آذری كه از سوی كسرش كشیده شد و سال‌ها زبانشناسان ما را سركار گذاشت، مورد نقدی عالمانـه و حرفه‌ای قرار گیرد. نقد علمـی با هوچیگری‌های بی سر و ته سیـاسی فرق دارد. منتقد از فحش و دشنام و ناسزاگویی و جوسازی و ننـه من غریب درآوردن احتراز مـی‌كند. منتقد واقعی مشعلی بـه دست خواننده مـی‌دهد كه وی درون ظلمات آفرینش علمـی خالق اثر دنبال دردانـه‌های علمـی بگردد. مرحوم آل احمد درون رژیم گذشته پیوسته از نقد موجود درون جامعه گله داشت. مـی‌گفت:«این خزعبلات كه مـی‌نویسند، نقد نیست، نان قرض هست یك روز كتابی موسوم بـه «برای گونگادین بهشت نیست» را یك شبه با شِبه نقدها بالا مـی‌برند و روز دیگر با هوچیگری زرتشتی‌بازی یـا فردوسی‌بازی مـی‌كنند.»

امروزه اگر آل احمد سر از خاك بردارد خواهد دید كه هوچیگری‌های سیـاسی پان ایرانیست‌ها، هنوز گه گاه درون اینجا و آنجا بـه چشم مـی‌خورد. درون ایران شاهنشاهی، اغلب از انتقاد جز «تقریظ» و یـا «ناسزا گویی» چیزی فهمـیده نمـی‌شد. انتقاد را وسیله‌ای كرده بودند به منظور جلب دوستی و یـا تصفیـه حساب‌های خصوصی و فردی. به منظور نقد یك اثر هنری و ادبی بـه تعارف و تحسین بی‌جا و یـا تقبیح غرض‌آلود و بی‌مورد برمـی‌خاستند و چه بسا كه اثری را نخوانده و ندیده نقد مـی‌كردند و با یك مشت جملات فورموله ماهیت و چبود اثر را تستیر مـی‌كردند. ناقدان این دیـار بـه رأی جلال آل احمد از صد سال پیش بـه این سو نیـامده‌اند و در بحث از ادبیـات زنده‌ی معاصر خطری به منظور اسب و علیق خود مـی‌بینند.

ما هم از چنان بیراهه‌ای منزجریم و هم انتقاد را – درون هر مورد كه حق اظهارنظر بـه خود مـی‌دهیم- وظیفه‌ی مسلم خود مـی‌دانیم و عدم توجه بدان را بـه مثال بی‌توجهی بـه پیمودن صحیح راه درازی كه بـه خون صدها و هزاران قربانی جانباز آب‌پاشی شده است، تلقی مـی‌كنیم.

انتقاد یـاور و رهبر نویسنده، افشا كننده‌ی كاهش‌ها، دست‌آویز و انگیزه‌ی پیشرفت و دستموزه به منظور رقع نقایص است. حتما مؤلف و هنرمند را بـه خاطر اثر فایده‌بخشش ستود و از به منظور اثر زیـان‌مند و یـا ناپسندش سخت نكوهش كرد. از آشكار ساختن درد و نقص نباید هراس داشت. هراس حتما از پنـهان داشتن نقص باشد.

منتقد سالم بـه همان گونـه كه غرض‌ورز نیست، از این نیز باكی ندارد كه بـه سبب نقد سالم اثری، بـه گفته‌ی پرویز خانلری «یك گروه به منظور خود دشمن بتراشد و روزگارش سیـاه شود!» بنابراین درون انتقاد سالم محبوبیت و مقام اجتماعی هنرمند و مؤلف مورد نظر منتقد نیست و بلكه مـی‌كوشد كه بی‌چرب‌زبانی و مـهرنمایی و مجامله، نقایص را افشا نماید و واقعیت را نشان دهد و هرگونـه كجروی و لغزش را شدیداً بكوبد و خود را بـه ناآگاهی نزند و سكوت نكند، زیرا لغزش – از سوی هر كسی كه باشد- لغزش هست و حتما محكوم شود و رفع گردد. هنرمند و نیز مؤلف آن گاه به منظور ما بزرگ هست كه اثرش که تا حد قانع‌كننده‌ای بـه نفع توده‌های رنجبر و مبرا از حس نام‌جویی و نان‌یـابی و هوس‌بازی باشد.

هنرمند واقعی به منظور خودنمایی و شـهرت كتاب و مقاله تدوین نمـی‌كند. هنرمند بهترین ایـام زندگی خود را فنا مـی‌سازد كه به منظور چیرگی بر خصم تاریخی خود گامـی مؤثر بردارد و دستی بـه دست‌های سازنده‌ی فردای روشن بیـافزاید.

وقتی یكی بـه خود اجازه مـی‌دهد كه اثری را نقد كند علاوه بر شجاعت اخلاقی، شـهامت، وجدان علمـی و انصاف، حتما تسلط بـه موضوع نیز داشته باشد. من تعجب مـی‌كنم كسی كه حتی یك جمله‌ی تركی نمـی‌تواند بر زبان بیـاورد، از كنار دانش زبانشناسی نگذشته هست و افتخارش فقط نشر آثار اقبال لاهوری و گرفتن لوح افتخار از دست یك ژنرال نظامـی است، چگونـه درون این مملكت بـه خود اجازه مـی‌دهد كه با شلوغ‌بازی‌های سیـاسی كتابی را تخریب كند و نام آن را نقد بگذارد؟

وی حتی بـه حافظ شیراز بی‌مـهری دارد و در «كافه خبر» درون باب او چنین افاضه مـی‌كند:

« . . .اقبال، حافظ را مشخصا بـه عنوان نماد این جریـان فكری مورد انتقاد شدید قرار مـی‌دهد . . . البته نباید فراموش كرد كه متفكران دیگری هم درون آن ایـام درون دیگر كشورهای اسلامـی همـین اعتراض را بـه ادب صوفیـه بخصوص بـه حافظ داشته‌اند و از مـیان آن‌ها مـی‌توان بـه كسروی اشاره كرد كه دیدگاه‌های اقبال درون باب تصوف، قرابت بسیـاری با وی دارد. . . .»

مـی‌بینیم كه درون اینجا «كسروی» را بـه عنوان یكی از متفكرین ذكر مـی‌كند و من فكر مـی‌كنم انتقادات بجایم بـه كسروی (پیغمبر بی‌دینان) سبب برآشفتگی شده است. بـه نظر مـی‌رسد كه مدعی علاوه بر آن كه با مقوله‌ی نقد آشنا نیست از انصاف هم بـه دور است. زیرا اگر انصاف مـی‌داشت درون انتهای مقاله‌اش بـه دریوزگی نمـی‌افتاد كه فلان كتاب من را بخرید و یـا هزینـه‌ی چاپش را پرداخت نمایید و یـا مجوز نشر بدهید. این خوی‌ها از نجابت ایرانی بـه دور است. گونـه‌ای دریوزگی است.

 

- 17 –

این جانب درون نوعبندی نگاه بـه تاریخ زبان درون آذربایجان از دو گونـه نگرش اسم‌ام. گونـه‌ی نخست، نگرش عثمانی‌زدگانی كه تاریخ فرهنگ آذربایجان را تابعی از تاریخ عثمانی مـی‌دانند كه آن را رد كرده‌ام و در مورد گونـه‌ی دوم گفته‌ام:

«اما گونـه‌ی دوم نگرش خصمانـه و موذیـانـه‌ی كج‌روانی هست كه درون فرایند تدوین و تنسیق فعالیت‌های خود و برآیند استنتاجات بیمارگونـه‌ی خویش بـه القائات شبه عالمانـه مـی‌پردازند و تئوری پوچ و در هم تنیده و بر هم ریخته‌ی كسروی را اساس كار خود قرار مـی‌دهند.»

حریف، این سخنان را با هوچیگری چنین تحریف مـی‌كند:

«پیدا نیست این مؤلف پشت بـه كجا دارد . . . كه منكر آن هست كه كلمـه‌ی «آذر» از اگورپاتكان و از اصیل‌ترین واژه‌های فارسی است. او بـه لطف كدام ممـیزی بـه خود حق داده که تا دیدگاه همـه‌ی ایرانیـان – از صدر که تا ذیل- را كه نظری جز این ندارند، «نگرشی بیمارگونـه» بخواند.»

این، اوج عوام‌فریبی و نشر اكاذیب و افترا است. من خودم درون صفحه‌ی 34 از كتاب درون باب معنای كلمـه‌ی آذر نوشته‌ام:

«كلمـه‌ی آذر درون فارسی دوره‌ی اسلامـی و واژه‌ی adir درون گویش پهلوی دوره‌ی ساسانی بـه همـین معنا (= آتش) بـه كار رفته است. هنوز هم درون روستاهای اطراف كرمان و یزد، زرتشتیـان بـه آتش، adir مـی‌گویند . . . »

یك ضرب‌المثل تركی مـی‌گوید:

«نئجه‌سن قانمایـام، قالاسان یـانا یـانا!»

 

آیـا حریف واقعاً‌ جهالت دارد، یـا خود را بـه آن راه زده است؟

 

برچسب‌ها: دکتر حسین محمدزاده صدیق, دکتر حسین محمدزاده صدیق را بهتر بشناسیم, حسین دوزگون, حسین صدیق, فرضیـه زبان آذری وروی

شنبه 10 مرداد 1394-11:18 ب.ظ


شنبه 10 مرداد 1394-11:16 ب.ظ


زاهد گیلانی .تاج الدین ابراهیم فرزند روشن امـیر.در کتاب اسس المواهب السنیة فی مناقب الصفویة، مشـهور بـه صفوة الصفاء، تألیف توکلی بن اسماعیل بن حاجی اردبیلی معروف بـه ابن بزاز کـه در شرح احوال شیخ صفی الدین اردبیلی جد پادشاهان صفوی هست بمناسبت آنکه شیخ صفی الدین مرید شیخ زاهد گیلانی بوده ، شرح احوال شیخ زاهد ضبط آمده هست در فصول مختلف کتاب ۞ : فصل ششم درون رسیدن او (شیخ صفی الدین ) بشیخ زاهد قدس اﷲ روحه . فصل هفتم درون کرامات او کـه در زمان شیخ زاهد بظهور آمده . فصل هشتم درون ذکر استخلاف شیخ زاهد او را و اجازه ٔ توبه و تلقین . فصل دهم دربعضی کرامات شیخ زاهد، صرف نظر از کرامات کـه ذکر آن اینجا، زائد هست . آنچه کـه از حاق مطلب ، درون شرح احوال او مفید هست ، بدین قرار مـیباشد: شیخ مزبور تاج الدین ابراهیم ملقب بزاهد گیلانی بوده و خود او خویش را ابراهیم گیلانی مـی گفته هست . پدر او روشن امـیربن بابل (یـا بابیل ، زیرا کـه از سه موضع کتاب ، دو جا بابل و یک جا بابیل ضبط آمده هست ) ۞ بن شیخ بندار کردی سنجانی ۞ بوده و این خاندان که تا هفت جد شیخ و شیخ زاده بوده اند وجد هفتم ایشان مریدبن الاشیخ نام داشته هست . روشن امـیر پدر شیخ زاهد، از ده «بهرالدله » کـه از دیـه های کوهستان گیلان بود، زنی گرفت و تاج الدین ابراهیم درون سیـاه رود ۞ از این مادر زائیده شد. روشن امـیر ظاهراً درون سیـاه رود مسکن داشته زیرا کـه درهمان جا مرده هست . شیخ زاهد درون طریقت مرید سید جمال الدین بوده هست که درون گیلان درون مقام یونس ۞ درون ده مالاوان ساکن بود. و شیخ درون آنجابخدمت او رسیده و سلسله ٔ ارشاد او بدین قرار هست :





[انایوردم خطبه سرا - مطالب مرداد 1394 زلزله درگهواره]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 30 Jun 2018 08:19:00 +0000



همخانواده خیاط

انایوردم خطبه سرا - مطالب آبان 1393

دورنانیوز – سرویس تاریخی و فرهنگی : همخانواده خیاط انتشار خبر مرگ کمدین آمریکایی درون اکثر رسانـه های داخلی و سکوت کامل نسبت بـه وفات پدر جراحی قلب ایران !!!!

پروفسور دکتر هیئت کـه در عرصه های مختلف جهانی از او بـه عنوان دانشمند و جراح قلب، همخانواده خیاط پدر قلب ایران ،تورکولوژیستی شـهیر، مورخی بزرگ و مدیر مسئول نشریـه وزین وارلیق یـاد مـی شود، صرف نظر از مقام علمـی اش، انسانی با روحیـاتی برجسته و شخصیتی کم نظیر درون ایران و آذربایجان هست که شاید بتوان او را تمثالی مکمل از غنای فرهنگی، علمـی و ادبی ملت ترک آذربایجان تصور نمود.

وی از اعضای انجمن بین‌المللی جراحی و آکادمـی جراحی پاریس بود. همخانواده خیاط تاکنون دهها مقاله و سخنرانی از او درون کنگره‌های بین‌المللی جراحی بـه زبان‌های ترکی آذربایجانی، ترکی استانبولی، فرانسوی و انگلیسی، درون مجلات معتبر پزشکی جهان چاپ شده‌است.

دکتر هیئت کـه از چندی پیش بـه دلیل بیماری درون بیمارستانی درون باکو بستری بودند . بعد از انتشار اخبار نگران کننده از اوضاع جسمانی پروفسور دکتر هیئت، بـه نظر مـی رسید بـه رغم تلاش پیوسته گروهی از زبده ترین پزشکان آذربایجانی درون باکو، شرایط جسمـی ایشان بتدریج درون حال وخیمتر شدن  مـی باشد و امـید اندکی به منظور زنده ماندن دکتر جواد هیئت وجود دارد که تا اینکه ، بعد ظهر سه شنبه ۲۱ مرداد درون باکو پایتخت آذربایجان بـه ابدیت پیوستند .

از رهبران سیـاسی ، بزرگان علمـی و ادبی جمـهوری  آذربایجان که تا شخصیت های چون دکتر رضا براهنی به منظور وفات دکتر جواد هیئت پبام تسلیت دادند اما متاسفانـه رسانـه های داخلی کـه خبر بستری شدن و یـا مرگ  شخصیت های بزرگ جهانی را همـیشـه منعمـی کنند نسبت بـه وفات دکتر جواد هیئت سکوت  کامل  اختیـار د .

از چند روز قبل کـه یکی از بازیگران کمدین آمریکایی آقای رابین ویلیـامزاز دنیـا رفته هست ، بصورت چندین مرتبه درون تمام رسانـه خبری داخلی و مجلات از این کمدین یـاد شده است  اما  چرا شخصیت بزرگمردی چون پروفسور هیئت کـه تمام عمر خود را وقف علم و دانش جراحی و پزشکی و خدمت بزبان ترکی کرده هست در غربت هم از دنیـا رفته هست حتی یک اطلاعیـه یـا خبری کوتاه نیز درون رسانـه های سراسری نسبت با وفات ایشان ندیدیم ؟

سکوت برخی از بزگان علمـی و ادبی آذربایجان همچون دکتر حسین محمدزاده صدیق نسبت بـه وفات دکتر جواد هیئت شگفتی و تاسف ما را دوچندان کرده هست .

 پروفسور دکتر جواد هیئت را استاد تیغ و قلم مـی‌دانند. همخانواده خیاط این جراح نامدار کـه تحصیلات پزشکی خود را درون استانبول و پاریس بـه پایـان رسانده، درون مدت قریب بـه ۶۰ سالی کـه در امر جراحی قلب بصورت عملی و نظری فعال بوده‌اند، تبدیل بـه نماد یک پزشک حاذق، پیشرو و فداکار گردیده‌اند. پروفسور دکتر جواد هیئت درون کنار جراحی عمومـی، جراحی قلب را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۱شمسی به منظور اولین بار درون ایران موفق بـه انجام جراحی قلب باز شد.

پروفسور دکتر جواد هیئت کـه در مـیان پزشکان بـه “پدر قلب ایران” معروف است، از سال ۱۳۴۲به نمایندگی ایران درون انجمن بین‌المللی جراحی و از سال ۱۳۶۲به عضویت آکادمـی جراحی پاریس انتخاب شد. تاکنون دهها مقاله و سخنرانی از او درون کنگره‌های بین‌المللی جراحی بـه زبان‌های ترکی آذربایجانی، ترکی استانبولی، فرانسوی و انگلیسی درون مجلات معتبر پزشکی جهان چاپ شده‌است.

پروفسور دکتر جواد هیئت از معدود افرادی درون جهان هستند کـه علاوه بر جراحی درون سه زمـینـه دیگر نیز از معروفیتی جهانی برخوردارند. ایشان یکی از مشـهورترین تورکولوژیستها و مورخین جهان ترک نیز محسوب مـی‌شوند. بگونـه‌ای کـه در راستای تکریم مقام علمـی وی درون زمـینـه تلاشـهای وی درون رشته‌های زبان و ادبیـات ترکی و نیز تاریخ جهان ترک، مراسم متعددی درون شـهرهای باکو، استانبول، آنکارا، تهران، نخجوان، تبریز… برگزار شده و در کنگره بین‌المللی زبان ترکی درون آنکارا از کتاب “سیری درون تاریخ زبان و لهجه‌های ترکی” بـه عنوان جلد دوم دیوان الغات الترک و از شخص ایشان بـه عنوان کاشغری ثانی نام شد.

از تالیفات مشـهور پروفسور دکتر جواد هیئت مـی‌توان کتب زیر را بر شمرد:
– سیری درون تاریخ زبان و لهجه‌های ترکی، چاپهای تهران، آنکارا، باکو؛
– نگاهی بـه تاریخ ادبیـات آذربایجان، دو جلد، چاپهای تهران و باکو (به زبانـهای فارسی، ترکی)
– مقایسه‌اللغتین، چاپهای تهران، باکو، آنکارا، کایسری (به زبانـهای فارسی و ترکی)
– ادبیـات شفاهی مردم آذربایجان، چاپهای تهران، باکو (به زبان ترکی با خط عربی و سیریلیک)
– نگاهی بـه تاریخ و فرهنگ ترکان، چاپهای تهران، آنکارا، باکو (به زبان ترکی)
– ادبیـات‌شناسی، چاپ تهران و باکو (به زبان ترکی با خط عربی و سیریلیک)
– یئنی دیلچیلیک (ویژه نامـه وارلیق – بهار ۱۳۹۳با همکاری نشر بوتا)
– تاریخ فلسفه غرب، چاپ باکو (به زبان ترکی)
– ترومبوز و قلبیت و درمان آن،
– جراحی عمومـی،
– درسهای جراحی.

اخبار مرتبط




[انایوردم خطبه سرا - مطالب آبان 1393 همخانواده خیاط]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 14 Jun 2018 06:50:00 +0000



نظر کاربران درباره نظرسنجی خبرآنلاین دلواپسان بگذارند شغل ایجاد می شود

انایوردم خطبه سرا - مطالب شـهریور 1394

خب ما اینجا درون مورد مدارس مختلف مـیگیم و مـیشنویم حالا نظرتون چیـه یـه نگاهیم بـه قوانین و سیستم مدارس ژاپن بندازیم و یـه مقایسه ای هم یم 

سیستم آموزشی ژاپن از شش سال دوران ابتدایی، نظر کاربران درباره نظرسنجی خبرآنلاین دلواپسان بگذارند شغل ایجاد می شود سه سال راهنمایی و سه سال دبیرستان تشکیل مـی‌شود.

دوران ابتدایی درون ژاپن بسیـار سازمان‌یـافته اما درون عین حال مفرح هست و بر مسئولیت اجتماعی و فعالیت‌های گروهی تکیـه دارد. نظر کاربران درباره نظرسنجی خبرآنلاین دلواپسان بگذارند شغل ایجاد می شود دانش‌آموزان ابتدایی ژاپنی کـه مـی‌گویند از مدرسه لذت مـی‌برند از دانش‌آموزان ابتدایی امریکایی کـه از مدرسه رفتن لذت مـیبرند بسیـار بیشترند. نظر کاربران درباره نظرسنجی خبرآنلاین دلواپسان بگذارند شغل ایجاد می شود تحصیلات به منظور آنـها که تا دوران راهنمایی و دبیرستان کـه در طول آن مجبورند به منظور کنکور حفظ‌ی‌ها و مسائل ریـاضی و علوم سخت و زیـادی را متحمل شوند، مشکل نیست.

بالای 90 درصد دانش آموزان ژاپنی موفق مـین کـه بعد ار اتمام مقطع خود وارد مقطع بالاتر بشن یعنی آمار مردودی بسیـار پایینـه

آمار اخراج از مدرسه بسیـار پایینـه

حدود 87.6 درصد از همـه دانش‌آموزان  درون مدارس دولتی درس مـی‌خوانند. بعضی خانواده‌ها نیمـی از درآمد خود را صرف مدارس غیردولتی به منظور فرزندان خود مـی‌کنند.


سال تحصیلی ژاپنی

سال تحصیلی ژاپنی حدود ۲۱۰ روز طول مـی‌کشد (این مـیزان درون ایران بدون درون نظر گرفتن تعطیلی های مناسبتی 180 روز ، ایـالات‌متحده ۱۸۰ روز، درون چین ۲۵۱ روز، درون کره‌جنوبی ۲۲۰ روز مـی‌باشد).
سال تحصیلی درون ژاپن از اواسط ماه آوریل شروع شده و تا آخر مارس طول مـی‌کشد و به سه ترم تقسیم مـی‌شود کـه اولی از آوریل که تا جولای، دومـی از سپتامبر که تا دسامبر و سومـی از ژانویـه که تا مارس مـی‌باشد. آنـها شش هفته تعطیلات تابستانی، دو هفته تعطیلات زمستانی و دو هفته تعطیلات بهاری دارند.

برای اتمام یک مقطع بچه‌ها تاریخ تولد مشخص دارند؛ آنـهایی کـه در ماه مارس متولد شده‌اند بـه یک سال و آنـها کـه آوریل بـه دنیـا آمده‌اند بـه سالی دیگر مـی‌روند. کارشناسان تحصیلی درون ژاپن پیشنـهاد داده‌اند کـه شروع سال تحصیلی از ماه آوریل بـه ماه سپتامبر یـا اکتبر تغییر کند که تا با باقی کشورها همخوان شوند.

یک روز مدرسه درون ژاپن از ۸ صبح که تا ۳ بعدازظهر طول مـی‌کشد اما درون روزهای مختلف متفاوت است. بااینکه طول روز مدرسه بـه نسبت امریکا بلندتر هست اما دانش‌آموزان ژاپنی معمولاً وقت آزاد و زنگ‌تفریح‌های بیشتری دارند. کلوب‌های ورزشی حتی به منظور دانش‌آموزان ابتدایی گاهی بچه‌ها را صبح خیلی زود بـه مدرسه کشانده و باعث مـی‌شود که تا ۶ یـا ۷ عصر هم آنجا بمانند.

ژاپنی‌ها به منظور شروع دوران تحصیل اهمـیت بیشتری قائل هستند که تا اتمام آن. وقتی کودکی وارد دبستان مـی‌شود جشن‌های بزرگی به منظور او مـی‌گیرند و هدایـای گرانبهایی هم هدیـه مـی‌کنند که تا زمانیکه او از دبیرستان یـا دانشگاه فارغ‌التحصیل مـی‌شود.

بچه‌های ژاپنی معمولاً بیشتر بـه اردوهای آموزشی مـی‌روند که تا بچه‌های امریکایی. آنـها را معمولاً به منظور کشت یـا برداشت سیب‌زمـینی و برنج بـه مزارع مـی‌برند. درون بعضی مناطق بچه‌های کلاس پنجمـی را بـه اردوی اسکی و بچه‌های کلاس ششمـی را بـه هیروشیما مـی‌برند. یکی از اردوهای مدرسه‌ای رایج درون توکیو یک تور یک روزه بـه مناطق جنگ‌جهانی دوم کـه تونلی 1.6 کیلومتری زیر زمـین هست و تور یک روزه بـه دیزنی‌لند توکیو مـی‌باشد. حدود ۳۰ روز سال تحصیلی آنـها درون اردو، جشن‌های فرهنگی و سایر مراسم‌ها هستند.

یک هفته مدرسه‌های ژاپن

هفته درسی پنج روزه درون سال ۲۰۰۲ درون ژاپن بنیـان‌گذاری شد. قبل از دهه نود بچه‌ها فقط شنبه‌ها صبح بـه مدرسه مـی‌رفتند و در سال ۱۹۹۲ آنـها یک هفته درون ماه هفته مدرسه داشتند کـه این مقدار درون سال ۱۹۹۵ بـه دو بار درون ماه و نـهایتاً درون سال ۲۰۰۳-۲۰۰۲ بـه یک سال تحصیلی افزایش یـافت.

هفته پنج روزه منجر بـه کمتر شدن ساعات کلاس به منظور کلیـه دروس شد. به منظور جبران بچه‌ها حتما سه روز درون هفته فعالیت فوق‌برنامـه‌ای مثل بدمـینتون یـا راگبی داشته باشند. گاهی‌اوقات این فعالیت‌ها به منظور ساعات بعد از مدرسه بچه‌ها و گاهی‌اوقات به منظور آخرهفته‌ها برنامـه‌ریزی مـی‌شود.

تحقیقات نشان داده هست که حدود ۷۰ درصد از همـه دانش‌آموزان از هفته پنج‌روزه تحصیلی خوششان مـی‌آید. درمـیان آنـهایی کـه از آن راضی نیستند، بچه‌های ۱۲ ساله‌ای هستند کـه نگرانند این سیستم جدید جلوی رفتن آنـها بـه یک دانشگاه خوب را بگیرد. سایر مخالفین مـی‌گویند بدون مدرسه حوصله‌شان سر مـی‌رود. بعضی والدین شکایت دارند کـه بچه‌ها زمان زیـادی را بـه بازی‌های کامپیوتری و وقت‌ تلف مـی‌‌گذرانند و کم بودن زمان مدرسه و درس خواندن اصلاً بـه نفع آنـها نیست. بسیـاری مدارس غیردولتی هفته شش روزه درسی دارند.

ایجاد هفته پنج روزه درسی به منظور خانواده‌ها و جامعه ژاپن بـه چالشی تبدیل شد زیرا نمـی‌دانستند کـه برای اوقات‌فراغت دانش‌آموزان چه فعالیت‌هایی را حتما در نظر بگیرند. درون بعضی مناطق کلاس‌های فوق‌برنامـه‌ای مثل صنایع‌دستی، سفالگری و بازی‌های خاص برگزار شد. تحقیقات نشان داده هست که بچه‌ها بیشتر درون تعطیلات آخر هفته خود بـه فعالیت‌های خارج از منزل مـی‌پردازند اما هنوز تعداد زیـادی از بچه‌ها درون خانـه بـه تماشای تلویزیون یـا انجام بازی‌های کامپیوتری روی مـی‌آورند.

هفته پنج‌روزه درسی مقصر بسیـاری از ضعف‌های عملکردی درون مدرسه شناخته شده است. این روزها بحث زیـادی بر سر بیشتر ساعات درسی بچه‌ها، کوتاه‌تر تعطیلی‌ها یـا اضافه بـه ساعات درسی است.


کلاس‌های تمـیز درون ژاپن

سوجی (پاکسازی مقدس) بـه زمان  ۱۵ دقیقه‌ای درون روز گفته مـی‌‌شود کـه همـه فعالیت‌های بچه‌ها متوقف شده و همـه بـه تمـیز مدرسه کمک مـی‌کنند. معمولاً معلمـین و مدیران هم کمک کرده و به بچه‌ها ملحق مـی‌شوند.

مدارس ژاپن خدمتکار ندارند زیرا دانش‌آموزان و کارکنان همـه تمـیزکاری را انجام مـی‌دهند. بچه‌های دبستانی، راهنمایی و دبیرستان همـه راهروها، کلاس‌ها و حیـاط مدرسه را بعد از ناهار و قبل از رفتن بـه خانـه جارو کشیده و تمـیز مـی‌کنند. آنـها حتی پنجره‌ها و توالت‌ها را هم تمـیز کرده و سطل‌های زباله را هم تخلیـه مـی‌کنند.

آنـها اعتقاد دارند کـه تحصیل فقط یـاد درس‌های مختلف بـه دانش‌آموزان نیست، همکاری با دیگران، اخلاقیـات، حس مسئولیت‌پذیری و رفتار اجتماعی نیز بخشی از آن است. با این روش دانش‌آموزان مـی‌فهمند کـه اگر کثیف‌کاری انجام دهند خودشان موظف بـه تمـیز آن هستند بـه همـین ترتیب سعی مـی‌کنند همـه چیز را تمـیز نگه دارند.


ساعت ناهار درون مدارس ژاپن

همـه بچه‌های دبستانی درون مدرسه غذا مـی‌خورند و حدود ۸ درصد از دانش‌آموزان دوره متوسطه هم همـینطور. دانش‌آموزان ژاپنی درون کلاس درس غذای خود را مـیل مـی‌کنند (هیچ بوفه یـا کافه‌تریـایی درون مدارس ژاپن وجود ندارد) و خودشان بـه آماده و سرو غذا کمک مـی‌کنند. غذا درون سینی‌های مخصوص استیل توسط دانش‌آموزانی کـه لباس و دستکش مخصوص پوشیده‌اند، سرو مـی‌شود. غذا معمولاً درون آشپزخانـه‌ای کـه در طبقه اول مدرسه قرار گرفته هست درست شده و بعد بـه کلاس‌های منتقل مـی‌شود.
غذاها معمولاً گوشت قرمز، سیب‌زمـینی و سبزیجات؛ نودل مخلوط‌شده با آجیل و طالبی؛ برنج و کاری و سالاد و ترشی؛ سوشی بـه همراه سوپ و مـیوه مـی‌باشد.
دانش آموزان درون مدارس مسواک خود را برداشته و بعد از صرف غذا دندان خود را تمـیز مـی کنند و از همان کودکی مراقب سلامتی خود هستند.
هزینـه غذا چیزی درون حدود ماهانـه 450 دلار درون دبستان و 550 دلار درون متوسطه مـی‌باشد. بچه‌ها حتما همـه چیز بخورند

مدیر مدرسه نیم ساعت قبل از تقسیم شدن غذا از غذای دانش آموزان مـی خورد که تا از سلامتی آن مطمئن شود و اگر از او بپرسی کـه چرا
مـی گوید: نظر کاربران درباره نظرسنجی خبرآنلاین دلواپسان بگذارند شغل ایجاد می شود این دانش آموزان، آینده ی ژاپن هستند


یکی از مواد درسی اول که تا ششم ابتدایی(گامـی بـه سوی اخلاق) هست که درون آن اخلاق و شیوه تعامل با دیگران را آموزش مـی دهد
معاینات پزشکی و سلامتی و تهویـه مطبوع درون مدارس ژاپن

دانش آموزان بطور اجباری و رایگان مورد آزمایشات پزشکی قرار مـیگیرند. شنوایی، بینایی، و سیستم تنفسی آنـها چک مـیشود. دندانپزشکان، دندانـهای آنـها را معاینـه مـیکنند. نمونـه ادرار آنـها جهت تشخیص دیـابت و عفونتهای ادراری بـه آزمایشگاه فرستاده مـیشود. یکی از آزمایشات ناخوشایندی کـه در منزل انجام مـیگرید پین ورم (PINWORM) نام دارد.

پین‌ورم‌ها انگل‌های ریزی هستند کـه موجب خارش و سایر مشکلات سلامتی مـی‌شوند. این انگل‌ها درون حدود ۴ درصد از همـه دانش‌آموزان یـافت مـی‌شود. پین‌ورم درون زنان درون آپاندیس زندگی مـی‌کنند و برای تخمک‌گذاری درون ظاهر مـی‌شوند. به منظور معاینـه آن به منظور رو روز پشت هم یک نوار چسب مخصوص روی دانش‌آموز قرار گرفته و نوار چسب‌ها بـه آزمایشگاه مـی‌شود و زیر مـیکروسکوپ معاینـه مـی‌شوند.

در کلاس درس‌های مدارس ژاپن وسیله گرمایش یـا سرمایش وجود ندارد. درون زمستان، دانش‌آموزان با کت و کاپشن و کلاه و دستکش سر کلاس مـی‌نشینند. گاهی بینی و گوش‌هایشان قرمز مـی‌شود و بخار تنفسشان را مـی‌توانند ببینند. درون ماه جولای کلاس‌های گرم کـه حتی یک پنکه هم درون آن وجود ندارد را تحمل مـی‌کنند.



قوانین مدارس ژاپن

در ۱۸۷۰، ویلیـام الیوت گریفین اعلام کرد کـه دانش‌آموزان ژاپنی حتما با فروتنی، خلاقیت، اطاعت، احترام و ادب خود دل معلم خود را شاد کند. خارجی‌هایی کـه در مدارس ژاپنی درس خوانده‌اند مـی‌گویند کـه این گفته گریفین هنوز درون مدارس ژاپن اجرا مـی‌شود.

بچه‌هایی کـه تقلب از آنـها گرفته شود، سرشان تراشیده شده و از مدرسه اخراج مـی‌شدند.

بچه‌ها درون ژاپن آماده بودن را از سن خیلی کم یـاد مـی‌گیرند. درون مـهدکودک بـه آنـها آموزش داده مـی‌شود چطور لباس‌های خود را که تا کنند و همـیشـه درون یکی از جیب‌هایشان یک دستمال تمـیز دارند. درون مدرسه بـه آنـها آموزش داده مـی‌شود کـه همـیشـه سه مداد تیز و تراش‌شده روی مـیزشان داشته باشند--نـه دو و نـه چهار مداد--و همـیشـه چسب، خط‌کش و پاک‌کن درون جامدادی خود دارند. دانش‌آموزان دوران ابتدایی وقتی وارد مدرسه مـی‌شوند دمپایی‌های مخصوص پوشیده و کفش‌هایشان را درون قفسه‌های جاکفشی مـی‌گذارند. کوله‌پشتی‌هایشان همـه یک‌شکل بوده و همـه حتما آن را بـه یک شکل بیندازند.

مدارس ژاپن قوانین خاصی به منظور بلندی ناخن و مدل مو دارند. استفاده از لوازم‌آرایش ممنوع بوده و بچه‌هایی کـه موهای بلند یـا رنگ‌شده دارند معمولاً جریمـه مـی‌شوند.

باانی کـه علائم خود محوری و تک روی از خود بروز مـی دهند برخورد مـیشود.

کوله‌پشتی‌های مورد‌علاقه دانش‌آموزان ژاپنی معمولاً از چرم بادوام و ضخیم درست مـی‌شود کـه بین ۲۰۰ که تا ۵۰۰ دلار قیمت داشته و در رنگ‌های مختلف موجود هستند. معمولاً وقتی بچه‌ای مدرسه را آغاز مـی‌کند، پدر و مادربزرگ او برایش کیف مدرسه مـی‌خرند و از آنـها انتظار مـی‌رود کـه آن کیف را که تا آخر دبستان استفاده کنند.


وسعت کلاس‌های مدارس ژاپن و سازماندهی دانش‌آموزان ژاپنی

تعداد دانش‌آموزان درون هر کلاس معمولاً بیشتر از امریکا است. نسبت معلم بـه شاگردان درون ژاپن 1 بـه 21 هست اما یک کلاس عادی دبستان معمولاً ۳۱ که تا ۳۵؛ راهنمایی ۳۶ که تا ۴۰ و دبیرستان ۴۵ دانش‌آموز دارد. وقتی از معلمـین سوال مـی‌شود کـه تعداد ایدآل به منظور دانش‌آموز درون یک کلاس چقدر هست آنـها ۲۱ که تا ۲۵ نفر پاسخ مـی‌دهند.

معلمـین کلاس را بـه چند گروه‌ تقسیم کرده و سرگروهی به منظور هر کدام تعیین مـی‌کند. تاکید بسیـاری بر عملکرد هماهنگ گروه وجود دارد. اگر یکی از شاگردان کاری کـه به او محول شده را انجام ندهد یـا طبق گروه رفتار نکند، بچه‌های دیگر اختیـار دارند کـه به او به منظور همکاری فشار بیـاورند. تحقیقات نشان داده هست که دانش‌آموزان ژاپنی بـه طور متوسط حدود یک سوم زمان بیشتری بـه یـادگیری درون هر کلاس صرف مـی‌کنند که تا دانش‌آموزان امریکایی.

بچه‌های ژاپنی تکالیف تابستانی زیـادی دارند. از گذشته زیـاد سوال سر کلاس خجالت‌آور بوده است. سال‌بالایی یـا سال پایینی بودن درون طریقه برخورد دانش‌آموزان اهمـیت زیـادی دارد.


تکنولوژی آموزشی درون ژاپن

طبق آخرین آمار، درون ماه مارس ۲۰۱۰، ۵۶،۰۰۰ مدرسه دولتی درون ژاپن از تخته‌سیـاه‌های الکترونیکی استفاده مـی‌د. کـه نسبت بـه سال گذشته، سه برابر شده است.

در ژاپن مـی‌توان کلاس‌ چهارم‌هایی پیدا کرد کـه در آن همـه دانش‌آموزان لپ‌تاپ یـا تبلت دارند. یکی از بزرگترین موانع درون این کلاس‌ها این واقعیت هست که بعضی دانش‌آموزان توانایی و مـهارت بیشتری نسبت بـه سایرین دارند.


آموزش شنا درون مدارس ژاپن

تقریباً همـه مدارس ژاپن یک حیـاط درون فضای باز دارند. درون دوران ابتدایی آموزش شنا بخشی از برنامـه‌درسی دانش‌آموزان هست و درون طول تابستان نیز بـه صورت رایگان برگزار مـی‌شود. هدف آموزش شنا بـه بچه‌هاست که تا بتوانند هم از این ورزش لذت ببرند و هم درون مواجهه با آب، ایمنی داشته باشند.

در ماه ژوئن کـه کلاس‌های شنا آغاز مـی‌شود، برنامـه دقیق و آنچه از بچه‌ها درون این کلاس‌ها انتظار مـی‌رود درون اختیـار والدین گذاشته مـی‌شود. بچه‌ها حتما از مایوهای مجاز و کلاه شناهایی کـه اسم و سطح کلاسشان روی آن نوشته شده هست استفاده کنند. والدین حتما دمای بدن بچه‌ها را هر روز چک کنند و آن را روی کارتی یـادداشت کنند که تا مشخص شود کـه فرزندشان آن روز به منظور شنا از سلامت کافی برخوردار است.

بچه‌ها درون مدرسه مایوهای خود را مـی‌پوشند و ها و پسرها از اتاق‌هایی مجزا به منظور تعویض لباس استفاده مـی‌کنند. قبل از استفاده از استخر حتما حتماً دوش بگیرند و حرکات کششی انجام دهند. معمولاً معلم عادی کلاس شنا را نیز بـه بچه‌ها آموزش مـی‌دهد.

دانش‌آموزان درون مناطق مختلف حتما بتوانند یک مسافت مشخص مثل ۱۰۰ متر، ۲۰۰ یـا ۴۰۰ متر را شنا کنند. اگر نتوانند حتما از کلاس‌های خاص تابستانی استفاده کنند.


والدین و مدارس درون ژاپن

انجمن‌های اولیـا و مربیـان درون ژاپن تحت نظارت مدرسه تشکیل مـی‌شود و والدین معمولاً فعالیت زیـادی درون آن دارند. انجمن‌های اولیـا و مربیـان ژاپن از این لحاظ متفاوت هست که مدرسه درون ابتدای کار که تا ۵۰ دلار از هر یک از والدین دریـافت مـی‌کند و بعدها توقعی از آنـها درون امور مالی ندارد و بیشتر از آنـها انتظار دارد کـه برای شرکت درون جشن‌ها و مراسم‌ها وقت بگذارند.

تحصیلات درون ژاپن و مادران

خانواده‌ها درون ژاپن اساس و بنیـاد برنامـه‌های مدرسه هستند و ازآنجاکه پدر خانواده ندرتاً خانـه است، بیشتر مسئولیت به منظور اطمـینان از عملکرد خوب بچه‌ها بر عهده مادر خانواده است. اوست ‌که بـه تکالیف بچه‌ها رسیدگی مـی‌کند، به منظور آنـها کتاب مـی‌خواند و حتی بعضی اوقات کـه بیمار هستند بـه جای آنـها بـه مدرسه مـی‌روند و در نیمکت‌های بزرگ مخصوصی کـه ویژه مادران هست مـی‌نشینند که تا فرزندانشان از درس‌های عقب نمانند. اگر بچه‌ای درون مدرسه نتواند نمرات خوب بگیرد، این مادرش هست که سرزنش مـی‌شود نـه کودک.

بیشتر حس موفقیت مادران بـه دستاوردهای فرزندانشان درون مدرسه بستگی دارد و او تلاش زیـادی به منظور کمک بـه آنـها مـی‌کند. درک جامعه از موفقیت یک زن بعنوان یک مادر که تا حد زیـادی بـه عملکرد فرزندان او درون مدرسه وابسته است.

مادران ژاپنی همـیشـه درون حال درس یـاد بـه بچه‌هایشان، آماده تنقلات و غذا به منظور مدرسه آنـها، ایستادن درون صف به منظور ثبت‌نام آنـها به منظور امتحانات هستند. او تماشای تلویزیون را بر خود حرام مـی‌کند که تا فرزندش بتواند درون آرامش درس بخواند. او همـه معلم‌های فرزندش را مـی‌شناسد، سابقه آنـها را بررسی کرده و در مورد موفقیت شاگردهای قبلی آنـها تحقیق کرده‌اند.

مادران بچه‌های ابتدایی درون کلاس‌های ورزش و موسیقی آنـها هم حاضر مـی‌شوند که تا بتوانند بـه فرزندانشان کمک کنند کـه در خانـه هم تمرین کنند. بعضی مادران حتی بچه‌های خود را درون اولین روز دانشگاه و کار هم همراهی مـی‌کنند.




[انایوردم خطبه سرا - مطالب شـهریور 1394 نظر کاربران درباره نظرسنجی خبرآنلاین دلواپسان بگذارند شغل ایجاد می شود]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 04 Jul 2018 02:52:00 +0000



رییس دادگستری تهران برای اجرای عدالت نیاز به روحیه ایثارگرانه داریم

انایوردم خطبه سرا - مطالب تیر 1395

صراط: صراط: صراط: صراط: صراط: . رییس دادگستری تهران برای اجرای عدالت نیاز به روحیه ایثارگرانه داریم . رییس دادگستری تهران برای اجرای عدالت نیاز به روحیه ایثارگرانه داریم : رییس دادگستری تهران برای اجرای عدالت نیاز به روحیه ایثارگرانه داریم ، رییس دادگستری تهران برای اجرای عدالت نیاز به روحیه ایثارگرانه داریم




[انایوردم خطبه سرا - مطالب تیر 1395 رییس دادگستری تهران برای اجرای عدالت نیاز به روحیه ایثارگرانه داریم]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 09 Jul 2018 12:04:00 +0000



بازی سطح بالایی داشت بازیکنان تیم شهرداری گرگان جانانه می جنگند

انایوردم خطبه سرا - مطالب تیر 1393

س: بازی سطح بالایی داشت بازیکنان تیم شهرداری گرگان جانانه می جنگند اما آنچه درون تاریخ و خاطرات افراد درون مورد شما آمده این نیست کـه فقط اهل حرف و گفت و گو و اینگونـه برخورد ها بوده باشید. بازی سطح بالایی داشت بازیکنان تیم شهرداری گرگان جانانه می جنگند آن زمان شما جزانی بودید کـه گفته مـی شد طرفدار مشی مسلحانـه بودید و معتقد بودید کـه با سلاح حتما مبارزه کرد؟

ج: این مشی را زمان شاه داشتم، بازی سطح بالایی داشت بازیکنان تیم شهرداری گرگان جانانه می جنگند آن هم یک روز بود. بازی سطح بالایی داشت بازیکنان تیم شهرداری گرگان جانانه می جنگند شاه بـه ما حمله مسلحانـه جدی کرد، بچه ها نـه چوب داشتند نـه چماق نـه... وضعیت گلوگیری شده بود، به منظور اینکه مردم را علیـه شاه تحریک کنیم گفتیم«تنـها ره رهایی، جنگ مسلحانـه است»...

س: آقای غفاری! یک نکته بگویم، این مباحثی کـه مطرح مـی شود مواضع ما نیست، ما مباحثی کـه مطرح مـی شود را بیـان مـی کنیم کـه شما پاسخ دهید. بـه هر حال آنچه درون مطالب مختلف درون مورد شما نوشته این هست که شما تندرو بودید و حالا رویـه تان عوض شده و پیگیر آزادی و این حرفها هستید

ج: اتفاقا این کار خوبی است. امروزانی کـه در گذشته یک تو به منظور انقلاب نشنیده اند، به منظور جبران آن حقارت گذشته بـه ما کـه جان داده ایم انتقاد مـی کنند. یعنی مطرح خودشان نـه با گذشته روشن شان بلکه با تاریک گذشته دیگران.

آن زمانی کـه من مـی گفتم تنـها ره رهایی جنگ مسلحانـه هست تعداد بی شماری از عمامـه بـه سرهایی مثل من گوشـه مسجد طیب الله، اسعدالله و... مـی گفتند. من از این دسته نبودم. استبداد نعلین و عمامـه بـه شدت خطرناک تر از استبداد چکمـه و کلاه قزاقی است.

من دین را عامل ارتجاع نمـی دانم، من با استبداد نعلین بـه شدت مخالف تر هستم که تا با استبداد چکمـه. این موضع سیـاسی من هست آن را پنـهان هم نمـی کنم. من مـی دانم این حرف کـه منتشر مـی شود به منظور من گران تمام مـی شود اما بـه جد مـی گویم کـه استبداد نعلین و استبداد عمامـه بسیـار خطرناک تر از استبداد چکمـه و کلاه قزاقی و رضاخانی است.

امروزانی ما را متهم مـی کنند کـه خودشان گذشته بسیـار تاریکی دارند. چون نمـی توانند خودشان را روشن کنند، مجبورند روشن ها را تاریک کنند. با تاریک نمایی روشنی ماها قصد پنـهان گذشته خود را دارند.

این خاطره را بگویم کـه بحث مان عملی شود.چند وقت پیش یکی از نزدیکان ما از دنیـا رفته بود، جوان هم بود، درون مراسم این بنده خدا شاید نزدیک بـه 500 جوان پای منبر بودند، یک آقای روحانی منبر رفت و شروع کرد بـه حرف زدن، کـه جوانی بهار زندگیست، جوانی طراوت است، جوانی بوی خوش گل هست و ... بعد گفت حالا به منظور اینکه مجلس را منور کنیم بگوییم علی یـا علی، صدا عقب نمـی آید، بلندتر، بلندتر و ... باور کنید 500 جوان پای این منبر بودند کـه شاید با این حرف های یـاوه به منظور اولین و آخرین بار پای منبر آمدند. رفتم با این روحانی سلام علیک کردم گفتم ببخشید شما خجالت نکشیدی آقای روحانی؟ 500 که تا جوان، 500 که تا نیم ساعت مـی شود 250 ساعت، 250ساعت زمان یک ترم کامل دانشگاهی است، شما یک زمان ترم کامل دانشگاهی را بـه هدر دادید، این چی بود بـه مردم تحویل دادید؟ ما بـه اینـها شامورتی بازی مـی گوییم یـا بـه تعبیر بسیـار تند اینـها را حتما شارلاتانیزم نامـید.

نـه از گذشته ام پشیمانم نـه توبه مـی کنم

متاسفانـه امروز اینـها، این طیف مـیدان داری مـی کنند. این طیف کـه گذشته خفه ای داشته اند امروز ما را تندرو مـی نامند. من نـه تواب هستم، نـه از گذشته پیشیمان هستم. امروز هم اگر همان سال 57 و مشکلات آن زمان باشد باز هم همان حرف ها را مـی . همان موضع را مـی گیرم. ما درون مقابل حکومتی قرار گرفته بودیم کـه تا بن دندان استبداد داشت. من چندین بار درون زمان دانشجویی احضار شدم، کتک مـی خوردم.

خاطرم هست درون یک مراسم دانشجویی بـه مناسب ایـام نیمـه شعبان درون دانشکده الهیـات من سوال کردم کـه پول نفت این مملکت کجا مـی رود؟ فردای آن روز احضاریـه آمد، از درون ساواک کـه وارد شدم پرسید هادی غفاری هستی گفتم بله، چنان توی گوشم خواباند کـه تا مدتی گوشم وزوز مـی کرد و گوش مـیانی ام آسیب دید.

من مـی توانستم آن زمان مانند خیلی از دانشجویـان آسه برم آسه بیـایم کـه گربه شاخم نزند، مدرک بگیرم، مانند فلان آیت الله که تا آمریکا و کانادا بروم و تحصیل کنم و ...

س: آقای مصباح را هم آن زمان بـه خاطر دارید؟ چه مـی د؟

ج: نـه، ایشان درون مدرسه حقانی تفسیر قرآن مـی د. آدم ملا و متدینی است. بیشترین مسئولیت ایشان درون آن زمان این بود کـه نظریـات شریعتی را نقد کند، درون حالی کـه شریعتی تمام توان و تلاشش این بود کـه در جامعه خیزشی برپا کند.

ایشان (مصباح یزدی) درون مدرسه، شریعتی را نفی مـی کرد. آدم ملایی است، آدم فلسفه فهمـی است، نمـی گویم فیلسوف است، چون ما کـه فلسفه خوانده ایم بهی فیلسوف مـی گوییم کـه دارای نظریـه فلسفی باشد. این آقا هم فلسفه را بلد هست اما صاحب نظریـه فلسفی نیست. علامـه طباطبایی و ملاصدرا فیلسوف بودند چون نظریـه فلسفی داشتد.

من مـی خواهم بگویم امروز یعنی سال 1393 تحلیل ما از سال 57، 55، 54 حتما به گونـه باشد کـه به آن فضا برویم، آنجا باشیم، آن فضا را درک کنیم، از سال 53 که تا سال 57 این مادر، و همسر بیچاره من دائما درون ترس و لرز زندگی د، درون خانـه را کـه مـی زدند، احتمال اول این بود کـه آمدند مرا بگیرند، بام مـی رفت، مادر زیرزمـین مـی رفت، من از روی دیوار، همسرم از آن ور...

انقلاب ارزان بـه دست نیـامده است، البته من روحیـه طلبکاری ندارم. اما به منظور اظهارنظر درون مورد سال های 57، 58، 60 حتما به آن فضا بروید، روزهایی کـه چریک های فدایی خلق و حزب توده مـی خواستند ما را نوکر شوروی کنند.

خاطرم هست سفری بـه انگلیس داشتم به منظور تشییع جنازه آقای بابی ساندز، من او را دفن کردم و آقای کیران دوهرتی کـه بلافاصله بعد او فوت شد. من آن زمان بلفاست انگلیس بودم. درون مراسم تشییع جنازه آنـها هادی غفاری شان یک خانم بود(خنده) جمعیت زیـادی از کلیسا بـه سمت قبرستان مـی رفتند، این خانم کـه نقش هادی غفاری را ایفا مـی کرد بالای یک فولایستاده بود و شعار مـی داد. یک هو گفت بخاطر این قهرمان ملی یک دقیقه سکوت کنید. پ بالای ماشین، انگلیسی هم بلد بودم، مـیکروفن را گرفتم و به انگلیسی گفتم دوستان، ان و برادارن ما، مگر دولت انگلستان بـه ما کم سکوت تحمـیل کرده است؟ما بـه دست خودمان هم یک دقیقه سکوت کنیم؟ بلند داد بزنید مرگ بر تروریست. این اقا مقتول تروریسم استعمار انگلیس است. بـه یکباره آتشی درون جمعیت بـه پا شد.

س: چه سالی بود؟

ج: آن زمان نماینده مجلس بودم، شاید سال 67، 68. بعد کـه به سفارت برگشتیم، بی بی سی بـه کاردار سفارت زنگ زد و درخواست مصاحبه با من را کرد.

من گفتم بیـایند من ابایی ندارم ولی یک شرط دارم. شرطم هم این بود کـه هرآنچه گفتم پخش شود، اگر کنید مصاحبه مـی کنم و اعلام مـی کنم.

در مصاحبه، مجری از من پرسید مـی توانید بگویید درون بلفاست چه کار داشتید؟ گفتم همان کاری کـه شما 200 سال درون ایران داشتید، شما درون دوره قاجار درون ایران چه کار داشتید منم همان کار را مـی کردم، گفت یعنی دخالت درون امور داخلی ما، گفتم دخالت شما دخالت نبود یـا بود؟ گفت اجازه مـی دهید یک نماینده پارلمان ما بـه کردستان ایران برود(آن زمان کردستان شلوغ بود) گفتم مـی توانید تضمـین بدهید کـه همـین الان هم کارمندان سفارت شما را درون کردستان نگرفتیم و زندانی ما نیست، دید من مطلع هستم، دیگر ادامـه نداد. آخر سر گفت شما اجازه مـی دهید یک نماینده مجلس ما این کار شما را انجام دهد؟ گفتم شما مطمئنید نماینده شما همـین الان درون ایران این کار را نمـی کند، گفت اجازه مـی دهید ما بـه ایران جاسوس بفرستیم، گفتم مـی خواهید اسم چندتا از جاسوس های انگلیسی کـه درایران هستند را نام ببرم... آخر مـیکروفن رو داد بـه من، گفت شما سوال کن من جواب مـی دهم.

عده ای فکر د موقع تقسیم غنائم است، بعد شروع بـه انکار دیگران.

مـی خواهم بگویم امروز عده ای کـه راحت طلب بودند فکر د موقع تقسیم غنائم هست برای آنکه بگویند ما هستیم مـی گویند دیگران نیستند. اما ما اینکار را نمـی کنیم. ما مـی گوییم همـه درون انقلاب زحمت کشیدند، جان کندند و امـیدواریم کـه انقلاب درون مسیر درستش حرکت کند، منتهی این اتهامات را هم قبول نداریم.

س: چرا زمانی مـی رسد کـه شمایی کـه مدعی هستید از سابقون هستید رد صلاحیت مـی شوید؟ چرا هاشمـی رفسنجانی کـه بروبیـایی درون این انقلاب داشته هست مـهر رد صلاحیت خورد؟

ج: بی گناهی کم گناهی نیست درون قاموس عشق، یوسف از دامان پاک خود بـه زندان مـی رود. ما دوتا ویژگی متاسفانـه داشتیم. اول اینکه چاپلوسی درون قامت ما نمـی گنجد. هرگز اهل چاپلوسی نبودم و نان بـه نرخ روز خوردن بلد نبودم و نیستم، نـه اینکه بلد نباشم ولی این کار را نمـی کنم.

دوم اینکه هرگز از اندیشـه و آرمانم دست برنداشتم. اندیشـه و آرمانم و باورهام را کنار نگذاشته ام. روزی کـه آقای احمدی نژاد رییس جمـهور شد، درون دوره ای با دوستانم، بـه آنـها گفتم این آقا آدمـی هست با این ویژگی، این ویژگی....

سال 64 بـه خاطر مـیرحسین دعوای تندی با احمدی نژاد کردم

من سال 64 و 65 دعوای تندی را با احمدی نژاد کردم، درون اوج جنگ. آن زمان این اقا درون دانشگاه علم و صنعت دانشجو بود. اقای مـیرحسین نخست وزیر بودند، درون آن شرایط سخت جنگ، یک باندی کـه امروز هم مخالف آقای مـیرحسین هستند آن روز هم علیـه ایشان فعال بودند، اما امام طرفدار جدی آقای بود. من به منظور سخنرانی درون دانشگاه علم و صنعت دعوت شده بودم، یک باندی کـه همـه کنار هم نشسته بودند، یک آخوندی هم بین آنـها بود، این باند علیـه شعارهای تندی مـی دادند، یک آقایی بلند شد یک نسبتی بـه آقای مـیرحسین داد، من گفتم اگر راست مـی گویی بر پدرت لعنت. گفت با پدرم چه کار داری؟ گفتم اتفاقا من بـه پدرت لعنت نفرستادم چون مـی دانم دروغ مـی گویی.

س: آن فرد کی بود؟

ج: من آن زمان نمـی دانستم کـه احمدی نژاد است.

س: چه نسبتی داد؟

ج: دقیق خاطرم نیست اما نسبت ناروای سیـاسی داد. خلاصه اینکه گدشت که تا ایشان شـهردار تهران شد. سال آخر شـهرداری ایشان و در بحبوحه انتخابات ریـاست جمـهوری بود، رفته بودیم نمایشگاه عطر سیب محرم کـه شـهرداری راه انداخته بود، من هم کـه امام جماعت بودم رفتم ببینیم چه خبر هست و چه چیزهایی مـی شود به منظور مسجد خریداری کرد.

یک آقایی کـه کارمند شـهرداری بود آمد نزد من و بعد از سلام و علیک گفت اقای غفاری من را مـی شناسی گفتم نـه، گفت چهره من یـادت نمـی آید، گفتم نـه، گفت من الان شـهردار منطقه 7 تهران هستم.

گفت آقای غفاری این آقای احمدی نژادی کـه برای رییس جمـهور شدنش انقدر مخالفت مـی کنی را بـه خاطر داری، گفتم نـه من همـین سال ها و رفتارهای او درون اردبیل و تهران را مـی بینیم، برخوردی با هم نداشتیم. گفت سال 64، 65 یـادته، دانشگاه علم و صنعت نارمک یک نفر بلند شد بـه مـیرحسین مخالفت کرد، شما فلان جواب را بـه او دادی، آقای احمدی نژاد همان فرد است.

خاطره ای را بگویم. یکی از دوستان ما کـه معتقدیم ایشان دکترای هواشناسی دارد...

نان بـه نرخ روز خور؟

ج: اووه هواشناس. الان هم مقام بالایی درون کشور دارد. من با ایشان درون مجلس بودم. جنگ بـه مشکل خورده بود، آقای رفسنجانی درون موضع فرماندهی کل قوا چند نفر را جمع د و به هرکدام از ما یک سمتی را محول د و جدی هم از ما مسئولیت خواست. حتی گفتند اگر نرسیدید بـه مجلس بیـایید نیـایید اما اینکارها را انجام دهید. من شدم مسئول مجروحین جنگی کـه باید درون سراسر کشور ستاد مـی زدیم و به همـه بیمارستان ها اشراف داشتیم. بعد هم معاونانی را به منظور من تعیین د. آن موقع بین بهداری سپاه، ارتش، نیروی هوایی، بنیـاد شـهید، وزارت بهداشت و ...دعوا بود.

یک آقایی کـه همـین آقای هواشناس باشند یک گوشـه دیگر کار را گرفت. یک روز من را درون مجلس دید گفت اقای غفاری نمـی آیی بـه اقای رفسنجانی گزارش بدهی؟ حداقل هفته ای دوبار بیـا گزارش بده، گفتم من دارم کارم را مـی کنم چه گزارشی بدهم. گفت نـه برو نشان بده، با دست اشاره مـی کرد برو خودت را نشان بده. من 6ماه یکبار هم گزارش نمـی دادم ولی درون یک روز شاید بـه سه شـهر و سه نقطه کشور سفر مـی کردم. من کارم را کردم، خودم را هم نشان ندادم، تملق و چاپلوسی هم نکردم. نـه درون گذشته نـه امروز برایی نمـی .

خاطرم هست نوجوان بودم، پدرم یک شب درون مسجد مـهمان داشت، بـه من گفت یک چایی به منظور این آقا بیـاور، گفتم این آقا کیـه، گفت نماینده تبریز درون مجلس. پدرم از این آقا پرسید تو مجلس کارت چیـه کدام کمـیسیونی؟ بـه ترکی گفت ما فقط کُفُش را مـی زنیم. دست مـی زنیم. من درون مجلس کف زن نبودم. عقبه من بـه من نـهیب مـی زند کـه نـه تملق کنم نـه چاپلوسی کنم نـه طلبکار باشم.

من نرم و تند نیستم، من همان هادی غفاری هستم، آن روز هم اصلاح طلب بودم. روبروی من بنی صدر بود. امروز هم اصلاح طلبم. روبرویم همانانی هستند همان حرف های بنی صدر را مـی زنند اما قالب عوض کرده اند. امروز هم با صراحت مـی گویم طرفدارانی هستم کـه از آزادی مردم دفاع مـی د، آزادی کـه ما مـی گوییم آزادی حرام و گناه نیست کـه به بیخ ریش ما مـی بندند.

من یـادم نمـی آید رفته باشم همسرم با من نبوده باشد، من بـه شدت زن ذلیل هستم(خنده) خیلی با هم رفیق هستیم و ایشان را درون اوج قبول دارم. بعد از 88 درون یکی از هایی کـه برگزار مـی شد من هم حضور داشتم، خانمم با من بود، این بی انصاف های دروغگو یک عکسی را فوتوشاپ د و خانمـی با حجاب بد را کنار من گذاشتند این را چاپ د و به تعداد فراوان پخش کرده بودند. یک روز مسجد خیـابان نیلوفر رفته بودم آنجا دیدم آنجا این عرا بـه عنوان بانیـان فساد اجتماعی درون لباس روحانیت چاپ و منتشر کرده بودند. من اصلا همچین عکسی ندارم، بینی و بین الله فتوشاپ است.

من درون طول زندگی ام بهی تهمت نزدم، بهتان نزدم، دروغ نگفتم. اصلاح طلبی یعنی همـین. ما خواهان عدالت اجتماعی بودیم. ما خواهان آزادی بودیم. من علی ابن ابی طالب را بیش از همـه چیز درون آن چهره آزادی خواهی اش مـی شناسم. جای موعظه نیست ولی به منظور اینکه مـی خواهم از من بماند این را برایتان بگویم.

بعداز جنگ نـهروان علی ابن ابی طالب توی کوچه روی زمـین نشسته بود، تعدادی از دوستان و یـارانش اطراف ایشان نشسته بودند، برخی از خوارج هم اطراف امام بودند. همان خوارجی کـه تا دیروز علیـه ایشان مـی جنگیدند با آزادی تمام کنار ایشان نشسته بودند.

حضرت داشتند صحبت مـی د. یک لحظه خانمـی از آنجا رد شد، بـه جز عده معدودی همـه حواس ها بـه سمت آن خانم جلب شد و سرشان را برگرداندند. یکی از یـاران حضرت ناراحت شد و به آنـها توپید. حضرت گفت آرام باش، مردان را بـه زنان توجه ویژه ایست اما هرگاه زنی توجه شما را جلب کرد بـه منزلتان بروید. آنچه را کـه او دارد همسر خودتان هم دارد. ببینید چطور با واقعیت برخورد مـی د.

آن فردی از کـه خوارج بود بلند شد و گفت قتل الله کافرا ما افقهه. خدا این کافر را بکشد. یعنی علی را. چقدر خوب مـی فهمد. یکی برخاست که تا با این فرد برخورد کند، بهرحال بـه علی گفته بود کافر. حضرت فرمودند بنشین، این اقا یک بد بـه ما گفته حداکثر حقش این هست که یک بد بشنود. علی این چنین فردی است.ی هست که نـهروان و جمل را خوابانده اما درون بین مردم چنین است. من خندق و خیبر و احد را قبول دارم، اما علی برایم بیش از همـه درون این آزادی خواهی تعریف مـی شود.

ما اینگونـه رفتار مـی کنیم؟ی جرات مـی کند بـه ما بگوید بالای چشمت ابرو است؟ این تفکر بـه مردم اندیشـه و آزادی مـی دهد، با واقعیـات اثباتی برخورد مـی کند نـه اینکه زود چماق بردارد و بر دهان و سر مردم بکوبد. ما همچنان درون برابر ظلم مـی ایستیم بای هم تعارف نداریم، چیزی هم نمـی خواهیم.

من بـه شدت بـه شریعتی علاقمند هستم این را پنـهان هم نمـی کنم، چون با او هم بند بودم. سلول او روبروی سلول من بود. من بخاطر اینکه مـی خواستم او را بیشتر ببینم بهانـه ای درست مـی کردم که تا از سلول بیرون بیـایم و سلام و علیکی با ایشان کنم. دکتر شریعتی مـی گوید نـه چیزی دارم کـه ترس از دست دادنش و نـه چیزی مـی خواهم کـه از ترس بدست نیـاوردنش سازشکار باشم. نـه چیزی دارم کـه از من بگیرند، نـه چیزی مـی خواهم کـه بترسم بـه من ندهند.

چاپلوس نبودن و دفاع از اندیشـه هزینـه دارد، من هم هزینـه دادم

اینکه چرا آقای رفسنجانی، چرا من و چرا خیلی های دیگر ردصلاحیت مـی شوند یـا این برخوردها با آنـها مـی شود بـه این خاطر هست که دفاع از اندیشـه هزینـه دارد، چاپلوس نبودن و نان بـه نرخ روز نخوردن هزینـه دارد من هم این هزینـه را دادم.

س: سوالم را پاسخ ندادید، شورای نگهبان دقیقا درون دلیل رد صلاحیت شما چه چیز را گفت. این را از این باب مـی پرسم کـه بعد از سال 88 آنچه کـه به شما نسبت داده مـی شد بحث عدم پایبندی شما بـه ولایت فقیـه بود.

ج: درون انتخابات دوره چهارم مجلس من رد صلاحیت شدم. یعنی درون سال 70 بـه جز مجلس هشتم و ششم کـه با جان کندن صلاحیتم تایید شد، چندبار دیگر رد صلاحیت شدم.

در مجلس چهارم کـه رد صلاحیت شدم نـه اعتراض کردم نـه حرفی زدم. آن زمان مسئول بررسی صلاحیتها فردی بودکه من ایشان را متدین مـی دانم اما خب درون کار اوضاع فرق مـی کند.

یک سالی از رد صلاحیت من گذشت. یک روزی من ایشان را درون جایی دیدم، گفتم حالا کـه گذشته ولی مـی شود بگویی دلیل رد صلاحیت من چه بود؟ گفت وقتی پرونده ها را از وزارت کشور آوردند چهارهزارتا پرونده بود. اولین پرونده هم به منظور شما بود. راست هم مـی گفت چون من آن زمان نمـی خواستم بروم ثبت نام کنم ولی ایت الله گفتند کـه بچه های انقلاب قهر نکنند و ...من هم بـه خاطر این سخنان رفتم و کاندیدا شدم. آخرین نفری کـه ثبت نام کردمن بودم و بعد از من درون وزارت کشور را بستند.

پرسیدم چرا من را رد صلاحیت کردید؟ گفت پرونده اول مربوط بـه شما بود، گفت داخل پرونده ات همـین عو مدارک تحصیلی و فتوکپی شناسنامـه و اعلام آمادگی ات به منظور انتخابات بود. گفتم بـه جز اینـها چه بود؟ گفت هیچی گفتم بعد چرا من را رد صلاحیت کردید. (بینی و بین الله قرآن من را بگیرد اگر دروغ بگویم) گفت درون باز شد یک جوانی آمد داخل .نفهمـیدیم از دادگاه ویژه روحانیت بود یـا وزارت اطلاعات. سوال کرد پرونده چهی مطرح هست گفتیم پرونده اقای غفاری، گفت ایشان مسائلی دارد. ما هم پرونده را بستیم و رفتیم سراغ نفر بعدی.

گفتم همـین؟ گفت بله همـین. گفتم چرا ؟گفت چون وقتمان کم بود و چهارهزارتا پرونده بود از این بیشتر بـه شما وقت نمـی رسید. بینی و بین الله اگر دروغ بگویم یـا کم و زیـاد کرده باشم.

گذشت که تا به انتخابات مجلس ششم شد. من رفته بودم حج. معمولا موبایلم را بـه طواف نمـی بردم ولی آن روز استثنائا همراهم بود. مشغول طواف مستحبی بودم کـه تلفن زنگ خورد و گفتند از دفتر آقای جنتی تماس مـی گیریم، صلاحیت شما درون انتخابات احراز نشده است. گفتم من طواف هستم چه کار کنم؟ گفت یک جایی بروید کـه بتوانیم دلایل عدم احراز صلاحیت تان را برایتان فکنیم. خلاصه اینکه به منظور من فد. بـه 4 یـا 5 دلیل من را رد کرده بودند. اول عدم التزام عملی بـه اسلام یعنی من مسلمان نبودم، دوم عدم اعتقاد بـه قانون اساسی، سوم عدم التزام بـه ولایت فقیـه، چهارم سوء شـهرت درون حوزه انتخابیـه.

به آیت الله جنتی گفتم اگر من التزام بـه اسلام ندارم حکومت بـه چه مجوز شرعی مـی گذارد من امام جماعت باشم.

من از مکه زنگ زدم شورای نگهبان و با خود آقای جنتی تلفنی صحبت کردم. گفتم من را بـه این دلایل رد کردید. گفتم من 30 سال هست امام جماعت مسجد هستم، حکومت بـه چه مجوز شرعی مـی گذارد کـه منی کـه مسلمان نیستم امام جماعت این مسجد باشم. گفتید عدم التزام بـه قانون اساسی، من کجا علیـه قانون اساسی یک کلمـه حرف زده ام، اصلا باور ما بـه قانون اساسی است.

گفتم کجا من بـه ولایت فقیـه اعتقاد نداشتم کـه من را متهم بـه عدم التزام و پایبندی بـه ولایت فقیـه کردید، من از آقای مـیرحسین حمایت کردم حالا هم مـی کنم کجای این موضوع بـه ولایت فقیـه ربط دارد. مـهمتر از همـه اینکه نوشتید سوء شـهرت درون حوزه انتخابیـه، گفتم شما مـی دانید کـه سوءشـهرت درون قانون بـه معنای قواد، عرق خوری، فحاشی و ...است. من کدامـیک از اینـها را دارم. گفتم من بـه تهران مـی آیم با هم کنار خیـابان برویم، شما آن ور خیـابان بایستید من این ور خیـابان. ببینیم تاکسی من را سوار نمـی کند یـا شما را. کدام مردم هستند کـه برای من مشکل اخلاقی قائل شدند؟ گفتم من نـه مشکل مالی و اخلاقی دارم نـه مشکل سیـاسی. بارها گفتم زیر مالی، سیـاسی و اخلاقی ام خیس نیست.

س: چه گفتند؟

ج: گفت کی بر مـی گردید؟ گفتم یک هفته دیگر برمـی گردم، گفت اعمالتان تمام شد زود برگردید . برگشتم و دوباره زنگ زدم و ایشان بزرگواری د و جواب تلفن من را دادند و گفتند کـه اعتراضت را بنویس. اعتراض نوشتم و خلاصه اینکه من را برگرداندند و تایید صلاحیت شدم.

س: مجلس ششم ولی رای نیـاوردید

ج: بله. من آن زمان یک بدسلیقگی بزرگی کردم. من معتقدم حرف حساب اسلام با مردم سه که تا کلمـه است. خدا، نان، آزادی. خدا معنویت است. نان اقتصاد سالم هست و آزادی. آن موقع بـه ما تهمت زدند کـه نان همان حرف کمونیست ها است. ابوذر مـی گفت تعجب مـی کنمـی کـه نان به منظور خوردن ندارد چرا علیـه همـه مردم شمشیر برنمـی دارد. همـه مردم درون گرسنگی من دخیل هستند. آزادی هم منظور آزادی نیست، آزادی بیـان، آزادی عقیده، آزادی اندیشـه.

در دوره هشتم هم من باز هم رد صلاحیت شدم. آن زمان رفتم پیش آقای و ایشان بـه خاطر من نزد رهبری رفتند. درون این مـیان خود من هم با آقای یزدی هم صحبت کردم.من ایشان را از قم مـی شناختم.

س: یکبار هم درون مجلس با آقای یزدی دعوا کرده بودید

ج: نـه دعوا نکرده بودم، نظریـه آقای یزدی را قبول نکردم. اقای هاشمـی درون خاطراتش آورده کـه آقای یزدی و غفاری درون صحن دعوا د.

نـه دعوا نبود. مجلس جای داد زدن هست دیگر. مجلس کـه جای موش مردگی بازی نیست. خاطرم هست یکی از نمایندگان شـهرهای استان آذربایجان غربی بود کـه شش ماه کنار من مـی نشست، یک فرد روحانی بود، انقدر حال نداشت کـه کفش بپوشد بـه مجلس بیـاید با دمپایی بـه مجلس مـی آمد. که تا مـی نشست شروع مـی کرد بـه چرت زدن، همـینکه آقای هاشمـی زنگ رای گیری را مـی زد از خواب بیدار مـی شد . مجلس جای این افراد هست مگر؟ من بین خود و خدا شـهادت مـی دهم من 4 سال با این فرد درون مجلس بودم یک کلمـه سخن نگفت. آن وقت صلاحیت این فرد تایید مـی شود و به مجلس مـی آید، آنوقت من کـه اعتراض مـی کنم، نقد مـی کنم، بررسی مـی کنم، حرف مـی ، وزرا را سین جیم مـی کردم حتما رد صلاحیت شوم؟

همان وزیری کـه به او رای داده بودم چون کم کاری کرده بود درون مجلس که تا پای استیضاحش پیش رفتم.

وزیر قُدَری مثل آقای رفیقدوست کـه مانند وزیر جنگ بود را بـه مجلس کشاندم، بـه من تهمت ضدجنگ زدند اما من عقب ننشستم، انقدر مستنداتم قوی بود کـه آدم راست راستی مثل آقای اکرمـی نماینده سمنان بـه من گفت آقای غفاری بـه ادله حرفهایت رای کبود بـه آقای رفیقدوست مـی دهم. گفت با تفکراتت مخالفم اما این حرفایی کـه مـی زنی مستند است. کـه بعد هم آقای رفیقدوست افتاد.

بعد از آن اقای رفیقدوست برایم تعریف مـی کرد کـه چندتا از نیروهای خودجوش بـه من گفتند کـه چون غفاری ضدجنگ هست اجازه بدهید با تریلی زیرش کنیم، گفتم نـه آقا ضد جنگ چیـه، اقای غفاری یک پایش مجلس هست یک پایش درون جنگ است. با من مخالف بود. رای هم نیـاورد و با اقل رای از وزارت سپاه بیرون آمد.

س: آن ماجرای رد صلاحیت مجلس هشتم را نیمـه کاره گذاشتید، بحث رفتن تان پیش آقای یزدی

ج: رفتم پیش آقای یزدی و گفتم مشکل من چیست؟ شما سال های سال هست که من را مـی شناسید، حرف های من را گوش دادید، نایب رییس مجلس بودید و سال ها حرف ها و مواضع من را درون مجلس شنیده اید، حالا هم کـه عضو شورای نگهبان هستید همـه نظرات و افکار من را مـی شناسید، کجا نظرات من ضد دین است؟کجا صلاحیت ندارم؟ بـه بیگانـه وابسته هستم؟ تقوا ندارم؟ بی اصالت هستم؟ مال مردم را خورده ام؟

آقای یزدی منزل من آمده بود، گفتم شما منزل من آمدید من هنوز تهران نو زندگی مـی کنم همـین هم منزل پدری من است... گفت راست مـی گویی قطعا من اقدام خواهم کرد.

آقای یزدی گفت تایید صلاحیت شده ای اما آقای جنتی پرونده ات را درون کشوی گذاشته و بیرون نمـی آورد

چند روز گذشت دوباره با ایشان تماس گرفتم گفتم اقای یزدی چی شد، گفت آقای غفاری پرونده شما درون جلسه شورای نگهبان رای آورده و شما تایید صلاحیت شدید اما آقای جنتی پرونده را توی کشوی خودش گذاشته و در نمـی آورد، زور من هم بهش نمـی رسد. اینـها را مـی گویم چون پنـهان نیست، این آقای یزدی و این خدای من. گفتم یعنی چه؟

گفت ما زورمان بـه آقای جنتی نمـی رسد. هرچی مـی گوییم پرونده شما را از کشو درون نمـی آورد. بـه آقای یزدی گفتم شما یک وقتی از آقای جنتی بگیرید که تا من خودم پیشش بروم و صحبت کنم. فردای آن روز با خود اقای یزدی رفتیم شورای نگهبان.

رفتیم پیش آقای جنتی. آقای یزدی بـه آقای جنتی گفت آقای غفاری مـی گوید چرا پرونده من را از کشوی تان درون نمـی آورید، خلاصه این ور آن ور درون نـهایت گفتند کـه فردا جواب مـی دهیم. چهار روز مانده بود کـه تبلیغات شروع شود بالاخره ایشان درون ساعات آخر پرونده از کشو بیرون آمد و ما تایید صلاحیت شدیم.

مشکل من درون تبریز کـه حوزه انتخابیـه من بود این شد کـه اصلاح طلبان دور من جمع شدند.

در دوران تبلیغات هم صریحا گفتم کـه من اصولگرا نیستم، مجلس هم بروم رودروی حاکمـیت مـی ایستم. منظورم احمدی نژاد بود کـه آن زمان رییس دولت بود. گفتم کـه مردم من بـه مجلس بروم از من آسفالت نخواهید من پیمانکار آسفالت شما نیستم، وظیفه من تصویب قانون و نظارت بر اجرای آن است، من مسئول آب و برق و نان و نفت شما نیستم. با صراحت همـینـها را گفتم.

بعد هم اعلام کردم من درون مجلس چهارتا ابزار دارم، نظارت بر رفتار رییس جمـهور و قوه مجریـه مـی کنم اگر تخلف دیدم اول تذکر مـی دهم، نشد سوال مـی کنم، نشد استیضاح مـی کنم درون وهله آخر هم اگر دیدم رییس جمـهور محترم کفایت سیـاسی ندارد طرح بحث عدم کفایت سیـاسی را مطرح مـی کنم.

اینـها را کـه گفتم برخوردها با من شروع شد. فلان آقا و فلان خانم رای گیری را بـه سمتی دیگر بردند، رفتم درون یک ده سخنرانی کنم راهم ندادند . گفتم چرا گفت خانم کاندیدا 500 که تا چادر به منظور ما آورده. شما چی آوردید.

مـی دانید بـه من چه تهمتی زدند، گفتند هادی غفاری دنبال تجزیـه آذربایجان است، دنبال آذربایجان بزرگ است. آنـهم سر اینکه من یک کلمـه گفته بودم کـه چرا بـه اندازه قومـیت ها درون هیئت دولت نیستند.

به منی این تهمت را زدند کـه معتقدم و متکبرانـه مـی گویم کـه امروز درون کشور از من وفادارتر بـه انقلاب و نظام نیست. من خون خودم و زن و بچه و زندگی مان را فدای یک وجب خاک کشورم مـی کنم، حاضرم به منظور یک مـیلیمـیتر از خاک این کشور کشته شوم.

همـین جمله را من درون ساری گفتم کـه اگر از من وفادارتر پیدا کردید بر او سجده کنید، یـالثارات نوشته بود کـه مگر آقای غفاری نمـی داند کـه سجده بر غیر خدا حرام است. نمـی فهمند کـه اصلا من چه مـی گویم، فارسی کـه حرف مـیزنیم هم نمـی فهمند یعنی چه(خنده)

س: مجلس دهم مـی آیید؟ فضا هم معتدل تر شده است؟

ج: نـه نمـی آیم.

س: چرا؟

ج: قطعا مـی دانم کـه به مصلحت دوستان مان نیست کـه من ورود کنم

س: کدام دوستانتان؟

ج: دوستانی کـه ما را رد صلاحیت د.(خنده) تمامانی کـه با من اختلاف سیـاسی دارند درون سلامت نفس من مطمئن هستند من از این نظام بـه اندازه یک پیمانـه سوءاستفاده نکردم، الان یکی از بچه های من مدیر تولید ایران خودرو است، تحصیلات بالای مکانیک دارد، دانشگاه پولی هم درس نخوانده است. بلد بودم به منظور پسرهایم معافیت از خدمت بگیرم اما اینکار را نکردم. من از این حکومت یک متر زمـین نگرفتم، یک ریـال رانت نگرفتم، یک مسافرت تفریحی نرفتم، یک سوریـه و کربلاو سفر زیـارتی نرفتم، همـیشـه مثل کارگر به منظور نظام کار کردم و الان هم از نظام دفاع مـی کنم با هرکسی کـه قصد براندازی نظام را داشته باشد مخالف هستم. منتهی فرق من با خیلی ها شاید این باشد کـه نقد مـی کنم. نقدم هم دوستانـه است. این آقایی کـه این همـه ازش دفاع مـی شد کشور را گرفتار کرد و رفت، کشور را بـه مخمصه انداخت و رفت.

بهمن محمدیـاری نماینده سابق تالش، رضوانشـهر و ماسال:

۳ تیر ۹۳|17:45:27

اختصاصی/خزرآنلاین: بهمن محمدیـاری نماینده سابق مردم تالش، رضوانشـهر و ماسال دیروز مـهمان تحریریـه خزرآنلاین بود. بهمن محمدیـاریی هست که هیچگاه وقتی کـه حتی نماینده تالش بزرگ نیست هم نمـی توان سایـه سنگین و هواداران باتعصبش را ندید. مردی کـه همـیشـه یک پای رقابت های انتخاباتی درون تالش،رضوانشـهر و ماسال است. بـه گفته خودش کم مـی خوابد ولی حضور دوباره اش از همـین حالا خواب را از چشم بعضی ها ربوده است!!! وقتی درون طول مصاحبه بارها تلفنش زنگ مـی خورد جواب تلفن را فورا مـی دهد، عذرخواهی مـی کند و مـی گوید مردم تالش بزرگ هستند، بایدجواب بدهم!!!!!

|کد خبر:12304|دسته خبر:سیـاست|2نظر

به گزارش خزرآنلاین، محمدیـاری نام آشنایی به منظور مردم تالش، ماسال و رضوانشـهر است. نماینده 3 دوره مردم درون مجلس شورای اسلامـی، هنوز هم بدون ترس و واهمـه حرف مـی زند. وقتی با او سر صحبت را باز مـی کنی، مـی فهمـی کـه اطلاعات زیـادی نـه از حوزه انتخابیـه اش بلکه از وضعیت سیـاسی و اقتصادی گیلان دارد. هنوز هم لحن حرف زدنش آدم را بـه یـاد خاطرات روزهای پرشور انتخابات درون تالش مـی اندازد. روزهایی کـه طرفدارانش او را یگانـه وکیل تالش مـی دانستند!!

خزر: آقای محمدیـاری خیلی خوش آمدید، درون ابتدا اگر مطلبی هست بفرمایید.

به نام خدا، از لطف شما و اینکه مرا دعوت نمودید ممنونم. درون خدمتتان هستم.

خزر: آقای محمدیـاری بـه عنوان اولین سوال آیـا موافق این امر نیستید کـه ماسال و رضوانشـهر و تالش بـه دلیل وسعت نیـاز بـه نمایندگان بیشتری دارد و یک نماینده نمـی تواند بـه تمام امور آن برسد؟

بله! بر اساس اصل 164 قانون اساسی مجلس هر ده سال حداکثر بیست نماینده بـه تعداد نمایندگان مجلس اضافه مـی شود. درون دوره ای کـه ما نماینده بودیم، دولت به منظور افزایش تعداد نماینده ها طرحی داشت کـه تالش جزء لوایح دولت نبود و سهمـیه ای به منظور این شـهرستان درون نظر گرفته نشد. در همان زمان طرح دوفوریتی تهیـه نمودیم کـه آن هم رای نیـاورد.

خزر:نظر شما درون این ارتباط چیست؟ و چه حتما کرد؟

به نظر من تالش بـه طور جدا و رضوانشـهر و ماسال نیز با هم پتانسیل 2 نماینده داشتن را دارد. متاسفانـه هیچ درخواستی درون ارتباط با افزایش نماینده به منظور گیلان بـه ثبت نرسیده هست که جا دارد مسئولان مربوطه ، استاندار، فرمانداران و نمایندگان مجلس تلاش بیشتری کنند و قبل از اینکه طرح درون صحن علنی مطرح شود، پیگیری کنند و یک کُرسی به منظور گیلان درون نظر بگیرند.

خزر: قای محمدیـاری درون حال حاضر اوضاع ماسال، رضوانشـهر و تالش را چگونـه ارزیـابی مـی کنید و مشکلات آن منطقه را درون چه مـی بینید؟

با کلی گویی نمـی توان بـه این سئوال پاسخ داد کـه تالش چه گونـه وضعیتی دارد! داشتن یک جامعه پیشرفته، نیـازمند زیرساخت هایی هست که مـی بایست با فراهم نمودن آن ها، درون جهت توسعه گام برداریم. خوشبختنـه در سال های گذشته درون حوزه های گوناگون شاهد پیشرفت هایی بودیم.

در بخش مخابرات، راه های ارتباطی با شـهرستان ها و استان های دیگر، راه های کلیدبر بـه ماسال و پونل، فومن بـه رضوانشـهر و تالش و آستارا گام هایی برداشته شد و بعضی بـه نتیجه رسید و متاسفانـه بعضی از پروژه ها مانند کنارگذرتالش، گمرک انزلی بـه آستارا هم نیمـه کاره مانده است.

خزر: درون بخش بهداشت و سایر حوزه ها چطور؟

در بخش بهداشت درون ماسال بیمارستان ساختیم و در رضوانشـهر هم یک بیمارستان نیمـه کاره مانده هست که مـی بایست درون جهت اتمام آن تسریع شود. خانـه های بهداشت متعددی هم تاسیس کردیم، آب شُرب، آموزش عالی ، مدارس، دانشگاه پردیس چوکا و... هم اقدامات قابل قبولی داشتیم.

در حوزه آبیـاری مزارع، چاه های عمـیقی حفر نمودیم، اجرای سد شفارود هم از پروژهای خیلی خوبی بود کـه متاسفانـه روند آن کُند گردیده است. درون ارتباط با ایجاد راه هایی کـه موجب دسترسی بـه مناطق گردشگری مـی شود هم پیشرفت زیـادی داشتیم. در ارتباط با شکوفایی استعدادهای علمـی نیز درون سه شـهرستان شاهد رشد و تعالی بودیم. این شـهرستان ها درون بُعد سیـاسی نیز عناصر تاثیرگذار متعددی درون سطح کشور دارد. درون مجموع تالش و رضوانشـهر و ماسال نسبت بـه گذشته پیشرفت خیلی خوبی داشته است.

خزر:عملکرد آقای شکری را چگونـه ارزیـابی مـی کنید؟

بنده برایـانی کـه با آرای مردم، مسئولیتی را مـی پذیرند آرزوی موفقیت مـی کنم و معتقدم همانگونـه کـه مردم درون انتخاب یک نماینده نقش تعیین کننده را دارند لذا باز هم مردم اند کـه مـی بایست قضاوت کنند. درون نتیجه قضاوت عملکرد هم بر عهده مردم است.

خزر:اطرافیـانتان درون جریـان انتخابات چهانی بودند؟

اطرافیـان ما همـه از مردم هستند. بنده درون طول سه دوره ای کـه نماینده مجلس بودم، کارهای مـهم خود را بـه افراد موثر انقلابی و با پیشینـه روشن واگذار مـی نمودم. بسیـاری ازانی کـه اطراف ما بودند درون جهت رفع مشکلات مردم کوشش مـی د. در انتخابات مجلس کـه همـه حق رای دارند نمـی توان مردم را از هم تفکیک نمود.

خزر: پتانسیل نـهفته سه شـهرستان ماسال و تالش و رضوانشـهر را چگونـه ارزیـابی مـی کنید؟

مـهم ترین مزیتی کـه آنجا دارد مزیت کشاورزی است. صید و صیـادی، تولید مرکبات، کاشت برنج، دامپروری، تولید چوب، تولید کیوی بـه عنوان یک قطب این محصول درون کشور پتانسیل هایی هست که مـی توان درون آن ها سرمایـه گذاری نمود.

خزر:در زمـینـه کشاورزی چه اقدامـی حتما انجام داد کـه شاهد پیشرفت و ترقی آن باشیم؟

کشاورزی دارای چرخه ای هست که مـی بایست این چرخه ها رعایت گردد. تولید، فراوری و بسته بندی، تجارت و توزیع تولیدات با قیمت مناسب بـه دست مصرف کنندگان. این چرخه درون جمـهوری اسلامـی رعایت نمـی شود، کشاورز کار خود را درست انجام مـی دهد، اما بسته بندی درون کارخانـه و توزیع درون بازار دچار اشکالاتی هست که مـی بایست برطرف گردد. که تا زمانی کـه این چرخه تکمـیل نشود با مشکل روبرو هستیم و عده ای هم درون این بین سواستفاده نموده و اقدام بـه واردات آن محصول از کشورهای خارج مـی کنند.

خزر: دیگر درون چه زمـینـه هایی مـی توان سرمایـه گذاری کرد؟

پتانسیل دیگری کـه داریم بحث گردشگری است. یقیناً بسترهای بسیـار خوبی درون حوزه گردشگری وجود دارد کـه مـی بایست بـه آن بها داده شود. ییلاقات ما امروزه مملو از گردشگر است، این نشان دهنده استقبال خوب مردم هست که نیـازمند سرمایـه گذاری است.

در بخش صنعت هم حتما گفت کـه کشاورزی و صنعت مکمل یکدیگر اند و مـی توان با تهیـه لوازم صنعتی درون کشاورزی موفق تر بود.

خزر: آقای شکری نماینده فعلی تالش، رضوانشـهر و ماسال درون گفتگویی تلویزیونی اظهار نموده بود کـه در دوره های قبل از ایشان هیچ گونـه اقدامـی درون حوزه آسفالت و راه های روستایی نشده بود، نظر شما درون این باره چیست؟

اتفاقاً بنده هم این مصاحبه را دیده بودم، حتما به عرض برسانم، بنده درون دوره نمایندگی ام رکورددار آسفالت روستایی درون کشور بودم. بیش از 2000 کیلومتر راه روستایی را آسفالت نمودیم.

اول از همـه بـه بزرگوارانی کـه در صدا و سیما هستند پیشنـهاد مـی کنم کـه قبل از تهیـه و پخش گزارشی از صحت و سقم آن مطمئن شوند. دوم اینکه بنده آمادگی این را دارم کـه در یک برنامـه زنده تلویزیونی با ایشان حاضر شوم و آمار و گزارش مستند درون این باره ارایـه دهم، ایشان هم آمار مستند خود را ارایـه دهند، آن وقت معلوم خواهد شد کـه چهی بیشترین و بهترین عملکرد را داشته است.

خزر: نظر شما درون ارتباط با دخالت یک نماینده درون سایر حوزه های غیر مرتبط چیست؟

بنده معتقدم کـه یک نماینده مـی بایست اثرگذاری اش ملی باشد و در تمامـی مسائل دخالت کند. بنده درون سه دوره نمایندگی خودهمـیشـه سعی نمودم کـه در سخت ترین شرایط هم مسائل را مطرح کنم.

عملکردم فقط بـه حوزه های مربوطه خودم ختم نمـی شد. بطور مثال درون ارتباط با ساخت ترمـینال فرودگاه رشت، مطالعات طرح متروی رشت(که متاسفانـه مدتی هست این پروژه بـه تاخیر افتاده است)، بحث راه آهن و... همـیشـه سعی کرده ام دخالت داشته باشم و ملی فکر کنم.

خزر: آیـا قصد ورود درون انتخابات مجلس آتی را دارید؟ فکر مـی کنید اگر کاندیدا شوید استقبال مردم چگونـه خواهد بود؟

ببینید، بنده 6 دوره کاندیدای نمایندگی مجلس بودم، اغلب با وجود تعداد زیـادی کاندیدای رقیب، از دوره 4 مجلس که تا کنون سه دوره نفر اول بودم و سه دوره نفر دوم کـه این نتیجه اعتماد مردم بـه بنده است.

معتقدم اگری مـی خواهد درون این حوزه ورود کند مـی بایست توانایی های لازم را داشته باشد و ازهمـه لحاظ خود را وقف مردم کند.
ورود بنده بـه انتخابات مجلس مستلزم شرایط و خواست مردم است.

اگر که تا آن موقع زمـینـه ها و شرایط فراهم شود، ورود خواهم کرد. ضمن اینکه هیچ تصمـیمـی از اینکه بخواهم از رشت کاندیدا شوم ندارم. چون اخیراً شایعاتی درون این زمـینـه بـه وجود آمده بود.

خزر: درون ارتباط با باشگاه چوکای تالش، عده ای خاص گلایـه دارند کـه این باشگاه را درون انحصار خود دارید و مـی گویند: چوکا را خدا حتما آزاد کند! پاسخ شما بـه این افراد چیست؟

این باشگاه درون اداره ثبت بـه ثبت رسیده هست و درون حال حاضر توسط ما اداره مـی شود. بنده هم گفتم هر لحظه اراده کنند این باشگاه را درون اختیـار آنـها قرار خواهیم داد. زیرا باشگاه داری کار ساده ای نیست و تیم داشتن هزینـه زیـادی مـی خواهد.

ما این باشگاه را درون بدترین شرایط درون دوره هفتم مجلس با بودجه 25 مـیلیـارد تومانی اداره کردیم. مقابل هولدینگ پتروشیمـی کـه قصد تعطیلی این باشگاه را داشت ایستادیم.

خزر: آقای محمدیـاری از اینکه وقتتان را درون اختیـار ما گذاشتید، ممنونم.

من هم از شما ممنونم و امـیدوارم همواره درون فضای مجازی استان پیشرو و مستقل بمانید.




[انایوردم خطبه سرا - مطالب تیر 1393 بازی سطح بالایی داشت بازیکنان تیم شهرداری گرگان جانانه می جنگند]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 02:55:00 +0000



پخش زنده حرم حضرت عباس ع بین الحرمین

پخش زنده کربلا - پخش مستقیم از حرم امام حسین و بین الحرمـین

 

به صورت ۲۴ ساعته -- با سرعت کم اینترنتی هم قادر بـه مشاهده خواهید بود

دوربین های حرم بـه صورت اتوماتیک بـه بین الحرمـین و داخل ضریح منتقل مـی شوند.

برای مشاهده بر روی ادامـه مطلب کلیک فرمایید


ادامـه مطلب
پخش زنده و مستقیم مسجد کوفه

محلهایی کـه دوربینـهای موجود درون حرم بـه صورت زنده نشان مـی دهند محراب امام علی بارگاه حضرت مسلم بن عقیل ورودی مسجد و مکان مقام های پیـامبر مـی باشد

با کلیک بر روی ادامـه مطلب مـی توانید مشاهده فرمایید


ادامـه مطلب

پخش زنده کاظمـین - پخش مستقیم حرم امام موسی کاظم و امام محمد تقی ع

پخش زنده و مستقیم از کاظمـین - حرمـین امام موسی کاظم و حضرت امام محمد تقی ع

برای مشاهده بر روی ادامـه مطلب درون پایین این مطلب کلیک فرمایید


ادامـه مطلب

پخش مستقیم حرم امـیرالمونین علی ع از نجف اشرف -

پخش زنده حرم علی بن ابی طالب

ساعت پخش زنده ی نجف اشرف حرم حضرت علی استثناعا از ۸:۳۰ صبح که تا ۸ شب بـه وقت نجف اشرف

یعنی از ۸ صبح که تا 7:30 شب بـه وقت ایران

برای تماشای مستقیم بر روی ادامـه مطلب درون پایین این مطلب کلیک فرمایید


ادامـه مطلب
+ نوشته شده درون سه شنبه بیست و سوم آذر 1389ساعت توسط دعاگوی شما | نظر بدهید


برای تماشای مستقیم حرم امام موسی بن الرضا ع < حرم امام رضا > بر روی ادامـه مطلب درون پایین این مطلب کلیک کنید

پخش مستقیم حرم حضرت عباس

برای تماشای حرم و ضریح حضرت ابوالفضل العباس بر روی ادامـه مطلب درون پایین این مطلب کلیک فرمایید


ادامـه مطلب

پخش زنده از مسجد سهله

برای مشاهده مسجد سهله بـه صورت زنده و مستقیم بر روی ادامـه مطلب درون پایین این مطلب کلیک فرمایید

در احادیث فراوانی اشاره شده‌است کـه مکان اقامت (خانـه) حجت بن الحسن درون زمان حکومتش مسجد سهله خواهد بود

ابوبکر حضرمـی از امام محمد باقر(ع) درون رابطه با فضیلت‌ترین محل بعد از کعبه و مسجد النبی سوال مـی‌کند و وی مـی‌گوید:«ای ابابکر! کوفه‌است کـه پاک و پاکیزه‌است، پخش زنده حرم حضرت عباس ع بین الحرمین و قبور پیـامبران مرسل و غیرمرسل درون آن است، و قبور صالحان و صدّیقان درون آن است، و مسجد سهله درون آن هست که: پخش زنده حرم حضرت عباس ع بین الحرمین خداوند، هیچ پیـامبری مبعوث نکرده، جز این کـه در آن نماز گزارده‌است.عدالت خداوند درون آن جا ظاهر مـی‌شود. پخش زنده حرم حضرت عباس ع بین الحرمین خلیفهٔ قائم بـه حق خداوند، و دیگر قائمانِ بعد از اونیز درون آن جا خواهند بود. پخش زنده حرم حضرت عباس ع بین الحرمین آن جا اقامت‌گاه پیـامبران، و اوصیـای پیـامبران و صالحان است.[

سید بن طاووس درون کتاب خود مـی‌نویسد: «وقتی مـی‌خواهی بـه مسجد سهله بروی روز چهارشنبه و در بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز بـه جای آور. از امام صادق(ع) روایت شده‌است کـه هر گرفتاری چنین کند خداوند گرفتاری او را برطرف مـی‌سازد




[پخش زنده کربلا - پخش مستقیم از حرم امام حسین و بین الحرمـین پخش زنده حرم حضرت عباس ع بین الحرمین]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 10 Jul 2018 02:23:00 +0000



واکنش میراث فرهنگی به حفاری غیرمجاز در سنگ‌نبشته رخ مستندات تسنیم

انایوردم خطبه سرا - مطالب فروردین 1394

گروه سیـاسی نماینده- آیت‌الله هاشمـی‌رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درون همایش «بانوی انقلاب»، واکنش میراث فرهنگی به حفاری غیرمجاز در سنگ‌نبشته رخ مستندات تسنیم ضمن گرامـیداشت یـاد و خاطره آن بانوی پرهیزگار بـه مسائل حاشیـه ای پرداخت و طرح این مسائل از سوی او با واکنش فعالان سیـاسی، رسانـه ای، اعضای خبرگان رهبری و مسئولان کشوری و لشکری مواجه شد.

۱) رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش از این، خاطرات خود را از دوران قبل و بعد از انقلاب منتشر کرده بود اما درون همایش گرامـیداشت بانوی انقلاب موضوعی توسط وی بیـان شد کـه در کنار آن علامت سوال هایی قرار گرفت. واکنش میراث فرهنگی به حفاری غیرمجاز در سنگ‌نبشته رخ مستندات تسنیم «در سال ۸۴ یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم. واکنش میراث فرهنگی به حفاری غیرمجاز در سنگ‌نبشته رخ مستندات تسنیم چرا کـه دولت آقای خاتمـی بود و من گفتم نمـی‌آیم، همسر امام مرا خواست و به من گفت: واکنش میراث فرهنگی به حفاری غیرمجاز در سنگ‌نبشته رخ مستندات تسنیم امام این انقلاب را بـه دست شماها سپردند. آیـا شما مـی‌دانید اینـها چهانی هستند؟ همـین صحبت‌های همسر امام سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم.»

حسین شریعتمداری "مدیر مسئول روزنامـه کیـهان" درون واکنش بـه بخشی از اظهارات هاشمـی نوشت: آیـا مقصود همسر امام(ره) از توصیـه بـه نامزدی وی این بوده کـه ناکامـی ایشان درب آرا مردم را بـه نمایش بگذارند!؟، چرا جناب آقای هاشمـی درون نقل خاطرات و مسائل گذشته بـه "درگذشتگان" استناد مـی کنند؟

حجت‌الاسلام حمـید روحانی رئیس بنیـاد تاریخ‌پژوهی ایران معاصر هم تحلیل مدیرمسئول روزنامـه کیـهان را تائید کرد و به صف منتقدان اظهارات هاشمـی رفسنجانی پیوست و یـادآور شد: چرا آقای هاشمـی خاطرات را از زبانانی نقل مـی‌کند کـه در قید حیـات نبوده و رحلت کرده‌اند؟ درون اظهاراتی کـه وی اخیراً گفته هست این نکته وجود دارد کـه اگر همسر حضرت امام  چنین سخنی  را از امام خمـینی نقل کرده‌اند چرا درون زمان خود حیـات بانو ثقفی بازگو نشد، چرا گذاشتند بعد از فوت همسر  امام  این خاطره را نقل کنند؟

البته علاوه بر انتقادات وارده بر اظهارات اخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بـه نحوه برگزاری «همایش بانوی انقلاب» هم انتقادی وارد شد، درون این راستا مـی توان بـه حضور یک جناح خاص و دعوت از برخی چهره های سیـاسی اشاره کرد. حضور یک سلیقه سیـاسی درون «همایش بانوی انقلاب» درون حالی صورت گرفت کـه قبل از این تعدادی از نمایندگان مجلس از عملکرد موسسه امام انتقاد کرده بودند.

حسین نجابت با تاكید بر اینكه دفاع از امام و رهبری موضوعی جناحی و شخصی نیست، گفت کـه «دشمنان علاوه بر هجمـه بـه شخصیت حقیقی امام و رهبری بـه شخصیت حقوقی آنـها هجوم اند و موسسه نشر آثار امام تاكنون انتظارات مردم را برآورده نكرده است. همچنین اسماعیل کوثری، حمـید رسایی، علیرضا مرندی و مرتضی آقا تهرانی نیز نسبت بـه عملکرد موسسه امام انتقاد کرده بودند.

۲) آقای هاشمـی درون همایش مذکور گفته بود: «خشک مقدس‌ها و دلواپسان امام‌ را هم اذیت مـی‌د» هاشمـی رفسنجانی پیش از این نیز بارها این دلواپسان را مورد انتقاد قرار داده بود و حتی بـه برخی از آنـها لقب «جدید الاسلام» داده بود.

آیت‌الله سیدحسن عالمـی کـه همچون هاشمـی رفسنجانی عضو مجلس خبرگان رهبری هست مـی گوید: سخنان هاشمـی‌رفسنجانی فاقد منطق تاریخی و عقلانی است، دلواپسانی کـه آن روز امام(ره) را آزار مـی‌دادند «متحجران» بودند درحالی‌ کـه دلواپسان امروز همانانی هستند کـه جانانـه درون راه امام حرکت د.

هاشمـی رفسنجانی به منظور دومـین بار از کلید واژه دلواپسان استفاده کرد، ۱۲ اسفند ۹۳ وزارت کشور از وی دعوت کرد که تا در همایش ملی توسعه پایدار و متوازن منطقه‌ای سخنرانی کند و وقتی پشت تریبون رفت باز بـه انتقاد از دلواپسان پرداخت و در اظهار نظری عجیب مدعی شده بود کـه دلواپسان با نتانیـاهو همنوا شده‌اند این درون حالی هست که بعد از سخنان بسیـار مـهم مقام معظم رهبری پیرامون مذاکرات هسته ای و توجه بـه نظرات منتقدان، اولین نشست مشترک منتقدان مذاکرات هسته ای یـا همان دلواپسان درون ساختمان وزارت خارجه برگزار شد و تیم مذاکره کننده اعلام د این نشست ها همچنان ادامـه خواهد داشت و ما از نظرات و دیدگاه های منتقدان استفاده خواهیم کرد.

و اما این پرسش مطرح مـی شود، چرا هاشمـی رفسنجانی نگران دلواپسان درون سپهر سیـاست ایران است؟

این سخنان هاشمـی رفسنجانی(انتقاد شدید از دلواپسان) نشان مـی دهد «آیت الله» این روزها بیش از هر امر دیگری از ترویج تفکر این قشر نگران است. فقط کافی هست مواضع دلواپسان نسبت بـه مواضع هاشمـی رفسنجانی درون فتنـه ۸۸ و کارگردانی فرزنداو(مـهدی) درون آن ایـام و در خواست آنـها از قوه قضائیـه به منظور محاکمـه این عضو خانواده هاشمـی بازخوانی شود. اکثر نیروهای انقلاب خواستار برخورد جدی با نقش آفرینان فتنـه ۸۸ هستند و برخی از آنان این روزها تحت عنوان دلواپسان هسته ای شناخته مـی شوند بنابراین، طرح چنین مواضعی مورد پسند رئیس مجمع تشخیص قرار نگرفته است.

حجت الاسلام روح الله حسینیـان نماینده مردم تهران و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامـی کـه مرکز تحت مدیریت وی که تا کنون خاطرات فراوانی از چهره های شاخص انقلاب منتشر کرده هست با اشاره بـه نگرانی هاشمـی از دلواپسان، مـی گوید:  کسی کـه ۸ سال رئیس‌جمـهور بوده و در دوران ریـاست‌جمـهوری‌اش زیربنای امنیتی شدن فضا را ریخته و با رفتاری کـه داشته موجب فاصله‌ گرفتن برخی از انقلاب شده است؛ چگونـه ادعای سرکوب درون زندان‌ها را دارد؟ حالا کـه فرزندتان قرار هست به دست قانون سپرده شود، از وضعیت زندان‌ها سخن مـی‌گویید؟ خوب، چرا درون دوران ریـاست‌جمـهوری‌تان از این حرف‌ها نمـی‌زدید.

واکنش بـه اظهارات حاشیـه ساز "مرد پر خاطره" محدود بـه دایره کنشگران سیـاسی و نمایندگان مجلس نشد بلکه فرمانده کل سپاه پاسداران و سخنگوی قوه قضائیـه همبه انتقاد از سخنان «آیت الله» باز د، سرلشکر سرلشکر محمدعلی جعفری روز گذشته درون حاشیـه مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل بنیـاد تعاون سپاه نکاتی را خطاب بـه رئیس مجمع گوش زد و تاکید کرد: خشک مقدس خواندن دلسوزان انقلاب ناشی از یک بغض خطرناک نسبت بـه جریـان ارزشی است. بدانیم همـین دلواپسان با شنیدن این اظهارات، از این‌گونـه افراد محکم‌تر، مؤمنانـه‌تر و هوشیـارانـه‌تر درون همـه صحنـه‌ها همچنان از انقلاب اسلامـی و آرمان‌های امام و شـهیدان دفاع خواهند کرد و ادامـه این سخن‌پراکنی‌ها تنـها موجب افزایش نفرت جامعه از آنـها مـی‌شود.

حجت الاسلام محسنی اژه ای هم خبرنگاران را بـه قوه قضائه دعوت کرد که تا در اولین نشست خبری خود درون سال جدید پاسخگوی این اظهارات باشد و بگوید:اگر بدون استناد باشد افترا، تهمت و تشویش اذهان عمومـی هست بنابراین همـیشـه توصیـه ما این بوده کـه اگری مطلبی دارد مستند ارائه دهد کـه یقینا قضیـه دنبال مـی شود.

۳) هاشمـی رفسنجانی درون روز تکریم بانوی انقلاب، به منظور چندمـین بار از رای مردم بـه عنوان حق الناس یـاد کرد و انکار آن را بزرگترین منکر و ظلم نامـیدند، درون این جا حتما به چند نکته اشاره کرد:

سخن رهبری درخصوص حق‌الناس بودن رای مردم، مصداقی درخصوص یك انتخابات نبوده و همـه ادوار انتخابات با موضوعات مختلف را درون بر مـی گیرد، ثانیـا: چرا این تاکید توسط «آیت الله» درون سال ۸۸ مورد توجه قرار نگرفت؟

محمد کاظم انارلویی معتقد است: مسئله حق الناس بودن رای ملت کـه از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده هست و به منظور چندمـین بار مورد تاکید آقای هاشمـی قرار گرفته چیز بسیـار خوبی است. آیـا از نظر ایشان سال ۸۴ کـه مجری انتخابات، دولت خاتمـی بوده هست رای ملت بـه عنوان یک امانت و حق الناس رعایت شده هست یـا نـه؟ اگر شده هست چرا وی و برخی افراد خانواده وی آن را زیر سئوال مـی‌برند؟ چرا حق مردم را درون تعیین سرنوشت خود بـه رسمـیت نمـی‌شناسند؟ چرا همـین حق را سال ۸۸ بـه رسمـیت نشناختند و از پروژه‌ "دروغ تقلب" بـه عنوان رمز آشوب حمایت نموده و یـا درون خوش بینانـه‌ترین تحلیل‌ها سکوت د؟

باید پرسید: چرا  هاشمـی رفسنجانی درون سال ۸۴ وقتی بازنده انتخابات شد، بـه رای و نظر و خواست مردم احترام نگذاشت و از تبریك بـه منتخب مردم دریغ كرد و در پیـامـی گلایـه خود را بـه خدا واگذار کرد. آیـا رای ملت فقط درون یک دوره خاص، حق الناس هست و درون ادوار دیگر حق الناس نیست؟ و آیـا نمـی توان نسبت بـه افعال سیـاسی گذشته و حال مردی كه درون تاریخ انقلاب سابقه‌ای غیرقابل انكار داشته هست نگران بود؟!

هاشمـی به منظور چندمـین بار از نقش دلواپسان احساس نگرانی کرد، آیـا او باز خورد نگرانی هایی کـه در قبال اظهارات حاشیـه سازش بیـان شد را هم دریـافت کرد.

آقای هاشمـی بـه عقب برگردید و یک بار بـه صورت دقیق مواضع گذشته خود را مرور کنید و به آن پاسخ دهید.




[انایوردم خطبه سرا - مطالب فروردین 1394 واکنش میراث فرهنگی به حفاری غیرمجاز در سنگ‌نبشته رخ مستندات تسنیم]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 09 Jul 2018 10:45:00 +0000



در شهر خوی کنجینه ای پیدا شده است ایا واقعیت دارد

انایوردم خطبه سرا - مطالب اسفند 1393

یکشنبه 24 اسفند 1393-11:02 ب.ظ



http://forum.tractorfc.com/showthread.php?t=4068


یکشنبه 24 اسفند 1393-10:42 ب.ظ


مجتبی صفری و عابد تقوی

بر اساس منابع مکتوب تاریخی و جغرافیـایی، در شهر خوی کنجینه ای پیدا شده است ایا واقعیت دارد یکی از شـهرهای مـهم قرون اولیـه اسلامـی درون طبرستان، شـهر ترنجه بوده است. در شهر خوی کنجینه ای پیدا شده است ایا واقعیت دارد این شـهر کـه در متون  بـه نام های گوناگونی نظیر بُرجی، تُرَنجی، تُرجی، تَریجی، تورانجیر و تژیر اشاره شده، مابین شـهرهای مامَطیر (بابل کنونی) درون جنوب، مـیله (آمل) درون غرب و سارویـه (ساری) درون بخش شرقی درون منطقه جلگه ای قرار داشته است.

کهن ترین ماخذی کـه به نام ترنجه بـه عنوان شـهری درون طبرستان اشاره مـی کند نویسنده اعلاق النفیسه (تالیف 290 ه.ق) هست (ابن رسته، 1365: در شهر خوی کنجینه ای پیدا شده است ایا واقعیت دارد 176). در شهر خوی کنجینه ای پیدا شده است ایا واقعیت دارد این شـهر درون متون و منابع کهن با املاهای متفاوتی چون تُرَنجِه (ابن رسته، 176؛ ابن فقیـه، 1349: 147؛ یـاقوت، 1383: 27)، تُرَنجی (مقدسی، 1361: 73)، بُرجی (اصطخری، 1340: 170-175؛ لسترنج، 1337:  400)، تَریجی (ابن حوقل، 1366: 120)، تَرجی (حدود العالم، 1362: 145؛ جیـهانی، 1368: 146؛ اولیـاء الله آملی، 1348: 90-126)، تریچه، توجی و توران چی (رابینو، 1382: 201-200) و به صورت های تَریجه، تَریجی، تَرجه و تُرجی (ابن اسفندیـار، 1366 :74، 180، 231- 239) آورده شده است. اصطخری (340ق) بـه عنوان پیشگام تهیـه نقشـه های تصویری، درون ذیل نقشـه طبرستان، مکان تقریبی شـهر را درون بین شـهرهای طبرستان مشخص ساخته است.

نویسنده حدودالعالم (تالیف372ق.) درون ذکر ترنجه آن را ترجی خوانده و در این باره نوشته است:  "شـهرکیست آبادان و قدیم‌ترین شـهریست اندر طبرستان" (حدودالعالم، 1362: 145).

ابن فقیـه همدانی نیز درباره فاصله این شـهر که تا مامطیر (بابل کنونی)، فاصله آن را شش فرسخ (36 کیلومتر) دانسته است. وی همچنین از این مکان بـه عنوان شـهرک نام کـه به نظر مـی رسد درون آن زمان از بزرگی و آبادانی برخوردار نبوده هست (ابن فقیـه، 1349: 147). ابن حوقل نیز درون قرن چهارم ق. نام این شـهر را تریجی ذکر کرده و مکان آن را بین بندر عین الهم (محمود آباد) و مـیله دانسته است. وی درون ادامـه، فاصله شـهر مـیله که تا ترنجه را سه فرسخ (18 کیلومتر) تخمـین زده هست (ابن حوقل، 1366: 126). بر اساس تاریخ طبرستان تالیف ابن اسفندیـار (613 هـ..ق.) از 27 شـهر مازندران درون قرون اولیـه اسلامـی ، 16 شـهر درون منطقه جلگه ای قرار داشتند. از جمله این شـهرها کـه در منطقه جلگه ای قرار داشته، ترنجه هست که مابین شـهرهای مـیله درون غرب، مامطیر درون جنوب و سارویـه درون شرق قرار داشت (ابن اسفندیـار، 1366: 75-74).

درباره وجه اشتقاق شـهر ترنجه مستندترین روایتی کـه موجود هست مربوط بـه تاریخ طبرستان است. وی وجه تسمـیه این مکان را مربوط بـه نبرد فرخان (حک 115-98ق.)- دومـین حاکم اسپهبدان طبرستان - با ترکان و شکست آنان درون این منطقه مـی داند. وی درون این باره اشاره کرده است:

"به عهد فرّخان بزرگ ترکان چنانچه رفت کـه ضریبه (خزینـه) بستانند و به طبرستان تعرّض نرسانند، چون دو سال برآمد درون بند‌ها و مسالک (ممالک) را استواری‌ها د و به اداء ضریبه و اناوه تهاون نموده و بعد تحصین مضایق و تمکین مداخل و مخارج ولایت از هامون برخاسته و به موضوعی کـه فیروز‌آباد گویند بـه حدّ لَفور باز شده و نشسته، ترکان چون خلاف وفا بدانستند بـه طبرستان آمدند و صُول گفتند پادشاه را، بدین موضع کـه شـهرست لشکرگاه شاخته بـه هر طرف بـه غارت و تاراج تاختن مـی‌بردند که تا شبی فرّخان بر سبیل شبیخون تاختن بر سر ایشان آورد و ظفر یـافت، صول را با حمله‌ی حشم تُرک بکشتند چنانگه پشته پشته از کشته با دید آمد و باقی کـه از لشکرگاه غایب بودند بـه کمـینگاه گرفتار آمدند و طمع ترکان از طبرستان منقطع شد. این موضع را شـهر ساختند و توران‌جیر نام نـهادند" (ابن اسفندیـار، 1366: 73).

رابینو موقعیت شـهر تریچه، تُریچه یـا توران چی (رابینو، 201-200) را درون نزدیکی روستای تجری اسب شورپی یـا کاردگر نماور از دهستان جلال ارزک جنوبی- بخش مرکزی شـهر بابل (رابینو، 1382: 181) و در 5/16 کیلومتری غرب آن بـه طول جغرافیـایی 52 درجه و 32 دقیقه و عرض جغرافیـایی 36 درجه و 34 دقیقه مـی داند (فرهنگ جغرافیـایی، ج28: 30). اردشیر برزگر محل کنونی روستای ابوالحسن کلای از دهستان گنج افروز با بخش مرکزی شـهرستان بابل و در 16 کیلومتری جنوب آن با طول جغرافیـایی 52 درجه و 38 دقیقه و عرض جغرافیـایی 36 درجه و 24 دقیقه (فرهنگ جغرافیـایی، ج28: ص41) را شـهر ترنجه معرفی مـی کند (برزگر، جلد1: 1329، ص74). وی همچنین ترنجه را بـه عنوان کهنترین و آبادترین شـهرک های طبرستان درون دوره ساسانیـان بر شمرده هست (همان، 74).

البته لازم بـه ذکر هست که امروزه فقط دو تپه (پشته) درون این روستا باقی مانده هست که درون محل از آن بـه قلعه کتی یـاد مـی شود. اگرچه بـه منظور اثبات این مسئله کـه روستای ابوالحسن کلا همان شـهر تاریخی ترنجه بوده، نیـاز بـه مدارک باستان شناختی و مطالعات گسترده تری است. از معدود پژوهش های باستان شناسی درون روستای ابوالحسن کلا (شـهر تاریخی ترنجه)، بـه بررسی های باستان شناسی مرحوم موسی درویش روحانی درون دهه 50 شمسی مـی توان اشاره کرد. از آن زمان تاکنون هیچ گونـه مطالعات باستان شناختی درون این شـهر صورت نگرفته است. همچنین پژوهش های باستان شناسی انجام گرفته درباره این شـهر بـه ویژه متون تاریخی و جغرافیـایی دوران اسلامـی توسط دکتر جواد نیستانی انجام و منتشر شده است*. که تا اینکه درون تابستان سال 1389 نگارندگان پروژه بررسی باستان شناختی و نقشـه برداری محوطه های روستای ابولحسن کلا (صفری، 1389) را مورد مطالعه قرار دادند و نتایج حاصل از آن منتشر گردید.

________________________________________

* درون این باره نک: التدوین فی احوال جبال شروین، تالیف محمدحسن خان اعتمادالسلطنـه، تحقیق مصطفی احمدزاده، بخش «در استیلای آل باوند، نوبت دوم»، جواد نیستانی، 1373، صص 383-381.

پایـه ها:

  • آملی، اولیـاءالله (1348)، تاریخ رویـان، بـه کوشش منوچهر ستوده، تهران: بنیـاد فرهنگ ایران.
  • ابن­اسفندیـار، بهاالدین­محمدبن­حسن (1366)، تاریخ­ طبرستان، ج1، تصحیح عباس اقبال، تهران: کلاله خاور.
  • ابن حوقل (1366)، صوره الارض، ترجمـه جعفر شعار، تهران: انتشارات امـیرکبیر.
  • ابن رسته، احمد بن عمر (1365)، اعلاق النفیسه، ترجمـه حسین قره چانلو، تهران: انتشارات امـیرکبیر.
  • ابن فقیـه، ابوبکر احمد بن محمد بن اسحاق همدانی (1349)، مختصرالبلدان: بخش مربوط بـه ایران، ترجمـه ح.مسعود، تهران: انتشارات بنیـاد فرهنگ ایران.
  • اصطخری، ابواسحاق ابراهیم (1340)، مسالک و ممالک، بـه اهتمام ایرج افشار، تهران: بنگاه ترجمـه و نشر کتاب.
  • برزگر، اردشیر (1329)، تاریخ تبرستان، تهران : انتشارات تابان.
  • جیـهانی، ابوالقاسم بن احمد (1368)، اشکال العالم، ترجمـه علی عبدالسلام کاتب، با مقدمـه و تعلیقات فیروز منصوری، تهران: انتشارات آستان قدس رضوی.
  • حدود العالم من المشرق و المغرب (1362)، تصحیح منوچهر ستوده، تهران: انتشارات طهوری.
  • حموی بغدادی، یـاقوت (1383)، معجم البلدان، تهران: انتشارات سازمان مـیراث فرهنگی.
  • رابینو ، هیـاسین لویی (1382)، مازندران و استرآباد، ترجمـه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران: انتشارات علمـی و فرهنگی.
  • صفری، مجتبی (1389)، فصل اول نقشـه برداری و بررسی باستان شناختی محوطه های روستای ابوالحسن کلای شـهرستان بابل، سازمان مـیراث فرهنگی استان مازندران، منتشر نشده.
  • مرعشی، مـیرظهیرالدین (1345)، تاریخ طبرستان و رویـان و مازندران، بـه کوشش محمد حسین تسبیحی، تهران: انتشارات شرق.
  • مقدسی، ابو عبدالله محمد بن رازی (1361)، احسن التقاسیم فی المعرفه الاقالیم، مترجم علینقی منزوی، تهران: انتشارات شرکت مألفان و مترجمان.
  •  

     

    مجتبی صفری عضو هئیت علمـی گروه باستان شناسی موسسه آموزش عالی نیما است.

    عابد تقوی عضو هئیت علمـی گروه باستان شناسی دانشگاه مازندران است.

     

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:41 ب.ظ


    عبدالسلام بزرگ زاده

    موسیقی فقط یک هنر نیست بلکه ابزاری به منظور بیـان و انتقال فرهنگ،تمدن و تاریخ یک ملت و اقوام هست که آمـیخته با احساسات و عواطف انسانی هنرمندانـه بـه دیگران تقدیم مـی شود لذا حفظ و توسعه موسیقی اصیل هر قوم و ملتی موجب جلوگیری از نابودی زبان، آداب و رسوم و فرهنگ اصیل آن قوم شده و باعث ماندگاری هویت فرهنگی آن مـی شود موسیقی نیز مانند سایر ابزارها مـی تواند مورد سوء استفاده قرارگیرد و به ابزار ضد فرهنگی تبدیل شود اما موسیقی اصیل بـه ویژه موسیقی مقامـی و محلی اقوام هرگز بـه ابتذال کشیده نمـی شود زیرا ماهیت آن سرشار از اصالت و ارزش هست آنگونـه کـه موسیقی هر قوم تبلور فرهنگ اصیل و روحیـه هنرمندانـه آن قوم محسوب مـی شود و تعصب مثبت قومـی هنرمندان مانع ازکشاندن آن بـه ابتذال مـی شود موسیقی یکی از شاخه ها و رشته های هنر هست و هنر حد و مرز نمـی شناسد موسیقی پیـام آرامش هست و صلح و دوستی بین ملت ها و اقوام بـه ارمغان مـی آورد زیرا درک و حس موسیقی محدود بـه زبان ، نژاد و مذهب خاص درون دنیـا نیست بلکه درک احساسات انسانی هست و که تا مرز بشریت درون جهان امتداد دارد زیرا نیـاز انسان بـه موسیقی محدود نیست بلکه فراگیر هست و همـه انسانـها بـه موسیقی نیـاز دارند زیرا موسیقی بـه ویژه موسیقی اصیل و موسیقی آقوام نـه تنـها به منظور خودشان بلکه به منظور همـه انسان ها آرام بخش هست و آگر با لباس و پوشش آن قوم آمـیخته شود جذابیت دارد قیچک نام یکی از سازهای باستانی ایران هست و یکی ازاصیل ترین ساز های قدیمـی موسیقی بلوچستان مـی باشد نام دیگر آن سرود یـا سروز هست به قیچک نواز درون زبان بلوچی سرودی مـی گویند این ساز شبیـه کمانچه هست با این تفاوت کـه کاسه ای بـه بزرگی کاسه تار و دسته ای کوتاه دارد هنگام نواختن روی زانو قرار مـی گیرد و آرشـه یـا کمانک آن کـه از موی دم اسب و دسته کمانی آن از چوب ساخته شده بطور افقی با سیم های قیچک تماس مـی یـابد قیچک را معمولا درون بلوچستان مـی سازند طنین خوشایندی داردو یکی از اصلی ترین آلات موسیقی بلوچی بشمار مـی آید شکل ساختمانی کاسه و نحوه قرارگیری سیم ها و پرده بندی آن امکان صدا دهی درون های پایین ، متوسط و بالا را فراهم کرده و برای تولید صداهای زیر و بم مناسب هست به همـین دلیل صدای آن وسعت زیـادی دارد و از نظر اجرای ریتم ها نیز امکان نواختن ریتم های بسیـار کند و از طرفی ریتم های خیلی تند را نیز دارد و به عنوان مناسب ترین ساز به منظور اجرای آهنگ های شاد و غم آنگیز انتخاب مـی شود ساز قیچک اصلی ترین ساز درون نوع حماسی موسیقی بلوچستان هست و درون انواع دیگر موسیقی بلوچستان از جمله موسیقی صوت و نازینک و موسیقی درمانی گواتی نیز بکار مـی رود موسیقی حماسی بلوچستان کـه به موسیقی پهلوانی نیز معروف هست تاریخ و حماسه های قوم بلوچ را روایت مـی کند و موسیقی صوت و نازینک مخصوص مجالس عروسی،جشن ها و اعیـاد است

    موسیقی بلوچی اگرچه فواصلی بسیـار نزدیک بـه دستگاه راست پنجگاه دارد ولی تنوع فواصل درون آن بسیـار زیـاد هست و درون نظر اول و با گوش مخاطب معمولی پنـهان اما به منظور گوش موسیقی دانان آشنا و یک نوع شناوری درون فواصل بـه وضوح شنیده مـی شود موسیقی حماسی بلوچستان کـه در آن ساز قیچک جزء اصلی آن هست و بدون ساز قیچک امکان اجرای آن وجود ندارد یکی از موسیقی های آوازی بلوچی مـی باشد هرچند بصورت تلفیقی از آواز، تصنیف و گفتار آهنگین خوانده مـی شود یعنی درون یک بیت تصنیف بکار مـی رود بیت بعدی ممکن هست آوازی بـه خود گیرد بی آنکه قیچک یـا همان سرود سکوت کند گاهی هم آواز و تصنیف کنار گذاشته مـی شود و گفتار آهنگین مـی شود و قیچک بـه تنـهایی آن را همراهی مـی کند درون موسیقی حماسی بلوچستان علاوه بر آواز و تصنیف برخی جا ها گفتارآهنگین یعنی گفتار موسیقیـایی یـا نیمـه موسیقیـایی یـا همان ریستاسیون کـه جزء لاینفک موسیقی حماسی بلوچستان مـی باشد داریم غنای موسیقی بلوچستان مدیون ساز قیچک هست زیرا این ساز بـه تنـهایی صدا دهی هم درون طیف پایین، متوسط و بالا را دارد و از نظر ریتم امکان اجرای آرام ترین و غم انگیزترین ریتم ها همچون زهیرویز امکان سریع ترین و شادترین ریتم ها مانند سیمرغ را دارد قیچک یکی از نادرترین سازهای ایرانی درون موسیقی بلوچستان هست نقش موسیقی درون ارتباطات فرهنگی مـیان اعضای یک قوم بـه دلیل برانگیختن احساسات قومـی و بیـان زبان آن قوم و از همـه مـهم تر معرفی فرهنگ قومـی آنـها بـه دیگران بسیـار موثر هست واز طرفی چون موسیقی بیـان احساسات هست و عواطف انسانی بین همـه انسانـها مشترک مـی باشد تاثیرزیـادی درون ارتباطات و همبستگی بین اقوام دارد با ابزار موسیقی مـی توان تاریخ ،تمدن و فرهنگ یک قوم را بطور مناسب بـه اقوام دیگر معرفی کرد وآنـهارا با مشترکات فرهنگی همدیگرآشنا و از این طریق ارتباط فرهنگی با سایر اقوام برقرار نمود بـه خصوص چنانچه ابتکار و نوآوری نیز بکار شود و تلفیقی بین موسیقی اقوام  انجام شود یعنی با ترکیب سازهای اقوام ایرانی آهنگ های اصیل ایرانی و ملی اجرا شود بـه طور مثال با تشکیل گروهی از تلفیق سازهای هرکدام از اقوام ایرانی سرود های ملی ایران را اجرا نمود بـه عنوان نمونـه سرود ای ایران ای مرز پرگهر را اجرا کـه نقش بسیـار زیـادی درون همبستگی ملی و ارتباطات فرهنگی بین اقوام ایرانی دارد.تاکنون اکثرا موسیقی هر کدام از اقوام ایرانی بصورت محدود و در جفرافیـای قومـی همان قوم اجرا شده یـا حداکثر درون چند کنسرت و جشنواره درون تهران یـا خارج از کشور بـه مناسبت های مختلف هر چند سال یک بار با مخاطبین کم اجرا شده هست پیشنـهاد مـی شود گروه های موسیقی هر کدام از اقوام ایرانی علاوه بر اجرا درون استان های خود درون سایر استان ها حضور یـابند و اجرا داشته باشند  البته مسولین نیز حمایت و مساعدت نمایند که تا فرهنگ غنی اقوام ایرانی به منظور همـه ایرانیـان معرفی شود رسانـه ملی نیز مـی توانند درون معرفی موسیقی اقوام نقش داشته باشد و علاوه برپخش موسیقی هر کدام از اقوام ایرانی درون شبکه های استانی از شبکه های ملی و ای نیز موسیقی اقوام ایرانی پخش شود که تا مخاطبین بیشتری از موسیقی غنی اقوام ایرانی  بهره ببرند و درک مناسبی ازفرهنگ اقوام ایرانی از طریق موسیقی و سازهای ایرانی داشته باشند.

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:31 ب.ظ


    مسعود پورهادی

    سرآغاز
    گیلان‌ درون شمال‌ ایران‌، بین‌ سلسله‌ کوه‌های‌ البرز غربی‌ و دریـای‌ مازندران‌ قرار دارد. این‌ ناحیـه‌ تاچند قرن‌ گذشته‌، نام‌ واحد و قلمرو ثابتی‌ نداشت‌ و بنا به‌ برخی‌ شواهد تاریخی‌، درون زمان‌ پادشاهی‌ساسانیـان‌ و پس‌ از آن‌ درون سده‌های‌ نخستین‌ پس‌ از اسلام‌ به‌ نام‌ «دیلم‌» یـا «دیلمان‌» شـهرت‌ داشت‌ وبعدها به‌ تدریج‌ نام‌ «گیلان‌»

    سرآغاز
    گیلان‌ درون شمال‌ ایران‌، بین‌ سلسله‌ کوه‌های‌ البرز غربی‌ و دریـای‌ مازندران‌ قرار دارد. این‌ ناحیـه‌ تاچند قرن‌ گذشته‌، نام‌ واحد و قلمرو ثابتی‌ نداشت‌ و بنا به‌ برخی‌ شواهد تاریخی‌، درون زمان‌ پادشاهی‌ساسانیـان‌ و پس‌ از آن‌ درون سده‌های‌ نخستین‌ پس‌ از اسلام‌ به‌ نام‌ «دیلم‌» یـا «دیلمان‌» شـهرت‌ داشت‌ وبعدها به‌ تدریج‌ نام‌ «گیلان‌»جایگزین‌ دیلم‌ گردید. به‌ طوری‌ که‌ درون اواخر قرن‌ سوم‌ هجری‌ «ابن‌حوقل‌» درون «صورة‌ الارض‌» هنوز از آن‌ به‌ عنوان‌ «دیلم‌» یـا «دیلمان‌» نام‌ مـی‌برد و آن‌ را شامل‌ مناطقی‌مـی‌داند که‌ «از جنوب‌ که تا قزوین‌ و تارم‌ و قسمتی‌ از آذربایجان‌ و بخشی‌ از ری‌ و از شرق‌ که تا تبرستان‌ ودیگر نواحی‌ ری‌ و از مغرب‌ که تا مناطق‌ دیگری‌ از آذربایجان‌ و شـهرهای‌ آران‌ و از شمال‌ به‌ دریـای‌ خزرمتصل‌ و محدود است‌» (حکیمـیان‌: 1364، ص‌ 94)

    مردم‌ مناطق‌ نامبرده‌ درون طول‌ تاریخ‌ بنا به‌ روایت‌ اکثر مورخان،‌ صاحبان‌ اصلی‌ البرز کوه‌ بوده‌اند ودر همسایگی‌ و کنار سایر اقوام‌ ایرانی‌ درون تاریخ‌ و سرگذشت‌ یکدیگر مشترک‌اند. و از باورها وآیین‌های‌ ملی‌ ایرانیـان‌ که‌ مـیراث‌ مشترک‌ تمامـی‌ باشندگان‌ فلات‌ ایران‌ مـی‌باشد، پایداری‌ کرده‌اند.

    از زمره‌ این‌ مـیراث‌ مشترک‌، روش‌های‌ سنجش‌ و نگاهداشت‌ زمان‌ ـ گاهشماری‌ ـ است‌. گاهشماری‌ ایرانیـان‌، علیرغم‌ متفاوت‌ بودن‌ درون تقسیمات‌ درونی‌ و گوناگونی‌ آغاز سال‌ و جشن‌ها و آیین‌های‌مربوط‌ به‌ آن‌، از بن‌ و ریشـه‌ یکی‌ هست که‌ درون طی‌ زمان‌ منطبق‌ با شرایط‌ اقلیمـی‌ اقوام‌ گوناگون‌،دگرگونی‌هایی‌ پذیرفت‌ و از هزاره‌ها عبور کرد و به‌ امروز رسید.

    شناسایی‌ و رمزگشایی‌ این‌ پیشینـه‌ تاریخی‌ و جلوه‌های‌ فرهنگی‌ و تمدنی‌ آن‌ از گذشته‌ دور تاامروز ـ که‌ با گذشت‌ زمان‌ به‌ دست‌ فراموشی‌ سپرده‌ مـی‌شوند ـ یکی‌ از سرفصل‌های‌ مـهم‌ مردم‌شناسی‌است‌ که‌ شناخت‌ و ثبت‌ آن‌ نیـازمند شتاب‌ بیشتری‌ است‌، پیش‌ از این‌ که‌ آخرین‌ راوییـان‌ این‌ دوران‌های‌ سپری‌ شده‌ از روایت‌ باز ایستند، حتما به‌ ثبت‌ دانسته‌هایشان‌ کمر همت‌ بست‌ و محصول‌کار را به‌ دست‌ آیندگان‌ سپرد.

    این‌ مطلب‌ پیـامد تلاش‌ درون راستای‌ این‌ اه‌، برای‌ ثبت‌ مطالب‌ مربوط‌ به‌ گاهشماری‌ وآیین‌ها و باورهای‌ مربوط‌ به‌ آن‌ درون مـیان‌ ساکنان‌ استان‌ گیلان‌ است‌. همراه‌ با اشاره‌هایی‌ به‌ باورها وآیین‌های‌ هم‌ پیوند با خویشانی‌ که‌ درون تقسیمات‌ جغرافیـایی‌ معاصر ساکنان‌ استان‌های‌ زنجان‌،تهران‌، سمنان‌، مازندران‌ و خلخال‌ محسوب‌ مـی‌شوند.

    گاهشماری‌ گیلانی‌

    در گیلان‌ علاوه‌ بر گاهشماری‌ سال‌ خورشیدی‌ هجری رسمـی‌ کشور که‌ درون سال‌ 1304 به‌ تصویب‌رسید و اجرا مـی‌گردد، و گاهشماری‌ سال‌ قمری‌ هجری که‌ مراسم‌ مذهبی‌ اسلامـی‌ با آن‌ انطباق‌ دارد.گاهشماری‌ محلی‌ رایج‌ است‌ که‌ به‌ تدریج‌ رو به‌ فراموشی‌ مـی‌رود.

    این‌ گاهشماری‌ ابتدا درون مـیان‌ ساکنان‌ کوهستان‌ رایج‌ بود. آن‌ گونـه‌ که‌ منابع‌ و اسناد قدیمـی‌ گواهی‌مـی‌دهند و سپس‌ با اهمـیت‌ یـافتن‌ شـهرها درون مـیان‌ ساکنان‌ جلگه‌ای‌ گیلان‌ نیز رایج‌ شد.

    در مورد نام‌ این‌ گاهشماری‌ آنچه‌ مربوط‌ به‌ نام‌ ماه‌هاست‌ و امروز درون مـیان مردم‌ گیلان‌ شایع‌ است، ‌معروف‌ به‌ ماه‌های‌ گالشی‌ یـا چوپانی‌ است‌. آنچه‌ درون متون‌ تاریخی‌ آمده‌ است‌. به‌ نام‌ گاهشماری‌دیلمـی‌ یـا گیلانی‌ معروف‌ است‌ که‌ از قدیمـی‌ترین‌ ایـام‌ ضمن‌ برخی‌ تغییرات‌ و تحولات‌ بصورت‌مـیراثی‌ چند هزار ساله‌ نسل‌ اندر نسل‌ به‌ ما رسیده‌ است‌.

    سال‌ گاهشماری‌ محلی‌ مردم‌ گیلان‌ مانند گاهشمار محلی‌ مردم‌ مازندران‌ 365 روزه‌ است‌، که‌ از 12ماه‌ سی‌ روزه‌ تشکیل‌ مـی‌شود، با پنج‌ روز به‌ عنوان‌ «پنجه‌» درون پایـان‌ ماه‌ هشتم‌.

    گاهشماری‌ محلی‌ مردم‌ گیلان‌ و مازندران‌ از بن‌ و ریشـه‌ ادامـه‌ی‌ گاهشماری‌ باستانی‌ ایرانی‌(یزدگردی‌) است‌. که‌ که تا مـیانـه‌ی‌ شاهنشاهی‌ ساسانیـان‌ بدون‌ اجرای‌ کبیسه‌ درون هر چهار سال‌ و به‌صورت‌ سال‌ درون گردش‌ درون این‌ مناطق‌ رایج‌ بود، بنا به‌ گفته‌ «بیرونی‌» دانشمند ایرانی‌، این‌ امر تاهنگام‌ سلطنت‌ قباد یـا فیروز پادشاهان‌ ساسانی‌ ادامـه‌ داشت‌. درون این‌ مقطع‌ از تاریخ‌ بنا بر عللی‌نامعلوم‌، مردم‌ گیلان‌ و پس‌ از چند سال‌ مردم‌ مازندران‌ با اجرای‌ یک‌ روز کبیسه‌ و رعایت‌ آن‌ درون طول‌هر چهار سال‌، آغاز سال‌شان‌ را درون همان‌ جایی‌ که‌ قرار داشت‌ ثبت‌ د و گاهشماری‌ خود را بامبدأ جدید بنیـان‌ نـهادند، که‌ با گاهشماری‌های‌ رایج‌ دیگر تفاوت‌هایی‌ درون آغاز سال‌ و جایگاه‌ ماه‌ها دارد و پنجه‌ دارد. (نک‌، هومند، 1375).

    آغاز سال‌ گیلانی‌ 17 مرداد ماه‌ خورشیدی‌ هجری‌ و اول‌ سال‌ مازندرانی‌ 2 مرداد ماه‌ خورشیدی ‌هجری‌ است‌. به‌ رغم‌ همانندی‌های‌ زیـادی‌ که‌ بین‌ دو گاهشماری‌ نام‌‌ وجود دارد، درون چند مورد باهم‌ تفاوت‌هایی‌ دارند، از آن‌ جمله‌:

    1. آغاز سال‌ گیلانی‌ با اعتدال‌ بهاری‌ 140 روز و آغاز سال‌ مازندرانی‌ با آن‌ 125 روز فاصله‌ دارد.

    2. مردم‌ مناطق‌ کوهستانی‌ گیلان‌ 62 سال‌ زودتر از مردم‌ تبرستان‌ با انتخاب‌ و اجرای‌ کبیسه‌ درون هر 4سال‌، آغاز هر سال‌ را درون همان‌ جا که‌ قرار داشت‌ ثابت‌ نگهداشتند.

    3. با توجه‌ به‌ کم‌ و بیش‌ یکی‌ بودن‌ نام‌ ماه‌ها (با یک‌ مورد اختلاف‌)، زمان‌ آغاز روز اول‌ سال‌ آن‌ها، 15روز با هم‌ فاصله‌ دارد و تطبیق‌شان‌ با ماه‌های‌ خورشیدی‌ هجری‌ بدین‌ قرارند:

    ماه‌های‌ گاهشماری‌ مازندرانی‌

    1. فردینـه‌ ما 2 مرداد که تا 31 مرداد

    2. کُرچه‌ ما 1 شـهریور که تا 30 شـهریور

    3. هره‌ ما 31 شـهریور که تا 29 مـهر

    4. تیرِما 30 مـهر که تا 29 آبان‌

    5. ملارما 30 آبان‌ که تا 39 آذر

    6. شروینـه‌ما 30 آذر که تا 29 دی‌

    7. مـیرما 30 دی‌ که تا 29 بهمن‌

    8. اونـه‌ ما 30 بهمن‌ که تا 29 اسفند

    در سال کبیسه 30 اسفند ماه «شیشک» نامـیده مـی‌شود.

    از 1 که تا 5 فروردین‌ ایـام‌ «پنجه‌» یـا «پتک‌» است.

    9. ارکه‌ ما 6 فروردین‌ که تا 4 اردیبهشت‌

    10. دِما 5 اردیبهشت‌ که تا 3 خرداد

    11. وهمنـه‌ ما 4 خرداد که تا 2 تیر

    12. نوروزما 3 تیر تا1 مرداد

    ماه‌های‌ گاهشماری‌ گیلانی‌

    1. نوروز ما                  17 مرداد که تا 15 شـهریور

    2. کورچ‌ِ ما                  16 شـهریور که تا 14 مـهر

    3. اریـه‌ ما                   15 مـهر که تا 14 آبان‌

    4. تیرِ ما                    15 آبان‌ که تا 14 آذر

    5. مُردال‌ ما                15 آذر که تا 14 دی‌

    6. شریر ما                15 دی‌ که تا 14 بهمن‌

    7. امـیرما                  15 بهمن‌ که تا 14 اسفند

    8. اول‌ ما                  15 اسفند که تا 15 فروردین‌

    در صورت‌ کبیسه‌ بودن‌ سال‌، اول‌ ما از 15 اسفند که تا 14 فروردین‌ خواهد بود. روز پانزدهم‌ فروردین‌ روز کبیسه‌ی‌ سال‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ است‌ که‌ «ویشک‌» نام‌ دارد. روزهای‌ 16 که تا 20فروردین‌ ماه‌ ایـام‌ پنجه‌ است‌ که‌ «پنجک‌» نامـیده‌ مـی‌شود.

    9. سیـا ما                 21 فروردین‌ که تا 19 اردیبهشت‌

    10. دیـه‌ ما                 20 اردیبهشت‌ که تا 18 خرداد

    11. ورف‌ نـه‌ ما            19 خرداد که تا 17 تیر

    12 اسفندارما            18 تیر که تا 16 مرداد

    ماه‌های‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ و باورهای‌ مربوط‌ به‌ آن‌

    1. نوروز ماnowruz ma

    آغاز سال‌ نو و نخستین‌ ماه‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ است‌ که‌ با 5/4 ماه‌ اختلاف‌ با نوروز گاهشماری‌ رایج‌ایرانی‌ از 17مرداد ماه‌ خورشیدی‌ شروع‌ و تا 15 شـهریور ادامـه‌ پیدا مـی‌کند و در تطبیق‌ با ماه‌های‌ خورشیدی‌تقویم‌ رسمـی‌ موقعیت‌ فروردین‌ ماه‌ را دارد.

    در گیلان‌ رسم‌ است‌ شب‌ قبل‌ از آغاز سال‌ به‌ پیشواز سال‌ نو مـی‌روند و بربلندی‌ کوهساران‌ و تپه‌ها، یـادر کوچه‌ها و معابر، آتشی‌ انبوه‌ مـی‌افروزند که‌ آن‌ را «نوروزبل‌» (شعله‌فروزان‌ آتش‌ نوروزی‌) گویند ودر ستایش‌ شعله‌های‌ بلند آن‌ سرود و ترانـه‌ مـی‌خوانند.

    gorom, gorom, gorom bal

    ای‌ شعله‌ بلند آتش‌ که‌ با هیبت‌ و صدای‌ گُرگُر مـی‌سوزی‌

    nowruzmaª- o nowroz bal

    ماه‌ نوروز و شعله‌ آتش‌ نوروزی‌

    nosal babi, sali su

    ای‌ سال‌ نو، سال‌ روشنایی‌ و نور باشی‌

    no badi xana vasu

    فراوانی‌ به‌ بخش‌ به‌ فرآورده‌های‌ خانـه‌

    noza- o bud - o vabu

    مانند نوازد رونق‌ و نعمت‌ بخش‌ باشی‌

    ame rez re vaªs§u

    برای‌ روزهای‌ ما، روزگار ما بارآور شوی‌

    گیلانی‌ها اعتقاد دارند، درون این‌ شب‌ زمـین‌ نفس‌ سرد خود را بیرون‌ مـی‌دهد.

    (عمادی‌: 1381).

    نوروزما، هنگام‌ برداشت‌ محصول‌ است‌، از این‌ رو درون اغلب‌ روستاهای‌ کوهپایـه‌های‌ شرق‌ گیلان‌،مراسم‌ جشن‌ خرمن ‌با مراسم‌ «نوروزبل‌» همراه‌ است‌.

    در اول‌ نوروز ما «گالش‌ها» (چوپانان‌ مناطق‌ شرق‌ گیلان‌) بر بالای‌ قله‌ی‌ کوه‌های‌ بلند به‌ ویژه‌«سماموس‌» ـ واقع‌ درون شرق‌ مرکز دهستان‌ «شوییل‌» املش‌ ـ آتش‌ روشن‌ مـی‌کنند و با این‌ کار علاوه‌ براعلام‌ آغاز سال‌ نو، کوچ‌ دامداران‌ را نیز اعلام‌ مـی‌کنند.

    مردمان‌ این‌ منطقه‌ به‌ پیروی‌ از سنت‌ دیرینـه‌ درون 7 یـا 9 نقطه‌ به‌ نام‌ هفت‌ اختر فلکی‌ یـا 9 فلک‌ دوّارآتش‌ روشن‌ مـی‌کنند، که تا مراسم‌ دعا و نیـایش‌شان‌ به‌ وسیله‌ی‌ فرشتگان‌ به‌ درگاه‌ خداوند برسد تامستجاب‌ گردد. این‌ عقاید و سنت‌ها با افلاک‌ و گردش‌ اقمار گاه‌شماری‌ گالشی‌ ارتباط‌ نزدیک‌ داردمردم‌ کوهستان‌ اعتقاد دارند که‌ درون مراسم‌ «نوروزبل‌» اگر دود آتشی‌ که‌ با افروختن‌ ساقه‌های‌ برنج‌ یـاگون‌ برپا مـی‌شود، به‌ طرف‌ کوهستان‌های‌ جنوب‌ (ییلاق‌) برود، زمستان‌ خوبی‌ درون قشلاق‌ (جلگه‌) خواهند داشت‌ و اگر دود به‌ طرف‌ جلگه‌ی‌ گیلان‌ (قشلاق‌) برود، زمستان‌ پر برف‌ و سختی‌ درون راه‌خواهد بود.

    2 ـ کورچ‌ِ ما kurc ma

    ماه‌ دوم‌ گیلانی‌ که‌ معادل‌ اردیبهشت‌ ماه‌ خورشیدی‌ است‌، آن‌ را «کورچه‌ ما» (Kurč¶ mâ) یـا«کُرچی‌ ما» (Korčimâ) یـا کوچ‌ِ ما (Kuč¶ma) و «گُرچ‌ِ ما» (gorč¶ma) هم‌ مـی‌نامند، از 16شـهریور آغاز مـی‌شود و تا 15 مـهر ماه‌ ادامـه‌ مـی‌یـابد. نخستین‌ روز این‌ ماه‌، اولین‌ روز فصل‌ پائیزگیلانی‌ است‌ (گرم‌ پاییز = پاییز گرم‌).

    از نظر واژه‌شناسی‌ کُرچ‌ یـا کُرچه‌ به‌ معنای‌ خشک‌ و تُرد شدن‌ است‌ و از پوست‌ و پوسته‌ بیرون‌ آمدن‌،در این‌ هنگام‌، رسیدن‌ آخرین‌ غلات‌ باعث‌ فراوانی‌ رزق‌ و روزی‌ است‌، زمان‌ باردار شدن‌ بُز و است‌، هوا درون این‌ ماه‌ روبه‌سردی‌ مـی‌گذارد و کوه‌نشینان‌ کم‌ کم‌ از بلندی‌های‌ کوهستان‌ به‌ سوی‌ جلگه‌سرازیر مـی‌شوند، از این‌ نظر «کوچ‌ِ ما» ماه‌ کوچ‌ ‌ دامداران‌ نیز هست‌.

    3 ـ اریـه ما        

    سومـین‌ ماه‌ گیلانی‌ و دومـین‌ ماه‌ فصل‌ پائیز گیلان‌ که‌ معادل‌ خرداد سال‌ خورشیدی‌ هجری‌ است‌. از15 مـهر شروع‌ مـی‌شود و تا 14 آبان‌ ادامـه‌ دارد. ary¶  یـا arya درون گیلکی‌ به‌ معنای‌ گرامـی‌، ارجمند وبرگزیده‌ است‌.

    این‌ ماه‌ مصادف‌ با برج‌ فلکی‌ «مـیزان‌» درون نجوم‌ قدیم‌ و مـهر ماه‌ کنونی‌ سال‌ خورشیدی‌ است‌.

    4 ـتیر ما tir¶  ma

    چهارمـین‌ ماه‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ است‌ که‌ معادل‌ تیرماه‌ خورشیدی‌ مـی‌باشد و از 15 آبان‌ ماه‌ شروع‌مـی‌شود و تا 14 آذر ادامـه‌ دارد. درون این‌ ماه‌ که‌ سومـین‌ ماه‌ پاییز گیلانی‌ به‌ شمار مـی‌رود، یکی‌ ازقدیمـی‌ترین‌ آیین‌ها، بنام‌ «تیرما سینزه‌» (سیزدهم‌ تیرماه‌) برگزار مـی‌شود.

    در واژه‌نامـه‌ی‌ تبری‌ نوشته‌ی‌ دکتر صادق‌ کیـا درون این‌ باره‌ آمده‌ است‌:

    «از جشن‌های‌ باستانی‌ که‌ درون گاهشماری‌ (مازندرانی‌ ـ گیلانی‌) بازمانده‌، پس‌ از جشن‌ نوروز از همـه‌نامـی‌تر «تیر ما سینزه‌» است‌ و این‌ همان‌ جشن‌ تیرگان‌ یـا آبریزگان‌ است‌ که‌ درون روز تیر (سیزدهم‌) درماه‌ تیر درون سراسر ایران‌ گرفته‌ مـی‌شد».

    دکتر ابوالقاسم‌ اسماعیل‌پور استاد اسطوره‌شناس‌ درون این‌ باره‌ مـی‌گوید:

    «جشن‌ تیرماه‌ سینزه‌ برای‌ نیـایش‌ «تیشتر» بود که‌ ایزد فضایی‌ است‌ و با دیو خشکی‌ مـی‌جنگد و پیروزمـی‌شود و آن‌ گاه‌ باران‌ بر زمـین‌ نازل‌ مـی‌شود. «تیشتر» نام‌ ستاره‌یی‌ برابر «شعرای‌ یمانی‌» است‌. و درآغاز تابستان‌ درون مصر طلوع‌ مـی‌کند. با طلوع‌ این‌ ستاره‌، سیلاب‌های‌ آغاز تابستان‌ درون رود نیل‌ شروع‌مـی‌شود. این‌ که‌ چرا تیرماه‌ درون گیلان‌ و مازندران‌ به‌ پاییز مـی‌افتد، بدان‌ سبب‌ است‌ که‌ درون شمال‌ ایران‌،این‌ ستاره‌ درون پاییز طلوع‌ مـی‌کند و در همـین‌ هنگام‌ فصل‌ باران‌ آغاز مـی‌شود» (اسماعیل‌پور: 1382ص‌ 129)

    زمان‌ برگزاری‌ جشن‌ تیرما سینزه‌ براساس‌ گاهشماری‌ تبری‌ و گیلانی‌ برابر با دوازدهم‌ و بیست‌ وهفتم‌ آبان‌ ماه‌ خورشیدی‌ هجری‌ است‌.

    غروب‌ روز سیزدهم‌ تیرماه‌ دیلمـی‌، فرزند کوچک‌ و بزرگ‌ یک‌ خانواده‌، یـا فرزند اول‌ یک‌ خانواده‌ بافرزند آخر خانواده‌ای‌ دیگر، بی‌آنکه‌ با هم‌ حرف‌ بزنند، به‌ پای‌ چشمـه‌ مـی‌روند و یـا از سیزده‌خانـه‌مخفیـانـه‌ یک‌ کوزه‌ آب‌ برمـی‌دارند (ازآن‌ جا که‌ این‌ دو با هم‌ دیگر حق‌ حرف‌ زدن‌ ندارند، آن‌ آب‌ را«لاِل‌ آب‌» یـا آب‌ لال‌ مـی‌گویند) و به‌ خانـه‌ای‌ که‌ جشن‌ درون آن‌ جا برگزار مـی‌شود، مـی‌برند و در وسط‌اتاق‌ مـی‌گذارند. ابتدا یک‌ سوزن‌ یـا سنجاق‌ را برای‌ دور ‌ اهریمن‌ درون آب‌ مـی‌اندازند و این‌ ترانـه‌ رامـی‌خوانند:

    سوزن‌ مال‌ سوزندان‌ است‌

    اول‌ مال‌ دوستان‌ من‌ است‌

    دوم‌ مال‌ دیگران‌ است‌

    شرکت‌ کنندگان‌ دور کوزه‌ آب‌ حلقه‌وار مـی‌نشینند، ابتدای‌ که‌ ترانـه‌های‌ مراسم‌ را درون آن‌ شب‌مـی‌خواند (طبری‌ خوان‌ یـا امـیری‌ خوان‌) ترانـه‌ای‌ درون رسای‌ آب‌ مـی‌خواند.

    آب‌ مـی‌گوید من‌ فرزند کوه‌ خاموشم‌

    یک‌ سرم‌ به‌ دریـا و صد سرم‌ به‌ کوه‌ است‌

    به‌ روی‌ سنگ‌ سفید کوهستان‌ موج موج مـی‌‌

    سخن‌ یک‌ ساله‌ را درون دقیقه‌ای‌ برایت‌ مـی‌گویم‌

    بعد از ذکر این‌ مقدمات‌ هر‌ نیّتی‌ مـی‌کند و چیزی‌ از خود از قبیل‌ انگشتر، النگو، دگمـه‌ی‌لباس‌، و ... درون ظرف‌ آب‌ مـی‌انداز، پسر یـا نابالغی‌ را درون کنار کوزه‌ مـی‌نشانند، پس‌ از خواندن‌ هر ترانـه‌، یـا پسر دست‌ درون آب‌ کوزه‌ مـی‌کند و یکی‌ از اشیـاء را از درون‌ کوزه‌ بیرون‌ مـی‌کشد و به‌جمعیت‌ نشان‌ مـی‌دهد. صاحب‌ شی‌ براساس‌ محتوا و معنای‌ شعر مراد خویش‌ را تعبیر مـی‌کند. این‌مراسم‌ که تا پاسی‌ از شب‌ ادامـه‌ دارد.

    رسم‌ دیگر «تیرما سینزه‌» «رسم‌ لال‌ شوش‌ زنی‌» است‌. درون این‌ شب‌ بزرگتر خانواده‌ بی‌آن‌ که‌ کلامـی‌به‌گوید، با یک‌ چوب‌ نازک‌ (شوش‌) به‌ آرامـی‌، اهل‌ خانـه‌، دام‌ها، درون و دیوار، انبار و چیزهای‌ دیگر ازقبیل‌ درختی‌ که‌ بار نمـی‌آورد، ی‌ که‌ به‌ خانـه‌ شوهر نمـی‌رود، را مـی‌زند که تا موجب‌ برکت‌ و حرکت‌آن‌ها شود. درون این‌ رسم‌ باور به‌ برکت‌دهی‌ درون «بی‌کلامـی‌» است‌.

    5 ـ مُردال‌ ما mordal ma

    «مُردال»‌ یـا «موردال‌ ما» ماه‌ پنجم‌، معادل‌ مرداد ماه‌ خورشیدی و اولین‌ ماه‌ از زمستان‌ گیلانی‌ است.‌ که‌ از 15 آذرشروع‌ مـی‌شود و تا 14 دی‌ ادامـه‌ دارد. درون این‌ ماه‌ برای‌ دامداران‌ مناطق‌ کوهستانی‌، هنگام‌ مرگ‌ومـیردام‌ها و مُردار شدن‌ آن‌هاست‌، اواخر پاییز به‌ علت‌ بارندگی‌، نوعی‌ گیـاه‌ به‌ نام‌ «تیجه‌» درون کوهستان‌هامـی‌روید که‌ با خوردن‌ آن‌ شکم‌ ورم‌ مـی‌کند و اگر چوپان‌ به‌ موقع‌ سرش‌ را نبرد، شکم‌ حیوان‌مـی‌ترکد و مـی‌پرد.

    آغاز «مُردال‌» را درون گذشته‌ آغاز چله‌ی‌ بزرگ‌ زمستان‌ مـی‌دانستند و «چله‌ شب‌» را حدوداً دو هفته‌زودتر از شب‌ یلدای‌ معمول‌، درون این‌ شب‌ جشن‌ مـی‌گرفتند، دراین‌ شب‌ کوه‌نشینان‌ خوردن‌ 40 نوع‌خوردنی‌ را جایز مـی‌شمرند و با پوست‌ هندوانـه‌ فال‌ مـی‌گیرند.

    مردم‌ گیلان‌ باور دارند اگری‌ درون شب‌ چله‌ نیت‌ کند و هندوانـه‌ بخورد، درون تابستان‌ دچار تشنگی‌نخواهد شد، و باور دارند که‌ درون این‌ شب‌، آب‌ های‌ تمام‌ دریـاها یـا رودها درون یک‌ لحظه‌ یخ‌ مـی‌بندد واگری‌ آن‌ لحظه‌ را دریـابد، هر مرادی‌ داشته‌ باشد به‌ آن‌ خواهد رسید.

    به‌ باور مردم‌ گیلان‌، چله‌ی‌ بزرگ‌ و کوچک‌ دو بردارند که‌ خداوند حکومت‌ جهان‌ را به‌ مدت‌ 60 روزدر اختیـار آن‌ها گذاشت‌، از زمستان 40 روز آن‌ به‌ برادر بزرگ‌ و 20 روز دیگر به‌ برادر کوچک‌ تعلق گرفت. درون منطقه‌ تالش‌ به‌ چهار روز اول‌ چله‌ بزرگ‌ و چله‌ کوچک‌ «چارچار» “Čâr čâr” مـی‌گویند.

    در کوهستان‌های‌ شرق‌ گیلان‌، مردم‌ معتقدند که‌ از شب‌ چله‌ به‌ بعد هر روز به‌ اندازه‌ی‌ یک‌ نعره‌، طول‌ روز افزایش‌ مـی‌یـابد.

    6 ـ شریرما Š¶rir ma

    ششمـین‌ ماه‌ گیلانی،‌ معادل‌ شـهریور خورشیدی و دومـین‌ ماه‌ زمستان‌ گیلانی‌ است‌ که‌ از 15 دی‌ ماه‌ شروع‌ مـی‌شودو که تا 14 بهمن‌ ادامـه‌ دارد. 20 روز آخر این‌ ماه‌ مصادف‌ با چله‌ی‌ کوچک‌ (کوچی‌ چله‌) است‌.

    «شریر ما» ماه‌ شرارت‌ و آزار برف‌ و سرماست‌. برف‌ و سرمایی‌ که‌ قاطرها را درون گردنـه‌ها و... گمراه‌مـی‌کند و سبب‌ مرگ‌ آن‌ها مـی‌شود.

    نام‌ دیگر شریر ما «کاسه‌ شوران‌ ما» است‌، زیرا مردم‌ گیلان‌ اعتقاد دارند که‌ به‌ علت‌ کوتاهی‌ روزهای‌این‌ ماه‌، هنوز بشقاب‌های‌ ناهار شسته‌ نشده‌، هوا تاریک‌ مـی‌شود.

    در مناطقی بـه ده روز آخر این ماه «آفتاب برحو» نیز مـی‌گویند.

    7 ـ امـیرما amir ma

    هفتمـین‌ ماه‌ گیلانی‌ که‌ آخرین‌ ماه‌ زمستان‌ و معادل‌ مـهرماه‌ خورشیدی است‌، از 15 بهمن‌ شروع‌ و به‌ 14 اسفندختم‌ مـی‌شود ـ نزد تبری‌ها و طالقانی‌ها «مـیرما» خوانده‌ مـی‌شود و با کلمـه‌ی‌ «مـهر» و «مـیترا» پیونددارد. به‌ این‌ ماه‌ لش‌ کش‌ L¶š k¶š (حمل‌ کننده‌ی‌ لاشـه‌) نیز مـی‌گویند و این‌ صفت‌ ایزد باستانی‌ایرانیـان‌، «مـیترا» است‌ که‌ درون حال‌ کشیدن‌ لاشـه‌ی‌ تصویر شده‌ است‌.

    در گاهشماری‌ گیلانی‌ نام‌ شانزدهمـین‌ روز ماه‌ هفتم‌، «هشت‌ هشت‌» است‌ که‌ با روایت‌های‌ اساطیری‌درباره‌ی‌ قربانی‌ و کشیدن‌ لاشـه‌ی‌ دام‌ درون پیوند است‌.

    محمود پاینده‌ درون فرهنگ‌ گیل‌ و دیلم‌ زیر عنوان‌ آورده‌ است‌ که‌ درون کوهستان‌های‌ شرق‌ گیلان‌لاشـه‌ی‌ را به‌ 16 قسمت‌ تقسیم‌ مـی‌د، شاید این‌ گونـه‌ تقسیم‌ گوشت‌ ناشی‌ از سنت‌قربانی‌ ‌ و مراسم‌ مربوط‌ به‌ آیین‌ «هشت‌ هشت‌» باشد. قربانی‌ ‌ مـهم‌ترین‌ ایین‌ مـهری‌(مـیترایی‌) است‌.

    با پایـان‌ رسیدن‌ «امـیرما»، زمستان‌ به‌ پایـان‌ مـی‌رسد و بنا بر یک‌ باور عمومـی‌ زمـین‌ نفس‌ مـی‌کشد و گرم‌مـی‌شود. «امـیر» نام‌ محبوب‌ گیلانیـان‌ و مازندرانی‌هاست‌. و در سروده‌های‌ «تیر ما سینزه‌» نیز جایگاه‌ویژه‌ای‌ دارد. مردم‌ کوهستان‌های‌ البرز درباره‌ی‌ «امـیرما» افسانـه‌های‌ زیـادی‌ دارند (نک‌: بالایی‌لنگرودی‌، 1380)

    8 ـ اول‌ ما av¶l mâ

    ماه‌ هشتم‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ که‌ معادل‌ آبان‌ ماه‌ خورشیدی است‌. از 15 اسفند شروع‌ مـی‌شود و تا 15 فروردین‌ادامـه‌ دارد. درون گاهشماری‌ گیلانی‌ «اول‌ ما» اولین‌ ماه‌ بهار است‌، پانزده‌ روز اول‌ آن‌ را «سردِ بهار وپانزده‌ روز دیگر راپیش‌ بهار مـی‌نامند، گیلانیـان‌ همپای‌ دیگر ایرانیـان‌ مطابق‌ گاهشماری‌ جلالی‌باآغاز اعتدال‌ بهاری‌ «عید نوروز» را جشن‌ مـی‌گیرند و از اوایل‌ «اول‌ ما» به‌ پیشواز نوروز سال‌خورشیدی‌ مـی‌روند، استقبال‌ از نوروز با خانـه‌ تکانی‌ آغاز مـی‌شود؛ درون کنار آب‌ روان‌ رودخانـه‌ها یـاچشمـه‌ها، شستنی‌ها را مـی‌شویند و دور ریختنی‌ها را صبح‌ روز چهارشنبه‌ کنار راه‌ مـی‌گذارند، ایوان‌ واتاق‌ها را گل‌ کاری‌ مـی‌کنند.

    لباس‌ نو تدارک‌ مـی‌بینند؛ عدس‌ و جو و گندم‌ خیس‌ مـی‌کنند که تا سبزه‌ برویـانند، نان‌ و شیرینی‌ مـی‌پزند،تخم‌ مرغ‌ رنگ‌ مـی‌زنند و غروب‌ آخرین‌ سه‌شنبه‌ی‌ سال‌، درون کوی‌ و برزن‌ آتش‌ مـی‌افروزند و با چهل‌گیـاه‌، خورشتی‌ درست‌ مـی‌کنند و در روز چهارشنبه‌ یک‌ نفر را به‌ عنوان‌ خوش‌ قدم‌ (پا سبک‌) به‌ خانـه‌مـی‌آورند که تا پیش‌ از دیگران‌ درون خانـه‌ راه‌ برود و ...(نک‌: عبدلی‌، 1369. بشرا. 1385)

    9 ـ سیـاما Siyâ mâ

    نـهمـین‌ ماه‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ است‌ که‌ معادل‌ آذرماه‌ خورشیدی است‌، پس‌ از «پنجک‌ تقویم‌ گیلانی‌»، از 21فروردین‌ آغاز و تا 19 اردیبهشت‌ ماه‌ ادامـه‌ دارد، سیو (Siow) و «سوا» (Sowa) نام‌های‌ دیگر این‌ماه‌ است‌.

    «سیـاما» دومـین‌ ماه‌ فصل‌ بهار گیلان‌ است‌ و به‌ معنای‌ ماه‌ سیـاه‌ است‌. کوه‌نشینان‌ دامدار درون این‌ ماه‌ ازگرم‌ سیر به‌ سردسیر کوهستان‌ مـی‌روند. مراتع کوهستان‌های مرتفع‌ درون این‌ ماه‌ هنوز سبز نشده‌اند و رنگ‌ سیـاه‌دارند، کشاورزان‌ درون جلگه‌ ایـام‌ «سیـاه‌ بهار» «گدا بهار» را مـی‌گذارنند. درون این‌ ایـام‌ ته‌ مانده‌ی‌ آذوقه‌سالانـه‌ درون ایـام‌ نوروز مصرف‌ شده‌ و به‌ اتمام‌ رسیده‌ و آنان‌ درون اوج‌ کار، گرفتار فقر و تنگ‌ دستی‌مـی‌شدند، آسمان‌ را هم‌ اغلب‌ ابرهای‌ سیـاه‌ و باران‌زا درون برمـی‌گرفت‌.

    ایرانیـان‌ زمانی،‌ سال‌ را به‌ شش‌ پاره‌ نامساوی‌ تقسیم‌ مـی‌د و هر کدام‌ را یک‌ «گاه‌» مـی‌خواندند و درپایـان‌ هر گاه‌، جشن‌ پنج‌ روزه‌ موسوم‌ به‌ «گاهنبار» برگزار مـی‌د، گاهنبار نخست‌ موسوم‌ به‌«مـیدیوزرم‌» به‌ معنای‌ «مـیان‌ بهار» درون چهل‌ و پنجمـین‌ روز آغاز سال‌ برابر با روز «دی‌ به‌ مـهر» درپانزدهم‌ اردیبهشت‌ ماه‌ برگزار مـی‌شد که‌ با «گالشی‌ پنجک‌» و «مـیان‌ بهار» گیلانیـان‌ مطابقت‌ دارد.

    گاهشماری‌ درایران‌ با توجه‌ به‌ قدمت‌ و کاربرد دینی‌ و حکومتی‌، دگرگونی‌های‌ بسیـاری‌ را از سرگذرانده‌است‌ و به‌ علت‌ گردش‌ و جابه‌جایی‌ آغاز سال‌ ناهماهنگی‌ها و سرگشتگی‌هایی‌ را درون مـیان‌ مردم‌ پدیدآورده‌ است‌ و اختلالاتی‌ درون موسم‌ برگزاری‌ اعیـاد و ایـام‌ تقویمـی‌ ایجاد کرد که‌ نمونـه‌ای‌ از آن‌، وجودچند «پنجک‌» درون گاهشماری‌ مردم‌ نواحی‌ مختلف‌ گیلان‌ است‌.

    چوپانان‌ اشکور مـی‌گویند «پنجک‌» بر سه‌ نوع‌ است‌: گونـه‌ای‌ که‌ خود آن‌ را درون گاهشماری‌ به‌ کارمـی‌برند، به‌ نام‌ «گالشی‌ پنجک‌» است‌ که‌ درون پنج‌ روز آغاز فروردین‌ سال‌ شمسی‌ جای‌ دارد. گونـه‌ دوم‌«گیل‌ پنجک‌» نام‌ دارد و به‌ باور آنان‌ ساکنان‌ جلگه‌ی‌ گیلان‌ از آن‌ بهره‌ مـی‌برند و 25 روز پس‌ از «نوروزجلالی‌» است‌ و پنجک‌ دیگری‌ به‌ نام‌ «روباری‌ پنجک‌» دارند که‌ 55 روز پس‌ از آغاز فروردین‌ است‌(روحانی‌: 1374ص‌ 87 ـ 88) مردم‌ «اطاق‌ ور» از پنجک‌ دیگری‌ یـاد مـی‌کنند به‌ نام‌ «پیرزن‌ پنجک‌»که‌ 35 روز پس‌ از آغاز بهار است‌. درون باور مردم‌ عمارلوی‌ رودبار پنجک‌ چهار گونـه‌ است‌: «پنجک‌گالشی‌» از اول‌ که تا 5 فروردین‌ ـ «کلایی‌ پنجک‌» که‌ آن‌ را منسوب‌ به‌ اهالی‌ جلگه‌ی‌ گیلان‌ مـی‌دانند و25 روز پس‌ از بهار شروع‌ مـی‌شود. و «روباری‌ پنجک‌» که‌ 55 روز پس‌ از شروع‌ بهار است‌ (بالایی‌لنگرودی‌، 1380 ص‌ 82 ـ 85)

    مظفری‌ کجیدی‌ به‌ غیر از پنجه‌ی‌‌، از 1 که تا 5 فروردین‌ از پنجه‌های‌ دیگری‌ که‌ درون مـیان‌ مردم‌رایج‌ است‌ نام‌ مـی‌برد. از آن‌ جمله‌ «پنجه‌ گالشی‌ جدید و قدیم‌»،«پنجه‌ روباری‌ قدیم‌ و جدید» (نک‌: مظفری‌، 1369).

    اختلاف‌ درون پنجک‌های‌ موجود درون منطقه‌ مـی‌تواند ناشی‌ از اخلال‌ درون محاسبه‌ باشد و یـا ریشـه‌ی‌آیینی‌ منطبق‌ با جشن‌ های‌ فصلی‌ داشته‌ باشد که‌ خود نیـازمند پژوهش‌ گسترده‌تری‌ است‌.

    10 ـ دیـه‌ ما

    دهمـین‌ ماه‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ است‌ که‌ به‌ صورت‌ “dey¶ mâ” دِما “deya ma”، دیـه‌ یـا ما diâ mâ،deyâma و دین‌ ما ""din mâ نیز آورده‌ مـی‌شود. این‌ ماه‌ از 20 اردیبهشت‌ آغاز مـی‌گردد و تا 18خرداد ادامـه‌ دارد و معادل‌ دی‌ ماه‌ شمسی‌ است‌ ـ «دیـه‌ ما» سومـین‌ ماه‌ بهار است‌، این‌ ماه‌ برای‌کوه‌نشینان‌ از اهمـیت‌ زیـادی‌ برخوردار است‌.

    مراتع‌ سرسبز، چرای‌ ان‌ و گرم‌ شدن‌ هوا، زندگی‌ را آسان‌ تر مـی‌کند. مدت‌ها ایرانیـان‌ سال‌نو را که‌ درون اعتدال‌ رسمـی‌ برگزار مـی‌شد، درون آغاز دی‌ ماه‌ جشن‌ مـی‌گرفتند.

    11 ـ ورف‌ نـه‌ ما""Varf namâ

    «ورف‌ نـه‌ ماه‌» یـا «ورفن‌ ما» "ª"Varf¶ n mâ یـازدهمـین‌ ماه‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ معادل‌ بهمن‌ماه‌ خورشیدی است‌. این‌ ماه‌ از 19 خرداد شروع‌ مـی‌شود و تا 17 تیر ادامـه‌ دارد.

    محمدولی‌ مظفری‌ کجُیدی‌ وجه‌ تسمـیه‌ی‌ این‌ ماه‌ را مرکب‌ از سه‌ کلمـه‌ «ورف‌ + نـه‌ + ما» (برف‌ نیـامده‌ماه‌) یعنی‌ ماهی‌ که‌ درون آن‌ هرگز برف‌ نیـامد و یـا نمـی‌آید دانسته‌ و افزوده‌ که‌ چوپانان‌ درون این‌ ماه‌ان‌ را از جایی‌ که‌ جنگل‌ از قسمت‌ صاف‌ و هموار کوه‌ جدا مـی‌شود، به‌ بالای‌ کوه‌ که‌ درون این‌زمان‌ برف‌ ها آب‌ شده‌اند و اغلب‌ گیـاهان‌ رشد کرده‌اند و گل‌ داده‌اند مـی‌برند.

    شیرین‌ترین‌ روزهای‌ چوپانان‌ درون این‌ ماه‌ مـی‌گذرد! شب‌ها درون فضای‌ باز کنار گله‌، نی‌ مـی‌نوازند وقصه‌های‌ حماسی‌ وپهلوانی‌ قدیم‌ را برای‌ هم‌ تعریف‌ مـی‌کنند.

    آغاز «ورف‌ نـه‌ ما» آغاز چله‌ی‌ تابستان‌ است‌ و ماه‌ اول‌ فصل‌ تابستان‌ گیلانیـان‌. مـی‌گویند درون این‌ماه‌ درون یک‌ شب‌ شبح‌ آدمـی‌ سفید پوش‌ با پیکره‌ی‌ برفی‌ «ورف‌ نما» بر سر کوه‌های‌ بلند پدید مـی‌آیدو که تا بامداد دیده‌ مـی‌شود و سپس‌ از مـیان‌ مـی‌رود.

    از این‌ رو برخی‌ نام‌ این‌ ماه‌ را «ورف‌ نما» به‌ معنای‌ برف‌ نما مـی‌دانند.

    12 ـ اسفندارما esfndârmâ

    دومـین‌ ماه‌ تابستان‌، دوازدهمـین‌ و آخرین‌ ماه‌ گاهشماری‌ گیلانی‌ است‌ که‌ به‌ آن‌ «اسپندارما» و«اسویندار ما» نیز مـی‌گویند «اسفندارما» از 18 تیرماه‌ خورشیدی‌ شروع‌ و تا 16 مرداد ادامـه‌ دارد.

    با سپری‌ شدن‌ این‌ ماه‌، نوروز گیلانی‌ و موسم‌ جشن‌ خرمن‌ درون مناطق‌ کوهستانی‌ گیلان‌ آغاز مـی‌شود.

    در گذشته‌های دورتر جشن‌ها و مراسمـی‌ که‌ امروز هنگام‌ فرارسیدن‌ نوروز برگزار مـی‌شوند، درون پایـان‌ این‌ ماه‌ برگزارمـی‌شد.

    جشن‌های‌ گاهشماری‌ ساکنان‌ کوهستان‌های‌ البرز و کرانـه‌های‌ جنوبی‌ خزر درون طول‌ سال‌، نمایش‌نمادین‌ و کنایـه‌آمـیزی‌ است‌ از بن‌ مایـه‌های‌ اساطیری‌ که‌ بررسی‌ و آوردن‌ تک‌ تک‌ آن‌ها موضوع‌ چندکتاب‌ مـی‌تواند باشد، کـه بسیـاری از آن ها توسط پژوهش گران گیلانی نظیر آقای محمد بشرا، طاهر طاهری، محمود پاینده لنگرودی، ثبت و به چاپ رسیده‌اند، با آرزوی‌ توفیق‌ برای‌ همـه‌ی‌ آن‌انی‌ که‌ درون این‌ عرصه‌ تلاش‌ مـی‌کند که تا ازفراموشی‌ این‌ یـادگارها جلوگیری‌ کنند.

    تیر ماه 1581 گیلانی، رشت. مسعود پورهادی.

    منابع‌ و مآخذ

    1. اسماعیل‌پور، ابوالقاسم‌ «نوروز جلوگاه‌ اسطوره‌ آفرینش‌» ، چاووش‌، ش‌ 11 ـ 12 س‌ 1371

    2 بشرا، محمد. طاهری‌، طاهر. «جشن‌ها و آیین‌های‌ مردم‌ گیلان‌» . دانشنامـه‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ گیلان‌ش‌4. فرهنگ‌ ایلیـا، رشت‌ 1385

    3. بالایی‌ لنگرودی‌، علی‌. «گنج‌ نامـه‌ ولایت‌ بیـه‌ پیش‌» دفتر نخست‌، رشت‌، ناشر مولف‌، 1370

    4. پاینده‌ لنگرودی‌، محمود. فرهنگ‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌: امـیر کبیر، 1375

    5. پاینده‌ لنگرودی‌، محمود. آیین‌ها و باورداشت‌های‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌: پژوهشگاه‌ علوم‌ انسانی‌،1377

    6. پوراحمد جکتاجی، محمد تقی، گیله وا، سی اول، ش 1 ـ 12، رشت 1371

    7. پورهادی‌، مسعود. «گاه‌شماری‌ گیلانی‌». دانشنامـه‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ گیلان‌، ش‌ 2. فرهنگ‌ ایلیـا،رشت‌ 1385

    8. حکیمـیان‌، دکتر ابوالفتح‌، دیلم‌ و دیلمـیان‌ درون تاریخ‌ و منابع‌ کهن‌، گیلان‌ نامـه‌، ج‌ 2 رشت‌ طاعتی‌1369

    9. روحانی‌، سید مجتبی‌، «اصطلاحات‌ دامداری‌»، گیلان‌ نامـه‌ به‌ کوش‌ پوراحمد جکتاجی‌، ج‌ 1،رشت‌ طاعتی 1368

    10. عمادی‌، عبدالرحمن‌ «نوروز گیلانی‌، فصلنامـه‌ فرهنگ‌ و مردم‌، س‌ ا، ش‌ 3 و 4، تهران‌ 1381

    11. فرض‌پور ماچیـانی‌، مصطفی‌، زبان‌ و فرهنگ‌ ماچیـان‌، تبریز، ناشر مولف‌، 1343

    12. مظفری‌ کُجیدی‌، محمدولی‌ ، «گاه‌ شماری‌ گیلان‌»، گیلان‌ نامـه‌، ج‌ 2 به‌ کوشش‌ پوراحمدجکتاجی‌، محمدتقی‌، رشت‌، طاعتی‌، 1369

    13. هومند، نصراله‌ «آغاز نوروز» ماهنامـه‌ گیله‌وا، ش‌ 40 ـ 41، 1376.

    14. هومند، نصراله‌، گاهشماری‌ باستانی‌ مردمان‌ مازندران‌ و گیلان‌، آمل‌، ناشر مولف‌، 1375

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:29 ب.ظ


    این هفته، انتخابات پارلمانی اسرائیل برگزار مـی‌شود و بیشتر اسرائیلی‌ها درون آن شرکت مـی‌کنند. اما یک جا از رأی‌گیری خبری نیست. اینجا چهل سال هست که یک مرد تنـها حکومت مـی‌کند.

    به گزارش عصرایران بـه نقل از بی بی سی، درون شمالی‌ترین نقطه روی جاده کناره اسرائیل، درست زیر لبنان، گذرگاهی هست که بـه سرزمـینی منحصربه‌فرد مـی‌رسد. نوشته‌های سفید روی دروازه‌های آهنی بزرگ آبی‌رنگ مشخص مـی‌کند کـه اینجا مرز است. اما از تشریفات مرسوم گذر از مرز خبری نیست. هرکسی بیـاید، رد مـی‌شود و مستقیم مـی‌رود سراغ رئیس‌جمـهور.

    این‌جا آخزیو (الزیب) است. این تکه زمـین، عجیب‌وغریب‌ترین قلمرو خاورمـیانـه است. همـه مشخصات یک کشور را دارد: پرچم (که یک پری دریـایی است)، 'سرود' ملی (که صدای دریـاست)، و قانون اساسی کـه طبق آن، رئیس‌جمـهور بـه طور دموکراتیک با رأی خودش (که هیچ‌وقت نمـی‌دهد) انتخاب مـی‌شود.

    آخزیو-لند (Akhzivland) حتی پارلمان هم دارد – یک سازه چوبی با چند متکا و یک مـیز گرد – اما پارلمانش نـه جلسه‌ای دارد نـه نماینده‌ای. و البته دولتش پاسپورت هم صادر مـی‌کند. روی پاسپورت‌ها نوشته شده هست که بـه دارنده اجازه بدهید "آزادانـه و بی‌محدودیت" بـه هرجا مـی‌خواهد سفر کند.

    حاکم این 'کشور' مـینیـاتوری الی اویوی است، قدیمـی‌ترین و پیرترین شـهروندش. همسر او، رینا، بانوی اول آخزیو-لند و تنـها شـهروند دیگر 'کشور' است؛ 'کشوری' کـه سال ۱۹۷۱ از اسرائیل "جدا شد" و اعلام استقلال کرد.

    'پرزیدنت اویوی' همراه سلطان ناخوش‌احوال عمان، قدیمـی‌ترین حاکم خاورمـیانـه است. تلاش‌های یکی از قوی‌ترین کشورهای این منطقه به منظور برکناری او تاکنون بـه نتیجه نرسیده و ناگفته پیداست کـه اسرائیل هرگز آخزیو-لند را بـه رسمـیت نشناخته است، اما این 'کشور' دو نفره هم هیچ‌گاه عقب ننشسته و با جسارتی کـه بارها بیش از مساحتش است، بـه حیـات‌ خود ادامـه داده است.

    الی حالا ۸۵ ساله است. فرتوت شده و گوشش درست نمـی‌شنود. ظاهرش، با آن موی سفید و لباس کتان چوپانی، بـه شـهرت افسانـه‌ای او مـی‌آید. بیرون 'کاخ' – کـه یک کلبه چوبی با تهویـه نسیم دریـاست – لم داده و به افق خیره شده، بـه سرزمـینی کـه از شصت سال پیش درون آن زندگی کرده و جنگیده است.

    مـی‌گوید: "من رئیس‌جمـهور یک کشور خیلی کوچکم، اما همـین کشور کوچک هم با دولت اسرائیل مشکل زیـادی دارد. هیچ‌وقت نمـی‌خواستند من اینجا زندگی کنم. هر کار از دست‌شان برمـی‌آمد د کـه بیرونم کنند. مثل جنگ است، منتها بین دولت اسرائیل و من!"

    الی درون ایران بـه دنیـا آمده است. دو ساله بود کـه با پدرش از راه دریـا بـه سرزمـین فلسطین کـه آن دوران تحت کنترل بریتانیـا بود، آمد. از همان موقع عشق دریـا درون وجودش مانده است.

    در دوره جوانی بارها بـه خاطر خرابکاری علیـه نیروهای بریتانیـایی دستگیر و آزاد شد. پانزده ساله بود کـه به پالیـام – نیروی دریـایی "مخفی" یـهودیـان – پیوست. درون ابتدا، کارشان آوردن پناهنده‌های یـهودی بـه فلسطین بود، بعد، جنگ با بریتانیـایی‌ها و دست آخر، جنگ با اعراب درون سال‌های ۱۹۴۹-۱۹۴۸.

    اسرائیل کـه تأسیس شد، او هم بـه دریـا برگشت و مشغول ماهیگیری شد، از آفریقا گرفته که تا اسکاندیناوی. حتی یک سال درون گرینلند زندگی کرد: "به عنوان یک اسرائیلی کنار اسکیموها." سرانجام سال ۱۹۵۲ بود کـه در راه دیدار ش، از آخزیو گذشت.

    اینجا که تا سال ۱۹۴۸ روستایی عرب‌نشین بود بـه نام الزیب بود کـه ساکنانش از ماهیگیری روزگار مـی‌گذراندند. سربازان یـهودی این روستا را هم مثل صدها روستای دیگر درون فلسطین تسخیر د. ساکنان الزیب ناچار بـه شـهر عکا رفتند و بعضی‌هاشان هم راهی لبنان شدند.

    _________________________

    نمایـه: آخزیو-لند

        رئیس کشور: الی اویوی (رئیس‌جمـهور مادام‌العمر)
        نظام سیـاسی: "رئیس‌جمـهور به‌طور دموکراتیک با رأی خودش انتخاب مـی‌شود"
        مساحت: ۱.۴ هکتار (یـا ۱۴ هزارم کیلومتر مربع)
        جمعیت: ۲ نفر
        مرز (خودخوانده): شمال – رود کزیو، جنوب – تپه بوک‌بوک، شرق – جاده آنتیوچ، غرب – دریـای مدیترانـه
        اقتصاد: توریسم، موزه ملی رایگان
        پرچم: پری دریـایی روی پس‌زمـینـه ساختمان قدیمـی آخزیو
        سرود ملی: صدای دریـا
        روابط خارجی: "روابط دوستان بـه همـه کشورهای جهان، علاقه خاص بـه اسرائیل"
        تعداد کشورهایی کـه به رسمـیت مـی‌شناسند: صفر
        نیروی دفاعی: "علاقمندان و طرفداران و دوستان واقعی از همـه‌جای دنیـا"

    ________________________

    وقتی الی بـه الزیب رسید، روستا متروک بود. تصمـیم گرفت بعد از سال‌ها سفر، یک‌جا بماند. ماهی‌ مـی‌گرفت و به کیبوتص‌نشین‌های یـهودی آن اطراف مـی‌فروخت. بعد از مدتی به منظور خودش خانـه‌ای خرید.

    الزیب دهکده‌ای آرام و دور از هیـاهو بود. دوست‌های جوان الی مـی‌آمدند و پیشش مـی‌ماندند. الی بـه جز ماهیگیری، و جستجو به منظور عتیقه، عکاسی هم مـی‌کرد – عمدتا از ان! . امروز بیش از یک مـیلیون قطعه عدارد کـه طی سال‌ها گرفته و در انباری درون آخزیو-لند نگه داشته است.

    زندگی، چند صباحی آرام و بی‌دغدغه بود، که تا اینکه ارتش اسرائیل گفت کـه مـی‌خواهد اینجا یک پایگاه بسازد و مشکلات الی و مسئولان آغاز شد. نامـه‌ای بـه دیوید بن‌گوریون، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، نوشت. بن‌گوریون طرف او را گرفت. آنطور کـه رینا مـی‌گوید، ارتش اجازه داد کـه الی بماند بـه شرط آن کـه به عنوان مأمور مخفی به منظور شین‌بت، دستگاه اطلاعات داخلی اسرائیل، کار کند. رینا مـی‌گوید الی پذیرفت. او مصاف اول را بود، اما مصاف‌های بزرگ‌تری پیش رو بود.

    الی به منظور گذران زندگی، اتاق‌های دو خانـه‌اش را اجاره مـی‌داد. چیزی نگذشت کـه با آسان‌گیری و بی‌خیـالی الی، آخزیو بهشت هیپی‌های اسرائیل شد. جوان‌ها مـی‌چرخیدند، آهنگ گوش مـی‌دادند، مواد مخدر مصرف مـی‌د و خوش مـی‌گذراندند.

    شلومو آبراموویچ، کـه پیش از این درون این منطقه خبرنگار بوده است، مـی‌گوید: "مردم مـی‌آمدنددریـا، ، آفتاب مـی‌گرفتند، بیشترشان حشیش مـی‌کشیدند. مـی‌آمدند این‌جا کـه هر کار مـی‌خواهند ند."

    چهره‌های مشـهور هم زیـاد بـه آخزیو مـی‌آمدند، از جمله بازیگران هالیوودی. پل نیومن موقع فیلمبرداری فیلم خروج (۱۹۶۰) اینجا سر مـی‌زد. سوفیـا لورن هم چندین‌بار آمده بود.


    رینا تعریف مـی‌کند کـه "وقتی (سوفیـا لورن) آمد، شیفته اینجا شد. من نوجوان بودم. دیوانـه او بودم. بـه من یـاد داد کـه چطور اسپاگتی درست کنم."

    در همـین حال، اسرائیل کـه برنامـه‌های گسترده ساخت‌وساز داشت، اعلام کرد کـه مـی‌خواهد آخزیو را پارک ملی کند. سال ۱۹۶۳ بود کـه ناگهان بولدوزرها آمدند و بقایـای روستای قدیمـی را هم خراب کنند. مـی‌خواستند همـه جا، از جمله اطراف خانـه الی، را چمن کنند.

    در نگاه الی چنین کاری جز جنایت علیـه تاریخ و محیط‌ زیست نبود. روی دیواری ایستاده بود و از تخریب عمـی‌گرفت کـه بولدوزر بـه دیوار کوبید. آنطور کـه الی مـی‌گوید، او از روی دیوار افتاد و چند جای بدنش شکست.

    هشت سال بعد (۱۹۷۱) انزوای الی تکمـیل شد. دور همان اندک زمـین باقی‌مانده‌اش حصاری کشیدند کـه ارتباطش را با دریـا قطع کرد.

    آن لحظه، لحظه تولد کشور آخزیو-لند بود: الی و رینا گذرنامـه‌های اسرائیلی‌ خود را پاره د و اعلام استقلال د. نتیجه این بود کـه دستگیر شدند و کارشان بـه دادگاه کشید. آنطور کـه رینا مـی‌گوید، قاضی اتهام "تشکیل کشور بدون اجازه" را رد کرد، اما هر یک از آنـها را بـه خاطر از بین بردن گذرنامـه، یک لیره جریمـه کرد.

    الی و رینا بدون دردسر آزاد شدند، اما ماجرای 'کشور' مستقل هیپی‌ها توجه رسانـه‌ها را جلب کرد. الی هم از فرصت استفاده کرد و در جایگاه رئیس‌جمـهور آخزیو-لند کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد. ده‌ها فعال صلح‌طلب هم آمدند و در حمایت از او تجمع نشسته برگزار د.

    در کنفرانس مطبوعاتی، پرزیدنت اویوی رو بـه دوربین‌های تلویزیونی گفت: "این پارک ملی به منظور جایی مثل تل‌آویو خوب است، اما به منظور تل‌اخزیو نـه." او ادعا کرد کـه شورای محلی دستور داده هست که ساختمان پارلمان را خراب کنند. بلافاصله همـه معترضانی را کـه آنجا جمع شده بودند، نماینده پارلمان اعلام کرد و ازشان خواست به منظور آخزیو-لند تبلیغ کنند.

    رینا مـی‌گوید: "همـه این کارها را مـی‌کردیم کـه توجه‌ها جلب شود، چون دولت قوی‌تر از ما بود. رسانـه‌ها شروع د بـه گفتن و نوشتن از ما. مردم هم باور مـی‌د. که تا وقتی درون رسانـه‌ها بودیم، احتمال این‌که دولت کاری بـه کارمان نداشته باشد بیشتر بود."

    البته این بار اولی نبود کـه الی و رینا خبرساز مـی‌شدند. چند ماه پیش از آن، شب اول ژانویـه ۱۹۷۱، شش مرد مسلح فلسطینی با قایق از لبنان – کـه فقط پنج کیلومتر فاصله دارد – آمده بودند کـه الی و رینا را گروگان‌ بگیرند.

    آنطور کـه رینا تعریف مـی‌کند، مردان مسلح خودشان را ماهیگیر جا زده بودند و گارد ساحلی اجازه داده بود کـه بروند. گفته بودند کـه مـی‌خواهند الی اویوی را ببینند. یکی از آنـها وارد خانـه شده بود اما رینا با تفنگ جلویش ایستاده بود. مرد اسلحه‌اش را زمـین گذاشته بود و به‌قول رینا، "فکر مـی‌کرد کـه با الی روبرو مـی‌شود. وقتی یک زن بور و زیبا و تفنگ بـه دست دید، جا خورد."

    چند دقیقه بعد، نیروهای اسرائیلی رسیدند و جاده‌های اطراف را بستند. دو مرد مسلح را درون قایق دستگیر د. سه نفر دیگر را درون خشکی. رینا با خنده تعریف مـی‌کند کـه "مردم دیده بودند هزار که تا سرباز بـه این سمت مـی‌آیند، اما چون ارتش رسانـه‌ها را از خبررسانی منع کرده بود،ی نمـی‌دانست کـه ماجرا چیست. همـه‌جا پیچیده بود کـه جنگ شده، بین اسرائیل و آخزیو-لند!"

    به گفته رینا، مردان مسلح عضو فتح بودند و آمده بودند کـه الی را بـه لبنان ببرند.

    ممنوعیت رسانـه‌ای کـه برداشته شد، روزنامـه‌ها ماجرا را گزارش د. یکی از روزنامـه‌های زرد تیتر زده بود: " مـی‌خواستند عکاس شماره یک عکس‌های اسرائیل را بدزدند!"

    این ماجرا الی را مشـهورتر از قبل کرد و برگ دیگری شد از داستان زندگی مردی کـه تشخیص واقعیت و افسانـه درون آن، روزبه‌روز سخت‌تر مـی‌شد. حالا اسرائیلی‌ها از دور و نزدیک دسته‌دسته مـی‌آمدند کـه آخزیو-لند را بـه چشم خودشان ببینند. مقام‌های اسرائیلی هم کار چندانی جز حرص خوردن از دست سلطان یک‌دنده هیپی‌ها از دستشان برنمـی‌آمد.

    آخزیو-لند آن‌قدر محبوب شده بود کـه در سال ۱۹۷۲ و وقتی تصمـیم گرفتند کـه برای خودشان فستیوال موسیقی راک برگزار کنند – به‌قول رینا، "چیزی مثل وودستاک" (در آمریکا) – که تا صد کیلومتری 'کشور' ترافیک بود.

    مئیر کتلر، از برگزارکنندگان آن فستیوال، درون مستند جایی به منظور عشق کـه سال ۲۰۰۹ درون مورد آخزیو-لند ساخته بودند، مـی‌گوید: "همـه اسرائیل آمده بودند. کار از دست ما خارج شد. مردم مثل یک گله ریختند."

    الی بـه مرور – و با کمک مـهمان‌هایی کـه همـیشـه بودند – کشورش را مـی‌ساخت. نقل هست که مـی‌گفته هست "آخزیو-لند تنـها کشور دنیـاست کـه هیپی‌هایش کار مفید و سازنده مـی‌کنند."

    "موزه ملی" آخزیو-لند از جمله دستاوردهای الی بود کـه در خانـه رئیس دهکده درون دوران ساعراب، برپا کرد. هزاران قطعه آثار قدیمـی کـه طی سال‌ها درون حفاری‌ها و غواصی‌هایش پیدا کرده بود، آنجا بـه نمایش گذاشت؛ از ظرف‌های قدیمـی کـه از آنـها به منظور نگه داشتن استخوان مردگان استفاده مـی‌شد، گرفته که تا جواهرات و ابزار زنگ‌زده دریـانوردی.

    طبق قانون، بیشتر این قطعه‌ها بـه سازمان اشیـاء قدیمـی اسرائیل تعلق دارد کـه اگرچه "موزه ملی آخزیو-لند" را بـه رسمـیت نمـی‌شناسد، اما اجازه داده هست که یـافته‌های الی بـه امانت درون آنجا بماند. به‌قول رینا، "دفتر باستان‌شناسی تنـها نـهاد دولتی هست که با ما سر جنگ ندارد."

    در سال‌های بعد، یک دعوای حقوقی طولانی بین الی، شورای محلی، اداره زمـین‌ها، و سازمان طبیعت و پارک‌ها درون گرفت. بـه مرور این نـهادهای دولتی بودند کـه دست بالا را پیدا د. بیشتر آخزیو-لند زیرمجموعه پارک ملی شد و حق برگزاری فستیوال از الی سلب شد.

    با این حال، الی معتقد هست که او را بد درک کرده‌اند. او مـی‌گوید کـه هیچ‌وقت ضد اسرائیل نبوده است: " اینـها هیچ‌وقت نفهمـیدند کـه من چرا اینجا آمدم. خوششان نمـی‌آمد کـه من به منظور خودم یک کشور کوچک درست کنم. فکر مـی‌د کـه علیـه اسرائیل است، اما اینطور نیست."

     سال ۱۹۷۸ کـه اسرائیل بـه گروه‌های  فلسطینی درون جنوب لبنان حمله کرد، پرزیدنت اویوی اعلام کرد: "حریم هوایی کشورم را بـه هواپیماهای اسرائیلی کـه از مسیر آخزیو-لند بـه فتح-لند مـی‌روند، گشودم."

    الی مـی‌گوید کـه این روزها مقام‌های حکومتی دیگر کاری بـه کارش ندارند. او مـی‌گوید: "الان قوی‌تر از پیش‌ هستم. نـه کاری مـی‌توانند ند نـه چیزی مـی‌توانند بگویند."

    بعد از سال‌ها درگیری، دو طرف بالاخره با هم کنار آمده‌اند. آخزیو-لند به منظور دسترسی بـه دریـا و عبور از حصار بـه دولت پول مـی‌دهد. درون عوض، کنار جاده اصلی مقام‌های گردشگری تابلویی نصب کرده‌اند کـه رویش نوشته است: بـه طرف "الی اویوی" – ننوشته‌اند "آخزیو-لند" کـه احیـانا بـه شناسایی این 'کشور' تعبیر نشود.

    از آینده کـه مـی‌پرسم، الی مـی‌گوید کـه قصد ندارد جانشین تعیین کند. مـی‌گوید: "بعد از من همسرم هر تصمـیمـی بخواهد مـی‌گیرد."

    رینا مـی‌خواهد کـه آخزیو-لند را بـه بنای یـادبود همـیشگی الی اویوی – کـه به‌نظرش "بهترین ‌رئیس‌جمـهور تاریخ" هست – تبدیل کند.

    او مـی‌گوید: "آخزیو-لند فروشی نیست. زندگی اینجا فروشی نیست. هراین‌جا مـی‌آید، حس مـی‌کند کـه به بهشت آمده است. نمـی‌شود روی بهشت قیمت گذاشت."

    منبع: عصرایران

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:24 ب.ظ


    با حکم شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامـی تهران، مـهدی هاشمـی بـه حبس، جزای نقدی، رد مال و انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.

    فارس نوشت:

    براساس شنیده‌ها م.ه آقازاده جنجالی بـه واسطه سه اتهام درون پرونده‌اش بـه 15 سال حبس محکوم شد.

    وی بـه واسطه یکی از مواد قانون ارتشاع و اختلاس بـه 7 سال حبس، جزای نقدی، انفصال محکوم شده است

    همچنین این فرد بـه واسطه یکی دیگر از مواد همـین قانون، بـه 5 سال حبس محکوم شده است.

    این درون حالی هست که نامبرده بـه واسطه یکی از مواد قانون مجازات اسلامـی بـه 3 سال حبس محکوم شده است

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:16 ب.ظ


    http://www.guneyebakan.blogfa.com/post/4736

    بایرام درون زبان ترکی از ریشـه «بایراماق» یعنی جشن گرفتن است.[۱] افراد هر ملتی متناسب با محیط جغرافیـایی و ساختار باورهای خود، روزهایی را بـه عنوان عید جشن مـی گیرند. اگرچه «بایرام» درون معنای کلی بـه معنای «جشن» هست ولی چون مـهمترین جشن درون مـیان ترکان، جشن روز آغاز بهار است، از آن بـه عنوان «بایرام» درون معنای کلی نام مـی شود. آنچه کـه روشن هست جشن آغاز بهار درون ابتدا فاقد هر گونـه درونمایـه دینی بوده و تماماً با آیینـهای کشاورزی ارتباط داشته هست ولی با گذشت زمان این جشن پیچیده تر شده و در ساختار باورهای اساطیری و دینی ترکان جای گرفته است.

    عید نوروز زیباترین و قدیمـی ترین روز به منظور سپاسگزاری از خداوند و روز خروج ترکان از ارکنـه قون[۲] است. آیینی کـه در نقطه مشترک فهم، اندیشـه و رفتار ترکان جای گرفته است. قدیمـی ترین مراسم ترکان  که مفاهیم طبیعت، خدا و انسان را درون محدوده دینی گؤگ ترکها یعنی باورهای شمنی و قامـها درون برمـی‌گرفت.[۳] این عید درون مـیان ترکان کـه بانی این عید باستانی هستند، با نامـهای مختلفی چون اولوسون اولو گونو(روز بزرگ ایل)، یئنگی گون(نوروز)، مارت دوققوزو، مره که(جشن درون گویش قزاقی)، قوجا بایرام(عید باستانی)، شکر بایرام(عید شیرین)، یـاز بایرامـی(عید بهار)، سلطان بایرام (عید بزرگ)  … نامـیده مـی‌شد. بعدها درون زمان دولتهای ترک مسلمان درون ایران مانند غزنویـان و سلجوقیـان، نام یئنگی گون / یئنی­گون (به معنای روز نو) جای خود را بـه «نوروز» داد. ذکر گلچینی از واژه های ترکی مربوط بـه «بایرام» مـی تواند ابعاد گوناگون این جشن را نمایـانتر کند.

    آراز بایرام – ا.(Araz bayram) عید فطر (گویش ترکمنی).

    آتالار بایرامـی- (Atalar bayramı) عید پدر. روز پدر.

    آنالار بایرامـی- (Analar bayramı) عید مادر. روز مادر.

    اوْد بایرامـی – (Od bayramı) چهارشنبه آخر سال.

    اوْروج بایرامـی – (Oruc bayramı) عیدفطر.

    اوزوت بایرامـی – (Üzüt bayramı) مراسم یـا آیینـهای سوگواری کـه در عرض چهل روز بعد از مرگی به منظور وی برپا کنند.

    اوْغول بایرام- (Oğul bayram) فرزندی کـه در روز عید متولد شده باشد.

    اولو بایرام / اولوق بایرام – (Ulu bayram) عید بزرگ. عید فطر.

    ایل بایرامـی – (Il bayramı) عید نوروز.

    بارات بایرامـی – (Barat bayramı) عید نیمـه شعبان.  

    بایرام – (Bayram) جشن. عید. خوشحالی. خوشبختی. شادی. زیبایی. نوعی از پارچه مخصوص بافت ریسمان کـه شبیـه بـه متقال عراقی امّا از آن نازکتر است. بـه صورت بهرام و پدرام وارد زبان فارسی و به صورت «بیرام» وارد لهجه سوری زبان عربی و به صورت Bairam وارد زبان انگلیسی شده است.

    بایرام آشی – (Bayram aşı) طعامـی کـه ثروتمندان درون اولین روز عید بـه مردم بدهند.

    بایرام آغاجی / بایرام آغاسی- (Bayram ağacı) (درخت عید) آنکه دیر بـه دیر بـه دیدار دوستان برود.

    بایرام آغزی- (Bayram ağzı) مراسم آستانـه عید.

    بایرام آلایی – (Bayram alayı) مراسم عیدانـه سلطنتی.

    بایرام آیی – (Bayram ayı) ماه اسفند. ماه شوال.

    بایراما – (Bayrama) جشن. شادی. جشنواره.

    بایراماق – (Bayramaq) جشن گرفتن. درخشیدن.

    بایرام اوزری / بایرام اوستو – (Bayram üzəri) موسم عید.

    بایرام اولدوزو – (گیـاه)(Bayram ulduzu) ستاره کریسمس. از نظر ظاهری شبیـه حسن یوسف است.

    بایرام اویلوق – (Bayram uyluq) قسمتی از ران، نیمـه کوچکتر و پایین‌تر ران. (گویش قشقایی).

    بایرام باسدی – (Bayram basdı) ناراحتی معده بر اثر پرخوری عید. (گویش قشقایی).

    بایرام بیگ – (Bayram bəy) نامـی کـه قزاقها روی پسری گذارند کـه در ایـام عید متولد شده.

    بایرام بیگی – (Bayram bəyi)ی کـه دچار ناراحتی شده و با هر بار آروغ زدن، بوی بدی از دهانش بیرون آید. رئیس یـا سردسته هنرمندان درون برنامـه های جشن و

    نوروز.

    بایرام پایی – (Bayram payı) تحفه یـا هدیـه ای شامل ارزاق و پوشاک کـه بزرگان و ثروتمندان بـه خانـه نزدیکان و مستمندان درون روزهای چهارشنبه آخر سال و

    نوروز بفرستند.

    بایرام توْپو - (Bayram topu) توپ کـه روز عید شلیک کنند.

    بایرامجاق – (جانور)(Bayramcaq) جغد. بوم.

    بایرامجالیق – (Bayramcalıq) ترشیدگی معده. ترشح معده. هدایـایی کـه در عید بـه کودکان بدهند.

    بایرام جوْجوغو - ا.(Bayram cocuğu) کودکی کـه روز عید لباس پوشانده و آراسته اند. کودکی کـه در عید متولد شده باشد.

    بایرامجیق اوْلماق – (Bayramcıq olmaq) بر اثر پرخوری درون مراسم عید باد .

    بایرامچی – (Bayramçı) آنکه به منظور عید دیدنی بیـاید.

    بایرامچیلیق – (Bayramçılıq) هدیـه نوروزی نامزد.

    بایرام سئیران- (Bayram seyran) روزهای مـهم. گاهی.

    بایرام سایـاغی- (Bayram sayağı) عیدانـه. بـه رسم نوروز.

    بایرام سوئیتاسی- (Bayram soitası) آذربایجانی.

    بایرام قاباغی- (Bayram qabağı) موسم عید. روزهای پیش از عید نوروز.

    بایرام قاری – ا.(Bayram qarı) برف نوروزی. درون آذربایجان خوش یمن هست و آن را رمز فراوانی و برکت  دانند.

    بایرام قوْچو – (Bayram qoçu) قوچ قربانی کـه از طرف خانواده داماد به منظور عروس فرستاده شود.

    بایرام قوردو – (جانور)(Bayram qurdu) خرخاکی. برپا. (Onisoidea). مریم قوردو نیز گویند.

    بایرام قولو – (Bayram qulu) بنده کـه روز عید متولد شده باشد. شادی دوست.

    بایرام گون – (Bayram gün) جمعه.

    بایراملاشما – (Bayramlaşma) عیددیدنی. دیدار نوروزی.

    بایراملاشماق – (Bayramlaşmaq) دید و بازدید درون ایـام عید. عید دیدنی . بـه هم تبریک گفتن.

    بایراملی – (Bayramlı) مسعود. فرخنده.

    بایراملیق – (Bayramlıq) عیدی. هدیـه عید. عیدانـه. مالیـاتی درون گذشته کـه به مناسبت عید نوروز و عید قربان بـه نفع خان اخذ مـی‌شد. آرایش. زینت.

    بایرام هاواسی – (Bayram havası) حال و هوای نیکو.  

    بایرام یئری – (Bayram yeri) محل بازی کودکان درون عید.

    بایرام یئمـیشی – (Bayram yemişi) چرز.

    پؤلکه بایرامـی (Pölkə bayramı) نوعی آئین درون شـهر بناب کـه با سپری شدن چله بزرگ، آتش افروزند و شادی کنند.

    توْی بایرام – (Toy bayram) مجلس سرور و شادمانی.

    جیگرلری بایرام ائتمک – (Ciyərləri bayram etmək) لذت بردن از نخستین سیگار کـه پس از مدتی ترک بکشند.

    چیلله بایرامـی – (Çillə bayramı) جشن آغاز زمستان.

    حاجیلار بایرامـی – (Hacılar bayramı) عید حجاج. عید قربان.

    خوْنچا بایرامـی- (Xonça bayramı) نوعی جشن کوچک بهار کـه در اوایل قرن ۲۰ درون مدارس آذربایجان برگزار مـی شد.

    دلی بایرام – (Dəli bayram) خل و چل. دیوانـه.

    دوگون بایرام- (Düyün bayram) جشن و شادی.

    سلطان بایرام – (Sultan bayram) عید بزرگ.

    سود بایرامـی – (Süd bayramı) جشنی کـه به مناسبت زایش ان و دوشیدن شیر آنان درون منطقه سیواس گرفته شود. بخشی از شیر را پنیر کرده و بخشی را بهانی مـی دهند کـه ندارند.

    سیدلر بایرامـی – (Seyidlər bayramı) عید سادات. عید غدیرخم.  

    شکر بایرامـی – (Şəkər bayramı) عید نوروز. عید بزرگ. عید شیرین.

    شوم بایرامـی – (Şum bayramı) عید کهن کشاورزی.

    قارا بایرام – (Qara bayram) اولین نوروزی کـه پس از فوت شخصی فرا مـی‌رسد و خانواده آن را جشن نمـی‌گیرند. روز ماتم.

    قوْجابایرام- (Qoca bayram) عید نوروز. عید باستانی.

    قوزو بایرامـی – (Quzu bayramı) جشن برّه. بعد از آنکه ۴۳  روز از زایش برّه و یک روز بعد از «یوغورت بایرامـی» گذشت، برّه ها را به منظور شیر مادر رها مـی کنند.

    قوْوون بایرامـی- (Qovun bayramı) عید خربزه درون دومـین یکشنبه ماه اوت درون ترکمنستان.

    قیزیل بایرام – (Qızıl bayram) آتش سوزی چند خانـه باهم.

    گؤز بایرامـی – (Göz bayramı) عید قربان.

    یئنیش بایرامـی - ا.(Yeniş bayramı) جشن پیروزی.

    یـاز بایرامـی – (Yaz bayramı) عید بهار.

    یوْغورت بایرامـی – (Yoğurt bayramı) جشن ماست. بعد از آنکه چهل روز از زایش برّه گذشت و در این مدت شیر از آن او بوده، درون چهل و یکمـین روز برّه ها را از مادر جدا کرده و زنان شیر دوشیده و با آن ماست مـی زنند. سپس ی نازا را ذبح کرده و جشن مـی گیرند.

    منابع و توضیحات:

    [۱] . «بای» یـا صورت دیگر آن «بیگ» درون زبان ترکی بـه معنای ثروتمند، بزرگ، عظیم و سعادتمند، داماد. رئیس طایفه و امـیر است. لقب اعیـان. فرمانروایی کـه در رأس یک «بوی» قرار مـی‌گرفت. وظایف او عبارت بود از: حفاظت از پیوندهای درون قبیله، اجرای حق و عدالت و دفاع از قبیله درون برابر حمله دشمن. بیگها با درون نظر گرفتن جسارت، قدرت مالی و حسن شـهرت انتخاب مـیشدند. با گذشت زمان و افزایش قدرت و امکانات بویها، وظیفه بیگ نیز صورت موروثی یـافته و به جز درون موارد استثنایی، از حالت انتخابی خارج شد. عنوان بیگ از زمان مته خان (موتون یعنی بیگ تون) موجود بود و تاریخی ۲۳۰۰ ساله دارد. از سده ۱۱ مـیلادی، معنای بیگ گسترش یـافته و تا زمان ما نیز ادامـه یـافته است. درون فارسی Beyg تلفظ مـی‌شود. بـه صورت «بای» و در معنای ثروتمند و مالدار وارد زبان عربی و به صورت Big و Begوارد زبان انگلیسی شده است. فعل «بَاَیَ» بـه معنای فخر فروخت، نیز وجود دارد. همچنین «البیک» (جمع آن بکوات یـا بیکات) نیز درون عربی بـه معنای لقبی کاربرد دارد کـه به فرزندان وزراء و افراد سرشناس و صاحبان مال و نفوذ داده مـی‌شود. لقبی اختصاری دریـادار و فرماندار. ریشـه واژه «بایرام» نیز از اینجاست. یعنی «بایماق» یعنی بزرگ شدن. «بایینماق» یعنی آباد شدن. «باییندیر» یعنی آباد. واژه «بایرام» نیز درون واقع بـه معنای جشن بزرگ است. به منظور آگاهی بیشتر درباره مشتقات دیگر این واژه ن.ک:

    -    اؤتوکن سؤزلوگو. جلد ۲٫ ص ۵۱۳؛ آلتایجا تورکجه سؤزلوک. امـینـه گورسوی. آنکارا. ۱۹۹۱٫ ص ۳۷؛ چاغاتای دیلینین ایضاحلی لغتی. سین کیـانگ. ۲۰۰۲٫ ص ۱۰۰؛ درله مـه سؤزلوگو. جلد ۲٫ آنکارا. ۱۹۶۵٫ ص ۵۸۴؛ ارک سؤزلوگو. اسماعیل جعفرزاده . تبریز. ۱۳۸۹٫ ص ۵۵۷؛ قاشقای سؤزلوگو. اسدالله مردانی. «بهرام» باشلیغی؛ قاموس اعلام ترکی. شمس الدین سامـی. جلد اول. ص ۲۷۸؛ ترکمنجه تورکجه سؤزلوک. طلعت تکین. آنکارا. ۱۹۹۵٫ ص ۵۴؛ «توروز» سؤزلوگو. حسن بیگ هادی. تبریز. ۲۰۰۱۳٫ «بایرام» باشلیغی. تورک دیلینین اتیمولوژیک سؤزلوگو. حسن ارن. آنکارا. ۱۹۹۹٫ «بایرام» باشلیغی. 

    [۲] . داستان ارکنـه قون، شکل با شکوهتر و پربارتر داستان بوزقورد (گرگ خاکستری) است. خلاصه این داستان چنین است: درون مـیان قبائل ترک هیچ کدام بـه قدرت گؤگ ترکها نبودند. تمام قبائل متحد شده و بر آنان تاختند ولی شکست خوردند. درون دومـین ایلغار، حیلهای بـه کار بردند و از برابر قشون گؤگ ترک گریختند. ترکان نیز آنان را تعقیب کرده و از سرزمـین خود بیرون آمدند. دشمنان بـه یکباره بازگشتند و بر ترکان یورش آوردند. دشمنان پیروز شدند. گؤگ ترکها بـه قتل رسیدند و فرزندانشان همراه دشمنان بـه بردگی شدند. پسر کوچک خاقان گؤگ ترک با نام «قایـان» و برادرزاده خاقان گؤگ ترک با نام «توقوز» از دست دشمنان گریخته و به وطن بازگشتند. آنان چند و خریده و از ترس دشمنان بـه سوی کوهی رفتند کـه از راه آن تنـها یک شتر مـیتوانست عبور کند. بـه جایی رسیدند کـه در آنجا آبهای روان، چشمـهها، علفهای گوناگون، درختان مـیوه و شکار وجود داشت. آنـها درون آنجا جای گرفته و خدای را سپاس گفتند. آنجا را ارگنـه قون (ارگنـه یعنی کش کوه و قون یعنی برجسته) نامـیدند.۴۰۰ سال بعد حیوانات و افراد قبیله که تا آنجا زیـاد شدند کـه دیگر ارگنـه قون گنجایش آنـها را نداشت. درون این زمان بـه گفتگو پرداختند کـه از آنجا خارج شوند. گفتند از پدرانمان شنیدهایم کـه بیرون از ارگنـه قون، صحراهای پهناور و زیبا وجود داشته و آنجا وطن اصلی ماست. بیـایید راهی از مـیان کوهها یـافته و به آنجا بازگردیم. آهنگری کـه در مـیان آنـها بود گفت: درون اینجا معدن آهنی هست کـه اگر آنجا را ذوب کنیم، راهی گشوده مـی شود. درون جایی کـه آهنگر گفته بود آتش برپا کرده و آنجا را ذوب د. گذری باز شد. آنـها آن روز را بـه خاطر سپرده و از ارگنـه قون بیرون رفتند. از آن روز درون گؤگ ترکها این رسم بـه وجود آمد کـه آن روز را عید بگیرند. هنگام خارج شدن گؤگ ترکها از ارگنـه قون، «پورته چنـه» از تبار قایـان، خاقان آنـها بود. ن.ک: هیئت، جواد. تاریخ مختصر ترک. انتشارات پینار. ص ۷۵و ۷۶٫

    [۳] . به منظور آگاهی بیشتر درباره خاستگاه ترکی عید نوروز ن.ک:

    -Türklerde YılbaĢı ve Bahar Geleneği / Prof. Dr. Ahmet Pirverdioğlu. Turkler. Cilt 3. Ankara. 2002. S.44

    - Eski Türklerde Bayram ve Festivaller / Prof. Dr. Salim Koca. Turkler. Cilt 3. Ankara. 2002. S.51.

    نویسنده: پرویز زارع شاهمرسی

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:12 ب.ظ


     محمدرضا دو سال بعد از ازدواج با فوزیـه جانشین پدرش رضاشاه شد و از این زمان رابطه زوج ایرانی- مصری رو بـه سردی گذاشت که تا آنجا کـه شاهزاده مصری ایران را ترک کرد و تا سه سال بعد کـه رسما طلاقش را بـه ثبت برساند هرگز بـه ایران بازنگشت.

    76 سال پیش درون چنین روزی رضاشاه پهلوی مقدمات یک ازدواج سیـاسی مـیان خانواده سلطنتی ایران و مصر را فراهم مـی‌کرد؛ ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیـه فؤاد ملک فاروق پادشاه مصر.
    به گزارش جنوب نیوز، درون 15 مارس 1939  محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران و فوزیـه بنت فواد شاهزاده مصری و ملک فاروق پادشاه مصر طی مراسمـی درون کاخ عابدین بـه عقد هم درآمدند؛ ازدواجی کـه چندان بـه درازا نکشید و مدتی بعد از بـه سلطنت رسیدن محمدرضا بـه طلاق انجامد.
    تصمـیم ازدواج شاهزادگان ایران و مصر درون پنجم خرداد سال 1317 بعد از آنکه دربارهای دو کشور طی اعلامـیه‌ای خبر برگزاری قریب‌الوقوع مراسم ازدواج این دو نفر را منتشر د، علنی شد. این اعلامـیه 3 سال بعد از شروع پادشاهی فاروق و 3 سال پیش از شروع پادشاهی محمدرضا پهلوی منتشر شد. با این حال مراسم ازدواج، عملاً درون اسفند 1317 درون قاهره و سپس درون تهران برگزار شد.
    محمدرضا دو سال بعد از ازدواج با فوزیـه جانشین پدرش رضاشاه شد و از این زمان رابطه زوج ایرانی- مصری رو بـه سردی گذاشت که تا آنجا کـه شاهزاده مصری ایران را ترک کرد و تا سه سال بعد کـه رسما طلاقش را بـه ثبت برساند هرگز بـه ایران بازنگشت.
    برخی مورخان اشرف پهلوی، دوقلوی شاه و ارنست پرون، دوست صمـیمـی شاه را عامل سرد شدن رابطه او و همسرش مـی دانند؛ برخی دیگر اما قانع نبودن شاه بـه همسرش و ارتباط با زنان دیگر را عامل دلسردی و جدایی فوزیـه از وی عنوان مـی‌کنند.
    طلاق شاه ایران از فوزیـه سرانجام درون سال 1945 درون مصر و در ایران بـه سال 1958 بـه طور رسمـی بـه ثبت رسید. عهای زیر مربوط بـه مراسم ازدواج شاه و فوزیـه درون مصر هست که درون 15 مارس 1939 درون مصر برگزار شد. عاول این مجموعه به منظور نخستین بار هست که منتشر مـی‌شود و محمدرضا پهلوی را درون کنار تنی چند از مقامات دربار ایران و نیز ملک فاروق برادر فوزیـه پیش از شروع مراسم ازدواج نشان مـی‌دهد.

    مرجع: فرادید

    یکشنبه 24 اسفند 1393-10:02 ب.ظ


    تهران - ایرنا - مـهدی هاشمـی بـه حبس، رد مال و جزای نقدی محکوم شد. او 20 روز فرصت دارد که تا به رای صادره اعتراض کند.


    به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی ایرنا، سخنگوی قوه قضاییـه خبر حکم حبس مـهدی هاشمـی را تایید کرد.

    بر اساس حکم ابلاغ شده بـه مـهدی هاشمـی، وی همچنین بـه رد مال و جزای نقدی و انفصال از خدمت محکوم شده است.

    مـهدی هاشمـی و وکلای او ، 20 روز فرصت دارند که تا نسبت بـه رای صادر شده از سوی دادگاه اعتراض کنند.

    یک منبع آگاه صبح امروز - یکشنبه - درون گفت و گوبا خبرنگار حقوقی قضایی ایرنا، اظهارداشته بود کـه مـهدی هاشمـی به منظور ابلاغ حکم امروز احضار شد و تا پایـان وقت اداری فرصت دارد بـه دادگاه برود.

    بر اساس این گزارش مـهدی هاشمـی و وکلای اش به منظور دریـافت حکم بـه دادگاه مراجعه نکرده و قرار بود دادگاه حکم را بـه وکلای مـهدی هاشمـی ابلاغ کند.

    دادگاه مـهدی هاشمـی درون 25 جلسه درون شعبه 28 دادسرا و دادگاه انقلاب اسلامـی تهران بـه ریـاست قاضی محمدعلی مقیسه برگزار و در دو جلسه اول کیفرخواست وی قرائت شد و از جلسه سوم مـهدی هاشمـی و وکلای مع او درون برابر اتهامات وارده بـه دفاع پرداختند.

    قاضی پرونده بعد از بیست و پنج جلسه درون تاریخ 15 دی ماه امسال به منظور انجام تحقیقات وقت تنفس اعلام کرد.

    دو جلسه بعد از آن درون تاریخ 20 و 25 بهمن ماه امسال بـه عنوان اخذ آخرین دفاعیـات برگزار و بیستم اسفند ماه حکم صادر شد.

    برخی منابع خبری گزارش دادند کـه مـهدی هاشمـی به منظور دریـافت حکمش بـه دادگاه مراجعه نکرده است.

    تلاش خبرنگار ایرنا به منظور تماس با وکیل هاشمـی تاکنون بـه نتیجه نرسیده است.

    یکشنبه 24 اسفند 1393-03:11 ب.ظ


    حکم شرعی انواع از دیدگاه مراجع تقلید بدین شرح است.

    جهان نیوز: حکم شرعی انواع از دیدگاه مراجع تقلید بدین شرح است.

    آیـا زن براى شوهرش یـا مرد براى همسرش جایز است؟

    آیـات عظام امام خمـینى، وحید، سیستانى، تبریزى و خامنـه ‏ای: آرى، زن براى شوهر و بر عآن جایز است.

    آیـات عظام فاضل، صافى، نورى، مکارم: تنـها زن براى شوهر جایز است

    آیت الله بهجت: بنابر احتیـاط واجب زن و شوهر براى یکدیگر جایز نیست
     
    آیـا زن به منظور زن حرام است؟

    آیـات عظام امام خمـینى، بهجت، فاضل، نورى، وحید، سیستانى: بنابر احتیـاط واجب جایز نیست.

     آیـات عظام تبریزى، خامنـه ‏ای: اگر باعث تحریک یـا ارتکاب گناه و یـا ترتب مفسده نشود، اشکال ندارد (ولى براى مؤمن سزاوار آن هست که از لهو اجتناب نماید.

    آیت الله صافى، آیت الله مکارم: زن براى زن حرام است.
     
    حکم مرد به منظور مرد چیست؟

    امام خمـینی (ره): مظنـه تحریک غریزه و حرام هست علی الاحوط مطلقا مگر همسر به منظور همسر.

    آیت الله (دام ظلّه): اگر موجب مفسده یـا محرک باشد حرام است.

    آیت الله اراکی (ره): احوط ترک این امور است.

    آیت الله بهجت (ره): اشکال دارد.

    آیت الله تبریزی (دام ظلّه): مرد به منظور مرد لهو هست و سزاوار هست مومن از آن بپرهیزد.

    آیت الله سیستانی (دام ظلّه): زن و یـا مرد بـه طور کلی، محل اشکال هست و احتیـاط درون ترک آن است.

    آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه) جایز نیست.

    آیت الله فاضل لنکرانی (ره) بـه طور کلی نوعاً منشا فساد و از بین رفتن حیـا هست و احتیـاط درون ترک و عدم حضور درون مجلس است.

    آیت الله گلپایگانی (ره): درون حرمت به منظور مردان هیچ فرقی بین انواع آن نیست.

    آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه): تنـها زن به منظور شوهرش جایز هست و بقیـه اشکال دارد.

    آیت الله نوری همدانی (دام ظلّه): اشکال دارد.

    پی نوشت فرض مسئله جایى هست که زن و شوهر براى یکدیگر درون خلوت بند و دیگرى نباشد و نیز حرام دیگرى مرتکب نشوند. (مانند گوش بـه موسیقى حرام و مانند آن)
     
    منبع سوال اول:

    امام خمـینى، استفتاءات، ج 2، مکاسب محرمـه، س 35؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س 1042 و 1067؛ آیت الله خامنـه‏اى، اجوبه، س 1171؛ آیت الله سیستانى، sistani.org، ش 7؛ دفتر: آیت الله وحید؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 534 و 535؛ آیت الله صافى، جامع‏الاحکام، ج 2، س 1580؛ آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1736 و 1738؛ آیت الله نورى، استفتاءات، ج 2 س 574؛ دفتر: آیت الله بهجت.

    منبع سوال دوم:

    آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1736؛ آیت الله سیستانى، sistani.org، ش 3؛ آیت الله نورى، استفتاءات، ج 2 س 574؛ آیت الله بهجت، توضیح المسائل، م 1؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س 1042؛ آیت الله خامنـه‏اى، اجوبه، س 1168؛ دفتر: امام خمـینى؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 537؛ آیت الله صافى، جامع‏الاحکام، ج 2، س 1580

    منبع سوال سوم:

    امام خمـینی احکام ازدواج، ص 186؛ ایت الله اراکی استفتائات، ص 256 س 12؛ آیت الله بهجت (ره)استفتائات، ج 4، ص 541 س 6353؛ آیت الله تبریزی (دام ظلّه) استفتائات موجود درون واحد پاسخ بـه سوالات جامعة الزهراء(قم)؛ آیت الله (دام ظلّه) استفتائات موجود درون واحد پاسخ بـه سوالات جامعة الزهراء(قم)؛ آیت الله سیستانی (دام ظلّه) فقه به منظور غرب نشینان، ص 323، م 565؛ آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه) جامع الاحکام، ج1، ص 298 س 1026؛ آیت الله فاضل لنکرانی (ره) جامع المسائل، ج 1، ص 456 س 1737؛ آیت الله گلپایگانی (ره) احکام روابط زن و مرد، ص 218 و 219، س 285؛ آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه) استفتائات موجود درون واحد پاسخ بـه سوالات جامعة الزهراء(قم) ؛ آیت الله نوری همدانی هزار و یک مساله فقهی، ج 2 ص 172، س 574 و 575

    یکشنبه 24 اسفند 1393-02:56 ب.ظ


    باغ خوردین درون انتظار اجرای مصوبه «برج باغ»

    این سوال از مسوولان آستان قدس رضوی و شـهرداری تهران جای طرح دارد کـه علیرغم تاکیدات رهبر انقلاب درون خصوص حفظ باغات و محیط زیست بـه ویژه درون کلانشـهری مانند تهران و همچنین معضلات ترافیکی شـهرک غرب با وجود پاساژهای متعدد، حتی امکانسجی تبدیل این باغ 5 هکتاری بـه محتمع تجاری نیز محلی از اعراب دارد؟

    به گزارس عدالتخواهی بـه نقل از مسیر آنلاین روستای خوردین یکی از روستاهای نزدیک به تهران قدیم بوده‌است کـه محله شـهرک غرب روی این روستای قدیمـی بنا شده‌است ازآن روستای خوش آب و هوا تنـها یک اسم بر روی یکی از بلوارهای شـهرک قدس (غرب) مانده و دیگری «باغ خوردین» و قنات خوردین هست که درون حقیقت مـیراث تاریخی شـهرک قدس(غرب) هستند کـه امروز حصار کشی شده و ورود عموم درون آن ممنوع است.

    به گزارش خبرنگار مدیریت شـهری مسیرآنلاین قسمتی از باغ مزبور دست واحد عمران شـهرک غرب هست و قسمت اعظم آن بـه مساحت ۵ هکتار درون سال ۱۳۷۸ بـه آستان قدس رضوی واگذار شده است.

    این باغ بزرگترین باغ باقیمانده درون شـهرک غرب هست که با مساحت ۵ هکتار، مطالعات اولیـه آن از چند سال گذشته با استناد بـه مصوبه غیرقانونی «برج باغ» شروع شده که تا تبدیل بـه یکی بزرگترین مجتمع های تجاری شـهرک غرب  (دوبرج بالای ۵۰ طبقه) شود.

    در آستانـه روز درختکاری این سوال از مسوولان آستان قدس رضوی و شـهرداری تهران جای طرح دارد کـه علیرغم تاکیدات رهبر انقلاب درون خصوص حفظ باغات و محیط زیست بـه ویژه درون کلانشـهری مانند تهران و همچنین معضلات ترافیکی شـهرک غرب با وجود پاساژهای متعدد، حتی امکانسجی تبدیل این باغ ۵ هکتاری بـه مجتمع تجاری نیز محلی از اعراب دارد؟

    بررسی های مسیرآنلاین درون خصوص مـیزان پیشرفت اخذ مجوزهای لازم از شـهرداری، کمـیسیون ماده۵ و شورای عالی شـهرسازی و معماری توسط آستان قدس رضوی ادامـه دارد کـه در اولین فرصت بـه اطلاع بینندگان سایت خواهد رسید.

    یکشنبه 24 اسفند 1393-02:53 ب.ظ


    به بهانـه تخریب بی رویـه محیط زیست و درختان؛


     از این بالا کـه نگاه مـی کنی ، حالت کمـی رو بـه تغییر مـی رود .. جنگل کـه نـه ، تکه هایی نقطه نقطه سبز معلوم هست ، بـه جای آن رود رونده هم پوستی چروکیده مـی بینی مـیان دو پل ! از این بالا ، از برج و باروهای آن پایین کـه شاید باورشان […]

     از این بالا کـه نگاه مـی کنی ، حالت کمـی رو بـه تغییر مـی رود .. جنگل کـه نـه ، تکه هایی نقطه نقطه سبز معلوم هست ، بـه جای آن رود رونده هم پوستی چروکیده مـی بینی مـیان دو پل !

    از این بالا ، از برج و باروهای آن پایین کـه شاید باورشان شده کـه عظیمند کمـی مانده که تا قد یک برنج ….

    آهی سرد و سری رو بـه پایین … نگاهم بـه دوروبر بی جواب مـی ماند !

    گوش های من یـارای شنیدن این همـه فریـاد را ندارد !   با این امانت چه کردی ؟!

    شَهرت کـه به مزایده رفت ! کجا بودی ؟! خواب ؟!!! با نـهرهای زیبای زمـین بـه سان جوی مُزبَلِه و با درختان مثال علف های هرز  !!!

    دیگر ناچار شدی آسمان نما بسازی ، هر قدر سر بالا کنی ، از آسمان خبری نیست ! دل خوش کرده ای بـه قطعه ای خاکستری !

    ویلا را بـه دریـا و دود را بـه نفس ترجیح دادی !!!! پرنده ها هم معلوم هست در این اوضاع ، کجای کارند ؟! مـیان خانـه ها چیزی کشیدی بـه اسم خیـابان و هر چه مقدور بود جوی کـه نـه مرداب آهن بـه راه انداختی !

    دلت آمد یـا نـه ، بماند به منظور بعد … روحت چگونـه تاب آورد ؟!!!!

    دامنـه ی ساختنت را بـه من ، بـه کوه هم رسانده ای ، شرم نمـی کنی ؟! بـه حالت حتما گریست !!!

    با خود چه کرده ای ؟! قائده ی کار کجا رفت ؟! قرارت این نبود !

    سر برگرداندم رو بـه شـهر ! بـه زمـین شـهرم ! جایی کـه کودکی ، غم ، شادی و حالایم را مـی بیند !

    من هم مـی خواهم فریـاد ب ، کـه خانم مسئول ،  آقای مدیر ! … نمـی دانم  درون برنامـه و طرح ها که تا چه حد و چگونـه بـه آدمـیت من و دیگران نظر دارید ؟!!

    اما من گاهی یـادم مـی رود ….

    نفسم مـیان این همـه بُرج تنگ مـی شود !!! تار مـی شود همـه جا ! آنقدر کـه سوسوی کاغذ رنگی و چراغ های تجاری دیگر جواب نمـی دهد !!!

    این همـه اضطراب تو درون تو نظم نظام خانـه و شـهرم را گرفته !
    فکری کنید ! فکر ….

    به من بگویید لطفاً ! مگر قرار هست چند سال نوری درون این دنیـا بمانم کـه این همـه بُرج های تجاری روی هم سوار مـی شوند ؟!! مگر قرار هست چگونـه باشم کـه نیـاز بـه این همـه خرید به منظور من مـی سازید ؟!!

    مگر از این دنیـا چه مـی خواهم و چه مـی بَرَم ؟!!! کـه …

     به من بگویید !

          امروز من مـی پرسم و فردا خواهند پرسید و زمـین شـهادت مـی دهد !

     یـادداشت خانم ؛ از فعالان دانشجویی

    یکشنبه 24 اسفند 1393-02:42 ب.ظ


    تورم از نظر علم اقتصاد بـه معنی افزایش سطح عمومـی قیمت‌ ها درون طول یک زمان مشخص است. نرخ تورم برابر هست با تغییر درون یک شاخص قیمت کـه معمولا شاخص قیمت مصرف کننده است.
    ریشـه‌های تورم
    دیدگاه کینزی دو دلیل عمده به منظور تورم ذکر مـی‌کند: کاهش عرضه کل یـا افزایش تقاضای کل

     (Monetarist)  دیدگاه پول‌گرایـان رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی راعمده‌ترین دلیل تورم مـی‌داند. بـه عبارت دیگر، تورم تناسب نداشتن حجم پول درون گردش با عرضه خدمات و كالاهاست. تقریبا تمام اقتصاددان‌ها بر این نکته متفق‌القولند کـه تورم پایدار و دراز مدت ریشـه‌ای جز عرضه پول و افزایش نقدینگی ندارد. هر چه مـیزان تورم بیش‌تر شود،قدرت خرید یک واحد پول كم‌تر مـی‌گردد.


    برای قضاوت درباره معیـار اعلام نرخ تورم، حتما به تعاریف استاندارد تورم و نحوه محاسبه آن (که بانک مرکزی کشورمان نیز بر اساس همـین استاندارد عمل مـی‌کند) مراجعه کرد.

    رجوع  بـه تعریف استاندارد تورم مشخص مـی‌کند چهانی شاخص دیگری را تحت نام «تورم» اعلام کرده‌اند.

    * نحوه محاسبه تورم

    مطابق استانداردهای بین‌المللی، نحوه محاسبه تورم بـه طور کلی شامل چند مرحله است:

    1-آمارگیری قیمت‌ها

    2-محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی

    3-محاسبه تورم

    بر اساس اعلام بانک مرکزی، به منظور محاسبه تورم، هر ماه آمارگیران ثابت، رسمـی، محلی و کارآزموده اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی اقدام بـه جمع آوری اطلاعات مربوط بـه قیمت 385 کالا و خدمت درون 79 شـهر منتخب درون سطح کشور مـی‌کنند.

    در واقع به منظور دستیـابی بـه قیمت های واقعی، آمارگیران اقتصادی بانک مرکزی هر ماهه بـه حدود ٤٠٠٠٠ منبع اطلاع مراجعه و قیمت جاری بیش از ١٢١٠٠٠ مظنـه از کالاها و خدمات را پرسش نموده و در صورتی کـه قیمت کالا یـا خدمتی درون ماه قیمت گیری نسبت بـه ماه گذشته افزایش یـا کاهش داشته باشد، دلایل این نوسان، بررسی و ثبت مـی شود.

    پس از جمع آوری قیمت ها، به منظور محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی ، از فرمولی بـه نام شاخص قیمت لاسپیرز (لاسپیرز تعمـیم یـافته) استفاده مـی‌شود.



    پس از بـه دست آمدن  عدد مربوط بـه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی درون ماه مورد نظر، نوبت بـه محاسبه شاخص تورم مـی‌رسد کـه از فرمول زیر بـه دست مـی‌آید:

    در این فرمول: In عدد شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی درون ماه مورد نظر است. In-1 شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی درون ماه مشابه سال قبل است. عدد بـه دست آمده از این فرمول را تورم مـی‌گویند.

    * سایر کاربردهای شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی

    نکته مـهم آن هست که مـی‌توان از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی کـه به طور ماهانـه استخراج مـی‌شود، محاسبات دیگری هم انجام داد. مثلا مـی‌توان رشد این شاخص را بـه طور فصلی هم محاسبه کرد که تا مشخص شود روند رشد قیمت‌ها درون فصل موردنظر چطور بوده است.

    همچنین مـی‌توان شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی درون ماه مورد نظر را نسبت بـه ماه قبل آن هم مقایسه کرد. یعنی مشخص کرد روند رشد قیمت‌ها درون طول ماه مدنظر چقدر بوده کـه اظهارنظر اخیر حسن روحانی کـه با نام «تورم بهمن‌ماه» مطرح شد، معطوف بـه چنین محاسبه‌ای بوده است.

    * محاسباتی کـه صحیح هستند اما تورم نیستند

    اما حقیقت این هست که هیچ یک از این محاسبات اخیر را «تورم» نمـی‌گویند. «شاخص تورم» همان هست که درون بالا نحوه محاسبه آن توصیف شد. به منظور سایر محاسبات از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی حتما دقیقا نام آن را ذکر کرد، نـه این کـه این محاسبات را (هرچند درون جای خود درست هستند) تحت نام کلی تورم بـه افکار عمومـی عرضه کرد.

    همانطور کـه از فرمول‌های محاسبه تورم مشخص است، شاخصی کـه در علم اقتصاد و در سطح جهان بـه عنوان «تورم» شناخته مـی‌شود روند سطح عمومـی قیمت‌ها درون یک دوره زمانی 24ماهه است. مثلا به منظور محاسبه نرخ تورم درون بهمن‌ماه 1393 متوسط سطح عمومـی قیمت‌ها (شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی درون مناطق شـهری) درون 12ماهه منتهی بـه بهمن 1393 بر متوسط سطح عمومـی قیمت‌ها درون 12ماهه منتهی بـه بهمن سال قبل یعنی سال 1392 تقسیم مـی‌شود و عدد بـه دست آمده بیـانگر نرخ تورم درون بهمن 1393 است.

    طبق این تعریف استاندارد، شاخص تورم درون بهمن ماه امسال حدود 15 درصد بوده است.

    لازم بـه یـادآوری هست بانک مرکزی نیز درون گزارش‌های خود همواره شاخص استاندارد مذکور را بـه عنوان تورم اعلام مـی‌کند، نـه مقایسه ماهانـه را کـه دولتی ها  اصرار دارند آن را تورم بنامند.

    همانطور کـه در متن خبر بانک مرکزی درباره تورم بهمن‌ماه مشخص است، بانک مرکزی مقایسه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی درون طول یک ماه را تورم نمـی‌داند، بلکه تورم را مطابق تعریف استاندارد آن از مقایسه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی درون 12 ماهه منتهی بـه بهمن 1393 با شاخص 12 ماهه منتهی بـه بهمن 1392 بیـان مـی‌کند.
    منبع:مشرق نیوز

    یکشنبه 24 اسفند 1393-02:40 ب.ظ


    تاریخ:یکشنبه بیست و چهارم اسفند 1393-02:03 ب.ظ

    در این روزهای مانده بـه عید، ویترین مغازه‌ها پر هست از انواع و اقسام شیرینی‌ها و شکلات‌ها، درون انواع سنتی و مدرن، با طعم‌ها و رنگهای مختلف و مارک‌های متنوع. کمتری مـی تواند درون برابر این همـه تنوع مقاومت کند درون نتیجه گنجه‌های ما بـه انباری از تنقلات تبدیل مـی‌شود کـه مصرف آنـها از چند روز مانده بـه تعطیلات که تا پایـان سیزده به‌در، و معمولا حتی که تا یکی دو هفته بعد از آن ادامـه مـی‌یـابد. باز هم ببخشید کـه مـی‌خواهیم کمـی جلویتان را بگیریم!

    محمد احمدی مدیر گروه تغذیـه انجمن تحقیقات طب سنتی درباره تدابیر تغذیـه‌ای درون نوروز از دیدگاه طب سنتی درون گفت‌و‌گو با خبرنگار سلامت خبرگزاری تسنیم، اظهار داشت: از دیدگاه طب سنتی ایرانی، هر فصل با تغییرات آب و هوایی همراه است؛ طبع مخصوص بـه خود را دارد و اثرات ویژه‌ای روی بدن مـی‌گذارد. مثلاً بیماری‌های خاصی را درون بدن ایجاد کرده و برخی را نیز بهبود مـی‌بخشد. بنابراین توجه بـه خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های مصرفی درون هر فصل، یکی از راه‌های درون امان ماندن از بیماری‌های مخصوص هر فصل است.
    معضل تعطیلات
    دلگری متخصص تغذیـه درون مورد رژیم غذایی مناسب درون تعطیلات نوروز مـی گوید: براساس بررسیـهای انجام شده، هرچه غذای بیشتری درون معرض دید افراد باشد، مقدار بیشتری ازآن خورده مـی شود. براساس آداب و رسوم، درون مـیهمانیـها صاحب خانـه غذا را بـه عنوان یك هدیـه بـه مـیهمانان ارایـه مـی كند و آنان نیز خود را مقید بـه خوردن آن مـی كنند.
    وی مـی افزاید: درون ایـام تعطیل، شركت درون مـیهمانیـهای فراوان وضع را بدتر مـی كند و رژیم غذایی افراد، دچار اختلال مـی شود، از این رو مـی توان تعطیلات را یك معضل دانست.
    وی توصیـه مـی كند، بهتر هست به جای آنكه بشقابتان را با انواع و اقسام غذاهای پركالری و پرقند پركنید، نیمـی از آن را با مـیوه و سبزیجات، یك چهارم آن را با پروتئین و یك چهارم دیگر را با غذاهای قندی مانند برنج، نان و ماكارونی پر كنید.
    وی تصریح مـی كند: كارشناسان تغذیـه معتقدند درون روز یك تكه پنیر بـه اندازه یك گردو به منظور یك فرد سالم و بدون فعالیت اضافی كافی است، مقدار مواد قندی نظیر برنج و ماكارونی بـه اندازه نصف یك بشقاب مـیوه خوری و مقدار سیب زمـینی بهتر هست به اندازه نصف كف دست و مقدار سالاد بهتر هست به اندازه 2قاشق باشد.
    نحوه تعیین مقدار غذا خوردن با این روش، آسانتر و كاربردی تر از روشـهای محاسبه آن است. بـه گفته وی، اندازه كوچك یك بشقاب هم مـی تواند كمك كننده باشد، البته درون صورتی كه بـه صورت دایمـی از آن استفاده شود. طبق تحقیقات انجام شده حتی اندازه لیوان نیز مـی تواند مؤثر باشد. بـه عنوان مثال اگر شما همـیشـه از یك لیوان كوتاه و دهان گشاد استفاده كنید، برایتان دشوار هست از یك لیوان بلند و دهان تنگ بنوشید.
    وی تأكید مـی كند: درون ایـام عید اگر نگران وزنتان هستید، توصیـه مـی شود از غذاهای اشتها آور كه حاوی پروتئین كافی هستند بـه عنوان غذای اصلی استفاده كنید، زیرا درون صورت مصرف بیش از حد نیـاز مواد غذایی، آن مواد درون بدن بـه صورت تشكیل چربی بـه هدر مـی روند.
    وی مـی افزاید: چربی درون بدن عملكرد مناسبی ندارد و فقط باری هست كه شما بـه هرجایی كه مـی روید آن را با خود مـی برید.
    در صورتی كه علاقه خاصی بـه وعده های غذایی حجیم و بشقابهای بزرگ دارید، به منظور دریـافت مـیزان كالری مناسب مـی توانید از حجم زیـادی از مواد غذایی آب دار مانند سوپ استفاده كنید. آب تقریباً هیچ كالری ندارد و بنابراین چاق نمـی كند.

    توصیـه‌های تغذیـه درون مورد شیرینی و شکلات:

    1) تنقلاتی کـه از آنـها نام بردیم و مصرف آنـها درون تمام گروه‌های سنی از کودکان گرفته که تا افراد کهنسال درون این ایـام بـه اوج خود مـی‌رسد، جزو گروه مواد غذایی متفرقه هست که بـه شکل یک خانـه کوچک درون بالای هرم راهنمای غذایی نشان داده مـی‌شود و چون مواد غذایی داخل آن اکثرا پرچرب، شیرین یـا شور هستند، حاوی کالری بالا و درعوض مواد مغذی اندک هستند و بنابراین مصرف آن‌ها خصوصا بـه افراد علاقمند بـه داشتن اندام متناسب، افراد چاق، بیماران قلبی – عروقی و افراد دیـابتی توصیـه نمـی‌شود و حتی به منظور بقیـه افراد هم مصرف اندک (به ندرت) آن توصیـه مـی‌شود.

    2) انواع شیرینی و شکلات مـی‌تواند باعث کاهش اشتها مخصوصا درون کودکان شود. بعد مصرف کمترشان آن هم با فاصله 2 الی 3 ساعت از وعده اصلی توصیـه مـی‌شود. 

    3) به منظور جلوگیری از دریـافت بیش از حد از این گروه، درون هنگام خرید شب عید سعی کنید حداکثر از یکی دو نوع از انواع شیرینی‌ها و شکلات‌ها، آن هم درون سایز‌های کوچکتر خریداری نمایید.

    4) انواع کاکائو‌های مرغوب (به دلیل داشتن مواد مفید به منظور سلامتی سیستم قلب و عروق و پاک شدن راحت تر از سطوح دندانـها) را جایگزین شکلات‌ها و تافی‌های چسبناکی کـه به سختی از دندانـها جدا مـی شوند نمایید.

    5)اکثر شیرینی‌ها، خصوصا شیرینی‌های تر از انواع روغن‌ها و چربی‌های جامد اشباع کـه اتفاقا حاوی اسیدهای چرب ترانس هم هستند، تهیـه مـی شوند کـه عامل افزایش چربی‌های مضر خون هستند. بنابراین مصرف آنـها خصوصا به منظور بیماران قلبی و عروقی و افرادی کـه چربی خون بالا دارند، درون حداقل مقدار، توصیـه مـی شود.

    6)برای افراد دیـابتی، شیرینی‌جات بـه دلیل داشتن قندهای ساده اصلا توصیـه نمـی شود. بنابراین بـه افراد دیـابتی پیشنـهاد مـی شود، از انواع شکلات‌های رژیمـی مخصوص بیماری دیـابت درون منزل داشته باشند و از مصرف شکلات‌های معمولی درون مـهمانی‌ها و شب نشینی‌ها خودداری کنند.

    توصیـه‌های تغذیـه‌ای درون مورد آجیل و تخمـه:

    1)    برخلاف گروه شیرینی‌ها و چربی‌ها، انواع آجیل جزو گروه گوشت طبقه‌بندی شده و غنی از مواد مغذی مانند املاحی مثل کلسیم، فسفر، منیزیم، آهن، و مقادیر بالای پروتئین، ویتامـین E و... هستند کـه مـی‌توانند مـیان وعده مغزی خصوصا درون کودکان خردسال باشد.

    2)     بـه دلیل بالا بودن درصد چربی مغزها (معمولا بیش از 50 درصد) درون انواع آجیل، این گروه کالری بالایی دارند. بـه همـین دلیل افرادی کـه در معرض چاقی هستند، یـا بـه دیـابت، فشارخون و بیماری‌های قلبی مبتلا هستند، حتما با احتیـاط بیشتری از این گروه، مصرف کنند. 

    3)    بهتر هست از مصرف انواع بو داده و پرنمک آنـها، خصوصا اگر بـه بیماری فشارخون یـا بیماری‌های کلیوی مبتلائید خودداری کرده و انواع خام آنـها را خریداری کنید.

    4)    چون غالبا مغزها قربانی كپك‌ها و قارچ‌های سمـی‌ای مـی شوند كه ماده‌ای سرطان‌زا موسوم بـه «آفلاتوکسین» را ترشح مـی‌كنند؛ بنابراین درهنگام خرید، دقت کنید کـه حداقل آجیل‌های مرغوب و بسته بندی شده را خریداری کنید. 

    5)    دانـه‌های گیـاهی کـه جزو گروه چربی‌ها هستند، منابع خوب پروتئین، اسیدهای چرب غیر اشباع و انواع مواد معدنی و ویتامـینـها بوده و از لحاظ ارزش تغذیـهای مانند مغزها هستند. 

    6)     انواع تخمـه از منابع خوب ویتامـین E هست كه از آنتی‌اكسیدانـهای مفید به منظور سلامت محسوب مـیشود و مصرف آن درون تقویت سیستم ایمنی مؤثر است. تخمـه كدو نیز از منابع غنی املاحی مانند روی، آهن و سلنیوم بوده و حاوی پروتئین، فیبر، مس، منیزیم، منگنز، كلسیم، پتاسیم، روی، اسیدهای‌آمـینـه آرژینین و گلوتامـیك است. اسید لینولنیك نیز از تركیبات موجود درون تخمـه كدو هست كه از اسیدهای چرب مفید به منظور سلامت عروق محسوب مـیشود.

    7)    انواع تخمـه‌ها مقادیر بالایی چربی دارند ارزش کالری‌زایی بالایی نیز دارند. خصوصا درون افراد چاق و افرادی کـه دچار بیماری‌های چربی خون و فشارخون هستند، حتما در حداقل مقدار مصرف شوند.

    نکات تغذیـه ای درون مورد مـیوه‌ها:

    1)    هرم راهنمای غذایی مصرف 4-2 واحد مـیوه درون روز را توصیـه مـی کند. درون ایـام نوروز معمولا بـه دلیل بیشتر درون دسترس بودن مـیوه‌جات، آن هم درون اندازه‌های بزرگ مصرف آنـها معمولا بیش از حد نیـاز و به افراط است. بنابراین خصوصا اگر بـه اضافه وزن یـا چاقی دچارید مصرف مـیوه جات را بـه دو عدد متوسط درون روز محدود کنید. 

    2)    مصرف بیش از حد مـیوه‌جات مـی‌تواند باعث بی‌اشتهایی خصوصا درون کودکان و همچنین افزایش قند‌خون افراد دیـابتی (به دلیل داشتن قندهای ساده) شود. بنابراین مصرف مـیوه‌جات درون کودکان بـه 2 واحد و در افراد دیـابتی درون سهم کوچکتر و به فواصل و با کنترل بیشتری بر قند خون صورت گیرد (ترجیحا توسط دستگاه)

    اگر بـه مسافرت مـی روید
    دكتر شیخ الاسلام مـی افزاید: اگر هموطنان عزیز درون ایـام نوروز بـه مسافرت مـی روند به منظور جلوگیری از كم آبی و یبوست مقادیر مناسبی آب (بطری) همراه داشته باشند و همـه همراهان را هم بـه نوشیدن آن توصیـه كنند، ضمن اینكه بـه خاطر داشته باشند مـیوه ها و سبزیـهایی مانند هویج، گوجه فرنگی و ساقه كرفس درون طول مسافرت بهترین دوستان آنـها هستند، زیرا حاوی آب، املاح و ویتامـینـهای مورد نیـاز بدن مـی باشند. قبل از سفر درون خانـه آنـها را خوب بشویید و در ظرفهای مناسب دربسته با خودتان ببرید.
    وی مـی افزاید: آب بهترین نوشیدنی است، اما اگر مـی خواهید نوشیدنی دیگری سر مـیز باشد بهتر هست به جای نوشابه، از دوغ كم نمك و نوشیدنیـهای كم كالری استفاده كنید. اگر چاق نیستید ماء الشعیر هم جانشین خوبی است. درون طول سفر لبنیـات دوست استخوانـهایتان را فراموش نكنید و روزانـه حدود 2 که تا 3 لیوان شیر كم چرب یـا ماست استفاده كنید و از مصرف سوسیس و كالباس بپرهیزید.

    پیشگیری از مسمومـیت
    وی درون مورد حفظ ایمنی غذا و پیشگیری از مسمومـیت تصریح مـی كند: غذا بـه ویژه گوشت حتما كاملاً پخته شود از ظاهر گوشت مـی توان بـه مـیزان پخت آن پی برد، بـه عنوان مثال رنگ گوشت پخته حتما قهوه ای باشد، ولی اغلب مواقع (درون) كباب كوبیده یـا برگ، قرمز رنگ است. بسیـاری از مردم گمان مـی كنند چون گوشت روی شعله مستقیم قرار گرفته، درون آن هم پخته مـی شود، اما چنین تفكری اشتباه است. خیلی اوقات سطح كباب هم بـه حالت سوخته درون مـی آید، اما درون آن همچنان نپخته مـی ماند. درون مورد ماهی هم اینچنین است. ماهی زمانی پخته كه گوشت آن بـه صورت لایـه لایـه درآید.
    در مورد مرغ آب پز، وقتی آب مرغ شفاف و گوشت مرغ سفید شود مرغ پخته و آماده شده است. درون ضمن این روزها بهتر هست هموطنان از خوردن گوشت پرندگان وحشی صرف نظر كنند.
    در مورد غذاهای كنسرو شده درون صورت مشاهده برآمدگی و فرورفتگی از مصرف آنـها خودداری كنید. قبل از مصرف حتماً آنـها را 20دقیقه بجوشانید. اگر نمـی توانید سبزیـها را ضد عفونی كنید بهتر هست آنـها را آب پز نمایید. درون صورت امكان لوازم شخصی مانند قاشق، چنگال و لیوان مخصوص خود را همراه داشته باشید. و در آخر به منظور پیشگیری از اضافه وزن و شادابی بیشتر درون این ایـام بیش از سایر مواقع ورزش و تحرك بدنی داشته باشید از فرصت طلایی نوروز به منظور ورزشـهای گروهی استفاده كنید

    در دید و بازدیدهای نوروزی چه تغذیـه‌ای حتما داشته باشیم؟

    برای این کـه حجم مواد زائد داخل بدن را افزایش ندهیم؛ بهترین راهکار، پرهیز از پرخوری و درهم خوری است. اهمـیت این مسأله که تا حدی هست که حکمای طب سنتی ایرانی گفته‌اند کـه مضرترین چیز به منظور بدن، خوردن غذای جدید است؛ درحالی کـه هنوز غذای قبلی کامل هضم نشده است!
    اگر این درهم خوری و غذا خوردن روی غذای قبلی از غذاهای غلیظی مثل فست‌فودها، ماکارانی، سس مایونز، سالاد الویـه، سیب زمـینی و تخم مرغ آب‌پز، کله پاچه، حلوا و .... باشد، باعث بروز بیماری‌هایی مثل درد مفاصل، سنگ کلیـه، نقرس و بسیـاری از بیماری‌های بلغمـی و سوداوی خواهد شد.
    در فصل بهار بـه خصوص ایـام عید از چه موادغذایی حتما پرهیز کرد؟
    مسأله دیگر، انتخاب نوع غذاست. درون فصل بهار و نوروز نباید درون مصرف غذاهای گرم و تر، گوشت‌ها، شیرینی‌ها و ادویـه تند و تیز و نیز ترشی‌ها افراط کرد. چرا کـه این غذاها باعث تشدید عوارضی همچون دردمفاصل، دردهای نقرسی و بسیـاری از بیماری‌های بلغمـی و سوداوی مـی‌شود.
    بهترین غذاها درون فصل بهار بـه خصوص ایـام عید نوروز چیست؟

    بهترین غذاها، آش و سوپ ساده با گیـاهان و سبزی‌های هر منطقه، سوپ جو، سبزی پلو، ماءالشعیر طبی، کاهو و سکنجبین، سمنو (مخصوصاً به منظور افراد مبتلا بـه کم خونی و ضعف) و مـیوه درون حد متعادل است.
    افرادی کـه سالم هستند و مشکلات معده و مفاصل ندارند؛ مـی‌توانند سالاد کاهو را درون یک وعده با کمـی آبغوره و روغن زیتون مـیل کنند.
    افرادی کـه گرمای بدنشان بالاست و یـا این کـه زیـاد از شیرینی‌ها و غذاهای چرب و آجیل استفاده کرده‌اند؛ بهتر هست از شربت‌های خانگی فرونشاننده حرارت مثل شربت ریواس، زرشک، غوره، نارنج و لیمو استفاده کنند.
    در مورد شیرینی‌ها سعی کنید انواع کوچکتر آن‌ها را انتخاب کنید که تا حجم کمتری از مواد قندی ساده و چربی‌ها را دریـافت کرده باشید. توجه بـه شست و شوی دهان و دندان‌ها بعد از مصرف شیرینی‌ها بـه خصوص درون کودکان به منظور پیشگیری از پوسیدگی دندان‌ها بسیـار مسأله مـهمـی است.
    برای جلوگیری از غلظت خون، مصرف روزانـه یک لیوان شربت عناب مناسب خواهد بود.

     مصرف تنقلات

    از مـیان تنقلات، بادام طبع معتدلی دارد و برای اکثریت افراد قابل استفاده است؛ البته بـه شرط این کـه کهنـه نباشد و در مصرف آن افراط نشود. که تا روزی ده عدد بادام درون روز درون افراد معمولی بـه تقویت مغز و کبد کمک مـی‌کند.
    انجیر هم برایـانی کـه مبتلا بـه یبوست هستند، مناسب است. پسته و گردو طبع بـه شدت گرمـی دارند و افراط درون مصرف آنـها مـی‌تواند مشکلات زیـادی را بـه همراه داشته باشد.
    در هنگام خرید دقت شود کـه مغزیـات کهنـه نباشد و در پوست خود باشند.انی کـه مبتلا بـه پرفشاری خون هستند، حتماً حتما دقت کنند کـه آجیل شور استفاده نکنند؛ چرا کـه باعث بالا رفتن بیشتر فشار خون و افزایش احتمال گرفتگی‌های قلبی عروقی و سکته وجود دارد.
    برای بیماران دچار کبد چرب، چربی خون بالا و پرفشاری خون چه توصیـه غذایی دارید؟

    افراد مبتلا بـه کبد چرب، چربی بالای خون و پر فشاری خون سعی کنند از غذاهای فریزری و بسته‌بندی شده، کنسروها، گوشت و ، سیب زمـینی و تخم مرغ آب‌پز، سس مایونز، حلیم، کله‌پاچه، نان فطیر و خوب پخته نشده حتّی المقدور کم‌تر استفاده کنند.
    همچنین دقت کنند کـه مصرف زیـاد مواد شیرین و شور که تا حدی کـه تشنگی شدیدی ایجاد کند و سپس مصرف آب یـا دوغ یـا نوشابه یخ بـه شدت به منظور کبد مضر بوده و به مرور با تکرار این عادت غلط، کبد خسته شده و به سمت کبد چرب و سیروز کشیده مـی‌شود.
    پس سعی شود زمان مصرف آب و مایعات (به ویژه سرد و گازدار) با فاصله از غذا مصرف شود. گاهی اوقات هرچقدر آب یخ مصرف مـی‌کنید، عطش برطرف نمـی‌شود. این نوع تشنگی، عطش کاذب نام دارد کـه معمولاً بعد از خوردن غذاهای غلیظ و دیرهضم رخ مـی‌دهد و راه برطرف آن، نوشیدن یک لیوان شربت عسل گرم بـه صورت جرعه جرعه است.
    همچنین نوشیدن یک لیوان دم‌کرده دارچین یـا زنجبیل بـه دفع ماده ایجادکننده عطش کاذب از معده کمک مـی‌کند.

    منبع :اینترنت

    یکشنبه 24 اسفند 1393-01:44 ق.ظ


    از شاعران دنیـای ترک کـه در مدح نوروز و یـا یئنی گون اشعار و قصیده هائی بـه یـادگار گذاشته اند مـی توان بـه فضولی، باکی، نفی، ندیمـی، یحی ناظم، هالتی، نائلی قدیم، نظامـی گنجوی، شیخ سلیمان یحی افندی، شـهریـار، احمد پاشا، ابدال پیر سلطان، علی شیر نوائی، دده قورقورد، دیداری، درویش فخری، عزیز ماهسنی، ملا پناه واقف، جعفر خاندان، شکری متین بابا، آشیق علی عسگر، محمد آزادی، محمد غایبی، شیدائی، مختوم قلی و ... اشاره داشت.

    به گزارش دورنانیوز، فرهنگ نوروز (یئنی گون) درون ادبیـات ترک نیز دارای تعاریف و مشخصات خاص خود مـی باشد و در بسیـاری از منابع نوشتاری کـه تا بـه امروز حفظ شده اند ردپای یئنی گون را مـی توان دراشعار، قصیده ها، متون درباری، ادبیـات فولکوریک، سفرنامـه ها و… مشاهده نمود.

    دو تن از شاعران بزرگ ترک، نظامـی گنجوی (۱۲۱۴ – ۱۱۵۰) درون «اسکندرنامـه» و علی شیر نوائی (۱۵۰۱- ۱۴۴۱) درون اثر «سد اسکندر» یئنی گون یـا نوروز را جشن بزرگ و ملی وصف مـی کنند.

    در زمان امپرطوری عثمانی به منظور ارج نـهادن بـه بزرگان دربار شعرا بـه هنگام یئنی گون اشعاری با نام «پیشکش نوروزیـه» مـی سرودند کـه بیشتر درون وصف یئنی گون و پادشاه مربوطه مـی بوده است.

    در آذربایجان ایران و در شـهرهائی نظیر خوی، مرند درون هنگام نوروز یـا یئنی گون نغمـه هائی بـه مانند زیر از طرف خلق ترک سروده مـی شود:

    گلیر نوروز بایرامـی – عید نوروز مـی آید

    آچیلار گول له ر هامـی – تمامـی گلها شکفته مـی شوند

    ساخلا گلین آنامـی – ای عروس مادرم را بـه تو مـی سپارم

    آنامـی، هم آتامـی – هم مادرم و هم پدرم

     

    نوروز گلیر، یـاز گلیر – بهار بـه همراه نوروز مـی آید

    نغمـه گلیر، ساز گلیر – ساز و نغمـه مـی آید

    باغچالاردا گول اولسون! – درون باغچه ها گل بشکفد

    گول اوسته بولبول اولسون! – درون روی گل نیز بلبل مـی نشیند

     

    نوروز، نوروز خوش گلدین – ای نوروز خوش آمدی

    خوش گلدین، بوش گلدین – خوش آمدی، تهی آمدی

    بوش گلدین، دولو گلدین – تهی آمدی ، لبریز آمدی

    بول گلیدن، سولو گلدین – لبریز آمدی، پربرکت آمدی

    از شاعران ترک آزربایجان نیز استاد محمد حسین شـهریـاد درون اثر بی بدیل خود بـه نام «حیدر بابایـا سلام» بـه بهترین وجه ممکن زوایـای آداب و رسوم مراسم نوروز یـا یئنی گون را با صاف ترین کلمات و عبارات بـه تصویر کشیده است.

    بایرام یئلی چارداخلاری ییخاندا

    نوروز گولو ، قار چیچه یی چیخاندا

    آغ بولودلار کوینک له رین سیخاندا

    بیزده ن ده بیر یـاد ایله یـه ن ساغ اولسون

    دردله ریمـیز قوی دیکیلسین داغ اولسون

     

    یومورتانی گویچه ک گوللو بویـاردیق

    چاقیشدیریب سینانلارین سویـاردیق

    اویناماقدان بیرجه مـه یـه ر دویـاردیق

    بیزده ن ده بیر یـاد ایله یـه ن ساغ اولسون

    دردله ریمـیز قوی دیکیلسین داغ اولسون

     

    ایرضا منـه نوروز گولو ده ره ردی

    نوروز ائلی خرمنده ول سوره ردی

    گاهدان یئنیب کوله ش له رین کوره ردی

    داغدان دا بیر چوبان ایتی هوره ردی

    اوندا گوردوم اولاق اولق ساخلادی

    داغا باخیب قولاخلارین شاخلادی

    محمود کاشغری درون اثر گرانبهای ” دیوان الغات ترک ” خود نیز بـه موضوع یئنی گون و دگرگونی طبیعت نیز پرادخته و با این ابیـات بـه موضوع مـی پردازد :

    تورلوگ چیچک یـاریلدی – درون بهار انواع گل ها شکوفه مـی دهند

    بارچین یـادخیم کئریلدی – بـه مانند اینکه از کرمـی ابریشم نـهان گشته

    اوچماق یئری کوُرولدو – محل جنت و بهشت نمایـان شد

    توملوق یـانا کلگه سوز – و سرما هیچ وقت نخواهد آمد.

     

    شاه اسماعیل صفوی درون ابیـاتی نوروز و یئنی گون را چنین توصیف مـی کند:

    گلدی نو روزو باهارو احدو دئوری دوست کام

    یـار اه لی تک یئر اوزو نقش و نیگار اولدو گینـه

    اسراء دان بـه ری گلن نوروز یدین شاها یئتن

    هی قاضیله ر سادجه قیلون قاضی له ر دئین  شاه منم

     

    فضولی دیگر شاعر ترک یئنی گون را بدین گونـه بـه تصویر مـی کشد :

    هر گون آچار گونلومو ذووقی ویصالین یئنله ده ن

    گه رچه گول له ر آچماغا هر ایلده بیر نوروز اولور

     

    علی شیر نوائی کـه یکی از شاعران ادبیـات چغتائی مـی باشد نیز ابیـاتی درون وصف نوروز یئنی گون بـه ترتیب زیر دارد:

    واصلی آرا قوردوم رنگ امـیش بویونا ساچس

    تورکون تنگ اکزان ظاهیر اولور بولادی نوروز

    هر گونون قدر چلوبان  هر گونون نوروز اولسون

     

    نور علی کابلی از شعرای ترک ازبک نیز درون وصف نوروز و یئنی گون چنین ابیـاتی را سروده هست :

    توران اوزون بولسا اوزبکستان کوز

    یونینگ ترافیگا یوقتور بوشقا سوز

    تورکی مـیلادلارینگ ایچینده فیروز

    هورلوک تیمثولینگ اوزاسان ناوروز

    هر اینسان تاقدیرقا شکران آیلاب

    سنینگ گلیشینی قوتلار آتایلاب

    باغریغا اولادی سنی آوایلاب

    اوشاغینگ سن سئوه ن قیزیسان ناوروز

    به نظر بسیـاری از محققین دنیـای ترک نوروز یـا یئنی گون سبب ایحاد فصل خاصی درون زبان و ادبیـات ترکی شده هست که درون ترکیـه بـه ، درون آزربایجان بـه نوروزیـه یـا اشعار نوروز، درون قزاقستان بـه نوروز جیرالان، درون قرقیزستان بـه نوروز جیرلاری، درون ازبکستان بـه نوروز قوشوق لاری، درون ترکمنستان بـه نوروزنامـه، درون ترکستان شرقی بـه نوروزیـه و یـا نوروش قوشوق لاری و … معروف مـی باشد.

    از شاعران دنیـای ترک کـه در مدح نوروز و یـا یئنی گون اشعار و قصیده هائی بـه یـادگار گذاشته اند مـی توان بـه فضولی، باکی، نفی، ندیمـی، یحی ناظم، هالتی، نائلی قدیم، نظامـی گنجوی، شیخ سلیمان یحی افندی، شـهریـار، احمد پاشا، ابدال پیر سلطان، علی شیر نوائی، دده قورقورد، دیداری، درویش فخری، عزیز ماهسنی، ملا پناه واقف، جعفر خاندان، شکری متین بابا، آشیق علی عسگر، محمد آزادی، محمد غایبی، شیدائی، مختوم قلی و … اشاره داشت.

        منابع و ماخذ:

    •      نوروز درون فرهنگ ترک نوشته آیشـه باش چتین چه لیک
    •      یئن گون درون فرهنگ ترکان نوشته دکتر. بایرام دوربیلمـه ز
    •      نوروز درون فرهنگ عمومـی خلق ترک نوشته پرفسور دکتر اه رمان آرتون
    •      تورک خالق ادبیـاتی نوشته علی رضا صرافی
    •      نوروز درون ترکان اویغور نوشته ولی ساواش یلوک
    •      نوروز درون ادبیـات دنیـای تورک نوشته دکتر محمد تیمزکان

    یکشنبه 24 اسفند 1393-01:36 ق.ظ


    گویش همدانی یکی از گویش های محلی و متعدد زبان فارسی هست که بازمانده زبان فهلوی قدیم مـی باشد. از این زبان درون ادبیـات و کتب تاریخی با نام فهلوی نام شده است. فهلوی معرب پهلوی هست که از دوره اشکانیـان بـه منطقه ماد اطلاق گردید.گویش پهلوی اساسا گویشی هست ویژه مردم مغرب و جنوب غربی ایران زمـین درون قبال گویش دری کـه ویژه مردم مشرق و خراسان بوده است(اذکایی،1380: 327) گویش همدانی بخاطر رسوخ و نفوذ ترک زبانان درون منطقه و شـهر همدان بیشترین تاثیرپذیری را از زبان ترکی داشته است. منطقه همدان و شـهر همدان بـه علت مرکزیتی کـه در منطقه غرب کشور داشته و دارد محل برخورد اقوام، زبان ها و لهجه ها بوده است. منطقه همدان بخاطر ورود قبایل ترک درون قرن پنجم یکی از مناطقی بود کـه تحت تاثیر زبان ترکی قرار گرفته و کلمات بسیـاری از زبان ترکی وارد لهجه همدانی شد. و اگر چه نتوانست زبان مردم همدان را تغییر دهد اما تاثیرات بسیـاری بر آن گذاشت بطوریکه شاید بتوان گفت لهجه همدانی یک لهجه مابین زبان فارسی و ترکی است. امروزره بسیـاری از کلمات درون زبان ترکی لااقل درون بین ترک زبانان همدان استعمال نمـی شود اما درون گویش فارسی همدانی کاربرد آن را شاهد هستیم. منشا زبان ترکی را کوههای اورال - آلتای دانسته اند کـه به مرور درون اثر جابه جایی و کوچ های قومـی و یـا تهاجمات بـه بخش های بزرگی از آسیـا بخصوص آسیـای مرکزی و گوشـه هایی از اروپا رسیده است. ویژگی های زبان ترکی از جمله انطباق کلمـه بر معنی، ساخت لغات بر اساس زنجیره انشقاق، هماهنگی اصوات و التصاقی یعنی پیوندی بودن آن هم باعث غنای این زبان و خاص بودن آن درون جهان گردیده و همچنین باعث گردیده کـه بسیـاری از مردم دنیـا و در طی تاریخ از کلمات ترکی استفاده کرده و یـا ترک زبان گردند. حضور ترک ها درون ایران بسیـار قدیمـی مـی باشد، طبق شواهد جسته و گریخته بـه قبل از اسلام و دوره ساسانی (شاید هم پیشتر ) برمـی گردد. درون هر حال گسترش جمعیتی ترکان درون حدی کـه شکل جغرافیـای زبانی ایران را بـه صورت امروزی درآورده باشد بـه زمان سلاجقه مربوط است. سلاجقه کـه از شاخه ترکان اوغوز بودند درون قرن یـازدهم مـیلادی/ پنجم هجری وارد ایرن شدند با ورود سلجوقیـان و پیوستن ترکان جدید الورود بـه همزبانان بومـی یـا بومـی شده خود درون ایران جغرافیـای انسانی ایران شکل فعلی خود را یـافت و حضور انبوه ترکان طبعا موجب غلبه زبان ترکی دربخش های زیـادی از کشور گشت. درون زیر بـه بررسی تاثیرات زبان ترکی درون گویش همدانی پرداخته ایم.

    1- جدای از کلمات ترکی کـه در زبان فارسی معیـار و ادبی و رسمـی کشور وجود دارد و هرروزه آنـها رابکار مـی گیریم درون لهجه همدانی تعداد زیـادی کلمـه و اصطلاح ترکی وجود دارد کـه خاص گویش همدانی و مردم شـهر همدان هست و از کثرت استفاده بسیـاری بـه ترکی بودنشان فکر نمـی کنند کلمات ترکی کـه بسیـاری از انـها امروزه دیگر درون لااقل درون زبان ترکی محلی کاربرد ندارد. بطوریکه شاید بتوان گفت لهجه همدانی یک لهجه مابین زبان فارسی و ترکی است. مانند دایزه بـه معنی ، بایـاقوچ بـه معنی جغد، اده بـه معنی مادر، دادا بـه معنی پدر، قجاق بـه معنی بغل، قچاق بـه معنی زرنگ و جوانمرد، یورد بـه معنی خانـه و

    2- نکته بسیـار جالب دیگر اینکه بسیـاری از کلمات فارسی درون گویش همدانی وجود دارد کـه ترجمـه تحت اللفظی کلمات ترکی هست بطوریکه درون دیگر لهجه ها نـه تنـها کابرد ندارد بلکه اصلا معنی آن را نیز نمـی دانند. بطور مثال کلمـه گوش تلخ کـه در ترکی ات اجی هست و بهی کـه بسیـار بدادا و چندش آور نچسب باشد گویند و یـا کلمـه بخش گوشت کـه ترجمـه تحت اللفظی ات پایی هست ات بـه معنی گوشت و پای بـه معنی سهم درون دیگر لهجه ها گوشت کوبیده نام دارد.

    3- یکی از مـهمترین ویژگی های اواشناسی گویش همدانی درون حال حاضرره گرفتن کلمات درون بسیـاری مواقع است، لازم بـه یـاداوری هست که درون زبان ترکی قدیم فتحه وجود نداشته و تمامـی فتحه ها بصورتره تلفظ مـی گردیده اگرچه امروزه درون لهجه ترکی اذری این مسئله ساقط شده اما کماکان درون لهجه های ترکمنی و استانبولی و بسیـاری از روستاهای بخش بهار این قانون درون زبان وجود دارد. این وضع سابقا درون لهجه یـهودیـان همدان نیز عمومـیت داشته و ابتدا بهر درون بیشتر کلماتی کـه ادا مـی د غالب بود. بعنوان مثال، تمام، خراب، زمان، زمـین و...... کـه با فتحه خوانده مـی شود.

    4- یکی از مـهمترین ویژگی های آواشناسی زبان ترکی قانون هماهنگی اصوات هست یعنی اینکه اگر هجای نخستین یک کلمـه یکی از حروف صدادار یـا مصوت های ضخیم باشد، حتماً مصوتهای بعدی نیز حتما از مصوتهای ضخیم باشند. همـین ترتیب درون مورد مصوتهای ظریف نیز جاری است. بعنوان مثال کلمـه ای مانند (او˚تورمـیش) (نشسته) را درون نظر آورید. این کلمـه را بـه صورت (او˚تورموش) نیز مـی نویسند. به منظور اینکه بدانیم کدام گونـه درست است، از قانون آهنگ بهره مـی گیریم. درون هجای آغازین این کلمـه مصوت او˚ (O) وجود دارد کـه این مصوت از گروه های مصوتهای ضخیم هست پس حتما مصوتهای بعدی نیز از همـین گروه باشد. درون گونة (او˚تورمـیش)، مصوت بعدی ایـ (İ) از گروه مصوت های ظریف هست و طبق قانون آهنگ این گونـه نادرست است. درون گویش همدانی نیز این قانون وجود دارد بعنوان مثال درون کلمات زیر، مصوت u درون کلمات بـه i بدل شده است. پیمودن> پیمـیدن. مارمولک> مارمـیلیک، پیس مولوک> پیس مـیلیک.

    5- قانون هماهنگی اصوات درون دیگر موارد نیز کابرد دارد مثلا برخی اسم های عام و گاهی خاص کـه بیشتر دویـا سه حرفی اند خواه حرکات حروف ان ها درون اصلره باشد یـا فتحه درون حالتی کـه مضاف واقع شوند حروف انـها مکسور مـیشود بویژه حرف اول مانند پدر، سر، مشـهد کـه در حالت اضافه مثلا بـه من و تو چنین مـی شود پدر مـه سرتو و مشد. و یـا اینکه درون کلمـه قل من بـه معنی بازوی من کـه باید بصورت قلم تلفظ گردد چون قل با ضمـه هست ضمـیر ان نیز بجای ام بـه اوم تبدیل مـی شود قلوم.

    6- درون زبان ترکی بسییـاری مواقع حرف ت بـه د تبدیل مـی شود علت اصلی این مسئله این هست که هر دو این حروف قریب المخرج هستند و در گذشته کلمـه های ترکی عموما با ت شروع مـی شود همچنین از انجایی کـه زبان ها رو بـه راحتی و نرمـی حرکت مـی کنند حرق خشن ت بـه صورت د کـه نرمتر تلفظ مـی شود تبدیل گردیده است. درون گویش همدانی نیز صامت T بعد از صامتهای سایشی بیواک sh,F ،x و گاهی s بـه د بدل مـی شود. بخت> بخد، سفت> سفد، پشت> پشت، شکستن> شکسدن کود> کوت

    7- تبدیل گ بـه ی درون زبان ترکی بسیـاری از گ ها بـه ی تیدل گردیده هست بعنوان مثال اگلش مبدل بـه ایلش، اگری بـه ایری، درون گویش همدانی نیز تبدیل دیگه بـه دییـه وجود دارد.

    8- تبدیل ض بـه د. درون زبان ترکی اتفاق مـی افتد. مانند قاضی بـه قادی، قضا بـه قادا بـه معنی بلا، درون گویش همدانی نیز تبدیل خضر بـه خدر و غافل قضا بـه فافل قدا یعنی ناغافل مواجه مـی شویم.

    9- تبدیل "كسره- e" بـه "ای- i" درون هجای نخست كلمات: مانند تلفظ تركی "انسان" عربی بـه شكل "اینسان" درون تركی. نمونـه ها از لهجه همدانی: تبدیل بگیر-Begir بـه بیگیر-Bigir؛ بشین-Beşin بـه بیشین-Bişin؛ بمـیر-Bemir بـه بیمـیر-Bimir؛ بریز-Beriz بـه بیریز-Biriz؛ ببین-Bebin بـه بیبین-Bibin؛ نمـیشـه-Nemişe بـه نیمـیشـه-Nimişe؛ نمـیخوام-Nemixam بـه نیمـیخوام-Nimixam.

    10. تبدیل چ بـه ش درون زبان ترکی چاشماق بـه معنی حیران تبدیل بـه شاشماق گردیده هست در گویش همدانی، چراندن> شراندن، چی بـه شی، چالان چی پان بـه شالان شی پان بـه معنی ریخت و پاش و شادی ، شرتوپرت بجای چرت و پرت و ....

    11- تبدیل ق بـه خ درون زبان ترکی حرف ق بـه هنگامـی کـه در وسط کلمـه قرار مـی گیرد بـه خ تبدیل مـیشود مانند قورقماق کـه قورخماق تبدیل شده و یـا قوقو کـه به قوخو تبدیل گردیده هست و.... درون گویش همدانی نیز مسئله وجود دارد مانند تبدیل بـه رخص و/ رقشنده بـه رخشنده

    12-قرار گرفتن الف درون ابتدای کلماتی کـه با ر آغاز مـی شود قائده ای هست که درون زبان ترکی وجود دارد و همـین قائده درون لهجه همدانی و در بعضی از کلمات وجود دارد مانند اروس کـه به روس گفته مـی شود، ارشته بـه رشته و ....


    یکی از سنت های بسیـار خوبی کـه از گذشته درون تاریخ روستای دینگله کهریز خود را جا کرده هست سنت مشارکت و همکاری درون کارها مختلف بین اهالی روستای زیبای دینگله کهریز مـی باشد کـه از جمله از آن مـی توان بـه سنت « وارا اولماک » اشاره کرد کـه در بین همسایـه ها و اهل محله های مختلف مرسوم بوده و هست

    در گذشته اکثر خانواده های دینگله کهریزی دارای تعداد زیـادی اعم از مـیش و بز بوده و تعدای و بـه نحوی کـه در اکثر خانـه های دینگله کهریز مـی توان تعداد قابل توجهی از نگهداری حیوانات اهلی مشاهده نمود کـه همـین مساله سبب شده هست که به منظور فرآورده های لبنی اعم از شیر و ماست و کره محلی و... درون گذشته چاره ای اندیشده شود لذا از سال های بسیـار دور زنان دینگله کهریزی به منظور بهره وری بیشتر از این موضوع و استفاده مناسب از شیر از هوش و ذکاوت خود استفاده کرده اند که تا راهکاری بسیـار جالب و زیبا به منظور استفاده از لبنیـات خود بخصوص شیر تدبیر کنند و آن اینکه سنت « وارا اولماک » را طراحی کرده اند

    در این تدبیر بـه جای این کـه هر مقدار شیر ان و های خود را بـه تنـهایی تبدیل بـه لبنیـات کند کـه این امر هم کفیت و هم وقت و هزینـه های زیـادی را تحمل مـی کند و از طرفی سودآوری و راندمان پایینی دارد ضمن آنکه مثلا درون دوره یک ماهه امکان این کـه هر خانواده بخواهد بـه تنـهایی انواع و اقسام لبنیـات را درون حجم بالای هم به منظور مصرف خانواده خود و فروش بـه در بازار داشته باشد مـیّسر نبوده هست بنابراین زنان همسایـه طبق سنت « وارا اولماک » دور هم جمع مـی شدند و به تعداد نفراتی کـه بودند تصمـیم مـی گرفتند درون طول چند روز شیر های دام های خود را بـه نوبت و ترتیب بـه یک نفر داده که تا آن فرد و همسایـه بتواند با درون اختیـار داشتن شیر بیشتر محصولات لبنی بیشتر به منظور خود و فروش و یـا موارد غیره داشته باشد

    مثلا 8 همسایـه تصمـیم مـی گرفتند درون یک دوره زمانی شش 6 ماهه مازاد شیر خود را بـه صورت دوره ای پنج روز اوّل را بـه یک نفر بدهند  و پنج روز دوم نفری بعدی الی آخر ... بنابراین چون دوشیدن و درون روستای دینگله کهریز درون دو نوبت صبح و عصر انجام مـی شود شیرها را جمع مـی د و هر روز صبح بـه خانـه آن همسایـه ای کـه نوبتش بود مـی برند و شیر را تحویل آن فرد مـی دادند

    نحوه محاسبه شیر درون آن زمانـهایی کـه واحد لیتر و گالن و ... هنوز درون دنیـا باب نشده بود درون نزد زنان دینگله کهریز زمـین بـه این گونـه بوده کـه از شاخه های خشکیده درخت یـا بوته  مو کـه همانند انگشت بند ، بند مـی باشد  استفاده مـی د کـه به آنـها بـه گویش محلی « لَ لَ » مـی گویند کـه ارتفاع آن حداکثر سی که تا چهل سانتی متر مـی باشد. درون کل دوره از چند عدد بـه تعداد روزها استفاده مـی شده اگر روزهای دوره 5 روزه به منظور هر نفر بوده پنج 5 عدد و اگر بیشتر بوده بـه تعداد آن افزوده مـی شده و ظرف شیر و یـا طشت مخصوص شیر بـه زبان محلی دینگله کهریزی « لانچا »  هم یکی بود و به منظور همـه از آن استفاده مـی شده و « لَ لَ » یکسان استفاده مـی شد و نحوه محاسبه آن بـه این شکل بود کـه پس از اینکه هر فرد شرکت کننده درون « وارا اولماک » شیر خود را مـی آورد درون طشت شیر مـی ریخت و یکی از  « لَ لَ » ها را مـی آوردند  و آن را درون داخل طشت شیر قرار مـی دادند و اندازه شیر بـه هرکجای  « لَ لَ » مـی رسید آن را با نخی مـی بستند و بوسیله آن علامت گذاری مـی د که تا اینکه درون نوبت فرد آورنده شیر تحویل گیرنده شیر بـه همان مـیزان شیر به منظور تحویل دهنده بدهد

    « لَ لَ » ها نقش اساسی درون اندازگیری شیرهای جمع شده توسط همسایـه داشت و مـهمتر از همـه اینکه « لَ لَ » ها نزد تحویل گیرنده شیر مـی ماند نـه تحویل دهنده آن ، و این اعتماد آنان را بـه یکدگر نشان مـیداد و حکایت از صداقت و درستی این مردم داشت کـه حتی کوچکترین شکی بـه یکدیگر نداشتند علیرغم اینکه بـه راحتی علامتگذاری های روی   « لَ لَ » ها مـی توانست بـه مـیزان چند لیتر شیر را کم و زیـاد کند ولی اصالت و فرهنگ و تمدن غنی روستانشینان دینگله کهریزی هرگز اجازه نمـی داد کـه حتی فکر چنین کاری درون ذهن زنان دینگله کهریزی رسوخ کند

    لَ لَ علاوه بر کارکرد اندازه گیری شیر و مایعات پا از گیلم خود فراتر گذاشته و در ضرب المثل ها و کنایـه های محلی دینگله کهریزی نیز خود را جای داده هست به طوری کـه فردی درون هر کاری دخالت کند درون روستای دینگله کهریز بـه او مـی گویند « مگر  لَ لَ شده ای کـه در همـه کارها دخالت مـی کنی » ، کـه این خود نشان از کاربردهای  لَ لَ درون روستای دینگله کهریز مـی باشد

    مرادبولاقی (murad bulaqi)

    مرادبولاق روستایی هست در 15 کیلومتری و در جنوب شرقی همدان کـه چندین سال هست که متروکه گردیده. مرادبولاقی مرکب از مراد+ بولاق مـی باشد، مراد اسم خاص بوده و کلمـه بولاق درون ترکی بـه معنی چشمـه مـی باشد و منظور از مراد بولاقی یعنی چشمـه مراد، احتمالا نام روستا بخاطر وجود شخصی بنام مراد بوده کـه صاحب چشمـه بوده است.


    یکانـه یـا ییکانا (YEYKANA)

    یکانـه یـا تلفظ ترکی آن بصورت یی کانا، کـه در زبان فارسی بصورت یگانـه نوشته مـی شود روستایی هست که با 327 نفر جمعیت درون 8 کیلومتری جنوب شرقی همدان قرار گرفته است. درباره معنوی لغوی کلمـه حتما اشاره کرد کـه یی درون زبان ترکی بـه معنی خوب افضل و بهتر(کاشغری، 1384: 500)، (هادی، 1386: 836). و کانا بـه معنی چشمـه و آّبراه باغ انگور مـی باشد. بنابراین معنی ییکانا یـا یکانـه بـه معنی جایی کـه دارای چشمـه یـا آبراه خوب مـی باشد.



    گورگوز(Gorguz)

    گوریـا گرگز نام روستایی هست که با 184 نفر جمعیت درون فاصله 37 کیلومتری شمال شرق شـهرستان همدان قرار گرفته است. این روستا یکی از قدیمـیترین روستاهای منطقه همدان مـی باشد و وجود تپه های باستانی درون نزدیکی آن دلالت براین امر دارد. درباره ریشـه لغوی گرباید گفته شود کـه در زبان ترکی گربه معانی علامت و نمودار تند شدید، زیـاد وفراوان، دلاور و تیزبین مـی باشد(شاهمرسی،1387: 896).(واله بابا،1387: 643).

    همچنین گرگروز نام شخصیتی هست که فاصله سالهای 637 الی 634 و به نمایبندگی خان مغول اکتای قاآن و بعد از جنتمور حاکم خراسان و مازندران و ولایـات غربی ایران شده. سپس بعد از وی امـیرارغون حاکم ایران گردید. درون جهانگشای جوینی و درخصوص گرآمده هست که گرترکی بود از نژاد اویغور و از ملازمان جنتمور و مسقط راس او دیـهی بود مختصر بر 4فرسنگی بیش بالیغ(جوینی،1370: 16)



    کنجینـه همدان  (Kuncunə)یـا  (Kuncineh)

    کنجینـه یـا کونجونـه-  kunjunə روستایی هست که با 716 نفر جمعیت درون فاصله پنج کیلومتری و در جنوب شرقی همدان قرار گرفته است. کونجینـه کلمـه هست ترکی و ترکیبی مرکب ازیـا گون بـه معنی خورشید و جون یـا جین بـه معنی نگهبان.تلفظ قدیمـی گون بوده و به مرور تبدیل بـه گ گردیده است، تبدیل ک بـه گ درون بسیـاری از لهجه های ترکی امری عادی است. بنابراین کونجونـه یـا تلفظه فارسی آن کنجینـه درون زبان ترکی بـه معنی نگهبان خورشید خواهد بود(سیمـین فر،1387: 271).

    همچنین درون کتب تاریخی بـه قبیله ای بنام کنجینـه اشاره شده هست که درون ماوراالنـهر ساکن بوده اند، درون حدودالعالم و در باره ترکان کنجینـه آمده است" ترکان گنجینـه گروهی مردمانند اندک و اندر کوهی کـه مـیان ختلان و چغانیـان اند. اندر دره ای نشسته اند. و جایی سخت استوار هست ............... ایشان با امـیر ختلان و آن چغانیـان پیوستگی نمایند"( حدودالعالم، 121). همچنین درون کتاب تاریخ قم درون ذکر روستاهای قم بـه اراضی کنجینـه اشاره شده است( قمـی، 1385: 136). احتمال مـی رود کـه قبیله کنجینـه درون ابتدا درون ماوراءالنـهر و آسیـای مرکزی ساکن بوده بـه عنوان نگهبانان آتش بوده اند و سپس درون طی قرون اولیـه اسلام از آسیـای مرکزی بـه ایران و به منطقه قم مـهاجرت کرده و بالاخره درون همدان ماوی گزیده اند. ذکر نام قبیله کنجینـه درون کنار ترکان کمـیجان درون کتاب حدودالعالم و وجود نام کمـیجان درون نزدیکی های همدان احتمال این قضیـه را تشدید مـی کند.


    عربلو یـا عربلی( Ərəbli )

    عربلو یـا تلفظ ترکی آن عربلی روستایی هست که با جمعیت 441 نفر و در 21 کیلومتری همدان و در مسیرجاده فرعی همدان – قهاوند قرار گرفته است. نام روستا برگرفته از نام عرب کـه نام قومـی مشـهور و معروف هست (معین، 1364:، 2287). و پسوند له یـا لی حرف اضافه یـا همان پسوند معیت و دارابودن درون زبان ترکی هست که درون انتهای کلمات زبان ترکی مـی آید کـه به معنای انتساب ومنتسب چیزی بهی یـا چیزی هست مانند همدانلی یعنیی کـه همدانی هست و بـه همدان منتسب است(واله بابا،1387: 676). بعد بنابراین معنی عربلو یعنی روستایی هست منتسب بـه عربها. احتمالا طائفه ای از عربها درون اینجا ساکن بوده اند. البته عربلو نام طایفه ای از ایلات شاهسون نیز مـی باشد و احتمال اینکه نام روستا از نام این طایفه باشد نیز وجود دارد.


    شورین همدان ( Şeverin)  (Şoverin)

    شورین یـا شوورین روستایی هست که با 7هزار نفر جمعیت درون جنب همدان قرار گرفته است. شورین درواقع اولین روستای دهستان سنگستان هست که درون نزدیکی همدان قرار دارد و شاید که تا چند وقت دیگر درون محدوده کلان شـهر همدان قرار گیرد. شورین یک روستای قدیمـی حداقل با قدمت هزارساله مـی باشد. نام شورین به منظور اولین بار درون کتاب راحه الصدور و آیـه السرور راوندی آمده است. راوندی درون کتاب خود سه بار بـه نام شورین اشاره مـی کند. براساس اشارات راوندی متوجه مـی شویم کـه شورین نام محلی بوده هست در حوالی همدان. درون این اشارات یک بار از دروازه شورین و دو بار از مـیدان شورین نام مـی برد. هرچند دقیقا نمـی توان محل امروزی شورین را همان شورین اشاره شده درون کتاب راحه الصدور بیـان کرد.[1]  ظهیرالدوله ضبط این کلمـه را شاهورین یـا شاهورن یـاد کرده کـه به معنای شاه بخشیده شاه داده از ان ارائه نموده اند. کـه گویـا اقامحمدخان قاجار یـایکی دیگر ان را بـه حضرت تیول داده یـا بخشیده است.  نویسنده کتاب تاریخ بی دروغ درمورد وجه تسمـیه شورین نوشته هست که «شورین از قراری کـه مـی گویند درون اصل اسم ترکی و «شاهورن» بوده هست که گویـا آقا محمد خان پادشاه اول قاجارآن را بـه اجداد حسام الملک امـیرافخم پدراحتشام الدوله بخشیده است.[2]  اما این معنی درست نیست زیرا همانطور کـه اشاره کردیم کلمـه شورین بسیـار قدیمـی تر از زمان قاجار است.

    معنی دیگری نیز به منظور شورین وجود دارد، شوورن درون ترکی بـه معنی خاکشیر هست که درون کتاب سنگلاخ بـه آن اشاره شده است.[3] پرویز اذکایی همدانشناس و مورخ شـهیر دهکده باستانی زینوآباد را بر شورین منطبق یـا نزدیک آن دانسته است.[4]

    در مورد شورین اطلاعات جالبی درون کتاب ظهیرالدوله حاکم مشروطه خواه و صوفی مسلک همدان مـی بینیم. بـه گفته ظهیرالدوله: شورین خیلی بلوک آبادی هست و دارای عمارت و باغات قلاع و قنوات و دهکده هاست و شمال شـهر واقع هست و مسافتش که تا شـهر شاید ده هزار قدم باشد کـه خیـابانی محدود مشجر دارد.[5]

    چنانکه ظهیرالدوله اشاره کرده و در زمان قاجار شورین بلوک بسیـار آبادی بوده و دارای عمارت های و باغات و قلاع و قنوات و دهکده ما بوده کـه از آثاراین دوران درون شورین باقی مانده از جمله مسجد امـیر افخم ، همچنین دهکده های اطراف کـه جزء بلوک شورین بـه حساب مـی آمدند از جمله امـیر آباد ، پهن آباد ، رباط شورین کـه امروزه درون پسوند آنـها نیز بـه شورین مواجه مـی شویم. شکی نیست کـه در دوره قاجار شورین بسیـار آباد و قابل توجه بوده هست بطوریکه محل استقرار حاکم همدان بوده است.


    [1] -  امرا .... چون عهد کرد تعیین مقام دست بوس مـیدان شورین بود  راحه الصدور ....362

    آن ماده فتنـه را درون شب بـه دروازه شورین دفن د......382

    ....و غنیمت بسیـار بیـاورد و به همدان تاختن کرد و به مـیدان شورین با امـیرعلم و ابوالهیج سمـین مقابله کرد ......391

    [2] - تاریخ بی دروغ ص

    [3] - سنگلاخ، ص 242

    [4] -   اذکایی پرویز همدان نامـه ص 54 و 169

     

    [5] -  خاطرات و اسناد ظهیرالدوله ( بـه کوشش ایرج افشار چاپ شرکت سهامـی کتابهای جیبی ) ص 84

     


    شاه بوداق همدان  (Şah Budaq)

    شاه بوداق یـا نام امروزی آن مرتع بولاق روستایی هست که دارای 58 نفر جمعیت و در فاصله 30 کیلومتری درون شمال شرق شـهرستان همدان قرار گرفته است. درباره معنی لغوی شاه بوداق حتما گفت کـه شاه درون زبان فارسی و ترکی بـه معنی شخص پادشاه مـی باشد[1] و بوداق نیز درون زبان ترکی بـه معنی  شاخه گل و درخت مـی باشد[2] و در نتیجه شاه بوداق بـه معنی شاخه شاه مـی باشد، هر چند بوداق درون زبان ترکی اسم شخص نیز بوده و احتمال دارد کـه نام روستا از شخصی بوداق شاه نام گرفته شده باشد.  اما درباره معنی مرتع بولاق حتما گفت کـه مرتع درون زبان فارسی بـه چراگاه گفته مـی شود[3] و بولاق نیز درون زبان ترکی بـه معنی چشمـه مـی باشد.[4] بنابراین مرتع بولاق بـه معنی چشمـه چراگاه مـی باشد.


    [1] - معین 2003 بهزاد بهزادی ص 1562

    [2] - شاهمرسی آذربایجان دیلی نین ایضاحلی لوغتی بهزاد بهزادی ص 460

    [3] معین ص 3992

    [4] - بهزادی ص 471


    سنگستان روستایی هست که با جمعیت 2421 نفر درون فاصله 5کیلومتری و در جنوب شرقی همدان قرار گرفته است.

    درباره معنی واژه سنگستان دو احتمال وجود دارد یکی اینکه سنگستان مرکب از سنگ+ ستان باشد ـستان پسوندی فارسی هست که بـه معنای «جا، مکان، یـا سرزمـین» مـی دهد.[1] درون نتیجه معنی آن  جایگاه سنگ مـی باشد. احتمال دوم اینکه سنگستان درون اصل سگستان بوده مرکب از سک+ ستان، و منظور از سک همان قوم مشـهور ایرانی سکاها مـی باشد[2] کـه در دوره ای بر مادها نیز غلبه د و سکونتگاههای به منظور خود درون مناطق مختلف ایران و همدان ایجاد د، و نون اضافه شده درون کلمـه یـا بخاطر راحتی درون ادای کلمـه هست که اغلب درون لهجه همدانی مشاهده شده مانند سینزده کـه به سیزده گفته مـی شود و با بحاطر نون غنـه بوده کـه ادبا و علما گ را بصورت نگ تلفظ و انشاء مـی د. بـه نظر بنده احتمال گزینـه دوم بیشتر هست و این منطقه و روستاها جایگاه و محل استقرار قوم سکاها یـا سگاها بوده است. قابل توجه هست که روستاهایی با نام سنگستان درون ساوه و رامـیان نیز برمـیخوریم.  ظاهرا دهکده سنجاباد (سنگ آباد) کـه یـاقوت حموی درون نزدیک همدان یـاد کرده همـین سنگستان باشد. الله اعلم


    [1] -روی ص 65

    نوشته شده توسط گونش تاری

    گزل کندیم دینگله کهریز

    یکشنبه 24 اسفند 1393-01:06 ق.ظ


    دورنانیوز – سرویس تاریخی و فرهنگی : باتوجه بـه تدریس دکتر صدیق درون دانشگاه های تبریز با وی مصاحبه ای ترتیب یـافته هست تا از تمامـی زوایـای این اتفاق باخبر شویم و از چگونگی دعوت وی به انجمن‌ اسلامـی‌ دانشکده‌ ریـاضی‌ دانشگاه‌ تبریز که تا زمان شروع و اختتامـیه دروس وی باخبر شویم که  درون ذیل نظر شما را بـه مصاحبه جلب مـینماییم :

    • استاد اخیرا خبر یـافتیم‌ که‌ درون دانشگاه‌ تبریز به‌ تدریس‌ زبان‌ ترکی‌ مـی‌پردازید، ممکن‌ است‌ بفرمائید که‌ کدام‌ دانشکده یـا دانشگاه‌ از شما برای‌ تدریس‌ دعوت‌ کرده‌ است‌؟

    براساس‌ قرارداد تدریس‌ که‌ انجمن‌ اسلامـی‌ دانشکده‌ ریـاضی‌ دانشگاه‌ تبریز با من‌منعقد کرده‌ است‌، تدریس‌ درس‌ دو واحدی‌ « زبان‌ و ادبیـات‌ ترکی‌ » را درون ۱۶ هفته ‌بر عهده‌ گرفته‌ام‌.

    • این‌ کلاس‌ از چه‌ تاریخی‌ شروع‌ شده‌ و کی‌ به‌ اتمام‌ خواهد رسید و آیـا امتحان‌ هم‌ به‌ عمل‌ خواهد آمد؟

    نخستین‌ جلسه‌ کلاس‌ « زبان‌ و ادبیـات‌ ترکی‌ » درون روز پنجشنبه‌ ۱۸/۹/۷۹ برگزار گردید و تا ۱۵/۲/۷۹ ادامـه‌ خواهد داشت‌ و در نیمـه‌ دوم‌ اردیبهشت‌ ماه‌ ۷۹ امتحان‌ رسمـی‌ از دانشجویـان‌ به‌ عمل‌ آمد و به‌ قبول‌ شدگان‌ گواهی‌ ور به‌ مـهر دانشگاه‌ صادر و اعطاء گردید.

     

    • نقش‌ مسئولان‌ دانشگاه‌ تبریز چیست‌؟

    ما تلاش‌ خواهیم‌ کرد که‌ مسئولان‌ دانشگاه‌ تبریز را متقاعد به‌ اجرای‌ دقیق‌ قانون‌ و درحیطه‌ فعالیت های‌ خودشان‌ بم‌ و به‌ آنـها یـادآور شویم‌ که‌ خدمات‌ واقعی‌ به‌ مردم‌ و نظام‌ مقدس‌ جمـهوری‌ اسلامـی‌ وقتی‌ مؤثر خواهد افتاد که‌ حالت‌ کلیشـه‌ای‌ و دیکته‌ شده ‌نداشته‌ باشد و با لمس‌ واقعیت‌ها و نیـازهای‌ منطقه‌ای‌ و بر شالوده‌ خواست‌ عمومـی ‌پی‌ریزی‌ شود و روند مردمـی‌ داشته‌ باشد.

    هم‌ از این‌ روی‌، به‌ نظر من‌ حتما مسؤولان‌ دانشگاه‌ تبریز به‌ خواست‌ بحق ‌دانشجویـان‌ توجه‌ کنند و این‌ درس‌ را برای‌ دانشجویـانی‌ که‌ امتحانات‌ آن‌ را با موفقیت ‌پشت ‌سر مـی ‌نـهند، بعنوان‌ یک‌ درس‌ اختیـاری‌ دو واحدی‌ بطور رسمـی‌ بپذیرند و امتیـازات‌ بایسته‌ را به‌ دانشجو اعطاء نمایند.

     

    • آیـا برگزاری‌ این‌ کلاس ها وظیفه‌ مسئولان‌ دانشگاه‌ تبریز نیست‌؟

     

    البته‌، همانگونـه‌ که‌ شما اشاره‌ کردید، برگزاری‌ این‌ کلاسها جزو وظایف‌ مسئولان ‌دانشگاه‌ است‌. برگزاری‌ درس‌ دو واحدی‌ « زبان‌ و ادبیـات‌ ترکی ‌» درون سال‌ ۱۳۷۰ بعنوان ‌یک‌ درس‌ دو واحدی‌ از سوی‌ شورای‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ تصویب‌ شده‌ است‌ و تا کنون‌ دربسیـاری‌ از دانشگاه های‌ تهران‌ از جمله‌ دانشگاه‌ امام‌ صادِق (ع‌)، دانشگاه‌ تربیت‌ مدرس‌، صنعتی‌ شریف‌، شـهید بهشتی‌، علوم‌ پزشکی‌ تهران‌، علم‌ و صنعت‌، واحدهای‌ مختلف‌دانشگاه‌ آزاد اسلامـی‌ و دانشگاه‌ ارومـیه‌ با دخالت‌ مستقیم‌ خود مسئولان‌ دانشگاه‌ اجرا و تدریس‌ شده‌ است‌، ولی‌ علت‌ اینکه‌ چرا مدّعیـان‌ ریـاست‌ و رهبری‌ درون دانشگاه‌ تبریز عاجز و ناتوان‌ از اجرای‌ این‌ برنامـه‌ درون تبریز هستند، قابل‌ تأمل‌ است‌. اینان‌ اغلب‌ از « جوّ »و مسائلی‌ نظیر « سوء استفاده‌ » و « مخالفت ‌» ناله‌ مـی‌کنند و با قیـافه‌های‌ کلیشـه‌ای‌ حق‌بجانب‌ بهانـه‌گیری‌ مـی‌کنند و به‌ هر تقدیر، مایل‌ به‌ اجرای‌ این‌ برنامـه‌ رسمـی‌ دولتی‌نیستند و عقیده‌ دارند : « سری‌ را که‌ درد نمـی‌کند، نباید دستمال‌ بست ‌»! اما طیف‌دانشجویی‌ پذیرایی‌ این‌ بهانـه‌ها نیست‌ و طالب‌ اجرای‌ تمام‌ و کمال‌ قانون‌ است‌. هم‌ از این‌ روی‌ پیش‌ افتاده‌اند و همت‌ خود را بدرقه‌ این‌ راه‌ مقدس‌ مـی‌کنند.

     

    • آیـا برنامـه‌ درسی‌ را شما خودتان‌ تعیین‌ کرده‌اید؟

    برنامـه‌ درسی‌ کلاس‌ را من‌ تعیین‌ نمـی‌کنم‌، شورای‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ تعیین‌ کرده‌است‌ و آن‌ بدین‌ قرار است‌ که‌ یک‌ دوره‌ کامل‌ صرف‌ زبان‌ ترکی‌ آذربایجانی ‌به‌ همراه‌ نمونـه‌هایی ‌از متون‌ نظم‌ و نثر ترکی‌ دوره‌ اسلامـی‌ تدریس‌ شود. بخش‌ نخست‌ را بصورت‌ کاربردی ‌در کلاس‌ با دانشجو کار مـی‌کنم‌ و بر اساس‌ سرفصل‌های‌ موجود، جزوه‌ درسی‌ لازم‌ را نیز تهیـه‌ کرده‌ام‌ که‌ درون اختیـار دانشجویـان‌ است‌. برای‌ بخش‌ دوم‌ هم‌ کتاب‌ « برگزیده‌ متون‌ نظم‌ و نثر ترکی‌ » را تدریس‌ مـی‌کنم‌ که‌ درون سال‌ ۱۳۷۱ تألیف‌ کرده‌ام‌ و جلد اول‌ آن‌ و دوم‌ آن ‌از سوی‌ دانشگاه‌ صنعتی‌ شریف‌ چاپ‌ شد و چند سال‌ است‌ مورد استفاده‌ قرار مـی‌گیرد.

     

    • ممکن‌ است‌ برنامـه‌ تدریسی‌ خود را بطور خلاصه‌ بیـان‌ بفرمائید؟

    کتاب‌ « برگزیده‌ متون‌ نظم‌ و نثر ترکی ‌» حاوی‌ معرفی‌ آثار گرانقدر اسلامـی‌ است‌ که‌ از« قوتادغو بیلیغ‌ » شروع‌ شده‌ به‌ « حیدر بابایـا سلام‌ » ختم‌ مـی‌گردد. درون این‌ کتاب‌، از هر یک‌ از آثار نظم‌ و نثر ترکی‌ نمونـه‌هایی‌ معرفی‌ شده‌ است‌. دانشجو درون این‌ دوره‌ با محتوای ‌آثاری‌ چون‌ نـهج‌الفرادیس‌ (قرن‌ چهارم‌)، عتبه‌الحقایق‌ (قرن‌ پنجم‌)، دیوان‌ حکمت‌ (قرن‌ششم‌)، قیرخ‌ حدیث‌ (قرن‌ ششم‌)، دده‌ قورقود (قرن‌ پنجم‌)، دیوان‌ ترکی‌ مولوی‌ (قرن ‌هفتم‌)، کلاملار اثر قوشچو اوغلو (قرن‌ هفتم‌)، قاضی‌ برهان‌الدین‌ (قرن‌ هشتم‌)، قارا مجموعه‌ (قرن‌ نـهم‌) آثار عمادالدین‌ نسیمـی‌، شاه‌ اسماعیل‌ ختائی‌، قوسی‌ تبریزی‌،حبیبی‌، محمدبن‌ سلیمان‌ فضولی‌، مـیرزا صائب‌ تبریزی‌، ملا پناه‌ واقف‌، ملا ولی‌ودادی‌، قاسم‌ بیگ‌ ذاکر، راجی‌، صراف‌، شکوهی‌، لعلی‌، ساهر و شـهریـار و جز آن‌ آشنا مـی‌شود. همـین گونـه‌ درون کنار تدریس‌ متون‌ و صرف‌ زبان‌ ترکی‌، دانشجو را با مباحثی‌ از اتیمولوژی‌ و ریشـه‌شناسی‌ لغات‌ ترکی‌ و ادبیـات‌ تطبیقی‌ ترکی‌ و فارسی‌ و عربی‌ آشنا مـی‌سازیم‌.

     

    • آیـا علاوه‌ بر دانشکده‌ ریـاضی‌ درون دانشکده‌های‌ دیگر هم‌ این‌ برنامـه‌ اجرا مـی‌شود یـا نـه‌؟

    فعلا دانشکده‌ ریـاضی‌ از من‌ دعوت‌ کرده‌ و قرارداد منعقد ساخته‌ است‌. امـید واریم‌ این ‌کلاس‌ درون سال‌ تحصیلی‌ آینده‌ و حتی‌ درون نیمسال‌ آینده‌ درون همـه‌ دانشکده‌های‌ دانشگاه‌ تبریز بطور جدی‌ و رسمـی‌ تدریس‌ شود. مسئولانی‌ که‌ به‌ هر دلیلی‌ مانع‌ اجرای‌ این‌برنامـه‌ هستند، یـا خیـانت‌ مـی‌ورزند و یـا دچار جهالت‌ هستند و ناآگاهانـه‌ آب‌ درون آسیـاب ‌دشمن‌ مـی‌ریزند و با بی ‌اعتنایی‌ به‌ نیـاز منطقه‌ و خواست‌ عمومـی‌ و ایجاد سدّ درون برابر اجرای‌ قانون‌، به‌ دشمن‌ تراشی‌ و ایجاد نارضایتی‌ عمومـی‌ و تهیـه‌ خوراک‌ به منظور ‌سرویس های‌ اطلاعاتی‌ اجنبی‌ مدد مـی‌رسانند. دولت‌ و مردم‌ حتما محیط‌ مقدس‌ دانشگاه ‌را از لوث‌ وجود چنین‌ افرادی‌ پاک‌ سازند و دانشگاه‌ را از چنگال‌ زهر آگین‌ سوء مدیریت ‌آن‌ها برهانند.

     

    • استاد، اخیراً شایع‌ شده‌ که‌ عده‌ای‌ قصد تعطیلی‌ کلاس‌ شما را دارند. این‌ شایعه‌ تاچه‌ حد صحت‌ دارد؟

    احدی‌ نمـی ‌تواند کلاس‌ من‌ را تعطیل‌ کند.کلاس‌ فقط‌ درون دو حال‌ قابل‌ تعطیل‌ است‌. حالت‌ اول‌ آنکه‌ دانشجو به‌ کلاس‌ نیـاید. حتی‌ اگر یک‌ دانشجو هم‌ درون کلاس‌ بنشیند، من ‌درس‌ خواهم‌ گفت‌. و باید عرض‌ کنم‌ که‌ استقبال‌ به‌ حدی‌ است‌ که‌ اغلب‌ جا به منظور ‌نشستن‌ نیست‌ و بیشتر آقایـان‌ سرپا مـی‌ایستند. حالت‌ دوم‌ آن‌ است‌ که‌ امضاء کنندگان‌ قرارداد تدریس‌، بطور رسمـی‌ و مکتوب‌ قرار داد را، طبق‌ شرائط‌ ذکر شده‌ درون آن‌ فسخ ‌نمایند و در این‌ صورت‌، من‌ حق‌ خواهم‌ داشت‌ از طریق‌ قوه‌ قضائیـه‌ مسأله‌ی‌ فسخ‌ را دنبال‌ کنم‌. به‌ هر حال‌ شأن‌ کلاس‌ و تحقیقات‌ علمـی‌ درون آن‌ است‌ که‌ به‌ دور از بازی های‌ سیـاسی‌ و به‌ قصد پژوهش های‌ علمـی‌ صرف‌، تشکیل‌ گردد.

    کلاس‌ ما هم‌ یک‌ کلاس‌ صددرصد علمـی‌ و فنی‌ است‌ و به‌ دور از هرگونـه‌ سیـاسی‌ بازی‌ و رقاصی‌های‌ جناحی‌ برگزار مـی‌شود، مانند همـه‌ کلاس های‌ تخصصی‌ و علمـی‌، صبغه‌ تحقیقاتی‌ و پژوهشی‌ دارد و من‌ امـیدوارم‌ که‌ از مـیان‌ فارغ‌التحصیلان‌ ساعی‌ و با ذکاوت‌ این‌ کلاس‌، افرادی‌ پیدا شوند که‌ درون آینده‌ سکّان‌ ترکی‌ پژوهی‌ را درون ایران‌ به‌ دست‌ گیرند و تبلیغات‌ مسموم‌ ترکی‌ ستیزان‌ را درون منطقه‌ بی‌ثمر سازند.

    از اینکه‌ برای‌ پاسخ‌ به‌ سئوالات‌ ما، وقت‌ گرانبهای‌ خود را درون اختیـارمان‌ گذاشتید سپاسگزاریم‌.

    من‌ هم‌ سپاسگزارم‌.

    اخبار مرتبط

    یکشنبه 24 اسفند 1393-01:01 ق.ظ


    دورنانیوز – سرویس تاریخی و فرهنگی : لازم بـه ذکر هست چند وقت قبل فصلنامـه تاریخ معاصر ایران درون شماره ۶۰ این نشریـه طی یک مقاله با امضای مستعار، اهانت‌های فراوانی درون ۴۵ صفحه نثار استاد دلسوز و فرهیخته ادبیـات زبان فارسی و ترکی دکتر ح. م. صدیق کرده است. دکتر صدیق یکی از فعال‌ترین اساتید طراز اول کشورمان هست که عمر خود را علاوه بر تالیف بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب و صدها مقاله، صرف تدریس درون دانشگاه‌های مختلف کشور و آموزش و پرورش کرده‌اند. از جمله اهم کارهای ایشان مـی‌توان بـه نشر ترجمـه‌ی دیوان لغات الترک شیخ محمود کاشغری، خلاصه عباسی (خلاصه‌ شده‌ای از سنگلاخ اثر مـیرزا مـهدی خان استرآبادی)، مجموعه آثار ملا محمد فضولی، مجموعه دواوین شاعران کلاسیک آذربایجان، قارا مجموعه شیخ صفی، فرضیـه زبان آذری وروی اشاره کرد. مقاله‌ی زیر درون پاسخ بـه بخشی از اهانت‌های این فصلنامـه نوشته شده است.

    نویسنده‌ی مغرض مقاله‌ی «دشمنی با ایران و ایرانی، فارس و فارسی زبان‌ها» سطح و زمـینـه‌ی تحصیلات خود را ثبت نکرده هست و معلوم نیست چگونـه درون زمـینـه‌های مختلف تاریخ، زبانشناسی، تورکولوژی، شعر و ادبیـات اظهار نظر مـی‌کند. وی کـه در فرازهای مختلف مقاله‌اش که تا توانسته بـه بی‌ادبی و بی‌تربیتی نسبت بـه دکتر ح. م. صدیق مبادرت ورزیده هست و حتی نصیحت مـی‌کند کـه :«ای مگس! عرصه‌ی سیمرغ نـه جولانگه توست» اینجانب تحقیق کردم و متوجه شدم درون کتابخانـه ملی از این شخص هیچ کتابی بـه عنوان تالیف ثبت نشده هست کاش لااقل خود را بیشتر معرفی مـی‌کرد که تا این «سیمرغ» را بهتر بشناسیم.
    در بخشی از مقاله‌اش درباره دکتر صدیق مـی‌نویسد:
    « درون بیشتر آثار خود با انبوهی از واژه‌ها و عبارات دارای بار منفی،‌ مشکوک، زشت و ناپسند و همراه با دروغ‌های شاخدار . . . حریفان و مخالفانش را از مـیدان بـه در کرده . . .»

    و یـا:
    « اتهام، برچسب زدن، القاء‌ یـهودی بودن و ارتباط با صهیونیسم از دیگر ابزارهایی هست که حسین صدیق با طرح آن‌ها سعی درون به کرسی نشاندن حرف‌های خود . . . دارد . . . کـه صد البته غیر علمـی و بسیـار ناجوانمردانـه و کین توزانـه نیز هست و سنخیتی با کار پژوهش علمـی راستین ندارد . . .»

    عبارات فوق را آوردم که تا بدانیم او چگونـه از «عبارات زشت و ناپسند»، «دروغ‌های شاخدار» و «برچسب زدن» بیزار است. بعد مـی‌گوید:
    «. . . شما دغدغه‌ی اسلام ندارید، معیـار و ملاک شما به منظور ارزیـابی افراد فقط گرایش یـا عدم گرایش بـه پان ترکیسم و تجزیـه طلبی هست . . . »

    و یـا:
    « از این‌ها گذشته، او کار بی‌ادبی را بـه آنجا رسانده کـه . . . »

    یـا:
    « او هیچ پایبندی‌یی بـه اصول اخلاقی ندارد . . . و در این راه از هیچ کوششی نیز رویگردان نیست و حتی بـه جعل و تحریف دست مـی‌زند. . . »

    و حتما دانست کـه او اصلا اهل برچسب زدن یـا استفاده از عبارات زشت و ناپسند نیست (!)
    به عنوان مثال جمله‌ی زیر را از نویسنده هتاک مقاله بخوانید:
    «. . . بـه درستی بـه اندیشـه‌های ناپاک اسلاف فکری امثال صدیق پی . . .»

    بعد ادامـه مـی‌دهد کـه یک انسان دلسوز هست و فقط قصد روشنگری دارد، اما حواسش نیست کـه روحیـه‌ی تخریبگرانـه‌اش درون جای جای کلمات و جملات خودنمایی مـی‌کند. بـه عبارتی دم خروسش بیرون مـی‌زند:
    «. . . هدف اصلی [من] فقط نشان بی‌صداقتی و ناراستی این شخص [استاد دکتر صدیق] هست . . . کـه از چه حربه‌های نادرست و غیراخلاقی‌یی . . . سود مـی‌جوید و پهلوانی خود درون عرصه‌ی پان ترکیسم را بـه هوادارانش بقبولاند . . . »
    نویسنده کـه بزعم خود از «حربه‌های نادرست و غیراخلاقی» استفاده نمـی‌کند آن قدر از بیـانات خود بـه وجد مـی‌آید کـه با ترسیم یک تصویر خیـال انگیز مـی‌گوید:
    «. . . او از دن کیشوت سروانتس هم پهلوان پنبه‌تر هست . . . »

    باز دلش به منظور جوانان مـی‌سوزد که:
    «. . . او با سوء استفاده از ابزار زبان، مردم، و به ویژه جوانان را فریب مـی‌دهد. . .»

    در فرازی کـه درباره‌ی ترکی سومری اظهار فضل مـی‌کند، مـی‌گوید:
    «. . . صدیق آن قدر درون این زمـینـه بی اطلاع هست . . . »

    باز تاکید مـیکنم کـه از نویسنده‌ی این هجونامـه هیچ کتابی درون کتابخانـه ملی ثبت نشده هست و هیچ مقاله‌ای با نام او درون اینترنت موجود نیست. اگر این یک نام واقعی هست معلوم هست که او هیچ پژوهش و تحقیق جدی‌یی که تا کنون بـه انجام نرسانده هست و تخصص و شایستگی لازم را درون زمـینـه‌ی اظهار نظر ندارد، و اما اگر این یک نام مستعار به منظور اوست حتما سخن وی را بـه نقل از خودش درون هجونامـه‌ی تاریخ معاصر بیـان کنم که:«. . . گوینده زبان را به منظور دروغ گویی بـه کار هست . . . گوینده از حیله‌های زبانی بـه عنوان سرپوشی به منظور پوشاندن ذهنیـات واقعی خویش استفاده مـی‌کند . . . »

    وی زیر تیتر «گستاخی و بی ادبی محض» مـینویسد:
    « . . . بنا بـه شـهادت نوشته‌های حسین صدیق، ایشان یکی از هتاک‌ترینانی هست که متاسفانـه بـه عرصه‌ی پژوهش راه یـافته و عناوین پرطمطراق نیز به منظور خود دست و پا کرده و یـا دیگران برایش دست و پا نموده‌اند. البته این وجه از ویژگی‌های شخصیتی ایشان خلق الساعه و آنی پیدا نشده و ریشـه درون گذشته‌های دور دارد . . . »
    نویسنده کـه بزعم خودش کاملاً «منطبق با واقعیت»، «مستدل» و «مستند» حرف مـی‌زند درون جایی مـی‌گوید:
    «. . . صدیق کـه تاب و تحمل نوشته‌های مستدل، مستند و منطبق با واقعیت‌ها را ندارد با توسل بـه فریب و نیرنگ و طرح اتهامات دروغین سعی درون بیرون راندن حریف از مـیدان مـی‌کند. او با توهین آمـیزترین الفاظ و عبارات آمـیخته با کنایـه، ریشخند و تمسخر و تحقیرانی کـه نوشته‌هایشان بـه مذاق ایشان خوش نمـی‌آید مـی‌پردازد . . .»

    و درون جای دیگر، باز تاکید مـی‌کند که:
    «. . . بـه هرو هر جریـان سیـاسی و فرهنگی‌یی کـه مطابق مـیل آنان نبود، زشت‌ترین دشنام‌ها و بدترین صفات را بدهند و برای آنان پرونده سازی ند. . . .»

    تا کنون عالم بی‌عمل دیده بودم اما نـه درون حد و اندازه‌ی نویسنده‌ی این هجونامـه. آناً بعد از هر عبارتی کـه به استاد صدیق نسبت مـی‌دهد، همان کار را مرتکب مـی‌شود. یعنی بـه «زشت‌ترین دشنام‌ها» و «بدترین صفات» به منظور «از مـیدان بـه در » شخص یـا «جریـان فرهنگی‌یی» کـه مطابق مـیلش نیست عمل مـی‌کند.
    هرزگی نویسنده مقاله که تا حدی هست که مـی‌گوید:
    « . . . احمدروی درون مقابل شما واقعاً‌ پاک و منزه و عاری و بری از هر گناهی است!»

    جملات و عبارات زشت و سخیف این نویسنده آن قدر زیـاد هست که نوشتن آن موجب درازای مقاله‌ام مـی‌شود. درون واقع نمـی‌خواستم بـه هجویـات او پاسخی بدهم کـه آن را اتلاف وقت مـی‌دیدم. حرف‌هایی کـه او مطرح مـی‌کند بی سر و ته و صرفا درون جهت تخریب چهره‌ی علمـی دکتر صدیق است، اما چون این هجونامـه توسط یک فصلنامـه و نشریـه‌ی مکتوب کشوری چاپ شده است، فعلاً بـه بخشی از جعلیـات نویسنده پاسخ مـی‌دهم.
    وی درون صفحه ۹۱ از روی مکر، فقط پاسخ دکتر صدیق بـه «ناصح ناطق» را مـی‌آورد و به ناسزاگویی مشغول مـی‌شود اما ذکر نمـی‌کند کـه ناصح ناطق چه گفته هست که دکتر صدیق پاسخش را چنین مـی‌دهد.
    وی، جمله‌ی وهن آلود ناصح ناطق را درباره‌ی آذربایجانیـان بـه دکتر صدیق نسبت مـی‌دهد. ناصح ناطق مـی‌گوید:
    «به مردم آذربایجان کـه زبان ناپدری‌های زورکی را پذیرفته‌اند،‌ توصیـه مـی‌کنم کـه تا مـی‌توانند درون رواج زبان فارسی بکوشند . . . »
    و دکتر صدیق درون کتاب «فرضیـه زبان آذری وروی» با ذکر عبارت فوق از ناصح ناطق چنین پاسخ مـی‌دهند:« . . . البته حتما تأکید کنیم کـه او خود درون آذربایجان بزرگ شده است. اما درون این ادّعا معلوم نکرده هست که کدامـیک از پدران ما ترکان آذربایجان ناپدری او بوده است، آن هم ناپدری زورکی! بر همگان معلوم هست که اجداد ما درون غیرت و حفظ عصمت و کیـان خانواده درون دنیـا زبانزد بودند و به سختی مـی‌توان باور کرد کـه بخواهند برایی ناپدری زورکی بشوند!» (ص. ۱۲۴)

    این سخن سخیف وهن آلود از آن ناصح ناطق هست و نـه دکتر صدیق کـه فقط بـه وی جواب داده است. آیـا نباید عبارت اهانت آمـیز نویسنده مقاله بـه قائل سخن سخیف فوق برگردد. سخن شخص هتاک بـه شرح زیر است:
    «جناب استاد، این هم ناشی از فرهیختگی، تعهد و تدین شماست کـه ناشر شما درباره‌ی آن قلم فرسایی کرده است؟ بـه راستی شما را چه مـی‌شود و چرا چنین هراسان و شتابزده فحاشی و هرزه درایی را پیشـه ساخته‌اید؟ مگر این سخن نغز سعدی را نشنیده‌اید که:
    دلایل قوی حتما و معنوی / نـه رگ‌های گردن بـه حجت قوی
    البته نیک مـی‌دانیم کـه شما را با دلیل و منطق کاری نیست، اما باز هم نداشتن منطق، مجوزی به منظور درشت گویی و هرزه‌درایی لجام گسیخته نمـی‌شود.»
    در باب ادب نویسنده هجونامـه کـه کم از قائل قول فوق نیست، چه حتما گفت؟
    کینـه، تعصب،‌ خودبینی، قوم‌گرایی، خاک‌پرستی و خون گرایی آفت تحقیق است. یک محقق نباید بهی باج بدهد.

    ناصح ناطق کیست؟
    ناصح ناطق (۱۲۸۰- ۱۳۶۳) فرزند مـیرزا جواد ناطق و پدر هما ناطق دارای درجه‌ی مـهندسی درون رشته‌ی راه و ساختمان از فرانسه بود. چند رمان مانند «آدمک حصیری»، «مـیکرو مـیگاس» و «آنژلیکا» را از فرانسه ترجمـه کرده است. وی کتابی نیز با عنوان «آذربایجان و وحدت ملی» دارد کـه از سوی بنیـاد افشار چاپ شده است. وی درون این کتاب هدف‌های زیر را دنبال مـی‌کند:
    ۱٫ تحقیر و توهین بـه مردم آذربایجان با دستاویز قرار برخی روایـات متون کهن، مانند نزههالقلوب حمدالله مستوفی. مثلاً درون جایی بی‌آن‌که موردی وجود داشته باشد، زهر خود را این‌گونـه مـی‌ریزد:
    «… ضمناً حمدالله مستوفی مـی‌گوید کـه در نظر ابناء زمانـه مردم تبریز وفا ندارند و شاعری درباره‌ی آنان گفته است:
    هرگز نشود بـه طبع تبریزی دوست،
    مغز هست جهان و هست تبریزی پوست…»

    ۲٫ نفاق افکندن و گسستن وحدت دینی و زبانی درون مـیان شـهرهای آذربایجان. مثلاً درون جایی مـی‌گوید:
    «… تبریزی‌ها نسبت بـه مردم ارومـیّه عواطف خوبی ندارند و …»
    ۳٫ محکوم آذربایجانیـان بـه تجزیـه‌طلبی و جدایی‌خواهی از سرزمـین مقدّس ایران اسلامـی و پیشنـهاد سرکوب زبان ترکی درون آذربایجان کـه در جای جای این کتاب بـه صراحت و یـا بـه تلویح بیـان شده است.
    ۴٫ سوق مردم بـه ملّی‌گرایی و ایرونی‌بازی از نوع سلطنت‌طلبی و ضربه زدن بـه وحدت دینی و انقلابی مردم درون شرایط سال ۱۳۵۸٫
    ۵٫ تبلیغ دشمنی و خصومت با کشورهای همسایـه‌ی ترکی‌زبان و تحریک احساسات قومـی و ملّی‌گرایی کـه در واقع توطئه‌ی موذیـانـه‌ای علیـه انقلاب مقدّس اسلامـی بود.
    ۶٫ ایجاد دشمنی مـیان فارس و ترک کـه شالوده‌ی کتاب او را تشکیل مـی‌دهد.

    آقای نویسنده! شما طبق ادعای خودتان درون مقدمـه‌ی مقاله‌تان ایرانی هستید و زبانی را بـه زبان دیگر برتری نمـی‌دهید. چرا بـه زبان نیمـی از هم‌وطنان خود ارزشی قائل نیستید؟ ترکی را مـی‌گویم کـه در سراسر ایران عزیز سخنور دارد، صاحب ادبیـاتی غنی و سرشار است، از فولکلور و ادبیـات شفاهی کم نظیری برخوردار است. اگرروی و برخی هم‌روزگاران وی بـه دنبال یک حرکت سیـاسی غوغاسالاری راه انداختند، شاید بـه خاطر ترس از مطامع برخی همسایگان و احزاب «اتحاد ملل ترک» بود و ادعاهای روشنی‌ بیگ‌ها.
    علاوه برروی دیگران هم وارد این گود سیـاسی شده بودند. مثلاً صادق رضازاده شفق رساله‌ی «تورک متفکری‌نین نظر انتباهنـه» را بـه ترکی عثمانی نوشت و چاپ کرد و مانندروی آذربایجانیـان را کـه خود هم از مـیان آنان برخاسته بود، آذری نامـید.
    شاید شرایط سیـاسی آن زمان چنین الزاماتی داشت. اکنون ما انقلاب کرده‌ایم، بزرگ‌ترین قدرت منطقه هستیم، مـی‌رویم کـه اسلام را درون سراسر گیتی حاکم کنیم، اکنون دیگر مانند زمان رضا خان آسیب‌پذیر و ضعیف نیستیم، ما درون اندیشـه‌ی صدور انقلاب اسلامـی بـه دیگر کشورها هستیم.
    در انتها سخنم را با ترجمـه‌ی شعری از رسول رضا بـه پایـان مـی‌برم کـه استاد دکتر ح. م. صدیق درون عنفوان جوانی آن را بـه نثری شیوا و زیبا بـه فارسی برگردانده‌اند. این شعر شرح احوال افراد دوچهره مانند نویسنده‌ی مقاله مورد نظر هست که دلش به منظور ایران و ایرانی مـی‌سوزد و اشک تمساح مـی‌ریزد!! نام این شعر «تمساح پیر» است
    تمساح پیر
    تمساح بزرگ
    ماهى‌هاى کوچک را مـی‌بلعد.
    اشک از دیده مـی‌بارد . . .
    و مـی‌گوید: صلح را درون این آب‌ها پایدار ساختم.
    و نشان نوع‌پرورى را
    به دست خود،
    بر دُم مـی‌زند.
    تمساح پیر!
    ماهى‌هاى کوچک
    ناله مـی‌کنند،
    فریـاد بر مـی‌دارند:
    «نمـی‌خواهیم!
    بزرگواری‌ات ارزانى خودت باد!
    خواست ما . . . فغان ما . . . »
    تمساح پیر نمـی‌شنود
    یـا نمـی‌فهمد،
    یـا نمـی‌پسندد!
    مـی‌گوید:
    – این چه فریـادى است؟
    کوچولوهایم!
    زمان، زمان ستیز است.
    زندگى پرفراز و نشیب است،
    چاله و چاه دارد.
    شکم بزرگ من
    بهشت آزادى است!
    همـه مـی‌نگرند
    که تمساح پیر
    – آن تمساح بزرگ –
    چگونـه ماهى‌هاى کوچک را مـی‌بلعد،
    و سپس
    اشک از دیده مـی‌بارد،
    اشک فراوان.
    آخر او نوع‌پرور است!

    نویسنده : سید احسان شکرخدا

    اخبار مرتبط

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:58 ق.ظ


    دورنانیوز – سرویس تاریخی و فرهنگی :

    عید نوروز درون اصل یکی از اعیـاد ترکان ساکنان اصلی فلات ایران هست که درون دوران‌های کهن پیدایی یـافته هست و در مقابل جشن اول پاییز‌،که جشن خرمن کوبی و برداشت محصول بـه حساب مـی آمد‌، بـه مثابه‌ی عید آغاز بهار و نوزایی طبیعت و شروع کشت و ورزمـیان کشاورزان ساکن این فلات از سواحل رود سند که تا آسیـای صغیر بـه شکوه برگزار مـی شده است. اکنون درون مـیان ما ترکان بـه « ایل بایرامـی»‌ نامبردار است. بعدها پارسیـان بـه آن «نوروز» نام دادند.

    این عید بعد از اسلام‌، درون مـیان مسلمـین نیز رواج یـافت و حتی از سوی ائمـه هدی علیـهم السلام درباره‌ی تشریح و آموزش آن حدیث‌هایی نقل شده است.

    اما درون باب تاریخچه‌ی اسطوره آمـیز نوروز درون متون تاریخی و ادبی فارسی و ترکی نظرهای گوناگونی ذکر شده است. کـه سیری درون آنـها خالی از لطف نیست. مثلا فردوسی درون شاهنامـه پیدایش نوروز را بـه جمشید شخصیت اسطوره‌ای ایران نسبت مـی دهد. آنجا کـه گوید:

    چو این پیشـه‌ها از وی آمد پدید، تو گفتی جز از خویشتن را ندید

    به فر کیـانی یکی تخت ساخت، چخ مایـه بدو گوهر اندرنشاخت

    که چون خواستی دیوبرداشتی، زهامون بته گردون برافراشتی

    چو خورشید تابان‌، مـیان هوا،        نشسته بر او شاه فرمانروا

    جهان انجمن شد بر تخت اوی،  شگفتی فرو ماند از بخت اوی

    به جمشید بر گوهر افشاندند،                مر آن روز نو خواندند

    سر سال نو هرمز فروردین،          بر آسود از رنج دل‌، تن ز کین

    بزرگان بـه شادی بیـاراستند،     مـی وجام ورامشگران خواستند

    چنین جشن فرخ از آن روزگار، بمانده هست از آن خسروان یـادگار.(۱)

    و اشاره مـی کند کـه دیوان سفید یـا ترکان درون ازای آزادی خود از اسارت‌، بـه وی خواندن و نوشتن یـاد دادند و این جشن را نیز بر او شناسانیدند:

    به خسرو نبشتن بیـاموختند،          ورا جشن نوروز بسپوختند

    یعنی ترکان علاوه بر یـاد خواندن و نوشتن بـه پارس‌ها، جشن نوروز را نیز بـه آن‌ها یـاد دادند.

    ابن اثیر درون الکامل التواریخ گوید: ‌« جمشید درون این روز فرمود به منظور وی گردونـه‌ای ساختند و بدان برآمد و بر هوا شد و به یک روز از دماوند بـه بابل رسید.  (۲)

    ابوریحان بیرونی درباره‌ی کلمـه‌ی « نوروز» اسطوره‌ای دیگر مـی آورد بدین گونـه که : ‌« چون سلیمان بن داوود انگشتری خویش را گم کرد‌، شـهریـاری چهل روز از وی برفت. اما بعد از چهل روز انگشتری پیدا شد و سلطنت بدو بازگشت هر چیزی گفت و مجوسان گفتند نوروز آمد.». (۳ ) البته این جشن، عید ترکان ایران نبوده است.

    عمر خیـام نیشابوری درون این باب اثر ممتعی زیر نام ‌« نوروز نامـه »‌ نوشته است. او درون آنجا پیدایش نوروز را بـه کیومرث نسبت مـی‌دهد و مـی‌گوید درون طول هر سال‌، فروردین چند ساعتی از موقع اصلی تغییر مـی کند و اگر این ساعت‌ها حساب و کبیسه نشود بعد از ۱۴۶۱ باز سال بـه آغاز اعتدال ربیعی مـی رسد سال خورشیدی را پایـه نـهاد و تا سال ۴۲۱ از شـهریـاری جمشید‌، این دور ۱۴۶۱ سال سپری شد و فروردین بـه مبدا حقیقی خود بازگشت و جمشید‌، این هنگام را دریـافت و نوروز نامـید و فرمود جشن ساختند و هر ساله آن را نگاه داشتند.»‌(۴)

    عمر خیـام نیشابوری بـه اصلاح تاریخ نیز پرداخت و در دوران جلاالدین ملکشاه سلجوقی ‌« تاریخ جلالی » یـا « تاریخ ترکی » بنیـان گرفت. این کار‌، یک بار نیز در عهد غازان خان درون تبریز انجام پذیرفت. خواجه رشیدالدین همدانی گوید کـه وی بـه جهت علاقه بـه ضبط تاریخ و تقویم درصدد اصلاح آن بر آمد و کبیسه‌ها را از زمان خلفای عباسی که تا عصر خود حساب کرد که ۴۲۰ سال بود و روی هم ۹ سال بـه حساب آورد و سال ۶۹۲ را بـه ۷۰۱ جلو برد و این اصلاح بـه ‌« تاریخ غازانی » مشـهور شد. (۵)

    حمدالله مستوفی درمثنوی ‌« ظفر نامـه » این کار غازان خان وارتباط آن با جشن نوروز را چنین بـه نظم درون آورده است:

    دگر چون کـه شاهی درون ایران یکی است،

                    بـه دیوان تاریخ یک رویـه نیست

    سر سال هر دگرگونـه است،

                    وزان کار این ملک وارونـه است

    گروهی هلالی کنند اختیـار،

                      گروهی خراجی شماردشمار

    گروهی از این هردوان بگذرد،

                         سر سال از فروردین بشمرد

    که نوروز کبرا بود نام آن،

                               زایـامر هست ایـام آن

    گروهی زاسکندری دم زنند،

                        گروهی حساب ازجلالی کنند

    من  این جمله تاریخ‌ها بفکنم،

                          یکی سازم و  نام خانی کنم

    سر سال نوروز و فصل بهار،

                        کـه باشد شب و روز بر یک قرار

    …. درون آن سال نوروز بر فصل بهار،

                    زهجری شده هفتصد و یک شمار

    ده و دو زماه رجتب رفته روز،

                                   نـهادند تاریخ گیتی فروز

    یکی گشت درملک ایران حساب،  

                   ورا هست «تاریخ خانی» خطاب  (۶)

    کلمـه‌ی نوروز درون گویش پهلوی کـه زبان فارسی ادامـه‌ی آن است، بـه صورت نوگروذ (Nogroz ) تلفظ مـی شده است. درون زبان عربی هم بـه شکل ‌« نوکروز » رایج بوده است (۷). این بیت از ابونواس شاعر معروف عرب هست :

    به حق المـهرجان و نوکروز،        و فرخ روز ابسال الکبیس      (۸)

    در آغاز پیدایی ادب فارسی نیز بـه ‌« جشن فروردین » و ‌« جشن بهار» معروف بوده است. چنانکه درون این ابیـات آمده است:

    جشن فرخنده فروردین است،          روز باران گل و نسرین است

    * * *

    بر لشکر زمستان نوروز نامدار، کرده هست رای تاختن و قصد کارزار

    ***

    بهار سال غلام بهار جشن ملک، کـه هم بـه طبع غلام هست و هم بـه طوع غلام   (۹)

    نوروز‌، علاوه بر نام روز اول سال درون ادبیـات فارسی معانی متعدد دیگری دارد. از آن مـیان نام آلت موسیقی و نیز نام پرده‌ای از موسیقی است. منوچهری دامغانی گوید:

    نوروز بزرگم بزن‌ای مطرب‌، امروز،    زیرا کـه بود نوبت نوروز بـه نوروز

    و درون ‌« نوروزیـه »‌ای درون ستایش ترکان‌، با اشاره بـه منشا ترکی این جشن مـی گوید:

    به راه ترکی مانا کـه خوبتر گویی،

                             تو شعر ترکی بر خوان مر او شعر غزی

    با توجه بـه اینکه اغلب آئین‌ها و رسوم رایج مـیان پارسیـان کهن از ترکان باستان و فرهنگ دیرین سال ترکی اخذ شده است‌، پیرامون پیشینـه‌ی نوروز و آویزش آن با فرهنگ باستانی ترکی‌، بـه دنبال پژوهشی گسترده درون باب عید شولن (= شولن بایرامـی) و عید یئنگئ گون (= نوروز) درون ماوراء تاریخ درون مـیان ترکان‌، اکنون بر ما  روشن هست که لفظ ‌« نوکروز» گونـه‌ای تلفظ فارسی از یئنگئ گون (Yengikun) ترکی هست که ترکان درون آغاز بهار – روز بیست و سوم از ماه موسوم بـه بوزآی Bozay (= مارس) جشن مـی ساختند و قرینـه‌ی آن جشن شولن بود کـه در آغاز پائیز آنرا بر پا مـی داشتند و این جشن را فارسیـان با نام ‌« مـهرگان »‌ حفظ د. اکنون درون روستاهای آذربایجان بـه این جشن‌، ‌« شوربا بایرامـی »‌ مـی گویند و در آغاز پاییز بر پا مـی شود.

    نویسنده : دکتر محمد حسین صدیق 

    منابع :

     (۱)- ابوالقاسم فردوسی‌، شاهنامـه‌، ج۱‌، ص۲۹۰٫

     (۲)- ابن اثیر‌، الکامل‌، چاپبیوت‌، ج۲ ‌، ص۱۸۱٫

     (۳) – آثارالباقیـه‌، پیشین‌، ص ۲۷۹٫

     (۴) – نوروز نامـه‌، بـه اهتمام محمد عباسی‌، تهران‌، ۱۳۳۸‌، ص۳۱۴٫

     (۵)- خواجه رشیدالدین فضل اله همدانی‌، جامع التواریخ‌، ج۲ ‌، ص۹۷۲٫

     (۶)- نقل از ‌«گاه شماری» اثر سید حسن تقی زاده‌، ص۲۹۷٫

     (۷)- برهان قاطع‌، ج۴‌، ص۲۱۸۷٫

     (۸)-  نقل از مقاله مجتبی مـینوی درون مجله دانشکده ادبیـات تهران‌، سال اول ‌، ش۳٫

     (۹)- ستاره شمال، یـادواره‌ی دکتر محمد معین، بـه کوشش کیـانوش کیـانی – محمد حسن اصغرنیـا.

    اخبار مرتبط

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:49 ق.ظ


    دورنانیوز- تورکجه سرویسی: اورمودا ائولنمک اوچون چوخلو دبلر واردیر.بیری بودور کی اوغلان سربازلیقدان گلندن سونرا اگر بیر قیزی ایسته­سه اؤز آنا و باجیسینان دانیشار و اولار مصلحت بیلسه­لر قیز ائوینـه ائلچی گئدرلر و یـا اگر اوغلان اولاردان اوتانسا یولداشلاری­نین بیرنن بوسوزو آناسینا یئتیره­ر.سونرا اوغلان آدامـی قیزین قوهوملاری­نین بیرینن قیز ائوینـه خبر یئتیرلرکی «فیلانی­لر» سیزه قوناق گله­جکدیلر.

    ائلچیلییین اول دفعه­سینده اوغلانین آناسی و بویوک آناسی وبویوک باجیسی گئدرلر و قیز ائوینده قاباخدان اولارا مخصوص تداروک گؤرولر.

    قیز ائوی گئلنلره خوش گلدین دئییب و قیز مئیوه و شربت گتیره­ر.

    قیزین آغزین اییله­مک اوچون اوغلان آداملاری­نین بیری قیزین اوزوندن اوپرلر کی اگر بیر عئیبی اولسا بیلسینلر و بیر موناسیب فورصتده قیزین اندامـینا باخارلار کی ایرادی اولسا بیلسینلر وائلچی­لییین اول مرحله­سی باشا یئتیشر.

    اوغلان ائوی نئچه گوندن سونرا اوغلانی قیز ائوینـه آپاریب، قیزنان اوغلان بیر-بیرین گؤروب و اخلاقلاریندان و ایسته­دیکلریندن دانیشارلار.

    سونرا قیز اگر اوغلانی به­یـه­نسه دئیـه­ر منیم اختیـاریم آتامـین الینده­دیر، صلاحیمـی آتام یـاخجی بیلر اگر به­یـه­نمـه­سه دئیـه­ر هله­من درس اوخورام و یـا اوغلاندان ایراد توتار.(به­یـه-نمز)

    (بوندان قدیم رسم ایدی کی اگر قیز راضی اولماسایدی اوغلان آدامـی­نین بیری­نین باشماغینا بیر آز دوز تؤکرمـیش)

    نـهایتده قیز ائوی هن­ یـا یوخ جوابینی بیر نفرین توسطینان اوغلان ائوینـه گونده­ره­ر. قیز اوغلان بیر-بیرین بیـه­نـه­ندن سونرا هر ایکی طرف کیشی­لرین و طایفانین بؤیوکلرین قیز ائوینـه ییغیب و اوردا دانیشارلار.

    قیز ائوینده اوغلان آدامـی­نین آغ ساققالی سؤزو باشلییب و دئیـه­ر: اللهین امرینن و پیغمبرین شرعی­نن گلمـیشیخ کی اوغلوموزو نوکرچیلیغه قبول ائلییـه­سیز و بیزده سیزین خانیم قیزییزی اؤزوموزه گلین ایلییـه­خ و بیر-بیریمـیزینن قوهوم اولاخ اگر راضی اولساز کبینـه باشلییـاق و مـهریـه­نین مقدارینی تعیین ایلییـه­خ. ایکی نفر بیری اوغلان و بیری قیز طرفیندن مقدارینی معین ائلیییب و دئیـه­ر:” الله مبارک ائله­سین.”

    دانیشیغین سحری­سه قیز و اوغلان و هر ایکی طرفدن بیرنفر (اوغلان و قیزین باجیسی) اولاری قان آزماییشینـه بهداشتا آپارارلار.

    اوندان سونرا قیزی بازارا آپاریب و اونا اوزوک و پالتار و بیر شال(لئچک) و آینا و شمعدان قرآن، گلین­دونو، بزه­ک وسایلی، باشماق، جوراب، کیف، گلین چادراسی و نئچه قوطو شیرینی و نـهایتده عقد سفره­سی­نین وساییلی آلینار.

    بوفاصیله­ده بیر نفر قیز ائویندن اوغلانی بازارا آپاریب و اونا نیشان اوزویو آلارلار. سونرا بیر واخت تعیین ائله­ییب و قند سیندیرما و کبینمک گونو مشخص اولار.

    قند سیندیرما گونو اوغلان آدامـی ییغیشیب و کله قند و شیرینی گؤتوروب و قیز ائوینـه گئدرلر.

    قیز ائوینده قند سیندیرما مراسیمـی باشلانار و بیرنفر اوغلان طرفیندن کله­قندی توتوب و باش طرفیندن سیندیرار و قندین باشی یئره دوشر و اوغلان آدامـینان هراونو یئردن قاپسا اونو قیزین آناسینا وئریب و اودا اونا بیر کؤینک یـا کؤینکلیخ تؤحفه وئرر و هامـی چپیح چالیپ و الله موبارک ائیله­سین دئیـه­رلر.

    کبینمک:

    کبینمک گونو اوغلان قیزی آراییشگاها (قیزین و اوغلانین باجیسی­نان) آپارار. سونرا قوناقلار بیر-بیر قیز ائوینـه ییغیشیب و چالیب و اویناماغا باشلارلار.

    سونرا اوغلان ماشینینان قیزی آراییشگاهدان قیز ائوینـه گتیره­ر. اوغلاننان قیز بیر اوتاغا کی ­اوردا عقد سفره­سی آچلیب گئده­رلر و سونرا بیر موللا گلیب عقد ­سینی اوخوماق و کبینیمـه­یـه باشلار و اوردا قیزین آتاسی­نین اجازه­سی­نن کبینیلر.

    کبینیلن زامان اوغلان و قیزین باشلاری اوسته بیر پارچا توتوب و یئددی قیز ایکی تیکه قندی بیر-بیرینـه سورترلر اووارلار و قیزلار هره­سی الینـه بیر آینا آلیب و بیر-بیریننن سوروشارلار نـه تیکیرسن؟ دئیـه­ر بختور اولسون بو قیزین بخت کؤینـه­یین تی. سونرا موللا گئدیب و اوغلانین باجیسی اوزوکلری اوینادا، اوینادا گتیریب و اوغلاندان انعام آلاندان سونرا اولاری یئره قویـار. اوغلان و قیز اوزوک تاخیب و بیربیرینین آغزینا بال قویـارلار. سونرا قیز و اوغلان قوناقلار اولان یئره چیخارلار.

    اوردا قیزین باجیسی شربتی اوینادا اوینادا گتیره­ر و اوغلاندان انعام آلانان سونرا شربتلری یئره قویـار.

    سونرا اوغلان و قیزی اوینادیب و گلن قوناقلار اونلارا هششـه­باش (شاباش) وئره­رلر. مراسیم قوتولانان سونرا اوغلان و بعضی یئرلرده اونون خانواده­سی ده شامـی قیز ائوینده قوناق قالارلار و بوردا کبینمک مراسیمـی باشا چاتار.

    نیشانلی­لیق گونلری:

    بعضی طایفالاردا قیز و اوغلانین تویو بیرموددت چکر بو موددتده اصطلاحن نیشانلی قالارلار. قیز اوغلان بیر-بیرینـه قوناق گئدیب و بو فاصیله­ده هر ایکی طرف بیر-بیرین قوناق چاغیرارلار.

    بوفاصیله­ده اگر بیر بایرام اولورسا اوغلان ائوی قیزین ائوینـه بایراملیق یـا بایرام پایی آپارارلار و بو تحفه هر بایرامدا فرقلی­دیر.

    مثلن قوربان بایرامـیندا قیز ائوینـه بیر قوچ بزه­ییب آپارارلار و اوندان علاوه قیزا جواهیر و پالتار آلارلار و یـا اگر چیلله­گئجه­سی اولسا اونا حالوا و قارپیز آپارارلار و اگر نوروز بایرامـی اولسا قیزا سبزه، آینا، شیرینی وجواهر و باشدان آیـاغا بیر دست پالتار آلینار.

    اگر بو فاصیله­ده یـای فصلی اولسا قیزا نوبارانلیق گتیره­رلر و او بوندان عبارت اولار کی یـایین هر مـیوه­سیندن بیر خونچا بزه­ییب و قیز ائوینـه گتیریلر.

    بعضی طایفالاردا اگر قیز و اوغلانین وصلتینـه راضی اولماسالار، اوغلان قیزی گؤتوروب و آتاسی ائویندن قاچیردار و بیر یـاخین قوهومون ائوینـه آپارار و بیر ایکی گوندن سونرا اوغلانین آتاسی و قوهومو گلیب و اونلاری آپاریب کبیندیریب و توی­لارین توتارلار. و بو آرادا قیزین عاییله­سی قاتیشماییب و قیزا غضب ائدرلرکی نییـه اولار ایسته­مـییـه­ن آداملا وصلت ائله­ییب و بو وصلتین هئچ ایشینـه قاتیشمازلار.

    حنا گئجه وگلین چیخارماق رسملری:

    توی­دان بیر نئچه گون قاباق اوغلان و قیز ائوی اؤز قوناقلارین بیر کارتینان تویـا دعوت ائدرلر و بوکارت دا تویون گونو و باشلانیش ساعاتی  و تویون اولدوغو یئره  اشاره اولونار و چوخلو یئرلرده اوغلان ائوی هر ایکی طرفین کارتین آلار.

    حنا گونو تویون اول گونودور و بو گون صوبح چاغی اوغلانین باجیسی و یـا قارداش آروادی و یـا یـاخین قوهوم­لارینان بیر ایکیسی، گلین و بیر نئچه نفر قیز ائوینن، گلین حامامـینا آپارارلار و اوردا شادلیق ائله­ییب و چالیب اوینارلار و سونرا گلین نظافت ائله­ییب و تویـا آماده اولار.

    حنا گونو صوبح چاغی اوغلان و قیزین ائوینده آشپاز قوناقلارین شامـی­نین تداروکونا باشلار و یـاخین قوهوملار گلیب قیز و اوغلان ائوینده یغیشیب و اورالاری تمـییزله­ییب مـیز، صندل دؤشـه­ییب و چیراق چکیب و گئجه­یـه حاضیرلارلار.

    قیز ائوینده توی گئجه باشلانار و اوغلان ائوینده ایکیندی چاغیندان باشلانار و بؤیوک توی گلیب و چالماغا باشلار. دئمـه­لی­­ییک کی طبل و زورنایـا، بؤیوک توی و دودک دئییلیر و اونو چالاندا، جوانلار و قوهوملار و توی قوناقلاری جلمان(یـاللی) گئتمـه­یـه باشلارلار و جلمان بیر دسته جمعی ­دیر کی اوتوز ایکی هاوادان عیبارت اولونور و هر تویدا بو اوتوز ایکی هاوا چالینار، البته ایندی جوانلارین چوخلوسو بو هاوالارین هامـیسن باشارمـیرلار و فقط بیر نئچه هاواسن اوینایـا بیلیرلر.

    جلمانین اولینده بیرنفر دستمال الینـه آلیپ و باشی چکر.

    جلمان چیراقلار یـانینجا داوام تاپار و چیراقلار یـاناندا قوناقلار یغیشیب و مـیز، صندل اوستونده اه­یله­شرلر و اوردا بیر قووال و بیر کامان و بیر ناغاری چالینیب و نوبتینن قوناقلاری اوینادارلارکی ایندی اولارین یئرینـه تویلارا ارکستر گئتیریرلر کـه بو هاوالاری دستگاه چالیب و بیر نفر بو هاوالار چالیناندا گوزل سس­اینن اوخویـار.

    هر تویدا بیر نفر به­ی انتخاب اولوب و مجلیسی ایداره ائلر و بیر نفر کؤمکچی کی امربه­ی آدلانار، مجلیسی دولاندیرار و بیر نفرده مراسیمـین اولیندن بولاری یـادگار ساخلاماق اوچون فیلمـه ییغار.

    مراسیم ده اوینایـانلار شاباش وئره­رلرکی بو شاباشلار داماد و اونون آتاسینا یئتیشر. مجلس باشلاناندا هامـی­دان قاباق داماد و اونون آتاسی بیر دسته گول و بیر کله قند گؤتوروب و بوتون قوناقلارا خوش گلدین دئیـه­رلرکی بوننان قاباق بو ایشی امربه­ی گؤره­ردی.

    هامـیدان قاباق دامادین آتاسین، شلواری­نین قیچین چیرمالییب و اوینادارلار و اوندان سونرا دامادین قارداشین،کوره­کن­لری، ع، دایی و ترتیبینن یـاخین قوهوملار و دوستلار و قوناقلاری اوینادارلار.

    مراسیمـین آخیرلرینـه یئتیره­نده قیز ائوی بیر نئچه نفرنن تاباقلاردا بزه­نمـیش خونلاری (دامادین پالتاری، کیف، باشماق، آینا شمعدان، شیرینی، گول، کله­قند، سبزه ­و…) گئتیریب و بؤیوک توی چالیب و دامادین قوهوم، قارداش و آنا باجیسی او خونون قاباغیندا اوینارلار. خونلاری بیر نئچه جوان قیزآداملارینان باشلاری اوستونـه قویوب و مجلیسه گتیره­رلر و بئی و اوغلانین آتاسیندان  بیر تحفه آلیب  و خونلاری یئره قویوب اه­یله­شرلر و اوغلان ائوی اونلارا شربت گتیره­ر.

    سونرا به­ی دئیـه­ر«خونلار اولوب آماده، خبر وئرین داماده».

    و نئچه نفر جوان کی قوهوم، دوست ودامادی ایسته­یـه­ن­لردن اولار دامادین قولوندان یـاپیشیب و مجلسه گتیره­رلر.

    به­ی[۱] دامادین آتاسینین کؤمکلیغی­نن اونلارین ایچیندن بیر نفر«ساغدوش» دامادین ساغ سمتینده دورماغا و بیر نفر سولدوش دامادین سول سمتینده دورماغا سئچرلر.

    ساغدوش و سولدوش دامادین و اونون قوناقلارینین حامام و آرایشگاه و صوبحانـه خرجی و گلین ماشینین بزه­مـه­یین خرجین وئره­رلر.

    سونرا بو ایکی جواندان انعام آلیب و خونلارا قویولموش کؤینکلردن گؤتوروب و بولارا تحفه وئره­رلر و سونرا بولار صندلدن دوروب و دامادا بیر موسیقی­نن و ایکی شاخه گولونن اؤز آتا و آناسی­نین قاباغینا گئدیب و گوللری اولارا وئریب اللرین اؤپوب، والیدئین الیندن یـاپیشیب گتیره­ر و صندل اوستونده اه­یله­شدیره­ر.

    اوخویـان، بیر تصنیف آنادان اوخویوب و اونلارین زحمتلریندن قدردانلیق ائله­ر.

    اوخویـان دامادین تعریفینـه باشلییـار مثلن بوجور اوخویـارکی:

    « گؤیده بیر اولدوز وار آدی طالیب­دی

                                        او   شوقونو  بو  مجلیسه   سالیبدی

    هامـی انعام وئریب داماد آناسی قالیبدی

                                     هامـی انعام وئریب داماد آتاسی قالیبدی

    بئله مجلیس، بئله دووران، واراولسون

                                      گلن  قوناقلارین  جانی  ساغ اولسون. »

    نـهایتده دامادین آتاسی و آناسی خوندا آماده اولونان حنادان گؤتوروب و دامادین ساغ و سول الینین ایچینـه یـاخارلار.

    سونرا دامادی اوینادیب و هامـی قوناقلار اونا شاباش وئریب وبوتون جوانلار قاتیشیب و دامادینان اوینارلار ونـهایتده مـیزلر دوزولوب و شام وئریلر و بوردا حناگئجه مراسیمـی باشا چاتار.

    کوره­کن حامامـی(داماد حامامـی )[۲]:

    حنا گئجه­نین سحریسی تئزدن داماد و ساغدوش و سولدوش بیرنئچه جوانینان حاماما گئدیب و اوردا چالیب اویناماغا باشلارلار و داماد نظافت ائلییـه­نن سونرا قیز ائوی آلان پالتارلاری گئیر و آرایشگاها گئدیب و سونرا توی ائوینـه قاییدارلار و بعضی کندلرده داماد پالتارلارین ناهاردان سونرا مجلیسیده بؤیوک توی چالینا-چالینا گئیـه­ر و یـاخین قوهوملار او آماده اولونجا اوینارلار.

    داماد حامامدان گلنده آناسی اونا اوزرلیک یـاندیرار که تا اونو بد نظردن ساخلاسین. گونون ایکیندی چاغیناجان بؤیوک توی چالینار و سونرا داماد گئدیب و گلینی آرایشگاهدان قیز ائوینـه آپارار. کی ایندی بو ایش تالاردا اولونور. اوغلان آدامـی ییغیشیب و گلین آپارماغا قیز ائوینـه گئدرلر.

    داماد و ساغدوش و سولدوش بیر نئچه نفرنن قیزین آتاسی­نین خیدمتینـه گئدیب و اوردا داماد قیزین آتاسی­نین الیندن اوپوب و آتا دا دامادین قولونا ساعات باغلار. کی بو مراسیمـه ال­اوپمـه دئییرلر. دامادین کیچیک قارداشی یـا بیر بالاجا اوغلان اوشاقی بیر شالینان (قیرمـیزی شال) گلینین بئلینی باغلار و بو عیبارتی دئیـه­ر:« یئده اوغلان بیر کور قیزا» و الینن ساخلارکی قیزین آناسی اونون تحفه­سین وئرسین.

    سونرا گلین آتاسی­نین الیندن اوپوپ و قیزین آتاسی و بؤیوک باباسی و یـا ع­سی قیزین قولاریندان یـاپیشیب و اونون باشی اوستونده قرآن ساخلییب و قاپی­یـا چیخاردارلار و قاپی­دا اونو اوغلانین آتاسینا وئریب و گلینی ماشینا مـیندیره­رلر.

    اوغلان و قیز آدامـی گلین ماشینی­نین دالیجا دوشوب و اوغلانین ائوینـه طرف حرکت ائله­رلر. اوغلان ائوی، هره بیر شی کـه قیز ائوی اولارا وئره­ر اوینادارلار کی بیللنسین اوغلان آدامـی­دیرلار.

    بو مسیرده جوانلار ماشینین قاباغینیب و انعام ایسته­رلرکی ساغدوش و سولدوش انعام وئریب و یولی آچارلار. اوغلان ائوینـه یئتیشنده آستانادا گلینین آیـاغی آلتیندا زیر (نعلبکی) قویوب و گلین اونو سیندیریب و ائوه کئچر.

    بعضی­لرده گلینین قاباقیندا بیر قوچ قوربانرلر. داماد و ساغدوش و سولدوش داما چیخیب و آلما و نوغول آتارلار. داماد داما چیخمامـیشدان قاباخ بیر قیرمـیزی آلما دیشلییب و گلینین آلنیندان وورار. سونرا داماد گلیب و گلین و یـاخین قوهومولارینان عسالدیرار. آروادلار گلینـه تاماشا ائدیب و اونا “بخته­ور اولاسان” دئیـه­رلر و سونرا داماد و آتاسی چیخیب قوناقلاری یولا سالارلار و هامـی داغیلار و زیفاف گئجه­سی باشلانار و بوردا توی مراسیمـی باشا چاتار.

    زیفاف گئجه­سی­نین سحری قیزین باجیسی و یـا قارداش آروادی گلیب و صبحانـه گئتیره­ر کی بو صبحانـه­ده عبارت­دی: کره ، یومورتا، بال، پنیر، جویز و… .

    ناهاردان سونرا آروادلار هر ایکی طرفین یـاخین قوهوملاری اوغلان ائوینـه یغیشیب و گلینـه تحفه گتیریب و اونو اوینادارلار و شاباش وئره­رلر و اصطلاحن بو مراسیمـه «باندئیئ تخت» دئیـه­رلر.

    باندئیئ تختین صاباح گئجه­سی گلین و داماد قیزین آتاسی ائوینـه گئدرلر کی بونا گیزلین گئجه دئیـه­رلر.  بیر نئچه گوندن سونرا دامادین آناسی گلینی قوهوملارین ائوینـه آپاریب واصطلاحن آیـاق آچما ائده­رلر.

    [۱] اورمودا تویو ایداره ائدن شخصه به­ی دئییلیر

    [۲] کوره­کن آذربایجانین چوخ یئرلرینده به­ی آدیلا تانینار.

    نویسنده: محمدرضا اسماعیل زاده  

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:46 ق.ظ


    تاریخ انتشار : شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۹

    «توافق هسته ای محال است!»عنوان یـادداشت روز روزنامـه کیـهان بـه قلم حسین شریعتمداری هست که درون آن مـی خوانید؛
    ۱- شایدانی این نگاه را «بدبینانـه» تلقی کنند ولی همـه شواهد و نشانـه های موجود حکایت از آن دارند کـه نگاهی «واقع بینانـه» هست و آن، این کـه چالش هسته ای کشورمان با حریف «نقطه پایـان» ندارد و رسیدن بـه توافقی کـه در آن حق ایران اسلامـی بـه رسمـیت شناخته شده باشد، «ناممکن» و «محال» است. چرا کـه چالش هسته ای یـازده ساله با ۵+۱ و پیش از آن با تروئیکای اروپایی فقط تابلوی هسته ای دارد ولی ماهیت و موضوع آن «هسته ای» نیست. آمریکا چالش هسته ای را بهانـه ای به منظور تحریم ها مـی داند و تحریم ها را «کارآمدترین حربه»! به منظور مقابله با پیشرفت و جهان شمولی ایران اسلامـی تلقی مـی کند. حالا اگر دشمنی آمریکا با موجودیت جمـهوری اسلامـی ایران را هم بـه صورت مسئله اضافه کنیم، نتیجه مـی گیریم کـه از نگاه آمریکا و متحدانش چالش هسته ای ادامـه درگیری های سی و چند ساله و از جمله، صحنـه دیگری از جنگ ۸ ساله است. بنابراین، «لغو تحریم ها» کـه در مذاکرات هسته ای دنبال مـی کنیم، مانند آن هست که از حریف انتظار داشته باشیم درون مـیدان جنگ با ایران اسلامـی، کارآمدترین اسلحه خود را زمـین بگذارد! و بدیـهی هست که نگذاشته و نمـی گذارد.انی کـه از مذاکرات هسته ای نتیجه دیگری را انتظار دارند، جغرافیـای مذاکرات را آنگونـه کـه واقعاً هست نمـی بینند و به جای آن کـه با نگاه بـه «شناسنامـه مذاکرات» کـه «غیر هسته ای» است، مسیر حرکت خود را تنظیم کنند، بـه «تابلوی مذاکرات» کـه آدرسی غلط مـی دهد چشم دوخته اند.

    ۲- همـین دو روز پیش، رهبر معظم انقلاب درون دیدار اعضای خبرگان بـه یکی از شگردهای آمریکا اشاره کرده و فرمودند؛ «هر وقتی کـه یک زمانی معین شده هست برای پایـان مذاکرات و ما بـه این زمان نزدیک مـی شویم، لحن طرف مقابل، بخصوص آمریکایی ها تندتر، سخت تر و خشن تر مـی شود، این، به منظور این هست که جزو شگردهای اینـهاست، جزو حیله ها و خدعه های اینـهاست.»

    و اکنون، سؤال این هست که چرا درون طول بیش از ۱۱ سال گذشته، هر وقت بـه نقطه پایـان نزدیک شده ایم، آمریکایی ها بهانـه جدیدی پیش کشیده و ساز تازه ای کوک کرده اند و اجازه نداده اند مذاکرات بـه نتیجه برسد؟! علت آن هست که بـه ادامـه چالش به منظور ادامـه تحریم ها نیـاز دارند.

    سال گذشته درون آغاز سال ۱۳۹۲، حضرت آقا طی سخنانی درون حرم رضوی علیـه السلام بـه همـین نکته اشاره داشته و گفتند؛ «آمریکایی ها دوست ندارند گفت وگوهای هسته ای تمام شود و مناقشـه هسته ای حل شود وگرنـه چنانچه آن ها مایل بـه اتمام این مذاکرات بودند، راه حل بسیـار نزدیک و بسیـار آسان بود».

    ۳- «دیوید فروم» کارشناس و نویسنده برجسته آمریکایی درون سایت CNN مـی نویسد «در صورت پایـان مذاکرات هسته ای و رسیدن بـه توافق با ایران، حتما تحریم ها برداشته شود و این درون حالی هست که تحریم ها با دو هدف پلکانی «تغییر رفتار- BEHAVIOR» و سپس «تغییر ساختار - STRUCTURE» نظام دینی ایران وضع شده اند!» کـه البته بـه قول رهبر انقلاب تغییر رفتار همان تغییر ساختار است.

    پیش از او، «جرج فن» مسئول مرکز راهبردی «استراتفور» کـه به باشگاه کهنـه کاران CIA معروف است، تصریح کرده بود کـه «مشکل ما با ایران بر سر فعالیت هسته ای این کشور نیست، بلکه مشکل آن هست که ایران نشان داده هست نـه فقط بدون حمایت آمریکا، بلکه درون حال درگیری و مناقشـه با آمریکا نیز مـی توان بزرگترین قدرت تکنولوژیظامـی منطقه بود. این پدیده، ایران را بـه یک الگو تبدیل کرده کـه بهار عربی (بیداری اسلامـی) را درون پی داشته است».

    ۴- اوایل دهه ۸۰ و در گرماگرم نخستین سال های چالش هسته ای کشورمان با تروئیکای اروپایی- فرانسه، انگلیس و آلمان- و چند ماهی بعد از اجلاس اکتبر ۲۰۰۳ تهران، طی یـادداشتی با اشاره مستند بـه کارشکنی ها و قانون گریزی های حریف، نتیجه گرفتیم کـه چالش هسته ای غرب با ایران اسلامـی فقط یک بهانـه هست و این چالش را با استناد بـه شواهد و قرائن موجود، ادامـه جنگ تحمـیلی دانستیم کـه با تغییر شکل- و نـه ماهیت- درون عرصه ای دیگر کلید خورده و به جریـان افتاده است. پیش بینی کرده بودیم کـه آمریکا و متحدانش پرونده هسته ای کشورمان را بـه شورای امنیت سازمان ملل مـی فرستند. آن روزها برخی از مسئولان محترم کشورمان، ابرو درون هم کشیده و به کیـهان اعتراض د کـه چرا «تخم بدبینی مـی افشاند!» و آقای «گری سیک» مشاور امنیتی رئیس جمـهور آمریکا درون مصاحبه ای، کیـهان را بـه «تندروی»! و «سنگ اندازی»! درون مسیر مذاکرات متهم کرد. ولی آن پیش بینی بـه حقیقت پیوست و آمریکا و متحدانش برخلاف بند«C» از ماده ۱۲ اساسنامـه آژانس، پرونده هسته ای کشورمان را بـه شورای امنیت سازمان ملل فرستادند».

    ۵- تأکید بر این واقعیت کـه چالش هسته ای هرگز نقطه پایـانی ندارد و رسیدن بـه «توافق» با حریف «ناممکن» و «محال» است، از آن جهت ضروری هست که؛

    الف: برخی از مسئولان محترم کشورمان برخلاف آنچه انتظار مـی رفت و مـی رود، از فراز و نشیب چالش ۱۱ ساله هسته ای درس نگرفته اند و هنوز با خوشبینی غیرموجه و بی دلیل بـه نتیجه مذاکرات مـی نگرند. بدیـهی هست که چنانچه این طیف از مسئولان محترم نگاه خویش را از تابلوی مذاکرات بـه «شناسنامـه مذاکرات» برگردانند، کلید لغو تحریم ها را درون قفل مذاکرات نمـی چرخانند.

    ب: اگر بپذیریم کـه حریف از چالش هسته ای بـه عنوان یک بهانـه به منظور تحریم ها استفاده مـی کند و هرگز از آن دست نمـی کشد، بی تردید، به منظور عبور از تحریم ها بـه راه کارهای دیگری روی مـی آوریم و بسیـاری از ظرفیت های بر زمـین مانده داخلی را بـه کار مـی گیریم کـه رویکرد بـه اقتصاد مقاومتی از جمله آنـها و بااهمـیت ترین آنـهاست.

    ج: چنانچه ما نیز بـه مذاکرات هسته ای بـه عنوان آوردگاه و مـیدان جنگ با حریف نگاه کنیم، بـه جای امتیـازدهی به منظور جلب اعتماد طرف مقابل، کـه مـی دانیم بی نتیجه است، پاشنـه آشیل حریف را نشانـه مـی رویم و از اهرم های فراوانی کـه در اختیـار داریم به منظور ضربه زدن بـه آمریکا و متحدانش استفاده مـی کنیم. بـه عنوان مثال، چرا مجلس شورای اسلامـی، طرحی را بـه تصویب نمـی رساند کـه براساس آن، کشورهای اروپایی همراهی کننده با تحریم های آمریکا را از اولویت مبادلات تجاری کشورمان خارج کند. هم اکنون کارخانـه عظیم «رنو» و «پژو سیتروئن» فرانسه بـه برکت روابط اقتصادی پرحجم با ایران نفس مـی کشد و قطع این رابطه مـی تواند فرانسه را با بحران اقتصادی بزرگی روبرو کند و یـا درون حقوق بین الملل فصلی با عنوان حق مقابله بـه مثل -RETALIATION- آمده است. این فصل بـه کشوری کـه حق قانونی آن از سوی یک یـا چند کشور دیگر نقض گردیده اجازه مقابل بـه مثل داده است. جمـهوری اسلامـی ایران مـی تواند درون واکنش بـه قطعنامـه اتحادیـه اروپا کـه تعهدآور بین المللی نیست، از این حق استفاده کند و تنگه هرمز را بـه روی نفتکش های حامل نفت به منظور کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران ببندد. گفتنی هست کشورهای اروپایی مجاز بـه خرید یـا نخ نفت ایران هستند ولی قطعنامـه اتحادیـه اروپا تصریح دارد کـه این اقدام به منظور مقابله با جمـهوری اسلامـی ایران است. بنابراین جمـهوری اسلامـی ایران نیز با استناد بـه «کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو» و «کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا» کـه مدلول آن نظام حقوقی آبراهه های بین المللی و حق عبور کشتی هاست، مـی تواند عبور نفتکش های حامل نفت به منظور کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران و یـا کشتی های اروپایی حامل کالا به منظور کشورهای منطقه را ممنوع اعلام کند و...

    د: اگر آنگونـه کـه شواهد و نشانـه ها حکایت از آن دارند، بر این باور باشیم کـه چالش هسته ای فقط یک بهانـه به منظور تحریم هاست، دلیلی ندارد کـه همـه توان کشور را درگیر مذاکرات کنیم و مـی توانیم سطح مذاکرات را هم از مقامات بلندپایـه- وزیر خارجه- بـه سطح کارشناسان و مدیران کل تنزل بدهیم.

    همـین جا گفتنی هست که ادامـه مذاکرات بـه دو علت ضروری است. اول؛ اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و دوم آن کـه تیم هسته ای کشورمان بـه لحاظ فنی و حقوقی کـه مبنای قانونی مذاکرات هست نسبت بـه حریف دست برتر را دارد.

    ۶- متأسفانـه جریـان مرموزی درون داخل کشور کـه به شدت شیفته آمریکاست و برخی از اصحاب فتنـه ۸۸ نیز درون آن نفوذ کرده اند، هرگونـه نقد و پیشنـهادی را بدون ارزیـابی مـیزان کارآمدی آن، بـه حساب مخالفت با دولت محترم و یـا تیم مذاکره کننده هسته ای مـی نویسند و حال آن کـه هیچ منتقد دلسوز و دوستدار نظام، فرزندان انقلاب را بـه کوتاهی و بی توجهی نسبت بـه منافع ملی متهم نمـی کند، اگرچه بـه قول رهبرمعظم انقلاب، طرف مقابل اهل حیله و نیرنگ هست و این واقعیت علاوه بر آن کـه هوشمندی و هوشیـاری بیشتر تیم محترم مذاکره کننده را مـی طلبد، بـه دلسوزان انقلاب کـه دوستداران تیم مذاکره کننده هستند نیز این حق را مـی دهد کـه دلواپس و نگران ترفندهای حریف باشند. چرا کـه فرزندان انقلاب بی تردید، منافع اسلام و انقلاب و مردم را نادیده نمـی گیرند. اما احتمال این کـه خدای نخواسته درون مواردی از سوی نمایندگان شیطان بزرگ فریب بخورند، وجود دارد.

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۰:۰۶:۵۷

    روزنامـه‌ی کیـهان اگر سخنگوی تیم مذاکراتی هست یـا سِمت دیگری دارد مـی‌تواند رسماً اعلام کند. (2742593) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۰:۱۸:۰۹

    نمـی دونم چرا ذره ای مثبت اندیشی درون وجود این مرد نیست (2742632) (alef-13)

    سپیده

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۰:۳۹:۴۹

    و هرگاه بـه توافق نزدیک مـیشویم شما و امثال شماها شروع بـه قلم فرسایی و تحلیل های کاملا شخصی و مغرضانـه مـی کنید (2742713) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۱:۲۷:۱۷

    انشاءالله توافق نشود که تا کیـهان شریعتمداری شبها راحت بخوابد. (2742865) (alef-13)

    آزاده

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۱:۳۲:۴۲

    به کوری چشم دشمنان، انشاالله این توافق صورت مـیگیره که تا رو سیـاه شود هر کـه نمـیتونـه منطق ایران درون دیپلماسی رو ببینـه! (2742884) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۱:۴۵:۰۴

    از دید شما مذاکره هم محال بود. (2742939) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۲:۲۵:۰۹

    چرا كیـهان اینقدر بـه طبل نا امـیدی مـی كوبد ؟؟؟ ضرر این تندرو ها كمتر از دشمنان نیست!! (2743051) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۲:۳۹:۴۲

    بابا چقدر بـه شما بگیم روزنامـه هایی کـه دروغ پردازی مـی کنند مطالبشان را منتشر نکنید آقای الف لطفا "....... (2743101) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۵:۲۰:۴۳

    تنگه هرمز رازببندیم؟؟ مطمئنم وقتی اینكارو انجام بدیم، درون همون ساعات اولیـه خیلی از دلواپسان عزیز بـه لندن و پاریس و جنوب لبنان مـهاجرت مـیكنن.. این مقاله حتما در تاریخ ثبت بشـه.. (2743639) (alef-13)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۲۰:۰۰:۲۰

    کیـهان اسراییل پیوندتان مبارک (2744508) (alef-3)

    فرزاد

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۲۰:۱۷:۱۰

    تحلیلهاش مثل تحلیلی كه درون مورد فوت پادشاه عربستان داشت كه نفت بـه ٢٠٠ دلار مـیرسه درون بیـاد
    كه فكر كنم اینم مثل قبلی هاش باشـه
    اینده نزدیك این را هم نشان خواهد داد (2744550) (alef-3)

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:44 ق.ظ


    دورنانیوز- سرویس تاریخی و فرهنگی: نوروز رسم و آیین کهن ایرانیـان و ایران زمـین هست که درون مناطق مختلف شـهری و روستایی آذربایجان غربی نیز مانند سایر مناطق کشور با برپایی مراسمات خاص و ویژه جشن گرفته مـیشود.

    به گزارش دورنانیوز، انسان شناسی و مردم شناسی همان طور کـه از نامشان بر مـی آید کوششی به منظور شناخت انسان و مردم هست که درون این راه مجموعه ی علوم و مدارک و شواهد را بـه یـاری مـی طلبد. شناخت آداب و رسوم مردم مناطق مختلف درون ایـامـی خاص نیز درون زمره علم مردم شناسی قرار گرفته و از اهمـیت زیـادی برخوردار است.
    نوروز رسم و آیین کهن ایرانیـان و ایران زمـین هست که درون مناطق مختلف شـهری و روستایی آذربایجان غربی نیز مانند سایر مناطق کشور با برپایی مراسمات خاص و ویژه جشن گرفته مـیشود.
    هیس آلماق «خانـه تکانی»
    از اوایل اسفند عموما مردم آذربایجان همانند سایر مردم ایران مشغول خانـه تکانی و رفت و روب و رنگ منازل مـیشوند و به استقبال عید نوروز مـی روند.


    مراسم چهارشنبه سوری:
    در آذربایجان بویژه درون روستاها از اول اسفند ماه درون هر هفته غروب سه شنبه را کـه «چهارشنبه آخشامـی» مـیگویند آتش مـی افروزند و کودکان و نوجوانان درون اطراف آتش جمع شده و اظهار شادی کرده و از روی آتش مـیپرند و ان دم بخت این کلمات را تکرار مـی کنند:
    آتیل پاتیل چهارشنبه    آینـه تکین بختیم آچیل چارشنبه
    یعنی بپر، بپر چارشنبه، مثل آیینـه بختم بختم گشوده شو چارشنبه و در هر شب چارشنبه چهارگانـه اسفند ماه ادامـه مـی یـابد.
    اولین چهارشنبه: «چیله قووان» یعنی هفته ای کـه چله زمستان را فراری مـی دهد
    دومـین چهرشنبه: «کوله چارشنبه» یعنی چهارشنبه کوتاه بود
    سومـین چهارشنبه: «موشتولوقچی چارشنبه» چهارشنبه پیـام آور
    آخرین چهارشنبه سال کـه بنام چهارشنبه سوری یـا آخیر چارشنبه مشـهور است.


    شال اندازی:
    بعد  فراغ از مراسم آتش بازی، شال اندازی شروع مـی شود. شال اندازی عبارت هست از اینکه جوانان و نوجوانان دو که تا سه که تا باهم جمع شده بطور ناشناس بـه در خانـه آشنایـان رفته و صاحبخانـه درون شال آنـها خشکبار، شیرینی و هدایـایی از این قبیل بـه عنوان تحفه مـیگذارد.


    مراسم فال لاشماق یـا فال گوش ایستادن:
    یکی از مراسمات شب عید فال گوش ایستادن هست به این معنی کـه ان دم بخت و یـا زنان آرزومند بطور ناشناس درون گوشـه ای از گذر کـه دید ندارد کلیدی مـیگذارند و به محبت رهگذران گوش مـیدهند هر جمله ای کـه ابتدا بـه گوششان خورد را راهگشای بخت و حاجت سال آینده خود تلقی کرده و از مفهوم آن آینده خود را پیش بینی مـی کنند.
    تکم چی:
    یکی از رسم های زیبای نوروزی درون آذربایجان غربی «تکم چی» ها مـیباشند کـه در حال حاضر درون غبار فراموشی ایـام گم شده اند.
    در گذشته نـه چندان دور، ورود تکم چی و شنیدن صدای آوازش درون کوی و برزن شـهر روستا طلیعه ای به منظور در راه بودن نوروز باستانی بود.


    مراسم خون «xon» «خان» فرستادن:
    یکی دیگر از مراسمات ایـام عید نوروز درون آذربایجان این هست که از خانـه داماد بـه خانـه ی عروس کـه هنوز وصلت نکرده و نامزد هستند «خونچه» فرستاده مـیشد و خونچه عبارت هست از تخته سینی بزرگی کـه در آن انواع شیرینی و آجیل و پارچه های قیمتی و طلاجات بر سر یکی از افراد داماد گذاشته شده و به خانـه عروس مـی آورد.
    پدر و مادری هم کـه ان خود را بـه خانـه بخت فرستاده اند که تا آخر عمر درون این عید به منظور آنـها هدیـه مـیفرستند.

    امـید هست که با حفظ و اجرای این آداب کهن و قابل احترام، نوروزی گرم و دل نشین درون کنار اعضای خانواده داشته باشیم.
    آیدا نیک نفس

    اخبار مرتبط

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:40 ق.ظ


    دورنانیوز- سرویس تاریخی و فرهنگی: کد آهنگ پیشواز 9 ترانـه زیبا و شنیدنی علی پرمـهر، خواننده خوش صدا و جوان آذربایجانی به منظور مشترکین ایرانسل منتشر شد کـه در زیر مـیتوانید نام ترانـه ها بـه همراه کدهای مربوطه را مشاهده فرمائید.

    به گزارش دورنانیوز، کد پشواز ۹ ترانـه زیبا و شنیدنی علی پرمـهر، خواننده خوش صدا و جوان آذربایجانی به منظور مشترکین ایرانسل منتشر شد کـه در زیر مـیتوانید نام ترانـه ها بـه همراه کدهای مربوطه را مشاهده فرمائید.

  • دونیـا بیر یـانا سن بیر یـانا    ۳۳۱۸۴۴۳
  • سنـه گوره                       ۳۳۱۸۴۴۴ 
  • ظالیم                             ۳۳۱۸۴۴۵
  • یـاغیش آلتیندا                  ۳۳۱۸۴۴۶
  • یـار آغلادی من آغلادیم      ۳۳۱۸۴۴۷
  • سن اولماسان یـاز اولماز   ۳۳۱۸۴۴۸
  • سئویرم سنی                 ۳۳۱۸۴۴۹
  • هانی                             ۳۳۱۸۴۵۰
  • فلک ائوین ییخیلسین       ۳۳۱۸۴۵۱
  • گفتنی است، کدهای پیشواز مربوط بـه همراه اول نیز بـه زودی منتشر خواهند شد.

    اخبار مرتبط

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:31 ق.ظ



    گؤیلر بولودلو قالدی

    قوشلار اومودلی قالدی

    آچاری یـار بوینوندا

    گؤنلوم کیلیدلی قالدی

    ***
    آتیمـیزی قوشالیم

    داغی-داشی آشالیم

    سن یـاغیش اول، من بولوت

    یـاغارکن قووشالیم

    ***
    فلكین ایشی دوشسون

    آغزیندان دیشی دوشسون

    اونوندا منیم كیمـی

    نامرده ایشی دوشسون


    عزیزیم، بادا گئتدی

    یئل ووردو بادا گئتدی

    دوشمن بیر ایش ایشله دی

    گنج عؤمروم بادا گئتدی

    ***
    گؤیلر بولودلو قالدی

    قوشلار اومودلی قالدی

    آچاری یـار بوینوندا

    گؤنلوم کیلیدلی قالدی

    ***
    آتیمـیزی قوشالیم

    داغی-داشی آشالیم

    سن یـاغیش اول، من بولوت

    یـاغارکن قووشالیم

    ***
    فلكین ایشی دوشسون

    آغزیندان دیشی دوشسون

    اونوندا منیم كیمـی

    نامرده ایشی دوشسون

    ***
    فلكین قهری منـه

    گلمـیری رحمـی منـه

    دولدورور غم باده سین

    ایچیردیر زهری منـه

    ***
    فلكین داد الیندن

    اولمادیم شاد الیندن

    یـاپیشایدیم یـاخاندان

    چكییدیم داد الیندن

    ***
    عاشق سازین ساز ایله
    قیشی آپار یـاز ایله
    گل کونلومون آهلارین
    آهنگ شـهناز ایله
    ***
    النمـیشم الک دن
    اییلمـه رم فلک دن
    آلچاقلیقدان قورخورام
    درس آلمـیشام پلنگ دن
    ***
    ایگید اولان آغلاماز
    اوره ک لری داغلاماز
    نوخدا ووران نف
    دنیـایـا بئل باغلاماز
    ***
    دردلرین دواسی یوخ
    دوستلارین وفاسی یوخ
    دنیـا دئرین قویی تک
    سویی وار، هاواسی یوخ

    ***

    یوزون گؤز رؤوشنی‌دیر,
    زولفون جان جؤوشنی‌دیر.
    خیـالین ایلن کؤنلوم
    محببت کؤوشنی‌دیر.
    ******
    عاشقام گــــوزوم اغلار

    گولمـــــرم اوزوم اغــلار

    دردیمـی كیمـــــه دئییم

    اغزیمــــدا سوزوم اغلار

    *

    یکشنبه 24 اسفند 1393-12:30 ق.ظ



    تاخت و تاز آژانس های چارتر کننده هتل و بلیط به منظور سفر بـه جزیره کیش، نرخ هر شب هتل درون ایـام تعطیلات نوروز را بـه مرز ۲ مـیلیون و ۵۰۰ هزار تومان رساند.

    به گزارش مـهر، هر ساله جزیره کیش شاهد فراز و نشیب های فراوانی به منظور علاقمندان، مشتاقان و دوستدارنش به منظور سفر بـه این جزیره زیبا است. نرخ های بالای هتل کـه امسال نسبت بـه سالهای گذشته افزایش یـافته به منظور یک شب اقامت درون بعضی از هتل ها از مرز ۲ مـیلیون و ۵۰۰ هزار تومان گذشته و کمترین نرخ نیز درون هتل های سه و چهار ستاره به منظور یک شب اقامت درون سویت یک مـیلیون و ۷۰۰ هزار تومان توسط آژانس های مسافرتی درون تهران از متقاضیـان سفر بـه کیش دریـافت مـی شود.

    اگر چه اکثریت هتل ها درون جزیره بصورت گارانتی بـه مدت یکسال درون اختیـار آژانس ها قرار مـی گیرد اما درون این مـیان مالکان هتل مـی گویند نرخ یک سال گارانتی ما بـه آژانسهای مسافرتی به منظور اقامت یک شب زیر ۳۰۰ و ۲۰۰ هزار تومان هست و نکته قابل توجه اینکه امسال به منظور کودک زیر یکسال مبلغ ۵۰ هزار تومان نیز دریـافت مـی کنند کـه در جزیره کیش بی سابقه بوده است.

    سید مـهدی ذکایی رییس جامعه دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی کیش درون گفتگو با خبرنگار مـهر با تشریح مشکلات، موانع و مسایل افزایش قیمت ها درون سفر بـه جزیره کیش گفت: درون حال حاضر قیمت مصوب درون کلیـه آژانس های فروش بلیط خدمات هوایی ۲۲۳ هزار تومان به منظور یک مسیر یک طرفه هست که درون زمان رکود این قیمت حتی بـه زیر ۷۰ که تا ۶۰ هزار تومان نیز کاهش پیدا مـی کند.

    گرانی درون کیش بیداد مـی کند

    ذکایی با بیـان اینکه گردشگران مانند خون درون رگ های هر منطقه گردشگری بـه ویژه جزیره کیش جاری هستند، بیـان داشت: این خون نباید با گرانی و افزایش قیمت ها، برخوردهای ناشایست و عدم خدمات مناسب و مطلوب مسموم بشود، زیرا کیش بدون گردشگر هیچ است.

    وی افزود: امروز جزیره کیش با امنیت و آرامش مثال زدنی اش، آب وهوایی فرح بخش درون طول هشت ماه از سال، طبیعتی بکر و جذاب و آثار تاریخی و سواحل خیره کننده اش علاقمندان و مشتاقان زیـادی را درون طول سال بـه سوی خود جذب مـی کند و ما حتما فرش قرمز به منظور آنـها پهن کنیم که تا با خاطراتی خوش و به یـاد ماندنی جزیره را ترک کنند.

    عبدالرضا شریفیـان، فعال گردشگری درون گفتگو با خبرنگار مـهر مـی گوید ما درون سال بیش از شش ماه ضرر و زیـان کاهش مسافر را درون جزیره کیش مـی دهیم. اگر ایـام خاص و تعطیلات نوروز و فصل زمستان نباشد کـه کیش با افزایش مسافر و گردشگر روبرو مـی شود قطعا ما ورشکسته خواهیم شد.

    نظارتی بر قیمتها و خدمات وجود ندارد
    حرف همـه آژانس داران درون تهران و مراکز استانـها درون صحبت های یک آژانس دار مسافرت هوایی خلاصه مـی شود ما حتما در ایـام خاص و تعطیلات نوروز بلیط و قیمت هتل را افزایش دهیم که تا بتوانیم سرپا بایستادیم و این درون کل مناطق گردشگری کشورمان نـهادینـه شده است. از سوی دیگر کوچکترین کار کارشناسی، کنترل و نظارتی هم بـه ویژه درون جزیره کیش بـه هیچ وجه وجود ندارد حتی درون مورد آپارتمان های شخصی کـه با نرخ هتل های کیش رقابت مـی کنند و بین ۳۰تا ۴۰ درصد نرخ خود را کاهش مـی دهند.

    قیمت یک ساندویچ بـه ۲۰ هزار تومان مـی رسد

    نکته قابل توجه دیگری کـه در بحث سفر بـه جزیره کیش وجود دارد، افزایش نرخ مراکز تفریحی، رستوران ها، فست فودها و سوپرمارکتها درون کنار کرایـه اقامت درون هتل ها، آپارتمان های شبانـه روزی است. گاهی قیمت یک ساندویچ بـه ۲۰ هزار تومان مـی رسد. یک وعده غذا درون رستوران های با موزیک بین ۸۰ که تا ۱۲۰ هزار تومان و در رستوران های بدون موزیک ۳۵ که تا ۵۰ هزار تومان افزایش پیدا مـی کند.

    یکی از عوامل گرانی و افزایش قیمت ها درون جزیره کیش اجاره بهای سنگین هست که هر سال گاه که تا دو برابر توسط مالکان کـه اکثریت درون تهران و خارج از کشور زندگی مـی کنند افزایش پیدا مـی کند

    ابراهیم باورصاد از کارشناسان با سابقه گردشگری درون گفتگو با خبرنگار مـهر مـی گوید: یکی از عوامل گرانی و افزایش قیمت ها درون جزیره کیش اجاره بهاء سنگین هست که هر سال گاه که تا دو برابر توسط مالکان کـه اکثریت درون تهران و خارج از کشور زندگی مـی کنند افزایش پیدا مـی کند. دوم هزینـه های کمرآب و برق و سوم بلیط رفت و برگشت هواپیما و شناورها است.

    وی عنوان کرد: این سه عامل از آنجائیکه هیچگونـه کنترل و نظارتی بر آنـها صورت نمـی گیرد قطعا امواج آن بـه طرف گردشگران و مسافران نیز مـی رسد کـه این دوستداران و مشتاقان هموطنان از داخل و خارج از کشور بـه ویژه درون ایـام تعطیلات نوروز به منظور سفر بـه کیش را دشوار و نقره داغ مـی کند.

    وی افزود: امروز حتی کودکان ما بـه کیش علاقه خاصی پیدا د حال توجه داشته باشید کـه خیلی از هموطنان بـه دلیل شرایط سخت مالی درون ایـام تعطیلات نوروز و حتی درون تابستان هم نمـی توانند بـه این جزیره سفر کنند از شعارهای سفر ارزان قیمت بـه کیش نیز امسال خبری نیست.

    طبق آخرین خبرها از نرخ تورهای سفر بـه جزیره کیش هتل های لوو پنج ستاره به منظور اقامت درون هفته اول سویت هر شب دومـیلیون و ۸۰۰ هزارتومان و اتاق های دو و سه تخته با ۳۰ درصد افزایش بفروش رسیده است. درون حالی کـه در هفته دوم اسفند ماه همـین اتاقها بین ۲۰ که تا ۳۰ درصد کاهش درون اختیـار مسافران قرار گرفته است.

    هتل های دو، سه و چهار ستاره نیز از هر شب ۵۵۰ هزار تومان که تا یک مـیلیون و ۷۰۰ هزار تومان توسط آژانس های مسافرت هوایی بفروش رفته هست که این قیمت ها همراه با بلیط رفت و برگشت و یک وعده صبحانـه است.

    آپارتمان های شخصی نیز از هر شب اقامت ۵۰۰ هزار تومان که تا یک مـیلیون و ۷۰۰ هزار تومان شروع شده هست که البته بعضی از آپارتمان های مجلل و لونیز هر شب اقامت آنـها بـه ۲ مـیلیون که تا سه مـیلون تومان نیز نرخ گذاری مـی شود.

    جا دارد مسئولان و دست اندر کاران با اندیشـه وتدابیر سازنده بـه این وضعیت آشفته و از هم گسیخته نرخ ها درون ایـام خاص و تعطیلات نوروز درون زمستان وبهار پایـان بدهند که تا ما شاهد شکوفاهی، رونق و رشد و توسعه اقتصادی درون کل ایـام سال درون جزیره زیبای کیش باشیم.

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۴:۰۶:۴۹

    با اون پول مـیشـه یـه تور چند روزه عالی بری استانبول (2743389) (alef-10)

    ۱۳۹۳-۱۲-۲۳ ۱۵:۴۴:۴۵

    با 3 مـیلیون تومان مـی توان یک هفته رفت بهترین هتل پوکت! چرا کیش؟؟؟؟ (2743732) (alef-1)

    شنبه 23 اسفند 1393-01:23 ب.ظ


    چرا ایرانیـان لطیفه سازی مـی كنند؟


    جوک بـه معنای اینکه دیگران را درنظر بگیریم و آنـها را موضوع خنداندن دیگران قرار دهیم، درون تاریخ ایران جنبه سیـاسی داشته و پررنگ هم بوده است. غالبا بـه لحاظ جامعه‌شناختی، مردمـی کـه نـه بـه لحاظ تعداد بلکه بـه لحاظ قدرت و ثروت درون اقلیت بودند نمـی‌توانستند برخورد مناسبی با صاحبان قدرت و ثروت داشته باشند، به منظور همـین دست بـه ساخت جوك، لطیفه و مسخره كردن مـی‌زدند.

    مسخره كردن، جوک ساختن و دست‌انداختن افراد بـه هرشکلی، شده‌ عادت بسیـاری از ما. كافی هست از كسی یـا گروهی، حرفی یـا كاری اشتباهی سر بزند که تا هجوم جوك‌ها و پرت‌ و پلاها بـه سمتش سرازیر شود. یـا اینكه كسی نقصی درون رفتار یـا حتی چهره و بدنش داشته باشد که تا همان نقص را بزرگ كرده و چون چماقی بر سرش بكوبیم.

    به گزارش قانون، البته این کار، تنـها بـه نقص و اشتباهات افراد ختم نمـی‌شود و بدبختانـه که تا حدی خلاقیم كه جریـان‌ها و وقایع (حتی‌تلخ‌ترین‌ها) را سوژه خود قرار داده و به هر شكلی كه مـی‌شود درباره‌شان جوک مـی‌سازیم. مثلا همـین داستان اسیدپاشی- كه واقعا جریـانی تلخ و بسیـار بد بود و سال‌هاست درون كشورمان رایج است- را تعدادی از جوانان مبتكر و در عین حال بیكارمان بـه بدترین شكل، مورد تفریح و سرگرمـی خود و همچنین آزار دیگران قرار دادند. یـا مثلا همـین مذاکرات ایران و 1+5 کـه مورد خوبی شده که تا باز هم مردم طناز بـه جوک‌سازی مشغول شوند و فقط بگویند و بخندند.

    اما سوال اینجاست كه این عادت زشت و آزاردهنده چرا این‌قدر درون فرهنگ و جامعه ما ریشـه کرده؟ آیـا این امر ریشـه تاریخی دارد یـا فقط درون زمانـه ما این‌طور است؟ البته از حق نگذریم كه طنزهای اعتراضی، بحثی ورای مسخره كردن هستند و در جای خود ارزشمندند. اما درون این گزارش سعی شده که تا به سوالاتی كه مطرح شد، پاسخی درخور داده شود.

    در این گزارش، چنین مسئله‌ای از منظر جامعه‌شناسی بررسی شده كه بد نیست شما هم آن را بدانید.

    محسن رنانی/ استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان:
    جوك های سیـاه ضدتوسعه است

    جوک‌ها دو دسته اند؛ سفید و سیـاه و طیف بزرگ‌تری از جوک‌ها نیز از لطیفه که تا شایعه و برچسب‌زنی را شامل مـی‌شوند. جوک‌های سفید همانند موسیقی، شعر و... وارد شده و باعث پیشرفت و جلای یک جامعه مـی‌شوند، اما جوک‌های سیـاه دو کار را انجام مـی‌دهند یـا مثل یک گلوله شلیک مـی‌کنند یـا مثل یک سم رسوب کرده و آرام آرم از پای درون مـی‌آورند.

    جوک‌های سیـاه آرام آرام هویت، غیرت و ارزش‌های کشور را نابود مـی‌کنند این جوک‌ها شامل جوک‌های قومـیتی، مذهبی و مـی‌شوند. اطلاع‌رسانی، تخلیـه روانی و رساندن انتقاد بـه مسئولان وضعیت و اوضاعی از کارکردهای یک جوک هستند، اما این جوک‌های سیـاه شلیک مـی‌کنند بـه توسعه و توسعه کشور را آرام آرام نابود مـی‌کنند. توسعه نیـازمند ویژگی‌های خاص خود هست و انسان‌های دارای اعتماد بـه نفس، مدیرانی کـه ریسک‌پذیر باشند، سرمایـه‌گذاران پردل و جرات کـه بتوانند بـه مدیران اعتماد داشته باشند که تا کار پیش برود از ویژگی‌های توسعه اند. یعنی اگر اعتماد مـیان جامعه، مردم، مدیران و دولت از بین برود، شکست آن جامعه قطعی خواهد بود. بعد جامعه‌ای پیشرفت مـی‌کند کـه مـیان سرمایـه‌دار و مدیرانش اعتماد باشد و ریسک‌پذیری مدیرانش به منظور انجام کارهای جدید درون بالاترین حد خود باشد.

    جوک‌های سیـاه شخصیت‌ها را ترور مـی کنند؛ به منظور مثال درون کشور ما محبوب‌ترین شخصیت فوتبالی کشور یعنی علی دایی ترور شخصیتی مـی‌شود، اما درون انگلستان دیوید بکام بـه عنوان محبوب‌ترین بازیکن فوتبال آن کشور تکریم مـی‌شود و از او پول‌های هنگفتی بـه جیب مـی‌زنند. اگر جامعه متخصص ساخت جوک‌های سیـاه شد حتما نگران این جامعه بود زیرا بـه دست خود مردمانش از توسعه‌یـافتگی باز مـی‌ماند.

    جوک سیـاه اعتماد‌به نفس، اتحاد و همبستگی ملی را از بین مـی‌برد. اگر مـی‌بینید درون کشور ما زنان کاندیدا نمـی‌شوند یـا مدیریتی را بـه دست نمـی‌گیرند، اگر مـی‌بینید قدرت ریسک‌پذیری پایین هست وی بای تعامل ندارد و مردم از تعامل مـی‌ترسند بـه این دلیل هست كه همـه زیر ذره‌بین هستند، مـی‌ترسند از اینکه اشتباهی رخ  دهد و بعد آماج حملات جوک شوند و زیر شلیک شایعات کمر راست نکنند.

    علی رفیعی/ دکترای جامعه‌شناسی و استاد دانشگاه اصفهان:
    جوك‌ها تسكین‌دهنده آلام هستند

    به نظر مـی‌رسد سخره گرفتن بیشتر درون ارتباطات شکل مـی‌گیرد. اگر یک رسانـه کاری انجام داد یـای فیلمـی ساخت، این سخره گرفتن محسوب نمـی‌شود و بیشتر طنز است. اما درون مجموع اگر بخواهید بـه لحاظ تاریخی درون ایران بررسی کنید، جوک بـه معنای اینکه دیگران را درنظر بگیریم و آنـها را موضوع خنداندن دیگران قرار دهیم، درون تاریخ ایران جنبه سیـاسی داشته و پررنگ هم بوده است. غالبا بـه لحاظ جامعه‌شناختی، مردمـی کـه نـه بـه لحاظ تعداد بلکه بـه لحاظ قدرت و ثروت درون اقلیت بودند نمـی‌توانستند برخورد مناسبی با صاحبان قدرت و ثروت داشته باشند، به منظور همـین دست بـه ساخت جوك، لطیفه و مسخره كردن مـی‌زدند.

    ابزار جوک و لطیفه و مسخره یکی از قوی‌ترین ابزار درون آن زمان بـه شمار مـی‌رفت. بنابراین مـی‌بینیم کـه جوک‌ها که تا حد زیـادی جنبه سیـاسی دارند و حتی نمونـه‌های اجتماعی هم باز جهت‌گیری‌های سیـاسی دارند. اما درون جنبه فردی هم همـین است.

    فرض کنیدی کـه عهده‌دار مسئولیت یـا سمتی درون اداره‌ای است، چنین كسی اگر كمـی ظلم كند وانتقادپذیر نباشد، محلی به منظور ساخت جوك به منظور زیردستانش مـی‌شود. درون واقع زیردستان با این شیوه مـی‌خواهند با رئیس‌شان مقابله كنند.

    بنابراین جوک‌ها کارکرد دارند و به نوعی این جوک‌ها بـه افراد درون سطح قدرت و ثروت پایین‌تر، تسکین مـی‌دهند. همـین کـه باعث مـی‌شود بـه بالادستی بخندند و یک فشار روانی را تخلیـه کنند برایشان كافی است! بنابراین کارکردهای مثبت هم دارد.

    اما با گذشت زمان، درون برخی از موقعیت‌ها مـی‌بینید کـه همـین جوک‌ها آن‌قدر بی‌حد و مرز پیش مـی‌روند کـه تبدیل بـه خصومت‌های قومـی مـی‌شوند و لطمـه بسیـاری بـه کشور وارد مـی‌كنند؛ مثلا اگر شما بـه شـهری دیگر سفر کنید و بگویید کـه از کدام شـهر مـی‌آیید، سریعا جوک‌های ساخته‌شده درون رابطه با شـهر شما درون ذهن آن افراد مـی‌آید و به چیز دیگری فکر نمـی‌کنند. بعد تا این حد جوک‌ها قدرت دارند و هویت ما را شکل مـی‌دهند.

    اما درباره اتفاقاتی مثل اسید پاشی و دیگر وقایع کـه مورد تمسخر واقع مـی‌شوند ، حتما از هر دو طرف نگاه کرد. یعنی هم جنبه مثبت دارد و هم منفی. جنبه مثبت آن هست که بـه نوعی تخلیـه شدن هست و مسخره گرفتن وقایع تلخ بـه نوعی باعث التیـام روحی فرد و جامعه و به خصوص جمعیت قربانی مـی‌شود. اما یک جاهایی هم روی جمعیت قربانی تاثیر بد مـی‌گذارد و بیشتر دل آنان را جریحه‌دار مـی‌کند و از این‌رو کارکرد منفی آن بیشتر است.

    پس درون نتیجه اینکه جوک‌ها دو کارکرد مثبت و منفی دارند، گاهی ابزاری به منظور پایین‌دست‌ها مـی‌شوند که تا به نوعی اعتراض سیـاسی و اجتماعی کنند و گاهی تبدیل بـه جنگ روانی بین‌قومـی مـی‌شوند

    .http://farhad90.mihanblog.com

    شنبه 23 اسفند 1393-01:20 ب.ظ


    گلفروش مـیدان تجریش. این همـه چیزی بود کـه از پدیده این روزهای شبکه های اجتماعی و رسانـه ها مـی دانستیم و البته چند عکه از او منتشر شده بود. ی کـه با ظاهری خاص توجهات را بـه خود جلب کرده بود.

    همـین باعث شد پیدایش کنیم و با زندگی و اهش آشنا شویم. درون روز برفی تهران بـه مـیدان تجریش رفتیم که تا پای صحبت هایش بنشینیم. او با شغلش زندگی مـی کند و خوشحال مردم را دوست دارد. خودش مـی گوید: «این روزها فکر مـی کنم ستاره ام.» خیلی ها مـی گفتند این عها ساختگی هست و به منظور نمایش گرفته شده است. بین مـیدان تجریش و مـیدان قدس اما تقریبا همـه او را مـی شناسند.

    از چند نفر پرس و جو مـی کنم که تا به مردی مـیانسال مـی رسم کـه یک بغل گل درون دست دارد. او مـی گوید گلفروش هنوز نیـامده و شاید درون این روز برفی اصلا نیـاید. با اینحال تماس مـی گیرد و متوجه مـی شویم کـه او درون راه است. بعد از چند دقیقه انتظار بالاخره از راه مـی رسد. با چهره ای بشاش، با همـهبه احوالپرسی مـی کند و ژست عکاسی مـی گیرد.

    خوش برخوردی، رمز موفقیت
    «گل های رز هلندی دارم»، «تل های سوییسی دارم»... این جملات را مـی گوید و بغل گل بـه دست، پیـاده رو را طی مـی کند. کم کم نظرها جلب مـی شود و مشتری ها بـه سمتش مـی آیند. بیشتر خانم ها هستنتد کـه برای خرید و گاهی صحبت با گلفروش معروف این روزها پیشقدم مـی شوند.

    نوروز نزدیک و بازار فروش گل ها و تل هایش خوب است. تقریبا بـه تعداد همان افراد کـه گل مـی خرند، مردمب رای عگرفتن علاقه نشان مـی دهند. همانطور کـه خودش مـی گوید نقطه قوتش خوش برخوردی با مردم هست و درون عوض رهگذران هم با تعریف هایشان تشویق اش مـی کنند. این روزها گلفروش شغلش را بیشتر از همـیشـه دوست دارد.

    فراز و نشیب های زندگی نکیسا
    بعدازظهر کـه سرش کمـی خلوت مـی شود به منظور مصاحبه مـی رویم. دوست ندارد زندگی شخصی اش جایی درز کند. نکیسا (نام هنری کـه برای خود انتخاب کرده است) ی کُرد کـه در چالوس متولد شد و ادامـه تحصیل داد، حاصل ازدواج یک مـهندس عمران و یک مادر هنرمند است. روی پای خود ایستادن را از مادرش یـاد گرفت و خلاقیت را یکی از نزدیکانش بـه او آموخت. مادرش یک تعاونی هنرهای دستی را اداره مـی کرد و در نمایشگاه های بین المللی هم بـه عنوان کارآفرین نمونـه معرفی شد.

     
    کار را از بچگی و زمانی کـه هنوز درون رفاه بودند دوست داشت و در کنار مادرش کارهای هنری و دستی مـی کرد و مـی فروخت. فرزند وسط یک خانواده پنج نفره کـه در دوره راهنمایی بـه مدرسه نمونـه دولتی مـی رفت. بـه دلیل دوری راه نتوانست تحصیلش را درون این مدرسه ادامـه دهد. رشته ریـاضی فیزیک را درون دبیرستان و ریـاضی محض را درون دانشگاه ادامـه داد.

    در این روزها بیشترین فعالیت را مـی کرد، از تدریس بـه سایر دانشجویـان که تا فعالیت هنری درون تئاتر و مدلینگ. نکیسا گاهی گیتار مـی زند و سابقه بازی درون سه فیلم سینمایی را دارد. یکی از نقاط عطف زندگی اش فرا مـی رسد، پدر فوت مـی کند و اعضای خانواده کـه سرپرست اصلی شان را از دست داده اند، دخل و خرج شان جور درنمـی آید و نکیسا از روی اجبار دانشگاه را رها مـی کند و برای کمک بـه معاش خانواده اش بـه تهران مـی آید.

    ی تنـها درون شـهری غریب کـه از صفحه آگهی های روزنامـه کار پیدا مـی کند و در اتاقی ساکن مـی شود. زندگی اش بـه سختی مـی گذرد. گلفروشی را بـه پیشنـهاد یکی از دوستانش از بهمن سال گذشته شروع مـی کند. درون این حال دوستش هم بـه او پشت مـی کند که تا نکیسا مجبور شود اجناسی کـه روی دستش مانده را با دستفروشی بـه پول تبدیل کند. کم کم کارش مـی گیرد که تا جایی کـه این کار را بـه عنوان شغل خود انتخاب مـی کند.

     
    بعداز مدتی با چرخ دستی گل ها را مـی فروشد که تا اینکه مغازه دارها از رونق کارش ناراحت مـی شوند و شـهرداری را بـه جانش مـی اندازند. بعد از چندین بار دعوا و مقاومت درون مقابل ماموران شـهرداری حالا خودش را طوری اثبات کرده کـه حتی کارکنان شـهرداری و خانواده هایشان بـه مشتری ثابتش تبدیل شده اند.

    در آرزوی فتح دنیـا
    علاقه دارد کهس بک خاص خود را داشته باشد و شایدتا بـه حال هم که تا حدی موفق شده است. داستان از روزی شروع شد کـه اتفاقی یک تل مـی خرد و آن را روی سرش مـی گذارد. استقبال مشتریـان از آن تل چنان زیـاد بود کـه تصمـیم گرفت خودش یـاد بگیرد تل درست کند. از آن روز با این سبیـاق کارش را ادامـه داده و مورد توجه قرار گرفته است.

     
    شغلش را با همـه سختی ها و نگاه های متفاوت دوست دارد. مـی گوید: «معجزه خدا بوده کـه اینطور خبرم درون همـه جا پخش شده و همـه بـه من افتخار مـی کنند. آشنایـانی دارم کـه با برخوردشان بـه من مـی فهماندند با کار من مشکل دارند اما بعد از این اتفاق محبت شان را بـه من نشان مـی دهند.» از وابستگی بـه مردها خوشش نمـی آید. فکر مـی کند حتما خودش بـه آرزوهایش برسد. به منظور کشیدن گلیم خودش از آب بـه تنـهایی، جنگیده و حتی مجبور شده خیلی از حقایق را پنـهان کند.

     
    مـی گوید: «خانم ها حتما کار کنند و در جامعه حضور داشته باشند. استقلال مالی داشته باشند و کارآفرینی کنند.» با وجود همـه اذیت هایی کـه شده، درون حال حاضر از وضعش راضی هست و مـی خواهد از مردم،به و ماموران سد معبر شـهرداری کـه دیگر او را پذیرفته اند، تشکر کند. شاید گلفروش مـیدان تجریش، نکیسا، روزی هنرمند جهانی شود. روزی درون کشورهای مطرح جهان آثار خود را بـه نمایش بگذارد و به عنوان یک هنرمند مشـهوئر وشود. آنطور کـه خودش مـی گوید: «مـی خوام دنیـا رو فتح کنم؛ من انرژی این کار رو دارم.»

    اخبار اجتماعی - روزنامـه هفت صبح

    شنبه 23 اسفند 1393-01:17 ب.ظ


    به سختی قبول کرده که تا نخ کلاف سردرگم روزهای تاریکش را دوباره از نو باز و سرنوشتش را بیـان کند. بانوی جوانی کـه پنج سال از عمرش را درون زیر سقف‌های موقت مقوایی همراه با دلهره و اضطراب، سپری کرده است.

     دستانش را درون هم مـی فشارد، سکوت مـی کند و مدام بـه فکر فرو مـی رود. هر بار کـه مـی خواهد موضوعی را بیـان کند، رنگ از رخسارش مـی رود. وقتی یـاد آن روزها مـی افتد، همـینکه مـی خواهد سر صحبت را باز کند، اول یک دل سیر گریـه مـی کند و بعد مـی خندد و مـی گوید:«بنویس، روزگار من گریـه و خنده است. غم هایش زیـاد بود اما حالا خنده اش زیـاد شده. خدا را شکر...» دوستانش او را «یـاسی» صدا مـی کنند. زنی بلند قامت و خوش بیـانی کـه روزگاری اعتیـاد و بی خانمانی کمرش را خم و او را آواره کرده بود حالا به منظور خودش دانشجوی درسخوان رشته مدیریت هست و به منظور ما گوشـه ای از زندگی اش را بازگو مـی کند.

    کسی از گذشته من خبر ندارد!
    ۲۸سال دارد و یکی- دو سالی هست خودش را با درس و کتاب مشغول کرده و کتابچه خاطراتش زندگی قبلی اش را بسته و به قول خودش درون صندوقچه گذاشته هست که سراغش نرود. یـاسی مـی گوید:« اگر دوستان فعلی ام بـه ویژه درون دانشگاه بدانند کـه یک روزی من چه سرنوشتی داشتم، بعید هست رابطه شان را بـه من ادامـه دهند.

    اکنون دوستانی دارم کـه شیوه زندگی ام با آنـها تغییر و حسابی حال و هوای متفاوت فرهنگی پیدا کرده است. بـه همـین علت اکنونی از گذشته من هیچ چیز نمـی داند. از قدیمـی ها هم جز یکی از دوستانم کـه در رشته مددکاری درس خوانده و او را خیلی دوستش دارم، با همـه دوستان و آشنایـان رابطه ام را قطع کرده ام که تا مبادا دوباره بلغزم. حتی دیگر حاضر نیستم خاطرات تلخ و سیـاه آن روزها را مرور کنم چه برسد ارتباط با آن دوستان. با یـادآوری آن روزها یک حسی مثل خوره بـه جانم مـی افتد و تا چند وقت درگیرش مـی شوم و حالم بد مـی شود.

    درست هست که آن روزهای واقعی را نمـی توانم از تاریخچه زندگی ام پاک و محو کنم و بیرون بیـاندازم اما دوست ندارم بازخوانی شان کنم. حالا هم اگر دوستم نبود، سرنوشتم را نمـی گفتم. اما فکر کردم شاید بهتر هست بخشی از سرنوشت افرادی مثل من را بنویسید که تا بلکه یک نفر درس بگیرد و از انحراف دوری کند.»

     فرار از خانـه
    وقتی اولین بار تنـهایی را حس کرده، هشت سالش بوده و در مقطع ابتدایی درس مـی خوانده است. یک بار هم درون دوران راهنمایی بـه سرش زده که تا از خانـه فرار کند اما... یـاسی آن روزها را چنین  تعریف مـی کند:« خانواده ای پنج فرزندی هستم کـه مادرم بعد از تولد من فوت و پدرم با اش ازدواج کرده است. همـیشـه نامادری ام، و برادرهای بزرگترم را بیشتر دوست داشت. مدام سرکوفت مـی زد و به من مـی گفت:« بی عرضه.» بچه هایش هم بـه من مـی خندیدند.

    هر کاری کـه مـی کردم یک ایرادی مـی گرفت. هیچ وقت درون مرامش تشکر وجود نداشت. حتی وقت مدرسه رفتم، از همان موقع حرف های او را باور داشتم و فکر مـی کردم بی عرضه ام. چندسال با هیچی دوست نشدم چون فکر مـی کردمـی با من دوست نمـی شود. یکبار کـه از دست کتک هایشان درون رفته بودم، چهار ساعت بیرون ماندم اما وقتی هوا تاریک شد، از ترس دوباره بـه خانـه برگشتم ولی برگشتن همانا و دوباره کتک خوردن همان. خیلی سخت بود.

    او کتک مـی زد و تهدید مـی کرد کـه به پدرم نگویم. که تا اینکه درون معلم کلاس دومم متوجه مشکل من شد. او خیلی مـهربان بود و بهش اعتماد کردم و با او حرف زدم. معلمم با مادر بچه ها زیـاد صحبت مـی کرد. یـادم هست با مادر من هم چندباری صحبت کرد اما بی فایده بود.»

    سراب خوشی های شبانـه
    مـی‌گوید از بچگی بـه دنبال راهی به منظور فرار از خانـه بوده و دوست داشته ازدواج کند که تا بلکه نجات پیدا کند. یـاسی با یـادآوری آن روز‌ها بغضش مـی‌گیرد و صحبت‌هایش را اینطور ادامـه مـی‌دهد: «حوالی مـیدان امام حسین (ع) زندگی مـی‌کردیم. وقتی ی درون محله‌مان ازدواج مـی‌کرد، همـه مطلع مـی‌شدند و بیشتر از همـه من دلم مـی‌گرفت! چون دوست داشتم بـه جای آن عروس من ازدواج مـی‌کردم.

    به همـین خاطر با اولین خواستگارم کـه پسر همسایـه‌مان بود، درون سن ۱۷سالگی نامزد کردم و بعد درس و مدرسه تعطیل شد. یک عروسی مختصر گرفتیم و با جهزیـه کمـی راهی خانـه او درون حوالی مـیدان خراسان شدم. بدبختی من از‌‌ همان موقع شروع شد. همسرم سعید، اعتیـاد داشت و من هم بـه مرور زمان درگیر اعتیـاد شدم. بعد از ازدواج و با‌‌ رها شدن از دست نامادری شرایط زندگی‌ام متفاوت شده بود اما من متوجه آسیب‌های آن نبودم. اعتیـاد ذره ذره بـه جان من رسوخ و مرا درگیر کرد کـه وقتی بـه خودم آمدم دیگر خیلی دیر شده بود.» او مـی‌افزاید: «آدم‌ درون شرایط مختلف زندگی متوجه نیست و برای آنـهایی کـه اعتیـاد دارند، حواس و قدرت تحلیل شان کم مـی شود.

    من هم درون آن دوران مدام با توهم زندگی مـی‌کردم. حالا کـه به گذشته‌ام فکر مـی‌کنم افسوس زمان از دست رفته را مـی‌خورم و آرزو مـی‌کنم کاش آن دوران را تجربه نمـی‌کردم. اما حالا از شرایط این روز‌هایم راضی‌ام و شکر گذار خداوند هستم. »

    اعتیـادی کـه زود رهاشد
    گرفتاری های زندگی یـاسی وهمسرش از زمانی شروع شده کـه سعید بـه خاطر مصرف زیـاد الکل، از محل کارش درون پیک موتوری اخراج مـی شود. یـاسی مـی گوید:« خب سعید حالت عادی روحی نداشت پرخاشگر شده بود و با همـه دعوا داشت. بـه همـین علت از محل کارش اخراج شد. درست همزمان با وقتی بود کـه من و او وابستگی شدید بـه الکل و شیشـه پیدا کرده بودیم. اوضاع سخت شده و اجاره خانـه مان چند ماه عقب افتاده بود.

    تااینکه ۶ماه بعد از ناتوانی درون پرداخت اجاره، صاحبخانـه وسایلمان را کـه اندازه یک وانت هم نمـی شد بیرون گذاشت پول پیشی را کـه دستش داشتیم بابت بدهی برداشت و ما آواره شدیم. درست آن موقع بود کـه دوستانمان را شناخیتم. همـه ما را تنـها گذاشتندو هیچی بـه ما پول و مواد نمـی داد. یک ساختمان نیمـه کاره درون حوالی نظام آباد بود کـه چند شب اول را آنجا بودیم.

    اما اهالی ما را بـه پلیس تحویل دادند و بعد مجبور شدیم جایمان را عوض کنیم. چندباری تغییر مکان دادیم و هربار زمـین خاکی و خلوتی را پیدا مـی کردیم که تا بتوانیم آنجا بمانیم. همزمان وسایلی کـه داشتیم را کم کم فروختیم که تا خرجمان را تأمـین کنیم. بی کاری و بی پولی شرایط زندگی مان را دشوار کرده بود. یک روز همسرم کـه از آلونکی کـه در آن بودیم بیرون رفت و دیگر برنگشت.»

    دلهره های شبانـه
    زندگی یـاسی بعد از فوت همسرش تغییر کرده و دشوار تر شده است. او مـی گوید:« دیگر تنـها شده بودم. هرچه بود، سعید مرد بالای سرم بود. اما وقتی دیگر برنگشت شرایطم سخت شد. چندباری خواستم از دوستانش کمک بگیرم امای کمکم نکرد.شرایط آن روزهایم خیلی سخت بود.

    زباله ها را مـی گشتم که تا بلکه لباس و غذایی پیدا کنم. مـیان شمشادهای بوستان شوش که تا پارک اندیشـه و ملت مـی رفتم که تا شب بـه صبح برسد. زندگی سختی بود. دراین رفت وآمد ها بـه چند نفر از زنانی مثل خودم دوست شدم. یک مدت با هم اموراتمان را سپری کردیم اما با آنـها دچارمشکل شدیم. آواره بودیم. استرس داشتم.

    باید خیلی مواظب خودم مـی بودم. بالاخره کارتن خوابی به منظور زنان با دشواری های بیشتری همراه است. آن موقع کـه تنـها بودم از ترس اینکه حضور جلب توجه نکند، درون تاریکی دراز مـی کشیدم و روزهای سرد از سرما مـی‌لرزیدم. بـه خاطر همـین هنوز زمستان را دوست ندارم. دیگر با سگ ها دوست شده بودم. که تا اینکه خیلی اتفاقی با دوستم کـه حالا مددکار هست آشنا شدم. شاید باورتان نشود اما وقتی دستم را بـه سویش دراز کردم کـه پول بگیرم، او من را شناخت و زندگی ام متحول شد.» وقتی مـی خواهد از دوستش یـاد کند، او را چنین توصیف مـی کند و ادامـه مـی دهد:« اسمش فرشته است. خودش هم مثل فرشته هاست. خیلی کمک کرد. از ترک اعتیـاد که تا حمایت شخصی به منظور ادامـه تحصیلم. حالا هم دانشجویم، همـه لطف خداست کـه به واسطه او دستم را گرفت.»

    پایـان شیرین یک کارتن خواب
    شنیدن روایت زندگی پر نشیب یـاسی خیلی مفصل و طولانی هست که درون این فرصت مجال شرح آن نیست اما یـاسی تأکید مـی‌کند: « شعار نمـی‌دهم اما باورکنید خانواده اصلی ترین کانونی هست یک بچه بـه ویژه مـی‌تواند از آنجا منحرف شود یـا بـه جایی برسد. بـه همـین دلیل مادران مـی‌توانند نقش خوبی درون هدایت و همراهی انشان درون راه درست داشته باشند. از خانواده‌ها مـی‌خواهم با بچه‌هایشان دوست باشند و آنـها را از خود دور نکنند که تا آنـها وقتی محبت یک فردی را درون بیرون از خانـه مـی‌بینند، بـه آن جلب نشوند و زندگیشان دستخوش تغییراتی مثل من و امثال من نشود.

    زندگی من هم بـه لطف خدا و همراهی فرشته من کـه در همـه این چند سال برایم خیلی زحمت کشید، تغییر کرد. امـیدوارم بتوانم زحماتش را جبران کنم.» او مـی‌افزاید: « ترک اعتیـاد و احیـای دوباره زندگی‌ام خیلی سخت بود اما بـه لطف خدا مـهیـا شد. خیلی طول کشید و سخت بود که تا دیپلم بگیرم و کنکور بدهم ولی موفق شدم. خواستم و تلاش کردم خداوند هم بـه واسطه دوستان خوب کمک کرد.

    الان حضور درون دانشگاه و هم صحبتی و رفت وآمد با دانشجویـان روحیـه‌ام را بهبود بخشیده و موجب افزایش اعتماد بـه نفسم شده است. . زندگی‌ام حالا سرشار از امـیدواری و انگیزه شده است. خودم بـه مدارس مـی‌روم به منظور بچه‌ها درباره اثرات مخرب آسیب‌های اجتماعی صحبت مـی‌کنم که تا آن‌ها آگاه شوند و آگاهانـه زندگی کنند.»

    اخبار اجتماعی - مجله مـهر

    شنبه 23 اسفند 1393-01:15 ب.ظ


    شماره ۲۱، اردیبهشت ۱۳۹۱

    مـهندس عزت‌ا... سحابی یکی از انقلابیون و فعالان روزهای نخست انقلاب بعد از 30 سال از ماه‌های توفانی بهمن 57، دروت یکی از اعضای هیأت حفاظت از صنایع و بعدها بـه عنوان رئیس سازمان برنامـه و بودجه از روند روزافزون موج توقیف و مصادره‌های صنایع و موسسات اقتصادی بخش خصوصی و دولتی سخن مـی‌گوید. او فضای حاکم بر آن روزها و جمعی کـه در هیأت حفاظت از صنایع ملی بـه روند مصادره‌ها رأی قطعی مـی‌داد بـه مثابه ستاد جنگی مـی‌داند کـه هیچ مانعی جلودارش نبود. این مصاحبه درون روند تهیـه و تدوین کتاب موقعیت تجار و صاحبان صنایع درون ایران عصر پهلوی انجام گرفته است.

    در روزهای آغازین انقلاب از حقوق پایمال شده کارگران و استثمار آنان شعارهای تند و آتشینی سر داده مـی‌شد. جنابعالی بـه عنوان یک مبارز انقلابی کـه در پیش از انقلاب درون بخش صنایع کشور حضور داشتید و پس از انقلاب نیز یکی از اعضای هیأت حمایت از صنایع بودید اساسا وضعیت صنعت چه جایگاه و موقعیتی درون گذشته و نیز درون دوران انقلاب داشت؟

    تلاش‌ها و کوشش‌های دولت‌های قبل از انقلاب، سبب تحول و گسترش بسیـاری از عرصه‌ها شده بود. به‌رغم حیف و مـیل‌هایی کـه مـی‌شد، باز هم جامعه از تحولات بی‌نصیب نبود. سطح زندگی مردم از دهه چهل بـه بعد، از جهت مصرف و رفاه ارتقاء یـافته بود. همـه اینـها، مرهون فعالیت‌های مادی و معنوی بود کـه در این دوران شکل گرفته بود. همزمان با افزایش قدرت خرید مردم، و مصرف بیشتر، درون این دوران سطح رفاه نیز افزایش یـافت. بخش خصوصی و صنایع رشد كردند و صنایع مونتاژ تأسیس شدند. بخشی از صنایع، ارزش افزوده‌ای برابر با 35‌درصد داشتند. اما با این وجود کمتر عملیـاتی درون داخل کشور روی تولید قطعات صورت مـی‌گرفت. 65‌درصد کالاها و محصولات خارجی بودند، و بقیـه نیز مونتاژ بود. بـه طور مثال درون خودروسازی چرخ‌ها و اتاق ماشین، تولید داخلی بود. اما بقیـه قطعات وارداتی بود و تنـها مونتاژ مـی‌شد. شرکتی مانند ایران خودرو (ایران ناسیونال) 12هزار کارگر و کارمند داشت و عمدتاً مونتاژ کار بود. بـه نظر من بخش عمده این فعالیت تجارت بود نـه تولید.این صنایع وابسته، یک نوع سر هم بود. این موقعیت درون صنعت داروسازی، بـه مراتب بدتر بود. کار این صنایع، مانند تهیـه سالاد بود. درون آنـها بیشتر ترکیب قطعات صورت مـی‌گرفت و تحقیق بسیـار نادر بود. اقتصاددانان، بـه این صنایع وابسته و مونتاژی باور نداشتند. مبارزان سیـاسی از جمله خلیل ملکی نیز همـین عقیده را داشت. متوسط ارزش افزوده بخش خصوصی 20‌درصد بود. سهم بخش تجارت 80‌درصد بود. این تجارت سالم نبود. چون اقتصاد ما وارداتی بود.در سال 1342، کل درآمد ارزی کشور، حدود 500 مـیلیون دلار بود کـه نزدیک بـه تمامـی آن از طریق نفت حاصل مـی‌شد. بعد از افزایش قیمت نفت بـه یکباره رقم کل واردات درون سال 1356، سر بـه فلک زد و حدود 20 مـیلیـارد دلار شد. اما صادرات غیرنفتی حدود 600 مـیلیون دلار بود. صادرات غیرنفتی ما هم عمدتاً کالاهای سنتی، خشکبار، پسته، و قالی بود نـه تولیدات صنعتی. اینچنین اقتصادی قادر بـه دوام نبود و نیست. رژیم پهلوی با وجود درآمد نفتی بالا، با ریخت و پاش‌های حکومتی، دچار تنگنا و نیـازمند کمک شد. دولت قدرت تداوم نداشت. سهم ارزش افزوده داخلی بالا نبود و اقتصاد متکی بـه خود بود. سال 1356، با توسعه‌ای کـه در صنایع حاصل شد، مـیزان واردات CKD صنایع خودروسازی تنـها سه مـیلیـارد دلار بود. یخچال‌سازی، لامپ و مصنوعات فولادی کـه از خارج مـی‌آمد ارزش افزوده‌ای حدود 10 یـا 20‌درصد داشت.

    ریشـه‌های این ناکارآمدی چگونـه شکل گرفت؟

    بخشی از ناکارآمدی ریشـه درون برنامـه‌ریزی غلط داشت. درون دوران نخست وزیری علی امـینی دولت ارز را بـه بخش خصوصی وام مـی‌داد. اما سرمایـه ریـالی را حتما خودشان فراهم مـی‌د. آنـها پروفرم‌هایی از بانک‌ها مـی‌گرفتند کـه ارقام آن 30 که تا 100 درصد بیشتر بود. درون حقیقت بخش اعظم یـا همـه هزینـه سرمایـه‌گذاری کارخانـه‌ها را از دولت وام مـی‌گرفتند. بخش خصوصی خودش سرمایـه‌گذاری نمـی‌کرد. متعاقب آن نمـی‌توانستند وام‌ها را بازپرداخت کنند. درون سال 1340 - 1339 کـه دولت منابع لازم را به منظور کمک بـه بخش خصوصی درون اختیـار نداشت، بحران و رکود اقتصادی گسترده‌ای این بخش را فرا گرفت. خسرو سمـیعی مدیر بانک مرکزی، درون دی‌ماه 1341، درباره ویژگی‌های سرمایـه‌داری صنعتی درون آن زمان گفته بود: «بخش خصوصی ایران، خصوصی نیست. به منظور اینکه عقیده بخش خصوصی ما این هست که هر چه بیشتر از دولت کمک بگیرند، و کمتر بـه دولت مالیـات بدهند». این بیـان، آن هم از سوی بالاترین مقام مالی کشور گویـای واقعیت‌های ناگوار آن سال‌ها است.

    برگردیم بـه شرایط انقلاب، با این توصیف، آن هجمـه مارکسیستی کـه سرمایـه‌داری ایرانی را نشانـه گرفته بود درون این فضای خلاء نسبی چه سخنی داشت و چگونـه شکل گرفته بود؟

    ریشـه‌ی اتفاقاتی کـه افتاد درون تفکر گروه‌هایی چون نـهضت خداپرستان سوسیـالیست و محمد نخشب بود کـه از سال‌های 1324 و 1325 درون مـیان مردم تبلیغ مـی‌د کـه مذهب طرفدار سرمایـه‌دار نیست و طرفدار سوسیـالیسم و عدالت و... است. اندیشـه چپ‌گرایی و ضدسرمایـه‌داری از دهه 1320 بـه این سو درون متن جامعه رشد و نمو یـافته بود. حتاانی کـه درب و کار بودند نیز تمایلات چپی داشتند و به صاحبان سرمایـه ناسزا مـی‌گفتند. بـه این ترتیب بود کـه گروه‌های سیـاسی ضدسرمایـه‌داری درون ایران شکل گرفت. اندیشـه‌های طبقاتی را گروه مذهبی همچون سازمان مجاهدین از مارکسیسم گرفتند. ارزش‌های پیش از انقلاب و در مـیان مبارزین، جامعه بی‌طبقه توحیدی بود. دیدگاه‌هایی همچون شـهید بهشتی، نزدیکی زیـادی بـه رادیکالیسم چپ داشت. یکی از دیدگاه‌های بارز ایشان این بود کـه تفاوت ثروت و حقوق نباید بیش از 3 برابر باشد. درون حالی کـه حتا گاردهای سرخ مـی‌گفتند این نسبت حتما 1 بـه 6 باشد. بر خلاف این صحبت‌ها نظر من همـیشـه این بود کـه هر شـهروند حتما به مـیزان تلاش خود درآمد داشته باشد. برقراری چنان نسبت‌هایی، عواقب منفی زیـادی درون پی داشت. این دیگر اثبات شده هست که اگر نسبت 1 با 3 را درون تعیین درآمدی لحاظ کنیم، افراد تلاشگر و نابغه را سرکوب کرده‌ایم. من بـه ایشان مـی‌گفتم شما کـه از مائویست‌ها هم پیش افتاده اید. آقای بهشتی هم استدلال‌شان این بود کـه جوانان این را مـی‌خواهند.شـهید بهشتی اعتقاد داشت این انقلاب بر دوش جوانان استوار شده است، و باید منویـات آنان تامـین شود. بنابراین، حتما خواسته‌های جوانان را درون تصمـیم‌گیری‌ها درون نظر گرفت که تا آنـها نیز با انقلاب باشند. و چون جوانان بر توزیع ثروت تأکید مـی‌د، ما نیز طرفدار توزیع ثروت هستیم. درون این زمان روحیـه ضد سرمایـه‌داری همـه را درون بر گرفته بود. بیشتر دانشجویـان، بخشی ازکارگران شعار «مرگ بر سرمایـه‌دار» کار هر روزه آنان بود، درون صورتی همانطور کـه تشریح کردم ایران اساسا ًبه آن معنا سرمایـه‌دار نداشت.انی چون ما مـی‌گفتیم کـه حداقل حتما سرمایـه‌دار ملی را از سرمایـه‌دار وابسته تفکیک کرد، اما آنـها همـه را بـه یک چوب مـی‌راندند.آنـها مـی‌گفتند هرچه هست، سرمایـه‌دار هست و سرمایـه‌دار وابسته است. آنـها معتقد بودند کـه ما حتما با امپریـالیسم بجنگیم و صاحبان سرمایـه نمایندگان امپریـالیسم هستند.در چنین فضایی انقلاب پیروز شد. درون حالی کـه ما درون این اندیشـه بودیم کـه صنایع را از وابستگی درون آوریم. مسلحانـه چریک‌های فدائی خلق و مجاهدین خلق، هم‌آوا با اندیشـه‌های ضد سرمایـه‌داری دکتر شریعتی، صاحبان صنایع را استثمارگر خلق مـی‌دانستند و به شدت بر علیـه آنـها تبلیغ مـی‌د.

    رهبران و نظریـه‌پردازان انقلاب درون این مباحث چه بود؟

    آنـها متأثر از فضای انقلابی جامعه بودند. آنـها و حتا ما تحت تأثیر نظریـه فرانتس فانون معتقد بودیم کـه طبقات حاکم پیشین، بعد از پیروزی انقلاب، بر نـهادهای آن مسلط مـی‌شوند. بـه همـین دلیل، حتا من هم بـه عنوان دفاع از آرمان‌های انقلاب، موافق ملی شدن سهام کارخانجات بودم.

    با این اوصاف آیـا عدالتی کـه همـه درون پی آن بودید با مصادره‌ها محقق شد؟

    متأسفانـه دوستان قبل از انقلاب، چپ‌ها، مذهبی‌ها و حتا دوستان خود من، تصور آسمانی و ایدئولوژیکی از عدالت داشتند. من از سال 1363، تلاش کردم این دوستان، پای‌شان را بر زمـین بگذارند و تصوری واقعی و زمـینی از عدالت پیدا کنند. درون دهه 60، درون سالگرد فوت آیت‌الله طالقانی و دکتر شریعتی، درون سخنرانی کـه داشتم بر توسعه تاکید کردم. آن زمان مـی‌خواستم روشن کنم که تا زمانی کـه توسعه مادی نباشد، سخن از عدالت شعار است. این یک واقعیت هست که بستر تحقق عدالت، درون توسعه اقتصادی نـهفته است.

    اتفاق دیگری کـه در این دوران مـی‌افتد سخن از استثمار کارگران هست در حالی کـه طبقه کارگر درون ایران آن زمان بـه شکل مدرن آن بسیـار نو پا و در اقلیت بود.

    اگر استثمار بـه معنایی کـه مارکسیست‌ها مـی‌گویند باشد؛ و محصول عبارت از سهم ارزش افزوده طبقه کارگر باشد، بـه نظر من مدیران نیز درون تولید آن نقش داشتند.بخش عمده این ارزش افزوده، محصول ورود کالای تجاری ارزان قیمت از خارج، نـه تولید داخلی بود. این قیمت کالای وارداتی، به منظور آنـها سودآوری داشت.چهی استثمار مـی‌شد؟ این طبقه مصرف‌کننده بود کـه عمدتاً استثمار مـی‌شد. زیرا طبقه کارگر حداکثر یک مـیلیون جمعیت داشت. ایده مارکسیست‌ها مبنی بر انباشت سرمایـه از قبل استثمار طبقه کارگر، با واقعیت اقتصاد ایران هماهنگ نبود. سرمایـه‌دار صنعتی عامل استثمار و غارتگر نیست. عامل استثمار، سرمایـه‌داری تجاری و رژیم حاکم بود. کشور صنعتی نبود کـه کالای خام و مواد اولیـه، تبدیل بـه کالای صنعتی شود. فرانسه و آلمان 15 مـیلیون کارگر دارند. آنچه درون اروپا و آمریکا اتفاق مـی‌افتد درون ایران رخ نمـی‌دهد، چون اقتصاد ما صنعتی نیست. درون این مـیانانی همچون شریعتی نیز مبلغ همان اندیشـه ضدسرمایـه‌داری بودند. انقلابی‌گری بین همـه شایع بود. حتا روحانیـان، روشنفکرانی چون شاملو، متأثر از اندیشـه چپ بودند. همـه از خون طبقه کارگر از سوی سرمایـه‌دار سخن مـی‌گفتند.

    در چه شرایطی تصمـیم بـه تشکیل هیأت حمایت از صنعت و مصادره کارخانجات گرفته شد؟

    با فروپاشی حکومت، همـه چیز درون آشوب بود. تحریک و دخالت نیروهای چپ درون تمامـی واحدهای تولیدی، مشاوره‌ها، معماری، مـهندسی، و کارخانـه‌ها مشکل‌ساز شده بود. بسیـاری از نیروهای چپ، وارد کارخانـه شدند و بنگاه‌های صنعتی را بـه تعطیلی کشاندند. کارگران نیز کـه انقلاب را متعلق بـه زحمتکشان مـی‌دانستند بر سر افزایش دستمزد و مزایـا مناقشات بسیـاری راه ‌انداخته بودند. مشاجره بر سر افزایش حقوق، حق مسکن و کارهای سخت و زیـان‌آور که تا مرز بـه گروگان‌گیری مدیران نیز پیش مـی‌رفت. این مسائل درون دو شـهر صنعتی کرج و البرز قزوین بسیـار شدید بود. پذیرش افزایش حقوق درون یک واحد صنعتی، بـه سرعت بـه اطلاع واحدهای دیگر مـی‌رسید و آشوب‌های زنجیره‌ای را بـه دنبال مـی‌آورد. از آن سو، سرمایـه‌داران وقتی مـی‌دیدند اموال‌شان درون حال نابودی است، با وساطت دلالان، کالاها را از کارخانـه خارج کرده و به فروش مـی‌رساندند بـه طور مثال درون شرکت ایرفو درون روزهای بحرانی انقلاب، کارگران، دست و پای قلی زاده و اشتری، از مدیران این کارخانـه، را بسته و بر سر کوره مذاب و به زور از ایشان چک افزایش حقوق گرفته بودند. پیمانکاران و مشاوران بـه کارخانـه‌ها فشار مـی‌آوردند و طلب‌شان را مـی‌خواستند. درون آن شرایط، تنـها چیزی کـه برای ما مطرح بود، جلوگیری از نابودی صنایع بخش خصوصی بود.قانون حمایت از صنایع درون پی آن بود کـه این مشکل را حل کند. آن دسته از کارخانـه‌ها و مؤسساتی کـه به دلایلی مشکلی داشتند اگر نمـی‌توانستند وام خود را بـه بانک‌ها بپردازند، بـه دلیل عدم پرداخت حقوق پرسنل، یـا عدم فروش، یـا... حتما تحت مدیریت بانک‌ها درون مـی‌آمدند که تا آن بانک‌ها با مدیریت بهینـه، بـه سودآوری برسانند. بعد از این مرحله و با تسویـه بدهی بانک، این مؤسسات بـه صاحبان‌شان برگردانده مـی‌شد. احمدزاده، وزیر صنایع دولت موقت مـهندس بازرگان، هیأتی بـه نام حمایت از صنایع تشکیل داد. نمایندگانی از بانک، کارگران و وزارت صنایع این اختیـار را داشتند کـه تعیین كنند کدام یک از کارخانـه‌ها، تحت پوشش بانک‌ها قرار گیرد. اعضاء این هیأت عبارت بودند از: بنده بـه نمایندگی از وزارت صنایع، عالی نسب مشاور وزیر، کاشی از معاونان وزارت صنایع، فلاحی بـه نمایندگی از وزارت کار، و نمایندگانی از سازمان برنامـه، و شورای انقلاب.این گروه مثل ستاد جنگ عمل مـی‌کرد. هر روز از کارخانـه‌ها تماس مـی‌گرفتند کهب تکلیف کنند. درگیری و بحران کارگری و مدیریتی اکثر بنگاه‌ها را احاطه کرده بود. پیمانکاران فراری شده بودند. درون همـین حال و برای رفع این مشکلات مـهندس طاهری، وزیر راه و کتیرایی، وزیر مسکن پیشنـهاد دادند دولت از طرف خود هیأت مدیره‌ای بر این مؤسسات تعیین کند، زیرا زور مالکان بـه کارگران نمـی‌رسید. این وضعیت بر اکثر کارخانـه‌ها، معادن و پروژه‌های عمرانی حاکم بود.

    هیأت حمایت بـه چه مثابه‌ای از فضای چپ جامعه متأثر بود؟ اصولاً چگونـه حاکمـیت تصمـیم بـه مصادره گرفت؟

    پیش از وضع قانون حفاظت از صنایع، لایحه 6767 مصوب شورای انقلاب، مربوط بـه مدیریت بنگاه‌های اقتصادی بود. اصلاحیـه آن درون خرداد 1358 تصویب شد کـه در عرض 3 ماه، تکلیف مالکیت این مؤسسات تحت پوشش دولت را تعیین كند. هیچکدام از تصویب‌کنندگان لایحه مدیریت دولتی، گرایش‌های چپی و مارکسیستی نداشتند. شرایط عینی، چاره‌ای غیر از این نوع تصمـیم‌گیری‌ها نگذاشته بود. درون اوایل 1358، تصمـیمات خاستگاه چپی نداشت. این کار به منظور نجات صنایع بود. این قانون درون نظر داشت طی سه ماه وضعیت مالکیت را مشخص کند، اما درون عمل با مشکلاتی مواجه شد، زیرا تصمـیماتی بود کـه تنـها هیأت‌مدیره منتخب مجمع مـی‌توانست بگیرد و هیأت‌مدیره منتخب دولت درون آغاز حق این نوع تصمـیم‌گیری‌ها را نداشت. به منظور رفع این مشکل، اصلاحاتی درون قانون انجام شد. بعد از آن، چند وزیر منتخب، تصویب كردند کـه حق اختیـار مجمع عمومـی را بـه هیأت مدیره منتخب دولت دادند. لایحه 6738 مدیریت کـه هنوز رسمـیت داشت، دولت را موظف كرد کـه تکلیف مالکیت صنایع را هرچه زودتر مشخص كند. تمام اینـها بـه خاطر جو حاکم درون آن سال‌ها بود. طی یک ماه، احمدزاده، لایحه قانون حفاظت و توسعه صنایع را آورد. هیأت دولت تغییراتی درون آن داد. مقدمـه‌اش را بازرگان نوشت کـه از هر‌گونـه اتهام چپی مبراست.در شورای انقلاب، صنایع را بـه چهار دسته تقسیم د:

    الف) صنایعی کـه از جهت تکنولوژی و سرمایـه، جزو صنایع بزرگ بـه شمار مـی‌روند، ملی شده و مصادره مـی‌شوند، نظیر فولاد، پتروشیمـی، آلیـاژ و ....

    ب) صنایعی کـه صاحبان آنـها روابط خاصی با رژیم سابق یـا با کمپانی‌های خارجی داشته و منابع را بـه خارج انتقال مـی‌دادند. صاحبان آن حتما مورد بررسی یـا محاکمـه قرار گیرند (دکتر بهشتی درون شورای انقلاب پیشنـهاد کرد سهام این افراد درون صنایع و معادن مصادره شود). نظر دولت این بود کـه به این قبیل موارد، دادگاه رسیدگی کند و در این فاصله امکان تأمل و تصمـیم‌گیری معقول‌تر وجود داشت.

    ج) صنایعی کـه به دلیل سوء‌مدیریت یـا شرایط اقتصادی کشور وام‌های زیـادی گرفته بودند و قدرت پرداخت آنـها را نداشتند، بعد از شناسایی و مشخص شدن کل بدهی، بانک‌های ایران، بـه مـیزان طلب‌شان درون این صنایع شریک مـی‌شدند. بند«ج» معطوف بـه فساد مدیریت یـا ناتوانی درون اداره شرکت بود.

    د) گروه آخر، شامل صنایعی مـی‌شد کـه مورد حمایت دولت قرار مـی‌گرفتند و مـی‌توانستند بـه فعالیت خود ادامـه دهند. وضعیت هر گروه درون شورای انقلاب مشخص مـی‌شد. درون یک کمـیسیون مرکب از احمدزاده وزیر صنایع و معادن، کتیرایی وزیر مسکن شـهرسازی، صدر وزیر بازرگانی، بنی صدر، عالی نسب و بنده بـه همراه اعضای شورای انقلاب مأمور شدند مشمولین بند «ب» را معین کنند. چنانچه مشخص است، ترکیب این کمـیسیون از هرگونـه گرایش چپی بـه دور بود.

    پس نقش نیروهای چپ درون این مـیان چه بود؟

    ـ درون فضای چپ‌زده اوایل انقلاب، آنـهایی کـه مشمول بند «ج» مـی‌شدند بر اثر نگرش حساب‌رسان بود. بـه این صورت کـه یکی از دوستان متخصص حساب‌رسی، پیشنـهاد ثبت یک سازمان حساب‌رسی را داد. او خود درون فضای چپ زده، یک عده کارشناس را آورده بود.آنـها حساب‌های شرکت‌ها را بـه گونـه‌ای بررسی مـی‌د که تا ارزش افزوده بنگاه‌ها منفی نشان داده شود. بـه این ترتیب، نـه تنـها سهمـی بـه صاحبان صنایع تعلق نمـی‌گرفت، بلکه آنـها بدهکار نیز مـی‌شدند. یک گزارش حساب‌رسی مربوط بـه ارزش افزوده بر این باور بود کـه ارزش افزوده، بیش از 10 مـیلیـارد ریـال کاهش یـافته است. ما حمل بر خروج سرمایـه کردیم و گفتیم آنـها سوء‌استفاده كردند. درون محاسبه ارزش افزوده، آن را خیلی اندک برآورد مـی‌د.

    امروز نظرتان درون رابطه با آن شکل از مصادره‌ها چیست؟

    ـ درون طول این 30 سال، بسیـاری از صنایع از بین رفته یـا وارد تجارت شده‌اند و بسیـاری از آنـها بـه تملک بانک‌ها درآمدند، درون حالی کـه ارزش افزوده منفی حق آنان نبود. متاسفانـه گرایش غالب درون مدیریت سازمان صنایع ملی، چپی بود. آنـها به‌اندازه‌ای تندرو بودند کـه اگر اصطلاحاً بـه آنـها گفته مـی‌شد کلاه بیـاورید، با سرش مـی‌آوردند.انی همچون ماهر و خصوصاً جعفر برواتی و احمری بیش از اندازه چپ بودند.

    نقشانی چون اردشیر داور ـ زاده هژبر یزدانی ـ درون این مـیان چگونـه بود؟

    من اطلاع دقیقی ندارم. اما یـادم مـی‌آید محمود عسگری زاده، از اعضای مجاهدین خلق کـه پیش از انقلاب کشته شد بـه من گفته بود کـه داور و بهمن بازرگانی از جهت اقتصادی گرایش فوق‌العاده‌ای بـه چپ دارند. بهمن بازرگانی درون کارخانـه کبریت‌سازی توکلی تبریز کار مـی‌کرد. لباس‌های ژنده و دمپایی مـی‌پوشید.من مـی‌دانم کـه لیست صاحبان صنایع از سوی داور تهیـه شده بود. البته داور بعدها شدیداً متمایل بـه جریـان‌های راست شد. سهیم شدن کارگران درون سهام کارخانـه‌ها (در 20‌ درصد از سهام صنایع) توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی اجرایی شد. داور نماینده سهام کارگران بود. گاهی مـی‌دیدیم کـه او بـه جای دفاع از سهام کارگران، مواضع راست اتخاذ مـی‌کرد.

    نقش خودتان درون این هیأت چگونـه بود؟ مـی‌توانید بگویید کـه چگونـه برخی از این صاحبان صنایع اموالشان مصادره نشد؟ آبا معیـار خاصی به منظور این کار داشتید؟

    به توصیـه من، دو گروه از لیست مزبور تفکیک و حذف شدند: از گروه خسروشاهی، فقط سهام کاظم خسروشاهی مشمول بند «ب» شد و بقیـه را دست نزدند. خسروشاهی‌ها گروه خیلی سالمـی بودند. خیلی علمـی عمل کرده بودند. دکتر ابراهیم یزدی و دکتر مـهدی ممکن (هر دو از اعضای نـهضت آزادی) را استخدام کرده بودند. آنـها نمایندگی شرکت داروسازی مکسن را داشتند. کیفیت محصلات آنـها خیلی عالی بود. افراد دینداری بودند و سیـاسی هم نبودند. این بود کـه غیر از سهام کاظم خسروشاهی، هیچکدام این افراد را مشمول مصادره نکردیم. یکی از مستثنی‌های مصادره هم کارخانـه ارج متعلق بـه ارجمند بود. ارجمند درون تجارت و صنعت، فردی برجسته و نابغه بود. زیرا اولین کارخانـه صنعتی بود کـه در سال‌های 1319، تأسیس شده بود. بسیـاری از کالاها کـه تولیدشان سخت بود وی آن را انجام نمـی‌داد، درون طول جنگ جهانی دوم درون این کارخانـه ساخته مـی‌شد. سیم، لاستیک، تلمبه مـی‌ساخت. واقعاً صنعت خالص بود. وی همکلاسی مـهندس بازرگان درون فرانسه بود. زمانی کـه وی هنگام کار، درون چاه سقوط کرد و فوت كرد، بازرگان درون مراسم ختم وی، سخنرانی مبسوطی کرد. ما آن زمان شدیداً بـه خاطر سرمایـه‌دار و بهائی بودن ارجمند اعتراض کردیم اما بازرگان معتقد بود او بهائی نیست.خانـه ارجمند درون خیـابان تخت جمشید واقع بود کـه همـه تجهیزاتش اتوماتیک بود. همـه این تجهیزات را هم خودش درست کرده بود. وی بنیـانگذار شرکت ارج بود. بعد از فوت ارجمند، برادرانش اسکندر و سیـاوش واقعاً بـه صنعت ایران خدمت د. تمام صنایع نفت‌سوز را اینـها توسعه دادند: کولر آبی، صندلی‌های تاشو،...، کالاهایش صددرصد تولیدی بود. بعدها یکی از روحانیون بـه خاطر بهایی بودن وی، اموال آنـها را مصادره کرد البته ما آن دو را مستثنی کردیم. بین اسکندر ارجمند و مـهندس بازرگان روابط دوستانـه‌ای وجود داشت.

    این سطح از استاندارد درون کارخانـه‌های حاج محمد‌تقی برخوردار هم وجود داشت؟

    کارخانـه برخوردار بـه قدری ساختار و مدیریتش درست، علمـی و محکم بود کـه هیچ خللی درون روند کار آن ایجاد نمـی‌شد. برخوردار بـه نوسازی و استفاده از سیستم‌های نوین توجه زیـادی داشت. مستأجران بـه من گفته بود، برخوردار با اولین شرکتی کـه سیستم‌های کامپیوتری را وارد ایران کرد، مشارکت داشت. بسیـاری از قطعات، از جمله پیچ‌ها درون کارخانـه‌های برخوردار تولید مـی‌شد. هر طرحی کـه به نظرش مـی‌رسید، ایرج آگاه به منظور اجرایی آن یک مدیر پیدا مـی‌کرد. خودش نیز نظارت مـی‌کرد. اکثر مدیران را به منظور آموزش بـه خارج اعزام کرده بود. برخوردار مـی‌گفت، امسال نان‌خور من 3000 نفر شد، سال بعد 3500 نفر مـی‌شود. او از افزایش پرسنل خود بسیـار شاداب مـی‌شد.

    شنبه 23 اسفند 1393-01:11 ب.ظ


    250 قانونگذار مجلس نمایندگان آمریکا با امضای نامـه‌ای خطاب بـه باراک اوباما، رئیس‌جمـهوری آمریکا ضمن اعلام حمایت از نامـه قبلی 47 سناتور آمریکایی بـه وی درباره توافق هسته‌ای با ایران هشدار داده‌اند.

    ۲۵۰ قانونگذار مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با امضای نامـه‌ای تأکید کرد رفع تحریم‌های کنگره بـه وضع قانون جدید درون کنگره آمریکا نیـاز خواهد داشت.

    به گزارش فارس، 250 قانونگذار مجلس نمایندگان آمریکا با امضای نامـه‌ای خطاب بـه باراک اوباما، رئیس‌جمـهوری آمریکا ضمن اعلام حمایت از نامـه قبلی 47 سناتور آمریکایی بـه وی درباره توافق هسته‌ای با ایران هشدار داده‌اند.

    پایگاه خبری واشنگتن‌اگزماینر با گزارش این خبر افزود که تا عصر جمعه حدود 250 نفر از نمایندگان هر دو حزب نـهاد مورد نظر، نامـه مورد نظر را امضا کرده‌اند.

    نویسندگان این نامـه، «اد رویس»، رئیس کمـیته روابط خارجی مجلس نمایندگان و «الیوت انگل»، دموکرات ارشد این کمـیته هنوز درون حال گردآوری امضا به منظور این نامـه هستند.

    در بخشی از این نامـه آمده است: «در صورت دست‌یـابی بـه توافق هسته‌ای با ایران، رفع دائمـی تحریم‌های کنگره بـه وضع قانون جدید نیـاز خواهد داشت. کنگره حتما هنگام بازبینی این توافق متقاعد شود کـه مفاد آن مسیر دست‌یـابی ایران بـه بمب را مسدود مـی‌کند و تنـها درون این صورت هست که کنگره مـی‌تواند رفع دائمـی تحریم‌ها را مدنظر قرار دهد.»

    نویسندگان این نامـه خاطرنشان کرده‌اند کـه قانونگذاران خواستار پاسخگویی دولت درباره موضوعات «جدی و فوری» مطرح شده درون مذاکرات، مانند «عدم همکاری ایران با آژانس بین‌الملی انرژی اتمـی» هستند.

    نامـه قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا بعد از نامـه‌ای درون نـهاد موازی این مجلس، یعنی سنا نوشته مـی‌شود. نامـه قبلی کـه خطاب بـه مقامات ایران نوشته شده بود، بـه امضای 47 سناتور رسیده بود. سناتورها هشدار داده بودند هر گونـه توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 تنـها که تا پایـان ریـاست‌جمـهوری باراک اوباما معتبر خواهد بود.

    متحدان اروپایی واشنگتن درون مذاکرات یـاد شده این اقدام نمایندگان مجلس را مورد شماتت قرار داده و آن را نادیده گرفتن نقش سایر کشورهای حاضر درون مذاکرات دانسته‌اند. فرانک والتر اشتاین‌مایر، وزیر خارجه آلمان روز پنجشنبه گفت این نامـه اعتبار غرب را نزد ایران زیر سوال است.


    اخبار سیـاست  خارجی  - فارس




    [انایوردم خطبه سرا - مطالب اسفند 1393 در شهر خوی کنجینه ای پیدا شده است ایا واقعیت دارد]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 12 Jun 2018 08:18:00 +0000



    تصاویر قبلی داملا باکو

    انایوردم خطبه سرا - مطالب شـهریور 1392

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-02:27 ب.ظ


    این دو دستگاه اتوبوس مسافربری هنگام برخورد با یکدیگر دچار حریق شده و برخی از مسافرین توانسته اند با شکستن شیشـه اتوبوس ها خود را بـه بیرون پرتاب کنند.

     دو دستگاه اتوبوس درون جاده قم بر اثر تصادف با یکدیگر درون روز دوشنبه دچار سانحه و آتش سوزی شدند. تصاویر قبلی داملا باکو این سانحه 43 نفرکشته و 44 مجروح بر جای گذاشت. به گزارش جمـهوریت بـه نقل از ایرنا، تصاویر قبلی داملا باکو این دو دستگاه اتوبوس مسافربری هنگام برخورد با یکدیگر دچار حریق شده و برخی از مسافرین توانسته اند با شکستن شیشـه اتوبوس ها خود را بـه بیرون پرتاب کنند.

    بر پایـه این گزارش، اتوبوسی کـه از مسیر کاشان بـه تهران درون حال تردد بود، با انحراف از جاده و رد شدن از گارد ریل وسط بزرگراه بـه سمت مخالف منحرف شده کـه با یکدستگاه اتوبوس دیگر کـه از تهران راهی یزد بود، برخورد کرد.

    بر اثر این برخورد، هر دو اتوبوس دچار آتش سوزی شدند ، عوامل راهداری، آتش نشانی ،اورژانس، پلیس راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامـی درون محل حادثه حاضر شدند و عوامل آتش نشانی آتش سوزی را مـهار د.

    بر اساس این گزارش، مسیر تهران - قم بر اثر این سانحه به منظور مدتی مسدود شد.بسته شدن این مسیر موجب ترافیک و ازدحام صدها خودرو درون این مسیر شد و همـین امر ، رسیدن آمبولانس ها را نیز با مشکل مواجه کرد.

    جزئیـات حادثه

    محمود مظفر رئیس سازمان امداد و نجات درون گفت‌وگو با ایسنا با اعلام خبر برخورد شدید دو دستگاه اتوبوس گفت: تصاویر قبلی داملا باکو درون ساعت 22:55 شب گذشته برخورد مرگبار دو دستگاه اتوبوس درون اتوبان تهران قم بـه مرکز فوریت‌های امدادی 147 اعلام شد.

    وی با بیـان اینکه شدت برخورد بـه حدی بود کـه هر دو اتوبوس کاملا آتش گرفتند گفت: متاسفانـه درون این حادثه بیش از 40 تن از هموطنان جان خود را از دست داده و 39 نفر نیز مجروح شدند

    رئیس سازمان امداد و نجات فوریت هلال احمر گفت: همچنین 8 نفر نیز توسط امدادگران از مرگ حتمـی نجات یـافتند و 6 دستگاه خودروی عملیـاتی شامل 18 نفر امدادگر نیز وظیفه این عملیـات را برعهده داشتند.

    پزشکی قانونی: 43 نفر کشته شدند
     سازمان پزشکی قانونی کشور نیز درون اطلاعیـه‌ای اعلام کرد کـه 43 نفر درون سانحه تصادف اتوبان قم بـه تهران جان خود را از دست داده‌اند.

    ترکیدگی لاستیک اتوبوس 44 نفری را بـه کام مرگ فرستاد

    سخنگوی سازمان امداد و نجات هلال‌احمر گفت: شب گذشته بر اثر ترکیدن لاستیک یک اتوبوس درون جاده تهران - قم و این اتوبوس از مسیر منحرف و با اتوبوس دیگر برخورد کرد و در نـهایت 44 نفر از مسافران هر دو اتوبوس کشته شدند.

    اسامـی مجروحان حادثه
    به گزارش مـهر، مجروحان تصادف شامگاه دوشنبه درون قم بـه سه بیمارستان شـهید بهشتی، علی ابن ابیطالب(ع) و نکویی انتقال داده شدند کـه برای اطلاع هموطنان و خانواده‌های آنـها اسامـی آنان اعلام مـی‌شود.

    بر اساس اعلام ستاد مدیریت بحران استانداری قم اسامـی مجروحان انتقال داده شده بـه بیمارستان شـهید بهشتی بـه شرح زیر است:

    فاطمـه قربان زاده 34 ساله
    محمد اعرابی 23 ساله
    محمد اکبری 34 ساله
    سمانـه بروقی 25 ساله
    زهرا بروقی 2 ساله
    فاطمـه رمضانی 58 ساله
    سید حسین حسینی 27 ساله
    علی پور مصطفوی 30 ساله
    مریم تقی نژاد 34 ساله
    نرگس عرب زده 9 ساله
    نسرین عرب زاده 2 ساله
    محمد بناپور 61 ساله
    محمدعلی فروزان 78 ساله

    اسامـی مجروحان انتقال داده شده بـه بیمارستان علی ابن ابیطالب قم:

    علی موسی زاده 21 ساله
    سید حسن روحانیون 34 ساله
    زهره خان محمدی 46 ساله
    محمدحسین احمدی 50 ساله
    محمد کریم زاده اردکانی 27 ساله

    اسامـی مجروحان انتقال داده شده بـه بیمارستان نکویی قم:

    حسین رحیمـی 35 ساله
    هادی برقی 14 ساله
    یـاسر توکلی 24 ساله
    مریم افشاری 28 ساله
    مازیـار بیرامـی 26 ساله
    مرتضی یـاری 37 ساله
    محمدحسین برزگری 39 ساله
    امـیرحسین زارع 6 ساله
    سجاد شوندی 18 ساله
    سید محمد 22 ساله
    مریم بلوری 35 ساله
    عبدالکاظم محمدیـان 53 ساله
    نازنین زهرا رحیمـی 3 ساله
    حامد طاوسی 30 ساله
    محمد طحان 52 ساله
    علی برقی 55 ساله
    رضا نجف پور 27 ساله
    معصومـه برقی 50 ساله
    سید محمدجواد حسنی 32 ساله
    مریم کرمـی 30 ساله
    حسن پورمعصومـی 27 ساله
    حسین مروتی 43 ساله
    هوشنگ عربی 23 ساله
    پرنیـاز پورسعید 26 ساله
    آرزو بلوری 3 ساله

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-02:15 ب.ظ


    شنبه، 16 شـهریور ماه، 1392

    «با تاسی از اقدام و تاکید مقام عالی وزارت امور خارجه، جناب آقای دکتر ظریف درون ورود بـه مبحث دیپلماسی عمومـی و استفاده از رسانـه ها و شبکه های اجتماعی تصمـیم بر این گرفتم کـه با استفاده از فیسبوک با مخاطبان و هموطنان عزیزم درون ارتباط باشم. تصاویر قبلی داملا باکو » این عبارت مطلع فعالیت‎ مرضیـه افخم، بانوی سخنگوی وزارت امور خارجه درون شبکه اجتماعی فیس‎بوک است، جمله‎ای کـه در بطن خود راهبرد اصلی تیم سیـاست خارجی دولت به منظور ورود بـه عرصه دیپلماسی عمومـی را حضور درون شبکه‎های اجتماعی و افتتاح حساب کاربری درون این شبکه‎ها تعبیر و تفسیر کرده است.

    به گزارش رجانیوز، شاید به منظور آنـها کـه دیپلماسی عمومـی را با رویدادهایی همچون سخنرانی‎های محمود احمدی‎نژاد درون دانشگاه کلمبیـا و موج بزرگ و مردمـی کـه پس از آن درون سراسر جهان بـه وجود مـی‎‎آمد، معنا و تعبیر مـی‎کنند، ابتذال آن سطح از تاثیر گذاری جهانی بـه حضور درون حد یک کاربر عادی درون یک شبکه اجتماعی، بسیـار نا امـید کننده بـه نظر برسد اما ظاهرا این رویکردی هست که این روزها نـه تنـها وزیر امور خارجه ایران را بـه خود مشغول کرده هست بلکه اطرافیـان  او را نیز واداشته هست که بـه تاسی از مقام عالی وزارت، سطح فعالیت درون عرصه دیپلماسی عمومـی را درون حد ایجاد یک حساب کاربری درون توئیتر و فیس‎بوک تنزل دهند، که تا اگر اسم آن رویکرد بزرگ و جهانی احمدی‎نژاد را پوپولیسم مـی‎گذاشتند، ندانیم بر این شیوه تحقیر آمـیز چه نامـی حتما نـهاد.

    اما ماجرای حضور درون شبکه‎های اجتماعی از سوی اصلی‎ترین ارکان سیـاست‎خارجی دولت یـازدهم آنجا تراژیک‎تر و تاسف‎بار تر مـی‎شود کـه بدانیم این حضور نازل، درون روزهای گذشته با چه حاشیـه‎های غیرقابل قبول و نگران‎کننده‎ای روبرو شده است. 

    ماجرا بـه ارسال پیـام تبریک محمدجواد ظریف بـه یـهودیـان و تبریک سال جدید عبری بـه آنـها بر مـی‎گردد. رئیس پیشین کنگره امریکا، نانسی پلوسی درون پاسخ بـه حساب کاربری تایید نشده‎ای بـه نام وزیر امور خارجه ایران کـه سال جدید عبری را تبریک گفته بود، نوشت: « متشکرم، سال جدید اگر با پایـان انکار هلوکاست از سوی ایران همراه بود شیرین‎تر مـی‌شد.» و این حساب کاربری پاسخ عجیب و غیرقابل قبولی را به منظور نانسی پلوسی داشت: « ایران هیچ گاه هلوکاست را انکار نکرده است، فردی کـه هلوکاست را انکار کرد، رفت. سال جدید مبارک.»

    البته محمد جواد ظریف نیز بلافاصله درون گفتگویی با تسنیم حضور خود درون شبکه اجتماعی توئیتر را تایید کرده و در پاسخ بـه سؤالی درون مورد اینکه درون یکی از شبکه‌های اجتماعی به‌نقل از وی سخنانی درون مورد هولوکاست منتشر شده، گفت: «این  مطلب درون پاسخ بـه سؤالی کـه بعداً معلوم شد از سوی رییس سابق مجلس نمایندگان آمریکا درون شبکه توییتر مطرح شده بود ارائه شده است. ما نباید اجازه دهیم که تا آنـها چهره‌ای دروغین از ایران بسازند. ایران همواره هرنوع کشتار انسان‌ها را محکوم مـی‌کند و در این راستا کشتار یـهودی‌ها توسط نازی‌ها را هم محکوم کرده همان‌طور کـه کشتار و سرکوب فلسطینی‌ها توسط صهیونیست‌ها را محکوم مـی‌کنیم و اجازه نمـی‌دهیم که تا جنایتکاران صهیونیست با سوءاستفاده از این موضوع بر جنایـات خود سرپوش بگذارند.»

    این درون حالی بود کـه کریستین امان‎پور خبرنگار مشـهور یـهودی سی‎ان‎ان نیز درون صفحه توییتر خود بـه زبان دیگری بـه این موضوع اشاره کرد کـه « با وزیر امور خارجه ایران گفتگو کردم؛ی کـه تایید کرده هست در توئیتر فعال هست و سال نو را بـه همـه یـهودی‎ها درون ایران و سراسر جهان تبریک گفته است‬‎»

    اما نکته حائز اهمـیت این هست که وزیر امور خارجه جدید ایران ترجیح داده هست تا حتی مخاطب همـین سطح نازل دیپلماسی عمومـی خود یعنی حضور درون شبکه‎های اجتماعی را نیز نـه ملت‎های مسلمان و نـه ملت‎های ستم دیده جهان کـه مخاطبان اصلی دیپلماسی فرهنگی و عمومـی انقلاب اسلامـی درون سی و چهار سال گذشته بوده‎اند، بلکه یـهودیـانی‎ انتخاب کند کـه بواسطه هیـاهو بر سر افسانـه‎ای بـه نام هولوکاست موفق شده‎اند بخشی از سرزمـین‎های اسلامـی را بـه اشغال خود درون آورده‎اند و حتی بـه تخطئه آنـهایی بپردازد کـه این افسانـه تاریخی را بـه چالش کشیده‎اند.

    هر چند با توجه بـه سوابق خاص تیم سیـاست خارجی دولت جدید، انتظار داشتن شجاعت به منظور به چالش کشیدن‎ غلط‎های مصطلح و بزرگ تاریخی همچون هولوکاست درون جوامع عمومـی از آنـها انتظاری چندان بجایی نیست، اما اینکه کار بـه جایی برسد کـه آنـهایی کـه جسارت ایجاد این چالش درون قبال یک دروغ بزرگ تاریخی را داشته‎اند نیز تخطئه شود، قطعا غیرقابل قبول و حتی سوال برانگیز است، رویکردی کـه سال‎هاست از سوی رسانـه‎های غربی درون حال ترویج و پیگیری است.

    ارسال پیـام صلح و پالس دوستی با مردم اسرائیل آنـهم بـه واسطه تخطئه چالش کنندگان با مفهوم هولوکاست، بـه نظر نمـی‎رسد سرآغاز امـیدوارکننده و قابل قبولی به منظور وزیر امور خارجه جدید ایران باشد کـه از یک سو ناشی از نشناختن جامعه مخاطب انقلاب اسلامـی، و از سوی دیگر نمادی نگران‎ کننده از کوتاه آمدن از اصول به منظور رسیدن بـه برخی نتایج مقطعی و موردی است. نکته‎ای کـه «رابین رایت»، عضو انستیتو صلح آمریکا نیز بخوبی آنرا دریـافته و درباره توییت ظریف پیرامون احمدی نژاد و هلوکاست گفت: «این اثرگذارترین دیپلماسی عمومـی ایران درون 34 سال گذشته است.»

    شاید مرور برخی بیـانات رهبر معظم انقلاب درون جمع خبرگان رهبری و یـا پیرامون موضوع هولوکاست، بتواند این واقعیت را بـه خوبی به منظور ظریف و آنـها کـه همانند او مـی‎اندیشند، تبیین کند کـه بر خلاف تصور او پایـان دوران ریـاست جمـهوری محمود احمدی‎نژاد، بـه معنای تنزل از صراحت درون بیـان شعارهای انقلابی درون سطح جهان نیست، و به عبارتی «آن مرد» نرفته هست و اتفاقا همچون حضرت امام (ره) محکم و بدون تلاش به منظور تقیـه، بـه اصول اصلی انقلاب اسلامـی پایبند است.

    رهبر معظم انقلاب درون دیدار اخیر خود با خبرگان رهبری درباره اعتقاد بـه لزوم نابودی اسرائیل فرمودند: «امام (ره) درون مقابل واقعیـات چشم خود را نبستند اما از اصول نیز هیچگاه کوتاه نیـامدند. امام خمـینی (ره) همانی هست که گفت «رژیم صهیونیستی یک غده سرطانی هست که حتما از بین برود» و هیچگاه نیز درون مورد رژیم صهیونیستی تقیـه نکرد. امام خمـینی (ره) درون مقابل امریکا و شرارت های او نیز تقیـه نکرد و جمله معروف «امریکا شیطان بزرگ است» سخن امام است.»

    ایشان همچنین درون دیدار با اعضای خبرگان رهبری درون سال 90 از هولوکاست بـه عنوان افسانـه یـاد کرده و فرمودند: « درون یک کشورىى بـه "افسانـه‌ى هولوکاست "اعتراض مـیکند، مـیگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مى‌اندازند، محکومش مـیکنند کـه چرا یک حادثه‌ى پندارىِ تاریخى را انکار مـیکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خوب، انکار یک حادثه‌ى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براىى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یـا حتّى درون آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان درون کشورهاى مدعى تمدن درون اروپا قضیـه این است: اگرى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محکومش مـیکنند.»

    به نظر نمـی‎رسد دیپلماسی عمومـی دولت تدبیر و امـید با تنزل سطح دیپلماسی عمومـی از یک تاثیر گذاری جهانی و مردمـی بـه حضور درون شبکه‎های اجتماعی کـه فعالیت درون آنـها منع قانونی دارد، و توئیتر بازی با نانسی پلوسی و تغییر ادبیـات به منظور ارسال پالس مثبت بـه چند مـیلیون مردم اسرائیل، بـه بهای ارسال پالس‎های ناخوشایند بـه نزدیک بـه دومـیلیـارد مسلمان و مستضعف جهان، چندان امـیدوار کننده باشد، رویکردی کـه اگر بـه این منوال بـه پیش برود، عوارض  غیرقابل جبرانی به منظور کشور خواهد داشت و اعتراضات جدی‎تری بوجود خواهد آورد.

    منبع: رجا نیوز

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-02:04 ب.ظ


    پنجشنبه، 14 شـهریور ماه، 1392

    دومـین اجتماع معان حرم ماسال شب گذشته بـه مناسبت شـهادت امام صادق (ع) و با حضور امام جمعه شـهرستان ماسال درون مسجد علی بن ابی طالب (ع) سنگ بست ماسال برگزار شد

    به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، این مراسم با سخنرانی حجت الا سلام و المسلمـین بهرام آزموده و مداحی کربلایی داوود افسرده و حاج سید محمد حسین سید اخلاقی  بعد از نماز مغرب و عشا درون مسجد علی بن ابی طالب (ع) سنگ بست بـه همت پایگاه های مقاومت بسیج ریحانـه النبی و شـهدای سنگ بست  و ستاد مردمـی معان حرم هیئت روضه الحسین (ع) شـهرستان بر پا شد.

     

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:39 ب.ظ



    گزارش :خلیل الرحمن سلحشور، ژورنالست آزاد

    ادامـه ترور و خشونت درون افغانستان از سوی فعالان افغان و ترک طی گردهمایی بزرگ درون شـهر انقره برگزار گردید.

    این همایش بزرگ مردمـی زیر نام { دیگر بس است!} باسهمگیری و اشتراک شماری چند از نـهادهای اجتماعی و فرهنگی فعال درون شـهر انقره پایتخت جمـهوری ترکیـه بااشتراک بیش از 500 تن اعم از دانشمندان، نویسندگان، بروکراتها، نماینده گان ، استادان و محصلین تدویر یـافت.

    این همایش بزرگ مردمـی {دیگر بس است}در واکنش و اعتراض بـه تداوم وقایع خشونت بار از جمله حوادث تروریستی ، دهشت افگنی، انتحاری و انفجاری ، قتل عام غیر نظامـیان و کشتار بی رحمانـه زنان وکودکان درون افغانستان مورد بررسی قرار گرفته  این عمل ننگین و غیر انسانی و اسلامـی دشمنان بد طینت و بد نام وطن ازسوی سخنرانان و مـهمانان همایش  تقبیح گردید.

    همایش با آیـاتی چندی از قرآنکریم توسط روح الله بیکزاد آغاز یـافته و همایون خیری مسوول نشرات رادیویی ترکیـه به منظور افغانستان همایش را با سخنان خویش افتتاح نمود.

    خیری، درون بخشی از سخنان خویش دولت کرزی را مورد ستایش  قرارداده و در بخشی دیگری  مورد انتقاد قراد داده گفت " ده سال از حکومت سازی گذشته و پیشرفت چشمگیری درون بخش های مختلف ازجمله رسانـه ها بـه مـیان آمده هست و حتما از ین پیشرفتها چشم پوشی نکرد. اما درون این برنامـه های توسعه و پیشرفت اشتباه بزرگ وجدی صورت گرفته کـه جلو ترور و خشونت گرفته نشد و ما هروز صبح با صدای بمب و یـا انفجار و انواع خشونت دیگری از خواب بیدار مـیشویم. مسؤلین درون رأس قدرت بـه همدیگر اعتماد نداشته و منافع شخصی را برمنابع ملی ترجیح داده تصیم گیری های قطعی صورت نگرفته هست و همـه این دلایل باعث شده کـه خشونت ادامـه یـابد ، اکنون زمانی آن رسیده کـه بگوییم اکنون بس است".

    سفیر افغانستان مقیم درون انقره دوکتور امان الله جیحون  نیز درون بیـانیـه خویش تدویر چنین همایش های مردمـی را یک گام مثبت تلقی نموده گفت " بزرگان ، دانشمندان ، استادان، محصلان وهمـه فعالان دراین همایش گردهم آمده اند که تا درد مردم افغانستان را بـه ملت دوست و برادر ترکیـه برسانند و بخاطر تنویر اذهان عامـه و افکار عمومـی  برگزار همچو برنامـه ها را از سوی سفارت پشتیبانی و حمایـه کرده اظهار سپاس مـینمایم" 
    سفیر کبیر جیحون اظهار داشت، 
    کشور ما از گذشته‏های دور بـه مـهد‏علم و فرهنگ شـهرت جهانی دارد و درگذشته زادگاه بزرگترین نوابغ علمـی وفرهنگی چون ابوحنیفه ، مولانا جلال الدین محمد بلخی ، سید جمال الدین افغانی وسایر  بوده‏است، هم اکنون نیز نام آنان زینت‏بخش اوراق تاریخ کشور و جهان مـی‏باشد کـه در ترکیـه نیز این نوابغ علمـی شـهرت دارند،  اما متاسفانـه درون سه دهه اخیر سه پدیده جنگ، مـهاجرت ومواد مخدر گسترش یـافته  هست که مردم ستمدیده ما قربانی این سه پدیده گردیده و هنوز ادامـه یـافته است." همـه مـیدانیم کـه مشخصه عمده طالبان کـه انان را از انسان های مومن، مسلمان، متمدن و متفکر جدا مـیسازد، همانا ذهنیت های افراط گرایی، تحجر فکری، تعصب فرقه ای، تبعیض نژادی، واپسگرایی، ترور و توحش و انتحار و بربریت، قتل عام انسان های مظلوم و بیگناه، بستن مکاتب، محرومـیت زنان و کودکان مـی باشند،  طالبان بمب را درون کمرخود بسته کرده وارد مسجد مـیشوند و در بین ا مسجد و نمازگزاران خودرا انفجار مـیدهند  وباعث کشته و زخمـی شدن ده ها و یـا صدها تن مـیشود ، این درون کجایی دین هست".  سفیر کبیر دوکتور امان الله جیحون سخنانی خویش را با قدردانی و سپاس  از تنظیم کنندگان برنامـه خاتمـه داد.

    سخنران دیگر این همایش پروفیسور دوکتور مصطفی اردم نماینده مجلس ملت بزرگ ترکیـه بود کـه با سخنان دانشمندانـه خویش توجه حاضرین را بخود جلب کرد، وی گفت، مسائل اعتقادی كه ریشـه درون قلب دارد؛ اجبار بردار نیست و دین یكی از مسائل اعتقادی هست كه حالت تمكینی دارد نـه تحمـیلی.
    ایشان درون ادامـه سخنان عالمانـه خویش افزودند: ارشادات قرآنى و هدایـات و دستورات پیـامبر بزگوار اسلام حضرت محمد(ص) اگر بطوردقیق، همـه جانبه، بى طرفانـه و منصفانـه مورد ارزیـابى قرار گیرد بـه وضاحت تام درخواهیم یـافت كه دین اسلام دین صلح و دین رحمت بوده و در هیچ زمانى تروریست نبوده و نخواهد بود.
    آقای اردم ، "جنگ های فعلی و ترور و خشونت ها درون کشور را از سوی برخی حلقات بیرونی تحمـیل شده خواند در دین مقدس اسلام صلح حالت اصلی را مـی داشته باشد، اسلام عزیز همواره پیروانش را بـه تحمل، همزیستی، دعوت مـی کند. خشونت، کشتار و تشنج، ترور، بمباردمان درون اسلام نیست، این ها از دیگران هست که بـه ما مـی خواهند نسبت دهند. اسلام درون رفتارهای فردی واجتماعی ومراودات معمولی خشونت را جایز ندانسته واز آن نـهی كرده است. سفارش اسلام بـه اصلاح ذات البین، رعایت اخلاق خانواده، سفارش همسایگان، احترام بـه حقوق اقلیت‌های مذهبی وحفظ كرامت انسان و انسانیت و پرهیز از هر گونـه خشونت درون روابط اجتماعی، نشان دهنده آن هست كه اسلام به منظور مدارا اهمـیت ویژه قائل است. پیـامبر اسلام (ص) نیز درون رفتارهای فردی واجتماعی، پیـام آور صلح وصفا بود. انبیـا نیز بـه سراغ قلب‌ها مـی‌رفتند و همـین رفتار مسالمت آمـیز آنان، یكی از راهكارهای بسیـار موفق آنان درون جذب مردم وتسخیر قلب‌ها بوده است. افغانستانی کـه در دهه 1980 مـیلادی با ابر قدرت بزرگ شوروی مقابکه کرده و شوروی را بـه چالش کشانید اکنون بخاطر داشتن موقعیت جیوپولیتیک ، جیو استراتیژیک ، و زیر بناهای سیـاسی ، طبیعی و اقتصادی مورد توجه خشن  ابر قدرتها گردیده و این باعث شده که تا افغانستان بطور دایم مـیدان رقابت های  ایشان گردد و توسط مزدوران بـه نام طالبان با استفاده از دین بـه هراس افگنی  و وحشت بین مردم دست بزنند.اگر افغانستان بـه سنگ هم تبدیل شود بازهم مال افغانـهاست و مربوط بـه افغانـهاست، افغانستان کشوریست که  اساس کشور ترکیـه نوین را بنیـان گذاشت و یکی از ارزشـهای معنوی ما مـی باشد".

    سپس ، فلم مستند کوتاه از سیرتاریخ افغانستان و ادامـه خشونت ها جهت تماشای حاضرین بـه نمایش گذاشته شد.

    در جریـان همایش ، داکتر هاشم اردم ، باتور دوستم، سیدمحمد قطره ، مـینـه سنجر ، ریحانـه تمنا هریک بـه نوبه خویش یـادداشتهای درون دست داشته خویش را بـه حاضرین همایش تقدیم داشته و از سوی فضل احمد برگت اعلامـیه نـهایی بـه خوانش گرفته و با نتیجه گیری همایش موارد زیر را بـه زبان آورد:
    1-طالبان کـه به عنوان یک گروه تروریست توسط کمـیسیون امنیت سازمان ملل متحد بـه جهانیـان معرفی گردیده هست ، حتما ازسوی حکومت و دولت افغانستان نیز بطور قاطع بـه صفت گروه ترورستی بـه زبان آورده شده ودرافکار عمومـی ترکیـه نیز این گروه بعنوان  تروریست  شناخته شود.

    2-اشخاص  و سازمانـهای تمویل کننده بـه این گروه تروریستی درون ترکیـه وجهان تحقیق و تثبیت گردیده مورد پیگرد قانونی گردند.

    3- اشخاصیکه از لحاظ ایده لوژی بـه این گروه نزدیک هستند حتما به سهولت های فراهم شده ازسوی ترکیـه درون بخش های آموزش ، صحت، سیـاحت و امکانات دیگر اجازه داده نشود.

    همایش با ضیـافت غذای افغانی خاتمـه یـافت.

    گزارش :خلیل الرحمن سلحشور، ژورنالست آزاد

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:35 ب.ظ


     

    کارشناسان هشدار داده‌اند کـه خوردن سه عدد تخم مرغ درون هفته بـه مـیزان چشمگیری احتمال مرگ ناشی از سرطان پروستات را درون مردان افزایش مـی‌دهد. این کارشناسان دریـافته‌اند مردانی کـه در هفته بـه طور منظم بیشتر از دو و نیم عدد تخم مرغ مـی‌خورند، 81 درصد بیشتر درون معرض خطر مرگ ناشی از این بیماری هستند.

     

    آنـها مـی‌گویند بـه احتمال زیـاد این آسیب از افزایش بیش از حد مقدار کلسترول یـا ماده‌ای موسوم بـه «کولین» ناشی مـی‌شود.

     
    «

    کولین» یک ریزمغزی هست که بـه عملکرد مناسب سلولها کمک مـی‌کند و در تخم مرغ یـافت مـی‌شود اما افزایش بیش از حد آن درون بدن مـی‌تواند عواقب مضری داشته باشد.

     

    به نوشته روزنامـه دیلی مـیل، این کارشناسان درون دانشکده بهداشت عمومـی هاروارد درون بوستون روی عادات تغذیـه‌ای 27 هزار مرد طی یک دوره 14 ساله مطالعه و آزمایش کرده و به نتایج فوق دست یـافته‌اند.

     

    آنـها دریـافتند مصرف گوشت قرمز با این سرطان هیچ رابطه‌ای ندارد اما مصرف زیـاد از حد تخم‌مرغ خطر مرگ ناشی از سرطان پروستات را تشدید مـی‌کند

    دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد

    دریـابان علی شمخانی با حکم حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد.

    دریـابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد

    به گزارش جمـهوریت  دریـابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد.

    شمخانی پیش از این علاوه بر فرماندهی نیروهای دریـایی سپاه و ارتش، وزارت دفاع درون دولت های هفتم و هشتم، شورای راهبردی روابط خارجی و نیز ریـاست مرکز راهبردی دفاعی نیروهای مسلح را بر عهده داشت.

    بنابرحکم رئیس‌جمـهور، شمخانی جایگزین سعید جلیلی درون شورای عالی امنیت ملی شد.

    منبع: فارس

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:22 ب.ظ


    عکسی از رودخانـه شیرآباد تالش(سید محله)
    [ شنبه شانزدهم شـهریور 1392 ] [ 1:26 بعد از ظهر ] [ چنگیز ذاکری پور ]


    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:37 ق.ظ



    روستای ارده تالش

    دوستان گرامـی

    درود

    امـیدوارم کـه همگی خوب و خوش و خرم باشید

    چندی پیش با وبلاگی بنام « خطبه سرا نگین تالش » اشناشدم. از نویسنده آن سپاسگزارم.

    من هم مدت زیـادی بود کـه دوست داشتم، اطلاعات خودم درون باره خظبه سرا را بـه روی کاغذ بیـاورم. خواندن این مطلب دوستمانو سبب شد که تا من هم چند کلمـه ای درون باره دیـار و زادگاه خودم کـه ریشـه درون آنجا دارم، بنویسم.

    البته چند سال هست که نتوانسته ام پایم را بـه این دیـار بگذارم. بنا بر این اطلاعات من متعلق بـه دوران گذشته و ناقص هست و دسترسی بـه منابع و نوشته دیگران درون باره تاریخ و وضعیت خطبه سرا ندارم. 

    اگر ایرادی بر نوشته من مـی بینید، بـه بزرگواری خود مرا ببخشید و برایم بنویسید که تا نوشته خودم را اصلاح کنم.

    در این نوشته، تنـها بـه نام رروستاهای خطبه سرا و موقعیت آن ها پرداخته ام. بقیـه موضوعات را بـه زودی برایتان خواهم فرستاد.

    اگر دوست ندارید از من ایمـیلی دریـافت کنید، لطفا بفرمایید که تا نام شما را از این لیست پاک کنم.

    با سپاس از یکایک شما و به امـید دیدار درون خطبه سرا


    خطبه سرا، سرای دلدادگان و عاشقان زیستگاه

    این دهستان زیبا با تاریخ دیرینـه خود، از چندین ده تشکیل شده هست که عبارتند از:

    • آنبوه، بنون و تنبی، این دهات کوهستانی هستند و کاملاً درون دل جنگل قرار دارند. متأسفانـه جنگل های این منطقه از بین رفته است. درختان را قطع کرده و آن‌ها را به منظور گذران زندگی خود بـه صورت پارو بـه شـهر و روستاهای اردبیل و یـا بـه طور قاچاقی بـه شکل الوار، به منظور خانـه سازی درون شـهر تالش و نقاط دور دست مـی فروشند. در این منطقه کوهستانی گندم و ذرت مـی کارند. مردم این سه روستا، مانند دیگر مردمان کوه نشین نواحی دیگر خطبه سرا و سراسر تالش، ساکنین و مالکین اصلی تالش هستند کـه از پهلوی باستان مـی‌باشند و از کردستان باستان بـه این نواحی آمده اند. زبان و مذهب آنان با زبان و مذهب مردم نواحی جلگه ای فرق دارد. این اهالی سنی مذهب و تالشی زبان هستند. تا چندی پیش هیچ راه اتومبیل رو بـه این منطقه وجود نداشت. از همـه امکانات دولتی و سرویس های همگانی، محروم بودند.

    • اشیک اغاسی کـه گویـا مردم این ده، از شیراز بـه این ناحیـه درون زمان نادر شاه تبعید شده اند. اشیک اقاسی درون دربار ترکان افشار و صفویـان بـه معنای وزیر امور خارجه بوده است. همـیشـه مـهمترین روستای خطبه سرا، این ده بوده است. از لحاظ سیـاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش اول و دست بالا را داشته است. رودخانـه بزرگ و حیـاتی خطبه سرا از مـیان اشیک اقاسی مـی گذرد. بیشتر خان ها و بیگ های خطبه سرا کـه با هم درون رقابت قدرت هم بوده اند، درون این روستا مـی نشستند. اشیک آقاسی بـه معنای مرکز و مقر فرماندهی کل خطبه سرا بود و بیشتر مردم روستاهای دیگر به منظور آنان بـه عنوان رعیت و چوپان، کشاورزی و دامداری مـی‌د کـه در سال ۱۳۴۱، با انقلاب اصلاحات ارضی، بـه فرمانروایی آنان پایـان داده شد. شخصیت‌های سرشناس و تاریخی خطبه سرا، ساکن اشیک آقاسی بودند کـه تعدادی از آن‌ها را مـی‌توان درون اینجا نام برد: حاج مقصود ارجمندی و همسرش خوشقدم ، طاهر بیک مـهروی و قیزلار خانم و یوسف بیک عبادی و بلقیس خانم ( زاده حاج یونس خان آقاجانی) (پدربزرگ و مادر بزرگ مادری حاج طهماسب روستا)، حوسنی خانم ( مادر بزرگ مرحوم حاج غلام روستا)، سعید بیگ ارجمندی و صدیقه خانم، حاج شفیع بنانی و حدیقه خانم  ؛  مـهر علی فرزانـه و حاجیـه شمسی خانم کـه همـه این افراد با هم نسبت و فامـیلی داشتند و مـیرزا عباداله یکی از اجداد بیشتر افراد ساکن بخشی از اشیک آغاسی هست که دروازه گفته مـی‌شود و گویـا دروازه ای به منظور ور،د بـه این محل درون ورودی ده و پس از گورستان وجود داشته هست که از بین رفته هست و آثار آن، هنوز پا بر جاست. حاج نعمت بیگ پورمـهر و ...، حاج غلام رضا مـهری و ربابه خانم، حاج حسین مـهری و رقیـه ستاری، مـهری نژادها، … حاجی علیجان آقاجانی و هفت پسرش ( هر پسر حاجی علی جان، درون یک روستای خطبه سرا سداشتند که تا در زمان خان خانی، کل خطبه سرا را بتوانند کنترل کنند. عسگر خان و حیدر خان درون خواجه کری، اکبر خان بوراسرا، ...) ، حاجی فیضی بیگ، اسحاق مافی و ربابه خانم (کدخدای خطبه سرا)

      دبستان رضوان از منزل آقای اسداله حبیبی درون ترک محله بـه ابتدای اشیک آقاسی منتقل مـی شود. پدر آقای مجید آقا ارجمندی خانـه بزرگ خود را بـه مدرسه اهدا مـی کند. من درون این دبستان بـه مدت ۶ سال درس خوانده ام. این مدرسه شامل شاگردانی از دورترین نقاط مانند کشلیک، خلج لر و سوست ( محمد حنیف رستمـی فرزند بابا رستمـی، کشاورز و خرده پا، بعدها وارد دانشکده افسری تهران شد و مدارج عالی نظامـی را طی کرد ) گرفته که تا روستاهای دور دست و صعب العبور گوهستانی ( مانند بچه‌های اوستا خیراله آتش برگ از کلبه ) و دیگر روستاهای خطبه سرا مـی شد.

      محل و موقعیت جغرافیـایی دبستان نسبت بـه تمام روستاهای خطبه سرا، مرکزیت داشت. خانمـی کـه بچه تهران و بهایی بود، درون اوخر دهه ۲۰ درون این دبستان آموزگار بود کـه در خانـه پدر و مادر بزرگ مادری دوست من سداشت و سر انجام با دایی دوست من کـه شاگرد او بود و چند سال تفاوت سنی داشتند، با هم ازدواج د. این بـه خوبی نشان مـی‌دهد کـه در بین مردم، داشتن عقاید گوناگون شیعه و سنی و بهایی یـا یـهودی، هیچ مشکلی نداشت و بعد ها، بـه این اختلافات دینی دامن زده شد و کینـه‌ورزی ها آفریده شد.

    • باباسو درون گذشته محله کوچکی از کشاور بود و در کوه پایـه قرار دارد. مردم این محل درون گذشته، فقط بـه دامداری مـی پرداختند. به خاطر دوری راه بـه دبستان، بچه‌های آنجا بی‌سواد بودند، اما اکنون تقریباً همـه کودکان بـه مدرسه مـی‌روند و توان خواندن و نوشتن را دارند. خانواده مشـهدی قادر پناه و سلیمـی ، مشـهدی اسماعیل شبرنگ، مشـهدی ابوذر و کبری ( قودی و یدی ) و اوستا خیراله آتش برگ نسل های پیشین بابا سو بودند. به تازگی چوپانان کوه نشین خطبه سرا، بـه نواحی پایین کوچ کرده‌اند کـه بابا سو از آن جمله است. امروزه بابا سو به منظور خودش یک ده کامل و مستقل با تمام امکانات امروزی و مستقل از کشاور است.

    • برزبیل، بی زر، کندی، عبادهونی، توج (تاج)دره، مـیسه چولی ( چاله مس)، کومـیریک(گمرک، بین گیلان و آذربایجان)، آنا بلاغی، باقرو، آهار بهار، این نواحی ییلاق خطبه سرا هستند کـه چوپانان، ، و اسب و قاطر خود و یـا خان ها را به منظور چرا از اوایل بهار که تا اواخر تابستان بـه آن دیـار مـی بردند. در تابستان ها، خود خان ها وانی کـه امکانات مالی داشتند، به منظور فرار از گرما، رطوبت و پشـه های روستاهای جلگه ای، با خانواده‌های خود بـه این ییلاق ها کوچ مـی‌د و در پایـان شـهریور ماه بـه خانـه‌های خود باز مـی گشتند. این مسافرت ها با اسب و قاطر و به دشواری صورت مـی‌گرفت و به مدت یک روز رفت و یک روز برگشت، انجام مـی گرفت. اکنون بـه تمام این نقاط راه ماشین رو وجود دارد، با اینکه به منظور مردم، رفتن بـه کوهستان آسانتر شده استو اما زندگی ماشینی، طبیعت را درون خطر جدی قرار داده است.

    • بوراسرا کـه منطقه ساحلی و ماهیگیری و کشاورزی است. در گذشته‌ای نـه چندان دور، این ده از لحاظ فرهنگی با روستای همسایـه خود، کشاور، بـه هم وابسته بودند. اما امروزه بوراسرا، استقلال کامل خود را بـه عنوان یک دهکده دارد. در گوشـه ای از بوراسرا، درون ساحل دنج و دور افتاده ای، ایلی بنام «خلج لر» زندگی مـی‌د کـه مـهاجر بودند. مـی‌گفتند کـه از جنوب ایران بـه این منطقه بـه طور موقت آمده اند. اما خلج ها درون بوراسرا ماندگار شدند. گرایش مذهبی درون بین آنان خیلی کم بود و افراد آزاده و آگاهی بودند. آقایـان عظیم بهرام پور و … اکرامـی، از سران خلج ها بودند. گذشته این افراد را مـی‌توان با حاشیـه نشین های شـهرهای امروزی مقایسه کرد. آنان کشاورزی نمـی‌د و به صیـادی مـی پرداختند. از تولید کنندگان خاویـار ایران بودند. از کربلایی فیضی و همسرش مشـهدی لیلی، مشـهدی یوسف فرضیـائی، حاج عزت فرضی، مشـهدی کامران و اکبر خان آقاجانی بـه عنوان قدیمـی ترین افراد بوراسرا مـی‌توان نام برد. در مراسم تعزیـه خوانی عاشورا درون مسجد مشترک کشاور و بوراسرا، کربلا فیضی، پسرش مشـهدی علی یگانـه، عظیم بهرام پور و صابر کـه همگی از بوراسرا مـی باشند، بـه ترتیب درون نقش‌های امام حسین، شمر، این زیـاد و حرمله بازی مـی‌د و آقای رضا نیـازمند، کارگردان برنامـه بود و  نعش امام حسین را درست مـی کرد.

    • ترک محله، همانطوری کـه از نامش پیداست، محله ای هست که آذربایجانی ها و مـهاجرین درون آن سکنـه دارند. این ده درون ساحل دریـاست و مردم آن بـه ماهیگیری و کشاورزی و باغداری روزگار مـی‌گذرانند. اولین دبستان خطبه سرا درون سال ۱۳۰۲، بـه نام دبستان دولتی رضوان خطبه سرا یـا دبستان پردیس خطبه سرا درون این روستا تاسیس شده است. آقای اسداله حبیبی، فرد خوشنام و کدخدای کل خطبه سرا، بخشی از خانـه خود را بـه دبستان اهدا نموده بود. در آن تاریخ، ان و پسران درون کلاس‌ها درون کنار هم مـی نشستند. خانم کوکب حبیبی و خانم پوراندخت فرزانـه از اولین شاگردان دبستان خطبه سرا بوده اند. آقای محمد مامقانی کـه سال‌ها تنـها حکیم و صاحب داروخانـه کل خطبه سرا بود، درون این روستا زندگی مـی کرد. آقای دکتر منوچهر مامقانی، استاد فعلی دانشگاه گیلان کـه اولین خطبه سرایی هست که مدرک دکترا دارد، فرزند آقای محمد مامقانی است. تمام ان خانواده محمد مامقانی و کوکب حبیبی دارای تحصیلات و دیپلم هستند. از افراد تاریخی ترک محله آقایـان شامار بیگ، حسن و عزیز یحیـایی و عصمت اله حبیبی ( کدخدای محل) را مـی‌توان نام برد. آقای قدرت اله صدرایی کـه در آخرین دوران زمان شاه، رئیس سازمان سپاهی دانش کل ایران بود، فرزند شامار بیگ مـی باشد.

    • توربه شاه مـیلرزان، دورترین روستای خطبه سرا درون دل کوهستان جنگلی است. زیـارتگاهی بـه همـین نام درون این روستا قرار دارد کـه خطبه سرایی های زیـادی را بـه آنجا مـی کشاند. در گذشته راه ماشین رو نبود و مردم با اسب و قاطر بـه آنجا مـی‌رفتند و در آنجا نظری مـی گذاشتند و قربانی مـی د. معمولاً نذری متعلق بهی بود کـه زایران درون خانـه او اصراق مـی کرد. خدامـین این زیـارتگاه، درون فصل پاییز و زمستان بـه روستاهای پایین آمده و برنج بـه عنوان نظری جمع مـی د. به دلیل راه مالرو، رفتن بـه شاه مـیلرزان سخت بود و مسافرین حتماً حتما حداقل یک شب درون این روستای محروم از امکانات مـی ماندند. امروزه راه اتومبیل بـه این روستای زیبا وجود دارد.

    • چوبان محله، کـه زمانی وابسته بـه ترک محله بود، اکنون خودش، ده بزرگ و آبادی است. این ده درون ساحل دریـا و در بین رودخانـه، کشلیک و جاده آستارا ـ تالش یـا اردبیل بـه تهران قرار دارد و لوله گاز سراسری از آنجا نیز مـی گذرد. ساحل بسیـار زیبایی دارد. به دلیل بودن یک شعبه شیلات ایران درون این محل، چوپان محله، اولین ده خطبه سرا هست که راه ماشین رو داشت و هر روز کامـیون یخچال دار شیلات انزلی، به منظور جمع آوری خاویـار و ماهی و آوردن آذوقه و مایحتاج ماهیگیران و پره کش های شیلات، هر روز بـه آنجا مـی آمد. چوبان محله، همان طوری کـه از نامش پیداست، منطقه ای هست که چوپان ها درون آنجا زندگی مـی د.

      یعنی یک جای جنگلی بود. به آنجا قره مـیشـه یـا سیـاه بیشـه گفته مـی شد. اما متأسفانـه درون زمانی کـه جاده آستارا ـ رشت ساخته مـی شد، مـهندس راه با خان محل و صاحب جنگل انبوه و پرپشت کالو کـه حتی امروز خیلی زیباست، اختلاف پیدا مـی‌کند و تصمـیم مـی‌گیرد بـه جای ادامـه راه از ساحل و یـا از مـیان شالیزار ها، راه را بـه یکباره از بالای کوه و از مـیان سیـاه بیشـه گردنـه کالو ببرد. با این کار، این آقای مـهندس، بد ترین ضربه را بـه یکی از زیبا ترین طبیعت خطبه سرا زده است. بدین ترتیب، بعد ها بـه مرور، افرادی جنگل تراشی کرده و همـه درختان را از بین و آنجا را بـه برنجزار و یـا باغ‌های توتون و سیفی جات تبدیل د، امروز دیگر هیچ اثری از آن جنگل های تاریخی درون این ده بر جای نمانده است. از افراد شناخته شده این ده، مـی‌توان برادران و عمویی ها را نام برد کـه با هم فامـیل هستند و پدرانشان بنام کریم از دومدومـه (کرگن؟؟؟) از دهات اردبیل بـه آنجا آمده اند. خانواده‌های برادران ، از لحاظ اقتصادی، اد افراد موفق خطبه سرا بشمار مـی روند.

    • خواجه کری، درون کنار ساحل دریـا قرار دارد و گرداگرد آن کشتزارهای برنجزار است. بخشی از مردم این ده هم، ماهیگیر هستند و در شیلات کار مـی کنند. لوله گاز ایران و روسیـه کنونی از بوراسرا، خواجه کری، ترک محله و دیگر نواحی کرانـه دریـای خزر درون این منطقه مـی گذرد. آقای ذوالفقار نوروزی از قدیمـی ترین آموزگاران خطبه سرا و آقای یگانـه دونده معروف گیلان بـه این ده تعلق دارند.

    • کشلیک، این روستا، امروز بـه خطبه سرا تعلق ندارد و استقلال خود را دارد. کشلیک درون گذشته یک ده دورافتاده ای از دهستان خطبه سرا بود. نسل اولیـه ساکنان کشلی، از عنبران، نزدیک اردبیل و نمـین بـه این دیـار آمده اند. آنان درون ابتدای ورود خود بـه خطبه سرا، تنور، دیگ سفالی درست مـی‌د و با حمل آن‌ها بر پشت خرهای خود، درون دهات دیگر خطبه سرا، آن‌ها را بـه فروش رسانده و در ازای آن از خریداران، برنج یـا پول مـی گرفتند. بدین ترتنیب، با معامله پایـاپا با دیگر روستائیـان، امرار معاش مـی د. در دوران تحصیل من، دو نفر از کشلیک که تا اشیک آقاسی به منظور درس خواندن مـی‌آمدند کـه یکی از آنان آقای برات پورجدی، تحصیلات خود را بـه پایـان رساند. امروزه، کشلیک یک شـهرک صنعتی و پیشرفته است. در این روستا، جنگل های خوب از بین شده و به باغ‌های توتون و تنباکو و سیفی جات تبدیل شده است.

    • لیسارا، درون حاشیـه اشیک آقاسی قرار دارد و مردم آنجا، همگی کشاورز بودند و در زمـین‌های مالکان اشیک آقاسی کار مـی د. لیسارا درون بین رودخانـه خطبه سرا و کوهستان جنگلی و جاده سراسری فرار دارد.

    • هله دیمـه، دهی هست در بین کشاور و اشیک آغاسی و در بالای جاده اصلی و مردم آن کشاورز هستند. مردم این ده، مانند کشاور و بوراسرا، از بومـی ترین و اصیل‌ترین مردم خطبه سرا هستند. در سال‌های اخیر این ده افزایش جمعیت یـافته و تراکم جمعیتی بیشتر شده است. هله دیمـه یک دید و منظره خوب رو بـه دریـای خزر دارد.

    سر فصل مطالب دیگر کـه باید نوشته شود:

    • تاریخ سیـاسی و اجتماعی

    • وضعیت زنان

    • چوپانان، تالش های اصیل

    • خان خانی و ۲۸ مرداد سال ۳۲ و آقاجانی ها

    • اولینی کـه سوار هواپیما شد، حاج حسین مـهری

    • اولین دانشجوهای خطبه سرا

    • اولین افسران

    • اولین دانشجویـان اعزامـی

    • نداشتن پاسگاه ژاندارمری

    • عظیم تربه سی: خواب نما شدن عظیم کاغذی پسر حاج خداورن بیگ

    • آمدن روس ها درون جنگ جهانی دوم

    • دبستان دولتی پردیس خطبه سرا ۱۳۰۲ درون منزل شخصی اسداله حبیبی و اولین شاگردهای آن

    • و پسر

    • دبیرستان، درمانگاه، باشگاه ورزش و زمـین فوتبال و استخر شنا و بیمارستان، بانک

    • وضع راه‌ها

    • تعداد جمعیت

    • مـیزان تحصیل کرده ها

    • ماشینی شدن کشاورزی

    • نانوایی ها و فروشگاه ها

    • مـیوه‌های خطبه سرا و صادرات آن‌ها

    • دامداری

    • تلفن، لوله کشی آب و برق و انترنت

    • قوم های قدیمـی خطبه سرا

    • عروسی ها و مراسم نوروز، چهارشنبه سوری و ۱۳ بدر و خوردن برنج تازه و ختنـه پسر ها، داستان خوانی و موزیسین های خطبه سرا

    • عاشیق ولی، قنبر تارزن

    • وضعیت کشاورزی، آب و خشکسالی

    • خرمن کوبی های سنتی و مدرن

    • خلج ها

    • شرارت ها و نامـه نویسی ها

    • سیفی کاری: حیـار، گوجه، هندوانـه و خربزه

    • گیلاس قرمز و سیـاه، آلبالو، گوجه، زردآلو، بـه های گوناگون، سیب، گلابی، گردو، انجیر، پرتقال، نارنج، لیمو، ترنج، کیوی، مـیوه‌های وحشی تمشک، ترش ازگیل، ازگیل، توت فرنگی، آنبوره به منظور دوشاب، انار شیرین و ترش و آب انار، رب انار، رب بـه و مربای به، مربای انجیر

    • غذاهای خطبه سرا:

    • گیـاهان و درختان خطبه سرا:

    • ون، چنار، بید، موتال آقاجی، دمـیر آقاجی، شوند، هل، بلاغ اوتی، کشکر، اولاس، کاکم آقاجی، توت، للکی، ویزیم

    • گل ها

    • حیوانات اهلی و وحشی خطبه سرا

    • پرندگان اهلی و شکاری

    • محصولات دامـی: گوشت، شیر، پنیر، شور (کشک)، سوزمـه، کره، آیران (دوغ)

    • عسل

    • انواع برنج ها

    • اصلاحات ارضی و تأثیر آن درون زندگی مردم

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:30 ق.ظ



    باسلام و ارادت لطفا صمـیمانـه ترین احساسات مرا بپذیرید  !
    از اینكه شاهدیم صمـیمانـه وشجاعانـه از واقعیت های موجود و دموكراسی و توسعه پایدار وحقوق بشر وتقوای الهی و حقظمحیط زیست ونفی جنگ و خفظ صلح جهانی حمایت مـی نمائید برخود مـی بالم وامـیدوارم من هم همگام با شما بتوانم گامـی هرچندكوچك درون این راستا وهمـیار شما بردارم ولذا بنده هم مانند شما بـه مسائل منطقه علاقه مند بوده و با امدن وبلاگ شما علاقه مندتر شده وروزی كه نتوانم بـه انایوردم خطبه سرا سرب  انگار از دیدن عزیزی محروم گشته ام.ضمن موفقیت به منظور شما متنی را كه درون باره ییلاق مظله كم تهیـه كرده ام بـه شما و كاربران محترم بویژه خطبه سرلئیـهای نازنین هدیـه مـی كنم  

    لغت نامـه دهخدا

    مظله . [ م ِ ظَل ْ ل َ / م َ ظَل ْ ل َ] (ازع ، اِ) مظلة. خیمـه و سایبان بزرگ :
    باغ از حریر حله بر گل زند مظله
    مانند سبزکله بر تکیـه گاه دارا.

    کسایی مروزی .


    هر کـه ما را بدید و در حق فرزندان و مریدان و خاندان ما سعی نیکو کرد فردا درون مظله ٔ شفاعت ما باشد. (اسرارالتوحید).
    - اصحاب مظله ؛ مشائین . (عیون الانباء ج 1 ص 20). و رجوع بـه مظال شود.
    - مظله ٔ خضراء ؛ کنایـه از آسمان هست . (یـادداشت بـه خط مرحوم دهخدا): بـه مسامع سکنـه ٔ مضله ٔ غبراء و سفره ٔ مظله ٔ خضراء رسانید. (مقدمـه ٔ دیوان حافظ چ قزوینی ص صج ).
    - مظله کشیدن ؛ خیمـه زدن :
    کشیده مظله سپه بر ثریـا
    فرو هشته دامنش بر گوی اغبر.

    طبق تحقیقاتی كه بنده با دوستان انجام دادم و پرس و جوئی كه از معمرین كردیم بـه این باوررسیدیم كه مظله كم از ییلاق هائی بوده كه همـیشـه چادر نشین وبه عبارتی خیمـه نشین بوده اندو بقول معروف پوری گاه بوده و بنا كردن خانـه درون ان از قدمت زیـادی برخوردارنمـی باشد واین مسئله ذهن ما را بخود مشغول كرده بود كه ایـا كلمـه مظله كم مـی تواند با این موضوع سنخیت داشت باشد یـا نـه؟

    و امسال تابستان با یك گروه 5نفره از دوستان از راه گول كه از راه ماشین رو جلوی كشاورو باباسرا بـه گول ومظله كم وببله پشت وتمـیشـه له مـی رود که تا بغرو رفتیم واز راه اردبیل بـه خطبه سرا برگشتیم
    واز انجائیكه قبلا با شما از طریق ایمـیل درون ارتباط بودیم باتوجه بـه اطلاعاتی كه از شما گرفته بودیم بادید علمـی تری بـه قضیـه نگاه مـی كردیم و طبق صحبت هائی كه با بومـیان مظله كم كردیم انـها هم ادعا داشتند از قدیم مظله كم چادر نشین بوده هست و بـه عبارتی دیگر مظله كم نام خود را از  واژه مظله (خیمـه ،سایبان/چادر)وبه عبارتی پوری نشینی گرفته است!

    در ضمن مایلم از طرف خود ودوستانم از شما تشكر كنم كه رمزگشائی از نام بیله پشت را كه ییلاق بسیـار قشنگی هست مدیون توضیحات شما هستیم

    از انجائی كه شما ثابت كردیدكه كلمـه بیل درون ایران باستان بـه معنای شـهر و ابادی بوده هست و برزبیل هم از این طریق نام گرقته هست به بیله پشت كه رسیدیم
    شك نداشتیم كه این ییلاق زیبا نام خود را از برزبیل ز یباگرقته هست یعنی بیله پشت بنام ابادی پشت كوه هست كه این كوه درواقع بین انـها واقع هست و بعداز اینكه از بیله پشت سرازیر شدیم بـه اولاس هونی رسیدیم كه وجه تسمـیه اش را بـه خاطر انكه از قدیم الایـام گالش نشین بوده و چشمـه ای از زیر درخت اولس (درخت ممرز)جاریست بـه این نام معرف است

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:25 ق.ظ


    الچی گدمـه (خواستگاری)

    در زمانـهای‌ قدیم‌ مادر و یـا ‌ یـا یكی‌ از نزدیكان‌ آقا پسردر جاهای‌ عمومـی‌ ـ مسجد ـ عروسی‌ ـی‌ را مـی‌پسندیدند و بعد از آنكه‌ پسر را درون جریـان‌ امر قرار دادند روزی‌ را تعیین‌ مـی‌كردند به‌خواستگاری‌ بروند. خواستگاری‌ هم‌ عموما درون مواقع‌ عصر انجام‌ مـی‌گرفت‌. شخصی‌ را بنام‌ ایلچی‌به‌ خانـه‌  عروس‌ مـی‌فرستند بعد از چندی‌ كه‌ درون خانـه‌ نشستند یكی‌ از افراد كه‌ از دیگران‌ زرنگ‌تر و پرروتربود سر سخن‌ را باز مـی‌كند و هدف‌ را بیـان‌ مـی‌كند بعد از چند مدتی‌ او را به‌ اتاق‌ دعوت‌ مـی‌كردند(عروس‌) درون حالیكه‌ نگران‌ و ترس‌ او را فراگرفته‌ وارد اتاق‌ مـی‌شد دربعضی‌ موارد اتفاق‌ مـی‌افتد كه‌شربت‌ و چای‌ را به‌ زمـین‌ و یـا لباس‌ مـهمانان مـی‌ریخت‌ و بعد ازچند روزی‌ یك‌ نفر دوباره‌ بخانـه‌ مراجعه‌ مـی‌نماید و اگر مورد موافقت‌ قرار گرفت‌ خانواده‌ پسر رادر جریـان‌ امر قرار مـی‌دهد.

    وقتی‌ خانواده‌ با ازدواج‌ شان‌ موافقت‌ كردند شخصی‌ را تعیین‌ مـی‌كردند برای‌ تعیین‌ مـهریـه‌در خانـه‌ جمع‌ مـی‌شوند چند نفر از خانواده‌ و چند نفر از خانواده‌ پسربه‌ خانـه‌ مـی‌روندو پس‌ از صرف‌ شام‌ تعیین‌ مـهریـه‌ مسایلی‌ را مطرح‌ مـی‌كنند وقتی‌ مورد موافقت‌ قرار گرفت‌ كله‌ قندی‌ را ازطرف‌ خانواده‌ داماد به‌ همراه‌ خود مـی‌آورند آن‌ را خرد مـی‌كنند

    کبینمـه (عقد کنان)

    روزی‌ كه‌ تعیین‌ كرده‌ بودند عده‌ای‌ از خانواده‌ و عده‌ای‌ هم‌ ازخانواده‌ پسر درون خانـه‌ جمع‌ مـی‌شوند قبلا كه‌ مـهریـه‌ را تعیین‌ كرده‌ بودند درون آن‌ مجلس‌ مـی‌نشستندبعد از آنكه‌ مقداری‌ صحبت‌ مـی‌شود ملای‌ محضر وارد مجلس‌ مـی‌شود و پس‌ از نوشتن‌ دفتر و امضا دفترتوسط شـهود و خود آقا داماد كه‌ درون اتاقی‌ دیگر حضور دارد دفتر را امضا مـی‌كند بعد ملا دفتر را برمـی‌داردو وارد اتاق‌ خانمـها مـی‌شود. بعد از آنكه‌ عروس‌ و جواب‌ بلی‌ از او شنید از او هم‌ امضا مـی‌گرفت‌ بعد ازمدتی‌ دفتر را برمـی‌داشت‌ وارد مجلس‌ مـی‌شد و سكوت‌ مجلس‌ را مـی‌شكست‌ و شیرینی‌ را كه‌ به‌ همراه‌خود بردند آن‌ را مـی‌خورند و ملا هم‌ ‌ عقد را خوانده‌ و بدین‌ ترتیب‌ خانم‌ زن‌ دائمـی‌ آقا پسرمـی‌شود و مـهمانان‌ با گفتن‌ مبارك‌ باد خداحافظی‌ مـی‌كردند و مـی‌رفتند

     پالتارمـه (پارچه بران)

    پس‌ از چندی‌ روزی‌ را تعیین‌ مـی‌كردند و در آن‌ روز عده‌ای‌ از خانواده‌ آقا داماد و عده‌ای‌ هم‌ ازخانواده‌ عروس‌ خانم‌ به‌ بازار مـی‌رفتند برای‌ عروس‌ خانم‌ و سایر افراد خانواده‌ خرید مـی‌كنند. خانواده‌عروس‌ نیز برای‌ آقا داماد پارچه‌ ـ كت‌ و شلوار مـی‌خد این‌ پارچه‌ها را طی‌ تشریفاتی‌ درون‌ خونچه‌هاگذاشته‌ به‌ خانـه‌ عروس‌ خانم‌ مـی‌فرستادند

    خنا یـاخدی/ حنابندان

    همچنین‌ روزی‌ را تعیین‌ مـی‌كردند و شب‌ آن‌ روز خانمـها درون خانـه‌ عروس‌ خانم‌ و آقایـان‌ هم‌ درون خانـه‌آقا داماد دور هم‌ جمع‌ مـی‌شوند و تا صبح‌ بیدار مـی‌ماندند و به‌ ‌ و پایكوبی‌ مـی‌پردازند و خانمـها هم‌در خانـه‌ جشن‌ مـی‌گیرند. درون نیمـه‌های‌ شب‌ از نزدیكان‌ عروس‌ خانم‌ دست‌ و پای‌ او را با حنا زینت‌مـی‌دادند و آقایـان‌ هم‌ درون خانـه‌ داماد به‌ چنین‌ كاری‌ دست‌ مـی‌زدند. بزرگترها درون ساعات‌ اولیـه‌ شب‌ پس‌ ازخوردن‌ شیرینی‌ و چای‌ خداحافظی‌ كرده‌ و خانـه‌ را به‌ جوانان‌ مـی‌سپردند که تا آنـها بدون‌ خجالت‌ و با خیـال‌آسوده‌ حاضر به‌ جشن‌ و پاكوبی‌ بپردازند. افراد شوخ‌ طبع‌ با حركات‌ و گفته‌های‌ خود مردم‌ رامـی‌خنداندند . و حضور عاشقها درون مجلس‌ باعث‌ مـی‌شد که تا زینت‌ خاصی‌ به‌ آن‌ بدهد و این‌ هم‌ بستگی‌ به‌اقتصاد خانواده‌ داشت

    گلین اپاردی

    عروس‌ خانم‌ از پدر ومادر و سایر اعضای‌ خانواده‌ خود خداحافظی‌ كرده‌ و راهی‌ خانـه‌ شوهرمـی‌شود. درون زمانـهای‌ قدیم‌ ماشین‌ وجود نداشت‌ و عروس‌ خانم‌ را با پای‌ پیـاده‌ به‌ خانـه‌ شوهر مـی‌بردند وتعدادی‌ از همراهان‌ عروس‌ خانم‌ او را که تا خانـه‌ شوهر همراهی‌ مـی‌كنند و آتشی‌ كه‌ درون پشت‌ بام‌ روشن‌مـی‌كنند آقا داماد به‌ پشت‌ بام‌ مـی‌رود و سیبهایی‌ را كه‌ درون دست‌ دارد آنـها را بطرف‌ عروس‌ خانم‌ پرتاب‌مـی‌كنند و جوانان‌ سعی‌ مـی‌كنند كه‌ یكی‌ از این‌ سیبها را بعنوان‌ تبریك‌ و شادی‌ بدست‌ آورند. همچنین‌مقداری‌ پول‌ خرد و شیرینی‌ كه‌ جمع‌ كرده‌ بودند آنـها را هم‌ به‌ سر عروس‌ خانم‌ مـی‌ریزند و هر كدام‌ ازجوانان‌ سعی‌ مـی‌كنند آنـها را بگیرند چون‌ تبرك‌ دارد. بعد به‌‌ و پاكوبی‌ مشغول‌ مـی‌شدند. برادر كوچك‌ آقا داماد با یكی‌ از افراد فامـیل‌ شالی‌ را كه‌ قبلا آماده‌ كرده‌بود به‌ پیش‌ عروس‌ خانم‌ رفته‌ و آن‌ را به‌ دور كمر عروس‌ خانم‌ مـی‌بندد هنگامـیكه‌ كمر عروس‌ را پدرشوهر یـا برادر كوچك‌ شوهر مـی‌بندد عروس‌ را مـی‌خواهند به‌ خانـه‌ داماد ببرند. بایـاتیـهای‌ زیر را درون روزپاتخت‌ (بندی‌ تخت‌) مـی‌خوانند.  (البته این مرسم وسایر مراسم عروسی مفصل برگزار مـی شد

    گلین‌ گلین‌ قیز گلین‌اینجی‌ لرین‌ دوز گلین‌

    ئیدی‌ اوغلان‌ ایسته‌رم‌آچیلان‌ آیدا گلین

     

    مراسم ازدواج /توی توتما یـا توی بایرامـی

    خطبه سرا با سابقه ی پیشینـه و کهن فرهنگی و اجتماعی خود دارای آداب و رسوم سنن جالب و خاصی هست که از جذابیت و ویژگی منحصر برخوردار هست که از باورهای دینی و قومـی و مذهبی هست نشات گرفته هست این آداب و رسوم و سنن اجتماعی و روشـهای برگزاری آن طی سالیـان دراز نگهداری شده و به نسل ما   رسیده هست . ازدواج پیوند مقدسی هست که درون مـیان مردم از ارزش و احترام والایی برخوردار هست و این امر باعث شده است  کـه مراسم مربوط بـه آن را هر چه با شکوهتر و زیباتر برگزار نماید مراسم ازدواج  بـه طور کلی بـه یک شکل ولی با تفاوت اندکی برگزار مـی گردد.  درون اعیـاد ملی و مذهبی برگزار مـی گردد. مرسوم هست که یـا از طرف پسر یـا طرف و مادر خود انتخاب مـی شود. بعد از انتخاب خانواده ای مناسب مراسم ائلچی لیک ( خواستگاری )  انجام مـی گردد. فرهنگ و ادبیـات مردم آذربایجان درون هنگام ائلچی لیک ترانـه های شیرین و دلنوازی بـه عده نوازندگان محلی از طرف اطرافیـان پسر خوانده مـی شود کـه در این ترانـه ها از خواستگاری مـی کند :

    ال آلما گلمـیشـه م          شال آلماغا گلمـیشـه م         الا بیگ اوغلانا      یـار الماغا گلمـیشـه م  

    پس از انجام مراسم خواستگاری و موافقت خانواده ی بساط شور و شادی چیده مـی شود  مرسوم هست که با ائلچی پلوسی از مـیهمانانی کـه دعوت کرده اند پذیرایی مـی کنند . بعد از آن ریش سفیدان و بزرگان طایفه و پسر را با م درون خانـه گرد هم مـی آیند و درباره نحوه برگزاری مراسم ازدواج تبادل نظر مـی کنند و روز برگزاری بله و برون ( سوز دانیشما ) و عقد و عروسی را تعیین مـی کنند .

    در روز تعیین شده عده ای از بزرگان و ریش سفیدان  بـه خانـه ی دعوت مـی شوند که تا بر طبق رسوم و سنت معمول مبلغ مـهریـه را تعیین کنند. البته درون مـیان عشایر  برخی از نقاط آن مرسوم هست که خانواده مبلغی را بـه عنوان باشلیق ( کـه معادل آن درون بین دیگر استانـها شیر بها مـی باشد دریـافت مـی کنند. بعد از موافقت کله قندی را کـه از طرف خانواده پسر آورده شده هست به وسیله ی یکی از بزرگان شکسته شده درون سر کله قند را کـه هر بـه مادر بدهد از او هدیـه ای دریـافت خواهد کرد. بعد از مراسم بله و برون ( سوز دانیشما ) مقدمات عقد کـه شامل خرید انواع پارچه های رنگی و طلا جواهر به منظور عروسی و هدایـایی بـه عنوان خلعت به منظور خانواده ی عروس مـی باشد فراهم مـی گردد درون یک روز خجسته با دعوت تعدادی از نزدیکان و بزرگان با حضور روحانی درون خانـه برگزار مـی شود درون هنگام خواندن خطبه ی عقد ان دم بخت پارچه ی سفیدی را روی سر داماد و عروس گرفته ( تکه هایی از قند را بـه علامت  شیرینی و دوام زندگی عروس و داماد بـه یکدیگر مـی سایند ترانـه های محلی شادی را مـی خوانند درون زمانـهای گذشته ملاقات و پسر با ترس و لرز درون صورت همسایـه  بودن و نزدیکی خانـه هایشان درون دل شب با یکدیگر ملاقات مـی د. و بایـاتی هایی را به منظور یکدیگر مـی خواندند کـه در روستاهای آذربایجان مرسوم هست که درون شب چهارشنبه سوری داماد از روزنـه ی بام خانـه ی ( قورشاق ) یـا شال کمر را آویزان مـی کند و خانواده ی بـه آن شال جوراب و دستمال یـا هدیـه دیگر مـی بستند کـه یکی از زیباترین مراسم آذربایجان هست و مصدق شعر استاد شـهریـار هست که مـی گوید:

    بایرام  دی گئجه  قوشو اخوردی               اداخلی قیز بیگ جورابین توخوردو

    هرشالینی بیر باجادان سوخوردو        ای نـه گوزل قایدادی شال سال لاماق

    بیگ شالینا بایرام سنین باغ لاماق

    طبق آداب و رسوم  که تا زمانی کـه در خانـه ی پدر خود هست از طرف خانواده ی پسر درون چهارشنبه سوری ( چهارشنبه لیغ ) کـه شامل آجیل و شیرینی و هدایـای دیگر بـه خانواده ی عروس فرستاده مـی شود . مرسوم هست که بعد از مراسم عقد خانواده یـا پسر اقدام بـه پا گشایی ( ایـاق آشما ) مـی کنند خویشان و نزدیکان عروس و داماد آنـها را صرف نـهار و شام دعوت کرده و به این ترتیب پای عروس و داماد به منظور رفت و آمدهای فامـیلی باز مـی شود یکی دیگر از آداب و رسوم جالبی کـه قبل از عروسی صورت مـی گیرد ارسال هدایـایی بـه خانواده هایی کـه عزادار هستند مـی باشد کـه معمولا" از طرف خانواده ی یـا پسر صورت مـی گیرد که تا هم از آنـها اجازه برگزاری مراسم را بگیرند و هم آنـها لباس عزای خود را درون بیـاورند کـه به این کار ( یـاس لاماق ) گویند

    پس از توافق طرفین مراسم جشن عروسی برگزار مـی شود و شور و شوق زیـادی درون خانواده ی و پسر بـه پا مـی شود درون خانـه ی داماد بعد از آرایش داماد قربانی ی با گوشت آن غذایی پخته و با شام از مـیهمانان پذیرایی مـی شود و پس از شام مراسم جشن و پایکوبی و سنتی شروع مـی شود وانی کـه در جشن دامادی شرکت دارند بـه سلامتی داماد و برای خواندن هر ( ترانـه محلی ) و جوانان پولهایی را بـه عنوان شاباش هدیـه مـی کنند کـه یکنفر از ریش سفیدان آنـها را جمع آوری و به داماد مـی دهد درون مراسم جشن عروسی هنوز نوازندگان محلی ( عاشیقلار ) گرمـی و شادی و رونق بیشتری بـه مجلس مـی دهند و جوانان با محلی آذری هیجان خاصی درون مجلس بر پا مـی کنند و عاشیقها با خواندن بایـاتیـهای کـه آنرا ( قراباغ شکسته سی ) گویند این شادی و سرور را صد چندان مـی کند کـه گزیده ای از این بایـاتی ذکر مـی گردد:

    جیبینـه توکموشم نوغوللو بادام                    تویونو ائله دیم اور گدن شادام

                               یـاشاسین، ای بورا یغیشان آدام

    ای بیگ گوروم تویون مبارک اولسون       ساغدوش، سولدوش ایلون وار السون

    در این مراسم افرادی کـه رابطه ی دوستانـه نزدیکی دارند خود را بـه عنوان ساغدوش و سولدوش داماد اعلام مـی کنند و در این مراسم از طرف پدر داماد هدایـایی بـه ساغدوش و سولدوش داده مـی شود همزمان با این کار ها درون خانـه داماد ، مراسم جشن و پایکوبی و درون خانـه ی نیز بر قرار است. شب خانواده ی داماد عده ی زیـادی از دوستان و آشنایـان را به منظور بردن عروس بـه خانـه ی عروس مـی آیند که تا عروس را با شادی و سرور بـه خانـه ی بخت ببرند درون این هنگام پدر  عروس درون دم خانـه جایی کـه مردم با هلهله و شادی منتظر عروسی هستند بـه گوش زمزمـه مـی کند و چنین دعای خیر مـی دهد : « اوغللو قیزلی اولاسان وارلی دولتلی اولاسان قان اتائین، قاین آنانین سوزنده اولاسان خوش گونلر گوره سن ... انشاءالله » .  درون موقع بردن عروس ترانـه های محلی زیبایی خوانده مـی شود مانند : « وردیک بیردانا      الدیق بیر سونا   ای قیز اناسی     قال یـانایـانا ». وقتی عروس بـه خانـه ی داماد مـی رسد مـی ایستد و حرکت نمـی کند که تا پدر بیـاید و به عروس یک تحفه و هدیـه ی مناسب بدهد و اجازه ی ورود بـه خانـه را بدهد. بر طبق رسوم و سنن آذربایجان درشب عروسی عروس را روی صندلی مـی نشانند و روی سر او کاسه ای مـی گذارند که تا بر داخل آن پول بریزند درون این مـیان ساغدوش عروس کاسه را برداشته و فرار مـی کند و عروس او را گرفته و هدیـه ای بـه او مـی دهد و این مراسم را دوواق قاپماق گویند. درون صبح عروسی یـا چند روز بعد از آن اقوام و خویشان نزدیک خانواده ی عروس و داماد بـه عنوان پاتختی بـه خانـه ی عروس و داماد مـی روند و آغاز زندگی جدید را بـه آنان تبریک مـی گویند و هدایـایی را بـه آنـها تقدیم مـی کنند و خانواده ی داماد با ناهار از آنـها پذیرایی مـی کنند

    ادامـه دارد

    سه شنبه 19 شـهریور 1392-12:08 ق.ظ


    چرا ما ملت ایران اینجوری هستیم؟

    مراسم خاکسپاری مصدق

    هر کی کـه به ما بیشتر خدمت مـیکنـه همـیشـه تنـها تر و در انزوای بیشترِ،

    در طول تاریخ انسانـهای بسیـاری همانند مصدق ها و امـیر کبیرها داریم کـه بیشترین

    خدمات رو بـه سرزمـین ایران و نـهایت لطف ما مردم، تنـهایی و سکوت

    در برابر سختی های اونـهاست

    و بالعهمـیشـه به منظور افرادی کـه بیشترین خیـانت ها رو درون حق ایران

    و ایرانی کرده اند هورا مـی کشیم و .......

    عزیر مراسم خاکسپاری بزرگ مرد تاریخ معاصر ایران
    دکتر محمد مصدقِ درون تاریخ 14 اسفند 1345 هست که ...

    هیچی نگم بهتر....

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:57 ب.ظ




    خطبه سرا نگین که تا لش

    خطبه سرا یك سرزمـین باستا نیست  وبیشترین افراد یـا سواد و.بو یژه دارای تحصیلاب اكادمـیك درون منطقه هست و جزو اولین مناطقی هست كه مدرسه درون ان  دایر گشته و قبل از ان هم دارای مكتب خانـه بوده هست ولذا درون باره این سرزمـین مقدس و باستانی كه حقیقتا هم مقدس بوده وبیشترین امامزاده و مسجد و ساد ات وروحانی وعاشق اهل بیت وامام حسین
    (ع)را   نسبت بـه سایرمناطق سرزمـین تالش  داردوسرزمـینیست كه از حدود80سال پیش زنان وارد مدرسه شده وبیشترین زنان تحصیل كرده بویژه  تحصیلات اكادمـیك درون منطقه را داردوهم چنین درون منطقه بیشترین مـهاجر را كه عموما دارای تحصیلات عالی اند چه درون داخل استان چه درون سطح كشوری .چه درون خارج از كشور را  داردوهمـه این عزیزان علایق شان را باسرزمـین مادری قطع نكرده و همواره با ان درون ارتباطند.

    در خطبه سرا خانواده های زیـادی وجود داردكه همگی لیسانس ویـا بالای لیسانس اندبا توجه بـه این واقعیـات غیرقابل انكا رنوشتن درون باره این سرزمـین باستانی كه تجربه باستا نی(كهنسالی  سرزمـین وقوم)و پویـائی  مردما ن(جوانی)یعنی بـه روز بودن اطلاعات مردم بـه عبارتی ارج نـهادن بـه ارزش ها و سنت مردمانی مدرن و نواندیش مـی باشند ، كاریست بسیـار سخت و كارستان  ! !

    در خطبه سراكمتر جائی مـی توان یـافت كه نام نداشته باشد یعنی هر پیچی .كوهی و چشمـه ای و كوهی و....برای خود نامـی دارد كه كسی هم نمـی داند كی و توسطكی این نام ها گذاشته شده هست وار انجائیكه بسیـاری علاقه دارند بـه چگونگی این امر پی ببرندو برخی سعی دارند بافته های خود را عرصه دارند ، انایوردم خطبه سرا بـه كمك كاربران همولایتی خود  بـه یـا فته هائی

    دست یـافته هست كه ان را بـه كاربران گرامـی عرضه مـی داردو یـافته های خود را وحی منزل نمـی داندو از این  نمد هیچ كلاهی به منظور خود نخواهد باقت!و از هیچكس هم توقع و انتظاری نداشته بلكه باچشم منت درون انتظار نظرات و انتقادات كازبران و صاحب نظران است  !

    اسامـی مكان هائی كه درون خطبه سرا وجود دارد عبارت هست از  :

    اشیك اغاسی/بازار/اشاقا بازار/ترك محله /خواجه كری/وحدانی محله/املك/ دهنز/دهنـه/چای غراغی/چای ایچی/شیلات/چوبانامحله /قره نیشـه/كیشلیك یـا كیشلی/كالو/لیسارا/باش لیسارا/روكی محله/برزو/هله دومـه/هله سو/سوست/ایری بوجاغ/داغ دیوی/بوراسرا/اواسنگ/لوله گا ز/خلجلر/ دهنز غراغی /كشاورمحله/ كلبه // با باسرا / قله صبا/ چیمرن / نصیراوجوری/ شونده بور/ایوب اوچان /گول/مظله كم/كوستان سوالاپشت/كورون/ بیله پشت/اولاس  هونی /تمـیشـه له/كلات /روخان/انبو/تنبو/ صوفی اتانان/ نارنج اسلانان/ممدعلی اوچا ن/ توربه /بینون/ریوو/ سویوخبلاغ /تمـیشـه له/یـاستی یول/برزه بیل/

    بیزر/ونـه  پشت/انا بولاغی/دره بولاغی/عبادونی(عبا دهونی)/غلاما یـا گولاما/مـیریش یوردی/خلج یوردی یـاخلجلر/ مـیسه چولی/هرتنگ/كومـیرلی،كمـیرلی یـا گمركلی/قوروق چائی/بغردیـا باغرو داغی/باغروتوربه سی

     امامزادهاویـا بقعه های خطبه سرا:

    شاه مـیلرزان/عظیم توربه سی/جد/بوراسرا توربه سی /سوست توربه سی/كیچیك توربه(باباسرا)بیوك توربه(ااون ایكی علمدار)در كشاورمحله

    در صفخات بعدی بـه خانواده های قدیمـی خطبه سرا و وجه تسمـیه اسامـی محل خواهیم پرداخت !قبلا بابت تمامـی نقصان ها وكاستی ها پوزش مـی طلبیم!

    انایوردم خطبه سرا نگین تالش

    ادامـه دارد  

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:55 ب.ظ


                                               با درود بـه دوستان گرامـی

    برگردان پارسی، مانیفست حزب سبزهای فرانسه به منظور شما  و سایت شما فرستاده مـی شود.

    امـیدوارم کـه وقت خواندن آنرا درون این اقیـانوس نوشتجات و نامـه های رسیده داشته باشید.

    از شما خواهش مـی کنم، درون پخش این نوشته ، مرا یـاری کنید

    با دوستی و سپاس پیشاپیش

    انور ستاری

    امروزه بشریت درون برابر انتخابی قرار گرفته هست که آینده او را رقم مـی زند. انتخابی کـه به مسئولیت جمعی و همکاری تمام زنان و مردان نیـاز دارد. قطار پیشرفت و ترقی، درون زیر ضربات و تأثیر یک شیوه تولیدگرایی کورکورانـه و شدیداً نابرابر، از ریل های خود خارج مـی شود. حتما هر چه زودتر و به طور اضطراری، آن را درون یک مسیر دیگری قرار داد. 

    مفهوم پایبندی زیستگرایـان و مسئولیت آنان، درون همـین جا و هم‌اکنون، چنین است:

    ما نمـی پذیریم کـه در برابر سناریوی نابودی زمـین و ویرانی جامعه بی‌تفاوت و غیرفعال باشیم. ما مـی‌خواهیم با همکاری نیروهای بیدار و زنده جامعه کـه برنامـه‌ اساسی تغییر و تحول ما، یعنی ایجاد رابطه جدایی ناپذیر بین ضرورت های زیستگاهی با عدالت اجتماعی و احترام بـه زیستمان و رهایی بشریت را مـی پذیرند، خط جدیدی درون افق و بنیـان تغییرات راستین ترسیم کنیم.

    شیوه کنونی تولید ثروت و باز پخش آن، نـه تنـها دیگر کارساز نیست، بلکه موجب نابودی زندگان و تکه‌تکه شدن جوامع، نابرابری ها و برتری جویی ها، آلودگی‌ها، بعد رفتگی ها و سیرهای قهقرایی مـی شود. این دگرگونی های سترگ، منابع را از بین مـی‌برند و به همان اندازه با شوراندن سیـاره زمـین بر ضد بشریت و خود بشر علیـه همدیگر، نابرابری‌ها را ژرفناک تر مـی‌کنند و وجدان ها را پژمرده و افسرده مـی سازند. بـه قسمـی کـه شبح یک ضعف شدید تاریخی بی سابقه ی سقوط ناگهانی و پس رفت همزمان زیستگاهی، اقتصادی و اجتماعی درون انتظار آینده است.

     

    با این وجود، امـیدواری بزرگی درون عدم پذیرش شکست بشری، درون حال پیدایش درون جهان است.

     

    کارهای ابتکاری زیـادی، روش های بهتری را شروع کرده‌اند و راه‌های نوینی را مـی گشایند. این چهره دیگری از جهانی شدن هست که تمام مردمان و فرهنگ‌ها را شامل مـی شود. تعداد زیـادی از  کوشندگان درون عرصه های اجتماعی، اعم از زن و مرد و جوامع فرهنگی، قومـی و محلی تکان مـی خورند. این تلاشگران درون همـه قشرهای اجتماعی مداخله مـی کنند. اغلب موارد، اول از همـه، همـین زنان و مردان هستند کـه بحران کمرشان را خم مـی کند. آنان مقاومت مـی کنند، خود را سازماندهی و بازسازی کرده، دوباره کمر راست مـی کنند. هر زن و مردی بـه شیوه خودش، با اصول و موازین خودش، درون کوی و برزن یـا دهکده خودش، آن طوری کـه خودش مـی فهمد، یک راه و روش و مسیر جایگزینی را به منظور رسیدن بـه آینده‌ای پربار ترسیم مـی کند. آنانی کـه در این راه مبارزه مـی‌کنند و متعهد مـی‌شوند، امـید و نقطه اتکای ما به منظور دگرگونی همـه چیزهای روزمره و در حال جریـان مـی باشند.

     

    یک ضربه تکان دهنده بی سابقه

     

    مقاومت‌ها علیـه بحران هایی کـه دیگر هیچ حد و مرزی هم ندارند، شکل مـی گیرند. این پایداری ها همـه زمـینـه‌های زیستمانی و مجموعه فعالیت‌ها را دگرگون مـی کنند. آن‌ها بر روی هم انباشته شده و از همدیگر تغذیـه مـی‌کنند که تا سیستمـی را کـه از راه اصلی خود منحرف شده است، خنثی سازند. ما درون یک لحظه حساس و کلیدی، درون جایی کـه «رشد و افزایش»، موتور تاریخ مدرن، بـه لبه مرزهای خود رسیده است، پیدا شده ایم.  درد و زجرهای مردم و همبستگی رنگ باخته و رو بـه زوال کـه عملاً بر پیشانی کره خاکی ما نوشته شده اند، قابل پشتیبانی نیستند.

    شیوه‌های تولیدی و استانداردهای زندگی، متغیرهای اقتصادی وابسته بـه تخیلات بی حد و مرز و اشتهای سیری ناپذیر خصوصیـات برتری جویـانـه، دنباله روی و تبعیت از مناقصه ها و حراج های تجاری و بالا آوردن رشته کوه هایی از بدهی های کمرشکن، مصرف های منابعی را بـه دنبال خود دارند کـه بیش از حد توانایی و اندازه باز تولید آن‌ منابع هستند. اتصال و به هم پیوستگی بحران ها، موجب

    ناتعادلی بزرگی درون اساس و پایـه‌های زندگی و فرهنگ مـی شوند.

     

    نتایج خیلی روشن و بی برو برگرد هستند و مودرزشان نمـی رود. روش‌های اقتصادی و تعادل های اجتماعی دیروزین، درون برابر زمـین‌های رمق کشیده و ناتوان، رودخانـه ها و دریـاهایی کـه هر روز جمعیت خود را از دست مـی دهند، جنگل هایی کـه در حال عقب نشینی و کویرهایی کـه در حال پیشروی هستند، رشته سیلاب های شدید، خشکسالی های پی درون پی کـه در اثر بالا رفتن گرمای آب و هوایی شدت یـافته اند، نابودی نژادهای موجودات تکامل پذیر زیستگاهی، شکنندگی و مـیرندگی نسل های انواع طبیعی، مسموم شدن آب‌ ها و هوا، روش های خشن و بر روی هم انباشته شـهرنشینی و بی‌خبر از هم، دیگر امروزه پاسخگو نیستند.

    از همان ابتدای نابسامانی ها درون امور مربوط بـه تأمـین انرژی، آب و هوا، غذا و بهداشت، مـهاجرت،  چپاول اموال عمومـی و دولتی، انحرافات مالی و تجاری سبب پیدایش دنیـای تازه‌ای مـی شوند کـه قربانیـانش شکارهایی از همـه چیز محرومند.

    به موازات پیدایش یک طبقه متوسط نوین درون کشورهای جنوب کـه همزمان بـه استانداردهای مصرفی غرب و منشا آزادی و سرکوب مـی رسند، یک پرسش تازه اجتماعی درون باره کمبود منابع حیـاتی و عدم ثبات تعادل های طبیعی پیش مـی آید کـه شیوه توسعه کشورهای صنعتی، آن را ایجاد کرده است.

    این بیدادگری زیستمانی کـه با افزایش جمعیت عیـان تر مـی شود، بـه زخم هایی کـه قبلاً توسط ماشین تولید کننده نابرابری‌ها سر باز کرده اند، نمک مـی پاشد. بیدادگری هایی کـه روی هم انباشته شده و یک ضربه گوشخراش تولید مـی کنند. این ضربه گوشخراش درون کشورهای جنوب درون اندازه های بزرگتر و چندین برابر خود بـه شکل های فقر، گرسنگی، بیماری‌های واگیر، حلبی آبادها، کوچ ها، کمبودها، بی کاری، درگیری ها و زندگی جهنمـی و در کشورهای شمال با پخش و افزایش همـه جانبه شکنندگی، بعد رفت همبستگی، انفجار ترس‌ها، نگرانی‌ها و افسردگی‌های روانی نمود پیدا مـی کند.

    علیـه احساس ناتوانی و درماندگی

     

     روند روزگار و راستای کارها، رو بـه بیدادگری و جنایت گری هست و بـه همـین دلیل، ما مـی‌خواهیم آن را دگرگون کنیم.

    سرمایـه داری با توفان های بحران ها و پیکارهای بزرگ ناشی از آن و همچنین با نیرویی کـه توده های عظیم جهانی را بـه حرکت درون مـی آورد، دیگر توان رویـارویی را ندارد. برعکس، هر روز یک منطق ساختگی درون باره بالا بردن بدهی ها، مشکل بیکاری، افزایش مصرف درون جامعه و آلودگی زیستگاه مـی تراشد و بر آن‌ها پافشاری مـی کند. قول‌های یک سرمایـه داری کـه بالاخره عقلانی باشد، امور مالی را بر سر جای خود بنشاند و به دراز مدت فکر کند، پنداشتی بیش نیست.

    سوسیـالیسم دولتی هم بـه نوبه خود، شکست غم انگیزی خورد و در برابر واقعیت‌ها، با ناتوانی برقراری یک رابطه‌ بین ارزش‌های خود و کاربرد قدرت، از صحنـه تاریخ به منظور همـیشـه بیرون شد. اگر  بیشتر نیروهای چپ برآمده از قرن نوزدهم، از این پس، خودکامگی و استبداد را بـه روشنی رد     مـی کنند، اما هنوز شـهامت پذیرش یک اندیشـه سده ۲۱ را ندارند که تا بنا بر آن، با منش‌های کاملاً امروزین، همبستگی بین مردمان کنونی و نسل های آینده، مسئولیت نسبت بـه کره زمـین، دست رد زدن بر نابرابری‌ها، تنظیم بازار و احترام بـه همـه انسان ها را دوباره درون خود زنده  کنند. آنان درون بین فرورفتگی درون لاک فرقه گرایی خود و دنباله روی روزمرگی درون نوسانند.

    دو جریـان مـهم ایدئولوژیکی برآمده از انقلاب صنعتی، یکی با پیشینـه پیشرفت‌های سرمایـه داری و دیگری با آرمان‌های سوسیـالیستی، از این تاریخ بـه بعد، هر دو نفس‌های آخر خود را مـی کشند.
    علیرغم تفاوت‌های موجود درون بینشان کـه از لحاظ تاریخی بر ریشـه‌های دیدگاه‌های اجتماعی مخالف هم و ارزش‌های غالبا متضاد پایـه گذاری شده اند، هر دو بـه موازات هم، درون برابر مسائل اساسی سر درون گم و گیج شده‌اند و در جلوگیری از فروپاشی کیش تولیدگرایی، کـه آئین هر دو آن‌ها مـی باشد، ناتوانند. آیـا همـین سرگشتگی و گیجی فصل مشترک آن‌ها نیست؟

    هر دو بـه روش‌های خودشان، به منظور گسترش نیروهای تولیدی، توزیع ثروت، تولید بیشتر به منظور مصرف بیشتر و تشویق و تهییج بالا رفتن ارقام رشد، بر طبیعت فشار مـی آورند. منطقی کـه تلاش‌های خودش را درون یک جهش بزرگ رو بـه جلوی گسترش انجام داد اما امروز، بـه آشکارا، دیگر پاسخ گو نیست.

    کشتی بدون ناخدا مانده و سرگردان درون تلاطم است. امروز دیگر نـهی پایش را بر روی دماغه مـی‌گذارد و نـهی سکان اتفاقات غیر پیش‌بینی شده ای مانند عرصه های انرژی زایی، بهداشتی، آب و هوایی، زیستگاهی، مالی، مواد غذایی، امنیت های جانی، مـهاجرت ها، اقتصادی و اجتماعی را درون دست دارد. نیروهای سیـاسی درون قدرت و جریـان های فکری مسلط نـه بـه نظر مـی رسند کـه در وضعیت پیشنـهاد درمان ها و راه‌ چاره‌ هایی باشند کـه به غیر از عصای زیر بغل و بدون افسردگی ها باشند و نـه یک طرح و برنامـه‌معتبر و جذابی را به منظور جامعه‌ دارند کـه خارج از شعارهای تو خالی انتخاباتی باشد.


    سنگینی‌های سیستم، پیچیدگی های مسائل، پریشانی ها، پاره پارگی های اجتماعی، سنگینی بت گرایی فناوری ها و اعتیـاد مسموم کننده بـه پشتیبانی از مصرف گرایی، جنون های روزانـه، تندروی ها درون تصمـیم گیری ها، یک احساس نگرانی و نا امنی همگانی را بوجود مـی آورد. درون این صورت، درون خود فرورفتگی و گوشـه گیری هویتی و کارهای واکنشی، درون برابر این همـه مسایل سرگیج کننده، بیشتر خود را نمایـان مـی‌کند. ترس ها، خشونت ها، کشمکش ها، انحصارگرایی ها، ملی گرایی های افراطی، خارجی ستیزی ها، نژادپرستی ها، مرد سالاری ها...دوباره قوت مـی گیرند. تلاشی به منظور یک بازگشت بـه عصرهای تاریک بر دروازه تجددگرایی و نوآوری ها مـی کوبد.

    وقتی کـه دیوار ها بالاتر مـی‌روند و گودال ها ژرف تر مـی شوند، حقیقت بر ما حکم مـی‌کند کـه بگوئیم وظیفه ما بسیـار بزرگ است.

    چگونـه مـی‌توان از زیر نابرابری‌های تغییر ناپذیر و مـهار نای کـه تا کنون درون دو نیمکره خاکی درست شده اند، بیرون رفت؟ 

    چگونـه مـی‌توان جلوی مسابقه درون حد تولید گرایی را گرفت که تا بحران های بدتری پیش نیـاید؟

    چگونـه مـی‌توان یک بازار جهانی را کـه مـیلیـاردها دستور  فی البداهه و مغشوش صادر مـی کند، بـه نظم درآورد؟

    چگونـه مـی‌توان درون قابلیت سکونتی فضای کلان شـهرها بازنگری کرد؟

    چگونـه مـی‌توان علایق و نیـازهای مختص انسانی را بدون خفه ساختن آن ها، مـهار کرد؟ علایقی کـه فرد را بـه سوی کوشش های زیـاده از توانش و کمال سوق مـی‌دهد و در عین حال، بـه طور خطرناکی خود را از پاسخ‌گویی بـه محدودیت‌های زمـینی و منطق معاف مـی دارد.

    چگونـه مـی‌توان ممکن ها را از چیزهایی کـه دیگر ناممکنند، تمـیز داد؟

    چگونـه مـی‌توان درون وضعیت مس فضاهای شـهرها کـه رفته‌رفته بیشتر زیر ضربات شدید اجتماعی  قرار مـی گیرند، بازنگری کرد؟

    چگونـه مـی‌توان خود را از دنیـایی رهانید کـه در آن عده ای از نداشتن نیـازهای اولیـه زجر مـی‌کشند و عده‌ای دیگر درون اثر مصرف بیش از اندازه، دیوانـه شده اند و هذیـان مـی گویند؟

    چگونـه مـی‌توان خود را از سیستمـی کـه دیوانگی هایش اظهر من الشمس است، رهانید؟

    در پایـان، چگونـه مـی‌توان زشتی ها را بـه نیکی درون آورد و بحرانی را بـه شانسی به منظور کره زمـین، بشریت و دموکراسی تبدیل کرد؟

    در زمانی کـه تعداد بیشماری از توده های مردم نا امـید مـی شوند، بعضی‌از آن ها همـه چیز را رها مـی کنند.

    چنگ اندازی بـه روحیـات و قوانین یک جامعه، تحمـیل یک نوع فرهنگ فلج کننده، خود و بازدارنده «این را و آن را نکن، دست از پا خطا نکن»، مانند وزنـه های ضخیم سربی، سنگینی زیـادی را بر جامعه وارد مـی کند، بـه طوری کـه هر زن و مردی احساس مـی‌کند درون یک بن‌بست و مخمسه ای گیر کرده هست که هیچ‌یـا راه برون رفت از آن را نمـی‌داند و یـا نمـی‌خواهد از آن بیرون بیـاید.

    برای گریز از دل نگرانی ها و امـید بستن بـه تغییر مسیر هدف، جای یک دیدگاه بـه آینده، یک جهش خود آگاهی دسته جمعی، یک علاقه مشترک شورشی و یک نیروی محرکه امـیدوار کننده خالی است. بینش همگانی کـه باید شیوه را تغییر دهد، وجود دارد، حتی اگر نقش نخبگان درون آن کم رنگ یـا بی‌رنگ باشد. حالا چیزی کـه مـی ماند، آن هست که گمانـه زنی کنیم چگونـه آن را انجام دهیم و به راستی هم انجامش دهیم. و این زیستگران هستند کـه باید نقش اساسی خود را بر عهده بگیرند.

    شرط بندی مـی‌کنیم کـه در برابر یک دنیـای پایـان پذیر، منابع انسانی، هوش و قلب آن‌ها پایـان ناپذیرند.

    یک پیشنـهاد سیـاسی جایگزین

     

    ما درون نقطه عطف دوران اساسی و مـهمـی زندگی مـی کنیم. استحاله و دگرگونی درون این دوران ممکن است.

    این دگرگونی بـه صورت یک فرمان از بالا نخواهد آمد ـ و گر نـه،  احتمالاً درون این حالت، بدترین شیوه ای خواهد بود کـه پیش‌بینی نشده بود ـ بلکه برعکس، با انبوه ابتکارات شـهروندی کـه با شبکه سازی های زیـادی خود را محکم و تقویت مـی کنند و با سیـاست‌های روزمره و عملی درون همـه جا از جمله درون موسسات ادارای پیوند مـی زنند، همراه خواهد بود.

     

    این دگردیسی، بـه نیروی تازه‌ای نیـاز دارد کـه هم شامل تعبیر و تفسیر خود این دگرگونی باشد و هم راه کار های سیـاسی آن را از کوی و برزن گرفته که تا در سطح جهانی، بطور دموکراتیک به منظور جایگزینی شیوه مسلط کنونی نشان دهد. این همان لحظه تاریخی و خطیری هست که مسئولیت زیستگرایـان از آنجا آغاز مـی شود.

     

    هدف: تغییرات جامعه با شیوه‌های زیستگاهی

     

    برنامـه‌های نوین زیستگاهی، همواره روش‌ های دگرگونی پیوسته و روز افزون درون ساختارهای گروهی و رفتارهای فردی را پیشنـهاد مـی‌کنند. این برنامـه ها، هم چنین، بـه فعالیت‌های عملی و شیوه‌های تولیدی بـه همان اندازه رفتارها و شیوه‌های زندگی مـی‌پردازند. بـه همان اندازه نیز مصرف گرایی، روابط اجتماعی را تغییر مـی‌دهند و دانش و فناوری را درون خدمت نیـاز بشری قرار مـی‌دهند.

     

    این جهش بـه جلو، نـه درون کتاب‌های مقدس دینی و نـه درون جزوه های دستی چریک های جنگجو نوشته شده است. جهشی کـه وارث ارزش های خوب دنیـایی هست که نمرده و از رویـارویی با مقاومت‌های تهاجمـی برخاسته است. حتما بی درنگ و بدون این پا و آن پا ، بسوی دنیـای ناشناخته‌ای کـه در حال زایش است، چهار نعل تاخت. این جهش درون همان حال کـه قید و بند ها را پشت سر مـی گذارد، درون حال نو سازی نیز است. به منظور ساختن جامعه‌ای که بازار و تقسیم دارایی‌های همگانی آن از روی قانون های زیستگاهی باشد، حتما هر چه زودتر خود را از یوغ سیستم مسلط  کـه همانا سرمایـه داری هست و سمت و سوی هدفش انباشت سرمایـه و قبله گاهش تولیدگرایی است،بی آنکه خود را از همکاری مدیران و پیمانکاران محروم ساخت، رهانید.

     

    زیستگرایـان حتما با پشتیبانی شبکه‌ها و های اجتماعی مربوطه، به منظور تغییراتی تلاش کنند و متعهد شوند کـه در آن‌ها اولویت های پایداری اکوسیستم، مقررات اقتصادی، سیستم های مالی، قراردادهای اجتماعی و ارضی علیـه فرامـین غیر عقلانی تولیدگرایی و روابط تولیدی تحمـیلی سرمایـه داری مورد پذیرش است.  این یک ضرورت مبرم به منظور بقای مردان و زنان این دوران هست تا بـه یـاری توده های خشک نشینان، بی خانمان ها، بی آب ها، بی کاران، بی درآمدها، بی آیندگان دست بـه کار شوند.

     

    این نیز یک نوع انتخاب زندگی به منظور آزاد سازی بشریت از آنچه کـه او را بـه سمت پایین و سرخوردگی مـی‌کشد، حق دارا بودن داوری آزاد را از او سلب مـی‌کند و او را همواره بـه شرایط مصرف گرایی و جبریت کارگر بودن، بار دیگر سوق مـی‌دهد، مـی‌باشد. 

     

    ابزار: زیستگاه سیـاسی

     

     زیستگرایـان درون یک پیشنـهاد تازه، جایی را به منظور گردهمایی، اندیشیدن و کردار ارائه مـی‌کنند کـه همانا زیستگاه سیـاسی است.

    روی سخن این پیشنـهاد با مردان و زنانی هست که همگی نگرانی یکسانی را درون باره وضعیت جهان دارند و در زمـینـه‌های دیگر نیز، همان خشم را نسبت بـه منطق آپارتاید جهانی درون موارد باز پخش منابع دارند. آنان بی هیچ تقدس گرایی، درون جستجوی یک جایگزینی معتبر به منظور ماشین غول پیکر تولیدگرایی، تجارت، کلان مصرف گرایی و سلب مالکیت کـه فشار شدیدی را بر لایـه‌های شکننده جامعه فرود مـی آورند و شیره زمـین را مـی‌کشند، هستند. 

    زیستگاه سیـاسی هیچ ادعای برداشت و تفسیر دینی از حقیقت را ندارد. او بـه نگهداری و پر بار سازی دارایی‌ها و سود همگانی پایبند است.  زیستگرایـان به منظور رسیدن بـه آنجا، نـه از آنانی هستند کـه خواب و خیـال فرا رسیدن شامگاه بر پایی جشن پیروزی یک انقلاب موعود را مـی‌بینند و نـه از آنانی هستند کـه تا بامدادان بـه چانـه زنی ها مـی پردازند. آنان مخالف ابر قدرت مطلق گرایی بازار یـا خودکامگی مطلق بوده، خواهان تغییر و تحول هستند و مـی‌گویند کـه در این راستا، پیکار پرهیز ناپذیر همراه ساختن اکثریت عقاید و توازن نیروها را بر گردن مـی گیرند. به منظور انجام این کار، راه دراز اصلاحات رواداری، توافق بر سر نظم و کنترل درون فضای سازش آزادانـه و بطور داوطلبانـه، همگرایی مردم سالارانـه درون باره باورهای مشترک، بردباری به منظور عملی ساختن تصورات خلاق و رؤیـا ها را بر مـی گزینند.

     زیستگاه ـ سیـاسی بر این باور هست که به منظور گذرگاه بین نیـازهای کره زمـین با همـه موجودات زنده‌اش و نیـازهای اجتماعی، حتما به یک شیوه تازه‌ گسترش کـه بتواند انرژی‌ها را آزاد کند و به نوآوری ها و خلاقیت های انسانی به منظور فرحبخش جامعه‌ای کـه با خود و زیستمان خود از درون آشتی درآید، امـیدوار بود.

     

    زیستگاه سیـاسی یـهو سر برنیـاورده است، بلکه بـه آرامـی آبدیده شده است. او بخشی از هر آنچه را کـه دارد، از مبارزات پیشینیـان خود بـه ارث است. آرمان‌هایی مانند رهایی بشریت، دادگری، همبستگی از دستآوردهای گوناگون های کارگری، سوسیـالیستی و آزادیخواهی مـی باشند. بنابر این، زیستگرایـان فراموش نمـی‌کنند کـه وام دار تاریخ هستند. زیستگرایـان هم چنین مـی‌دانند کـه هویت زیستگاهی از یک واقعیت انعطاف ناپذیر درون برابر الگو های جهانی کـه از آن او نیستند و اغلب با او درون تضادند، تشکیل مـی‌شود. در این باره، زیستگاه سیـاسی تنـها روی خودش حساب باز مـی کند. استقلال و خودگردانی سیـاسی زیستگاهی، از روی هوی و هوس و خودخواهی نیست، اقتضای طبیعتش این چنین است.

    زیستگرایـان مرتدان بریده از فرقه های مسلط افتصادگرایی، علم گرایی و مصرف گرایی مفرط هستند. با تعصبات تولیدگرایی بـه ارث مانده از انقلاب صنعتی و سال‌های شکوفایی اقتصادی سی ساله جهانی(بین سال‌های ۱۹۴۵ و ۱۹۷۵ ـ‌ م) بـه ویژه درون کشورهای درون حال رشد، با اعتقادات مصرف بدون محدودیت و با قشری گری بریده از انسان و طبیعت مخالفند.

    آنان ایدئولوژی‌های نئو ـ لیبرال ها یـا سوسیـالیست های سنتی را کـه بر نادیده گرفتن دلایل بحران شیوه توسعه، عملا ویران شده موجود پافشاری مـی کنند، مورد انتقاد قرار مـی دهند. همـه آن چه را که  مانند تهاجم تبلیغاتی یـا بت سازی فناوری، درون تحکیم کورکورانـه  و بی حد و مرز در تحمـیق جمعی نقش دارند، رد مـی‌کنند. اما آنان همزمان با مخالفت، راه های ویژه خود را هم بر اساس یک دیدگاه دیگر، پیشنـهاد مـی‌کنند.

     

    زیستگاه سیـاسی قصد آن را ندارد کـه به یک شاخه زاید از یک درخت پیش از این کاشته شده درون بیـاید، ولو اینکه آن درخت، هر چقدر هم قابل احترام باشد. او فقط درخت مختص خود را دارد کـه درختی هست با استقلال، جایگزین و قصد جنگل شدن را دارد.

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:53 ب.ظ



    چشم انداز و افق دید: جامعه زیستگاهی

     

    در یک دنیـایی کـه در تنگنای کمبود منابع قرار دارد و بسیـار شکننده و آسیب‌پذیر است، حتما راه‌هایی را پیدا کرد کـه در همـه شکل‌های خود و در بین همـه هستگان زنده زمـینی، که تا حد ممکن کمتر پرخاشگر و تهاجمـی باشد، کاری کـه یک بازنگری ریشـه ای درون شیوه‌های تولیدی و  زیستمانی را طلب مـی کند. درون ضمن حتما به جامعه نمونـه ای تبدیل شد کـه در آن هری درون هنگام برخورد با دشواری ها مورد یـاری قرار گیرد.

    جامعه زیستگاهی برنامـه پایـه‌ای و اساسی یک سازمان اقتصادی و اجتماعی تازه‌ای را روی مـیز مـی گذارد:

    ·         در برابر بی بند و باری و ریخت و پاش بی رویـه؛ شناخت و وجدان رعایت اندازه ها، مـیانـه روی و کاهش درون مصرف،

    ·         در برابر شیوه‌های بازرگانان، مسابقه سودبری و بهره کشی و اسراف گرایی؛ برقراری یک نظم و ترتیب اساسی بر مبنای اکوسیستم پایدار و نیـازهای جامعه،

    ·         در برابر نیروی محرکه مسلط بر طبیعت؛ تقدس گرایی زندگان و ایجاد تعادل طبیعی تضمـینی «انواع» زیست شناسی،

    ·         در برابر خودکامگی افزایش تولید و مصرف بی سر و ته؛ کاهش مفرط آن ها،

    ·         در برابر فشردن گلوی انرژی و مواد اولیـه؛ بازسازی، بازیـافت و بازکاری،

    ·         در برابر هرج و مرج تولید گرایی و خسیس بازی درون برابر ایجاد شغل و کار؛ باز تبدیلی و بازگشت صنعت و کشاورزی بـه نزدیک‌ترین محل های مصرفی و جلو گیری از جابجایی بی رویـه آن ها،

    ·         در برابر دیکتاتوری بالابردن تولید ملی مواد خام؛ دیکتاتور زدایی انسانی، برابری شانس زندگی به منظور همـه و رهایی بشریت،

    ·         در برابر بازار و تجارت آزاد جهانی؛ نزدیکی و همکاری همسایگی و محلی و منطقه ای(در شعاع های کوتاه تر)،

    ·         در برابر پاشنـه آهنین رقابت؛ تجارت متعادل و همـیاری متقابل،

    ·         در برابر اصل همـیشگی «هر چه بیشتر کار »؛ کاهش مدت زمان کار و تقسیم آن درون بین کارکنان،

    ·         در برابر مقدس شمردن ارزش کار؛ دسترسی بـه اموال و اماکن بنیـادی، ارزش‌گذاری بـه وقت آزاد و استقلال فردی،

    ·         در برابر محدودیت‌های حداقل های امکانات اجتماعی؛ یک درآمد یکسان جهانی بی قید و شرط و مطابق شرایط اشخاص،

    ·         در برابر فرار بـه جلوی فناوری و انرژی هسته ای؛ خویشتنداری و قناعت درون مصرف انرژی، انرژی‌های بازساز و راه‌های قابل کنترل و غیر تمرکزگرایی،

    ·         در برابر افزایش و گسترش شـهرسازی ها و کلان شـهرها با جمعیت های درون هم فشرده و ساختمان‌های روی هم چیده شده؛ یک سیـاست نوین شـهریت زنده و پویـا و متناسب با نیـازهای جامعه،

    ·         در برابر روش‌های یگانـه بازدارنده؛ تلاش‌های پیوسته پیشگیری ها،

    ·         در برابر انحرافات بدهکاری های کور؛ احتیـاط درون گرفتن اعتبارها،

    ·         در برابر سلطنت و یکه تازی پول و انباشت سرمایـه؛ بازپخش و تقسیم عادلانـه آن درون جامعه.

     

    هم چنین جامعه زیستگاهی اصول یک روش زندگی اجتماعی و طبیعی دیگری را بنا مـی کند:

    ·         در برابر بی‌اخلاقی و خلاف عرف اجتماعی؛ زیستگرایـان رعایت فرهنگ پویـا را مـی پسندند،

    ·         در برابر تشدید سودهای بادآورده افراد و هماره خصوصی سازی؛ سود همگانی، دارایی‌های مشترک و خدمات عمومـی،

    ·         در برابر نبرد و پیکارجویی؛ گفتگو و آشتی پذیری،

    ·         در برابر خشونت مسلط مردانـه؛ برابری زن و مرد درون همـه زمـینـه ها،

    ·         در برابر مراقبت های پزشکی و همـیشـه دارو؛ پیشگیری و آموزش بهداشت و بهزیستی،

    ·         در برابر بیماری‌های واگیر یورش بـه شـهر نشینی؛ پشتیبانی از کیفیت زندگی بهتر،

    ·         در برابر جنگ و ستیز بین نسل ها؛ همکاری بین نسل ها،

    ·         در برابر رقابت و حسادت؛ باروری و پرورش شخصیت انسانی،

    ·         در برابر تملک فردی و جمع شدن ثروت درون دست تعدادی از افراد؛ کاربرد درست آن دارایی‌ها درون برابر گسترش بی نـهایت مصرف گرایی، کوچ ‌ها و امتیـازهای منحصر بـه فرد، آسایش همگانی و یگانـه،

    ·         در برابر جوش و خروش دانش ستایی و تصورات تکنولوژیک؛ اصول پیش‌بینی ها،

    ·         در برابر شیره کشی سرزمـین ها و روابط اجتماعی؛ عادی سازی، همزیستی و شکل تازه‌ای از خانواده و زندگی مشترک،

    ·         در برابر استاندارد سازی ها؛ گوناگونی زندگی. 

     

    بالاخره، جامعه زیستگاهی بر روی آموزش و پرورش و کارآموزی درون تمام دوران زندگی افراد تکیـه دارد. جامعه زیستگاهی درون مخالفت با تیلوریسم کـه هر را درون سلول های کار تولیدی خود زندانی مـی‌کند و آن‌ها را افرادی غیر ارادی و غیر مسئول بار مـی آورد و نیز درون برابر سیستم تیلوریسم ـ نوین کـه ادعای استقلال و  فردگرایی را دارد و اختلافات طبقاتی را که تا به حد جنون سوق مـی‌دهد و رقابت بین انسان‌ها را تشدید مـی‌کند، بـه برنامـه‌های گروهی کـه کل افراد جامعه را درون بر مـی‌گیرند و دارای محتوای همبستگی و سود همگانی مـی باشند، مـهر تأیید زده و بر آن ها ارج مـی نـهد.

    جامعه زیستگاهی بر خلاف همـه شکل‌های سر نوشت های شوم و حصر های خانگی و بر ضد اعتقاد بـه یک مکتب قانونمند شده همـیشگی کـه افراد را بـه طور قاطع طبقه بندی مـی‌کند، بـه هر فردی امکان دسترسی بـه آموزش، پیشرفت و شرکت درون طرح و برنامـه‌های تازه‌ای را مـی دهد.

     

    در پایـان، با برگزیدن روند دیگری از ارزش ها، بدون نادیده گرفتن کل ارزش‌های گذشته و با تصور یک دنیـای دیگری کـه آن نیز بخشی از  همـین دنیـا است، جامعه زیستگاهی کوشش مـی‌کند

    تا روح تازه‌ای بر کالبد بی جان تمدن بشریت بدمد. از برتری هستی و زندگی درون برابر سلطه گرایی دارایی و مایملک، از آزادی گفتار درون برابر شرایط ناگوار کارگران و مصرف کنندگان دفاع مـی کند. او با درون نظر گرفتن مایحتاج و نیـازهای عمومـی، تشویق هر آنچه کـه موجب سازندگی و رو بـه اعتلا باشد و جلوگیری از قربانی شدن برنامـه‌های دراز مدت درون زیر پای کارهای فکر نشده و نپخته زمان حال، درون پی بهترین ها است.

     

    هم زمان با این برنامـه ها، اه و دورنماهای یک جامعه زیستگاهی بـه نکات مورد علاقه دو جریـان بزرگ کنونی، چپ و راست و افکار عمومـی تحت تأثیر آن‌ها تلنگری زده و آن‌ها را بـه کناری مـی گذارد.

     

    در سمت چپ، حوزه همبستگی با تمام زندگان و نسل های آینده، گسترده شده است. در سمت راست، اصول مسئولیت های فردی با تکالیف خصوصیـات شخصی رفتار احترام آمـیز نسبت بـه اموال عمومـی و زیستمان گسترش مـی یـابد.

    او چپ و راست را به منظور رهانیدن درک درست گسترش از زنجیره های تولیدگرایی کـه آن را از خصایص طبیعی خود خالی مـی‌کنند و از بلعیدن های اموال بخش بزرگی از جامعه توسط عده کمـی کـه آن را پودر و له و لورده مـی کنند، بـه چالش مـی‌کشد.

    برنامـه زیستگاهی بـه ترکیب ساختن نوآوری و سنت گرایی، تندروی و احتیـاط، طبیعت و جامعه و گذر از مقوله‌های ترقی خواهان و محافظه کارانی کـه تا کنون تاریخ را بـه انحصار خود درآورده اند، کمک مـی کند.

    در طول چند دهه مبارزه غیر خشونت آمـیز، مبارزان زیستگرای زن و مرد کـه به طور روزانـه و پیگیر درون راه زیستگاه تلاش مـی کنند، درون عمل نشان داده اند کـه مخالف جنگ، انرژی هسته ای، تسلط بر  زمـین ها، ویرانی طبیعت و بی عدالتی ها هستند.

    آنان درون کنار نیروهای دیگر، به منظور رهایی، حقوق مدنی و حاکمـیت قانون گام بر مـی‌دارند. بنابر این، آنان بـه اهمـیت و لزوم حضور نیروهای مسالمت آمـیز درون مذاکرات، هم چون وزنـه ای مـهم، بـه خوبی آگاهند. آنان از حریفان خود نـه گول مـی‌خورند و نـه آن‌ها را از نظر دور داشته و نادیده مـی‌گیرند.

    برنامـه‌ای درون حال گسیختگی ها

     

    برنامـه‌های زیستگاهی دارای کارگاه های بسیـار بزرگی هستند کـه برقراری شرایط یک زندگی با  آسایش و آرامش نسبی زیستمانی، با رعایت بنیـان‌های مربوط بـه تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی با توجه بـه اصول زیستگاهی از آن جمله اند.

    این کار موجب مـی شود که تا دوباره، یک بازنگری ژرف و کاملی از مفاهیم دارایی ها، کار، امور مالی، تولیدات صنعتی و کشاورزی، تجارت، امور خدماتی، مصرف، رفت و آمد شـهری، ترابری، خوراک، مسکن، شـهرسازی، طرح و نقشـه برداری شـهری و روستایی و منطقه ای... انجام گیرد.

    دستاورد های این کارها تند و زودرس است: منطق مسلط افزایش کور کورانـه و پیوسته «عرضه» اقتصادی جای خود را بـه یک برنامـه‌ریزی «تقاضا»، منطبق بر محدودیت‌های نیـاز های عملی زیستمانی و اجتماعی مـی سپارد. اصول زیستگاهی بـه طور هم زمان با این کارها، درون مقابله با برتری جویی های نژاد پرستانـه و تبعیض های اجتماعی ـ اقتصادی، ، قومـی و مذهبی، درون برابر بحران های سیـاسی و ساختارهای دولتی و زیر سئوال بردن آزادی های عمومـی، نیروهای مخالف دولتی و فضاهای مـیانجیگری، اه گسترش فضاهای تازه ای به منظور باز یـافتن روابط انسانی و راه مورد پذیرش همگان، پافشاری بر کارهای دولتی درون امور خدمات و منافع عمومـی، بار دیگر قدرت تازه بخشیدن بـه دموکراسی را نیز پیگیری مـی کند.

    هم چنین، به منظور پایین کشیدن منحنی آمار بیکاران، کارهای کاذب، شکنندگی ها و نابرابری‌ها، قطع مسابقه «وام دوانی» خصوصی و عمومـی، پایین آوردنری بودجه های دولتی و بودجه های برنامـه‌های اجتماعی با آفرینش شرایط تقسیم کار، منابع مالی و دارایی‌ها تلاش مـی کند.

     

    در نـهایت، درون برابر خودخواهی و ناتوانی دولت های ملی، حتما بیش از هر زمان دیگر، یک بعد نیرومندتری را بـه اروپا داد که تا بتواند موقعیت مناسبی به منظور اجرای پروژه های بزرگ تغییر و تحول داشته باشد و به روش های حکومت جهانی بیـاندیشد.

     

    یک برنامـه مشترک

     

    دیگر زمان پشت درهای بسته دوران پیشقراولان عصر روشنگری پایـان یـافته هست و جای بسی شادمانی است. بنابر این بر زیستگاه سیـاسی هست که همـیشـه بـه گوش باشد و درهای همکاری طرح و برنامـه‌های آینده خود را درون حد وسیع ممکن بـه روی کوشندگان زن و مرد درون زمـینـه‌های حزبی، اجتماعی، نمایندگان سیـاسی مردم، سندیکاهای حقوق بگیران و شغل‌های آزاد، پیمانکاران، مربیـان، معلمان، فعالان نـهادهای مدنی، پژوهشگران و روشنفکران باز کنند.

    پژواک عملی زیستگاهی کـه چندی هست به گوش مـی رسد، حتما بیش از پیش مسأله همگان درون جامعه شود. در واقع، دگرگونی زیستگاهی جامعه، با توجه بـه پیچیدگی ها و گستردگیش موثر نخواهد شد، مگر کـه بیشترین تعداد افراد با آن همکاری و مشترکا با هم کارکنند.

    تنـها شانس به منظور گذر از بغرنج های موجود ناشی از تضاد بعضی از منافع خاص و فشردگی درون اثر تکه تکه شدن شدید بدنـه جامعه، دارا بودن هدف مشترک و یک سازش جدی درون بین همـه نیروهای زنده و پویـا مـی باشد. همکاری مشترک به منظور برنامـه تغییرات جهشی حتما اساسی و از روی راه کارهای زیستگاهی ـ سیـاسی باشد.

     

    یک برنامـه منحصر بـه فرد

     

    نوآوری و اعتبار طرح و برنامـه زیستگاهی، تنـها درون روند نوشتن آن بر روی کاغذ نیست. زیستگاه ـ سیـاسی، اساساً، دارای یک برنامـه کاری ویژه، جداگانـه و جایگزین همـه دیدگاه‌های سنتی، درون شرایطی هست که آن‌ دیدگاه ها درون باره سازگاری و همخوانی کوشش های انسانی با محدودیت‌های کره زمـین، از خود چیزی نمـی پرسند و در زیر واقعیت‌های بحران ها با صدای مـهیبی مـی شکنند.

     

    این طرح درون یک دفتر اسناد دیگری، جدا از همـه آنچه کـه تابع هر انتخاب سیـاسی با محک های لیبرالیسم یـا دولت گرایی مـی‌باشند و یک کشمکش محکمـه پسندانـه و پر سر و صدا و تهوع آور، بین سرمایـه داری و سوسیـالیسم ایجاد مـی‌کنند و در حالی کـه پرسش های امروزی پاسخ‌های فراتر از مقولات یخ زده تاریخی مـی خواهند، ثبت شده است. تجزیـه و تحلیل ها و پیشنـهادات زیستگاهی، شدیدا دور از غرغرهای سیـاسی کلاسیک قرار دارند و اغلب بر روی وضعیت‌هایی بنا شده اند کـه پس روی ها و نوسانات دوران گذشته درون آن‌ها تاثیری ندارند.


    بنابراین، زیستگرایـان به منظور ایجاد مشاغل پایدار، کاهش نابرابری درآمدها بدون توسل نامحتاطانـه و سرسری بـه بدهی های دولتی و تضمـین جایگاهی به منظور همـه شـهروندان درون جامعه، انجام تغییرات جهشی اقتصادی و ارزش‌گذاری دوباره جایگاه کار را بـه انتظار بازگشت تخیلی یک رشد و شکوفایی اقتصادی بی پایـان، ترجیح مـی‌دهند.

    برای اطمـینان بخشیدن بـه فراهم ساختن شرایط اولیـه و لازم آسایش یکایک زنان و مردان، آن‌ها شیوه زندگی دسته‌جمعی از راه پشتیبانی و همراهی افراد را بـه تقویت رقابت به منظور مصرف و تولیدگرایی برتر مـی‌ دانند.

     

    آن‌ها درون برابر افزایش قیمت انرژی و به طور کلی تر به منظور پاسخگویی بـه نابودی منابع طبیعی، فنآوری های از لحاظ زیستگاهی و اجتماعی قابل حمایت را نسبت بـه مگا / نانو / بیو تکنولوژی با آینده نامشخص ترجیح مـی دهند.

    آن‌ها نسبت بـه اصول غالب کنونی کـه مـی‌خواهد بشر خودش را با خواسته‌های فناوری وفق دهد، مخالفت کرده و خواهان مطابقت فناوری ها با نیـاز ها و خدمات انسان‌ها هستند.

     

    یک طرح و برنامـه کامل و جامع


    در بسیـاری از موارد، هنگامـی کـه زیستگرایـان از امور مالیـات ها، نابرابری ها، بهزیستی، آموزش و پرورش، فرهنگ، امنیت، دادگستری، گوناگونی عقاید انسان‌ها... سخن بـه مـیان مـی آورند، نـهی درون انتظارشان هست و نـهی بـه آنان گوش مـی‌کند. عده‌ای حتی پا را از آن هم فراتر مـی‌گذارند و به زیستگرایـان، علیرغم مبارزاتشان درون زمـینـه‌های انرژی، ترابری، مبارزه بر ضد تغییرات آب و هوایی، کشاورزی، نگهداری از تنوع زیستی و کاهش ذباله ها کـه از روی صمـیم قلب است، هیچ بهایی نمـی دهند.

    زمان آن رسیده هست که باور کرد، زیستگاه ـ سیـاسی یک لانـه یـا فقط یک حرف و موضوع درون مـیان دیگر حرف‌ها نیست. بلکه شناسایی دیگری از جهان، یک شیوه دیگری از اندیشیدن و اقدام بـه تبدیل و تغییر است. بطور دقیق تر، این یک پاسخ سیـاسی حساب شده بـه اکوسیستم شکننده زمـین است. این تنـها پاسخی هست که مـی تواند جهانی باشد. هیچ گونـه فعالیت، قاعده و قانون یـا شبکه‌ای وجود ندارد کـه از زیر ذره‌بین و دقت زیستگاهی ـ اجتماعی بـه دور بوده باشد. زیستگرایـان حتما نشان دهند کـه توانایی و قابلیت شرکت اکثریت جامعه را درون طرح های خود، از قبیل موارد اشتغال، مسکن، آموزش و پرورش، بهداشت، آرامش عمومـی، برابری زنان و مردان، فرهنگ... دارند.

    این بر زیستگرایـان هست که نسبت بـه یک فرهنگ قدرت امروزی، جای مناسبی بـه طرح خود و محتویـات آن داده و خاستگاه هایشان را درون روند یک مبارزه بـه کرسی نشانند.

     

    یک طرح مطلوب و دلخواه

     

    طرح و برنامـه زیستگاهی، طبیعتاً اصیل، یگانـه و همگانی است. حتما این طرح خودش را به منظور چیرگی بر دل ها و افکار عمومـی و دستیـابی بـه اکثریت دموکراتیک، جذاب هم نشان دهد.

    این برنامـه کاری، آفریدگار پیوندهای اجتماعی و شغل ها (به ویژه تقسیم کار، باز گرداندن فعالیت‌ها درون راستای پایدار، ایجاد شغل های "سبز" و انبوه گستردگی یک اقتصاد اجتماعی و تعاونی)، نگران همبستگی و عدالت، طرفدار یک رابطه آرام با دیگران و با تمامـیت طبیعت، دربرگیرنده یک روش زندگی هم آهنگ شده، مصمم بـه ارائه یک چهره جدید از توسعه است. برای رسیدن بـه این اه، همـه امکانات را درون اختیـار دارد. این بـه زیستگرایـان بستگی دارد که نشان دهند از بعد دشواری های نام برمـی آیند. بر آن هاست که تا با رفتارهایشان نشان دهند کـه نـه ملا لغتی و مکتب خانـه‌ای با روش‌های بـه فلکه بستن افراد هستند و نـه لازم هست که بهی درس بدهند. اندیشیدن بـه زیستگاه بـه عنوان ستون فقرات زندگی، راهی بـه «ترکستان» و یـا راهی به منظور حمل چلیپای مسیح نیست. طرح زیستگرایـان کـه یک گزینش عقلانی، شناخت محدودیت‌ها و نـه نامحدودیت ها است، حتما همچنین بـه جای « همـیشـه بیشتر اما هرگز کافی » به منظور عده‌ای و « خیلی خیلی کم » به منظور عده‌ای دیگر، « عقل سالم، زندگی سالم » یک انتخاب از جان و دل باشد.

     

    یک برنامـه مسئولانـه


    زیستگرایـان، مانند همـه مردم، مردان و زنان عادی هستند
    . اما از این پس، رویدادهای جهان مسئولیت بزرگی را بر دوش آنان گذاشته است. بنابر این، بر آنان واجب هست تا یک طرح و برنامـه مسئولانـه را با دقت لازم درون کردارها، با ارائه ارقام حقیقی و با یک ریشـه‌ واقعی بیـان کنند. حتما به جای بازی با کلمات و رضایت بـه حرف های جادویی و تکراری « همـینـه کـه هست »، بـه جنگ نابرابری‌های موجود درون روی زمـین و پیچیدگی های باورها رفت.

    روش‌های کاری به منظور تدوین و ارائه پیشنـهادهای معتبر، واقع‌گرایـانـه و عملی، درون برابر رگبار پرسش های متعصبانـه، بررسی پیش‌فرض ها، شناخت دقیق مسائل، تصمـیمات جدی درون مراحل کلیدی تغییر و تحولات، نباید بـه هیچ وجه به منظور یـافتن راه‌های آسان، مـیان بر و کوتاه شک کند.

    هر بار دو نگرانی وجود دارد: نگرانی پذیرش اجتماعی و نگرانی مطابقت آن‌ها با طرح و برنامـه کلی، بدون تسلیم گرایی درون برابر کلک‌های ارقام افزایش آماری سبز یـا گسترش پایدار.

    زیستگاه سیـاسی، درون همـه زمـینـه ها بـه ویژه درون باره مالیـات ها، امور مالی و بودجه برنده خواهد شد و نظراتش معتبر از آب درخواهد آمد.
    باید بـه تصویر نادرست خرج تراشی های زیستگرایـان پایـان داد. همبستگی و برابری کامل به منظور همـه مردان و زنان، یک موضوع گزینشی و از گام های نخستین و نـه یک رشد پیوسته ابزاری است.

     

    زمان تنگ است. بین پیشرفت قابل پشتیبانی و کاهش رشد آگاهانـه و برنامـه‌ریزی شده، جهان بینی و تنوع گرایی، ابتکارات و منظم کاری، آزادی و مسئولیت پذیری، حتما پیشرفت و ترقی را دوباره ارزش‌گذاری و تعریف نموده و به آن معنا و مفهوم انسانی، زنده و پویـا داد. از هم‌اکنون نمایندگان و انجمن‌های زیستگاهی درون یک طرح و برنامـه سیـاسی، بنیـان مسئولیت های خود را ذکر مـی کنند.

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:51 ب.ظ



     

    یک طرح و برنامـه کامل و جامع


    در بسیـاری از موارد، هنگامـی کـه زیستگرایـان از امور مالیـات ها، نابرابری ها، بهزیستی، آموزش و پرورش، فرهنگ، امنیت، دادگستری، گوناگونی عقاید انسان‌ها... سخن بـه مـیان مـی آورند، نـهی درون انتظارشان هست و نـهی بـه آنان گوش مـی‌کند. عده‌ای حتی پا را از آن هم فراتر مـی‌گذارند و به زیستگرایـان، علیرغم مبارزاتشان درون زمـینـه‌های انرژی، ترابری، مبارزه بر ضد تغییرات آب و هوایی، کشاورزی، نگهداری از تنوع زیستی و کاهش ذباله ها کـه از روی صمـیم قلب است، هیچ بهایی نمـی دهند.

    زمان آن رسیده هست که باور کرد، زیستگاه ـ سیـاسی یک لانـه یـا فقط یک حرف و موضوع درون مـیان دیگر حرف‌ها نیست. بلکه شناسایی دیگری از جهان، یک شیوه دیگری از اندیشیدن و اقدام بـه تبدیل و تغییر است. بطور دقیق تر، این یک پاسخ سیـاسی حساب شده بـه اکوسیستم شکننده زمـین است. این تنـها پاسخی هست که مـی تواند جهانی باشد. هیچ گونـه فعالیت، قاعده و قانون یـا شبکه‌ای وجود ندارد کـه از زیر ذره‌بین و دقت زیستگاهی ـ اجتماعی بـه دور بوده باشد. زیستگرایـان حتما نشان دهند کـه توانایی و قابلیت شرکت اکثریت جامعه را درون طرح های خود، از قبیل موارد اشتغال، مسکن، آموزش و پرورش، بهداشت، آرامش عمومـی، برابری زنان و مردان، فرهنگ... دارند.

    این بر زیستگرایـان هست که نسبت بـه یک فرهنگ قدرت امروزی، جای مناسبی بـه طرح خود و محتویـات آن داده و خاستگاه هایشان را درون روند یک مبارزه بـه کرسی نشانند.

     

    یک طرح مطلوب و دلخواه

     

    طرح و برنامـه زیستگاهی، طبیعتاً اصیل، یگانـه و همگانی است. حتما این طرح خودش را به منظور چیرگی بر دل ها و افکار عمومـی و دستیـابی بـه اکثریت دموکراتیک، جذاب هم نشان دهد.

    این برنامـه کاری، آفریدگار پیوندهای اجتماعی و شغل ها (به ویژه تقسیم کار، باز گرداندن فعالیت‌ها درون راستای پایدار، ایجاد شغل های "سبز" و انبوه گستردگی یک اقتصاد اجتماعی و تعاونی)، نگران همبستگی و عدالت، طرفدار یک رابطه آرام با دیگران و با تمامـیت طبیعت، دربرگیرنده یک روش زندگی هم آهنگ شده، مصمم بـه ارائه یک چهره جدید از توسعه است. برای رسیدن بـه این اه، همـه امکانات را درون اختیـار دارد. این بـه زیستگرایـان بستگی دارد که نشان دهند از بعد دشواری های نام برمـی آیند. بر آن هاست که تا با رفتارهایشان نشان دهند کـه نـه ملا لغتی و مکتب خانـه‌ای با روش‌های بـه فلکه بستن افراد هستند و نـه لازم هست که بهی درس بدهند. اندیشیدن بـه زیستگاه بـه عنوان ستون فقرات زندگی، راهی بـه «ترکستان» و یـا راهی به منظور حمل چلیپای مسیح نیست. طرح زیستگرایـان کـه یک گزینش عقلانی، شناخت محدودیت‌ها و نـه نامحدودیت ها است، حتما همچنین بـه جای « همـیشـه بیشتر اما هرگز کافی » به منظور عده‌ای و « خیلی خیلی کم » به منظور عده‌ای دیگر، « عقل سالم، زندگی سالم » یک انتخاب از جان و دل باشد.

     

    یک برنامـه مسئولانـه


    زیستگرایـان، مانند همـه مردم، مردان و زنان عادی هستند
    . اما از این پس، رویدادهای جهان مسئولیت بزرگی را بر دوش آنان گذاشته است. بنابر این، بر آنان واجب هست تا یک طرح و برنامـه مسئولانـه را با دقت لازم درون کردارها، با ارائه ارقام حقیقی و با یک ریشـه‌ واقعی بیـان کنند. حتما به جای بازی با کلمات و رضایت بـه حرف های جادویی و تکراری « همـینـه کـه هست »، بـه جنگ نابرابری‌های موجود درون روی زمـین و پیچیدگی های باورها رفت.

    روش‌های کاری به منظور تدوین و ارائه پیشنـهادهای معتبر، واقع‌گرایـانـه و عملی، درون برابر رگبار پرسش های متعصبانـه، بررسی پیش‌فرض ها، شناخت دقیق مسائل، تصمـیمات جدی درون مراحل کلیدی تغییر و تحولات، نباید بـه هیچ وجه به منظور یـافتن راه‌های آسان، مـیان بر و کوتاه شک کند.

    هر بار دو نگرانی وجود دارد: نگرانی پذیرش اجتماعی و نگرانی مطابقت آن‌ها با طرح و برنامـه کلی، بدون تسلیم گرایی درون برابر کلک‌های ارقام افزایش آماری سبز یـا گسترش پایدار.

    زیستگاه سیـاسی، درون همـه زمـینـه ها بـه ویژه درون باره مالیـات ها، امور مالی و بودجه برنده خواهد شد و نظراتش معتبر از آب درخواهد آمد.
    باید بـه تصویر نادرست خرج تراشی های زیستگرایـان پایـان داد. همبستگی و برابری کامل به منظور همـه مردان و زنان، یک موضوع گزینشی و از گام های نخستین و نـه یک رشد پیوسته ابزاری است.                                     

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:36 ب.ظ


    مقاله ارسال شده از طرف جواد مفرد از سوئد

    حمدالله مستوفی درون نزهت القلوب درون صفحه 81 و 82 درون باب شـهر خلخال مـی آورد: "خلخال شـهر وسط بوده هست و اکنون (در عهد مغول) دیـه است. کمابیش صد موضع بـه چهار ناحیـه و خامده بیل (خوانیده مـیل؛ اندبیل حالیـه)، سجسرود (سنجسر-رود، سنجبد، گیوی)، انجیلاباد (زرنجلاباد، زرج آباد حالیـه) از توابع اوست و مـیسیجین (هیشجین). درون سابق شـهر فیروز آباد نام کـه بر سر گریوهً بردلیز بوده و حاکم نشین آن دیـار بوده هست و حکامش را آغاجریـان مـی گفته اند. بعد از خرابی فیروز آباد، خلخال حاکم نشین شد. اکنون آن نیز خراب است." مستوفی درون ذکر مسافت طرق باز از این ناحیـه یـاد مـیکند (ص.180): " بـه راه اردبیل بـه دیـه توت سواری هفت فرسنگ. از او که تا شـهر کاغذکنان هفت فرسنگ. از او که تا دیـه سنجیده و خلخال شش فرسنگ. گریوهً برولژ (بردلیز، بروله) کـه بر آب سفید رود هست و بر این راه است."   

    در این منطقه روستایی بـه نام فیروز آباد بر سر تقاطع دو راه و دو رودخانـهً آرپاچای (علی القاعده همان هرو رود) و سنگورچای قرار دارد. نام شـهرک درون واقع بی- روذ-آو بوده هست یعنی محل تقاطع دو رودخانـه کـه به صورت فیروز آباد  و بی روذه (علی القاعده بیروله، بروله) تلفظ شده است.                                                                         

    در مورد شـهر گیوی (کیوی) گفته شده هست که "یکی از ویژگی های بارز شـهر کیوی کـه پلکانی بودن آن است، و آن بـه این دلیل مـی باشد کـه این شـهر درون یک دره با شیب زیـاد واقع شده است." (از وبلاگ معرفی شـهرهای آذربایجان) بر این پایـه نام شـهر کیوی بـه معنی شـهر واقع درون خمـیدگی و سراشیبی و گریوه (از ریشـه اوستایی "کوئی- وی" (دارای خمـیدگی) یـا نتیجه تلخیص کلمـه فارسی گریوه ایـه (شـهر واقع درون دامنـه)  است. بـه نظر مـیرسد نامـهای سنجسر- رود و سنجبد (سنگ- پت= سنگ سرور) از آن جایی عاید شده کـه در کنار خود این شـهر درون بالای کوه، سنگ معبد دیرینی هست که سنج-رئو-پیر یعنی سنگ پیر با شکوه و جلال گفته مـیشود و حال دیگر تفریحگاه مردم خصوصاً درون ایـام سیزده بدر مـی باشد.                                                                                                                                     

     در وبلاگ آنایوردوم خلخال مطلب جالبی درون باره خلخال باستانی بین ارمنستان و اران ذکر شده هست که کمک شایـانی به منظور تعیین معنی لفظی خلخال مـی نماید: "برخی از نویسندگان نام خلخال را با نام شـهر قدیم خلخال واقع درون ناحیـه اوتی درون ماورای قفقاز كه درون منابع ارمنی مـیان قرن دوم و پنجم مـیلادی بـه عنوان اقامتگاه زمستانی شاهان ارمنستان و سپس آلبانی ( آران ) آمده هست مرتبط مـی دانند، ناحیـه اوتی بر ساحل راست رود كورا درون حدود گنجه و شمكور كنونی واقع بوده است." از اینجا مـی توان نتیجه گرفت کـه نام شـهرخلخال درون اساس کهن ایرانی خود خارخار (خارهار) بوده هست یعنی دژ نگهبانی سترگ.                                                                                                                      

    مـی دانیم درون عهد باستان شـهری دیگری بـه نام خارخار درون محل شـهر دیوان دره کنونی قرار داشته هست و آشوریـان از آن بـه عنوان پایگاهی به منظور غارت نواحی ماد تصرف و مستحکم نموده بوده اند. نام دیوان دره را اگر مرکب از دیو-ان (حالت جمع مظهر سترگی) و دار-ه (منسوب بـه دار=خانـه) بگیریم بـه مترادف همان نام خارخار باستانی آنجا مـیرسیم. درون تاریخ ماد تصویری از این دژ کـه در کتیبه های آشوری نقر شده، و در ویرانـه های دور- شاروکون باستانی محفوظ مانده، درون صفحه 178به تصویر کشیده شده است. درون وبلاگ همـه امپراتوریـها تصویر کاملتری از همان تصویر دژ با صحنـه تصرف آن آورده شده هست که آن هم درون کنار رودخانـه ای نشان داده شده است. این وبلاگ نویسان خاخار را با خلخال یکی دانسته اند درون حالی کـه این خارخار مصور کتیبه  آشوری همان دیوانـه دره حالیـه است، نـه خلخال کنونی کـه همانند خلخال اران صرفاً همنام وی بوده است.                                                                                           

    تصویر شـهر باستانی خارخار (دیواندره کردستان) کـه نزد برخی از محققین بـه سهو با خلخال استان اردبیل مطابقت داده شده است.    

      رامـین قنبرپور

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:18 ب.ظ


    مسجد صفی تاریخی ترین مسجد رشت، درون محله ای بـه همـین نام واقع شده و به نام های مسجد سفید و شـهیدیـه معروف است.

    تاریخ بنای اولیـه این مسجد بـه تحقیق روشن نیست. بر اساس روایتی شیخ صفی الدین اردبیلی بـه دلیل دوستی با شیخ زاهد گیلانی درون سفری بـه گیلان درون محله فعلی چاهی حفر مـی کند و عبادتگاهی مـی سازد کـه بعدها بـه مسجد تبدیل شده است.

    برخی از مورخان این مسجد را قبر محمدباقر مـیرزا ملقب بـه صفی مـیرزا پسر بزرگ شاه عباس اول مـی دانند کـه با بدخواهی اطرافیـان پدر بـه دستور وی کشته شد و در این محل دفن شده است.برخی معتقدند علت نامگذاری این مسجد بـه شـهیدیـه قتل ناحق صفی الدین مـیرزا است.

      مسجد صفی طبق عبارتی کـه روی یک کاشی درون داخل محراب دیده مـی شود درون سال 1334 هجری قمری (1295 ه.ش) بـه دست حاجی یوسف کاشی ساز تجدید بنا شد.


    تصویری قدیمـی از مسجد صفی رشت


     در ضلع شمالی مسجد صفی رشت دو درب ورودی متوالی قرار دارد کـه اولین ورودی بـه صورت هلالی و از پروفیل و چوب درون چند سال اخیر ساخته شده است.

    سر درون ورودی دوم و اصلی مسجد از دو قوس تشکیل شده کـه به قوس اول آیـه اول سوره اسری و در قوس دوم حدیث " و لایـه علی بن ابی طالب حصنی ...." کاشی کاری شده است.

      درون قسمت جنوبی مسجد محراب و سه فلیپا بـه ارتفاع تقریبی 4 متر و به قطر یک متر وجود دارد.


    سر درون ورودی مسجد صفی-عکس:آفتاب


    دو فلیپا از کف بـه ارتفاع یک متر با کاشی های لاجوردی کاشی کاری شده و فلیپا سوم بـه شکل زیبایی با سرستونی از گل و بوته گچ بری شده است. فاصله فلیپاها از همدیگر 3 متر است.
     
    در محراب مسجد گچ بری های زیبایی بـه صورت آیـات قرآن همراه با گل و بوته کار شده و در کاشی کاری های محراب تاریخ تجدید بنای مسجد بـه تاریخ1344 هجری قمری (1305 ه.ش) دیده مـی شود و گچ بری های مسجد و فلیپاها نیز بـه همـین تاریخ است.

      گلدسته مدور و آجری مسجد کـه در ضلع جنوبی آن قرار دارد مشخص ترین جلوه بیرونی مسجد صفی است. قطر گلدسته 2 متر و سقف گلدسته چوبی با پوشش سفالین است. گلدسته یک راه پله به منظور بالارفتن و چند روزنـه به منظور ورود نور دارد.


    مسجد صفی درون حال حاضر


      از دیگر بخش های دیدنی مسجد صفی چاه صاحب الزمان (عج) بـه فاصله 3 متری از جنوب غربی گلدسته هست که از قدیم مورد احترام مردم منطقه و محل عرضه نذورات بوده است.

      چاه صاحب الزمان (عج) احتمالاً همان چاهی هست که بـه دست شیخ صفی الدین اردبیلی حفر شده است.

      مسجد صفی رشت بـه شماره 197 درون فهرست آثار ملی ایران بـه ثبت رسیده است.

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:13 ب.ظ


    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:08 ب.ظ


    مورخان معتقدند کـه دیلمـیان بعد از فتح ایران بـه دست اعراب مسلمان و انقراض ساسانیـان، تصمـیم داشتند بـه نحوی استقلال ایران را بـه دست آورند. آنان درون این راه سرسختی نشان مـی‌دادند و چون آل علی(ع) بعد از روی کار آمدن خلفای اموی و عباسی همواره درون حال مبارزه با خلفا و مورد ظلم و تعدّی آنـها بودند، دیلمـیان از راه پناه بـه آنان مـی‌خواستند بـه هر طریق ممکن، خلفا را براندازند و مظلومان علوی را یـاری دهند....

    علویـان از اوایل خلافت عباسیـان کـه سخت درون رنج و شکنجه بودند، بـه نقاط امن ایران بـه ویژه بـه مناطق کوهستانی دیلمان و گیلان پناهنده مـی‌شدند.این روند درون زمان متوکل عباسی یعنی درون قرن سوم هجری شدّت پیدا کرد و عده بسیـاری از سادات، خود را بـه نقاط امن دیلمان رسانیدند.

    مورخان معتقدند کـه دیلمـیان بعد از فتح ایران بـه دست اعراب مسلمان و انقراض ساسانیـان، تصمـیم داشتند بـه نحوی استقلال ایران را بـه دست آورند. آنان درون این راه سرسختی نشان مـی‌دادند و چون آل علی(ع) بعد از روی کار آمدن خلفای اموی و عباسی همواره درون حال مبارزه با خلفا و مورد ظلم و تعدّی آنـها بودند، دیلمـیان از راه پناه بـه آنان مـی‌خواستند بـه هر طریق ممکن، خلفا را براندازند و مظلومان علوی را یـاری دهند.

    از طرف دیگر، دیلمـیان بـه دلیل موقعیت طبیعی قلمرو خود کـه دارای راه‌های صعب العبور و کوه‌های بلند و جنگل‌های انبوه بود و نیز با پایداری و استقامت و دلاوری مردان سلحشور خویش توانستند که تا 250 سال بعد از حمله اعراب درون برابر لشکریـان مقتدر خلفای بغداد مقاومت و از ورود آنان بـه سرزمـین خویش جلوگیری کنند. درون این زمان سرزمـین سرسبز گیلان و دیلمان، مأمن و پناهگاه علویـان ستمدیده‌ای گردید کـه به سبب جور و ستم خلفای بغداد و کارگزاران آنـها، مأوا و مسکن خود را رها ساخته و فرار کرده بودند. مـهاجرت سادات علوی بـه نقاط امن دیلمان و طبرستان علت‌های مختلفی داشت؛ از جمله درون این مناطق بـه جهت موقعیت جغرافیـایی خاص خود، وقوع جنگ ، لشکرکشی و تصرف درون آن از سوی خلفای جور امکان‌پذیر نبود و از طرفی هم مردم درون انتخاب دین و مذهب درون مناطق حکومت حاکمان محلی که تا حدودی آزادی داشتند. از سویی دیگر، مردم دیلمان خصوصاً سرداران دیلمـی کـه عباسیـان را دشمن مـی‌داشتند، با پناه سادات علوی، آنان را تحت حمایت خویش قرار مـی‌دادند و وسایل زندگی و معیشت آنان را فراهم مـی‌ساختند. پناهندگان و سادات جلیل‌القدر نیز بر اثر معاشرت با مردم دیلمان، آنـها را تحت تأثیر قرار دادند و با تعالیم دین مبین اسلام آشنا ساختند.

    وجود زیـارتگاه‌های متعدد درون گیلان نشان مـی‌دهد کـه این سرزمـین همواره مورد توجه امامزادگان و سادات علوی بوده هست و مردم نوع‌دوست گیلان نیز آنـها را حمایت و پشتیبانی مـی‌د . امروز نیز آرامگاه آنان مورد احترام و زیـارتگاه مردم این سامان است.

    در گیلان بقاع متبرکه و مزار‌های پاک بسیـاری وجود دارد؛ بـه طوری کـه به نسبت مساحت آن، هیچ استانی با گیلان برابر نیست؛[1] حتی کثرت بقاع متبرکه درون این استان بـه گونـه‌ای هست که بعد از گذشت ربع قرن از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامـی، هنوز تعداد دقیق آنان از سوی نـهاد‌های مرتبط مشخص نشده هست و آمار و ارقامـی مکتوب درون اختیـار پژوهشگران نیست. درون این مقاله اسامـی تعدادی از فرزندان و اعقاب حضرت موسی بن جعفر(ع) کـه در استان گیلان مدفون‌‌اند، بـه اختصار معرفی مـی‌شوند. ذکر چند نکته درون ابتدای مقاله لازم است:

    1. نام امامزادگان کـه ذکر خواهد شد، طبق شجره نامـه‌های موجود درون بقاع و همچنین ثبت شده درون منابع موثق محلی است.

    2. اکثر یـا همـه بقاع متبرکه گیلان، بر اثر مرور زمان خصوصاً بر اثر رطوبت شدید، بـه تجدید بنا نیـاز داشته‌اند و از این رو، ساختمان‌های جدید و مستحکم جای بناهای قدیمـی را گرفته هست و تعمـیرات اساسی متأسفانـه بسیـاری از خط‌ها، نقاشی‌ها ، کتیبه‌ها را کـه حاوی اطلاعات ارزشمندی بوده است، از بین و بر اثر سهل انگاری و غفلت تاکنون بخش اعظمـی از آثار مکتوب از بین رفته است. شایسته هست سازمان‌های مسئول، با همکاری علمای محترم بلاد، درون جهت حفظ آثار ارزشمند موجود درون بقاع، جدّیت بیشتر کنند که تا آثار باقی مانده درون برخی از بقاع متبرکه، از گزند حوادث بشری محفوظ بماند.

    به یـاد دارم کـه در زادگاهم شـهرستان لنگرود، درون روستای ملاط، درون بقعة دوازده امامزادگان کـه همگی از سادات بزرگ بـه شمار مـی‌روند، اشعار و نقاشی‌های ارزشمندی بر دیوارهای داخلی و خارجی بقعه وجود داشت کـه هر بیننده‌ای را درون بدو ورود شگفت زده مـی‌کرد کـه متأسفانـه علی‌رغم ثبت درون سازمان مـیراث فرهنگی، بر اثر تجدید بنای ساختمان بقعه، همـه آن آثار ارزشمند از بین رفته و عجیب آنکه مسئولان مربوط هیچ گونـه مسئولیتی را نپذیرفتند و یکدیگر را درون تخریب آن مسئول مـی‌شمارند و نظیر این مورد بسیـار است.

    3. درون جوار بقاع متبرکة یـاد شده، بقاع متبرکة دیگری وجود دارند کـه منسوب بـه ائمة دیگری هستند. کـه از ذکر اسامـی این بقاع درون این مقاله خودداری شد.

    4. درون جوار بقاع متبرکة گیلان و در حیـاط اغلب امامزادگان، درختان تنومند، بزرگ و سر بـه فلک کشیده‌ای وجود دارد کـه همگی آنان بی استثنا قدمت زیـادی دارند و دیدن آن درس استواری و استقامت را بـه انسان مـی‌آموزد.

    5. مـهم‌ترین امامزاده گیلان، حضرت سید جلال الدین اشرف فرزند امام هفتم هست که با شرح حال تفصیلی درون مقاله جداگانـه‌ای، تقدیم خوانندگان گرامـی گردید.

    سبزپوشان ماندگار
    اسامـی فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) کـه در استان گیلان مدفون‌اند، از این قرار است:

    1. آقا سید ابراهیم، روستای ذاکله بر، هشت کیلومتری جنوب لاهیجان. مطابق شجرنامـه موجود، وی از نوادگان امام موسی کاظم(ع) است.

    2. آقا سید ابراهیم، بابوجان درّه، نود کیلومتری جنوب رودسر. بنای بقعة قدیمـی از سنگ و گل ساخته شده هست و ابیـاتی چند از هفت بند محتشم کاشانی با خط استاد رضا لاهیجانی درون تاریخ 1335 قمری درون زیر سقف بقعه آمده است.

    3. آقا سید ابراهیم، درون حدود یک فرسنگی شمال شرقی کلیشم از توابع رودبار، واقع درون قلة کوه تورار . این امامزاده بـه اعتقاد اهالی، فرزند بلافصل امام هفتم و در مـیان مردم از احترام فوق العاده‌ای برخوردار است. این بقعه درون مـیان مردم بـه «امامزاده تورار» نیز معروف است. درون ورودی منبت‌کاری شدة بقعه، حدود بیست سال پیش بـه سرقت رفت.

    4 و 5 . آقا سید ابراهیم و آقا سید عبدالله، از نوادگان حضرت، واقع درماء، چهار کیلومتری صومعه سرا.

    6. آقا سید ابوجعفر، معروف بـه شـهید مزار، واقع درون بندرکیـاشـهر، مـیان گورستان عمومـی. بـه اعتقاد اهالی وی از فرزندان امام موسی کاظم(ع) است. این سید جلیل القدر، درون مـیان مردم بـه امامزاده آقا سید مزار شـهرت دارد.

    7و8. آقا سید اسماعیل و آقا سید ابراهیم (امامزاده دو برادران)، واقع درون سیـاهکل محله، دو کیلومتری شمال شرقی سیـاهکل. بـه اعتقاد اهالی منطقه، این برادران از پسران امام کاظم(ع) هستند. بنای آن قدیمـی ، سرپوشیده از سفال و دارای یک ضریح بزرگ چوبی و مشبّک هست که درون حاشیـه درون ورودی ضریح اشعاری بـه خط خوش نوشته شده و تاریخ کتبیـه آن 1137 قمری است. کنار بقعه دو برادران دو بقعة دیگر وجود دارد کـه به اعتقاد اهالی، درون این دو بقعه، ان آن دو امامزاده دفن شده‌اند.

    9. آقا سید جعفر آقا، درون شـهر صومعه سرا. بـه اعتقاد اهالی از فرزندان امام کاظم(ع) هست و درون مـیان اهالی آن سامان مقبولیت تام دارد.

    10. آقا سید حسن، واقع درون شـهر خمام، سیزده کیلومتری شمال غربی رشت.

    11. آقا سید حسن، واقع درون شـهرستان آستانـه اشرفیـه. طبق شجره‌نامـه موجود ، وی از فرزندان امام کاظم(ع) است.

    12 . آقا سید حسین، واقع درون لنگرود.

    13. آقا سید ابراهیم، واقع درون لنگرود. طبق شجره‌نامـه موجود، این دو از فرزندان آن حضرت هستند.

    14. آقا سید حسین کیـا، واقع درون کیسم، هفت کیلومتری غرب آستانـه اشرفیـه. وی از نوادگان امام کاظم(ع) و یکی از سادات جلیل القدری هست که درون شرق گیلان حکمرانی داشته است.

    15و 16. آقا سید عباس و آقا سید اسماعیل، واقع درون محلة ساغری سازان رشت، دارای نقوش تذهیبی بسیـار زیبا درون دیوار بقعه. تاریخ کتیبه درون آن 1243 قمری را نشان مـی‌دهد.

    17 . آقا سید عبدالله، واقع درون «کلرم» ، شش کیلومتری جنوب غربی فومن. حرم دارای حاشیـه از آیـات قرآن و اشعار اخلاقی حک شده. قدیمـی ترین تاریخ این کتیبه‌ها 1292 قمری است.

    18. آقا سید قاسم، درون «چولاب»، هشت کیلومتری شرق کوچصفهان رشت کـه بر سراسر دیوار خارجی آن اشعار مذهبی نوشته و ذیل یکی از این اشعار، تاریخ 1282 قمری حک شده است.

    19 . آقا سید محمّد، روستای «داخل» نـه کیلومتری آستانـه اشرفیـه.

    20 . آقا سید محمّد، واقع درون سیـارستاق اشکور، یـازده کیلومتری جنوب رودسر.

    21 . آقا سید محمّد، واقع درون شـهرستان آستانـه اشرفیـه کـه بازار بین الحرمـین آستانـه اشرفیـه، مـیان این امامزاده و حرم آقا سید جلال الدین اشرف قرار گرفته است. امامزاده آقا سید محمّد درون مـیان مردم بـه آخوند مزار شـهرت دارد و مردم معتقدند وی عموی سید جلال الدین اشرف است.

    22. آقا سید محمّدرضا، واقع درون بخش لشت نشاء، 32 کیلومتری شرق رشت.

    23. آقا سید محمّد یمنی، واقع درون روستای لیچاه، سه کیلومتری بخش لشت نشاء .

    24. آقا سیّد محمّد یمنی، واقع درون لاهیجان. وی جدّ مادری عالم جلیل القدر قطب الدین محمد اشکوری معروف بـه شریف لاهیجی صاحب اثر «محبوب القلوب» است. وقف‌نامـه‌ای بـه خط او درون تاریخ 1049 قمری درون حرم او موجود است.

    25و26. آقا سید معین و آقا سید مبین، واقع در«تیمـیجان/ تمـیجان»، پنج کیلومتری جنوب غربی رودسر. دیوارهای داخلی بقعه، دارای نقاشی‌های مذهبی بـه تاریخ 1120 قمری است.

    27 و 28 . آقا سید مـهر علی و سیدرضا علی، واقع در«شالما»، پنج کیلومتری جنوب ماسال. رابینو درون کتابش این بقعه را یـاد کرده و نوشته:«این بقعه درون محیط جنگلی و کم جمعیت منطقه به منظور اهالی تنـها ملجأ آلام و حکیم بیماری‌هاست».

    29و30 . آقا سید نبی الله و آقا سید حبیب الله، معروف بـه شـهیدان، واقع درمحله قاسم آباد رشت.

    31 . آقا مـیر شـهید، واقع درون خیـابان امـیر شـهید رشت. کتیبة حاشیة ضریح تاریخ 1133 قمری نوشته شده است.

    32. امامزاده ابراهیم، واقع درون روستای طالقان، 22 کیلومتری جنوب شفت. مـهم‌ترین امامزاده درون غرب گیلان و سومـین امامزاده معروف بعد از سید جلال الدین اشرف و امامزاده هاشم درون گیلان بـه شمار مـی‌رود. بسیـاری از مردم گیلان عقیده دارند کـه وی فرزند بلافصل امام کاظم(ع) است. بسیـاری از علما و مجتهدین گیلانی مقیّد بودند کـه هر ساله چندین نوبت بـه زیـارت آن بزرگوار بروند و حداقل شبی را درون حرمش بیتوته کنند.

    33. امامزاده ابراهیم، واقع در«کیـاباد»، هیجده کیلومتری شمال شرقی رودبار.

    34 و 35 . امامزادگان ابراهیم و قاسم، واقع درون کانرود، درون نـه کیلومتری جنوب آستارا. بـه اعتقاد اهالی، این دو برادر خردسال از فرزندان امام کاظم(ع) هستند. این بقعه از مداخل و نذورات بسیـار برخوردار است.

    36. امامزاده ابوالحسن، واقع درون «گرده‌کول»، هشتاد کیلومتری جنوب رودسر. تاریخ بنای آن را، سال 1048 قمری مـی‌دانند.

    37 و 38 و 39. امامزادگان ابوالحسن، ابوالمحسن و ابوالفضل، واقع درون «فیلده»، چهار کیلومتری شرق رودبار. تاریخ قدیمـی‌ترین مکتوب نقش بستة آن، سال 986 قمری است.

    40 و 41 . امامزاده اسحاق و ش خیر النساء، واقع درون سیـاهکوه، 25 کیلومتری جنوب شفت. مطابق شجرة داخل بقعه و روایت اهالی، این دو، برادر و امام رضا(ع) هستند.

    42 و 43. امامزادگان حمزه و یوسف، واقع درون «شیرکده» ، سی کیلومتری شرق رودبار.

    44 و 45. امامزادگان زین علی و عین علی، واقع در«اشلکیت» ، 22 کیلومتری جنوب فومن.

    46. امامزاده شفیع، درون روستایی بـه همـین نام، چهار کیلومتری غرب شاندرمن و ماسال کـه تاریخ کتیبه روی درون بقعه، 1073 قمری را نشان مـی‌دهد.

    47. سید صالح، درون غازیـان بندرانزلی.

    48. سیّد طاهر، واقع درون «شمام»، بیست کیلومتری شمال رودبار.

    49 و50 . سید طاهر و سید طیّب، واقع درون پاکده، سی کیلومتری لوشان رودبار.

    51. امامزاده عسکربن حسین بن موسی الکاظم(ع)، واقع درون «جیر بن ده»، 36 کیلومتری لوشان، تاریخ 1017 قمری بر بالای صندوق بـه دست آستاد ملایوسف نقاش لاهیجانی حک شده است.

    52و 53. امـیر احمد و امـیر حیدر، واقع درون «امـیربنده»، پانزده کیلومتری جنوب شرقی رودسر. این بقعه از قدمت بسیـاری برخوردار است.

    54. بی بی حوریـه، واقع در«شالور»، درون کنار جاده رشت ـ انزلی کـه گفته مـی‌شود وی امام رضا(ع) است. بنای آن جدید و مجلل است. دیوارها از سنگ مرمر و سقف بقعه، طاق هشت ضلعی با کاشی‌های منقوش و بام آن گنبد مدور کاشی‌کاری شده است. دارای ضریح بزرگ فلزی مشبک و مطلّا و شیشـه بند مرقد روی کرسی از سنگ مرمر عالی .

    55. بقعه امام، واقع درون محله « امام» درون رشت. درون این بقعه وجود سراپانور حضرت فاطمة الاخری خفته است. ایشان آخرین نفر از فواطم اربعه است. توضیح اینکه چهار امامزاده بـه نام فاطمـه وجود دارند:

    اول فاطمة الکبری یـا حضرت معصومـه(س) کـه در قم دفن است. دوم: فاطمـه الوسطی درون اصفهان. سوم: فاطمة الصغری درون باکو. چهارم: فاطمة الاخری درون رشت. علامـه مجلسی مـی‌فرماید: «مزار فاطمة اخری ملقّب بـه «فاطمـه طاهره» درون محلّه سوخته تکیـه رشت واقع شده و به امام معروف است».[2]

    در باور مردم گیلان، وی بـه همراه برادرانش سید جلال الدین اشرف و مـیر شمس الدین(ع) بـه گیلان مـهاجرت کرد و در زمان حکومت سیّد درون رشت، از دنیـا رفت.



    آیت الله شیخ محمّد مـهدوی


    آیت الله شیخ محمّد مـهدوی درون کتاب«سادات متقدمـه گیلان» خود درباره این موضوع چنین مـی‌نویسد:

    «فاطمـه بنت موسی بن جعفر معروف بـه فاطمة اخری و مشـهور بـه امام، یـا بـه همراه برادرش سید جلال الدین اشرف بـه گیلان آمده و یـا بعد از کشته شدن حضرت رضا(ع)، بـه دیدن برادر خود بـه گیلان آمده و در همان وقت و یـا قبل از سید جلال الدین اشرف، وفات کرده و در این مکان دفن شده است. برخی از محققان همانند مؤلف کتاب «طرائق الحقایق» درون جلد سوم، صفحه 284 کتابش ، از این امامزاده یـاد کرده هست و مـی‌گوید: چهارشنبه دهم رجب سنـه 1304 قمری درون رشت بـه زیـارتگاه امام، مزار فاطمـه همشیره رضا(ع) رفتم» و در حاشیـه همان صفحه مـی‌نویسد: «فاطمـه بنت موسی بن جعفر(ع)».[3]

    این بقعه درون قدیم بـه مزار لاله شوی معروف بود و مسجد جنب آن بـه مسجد لاله شوی یـا امام شـهرت داشت.[4]

    بقعة یـاد شده درون سال‌های اخیر، با تولیت حضرت آیت الله شیخ مـهدی لاکانی متوفای (1327ق) و فرزند برومند حاج شیخ محمد لاکانی متوفی (1379 ش) و با مساعدت و کمک‌های مادی و معنوی مردم خیّر و نیکوکار رشت، بـه طرز با شکوهی تعمـیر و امکاناتی به منظور رفاه حال زائرین ایجاد شد. این بقعه شریف درون بین مردم از تقدس و احترام خاصی برخوردار است. مرقد بسیـاری از عالمان و مجتهدان گیلانی درون جوار حرم آن‌حضرت‌واقع‌شده‌است.

    بنای اصلی بقعه، هشت ضلعی و طول هر ضلع آن 30/3 متر هست و درون چهار جهت اصلی، چهار درون دارد. درهای شرقی و غربی، بـه دو ایوان و در شمالی بـه مسجد راه دارد. درون جنوبی، ورودی اصلی بقعه هست که ایوانی بسیـار مجلّل و بلند دارد. بنای آن بـه دلیل نذورات و مداخل زیـاد، هر چند سال یک بار تجدید یـا تعمـیر اساسی مـی‌شود و بافت قدیمـی خود را از دست داده است. بر سمت چپ درون ورودی بقعة امام، کتیبة سنگی متعلق بـه ناصرالدین شاه درون مورد معافیت مالیـاتی نانوایـان بـه تاریخ 1272 قمری نصب شده است.[5]

    56. امامزاده سید اسماعیل، واقع درون محلة «دست خط کچا»، بیست کیلومتری جنوب رشت. درون این محل قرآنی بـه خط کوفی وجود داشت کـه مردم معتقد بودند دست‌خط امام علی(ع) است. این قرآن درون سال 1325 شمسی بـه موزه ایران باستان واقع درون تهران منتقل شد.

    57. سید احمد یمنی، واقع درون مـیان محله«کیسُم» آستانـه اشرفیـه.

    58.آقا سید یحیی، واقع درون «بلالم»، چهار کیلومتری شرق رودسر.

    59. سید علی غزنوی، واقع در«تجن گوکه»، شش کیلومتری غرب آستانـه اشرفیـه. جانب اصلی صندوق مقبره دارای کتیبه بـه تاریخ 871 ق است.

    60. سید نصیر علی کیـا، واقع درون «کویـه سفلی»، شش کیلومتری رودسر. وی از سادات کیـایی گیلان هست که درون سال‌های 769 که تا 1000 ق برابر با 1368 ـ 1592 مـیلادی درون شرق گیلان فرمانروایی داشتند. کتیبه‌ای ساده بـه صورت اشعار عربی بـه تاریخ 1312 قمری دارد.

    61. سید نیکی، واقع درون هشت پر طوالش.

    62. آقا سید محمد رشید، واقع درون لاهیجان.

    63. آقا پیررضا، واقع درون لاهیجان.

    64. آقا مـیر ابراهیم، واقع درون لاهیجان.

    65. مـیر جمال الدین اشرف، واقع درون لاهیجان.

    66. آقا سید مـیر شمس الدین ابن موسی الکاظم(ع)، وی فرزند امام کاظم(ع) برادر سید جلال الدین اشرف، نماینده و جانشین وی درون لاهیجان بود کـه تمام امور و وظایف حکومت سیّد اشرف را بر عهده داشت. او از سرداران رشید برادرش، بـه عنوان رئیس دولت حضرت، تمام کارها را درون دست گرفت و سرانجام بعد از شـهادت برادرش، خود را بـه لاهیجان رسانید، ولی درون آنجا بـه دست «لین بن حروی» بـه شـهادت رسید. امروز مرقد او درون محله کاروانسرای لاهیجان، زیـارتگاه مؤمنان است. بـه نظر مـی‌رسد کـه برای حفظ قدرت بعد از فروپاشی لشکر اسلام، خود را بـه لاهیجان رسانیده بود کـه چنین فرصتی به منظور او پیش نیـامد.[6]

    مؤلف کتاب «پیشینـه تاریخی فرهنگی لاهیجان» درون معرفی بقاع متبرکه لاهیجان، مرقد این سید جلیل القدر را درون محله بیگم آباد لاهیجان ذکر کرده هست و درون آنجا نام دو نفر را بـه نام سید جلال الدین بن موسی الکاظم(ع) آورده هست و نیز نام دو مـیر شمس الدین را ذکر کرده هست که احتمالاً بقعة آقا مـیر شمس الدین معروف بـه امـیر شـهید کـه مزاری معروف درون لاهیجان دارد و سابقاً درون کنارش حوزه علمـیه صادقیـه وجود داشت، برادر حضرت باشد و مابقی، از نوادگان آن حضرت بـه شمار مـی‌روند. تاریخ کتیبه روی صندوق 1017 قمری است.

    67. سید شرف شاه، واقع درون «دارسرا»، پنج کیلومتر شرق رضوان شـهر، عارف و شاعر معروف قرن هشتم معروف بـه سید شرف الدین کـه نسب وی بـه ده واسطه بـه امام کاظم(ع) مـی‌رسد. قبر مادرش سیده بانو درون جوار مقبره‌اش قرار دارد.

    آنچه برشمردیم، تنـها برخی از امامزادگان منسوب بـه امام هفتم(ع) مدفون درون گیلان‌اند و معرفی همـه آنان درون یک مقاله نمـی‌گنجد.

    /نشریـه فرهنگ کوثر، شماره 69
    سال دهم ، بهار 1386

    پی‌نوشت‌ها
    --------------------------------------------------------------------------------

    [1] . کتاب گیلان ، ج 1، ص 507.

    [2] . بحارالانوار، ج 48، ص 317.

    [3] . سادات متقدمـه گیلان ، ص 215 و 216.

    [4] . تاریخ گیلان و دیلمستان، ظهیر الدین مرعشی، ص 220، بنیـاد فرهنگی ایران، تهران 1349.

    [5] . کتاب گیلان، ج 1، ص 569؛ تاریخ گیلان و دیلمستان، ص 220؛ بناهای آرامگاهی ، ص 450؛ از آستارا که تا استرآباد، ج 1، ص 293- 296؛ سیمای رشت، ص 147؛ مجموع مقالات کنگره حضرت معصومـه، ج 1، ص 492.

    [6] . نـهضت انقلاب سید جلال الدین اشرف ، ص 247؛ پیشینـه تاریخی فرهنگی لاهیجان، ص 206.

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-11:00 ب.ظ


    قورقود---دده قورقودا منسوب اولان آدیر تورک
    تورقوت---قورقودا اوخشار
    تالاش---سعی
    ولقان---آتش فشان
    سایـاق---باهوش
    آلیش
    سلجوق
    آراز
    آیـان
    یـارغو---دادخواهی
    آیخان---
    چتور
    قمـیش
    سوشون
    نیسگیل
    بایراق---پرچم
    دیسکین
    سنجر
    بابر
    قوزقون
    کوشکون
    هاواش
    هاماش
    بالتا
    ایراق
    اورمان---مئشـه
    آراش---اورتاق
    مـیزراق---نیزه
    ساداق---اوخ قابی
    قاواق---صنوبر
    قاداق---بند
    آرقاج---ایلگک
    سورگون---تبعید
    دولقون---پر
    توتقون---گرفته
    یـاشیل---سبز
    دالغا---موج
    ائلهان---
    سایـان
    ساهمان

    یـاسا---قانون---اصلینده یـاساق دئمکدیر
    قوشون---لشکر
    اردو---لشکر

    آرشین---بیر قولاج---افشین
    بارلاس---تورک تایفالارینین بیری نین آدیدیرامـیرتیمور بو تایفامنسوبدور
    راسلیق---بیر قوش ادیدیر
    راسیل
    شامان---تورک ائلینـه عاید اولان آدیر
    قایـا---سخره
    آداق---نشان
    آدا---جزیره
    یوروش---هجوم
    ساقا---انسان---آدام---بشر
    ائلمان---ائله باغلی
    ائلات---کوچری
    ائل بئی---ائلین بویوگی
    آرتاش---تورک آدلارینا منسوب اولان سوزدور
    باغری---داغ آدیدیر
    باریش---آشتی
    دوشون
    دوزگون---راستین
    داوام---محکم---طاقت
    سارقین---تورک آدلارینا منسوب اولان ادیر
    سوپات---فلاخن
    قارتال---اوزون قاناتلی قوش
    آداش---هم نام
    یـاووز
    یـاراق---حاضیر---مـهیـا
    یـازیق---فقیر
    یـارقان---سخره
    یـارقا
    یـاغیش---باران
    یـاردیم---کمک
    یـاریق---شیـار --بریده
    یورقون---خسته
    پوزقون---پریشان
    تاریم---ان یـاشلیقی اولان اولکه
    تاخیش---آویز
    تاتار---تورک تایفالارینا بیری نـه وئریلن آدیر
    دایـاق---کمک
    دایـاز---کم عمق
    آیـاز---آی ایشیقی
    بایـاز---ایشیق
    یـالاق---سورتوک
    یـازار---نویسنده
    قاپاق---هرنـه ین قاپاقی---باغلی
    چاناق---بیرجوره قابدیر قاباقلاساخسی دان دوزلدردیلر
    چیلپاق---لوت
    آیـان---تورک آدیدیر
    چارپان---ویران
    چارپاز---
    آردوج---سرو
    قارلی---پربرف
    چاغری---تورک آدلارینا منسوب سوزدور
    طغرل---تورک ادلارینا منسوب اولان سوزدور
    چاخیر---ایشگی---

    اولوغ---بویوک---اولو
    قایـان
    اردم---
    رسام---نقاش
    آخان---جاری آقاخانین قیسالمـیشی
    اوسان---
    امک---
    آراش
    فرخان
    یـارما---ایسلانمـیش بوغدا
    ائلچی---پیغامبر---قاصد---رسول ---خواستگار
    دالقین---دوشونجه لی---فهمـیده ---فارسلار دانا سوزون بیزدن آپاریبلار
    ائلسا---شبیـه ایل
    آزلی---آزطایفاسینا منسوب اولان
    آرسا---ان تمـیز---لاپ آرینمـیش
    یـاناق---گونـه
    آقچا---گوموش پول
    گونای
    گوموش
    ساناز
    شانلی---عضمتلی
    تومغا---قیزیل مـهر
    سازاق---نسیم
    سللم--- صبا
    آرقا---جیران بالاسی
    هاوا---آهنگ
    یـالان---دروغ
    آلیش---بسوز
    شـهلی---شبنم  لی---نملی
    داشلی
    خینا---حنا
    قاریش---وجب
    سیرقا ---گوشواره
    بویلو---با قدوقواره ---حامله
    اوشون
    یـاهال
    قیزمار---گرما
    لالا---لاله
    ائللی---طایفالی
    زینـه---اندک---آز
    آلما---سیب
    دوئاق---قاپاق
    آهلا---نازلی
    اکیز---دوقلو
    شوه---بزک داشی
    یـایلیق---بیرجوره روسری
    ماوی---آبی
    سئوینج---خوشحال
    ایستک---خواستن
    یـارال---یـارارلی سوزونون قیسالماسی
    دیلک---آرزی
    دوزلو---بانمک
    کولگه سایـه
    آندا---اسکی تورک آدلارینا منسوب اولان

    یسال---تاج گول---البته بو فارس سوزدور
    یـاسال---پیشرو---چاووش---طبقه درجه پایـه
    گولوش---خنده---تبسم
    سالخیم---خوشـه
    پایلی---برکتلی
    یـارپاق---برگ---قانات
    آلای---ان قیرمـیزی
    سایلی---حسابا گلن
    آیسا---آی کیمـین---شبیـه ماه
    اوزوک---انگشتر
    دوری---زلال
    دویغو---درک فهم
    یـالخی
    پامبوق
    گوزگو---آینا

    داراق---شانـه
    اورپک---یـاشماق---اورتوک
    اوزل---یـاخجی---یریـاتاقلی
    ساریش---دولاشمـیشین قیسالمـیشی---مثل انگور پیچیده شدن
    لچک---بیر جوره باش یـایلیغی---فارسجادیر
    ساقین---گوزله---مواظب اول
    ساولی---سانباللی
    ایشیق---نور
    ساچاق---گیسو
    یـاخجی---خوب
    یـاللی---سرخوش سرحال---بیر تورک اویناماق ادیدیر
    بزک---آرایش
    پالما---توتقون
    تاخیش---بند اولماقدان گلیر
    ائلای---ائله منسوب اولان
    داملا---قطره
    آلاق---ان قیرمـیزیلیقا تاکیددئمکدیر
    چیسگین
    ---قاریشیمـیش هاوا دئمکدیر
    تارلا---ساری سونبوللی بوغدا زمـی سی
    یـازلی---یـازا منسوب اولان یـازدا دوغولان
    یـازلیق---یـازداغ اکیلن بوغدا
    یـامچی---
    سازلی---دئیب گولن---سرحال سر زنده
    ساچلی---گیسوبلند
    سایـا---بیر جوره تورکلرین تاریخی ماهنی لارینین آدیدیر
    اریش---یونن ائشیلن بیر جوره قاتما
    ساللی
    ناخیش---ناققیش---نقش ویران
    راسلی---
    آیدان
    نیسگیل
    پینار
    سینیر---قالیب
    اگیزدوقلو
    دامجی---قطره
    ایپک---ابریشم
    ایپار---عطر
    یوسما---اینجه---ظریف
    قیروا---بیرجوره قاتی گوی رنگ آدیدیر
    قیلاو
    اولگر
    اسمر---گندم گون
    بستی
    ساخسی
    مادای---منسوب بـه قوم ماد
    هوروک---گیس---بند
    اینجه---ظریف
    اینجه نار---دانـه ظریف انار
    قاشلی---هیبتلی
    مایسا---تزه گوئرمـیش بوغدا زمـی سی تورکمنی

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-10:50 ب.ظ


    در تاریخچه مبارزات آزادیخواهانـه مردم ایران‌، قیـام مـیرزا كوچك خان جنگلی از جمله نـهضت هایی هست كه با اندیشـه اسلامـی و ضداستعماری شكل گرفت، امّا با نیرنگ و خیـانت كمونیستها بـه انحراف، تجزیـه و نفاق داخلی دچار گشت ونـهایتاً همسویی اعلام نشده روس‌های بلشویك با رژیم استبدادی قاجار وسپس نظامـیگری سركوبگرانـه رضاخان آن را بـه شكست كشاند...

    در تاریخچه مبارزات آزادیخواهانـه مردم ایران‌، قیـام مـیرزا كوچك خان جنگلی از جمله نـهضت هایی هست كه با اندیشـه اسلامـی و ضداستعماری شكل گرفت، امّا با نیرنگ و خیـانت كمونیستها بـه انحراف، تجزیـه و نفاق داخلی دچار گشت ونـهایتاً همسویی اعلام نشده روس‌های بلشویك با رژیم استبدادی قاجار وسپس نظامـیگری سركوبگرانـه رضاخان آن را بـه شكست كشاند.

    مـیرزا كوچك خان كه بود؟
    مـیرزا یونس معروف بـه «مـیرزا كوچك‌» درون 1298 هـ درون رشت متولد شد. درون نوجوانی به منظور تحصیل علوم دینی قدم بـه مدارس مذهبی گذاشت و مدارج علمـی را طی كرد. درون 1326 هـ درون گیلان بـه صفوف آزادیخواهان پیوست و برای مقابله با محمدعلی شاه روانـه تهران شد. درون ماجرای اولتیماتوم روسیـه كه منجر بـه تعطیلی مجلس شد (17اردیبهشت 1290) مـیرزا درون شمار مخالفان پذیرش اولتیماتوم بود و مدتی نیز بازداشت شد. درون جریـان جنگ جهانی اول و در هنگامـی كه دسته‌ای از نمایندگان و رجال سیـاسی بـه خاطر وضع بحرانی كشور و حضور نیروهای بیگانـه دست بـه مـهاجرت زدند،


    كوچك خان با گرویدن بـه اندیشـه «اتحاد اسلام‌» درصدد برآمد که تا با راه انداختن تشكیلات نظامـی بـه مبارزه علیـه استبداد رضاخانی و سرسپردگی‌ها، پیمانـهای ننگین و تحمـیلی بیگانگان و مداخلات آنان درون امور داخلی كشور بپردازد. مـیرزا درتهران اندیشـه خود را با رجال دین و سیـاست درون مـیان نـهاد وبه نظرخواهی از آنان پرداخت‌. گروهی بـه ضرورت مبارزه مسالمت‌آمـیز تأكید مـی‌كردند و مبارزه مسلحانـه را نادرست مـی‌خواندند و گروهی دیگر نظر مـیرزا كوچك خان راتأیید مـی‌كردند. سرانجام بعد از یك سلسله بحث و گفتگو قرار شد که تا در گوشـه‌ای از ایران كانونی ثابت‌، به منظور مبارزه ایجاد شود. مـیرزا كوچك خان بعد از این توافق عازم گیلان شد وشروع بـه تهیـه مقدمات قیـام كرد. اما چون روسها قبلاً او را از منطقه تبعید كرده بودند، مجبور بود مخفیـانـه بـه فعالیت بپردازد. بااین حال مـیرزا درون اندك مدتی توانست همفكرانی درون كنار خود جمع كند وقیـام را علنی سازد. او درسالهای قبل از بـه قدرت رسیدن رضاخان، موفق شد هسته‌های تشكیل نـهضت مسلحانـه را پی‌ریزی كند. نیروهای اشغالگر روس كه درون سالهای قبل ازانقلاب اكتبر، درون سركوبی این نـهضت توفیق چندانی نیـافتند، باوقوع انقلاب اكتبر از مناطق شمالی ایران بیرون رفتند و انگلیسی‌ها یكه‌تاز مـیدان شده و تقریباً تمامـی ایران را زیر سلطه خود درآوردند. آنان مـیرزا حسن خان وثوق الدوله را بـه ریـاست دولت ایران گماشتند. دولت انگلیس با انعقاد قرارداد معروف 1919 با وثوق الدوله‌، ایران را تحت الحمایـه خود درآورد و كلیـه امور مالی‌، گمركی و نظامـی كشور رابه دست گرفت‌. انگلیسی‌ها از طریق وثوق الدوله تلاش كردند قیـام جنگل را با مذاكره و بدون خشونت حل و فصل كنند، اما این تلاشـها سودی نبخشید.

    اعلام جمـهوری مـیرزا كوچك خان درون رشت
    روز 16 خرداد 1299 مـیرزا كوچك خان جنگلی درون ادامـه مبارزات خود درون راه اعاده استقلال و حاكمـیت ملی ایران، درون شـهر رشت حكومت جمـهوری اعلام كرد. این اعلام درپی یك رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیـه و كسب اطمـینان از این كه نیروهای مداخله‌گر آنان درون شمال ایران درون كار حكومت انقلابی مـیرزا، كارشكنی نخواهند كرد، صورت گرفت‌. درست سه هفته پیش از این اعلام‌، درون سپیده دم روز 28 اردیبهشت 1299 نیروهای ارتش سرخ بـه بهانـه «سركوبی ضد انقلابیون كه درون شمال ایران كمـین كرده بود» بـه بندرانزلی یورش و این شـهر را اشغال كرده بود. مقصود روسیـه از «ضدانقلابیون‌» افراد مسلحی بودند كه با حمایت انگلیسی‌ها علیـه بلشویسم نوظهور درون شوروی مـی‌جنگیدند و از اراضی شمال ایران نیز بـه عنوان یكی ازپایگاه‌های خود استفاده مـی‌كردند. جنگلی‌ها كه مبارزات مسلحانـه با رژیم استبدادی و سرسپرده قاجار را آغاز كرده و جنگل‌های شمال را مقر خود قرار داده بودند، درون آغاز پیروزی انقلاب روسیـه روابط حسنـه‌ای با بلشویكها برقرار كرده بودند. نـهضت جنگل انقلاب روسیـه را تأیید مـی‌كرد و رهبران جدید روسیـه نیز مـیرزا را بـه عنوان یك انقلابی ضداستعمار مـی‌دانستند و او راستایش مـی‌كردند. اما چندی نگذشت كه روس‌ها سیـاست دوستانـه خود را تغییر دادند و قدم بـه قدم بـه خاطر حفظ منافع خود درون ایران از حمایت نـهضت جنگل دست كشیدند و سرانجام بـه آن خیـانت كردند. روز 28 اردیبهشت، نیروهای ارتش سرخ بـه نام سركوبی ضدانقلابییونی كه درون شمال ایران كمـین كرده بود، وارد انزلی شدند. نـهضت مـیرزا كوچك‌خان كه حضور نیروهای كشوری دیگر را درون خاك ایران مخالف با اصول سیـاست خود و به زیـان استقلال وتمامـیت ارضی كشورمـی‌دانست، بـه مخالفت برخاست‌. درون آن زمان هم روسها و هم مـیرزاكوچك خان درون شرایطی بودند كه رویـارویی با یكدیگر را بـه صلاح خود نمـی‌دیدند. هریك با اقدامات نظامـی، اه خاص خود را دنبال مـی‌كردند و دیدگاه متعرضانـه بـه یكدیگر نداشتند؛ درون نتیجة تماسهای بعدی مـیرزا كوچك خان با نیروهای نظامـی و سیـاسی روسیـه‌، مـیان طرفین توافقهایی حاصل شد.

    اجمال این توافقنامـه عدم دخالت روسها درون امور داخلی ایران، درون عین حفظ حداقل دو هزار نظامـی آنان درون شمال ایران بود؛ حضوری كه خود بـه منزله دخالت درون امورداخلی ایران بود.

    مـیرزا كوچك خان جنگلی با استناد بـه همـین توافقنامـه بود كه سه هفته بعد از مداخله نظامـی آنان درون انزلی‌، موجودیت حكومت خود رادر رشت اعلام كرد.

    سران نـهضت جنگل بعد از اعلام حكومت، ضمن انتشار اعلامـیه‌ای با عنوان «فریـاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیـان جنگل‌»، بـه مفاسد دستگاه حاكمـه ایران وجنایـات انگلیسی‌ها اشاره كردند و در پایـان نظریـات خود را بـه شرح زیر اعلام داشتند:

    1ـ جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت راملغی كرده جمـهوری را رسماً اعلام مـی‌نماید.
    2ـ حكومت موقت جمـهوری حفاظت از جان ومال عموم اهالی را برعهده مـی‌گیرد.
    3ـ هر نوع معاهده و قراردادی كه بـه ضرر ایران با هر دولتی منعقد شده است، لغو وباطل مـی‌شناسد.
    4ـ حكومت موقت جمـهوری همـه اقوام بشر را یكی دانسته‌، تساوی حقوق را درون باره آنان قائل هست و حفظ شعائر اسلامـی را فریضه مـی‌داند.


    مسكو و نـهضت جنگل‌
    سران نـهضت درون شـهر رشت سرگرم تحكیم مبانی جمـهوری بودند كه بـه تدریج اختلافاتی درون مـیانشان پدید آمد و همـین امر نـهضت را بـه انحطاط و نابودی كشاند. بعد از ورود ارتش سرخ بـه ایران، چند نفر از اعضای «حزب كمونیست عدالت باكو» از روسیـه وارد گیلان شدند. این افراد درون رشت حزبی بـه نام عدالت تشكیل دادند و رفته رفته ضمن برگزاری مـیتینگ‌ها و سخنرانی‌ها، عملاً مواد توافق شده مـیان سران نـهضت جنگل و روسها را زیر پا گذاشتند و تبلیغاتی نیز علیـه مـیرزا كوچك خان آغاز كردند. مـیرزا دو نفر ازاعضای نـهضت را بـه قفقاز فرستاد که تا با نریمانف، صدر شورای جمـهوری قفقاز، ملاقات كنند و او را وادارند که تا اعضای حزب را از ادامـه كارشكنی‌ها و اقدامات نفاق افكنانـه باز دارد؛ اما نریمانف اقدامـی جدی بـه عمل نیـاورد. مـیرزا كه اوضاع را چنین دید، روز 18 تیر 1299 معترضانـه رشت را ترك گفت و اعلام كرد که تا زمانی كه حزب عدالت از كارهای خلاف و حمله بـه اسلام و تبلیغ كمونیسم دست برندارد بـه رشت باز نخواهد گشت‌. روسها كه هدفشان از تأسیس حزب، اشاعه كمونیسم و رخنـه بـه تشكل اسلامـی مـیرزا كوچك خان جنگلی و از بین بردن آن بود، شدیداً فعالیت مـی‌كردند.

    سیـاست خارجی شوروی كه قبلاً پیش از این داعیـه حمایت از انقلاب جهانی را داشت، حداقل بعد از هشتمـین كنگره حزب كمونیست اتحاد شوروی‌، تغییر كرد. استالین درون این كنگره دو اصل اساسی را مبنای سیـاست خارجی شوروی قلمداد كرد. وی گفت‌: «سیـاست خارجی ما واضح و روشن است‌. هدف آن صلح و توسعه دایره روابط تجاری با تمام كشورهاست‌.»

    اعلام چنین روشی درون سیـاست خارجی‌، چیزی جز اعلام عدم حمایت از نـهضتهای رهایی بخش نمـی‌توانست باشد. درون پی خروج قهرآمـیز مـیرزا كوچك خان از رشت‌، اعضای حزب عدالت كه بعضی از آنـها همچون احسان الله خان و خالوقربان قبلاً از دوستان نزدیك مـیرزا بودند و اكنون با گرویدن بـه سوسیـالیسم‌، مـیرزا را مرتجع مـی‌دانستند، درصدد اجرای كودتایی برآمدند كه طرح آن پیشتر ریخته شده بود. نقشـه این بود كه مـیرزا یـا حتما كشته شود و یـا دستگیر گردد و از رهبری انقلاب كنار رود. كوچك‌خان كه که تا حدی از هدف اعضای حزب و نقشـه آنان مطلع شده بود، بـه جنگل رفت‌. درون این گیر و دار، بسیـاری از جنگلی‌ها دستگیر و یـاكشته شدند و سلاح و مـهمات و اموال آنان بـه غارت رفت‌. بعد ازاین كودتا، اعضای حزب بـه كمك نیروهای بلشویك سعی كردند که تا باتعقیب جنگلی‌ها طرفداران مـیرزا را نابود كنند. اما باوجود درگیری‌هایی كه درون جنگل مـیان دو طرف ایجادشد، آنان از شكست مـیرزا و یـارانش ناتوان شدند. مدتی بعد، مخالفان مـیرزا مجدداً از درون دوستی وارد شدند و با حسن نیتی كه مـیرزا داشت و نمـی‌خواست اختلافات داخلی باعث نابودی نـهضت شود، پیشنـهاد اتحاد باآنان را پذیرفت و طرفین موقتاً وحدت یـافتند. بعد از این توافق، كمـیته انقلابی جدیدی تشكیل شد. از آنجا كه درون این كمـیته احسان الله خان دارای هیچ سمتی نبود، جاه‌طلبی، وی را واداشت که تا در رأس نیروهای تحت فرمان خود عازم فتح تهران شود. وی درون رأس سه هزار سرباز روسی و ایرانی بـه سوی تهران حركت كرد، اما درون محل «پل زغال‌» از نیروهای قزاق كه تحت فرماندهی ساعد الدوله بودند، شكست خورد. البته یكی از دلایل این شكست تغییر سیـاست شوروی نسبت بـه جنگلی‌ها بود. بـه هنگام عزیمت نیروهای احسان الله خان، «روتشتین‌» سفیر شوروی درون ایران افرادی را محرمانـه نزد فرماندهان روسی قوای احسان الله خان فرستاد و به آنان دستور داد كه بـه فوریت خود را از جنگ كنار بكشند. بـه این ترتیب سفیر روسیـه حتی بـه كسی كه ادعای همفكری عقیدتی با او داشت و قبلاً كوشیده بود که تا مـیرزا را قربانی اندیشـه‌های خود كند، پشت كرد. با این حال بعدها درون جریـان حمله نیروهای دولتی بـه جنگل‌، احسان الله خان فرار كرد و با كشتی بـه شوروی گریخت‌. خالوقربان نیز كه بـه هنگام قیـام مـیرزا بـه او پیوست و تحت رهبری مـیرزا خدمات قابل توجهی بـه نـهضت كرد، بعد از تأسیس حزب عدالت درون گیلان فریب سوسیـالیست‌های حزب را خورد و آلت دست سیـاست ضدانقلابی شوروی شد و در كودتای رشت با نیروهای تحت فرمان خود درون مقابل مـیرزا قرار گرفت‌. بعد از توافقی كه مـیان دولت ایران و سفیر روسیـه انجام گرفت‌، روسها از حمایت جنگل دست كشیدند و آنان را قربانی منافع خود كردند.


    «روتشتین‌» اولین سفیر شوروی درون ایران كه شش هفته قبل از اعلام استقلال مـیرزا كوچك خان درون رشت وارد تهران شده بود، به منظور ایجاد روابط دوستانـه مـیان ایران و روسیـه مأموریت داشت‌؛ بنابر این با وجود وعده‌های اولیـه بـه نـهضت جنگل‌، بـه یكباره خط مشی انقلابی روسها تبدیل بـه سازش با دولت ایران شد. «روتشتین‌» ضمن نوشتن نامـه‌ای بـه مـیرزا، او را بـه ترك مبارزه علیـه دولت ایران دعوت كرد. او درون نامـه خود، آشكارا اقدامات انقلابی مـیرزا را «مضر» خواند. نـهضت جنگل زمانی كه سفیر شوروی نامـه را بـه مـیرزا نوشت، درون بحرانی‌ترین شرایط خود قرار داشت‌. مـیرزا درون شرایط نامطلوبی كه هنگام موضعگیری اخیر روسیـه داشت‌ و با توجه بـه اختلافات داخلی نیروهایش، عملاً چاره‌ای جز تایید ظاهری نامـه «روتشتین‌» نداشت‌.

    تبانی روس، انگلیس، رضاخان و كمونیست‌های داخلی علیـه نـهضت جنگل‌
    در آستانـه كودتای رضاخان، شرایط سیـاسی ایران شدیداً علیـه مـیرزا كوچك خان جنگلی بود. روسها او را تنـها گذارده بودند و صرفاً بـه منافع خود درون ایران مـی‌اندیشیدند. آنان بـه ویژه تلاش داشتند که تا روابط صمـیمانـه‌ای را با سردار سپه كه با قدرت اسلحه و سركوب ناراضی‌ها توانسته بود ثبات نیم بندی را درون كشور بـه وجود آورد، برقرار كنند. آنان مصلحت خود را درون آزاد گذاردن دست رضاخان به منظور سركوب نـهضت جنگل كه بـه ویژه اعتقادی هم بـه هویت اسلامـی آن نداشتند، مـی‌دانستند. حتی حضور رضاخان درون اتومبیل كنسول شوروی درون رشت‌، زمانی كه به منظور سركوب جنگل بـه آن شـهر رفته بود، نشان از همپیمانی روسها با سردار سپه درون این تصمـیم داشت‌.


    علاوه بر این، رضاخان درون آن زمان، درون كمـیته‌ای «ایرانی ـ انگلیسی‌» بـه نام «كمـیته زرگنده‌» بـه اتفاق سید ضیـاءالدین طباطبایی درون حال تدارك كودتای سوم اسفند خود بود. بـه همـین دلیل‌، اقدام رضاخان بـه نوعی اجرای مصوبه كمـیته مذكور نیز بود. كمـیته زرگنده درون حقیت 2 كار كرد اساسی داشت‌. یكی سركوب نـهضت جنگل و دیگر استقرار دیكتاتوری رضاخان .

    پروژه سركوب نـهضت اسلامـی مـیرزا كوچك خان جنگلی، محصول اراده مشترك شوروی‌، كمونیست‌های داخلی‌، دولت انگلستان و استبداد رضاخانی بود.

    در چنین شرایطی، سران نـهضت جنگل چند راه بیشتر نداشتند یـا حتما تسلیم مـی‌شدند و اسلحه را زمـین مـی‌گذاشتند، یـا بـه روسیـه پناه مـی‌بردند و یـا این كه ننگ تسلیم و پناه بردن بـه بیگانـه و اجنبی را نمـی‌پذیرفتند و تا آخرین قطره خون بـه مبارزه ادامـه مـی‌دادند. چنان كه گفتیم، احسان الله خان ترجیح داد که تا به اربابان خود كه بـه او خیـانت نیز كرده بودند، بپیوندد. خالوقربان نیز با قید تضمـین از طرف سردار سپه، با همـه افراد خود تسلیم قوای دولتی شد و جان خود را نجات داد. درون این مـیان فقط مـیرزا كوچك خان بود كه نـه حاضر بـه ترك ایران شد و نـه ننگ تسلیم بـه قوای دولتی را پذیرفت و سرانجام نیز بـه مبارزه ادامـه داد که تا در 11 آذر 1300 بـه شـهادت رسید.

    -----------------------------
    پی نوشت‌:
    1ـ سیـاست و سازمان حزب توده از آغاز که تا فروپاشی؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی‌؛ ص 70 .
    2ـ خاطرات ایرج اسكندری‌؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی؛ ص 448 .
    3ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی‌؛ ارتشبد فردوست‌؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی‌؛ جلد دوم؛ ص 77.
    منبع:مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی‌

    ----------------------------
    مطالب مرتبط :
    بی توجهی بـه آرامگاه پیشوای نـهضت جنگل
    متولی اجرای برنامـه‌های گرامـیداشت " مـیرزا كوچك خان " مشخص نیست!
    مسابقه وبلاگ نویسی "مـیرزا" درون گیلان برگزار مـی شود
    تشکیل حکومت اسلامـی از اه اصلی مبارزات مـیزا کوچک خان جنگلی بود

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-10:46 ب.ظ


    استاندار گیلان گفت: گیلان با تمام ظرفیت‌هایی کـه دارد از نظر آمار بیکاری ششمـین استان کشور است.

    به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، کیـهان هاشم‌نیـا درون نشست اعضای کمـیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درون دانشگاه گیلان با اشاره بـه ظرفیت‌های این استان اظهار کرد: گیلان 9 دهم مساحت کشور را دارد اما با امکانات موجود، نمونـه‌ای از جلگه کشور است.

    وی، برخورداری گیلان از طبیعت، کوهستان و دریـا را نمونـه‌ای از ویژگی‌های این استان دانست و افزود: گیلان درون طول تاریخ 17 بار مورد تعرض کشورهای مختلف از جمله درون جنگ با عراق قرار گرفت اما پیروز نشدند.

    استاندار گیلان، با بیـان اینکه درون گیلان اسلام و تشیع با هم وارد شدند، گفت: دره منجیل نقطه دفاعی کشور درون گیلان بود و از تظر رژیم پهلوی مردم این استان حتما خودشان دفاع مـی‌د و به همـین خاطر مـیرزا کوچک را داشتیم.

    وی، با اشاره بـه اینکه اکنون بعد از 34 سال انقلاب اسلامـی بیش از سوم جمعیت گیلان درون حال تحصیل هستند، تصریح کرد: بی‌سوادی درون این استان بـه نقطه صفر رسیده هست و تعدادی محدود بی‌سواد از طریق آموزش خانـه بـه خانـه دارای سواد مـی‌شوند.

    هاشم‌نیـا، گیلان را برخوردار از منطقه آزاد، منطقه ویژه، بندر و... ذکر کرد و یـادآور شد: گیلان پرتراکم‌ترین جاده‌های استان را دارد و شبکه‌ راه‌های گیلان لانـه‌زنبوری هست و درون یک مسیر حرکت مـی‌کند.

    وی، زراعت چوب و افزایش جنگل‌ها را از دیگر ویژگی‌های گیلان برشمرد و متذکر شد: 50 هزار هکتار جنگل توسط مردم درون استان ایجاد شده است.

    استاندار گیلان، بیـان اینکه 70 درصد تالاب‌های کشور درون گیلان است، خاطرنشان کرد: 95 درصد چای و 40 درصد برنج کشور درون گیلان تولید مـی‌شود.

    وی، با اشاره بـه اینکه گیلان امن‌ترین استان کشور است، افزود: گیلان با تمام ظرفیت‌هایی کـه دارد ششمـین استان کشور از نظر بیکاری است.

    هاشم‌نیـا بیکاری درون گیلان را بـه دلیل استفاده ن از ظرفیت‌های این استان عنوان کرد و تصریح کرد: ظرفیت‌های دریـا جنگل مغفول مانده و بیکاری متوسط و سهم اشتغال گیلان کمتر از متوسط کشوری است.

    وی تقاضای کار درون بانوان گیلان را بیشتر از آقایـان عنوان کرد و یـادآور شد: اینـها تصویر نارسایی‌های موجود درون استان است.

    تجمع کارگران کارخانـه سیمان لوشان مقابل استانداری گیلان

    به دلیل اخراج 73 نفر کارگر کارگران کارخانـه سیمان لوشان مقابل استانداری گیلان تجمع د.

    کارگران کارخانـه سیمان لوشان بـه دلیل اخراج 73 نفر از کارگران این کارخانـه مقابل استانداری گیلان تجمع د.

    به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، تعداد 30 نفر از کارگران کارخانـه 300 تنی سیمان لوشان مقابل استانداری گیلان تجمع د.

    یکی از نمایندگان کارگران مذکور کـه خواست نامش فاش نشود درون گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: مسئولان کارخانـه سیمان لوشان از ابتدای سال جاری بـه دنبال تعطیلی این کارخانـه هستند.

    وی کارخانـه مذکور را فعال و سودده عنوان کرد و افزود: 200 نفر درون کارخانـه 300 تنی لوشان فعالیت مـی‌کنند.

    نماینده کارگران کارخانـه 300 تنی سیمان لوشان با تاکید براینکه دلیلی به منظور بسته شدن کارخانـه وجود ندارد، تصریح کرد: مسئولان کارخانـه بـه دنبال اخراج 87 نفر از دیگر کارگران که تا پایـان شـهریور جاری هستند.

    وی بـه رایزنی کارگران کارخانـه سیمان لوشان با مسئولان استانداری گیلان اشاره کرد و یـادآور شد: به منظور دومـین بار مقابل استانداری گیلان تجمع مـی‌کنیم و در مرحله نخست نتیجه‌ای حاصل نشده است.

    نماینده کارگران کارخانـه 300 تنی سیمان لوشان از وجود مشتری بـه منظور واگذاری کارخانـه خبر داد و گفت: مسئولان کارخانـه مذکور حاضر بـه واگذاری نیستند و مـی‌خواهند کارخانـه تعطیل شود.


    تصاویر دیگر :
     

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-10:40 ب.ظ


     

     


     

    کوچیک کـه بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم؛ حالا کـه بزرگیم با چه دلهای کوچیکی کاش دلامون بـه بزرگی بچگی بود

    کاش به منظور حرف زدن نیـازی بـه صحبت نداشتیم
    کاش به منظور حرف زدن فقط نگاه کافی بود
    کاش قلب ها درون چهره بود

    حالا اگر فریـاد هم بزنیمـی نمـی فهمـه و ما بـه همـین سکوت دل خوش کرده ایم اما یک سکوت پر بهتر از فریـاد تو خالیست
    سکوتی رو کـه یک نفر بفهمـه بهتر از هزار فریـادیست کـه هیچ نفهمـه
    سکوتی کـه سرشار از ناگفته هاست
    ناگفته هایی کـه گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد داره

    دنیـا رو ببین !
    بچه بودیم بارون همـیشـه از آسمون مـی اومد؛
    حالا بارون از چشمامون مـیاد!

    بچه بودیم همـه چشم های خیسمون رو مـی دیدند؛
    بزرگ شدیم هیچ نمـی بینـه

    بچه بودیم توی جمع گریـه مـی کردیم؛
    بزرگ شدیم توی خلوت

    بچه بودیم راحت دلمون نمـی شکست؛
    بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون مـی شکنـه

    بچه بودیم آرزومون بزرگ شدن بود؛
    بزرگ کـه شدیم حسرت برگشتن بـه بچگی رو داریم

    بچه بودیم همـه رو بـه اندازه ۱۰ که تا دوست داشتیم؛
    بزرگ کـه شدیم بعضی ها رو اصلا دوست نداریم، بعضی ها رو کم و بعضی ها رو بی نـهایت.

    بچه کـه بودیم قضاوت نمـی کردیم، همـه یکسان بودند؛
    بزرگ کـه شدیم قضاوت های درست و غلط باعث شد کـه اندازه دوست داشتنمون تغییر کنـه.

    کاش هنوزم همـه رو بـه اندازه همون بچگی ۱۰ که تا دوست داشتیم.
    بچه کـه بودیم اگه بای دعوا مـی کردیم یک ساعت بعد یـادمون مـی رفت؛
    بزرگ کـه شدیم گاهی دعواهامون سال ها یـادمون مـیمونـه و آشتی نمـی کنیم

    بچه کـه بودیم گاهی با یـه تیکه نخ سرگرم مـی شدیم؛
    بزرگ کـه شدیم حتی ۱۰۰ که تا کلاف نخ هم سرگرممون نمـی کنـه

    بچه کـه بودیم بزرگترین آرزومون داشتن یک چیز کوچیک بود؛
    بزرگ کـه شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزهاست

    بچه بودیم درد دلها رو بـه ناله ای مـی گفتیم همـه مـی فهمـیدند؛
    بزرگ شدیم درد دل رو بـه صد زبان مـی گیم… هیچ نمـی فهمـه

    بچه کـه بودیم تو بازی هامون همـه اش ادای بزرگترها رو درون مـی آوردیم؛
    بزرگ کـه شدیم همـه اش تو خیـالمون بر مـی گردیم بـه بچگی

    بچه کـه بودیم بچه بودیم؛

    بزرگ کـه شدیم بزرگ کـه نشدیم هیچ، دیگه همون بچهه هم نیستیم !
    ای کاش بزرگیمون هم با همون صفت های خوب و پاک بچگی ادامـه مـی یـافت …

    مـیاندواب

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-09:53 ب.ظ


     

    سخت آشفته و غمگین بودم

     

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-08:29 ب.ظ


     


    من آنچه را کـه روایت کرده اند باز مـی گویم لکن الزامـی بـه باور آنـها درون کار نیست،و شما این سخنم را مـی توانید درون تمام روایـات این تاریخ صادق بشمارید(هرودوت یونان )

    با سلام حضور مبارك مدیر محترم وبلاگ انا یوردم خطبه سرا نگین تالش

    از اینكه شجاعانـه و صادقانـه خطبه سرا را معرفی مـی كنید و وبلاگتان به منظور اهل نظر بسیـار پربار هست به شما افتخار مـی كنیم!

    مد تیست كه با وبلاگ شما اشنا شده ا م یعنی حد ود بیست روزیست كه با شما اشنا شده ام وار انروز از هواداران وبلاگ شما گشته وهرروز بـه شما سر مـی ،یكی از مطالب بسیـار جالب به منظور من نظر شما درون باره وجه تسمـیه  مناطق خطبه سرا ست  كه با دلایل علمـی بیـان مـی فرمائید ،لذا بنده نیز بران شدم که تا اطلاعاتی كه درون باره وجه تسمـیه مناطق كشاور محله خطبه سرا دارم

    از طریق شما بـه كاربران محترمتان تقدیم نمایم  .

    كشاور محله خطبه سرا درون جنوب خطبه سرا واقع شده هست وبه علت داشتن مردمانی مـهربان و بافرهنگ بیشترین امارمـهاجر را درون خطبه سرا اعم از اهالی گالش نشین مشایخ واهالی تهران/رشت /تبریزو اذر بایجان  را داردوتنـها محله خطبه سرا ست كه اولین زندانی سیـاسی را درون دوران ستم شاهی داشته است  و اولین محله خطبه سراست كه قبل از انقلاب اسلامـی برق كشی شده هست و اب اسامـیدنی ان درون محل چشمـه بـه صورت بهداشتی درون امده است  و از سالها قبل از انقلاب بعنی  از سال حدود 1350دارای مدرسه   مـی باشد واز دهه 30اولین دیپلم توسط زنده یـادسرتیپ نیروی زمـینی سید علی ستاری فرزند مرحوم مـیر ابراهیم ستاری اخذ شده هست كه اولین دیپلم اخذ شده درون خطبه سراست.

    مـیر ابراهیم ستاری از هواخواهان و فعالان ملی شدن نفت و دكتر محمد مصد ق بوده و اولین نفر درون كشاورمحله هست كه از سال های قبل از 1320 رادیو داشته هست و تنـها فرد باسواد كشاور محله درون ان دوره بوده هست و تنـها فرد بوده هست كه درون حمله روسها بـه ایران درون سال 1320محل زندگیش را ترك نمـی كندو از محل فرار نمـی كند ودر ان دوران با رشت و اردبیل و تهران  مراودت بسیـار داشته هست وانسانی متفكر و روشنفكر بوده و با تعدیـات نظام خان خانی سری اشتی نا پذیر داشته است  و لذا درون شورش و چپاولی كه بـه دنبال كودتای ننگین 28 مرداد توسط ایـادی نظام استبدادی صورت گرفت توسط عمله و نكره استبداد مورد ضرب و شتم واقع شده و دستگیر مـی شود و برای اجرای مجازات اعدام توسط تفنگچی های كودتا چی ها با پای پیـاده و دستان بسته بـه محل سردسته خان ها كه خود را حاكم بلا منازع منطقه مـی دانست مـی شود و گریـه و وای شیون اهالی خانواده كارساز نمـی شود که تا اینكه درون محل هله سوی هله دومـه تفنگچی ها بـه خاطر اینكه اسیرشان  از سادات بوده و برای مردم منطقه بسیـار  محترم بوده هست به حرمت مادرش حضرت زهرا (س) ازاد مـی شود وبه عبارتی دو نفرشان دستهایش را باز مـی كنند که تا در تاریكی شب بتواند فرار نماید وبعد از رهائی از چنگ تفنگچی ها از طریق كناره دریـا شبانـه بـه كرگری(هشتپر رفته  )و از انجا بـه رشت مـی رود و بعد از اینكه ابها از اسیـاب مـی افتد و عوامل غارتگر درون خطبه سرا بـه دنبال اعتراض همگا نی مردم خطبه سرابازداشت مـی شوند بـه خطبه سرا برمـی گرددو از انجائی كه مرحوم هلا كو رامبد قول مبارزه با رژیم خان خانی و حمایت از روستائیـان و رعیت رامـی دهد ایشان  بـه همراه اكثریت مردم خطبه سرا از حامـیان رامبد  مـی شوند و لذا که تا انقلاب ، رامبد همواره وكیل تالش درون مجلش شورا مـی شود.

    بیش از نود درصد مردم كشاور باسوادند و اكثریت بیسوادان را مـهاجرانی تشكیل مـی دهند كه از مناطق گالش نشین امده اند.

    اولین افرادی كه درون خطبه سرا وارد مدرسه نظام شدندو یـا درون رشته زیست شناسی/ریـاضی /دریـانودری  / وكاپیتانی/مامائی/الكترونیك /متخصص مغز و اعصاب/پزشكی/داروسازی /جراحی زنان /فیزیك وارد دانشگاه شدند از كشاور محله بودند .

    كشاور محله اززمانـهای بسیـار دور دارای مسجد بوده هست ودر ماه محرم همـه مردم به منظور شركت درون مراسم بزرگداشت شـهدای كربلا بـه مسجد مـی روندوهیچكس درون منزل نمـی ماند مگر انكه عذری داشته باشد.ولازم هست یـاداور شوم كه محل احداث مسجدو مدرسه كشاور محله توسط مرحومـه حسنیـه خانم مادر بزر گ خانواده روستا از اسیك اغاسی  وقف شده هست .

    اسامـی محل ها و مكانـهای كشاور محله عبارتند از :

    بره اغزی /د گیرمان یری/ مسجد قاباغی/ تپه با شی /باسكم اغاجی دیوی/اشاقا محله/یوخا ری محله/كلبه/علی چول/بیوك توربه  (اون ایكی علم)/كیچیك توربه/باغ یری/با با سو/پوری یری / شاه هونی /دمـیرریك/ دعوالی یر/ ولی اوجوری/بالش اوجوری/الف  اوجوری/یونجه تپه یـا قله صبا/كواپشت/بولاغ/بولاغ باشی/بالاخانم بولاغی/اشفندیـار بولاغی/مشـهدی بوذر بولاغی/چیبیر/توتون باغی/زیره قلم / چیمرند/چیبین نیك و .....

    لازم بـه یـاد اوریست  كه از مناطقی مثل دعوالی یر و شاه هونی كه هردو از مكان های جنگلی بوده درون اثر كشت زمـین گورهای باستانی كه بـه گور قبیرمعروفند و مربوط بـه زرتشت تیـهاست  پیدا شده كه ازداخل انـها كوزه های گلی وجنجر های اهنی پوسیده پیداشده هست و از محوطه امامزاده اون ایكی علم هم درون اثر دیوار كشی یك بشقاب قدیمـی پیداشده  و به مـیراث فرهنگی تخویل داده شده هست و هم چنین قبرهای باستا نی كه درون كوه های بالای باباسرا بـه طرف راه ییلا قی گول وجود دارد و هم چنین حفاری های غیر مجاز كه توسط قاچاقچیـان درون این مناطق صورت گرفته هست  وهم چنین درون راه مشترك هله سو بـه چیبین نیك حكایت از قدمت زندگی درون این منطقه و باستانی بودن این منطقه هست .

    طایفه های قد یمـی  كشاور محله :

    طایفه  هائی كه بومـی این محلند عبارتند از سلیملی كه خانواده های سوزی ها ،یكرنگ ها /خسروی ها/اتش افروز ها/افراسیـاب ها/پورموسی ها كه خانواده ستاریـها از طرف مادری از این طایفه اند

    طایفه قنبرلی ها :

    خانواده های شیرانی ها/ زری ها/كیـا ئی ها/صفرپور ها /افتابی ها/ .و...جزئ این طایفه اند

    طایفه یـا یو  بیگ :

    اكثرسا كنین  باباسرا جزء این طایفه اند بویژه شبرنگ ها

    طایفه عزی ببگ :

    خانواده نعمتی ها  از این طایفه اند

    همـه طوایف  فوق شیعه دوازده اما مـی بوده اند و به جزء طایفه  یـایو بیگ  كه معمولا اولاس هونی و كورون ییلا ق انـهاست بقیـه بـه زبان توركی تكلم مـیكرده اند كه طایفه یـایو نیز امروزه همگی بـه توركی تكلم مـی كنند و همـه این طوایف  تالش اند ولی امروزه توركی تكلم مـی كنند.

    بقیـه  ساكنان امروزی كشاور محله از زمان های دور ازمناطقی مثل هیرو اباد/هیر/دومدومـه/كیسالا/خا نا قه و ساندرمن   و درری    كه  از مناطق لنكران هست امده اند

    همـه طوایف مـهاجر شیعه اند و همگی توركند بـه جزء دری ها و شاندرمن ها كه شكوری ها و مزدور طلیـها (ولی عمـی ها باجی خالاها . فتح الله و بیگ زاده   ) كه از مناطق گالش نشین امده اند !

    وافرادی هم بعد از انقلاب بـه كشاور محله كوچ كرده اند كه اكثر قریب بـه اتفاق انـها ا زمناطق گالش نشین بوده و در این مدت  گویش  قبلی خود را كنارگذاشته وبه زبا ن توركی تكلم مـی كنند و بسیـاری از انـها نیز شیعه گشته اند و در كشاور محله حدود 2در صد سنی مذ هبند كه مـهاجر مـی باشندو از مناطق كوهستا نی و گالش امده اند كه با توجه بـه اقبال انـها از تشیع انـها نیز درون دو دهه اینده شیعه خواهند شد .

    گروه دیگر از مـهاجرین درون سال های اخیر از خارج ار منطقه تالش امده اند كه اكثرا از اذر بایجان مـی با شند و دارای ویلاهائی هستند كه درون تعطیلات استفاده مـی كنند و با مردم كشاور رابطه چندانی ندارند.

       ادامـه  دارد

    توضیح  انا یوردم خطبه سرا نگین تالش

    همولایتی عزیز سلام /از اینكه وبلاگ ما را مورد اعتماد خود قرار داده و برای ما مطلب بسیـار جالب و ارزشمندی فرستادید از شما ممنون و سپاسگزاریم و از افرادی هم كه درون مورد این متن مطالبی دارند چه درون باره تائید وچه درون مورد نقد ،تمنا داریم مطالب خود را از  ما دریغ نفرمایند
    من آنچه را کـه روایت کرده اند باز مـی گویم لکن الزامـی بـه باور آنـها درون کار نیست،و شما این سخنم را مـی توانید درون تمام روایـات این تاریخ صادق بشمارید(هرودوت یونان )

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-07:22 ب.ظ


    در انتظار برداشت محصول

    محدوده دولت هاماری کـه زمانی زمـین فوتبال محله بوده

    در اکثر روزهای تابستان هم هوا ابری هست اما دلچسب و مطبوع

    قسمتی از بهشت

    ...و همزیستی حیوان !

    دوست عزیزی پیـام گذاشته بود :" بالاخره سگ و گربه درون کنار هم بـه آرامش رسیدند ولی ما آدما هنوز نـه."

    باغ کیوی کـه بنظر مـی رسد فعالیت اصلی مردم شده...

    ویلاهایی کـه تبریزی ها درون مسیر حاجی محله بـه خودکار محله ساخته اند. (دید از سمت بیگ لیک)

    همون ویلاهاست کـه داره رشد مـی کنـه.

    آرامش دریـایی درون ساحل چوبر

    و چای صحرایی کـه خود تصویر ، خاطرات تک تک گردشگران و مسافران طبیعت را زنده مـی کند.

    + نوشته شده درون  92/06/15ساعت 11:4  توسط علیرضا شوکتی چوبر 

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-07:11 ب.ظ


    نام: سر لشکر دکتر مظفر مـهر قربانی تاریخ تولد: 1334 مکان تولد: تالش تاریخ شـهادت: 1362/2/7 مكان شـهادت: چنگوله  
    رشته: پزشکی دانشكده: پزشكی

    زندگی نامـه شـهید دکتر مظفر مـهر قربانی درون سال 1334 درون خانواده‌ای معتقد و متوسط درون شـهرستان هشتپر طوالش بدنیـا آمد. درون سال 1340 وارد دبستان شد . بعد از طی مراحل ابتدایی و راهنمائی وارد دبیرستان شد و آن را با موفقیت و نمرات عالی گذراند. بعد از اخذ دیپلم دبیرستان درون کنکور سراسری دانشگاهها شرکت کرد و در رشته پزشکی دانشگاه شـهید بهشتی پذیرفته شد. درون دوران دانشجوئی خود، درون فعالیتهای ضد رژیم شاهنشاهی شرکت کرده و نیز درون کلیـه راهپیمائیـها ،و تظاهرات حضور فعال داشت. وی فردی انقلابی، مومن، مـهربان ، راضی بـه رضای خدا، دلسوز، نستوه درون برابر مشکلات و شدائد زندگی بود. شـهید کتر مـهر قربانی بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه بـه خدمت سربازی رفت و به جبهه دهلران اعزام شد، بعد از نـه ماه طبابت و مداوای مجروحین و مصدومـین جبهه درون تاریخ 7/2/62 بـه درجه رفیع شـهادت نائل آمد و به لقاء ا... پیوست.


    یک روز به منظور مرخصی از تهران بـه شمال آمد.وقتی حال و وضع او را دیدیم ،فهمـید یم کـه ناراحت و نگران است.

    وقتی علت آن همـه ناراحتی را از او پرسیدم،جواب داد:«پدر جان ، نمـی دانی نیروهای نظامـی رژیم چقدر بی رحمانـه مردم مظلوم و  بی دفاع را مورد حمله قرار مـی دهند . هر روز درون بیمارستان تعداد زیـادی مجروح و شـهید مـی آورند کـه در توسط آنـها مصدوم شده اند. حتی چند روز قبل از آنکه بـه شمال بیـایم تعداد مجروحین درون بیمارستان آنقدر زیـاد بود کـه خون کافی به منظور تزریق بـه آنـها نداشتیم .به ناچار من وچند نفر از پرسنل بیمارستان مقداری از خون خود را بـه مجروحین اهدا کردیم.»شعور سیـاسی مظفر بـه وی اجازه نمـی داد که تا در مقابل آن همـه بی عدالتی سکوت کند و از اینکه وظیفۀ خطیری درون قبال هموطنان انقلابی خود داشت بیشتر خود را مکلف مـی دید .بعد از پیروزی غرور آفرین ملت ایران وفروپاشی رژیم منفور پهلوی که تا حدی بـه وضع عادی خود برگشت.

    نقل از پدر شـهید


    در روز چهارشنبه 17/7/87 بازدیدی از خانواده محترم شـهید دکتر مظفر مـهر قربانی صورت گرفت. درون این دیدار کـه با حضور مـهندس طالبی، مدیر کل امور دانشجویـان شاهد و ایثارگر صورت گرفت بـه پای صحبتهای همسر این شـهید بزرگوار نشستیم و ایشان ضمن بیـان مختصری از زندگی دکتر مـهر قربانی از خاطرات دوران کوتاه زندگی مشترکشان یـاد د. آنچه درون ادامـه مـی خوانید خلاصه ای از صحبتهای ایشان هست :
    دکتر مـهر قربانی اصالتاً از اهالی تالش بودند و بعد از تحصیلات مقدماتی به منظور اخذ دیپلم بـه تهران آمدند. درون سال 57 و در حین تحصیل با یکدیگر ازدواج کردیم کـه ثمره این ازدواج، یک مـی باشد. ایشان بعد از فارغ التحصیلی و در سال 60 بـه منطقه جنگی رفتند و در تیپ 40 سراب درون منطقه مـهران مشغول بـه خدمت شدند.شـهید مـهر قربانی درون 7 اردیبهشت 65 بر اثر انفجار مـین بـه مقام شـهادت نائل آمدند.

    http://shahed.sbu.ac.ir/main/index.php?cmd=shohada&op=desc&college=all&shohada_id=140&page=8


    نوشته شده درون  دوشنبه 18 شـهریور1392ساعت 19:1  نویسنده اسفندیـارآقاجانی  

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-06:14 ب.ظ


    هر تلفن همراهی دارای یک مـیکروفون  بسیـار حساس هست که همواره قابلیت فعال شدن را داراست. فعال این مـیکروفون نیـازی بـه برقراری تماس با گوشی مزبور و فعال شدن سیم کارت گوشی و یـا حتی روشن بودن تلفن همراه ندارد.

    امروزه یکی از تجارت های پرسود به منظور شرکت های سازنده تلفن های همراه ، فروش دستگاه های فعال کننده مـیکروفون های تلفن های همراه و امکانات شنود این مـیکروفون های فعال شده مـی باشد.

    این دستگاه ها قابلیت هایی بـه خریداران آنـها مـی دهد کـه با استفاده از آن مـی توانند بـه راحتی ، تلفن همراه شخص مورد نظر خود را بـه مـیکروفون مخفی خود تبدیل نموده و کلیـه مکالمات وی درون محل کار ، منزل و یـا حتی درون جمع دوستان را  بـه راحتی شنود نمایند.

    البته این دستگاه های شنود تنـها توسط شرکت های سازنده تلفن های همراه ، تولید نمـی شودو سایر شرکت های تولید کننده نرم افزار های موبایل نیز مـی توانند درون صورت داشتن کد های نفوذ بـه دستگاه های تلفن های همراه شرکتی خاص(مانند نوکیـا) نرم افزار مناسب شنود این نوع تلفن های همراه را تولید نمایند.

    البته فعال این نوع سیستم ، عموماً نیـاز بـه نصب نرم افزار مربوطه بر روی تلفن همراه افراد قربانی دارد کـه این عمل ممکن هست از طریق ارسال پیـامک ، بلوتوث و ... انجام گیرد.

    در صورتی کـه فرد مـهاجم بخواهد از شیوه ارسال پیـامک به منظور نصب این نرم افزار مخفی استفاده نماید ،  پیـامکی عمومـی مانند تبریک سال نو بـه طیف وسیعی از مشترکان یک شـهر ارسال مـی کند و مشترکان تلفن های همراه نیز بعد از خواندن این پیـامک ، فرد مـهاجم را درون جایگذاری این جاسوس کوچک یـاری مـی رسانند.

    با استفاده از این تکنولوژی ، هر تلفن همراه یک جاسوس بالقوه مـی تواند باشد کـه حتی درون صورت خاموش بودن دستگاه تلفن همراه نیز مـی تواند بسته بـه حساسیت مـیکروفون خود ، امواج صوتی را از شعاعی از محیط خود ، جذب و ارسال نماید.

    لازم بـه ذکر است  کـه این سیستم جاسوسی ، تنـها محدود بـه شنود مکالمات محیطی نمـی شود بلکه این دستگاه ها قادربه دسترسی به  تمامـی بخش های تلفن همراه از قبیل یـادداشت های شخصی ، پیـام های کوتاه ، لیست تماس ها و ... مـی باشند.

    توصیـه هایی به منظور مقابله با این جاسوس :

       1. درون صورتی کـه این سیستم جاسوسی توسط یکی از شرکت های سازنده تلفن همراه (مانند نوکیـا) بـه فرد مـهاجم فروخته شود ، عملاً هیچ کاری نمـی توان انجام داد جز اینکه بـه هنگام حضور درون جلسات کاری و خصوصی کـه اطلاعات با ارزشی (مانند اطلاعات مالی) ردوبدل مـی شود باتری موبایل خود را خارج کرده و فضای کاری را عاری از دستگاه تلفن همراه شرکت مورد نظر نمایید.

       2. حتی الامکان شماره هایی کـه پیـامک های گروهی ارسال مـی نماید را Ban نمایید.

       3. پیـامک هایی کـه از افراد ناشناس مـی رسد و دارای حجمـی بیش از یک اس ام اس هست را باز نکنید.

       4. Bluetooth دستگاه موبایل خود را درون مواقع غیر ضروری ، درون حالت Off قرار دهید.

       5. اطلاعات شخصی و حساس مانند رمز عبور سامانـه بانکی ، شماره حساب و ... را درون دستگاه تلفن همراه خود ذخیره ننمایید.

       6. درون بازه های زمانی کوتاه ، دستگاه تلفن همراه خود را Format نمایید.

       7. بـه یـاد داشته باشیم کـه دستگاه های تلفن های همراه نسل قدیم بـه دلیل قدرت پردازش و فضای حافظه اندک از امنیت بـه مراتب بالاتری نسبت بـه تلفن های نسل جدید برخوردار هستند.

       8. توصیـه ویژه : "شرکت نوکیـا سابقه ای نـه چندان درخشان درون زمـینـه حفظ حقوق مشتریـان دارد !"

    منبع: عصر ایران

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-06:12 ب.ظ


    زری مومنی بود. همـیشـه نمازش را سر موقع مـی خواند، صد رقم هم
    دعا بلد بود، همـه مفاتیح را حفظ کرده بود. دعای جوشن کبیر، ندبه، چی و چی را
    بلد بود. آخر آن موقع ها مردم بـه اندازه حالا دعا نمـی خواندند. سالی یکی دو
    بار آنـهم بیشتر شبهای احیـاء ماه رمضان و روز تاسوعا عاشورا گریـه مـی د.
    بقیـه سال شادی و خنده بود. اما همان موقع هم زری، اهل دعا بود و به من  هم  دعاهای
    متعدد از جمله قسمت هایی از مفاتیح را یـاد داد. زری حدود 14 سال داشت کـه کم کم
    رنگش زرد شد، شکمش هم باد کرد و گاهی هم بالا مـی آورد. زنـهای همسایـه او را که
    مـی دیدند پچ پچ مـی د. بالاخره کم کم چند که تا از زنـهای همسایـه گفتند کـه زری
    حامله است! . آخرین باری کـه قبل از ماجرا من زری را دیدم یـادم مـی آید روز 27
    مرداد 1338 بود. توی کوچه بـه من اشاره کرد کـه بروم پشت بام خانـه.

    نگاهش کردم صورتش زرد بود و نگاهش معصوم. گفت حسین حرفهایی کـه درباره من
    مـیزنند را تو هم مـیدانی؟ گفتم همـه مـیدانند. گریـه کرد و گفت بـه خدا من کار بدی
    نکرده ام. بعد گفت دلم درد مـی کند. دستم را گرفت و از روی لباسش روی شکمش
    گذاشت و گفت: ببین شکمم دارد بزرگ مـی شود ولی بخدا من کار بدی نکرده ام.  چند
    روز بعد، از خانـه آنـها سر صدا بلند شد. برادر 18 ساله اش عباس نعره مـی زد که
    مـی کشمش. من زری را با رفیقش تخم سگش مـی کشم. حتما بگویی کـه این نامرد
    حرامزاده  که شکمت را بالا آورده کیست. آن بی پدر، پدر سوخته ای کـه شکم تو را
    بالا آورده کیست.  عباس نعره مـی زد: مادر من خودم را مـی کشم. من نمـی توانم توی
    محل راه بروم نمـی توانم سر بلند کنم. اول این ه را مـی کشم بعد فاسق پدر
    سوخته اش را بعد خودم را. کوچک زری، سکینـه کـه هم اسم مادر بزرگش بود و
    هم سن و سال من،  گریـه مـی کرد و فریـاد مـی زد و کمک مـی خواست. زنـهای همسایـه مـی
    خواستند بروند بـه زری کمک کنند ولی درون خانـه بسته بود.

    زری جیغ مـی زد کـه من بیگناهم ولی عباس 18 ساله با چاقو دور حیـاط دنبالش مـی کرد
    و مـی خواست او را بکشد. چند نفر از زنـها از روی پشت بام بـه داخل خانـه شان
    رفتند و بالاخره عباس را از خانـه بیرون د. با سر و صدای عباس داستان
    حاملگی زری رو شد. زنـها مـی خواستند با نصیحت زیر زبان زری را بکشند کـه رفیقش
    کیست که تا او را بیـاورند با زری عروسی کند و قال قضیـه کنده شود اما زری قسم مـی
    خورد کـه رفیق ندارد.  چند روز بعد باز سر و صدا و جیغ های زری بلند شد. برادر
    بزرگش رسول از ده بـه شـهر آمده بود و زری را با تسمـه کمر آنقدر زده بود کـه زری
    غش کرده بود و وسط حیـاط افتاده بود. سلطان - مادر زری- هم توی سر مـی زد و مـی
    گفت دیدی چه خاکی بر سرم شد؛ هم آبرویم رفت و هم م کشته شد. رسول هم از بس
    که زری را زده بود خودش هم بی حالتالار نشسته بود. من و چند که تا بچه دیگر
    هم بام ناظر کتک خوردن زری بودیم.   زری کم کم بـه حال آمد و رسول بـه مادرش
    گفت:  ننـه غریبم بازی درون نیـاور، ت نمرده حالش جا مـی آید و دوباره مـی رود
    رفیقش را پیدا مـی کند که تا با او بخوابد. اگر مواظبش بودی شکمش بالا نیـامده بود
    و من نمـی بایستم را 55 تومان ارزانتر  بفروشم. من نمـی فهمـیدم چه ارتباطی
    بین کاهش قیمت رسول و شکم زری هست و چرا اوش را 55 تومان کمتر فروخته
    است.

    نـه نـه سلطان بـه رسول گفت : ننـه حالا تو بـه ده برو من و عباس و بقیـه بچه ها به
    حرفش مـی آوریم و معلوم مـی شود کـه کدام پدر سوخته بی شرفی این شکم صاحب مرده اش
    را بالا آورده است. معصومـه 17 ساله زری کـه 4 سال بود شوهر کرده بود و 2  تا
    بچه داشت و برای بار سوم حامله بودحوض نشسته بود و داشت بچه اش را شیر مـی
    داد گفت: ننـه این فخر رازی کی هست؟ که تا بحال چند بار بـه من گفته من فخر رازی را
    خیلی دوست دارم. مادرش گفت نمـی دانم کیست چندبار بـه من هم گفته. یک شعری هم
    درباره فخر رازی مـی خواند. معصومـه گفت: ننـه احتمالا این فخر رازی کلید معماست
    باید روی لرد محله (محله مرغ فروش ها ) مغازه داشته باشد. چون چندین بار که
    زری اسم فخر رازی را مـی برد. اسم مرغ را هم مـی برد و در شعرهایش از مرغ و پر
    زیـاد حرف مـیزد.

    کتک خوردن زری به منظور زنـهای محله عادی شده بود و دیگر مثل روزهای اول خانـه آنـها
    نمـی رفتند که تا او را از دست برادرهایش خلاص کنند. آن روز ملا نباتی 60 ساله به
    پشت بام دوید و داد و فریـاد راه انداخت کـه ه را کشتید، خوب نیست، خدا را
    خوش نمـی آید. عباس نشستحوض و زارزار گریـه مـی کرد کـه آبرویمان رفت. ملا
    نباتی بـه سلطان گفت درون خانـه را باز کن پای ت سوخته حتما ببریمش دکتر. رسول
    نعره زد کـه همـین مانده بود کـه این عفریته را بـه دکتر ببریم. حتما با چند تا
    شعر دکتر را هم از راه بدر مـی کند. رسول بلند شد و گفت ننـه من دارم بـه ده مـی
    روم. این بی آبرویی باعث شد کـه هیچ درون ده با من معامله نکند.  من هر سال در
    تعزیـه عاشورا نقش داشتم ، امسال بـه خاطر این بی ابرویی نقش را از من گرفتند.

    گاوی را کـه چند روز قبل 455 تومان مـی خواستم معامله کنم امروز از من 400 تومان
    بیشتر نخد. من مـی روم تمام زندگیم را مـی فروشم و از این شـهر مـی روم. شما
    خود دانید. اگر هم این ه را بـه دکتر ببرید خدا شاهد هست مـی آیم خون راه مـی
    اندازم و خودم را مـی کشم. بعد هم رو کرد بـه برادر کوچکش عباس و گفت: تو مواظب
    باش این عفریته را بـه دکتر نبرند کـه دیگر درون همـه شـهر بی آبرو مـی شویم. درون خانـه
    باز شد و ملا نباتی با یک لیوان آب قند وارد شد و رفت بالای سر زری بدبخت. ملا
    ضمن آنکه بـه زری آب قند مـی داد گفت خدا را خوش نمـی آید. اینقدر این ه را
    اذیت نکنید. رسول گفت: شما همسایـه ها دخالت نکنید، مان هست مـی خواهیم او
    را بکشیم. بـه شما چه؟ ملا گفت: آهای رسول بی حیـا،  تو شاگرد من بودی من بـه تو
    قرآن یـاد دادم، تو بالای حرف من حرف مـی زنی؟  شما نادان ها کـه مـی خواهید بروید
    دنبال فخر رازی توی مرغ فروشی لرد محله  بگردید، فخر رازی یک شاعری هست که چند
    صد سال هست مرده هست و این بچه طفل معصوم چند که تا شعر فخر رازی یـاد گرفته، تازه
    این شعرها را هم من یـادش دادم.

    عباس کـه تازه سرنخی پیدا کرده بود و مـی خواست برود و شکم فخر رازی را بدرد هاج
    و واج شده بود. عباس گفت : ملا ، تو قسم بخور کـه فخر رازی شاعر بوده و چند صد
    سال هست که مرده. ملا  گفت:  بخدا، بـه پیر بـه پیغمبر، بـه قرآن قسم کـه فخر رازی
    شاعر بوده و مفسر قرآن و صدها سال پیش مرده است. عباس گفت :  دروغ مـی گویی.
    ملا گفت:  چرا دروغ بگویم؟ عباس گفت : به منظور اینکه بـه حضرت عباس قسم نخوردی؟ به
    خدا قسم خوردی. ملا گفت:  سه بار بـه دست بریده ابوالفضل عباس قسم کـه فخر رازی
    که تو مـی خواهی بروی شکمش را پاره کنی استخوانـهایش هم پوسیده. حالا هم شما دو
    تا برادر بلند شوید از خانـه بروید، که تا  زنـها موضوع ت را معلوم کنند. رسول
    گفت بـه ده مـی روم ولی اگر بفهمم کـه این عفریته را دکتر اید او را مـی کشم
    خودم را هم مـی کشم.

    عباس دوباره داغ کرد و گفت مـی دانید چرا این اسم رفیقش را نمـی گوید؟ چون به
    نظر من این کار کار یک نفر نیست، کار چند نفر است. رسول بـه عباس گفت تو دیگر
    خفه شو. عباس و رسول پد بـه هم و کتک کاری مردها شروع شد. بزن بزن. عباس به
    رسول مـی گفت تو اصلا داماد شده ای و توی ده زندگی مـی کنی بـه شـهر نیـا و فضولی
    نکن. من هر روز حتما توی این کوچه خیس عرق بشوم و سرم را زیر بیندازم. همـه
    جوانـهای محل مرا کـه مـی بینند، نگاهشان را بر مـی گردانند. دیروز اصغر رضا شومال
    به من گفت عباس کلاهت را بالاتر بگذار. همـین امروز صبح آ محمد دکاندار گفت ما
    دیگر بـه شما نسیـه نمـی دهیم. تو حالا از ده آمده ای بـه من حرف ناجور مـی زنی. تو
    اصلا بـه فکر شکم صاحب مرده این عفریته نیستی. از این ناراحتی کهت را 55
    تومان کمتر خریده اند. دوباره عباس داغ کرد زری را کـه داشت نیمـه جانی مـی گرفت
    از وسط حیـاط بلند کرد و توی حوض آب پرت کرد و گفت همـین جا جلوی روی همـه تان
    خفه اش مـی کنم. ملا گفت بچه ها بروید کمک بیـاورید. همـه جیغ و فریـاد کردیم که
    کمک کمک! حسین آقای همسایـه دوید آمد خودش را انداخت توی حوض و زری کتک خورده
    پا سوخته را از توی حوض بیرون کشید.

    عباس و رسول هر دو گریـه افتادند کـه دیدی بالکل آبرویمان رفت. ملا گفت من که
    گفتم داد و فریـاد نکنید که تا زنـها قضیـه را حل کنند. حسین آقای همسایـه دست رسول
    را گرفت و گفت آقا رسول شما بیـا برو بـه سرخانـه و زندگیت ما همسایـهها مواظب
    عباس هستیم. رسول سرش را گذاشت روی شانـه حسین آقا و زار زار گریـه مـیکرد و
    مـیگفت آبرویمان رفت.

    زنـهای همسایـه زری را با وساطت همسایـه ها و ملا بـه دکتر بردند. بعد از مایعنات
    معلوم شد درون شکم زری یک کیست بزرگ متورم شده و طفلک بـه خاطر یـه بیماری معمولی
    ماهها بود کـه شکنجه و کتک مـیخورد. زری با وساطت ملا دوباره بـه مدرسه رفت.
    سالها بعد دیپلمش رو گرفت و در دانشگاه پهلوی شیراز پزشکی قبول شد و سالها بعد
    با استاد آمریکایی دانشگاه پهلوی شیراز ازدواج کرد و به آمریکا رفت.

    زری امروز درون بوستون ماساچوست یکی از محققین بیماری های داخلی و خونی شده و
    همـه و برادرهایش رو هم بـه امریکا برد.
    عباس ، برادر بزرگ زری را بعد از سالها توی نیویورک دیدم. عباس یـه رستوران
    بزرگ ایرانی داره و وقتی از خاطرات زری و اتفاقات اون دوران حرف مـیزدیم حرف
    های عجیبی مـیزد. مـیگفت الان نوه هاش کـه دیگه ایرانی- آمریکایی هستن، هر چند
    وقت یک  بار با پسرهای زیـادی توی امریکا  زندگی مـیکنند بدون اینکه ازدواج کرده
    باشن  و حتی نوه هاش با دوست پسرهاشون مـیان بـه دیدن بابابزرگ (عباس) و جلوی
    بابابزرگشون همو لوچه همدیگه رو مـیبوسن و وقتی عباس  یـاد اون روزها مـیافتاد
    کلی خودش رو سرزنش مـیکنـه و شرمنده مـیشـه  و همـه ثروت و دارایی های الانش رو،  مدیون
    همون زری مـیدونـه کـه چقدر کتکش زده......

    *محمد حسین پاپلی- استاد ایرانی دانشگاه سوربن پاریس*

    ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﻴﺪ...
    ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﺪ.
    اﮔﺮ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺁﻧﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻧﺪ, ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ,
    " ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻚ اﻧﺘﺨﺎﺏ اﺳﺖ "
    ﺯﻧﺪﮔﻲ, ﺭاﺿﻲ ﻧﮕﻪ ﺩاﺷﺘﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﻴﺴﺖ

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-05:49 ب.ظ


    به نام خدا

    نمـیدونم این شعر از کیست ولی خیلی زیباست

    سخت آشفته و غمگین بودم…

     به خودم مـی گفتم:

    بچه ها تنبل و بد اخلاقند

    دست کم مـیگیرند

    درس ومشق خود را…

    باید امروز یکی را ب، اخم کنم

     و نخندم اصلا

    تا بترسند از من

    و حسابی ببرند…

    خط کشی آوردم،

    درهوا چرخاندم…

     چشم ها درون پی چوب، هرطرف مـی غلطید

    مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !


    اولی کامل بود،


    دومـی بدخط بود

    بر سرش داد زدم…


    سومـی مـی لرزید…

    خوب، گیر آوردم !!!

    صید درون دام افتاد

    و بـه چنگ آمد زود…

    دفتر مشق حسن گم شده بود

    این طرف،
    آنطرف، نیمکتش را مـی گشت

    تو کجایی بچه؟؟؟

    بله آقا، اینجا

    همچنان مـی لرزید…

    ” پاک تنبل شده ای بچه بد ”

    ” بـه خدا دفتر من گم شده آقا، همـه شاهد هستند”

    ” ما نوشتیم آقا ”


    بازکن دستت را…

    خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش ب

    او تقلا مـی کرد

    چون نگاهش کردم

    ناله سختی کرد…

    گوشـه ی صورت او قرمز شد

    هق هقی کردو سپس ساکت شد…

    همچنان مـی گریید…

    مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله


    ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد

    زیر یک مـیز،کنار دیوار،


    ادامـه مطلب

     [ وحید حاجیلو ]

    دوشنبه 18 شـهریور 1392-04:50 ب.ظ


    یـه گربه بـه یـه گربه دیگه كه اون ور خیـابون وایساده بود مـی گه: مـیووووو؟

    بعد اون گربه هه مـی گه:
    .
    .
    نـه! نمـیوووووو!
    .
    بعد این گربه هه مـی گه: چرا نمـیوووووو؟
    .
    بعد اون گربه هه مـی گه: آخه ماشین مـیوووووو!
    .
    بی مزه هم خودتونین .


    این بار اگر زن زیبارویی را دیدید ،هوس را زنده بـه گور كنید ..

    و خدا را شكر كنید به منظور خلق این زیبایی ..

    زیر باران اگر ی را سوار كردید، جای شماره بـه او امنیت بدهید .

    او را بـه مقصد مورد نظرش برسانید ،نـه بـه مقصد مورد نظرتان ..

    در تاكسی خودتان را بـه در بچسبانید نـه بـه او ..

    بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را درون كوچه خلوت مـی بیند

    احساس امنیت كند نـه ترس ..

    بیـایید فارغ از ت کمـی مرد باشیم ..





    [انایوردم خطبه سرا - مطالب شـهریور 1392 تصاویر قبلی داملا باکو]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 10 Jul 2018 18:08:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com